eitaa logo
آرامش حس حضور خداست
5.6هزار دنبال‌کننده
2.1هزار عکس
919 ویدیو
77 فایل
آرامش در زندگی نبودن جدال نیست بلکه تجربه حضور خداست!♥ کپی برداری با لینک کانال خودتون با افتخار حلال اندر حلال وثواب آن را تقدیم میکنم به ساحت مقدس آقا صاحب الزمان (عج ) التماس دعا
مشاهده در ایتا
دانلود
بند 1️⃣2️⃣ 🌹الَلَّهُمَّ وَ اَستَغفِرُکَ لِکُلِّ ذَنبٍ عَمِلتُهُ مِن نَفسِی اَو نَسِیتُهُ اَو ذَکَرتُهُ اَو تَعَمَّدتُهُ اَو اَخطَاتُ فِیما لا اَشُکُّ اَنَّکَ سائِلِی عَنهُ وَ اِنَّ نَفسِی مُرتَهَنَه بِهِ لَدَیکَ وَ اِن کُنتُ قَد نَسِیتُهُ وَ غَفَلتُ عَنهُ فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ اغْفِرْهُ لِي يَا خَيْرَ الْغَافِرِينَ🌹 ترجمه🔽 🌸بارخدایا! از تو آمرزش می‌طلبم برای هر گناهی که خود از آن خبر دارم یا فراموش کرده‌ام یا به یاد می‌آورم یا به عمد آن را انجام دادم یا از روی خطا آورده‌ام. مواردی که بی‌شک از من سئوال خواهی کرد و نفسم پیش تو در گرو آن است. هر چند آن را فراموش کرده و از آن غافل شده باشم. پس بر محمد و آل محمد درود و رحمت فرست و این‌گونه گناهم را بیامرز ای بهترین آمرزندگان🌸 🍃 🦋🍃 @takhooda
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨🌸 دوشنبه ها🌸⚡️ ↩️ اذکار روز،،، 🔸 یا قاضی الحاجات👈100مرتبه 🔶 یا لطیف 👈129 مرتبه 🍃🌸🍃🌸🍃 ↩️سوره روز،،، 🔅سوره مبارک " الشرح " به جهت وسعت رزق چهل و یکبار خوانده شود مراد حاصل میشود. 🍃🌸🍃🌸🍃 ↩️ادعیه و زیارت روز ،،، 1/ دعای روز دوشنبه 2/ زیارت امین الله 3/ دعای معراج 🍃🌸🍃🌸🍃 🍃🌼 روز دوشنبه ↩️ هر کس در این روز ده رکعت نماز بجا آورد وبخواند در هر رکعت حمد یک مرتبه و توحید ده مرتبه حق تعالی در روز قیامت برای او نوری قرار دهد که روشنایی دهد موقوف را تا غبطه برند بر او خلق خداوند در آن روز 🍃 🦋🍃 @takhooda
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌸🍃 🌸🍃 🌺چرا ایّام البیض بدین نام موسوم شده است؟ 🌷زر بن حبيش مى ‏گويد: از ابن‌مسعود راجع به ايّام‌البيض سؤال كرده و گفتم: سبب ناميدن اين ايّام به «ايّام‌البيض» چيست و چه شنيده‏ اى؟ ابن‌مسعود گفت: 🌸از نبىّ اكرم صلّى‌الله‌عليه‌و‌آله شنيدم كه مى ‏فرمود🌸 ❣هنگامى كه حضرت آدم عليه‌السلام عصيان پروردگارش را نمود، منادى از عرش ندا داد: اى آدم! از جوار رحمت من بيرون شو، زيرا كسى كه عصيان مرا كند در جوار من جاي نخواهد داشت. 😭حضرت آدم گريست و فرشتگان نيز گريستند، پس حق عزّوجل جبرئيل را نزد حضرت آدم فرستاد. جبرئيل حضرت آدم را در حالى كه سر تا پا سياه شده بود به زمين فرود آورد. 🌺 فرشتگان وقتى حضرت آدم عليه‌السلام را با اين هيئت ديدند به ضجّه در آمده و گريستند😭 و سخت ناليده و به درگاه حق تعالى عرضه داشتند: ⚘پروردگارا! مخلوقى را آفريدى و از روح خود در او دميدى و فرشتگانت را به سجده كردنش امر نمودى، حال با يك گناه، رنگ سفيدش را به سياهى مبدّل فرمودى! منادى از آسمان ندا كرد: 🌷 اي آدم! امروز را براى پروردگارت روزه بگير. حضرت آدم عليه‌السلام آن روز را كه موافق با روز سيزدهم از ماه بود روزه گرفت، پس يک سوم از سياهى حضرت آدم محو و زائل گشت. ❣سپس منادى در روز چهاردهم ندا كرد: امروز را براى پروردگارت روزه بگير. 🌺حضرت آدم عليه‌السلام آن روزه را هم روزه گرفت و يک سوم ديگر از سياهى زائل گرديد. روز پانزدهم باز منادى ندا كرد و حضرتش را به گرفتن روزه دعوت نمود. ❣ حضرت آدم آن روز را هم روزه گرفت و يک سوم ديگرش نيز سفيد گشت‏ و بدين ترتيب تمام سياهى او زائل گرديد، و به همين دليل اين ايّام به ♡ ايام‌البيض ♡ موسوم شد، زيرا در همين ايّام ، حق تعالى سفيدى حضرت آدم را به وى بازگرداند. ❣سپس منادى از آسمان نداء كرد: اى آدم! اين سه روز را براى تو و فرزندانت قرار دادم. كسى كه اين ايّام را در هر ماه روزه گیرد، گويا تمام دهر را روزه گرفته است. 📚📚منبع بحارالأنوار، ج ۹۷ ص ۹۷ به نقل از علل الشرایع 🍃 🦋🍃 @takhooda
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
jameyekabireh_aali_5.mp3
18.39M
زیارت جامعه کبیره استاد عالی🎤 پنجم 🍃 🦋🍃 @takhooda
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✍📘خاطره‌ای_واقعی 💎 مراقب به حرفهایمان باشیم... ﺧﺎﻃﺮﻩ‌ﺍﯼ ﺍﺯ پروفسورامیرمحمد_نادری_قشقایی، ﺍﺳﺘﺎﺩ ﺭﻭﺍﻧﺸﻨﺎسی ﻭ ﻋﻠﻮﻡ ﺗﺮبیتی ﺩﺍﻧﺸﮕﺎﻩ ﻛﻨﺖ ﺍﻧﮕﻠﺴﺘﺎﻥ! ﮐﻼﺱ ﺍﻭﻝ ﺩﺑﺴﺘﺎﻥ، شیراز ﺑﻮﺩﻡ ﺳﺎﻝ ١٣٤٠. ﻭﺳﻄﺎﯼ ﺳﺎﻝ ﺍﻭﻣﺪﯾﻢ اصفهان ﯾﻪ ﻣﺪﺭﺳﻪ ﺍﺳﻤﻢ ﺭﺍ ﻧﻮﺷﺘﻨﺪ. ﺷﻬﺮﺳﺘﺎﻧﯽ ﺑﻮﺩﻡ، ﻟﻬﺠﻪ ﻏﻠﯿﻆ ترکی قشقایی، ﺍﺯ ﺷﻬﺮﯼ ﻏﺮﯾﺐ. ﻣﺎ ﮐﺘﺎﺑﻤﺎﻥ ﺩﺍﺭﺍ اناﺭ ﺑﻮﺩ، ﻭﻟﯽ اصفهان ﺁﺏ ﺑﺎﺑﺎ. معضلی ﺑﻮﺩ ﺑﺮﺍﯼ ﻣﻦ. ﻫﯿﭽﯽ ﻧﻤﯽﻓﻬﻤﯿﺪﻡ. ﺍﻟﺒﺘﻪ ﺗﻮ ﺷﻬﺮ ﺧﻮﺩﻣﺎﻥ ﻫﻢ ﻫﻤﭽﯿﻦ ﺧﺒﺮﯼ ﺍﺯ ﺷﺎﮔﺮﺩ ﺍﻭﻝ ﺑﻮﺩﻧﻢ ﻧﺒﻮﺩ ﻭﻟﯽ ﺑﺎ ﺳﺨﺘﯽ ﻭ ﺑﺪﺑﺨﺘﯽ ﺩﺭﺳﮑﯽ می‌ﺨﻮﻧﺪﻡ. ﺗﻮ اصفهان ﺷﺪﻡ ﺷﺎﮔﺮﺩ ﺗﻨﺒﻞ ﮐﻼﺱ. ﻣﻌﻠﻢ ﭘﯿﺮ ﻭ ﺑﯿﺤﻮﺻﻠﻪﺍﯼ ﺩﺍﺷﺘﯿﻢ ﮐﻪ ﺷﺪ ﺩﺷﻤﻦ ﻗﺴﻢ ﺧﻮﺭﺩﻩ ﻣﻦ! ﻫﺮ ﮐﺲ ﺩﺭﺱ ﻧﻤﯽﺧﻮﺍﻧﺪ می‌گفت: ﻣﯽﺧﻮﺍﯼ ﺑﺸﯽ ﻓﻼﻧﯽ ﻭ ﻣﻨﻈﻮﺭﺵ ﻣﻦ ﺑﯿﻨﻮﺍ ﺑﻮﺩﻡ. ﺑﺎ ﻫﺰﺍﺭ ﺯﺣﻤﺖ ﺭﻓﺘﻢ ﮐﻼﺱ ﺩﻭﻡ. ﺁﻧﺠﺎ ﻫﻢ ﺍﺯ ﺑﺨﺖ ﺑﺪ ﻣﻦ، ﺍﯾﻦ ﺧﺎﻧﻢ ﺷﺪ ﻣﻌﻠﻤﻤﺎﻥ. ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺗﻪ ﮐﻼﺱ ﻣﯽﻧﺸﺴﺘﻢ ﻭ ﮔﺎﻫﯽ ﻫﻢ ﭼﻮﺑﯽ می‌ﺨﻮﺭﺩﻡ ﮐﻪ ﯾﺎﺩﻡ ﻧﺮﻭﺩ ﮐﯽ ﻫﺴﺘﻢ!! ﺩﯾﮕﺮ ﺧﻮﺩﻡ ﻫﻢ ﺑﺎﻭﺭﻡ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﺷﺎﮔﺮﺩ ﺗﻨﺒﻠﯽ ﻫﺴﺘﻢ ﺗﺎ ﺍﺑﺪ....... ﮐﻼﺱ ﺳﻮﻡ ﯾﮏ ﻣﻌﻠﻢ ﺟﻮﺍﻥ ﻭ ﺯﯾﺒﺎ ﺁﻣﺪ ﻣﺪﺭﺳﻪ ﻣﺎﻥ. ﻟﺒﺎس‌های ﻗﺸﻨﮓ ﻣﯽﭘﻮﺷﯿﺪ ﻭ ﺧﻼﺻﻪ ﺧﯿﻠﯽ ﮐﺎﺭ ﺩﺭﺳﺖ ﺑﻮﺩ. ﺍﻭ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﯼ ﮐﻼﺱ ﻣﺎ ﮔﺬﺍﺷﺘﻨﺪ. ﻣﻦ ﺧﻮﺩﻡ ﺍﺯ ﺍﻭﻝ ﺭﻓﺘﻢ ﺗﻪ ﮐﻼﺱ ﻧﺸﺴﺘﻢ. میﺪوﻧﺴﺘﻢ ﺟﺎﻡ ﺍﻭﻧﺠﺎﺳﺖ. ﺩﺭﺱ ﺩﺍﺩ، ﻣﺸﻖ ﮔﻔﺖ ﮐﻪ ﺑﺮﺍی ﻓﺮﺩﺍ ﺑﯿﺎﺭﯾﻦ. ﺍﻧﻘﺪﺭ ﺑﻪ ﺩﻟﻢ ﻧﺸﺴﺘﻪ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﺗﻤﯿﺰ ﻣﺸﻘﻢ ﺭﺍ ﻧﻮﺷﺘﻢ، ﻭﻟﯽ ﻣﯽﺩﺍﻧﺴﺘﻢ ﻧﺘﯿﺠﻪ ﺗﻨﺒﻞ ﮐﻼﺱ ﭼﯿﺴﺖ! ﻓﺮﺩﺍﺵ ﮐﻪ ﺍﻭﻣﺪ، ﯾﮏ ﺧﻮﺩﻧﻮﯾﺲ ﺧﻮﺷﮕﻞ ﮔﺮﻓﺖ ﺩﺳﺘﺶ ﻭ ﺷﺮﻭﻉ ﮐﺮﺩ ﺑﻪ ﺍﻣﻀﺎ ﮐﺮﺩﻥ ﻣﺸﻖﻫﺎ... ﻫﻤﮕﯽ ﺷﺎﺥ ﺩﺭ ﺁﻭﺭﺩﻩ ﺑﻮﺩﯾﻢ. ﺁﺧﻪ ﻣﺸﻘﺎﻣﻮﻥ ﺭﺍ ﯾﺎ ﺧﻂ ﻣﯿﺰﺩﻥ ﯾﺎ ﭘﺎﺭﻩ ﻣﯽﮐﺮﺩﻥ، ﻭﻗﺘﯽ ﺑﻪ ﻣﻦ ﺭﺳﯿﺪ ﺑﺎ ﻧﺎﺍﻣﯿﺪﯼ ﻣﺸﻘﺎﻣﻮ ﻧﺸﻮﻥ ﺩﺍﺩﻡ. ﺩﺳﺘﺎﻡ ﻣﯽﻟﺮﺯﯾﺪ ﻭ ﻗﻠﺒﻢ ﺑﻪ ﺷﺪﺕ ﻣﯽﺯﺩ. ﺯﯾﺮ ﻫﺮ ﻣﺸﻘﯽ ﯾﻪ ﭼﯿﺰﯼ میﻨﻮﺷﺖ. ﺧﺪﺍﯾﺎ ﺑﺮﺍ ﻣﻦ ﭼﯽ ﻣﯽ ﻧﻮﯾﺴﻪ؟!!! ﺑﺎ ﺧﻄﯽ ﺯﯾﺒﺎ ﻧﻮﺷﺖ: ﻋﺎﻟﯽ!!! ﺑﺎﻭﺭﻡ ﻧﻤﯽﺷﺪ.... ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺳﻪ ﺳﺎﻝ ﺍﯾﻦ ﺍﻭﻟﯿﻦ ﮐﻠﻤﻪﺍﯼ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺗﺸﻮﯾﻖ ﻣﻦ ﺑﯿﺎﻥ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ. ﻟﺒﺨﻨﺪﯼ ﺯﺩ ﻭ ﺭﺩ ﺷﺪ. ﺳﺮﻡ ﺭﺍ ﺭﻭﯼ ﺩﻓﺘﺮﻡ ﮔﺬﺍﺷﺘﻢ ﻭ ﮔﺮﯾﻪ ﮐﺮﺩﻡ ﺑﻪ ﺧﻮﺩﻡ ﮔﻔﺘﻢ ﻫﺮﮔﺰ ﻧﻤﯽﮔﺬﺍﺭﻡ ﺑﻔﻬﻤﺪ ﻣﻦ ﺗﻨﺒﻞ ﮐﻼﺳﻢ. ﺑﻪ ﺧﻮﺩﻡ ﻗﻮﻝ ﺩﺍﺩﻡ ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﺑﺎﺷﻢ... ﺁﻥ ﺳﺎﻝ ﺑﺎ ﻣﻌﺪﻝ ﺑﯿﺴﺖ ﺷﺎﮔﺮﺩ ﺍﻭﻝ ﺷﺪﻡ ﻭ ﻫﻤﯿﻨﻄﻮﺭ ﺳﺎﻝﻫﺎﯼ ﺑﻌﺪ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺷﺎﮔﺮﺩ ﺍﻭﻝ ﺑﻮﺩﻡ. ﻭﻗﺘﯽ ﮐﻨﮑﻮﺭ ﺩﺍﺩﻡ، ﻧﻔﺮ ﺷﺸﻢ ﮐﻨﮑﻮﺭ ﺩﺭ ﮐﺸﻮﺭ ﺷﺪﻡ ﻭ ﺑﻪ ﺩﺍﻧﺸﮕﺎﻩ ﺗﻬﺮﺍﻥ ﺭﻓﺘﻢ. ﯾﮏ ﮐﻠﻤﻪ ﺑﻪ ﺁﻥ ﮐﻮﭼﮑﯽ ﺳﺮﻧﻮﺷﺖ ﻣﺮﺍ ﺗﻐﯿﯿﺮ ﺩﺍﺩ. ﭼﺮﺍ ﮐﻠﻤﺎﺕ ﻣﺜﺒﺖ ﻭ ﺯﯾﺒﺎ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ ﺩﺭﯾﻎ ﻣﯽﮐﻨﯿﻢ؟ ﺑﻪ ﻭﯾﮋﻩ ﻣﺎ ﭘﺪﺭﺍﻥ، ﻣﺎﺩﺭﺍﻥ، ﻣﻌﻠﻤﺎﻥ، ﺍﺳﺘﺎﺩﺍﻥ، ﻣﺮﺑﯿﺎﻥ، ﺭﺋﻴﺴﺎﻥ ﻭ... 🍃 🦋🍃 @takhooda
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
آرامش حس حضور خداست
#داستانهای_قرآنی #داستان_حضرت_موسی_قسمت_چهاردهم فرعون به اطرفیان گفت: این (موسی علیه السلام) جادو
موسی(علیه‌السلام) که تک و تنها همراه برادرش هارون(علیه‌السلام) بود، ترس خفیفی در دلش بوجود آمد،که نکند طاغوت‌های گمراه، پیروز شوند، در این هنگام خداوند به موسی(علیه‌السلام) وحی کرد: نترس! قطعاً برتری و پیروزی با توست. عصایی که در دست داری بیانداز، که تمام آنچه را ساحران ساخته‌اند می‌بلعد. موسی(علیه‌السلام) عصای خود را افکند، آن عصا به اژدهای عظیمی تبدیل شد و به جان مارها و اژدهاهای مصنوعی ساحران افتاد و همه را بلعید، حتی یک عدد از آن‌ها را به عنوان نمونه باقی نگذاشت. تماشاچیان آن‌چنان هولناک و وحشت زده شده بودند که پا به فرار گذاشتند، جمعیت بسیاری در زیر دست و پای فرار کنندگان ماندند و کشته شدند، فرعون و هواداران او مات و مبهوت شدند و جادوگران دانستند کاری را که موسی(علیه السلام) انجام داده از نوع سحر نیست. چون اگر سحر می‌بود وسایل آن‌ها را نمی‌بلعید و نابود نمی‌کرد، بلکه آن قدرت الهی است که چنین کرده است. از این رو ساحران به خاک افتاده و خدا را سجده کردند و گفتند: ما به پروردگار جهانیان، پروردگار موسی و هارون (علیهماالسلام) ایمان آوردیم. فرعون یقین حاصل کرد که موسی(علیه‌السلام) را مغلوب نساخته، بلکه این موسی (علیه‌السلام) است که بر او پیروز گشته و برای اینکه بر شکست خود پوشش نهد، به جادوگران گفت: موسی(علیه‌السلام) بزرگ و استاد شما بود و او به شما جادوگری آموخت و به همین دلیل بر شما پیروز شد. بزودی پی خواهید برد که دست و پاهای شما را بر عکس یکدیگر (پای راست و دست چپ) قطع می‌کنم و همه شما را به دار می‌آویزم. جادوگران ایمان آورده، گفتند: مهم نیست، هر کار از دستت ساخته است بکن، ما به سوی پروردگارمان باز می‌گردیم! ما امیدواریم پروردگارمان خطاهای ما را ببخشد، که ما نخستین ایمان آورندگان بودیم. پایداری و مقاومت موسی(علیه‌السلام) و قومش پس از ماجرای پیروزی موسی (علیه‌السلام) بر جادوگران، گروه‌های زیادی از بنی اسرائیل و دیگران به وی ایمان آوردند و موسی(علیه‌السلام) طرفداران زیادی پیدا کرد و از آن پس بین بنی اسرائیل (پیروان موسی علیه السلام) و قبطیان (فرعونیان) همواره درگیری و کشمکش بود. سران قوم، فرعون را مورد ملامت و سرزنش قرار دادند، که چرا موسی(علیه‌السلام) و پیروان او رها و آزاد گذاشته، تا خدای یگانه را بپرستند و دست از پرستش فرعون و خدایانش بردارند و این کار به نظر آنان، فساد در زمین بود. فرعون آنان را مطمئن ساخت و با این وعده به آنان گفت: «پسران آنان را می‌کشیم و زنانشان را برای بردگی زنده نگاه خواهیم داشت و سپس به عملی کردن تهدید پلید خود پرداخت». طبیعی بود که بنی اسرائیل از ظلم و ستمی که بر آن‌ها رفته بود، نزد موسی (علیه السلام) شکایت ببرند و آن حضرت، آنان را بر گرفتاری بوجود آمده و کمک گرفتن از خدا برای تحمل آن به صبر سفارش کرد و گفت: از خدا یاری بجویید و شکیباییی کنید و... . فرعون با به کار بستن تمام توان خود برای جلوگیری از فعالیت موسی(علیه‌السلام) و طرفدارانش، باز موفق نشد و از مقاومت و ایستادگی در برابر موسی(علیه‌السلام) ناتوان گردید. لذا با قوم خود نقشه کشتن موسی(علیه‌السلام) را کشید، تا از دعوتش و به گمان آن‌ها از فساد او رهایی یابند. فرعون گفت: مرا واگذارید تا موسی(علیه‌السلام) را به قتل برسانم. بیم آن دارم که آیین شما را تغییر و تبدیل دهد و یا در سرزمین ایجاد فساد نماید. در حالی که برای عملی کردن نقشه کشتن او به تبادل نظر می پرداختند، مردی مؤمن از آل فرعون که ایمان خویش را نهان می‌داشت، به گونه‌ای پسندیده و بی پروا به دفاع از موسی(علیه‌السلام) پرداخت و به آنان گفت: شایسته نیست، مردی را که می‌گوید پروردگار من خداست بکشید، به ویژه که او معجزاتی دال بر صدق گفتارش برای شما آورده و... . دارد... 🍃 🦋🍃 @takhooda
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
نفرین موسی(علیه‌السلام) و گرفتاری فرعونیان موسی(علیه‌السلام) همواره فرعونیان را به سوی خدا دعوت می‌کرد، ولی دعوت و پند و اندرز وی سودی نبخشید، بلکه آنان بر سرکشی و طغیان خود و آزار و شکنجه مؤمنان می‌افزودند، موسی(علیه‌السلام) در برابر این وضعیت در پیشگاه پروردگار خویش عرضه داشت: خدایا! تو، به فرعون و سران قوم او زرق و برق دنیوی و اموال و دارایی و لباس گرانبها و کاخ‌ها و بستان‌ها و قدرت و حاکمیت بخشیدی، ولی آن‌ها در برابر این نعمت‌ها عناد و کیفر ورزیده و مردم را از ایمان آوردن به تو باز داشتند. بار خدایا! اموال آن‌ها را نابود ساز و بر قساوت و عناد و کنیه آن‌ها بیفزا، زیرا آنان تا زمانی که باچشم خود نبینند گرفتار عذاب دردناک تو شده‌اند، توفیق ایمان آوردن نخواهند یافت. خداوند به موسی و هارون(علیهماالسلام) فرمود: دعای شما را مستجاب کردم، بنابر این هر دو ثابت قدم باشید... . خداوند دعای موسی(علیه‌السلام) را مستجاب گرداند و فرعون و قوم او را به خشکسالی و قحطی و کاهش محصولات کشاورزی و درختان میوه کیفر داد، تا شدید به ضعف و ناتوانی خود و عاجز بودن پادشاه و خدایشان فرعون در برابر قدرت الهی پی ببرند و پند عبرت گیرند،ولی سرشت آنان پند پذیر نبوده و درس نگرفتند... و غرق در تباهی بودند، از اعتقاد به نشانه‌ها و آیات روشنی که دلالت بر رسالت موسی(علیه‌السلام) داشت روگردان بودند، از این رو به تبهکاری‌های خود ادامه دادند. دراین هنگام بود که انواع بلاها و ناگواری‌ها بر آنان فرود آمد، از جمله: ـ طوفان، که املاک و کشتزارهای آنان را درنوردید. ـ ملخ کشتزارهای آنان را نابود کرد. ـ آفتی به وجود می‌امد که میوه‌ها را تباه می‌کرد و انسان و حیوان را اذیت و آزار می‌رساند. ـ و نیز به وجود انبوه قورباغه، کیفر شدند که همه جا را پر کرده بود و زندگی را به کام آن‌ها تلخ و لذت را از آنان سلب کردند. همان گونه که آفتی دیگر برای آنان فرستاده از بینی و دهان آنان خون جاری می‌شد (خون دماغ) و آب آشامیدنی آنان را آلوده می‌ساخت. با این بلاهای گوناگون که پیاپی بر آن‌ها وارد می شد و تلفات و خسارات زیادی دیده بودند، ولی در عین حال عبرت نگرفتند و باز هم به سرکشی پرداخته و انسانهایی گناهکار بودند. هر بار که بلا می‌آمد فرعونیان دست به دامن موسی(علیه‌السلام) می‌شدند، تا از خدا بخواهد بلا بر طرف گردد و قول می‌دادند که در صورت رفع بلا، ایمان بیاورند، چندین بار بر اثر دعای موسی(علیه‌السلام) بلا بر طرف شد، ولی آن‌ها پیمان شکنی کردند و به کفر خود ادامه دادند. دارد... 🍃 🦋🍃 @rakhooda
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بند 2️⃣2️⃣ 🌹اَللَّهُمَّ وَ اَستَغفِرُکَ لِکُلِّ ذَنبٍ وَاجَهتُکَ بِهِ وَ قَد اَیقَنتُ اَنَّکَ تَرانِی عَلَیهِ وَ اُغفِلتُ اَن اَتُوبَ اِلَیکَ مِنهُ وَ اُنسِیتُ اَن اَستَغفِرَکَ لَهُ فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ اغْفِرْهُ لِي يَا خَيْرَ الْغَافِرِينَ🌹 ترجمه🔽 🌸بارخدایا! از تو آمرزش می‌طلبم برای هر گناهی که با آن با تو روبرو شدم و یقین داشتم تو مرا در آن حال می‌بینی و غافل شدم که از آن توبه کنم و فراموش کردم که از آن استغفار کنم. پس بر محمد و آل محمد درود و رحمت فرست و این‌گونه گناهم را بیامرز ای بهترین آمرزندگان🌸 🍃 🦋🍃 @takhooda
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨🌸 سه شنبه ها🌸⚡️ ↩️ اذکار روز،،، 🔸 یا ارحم الراحمین 👈100مرتبه 🔶 یا قابض 👈903 مرتبه 🍃🌸🍃🌸🍃 ↩️سوره روز،،، 🔅سوره مبارک " زخرف" امام باقر علیه السلام : هر که بر تلاوت سوره زخرف مداومت داشته باشد، خداوند در قبر او را از حشرات زمین و فشار قبر ایمن می کند . 🍃🌸🍃🌸🍃 ↩️ادعیه و زیارت روز ،،، 1/ دعای روز سه شنبه 2/ زیارت عاشورا 3/ دعای مجیر 4/دعای توسل 🍃🌸🍃🌸🍃 🍃🌼 روز سه شنبه ↩️ هر کس در این روز شش رکعت نماز بجا آورد و در هر رکعتی بعد از حمد ، آیه :آمن الرسول را تا آخر و سوره زلزال را بخواند، حق تعالی گناهان او را می آمرزد، مانند کودکی که تازه به دنیا آمده است. 🍃 🌼🍃 @takhooda
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
آرامش حس حضور خداست
#داستانهای_قرآنی #داستان_حضرت_موسی_قسمت_شانزدهم نفرین موسی(علیه‌السلام) و گرفتاری فرعونیان موسی
هجرت موسی (علیه‌السلام) به فلسطین موسی(علیه‌السلام) و پیروانش از ظلم فرعونیان به ستوه آمده بودند و همچنان در فشار و سختی به سر می بردند، تا اینکه سرانجام از ناحیه خداوند به موسی(علیه‌السلام) وحی شد که از مصر بیرون رود. موسی(علیه‌السلام) و پیروانش شبانه از مصر به سوی فلسطین حرکت کردند. فرعون با خبر شد مأموران خود را به اطراف فرستاد، تا مردم را به اجبار گرد آورده و سپاه بزرگی را تدارک ببیند و بنی اسرائیل را تعقیب کنند، تا قبل از اینکه به فلسطین فرار کنند به آن‌ها دست یابند. فرعون و سپاهیانش از شهر بیرون رفته و به تعقیب موسی(علیه‌السلام) و بنی اسرائیل پرداختند و باغ و بستان‌ها و گنجینه‌های زر و کاخ‌های سر به فلک کشیده خود را رها کردند و برای همیشه دست از این همه نعمت شستند، زیرا آنان هرگز به وطن خویش بازنگشتند، ولی بنی اسرائیل چنین نعمت‌هایی را در فلسطین به ارث بردند. بنی اسرائیل به ساحل دریای سرخ و کانال سوئز رسیدند و از آنجا نتوانستند عبور کنند، لشگر تا دندان مسلح و بی‌کران فرعون همچنان به پیش می‌آمد، شیون و غوغای بنی اسرائیل به آسمان رفت و نزدیک بود از شدت ترس، جانشان از کالبدشان پرواز کند. در آن میان یاران،موسی(علیه‌السلام) به وی گفتند: ای موسی! فرعونیان به ما رسیدند و ما توانایی مقابله و مقاومت در برابر آنان نداریم، اینک پیش روی ما دریا و پشت سرمان لشگر دشمن است، چه باید بکنیم؟ موسی(علیه‌السلام) به آنان گفت: بیمناک نباشید، پروردگارم با من است، و مرا به راه نجات رهنمون خواهد شد. دارد... 🍃 🦋🍃 @takhooda
سرانجام دردناک قوم فرعون در این بحران شدید، خداوند با لطف خاص خود به موسی(علیه‌السلام) وحی کرد: عصای خود را به دریا بزن، موسی(علیه‌السلام) به فرمان خدا عصا را به دریا زد، آب دریا شکافته شد و زمین درون دریا آشکار گشت، موسی(علیه‌السلام) و بنی اسرائیل از همان راه حرکت نموده و از طرف دیگر به سلامت خارج شدند، فرعون و لشگریانش فرا رسیدند و از همان راهی که در میان دریا پیدا شده بود، بنی اسرائیل را تعقیب کردند، غرور آن چنان بر فرعون چیره شده بود، که به سپاه خود رو کرد و گفت: تماشا کنید چگونه به فرمان من دریا شکافته شد و راه داد تا بردگان فراری خود (بنی اسرائیل) را تعقیب کنم، وقتی که تا آخرین نفر از لشگر فرعون وارد راه باز شده دریا شد، ناگهان به فرمان خدا،‌آب‌ها از هر سو به هم پیوستند و همه فرعونیان را به کام مرگ فرو بردند و... . در همان لحظه طوفانی، که فرعون خود را در خطر شدید مرگ می‌دید، غرورهایش فرو ریخت و درک کرد که همه عمرش پوچ بوده و اشتباه کرده است. با چشمی گریان به خدای جهان متوجه شد و گفت: اینک من ایمان آوردم، خدایی جز آن که بنی اسرائیل به او ایمان آورده‌اند وجود ندارد، و من هم تسلیم امر او هستم. به او خطاب شد: اکنون ایمان می‌آوری! در حالی که یک عمر کافر و نافرمان تبهکار بوده‌ای؟ ما امروز بدنت را پس از غرق شدن به ساحل نجات می‌افکنیم تا برای بازماندگانت درس عبرت باشد. این بود سرانجام فرعون در دنیا، ولی قرآن عذاب‌هایی را که خداوند در آخرت برای آن‌ها تدارک دیده است بیان فرموده تا برای هر فرد مؤمنی درسی آموزنده باشد. 🍃 🦋🍃 @takhooda
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بند 3️⃣2️⃣ 🌹اللَّهُمَّ وَ أَسْتَغْفِرُکَ لِکُلِّ ذَنْبٍ دَخَلْتُ فِیهِ بِحُسْنِ ظَنِّی بِکَ أَنْ لَا تُعَذِّبَنِی عَلَیْهِ وَ رَجَوْتُکَ لِمَغْفِرَتِهِ فَأَقْدَمْتُ عَلَیْهِ وَ قَدْ عَوَّلْتُ نَفْسِی عَلَى مَعْرِفَتِی بِکَرَمِکَ أَنْ لَا تَفْضَحَنِی بَعْدَ أَنْ سَتَرْتَهُ عَلَیَّ فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ اغْفِرْهُ لِی یَا خَیْرَ الْغَافِرِینَ🌹 ترجمه🔽 🌸بارخدایا! از تو آمرزش می‌طلبم برای هر گناهی که وارد آن شدم به واسطه حسن ظنّ به تو که مرا بر آن عذاب نمی‌کنی و امیدوار بودم که آن را می‌آمرزی، پس به آن اقدام کردم، در حالی که اتّکای من بر کَرَمی بود که از تو می‌شناختم، که دیگر پس از آنکه آن را بر من پوشاندی رسوایم نمی‌کنی. پس بر محمد و آل محمد درود و رحمت فرست و این‌گونه گناهان را بر من بیامرز ای بهترین آمرزندگان🌸 🍃 🦋🍃 @takhooda
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا