eitaa logo
یادداشت‌ های یک طلبه
388 دنبال‌کننده
525 عکس
275 ویدیو
1 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
داستان امام‌مهدی علیه‌السلام قسمت پنجاه و نهم نقشهٔ‌ راه اینجای داستان می‌خوام برای ادامهٔ مسیر یه‌نقشهٔ راه ترسیم کنم؛ نقشه‌ای که باهاش هم تکلیف نویسنده روشن می‌شه، هم تکلیف خواننده. پس لازمه یه‌کوچولو با من باشی تا با یه‌مقدمه بگم که کجاها می‌خواهیم بریم. از اینجا شروع می‌کنم که تاریخ تولد امام‌مهدی سال ۲۵۵ قمریه. پدرش امام‌عسکری سال ۲۶۰ دقیقاً وقتی امام‌مهدی پنج‌ساله بوده در سن ۲۸ سالگی به شهادت می‌رسه. بعد از شهادت امام‌عسکری دوران امامت امام‌مهدی و البته غیبت صغری شروع می‌شه. دورهٔ غیبت صغری سال ۲۶۰ آغاز و تا ۳۲۹ قمری طول می‌کشه، یعنی ۶۹ سال. راهِ ارتباطی مردم با امام‌ در این دورهٔ ۶۹ سالهٔ غیبت صغری به‌واسطهٔ چهارنفر بوده که اصطلاحاً بهشون می‌گیم نوّاب اربعه! یعنی نائبان خاصّ چهارگانه. اوّلی‌شون آقایی بوده به‌اسم عثمان‌بن‌سعیدعَمْری. ایشون هفت‌سال نایب خاصّ امام‌مهدی تشریف داشته. یعنی از سال ۲۶۰ قمری تا ۲۶۷. بعد از اینکه جناب عثمان عمرش رو به شما می‌ده، پسرش آقامحمد که ایشونم آدم‌حسابی بوده، نایب خاص امام‌مهدی می‌شه. دقیقاً از سال ۲۶۷ تا ۳۰۵ یعنی ۳۸ سال. بعد از اینکه آقامحمد به‌رحمت خدا می‌ره، شخص دیگه‌ای به اسم حسین‌بن‌روح‌نوبختی از سال ۳۰۵ تا ۳۲۶ قمری به‌مدت ۲۱ سال نایب امام می‌شه. و بعد از وفات حسین‌آقا، بندهٔ خوبی از بنده‌های خدا به‌نام علی‌بن‌محمدسَمُری از سال ۳۲۶ تا ۳۲۹ به‌مدت سه سال، نایب خاصّ امام‌مهدی می‌شه. وقتی علی‌آقا در سال ۳۲۹ قمری راهیِ دیار باقی می‌شه، رسماً غیبت صغری به پایان می‌رسه و دورهٔ غیبت کبری آغاز می‌شه. این‌ها رو واسهٔ این گفتم که تکلیفمون در ادامهٔ داستان روشن بشه. پس نوشته‌های پیش‌رو فعلاً مربوط می‌شه به دوران کودکی امام‌مهدی تا ۷۴ سالگیِ حضرت و آغاز غیبت کبری. اگه خدا بخواد به حوادث دوران غیبت کبری هم می‌رسیم. ادامه دارد...
داستان امام‌مهدی علیه‌السلام قسمت شصتم غیبت ۱ اولین چیزی که توی ماجراهای تولد امام‌مهدی باهاش روبرو شدم، مسئلهٔ پنهان‌کردن ایشونه. به هر گزارش و کتاب تاریخی و حدیثی که سر می‌زدم، دائما صحبت از مخفی‌کردن و به‌هیشکی‌نگفتنِ تولد امام‌مهدی و اینجور چیزها بود. جوری‌که انگار غیبت امام‌مهدی از زمان تولدش شروع شده. بدنیست همین‌جا بگم اتفاقا بین آقایون علما بحثی درگرفته که اصلا غیبت صغرایِ امام‌مهدی از کی شروع شده؟! بعضی‌ها مثل شیخ مفید می‌گن غیب صغری هم‌زمان با تولد آقا بوده؛ اما یه‌عدّه دیگه مثل طبرسی و اِربلی و مجلسی قائل به این هستن که غیبت صغری بلافاصله بعد از شهادت امام‌عسکری شروع‌ شده. به‌هرحال من چاره‌ای ندارم الّا اینکه به موضوع غیبت بپردازم. امام‌مهدی دوتا غیبت داره، یکی غیبت صغری که حدود ۶۹ سال طول کشیده و یکی هم غیبت کبری که بلافاصله بعد از غیبت صغری در سال ۳۲۹ قمری شروع شده و تا به‌این‌لحظه که دارم این چیزها رو می‌نویسم ادامه داره و فقط خدا می‌‌دونه چه‌وقت تمام می‌شه. اولین پرسشی که در موضوع غیبت، ذهنم رو متوجه خودش کرد این بود که اصلاً معنا و مفهوم غیبت امام‌مهدی چیه؟! همین‌جا بگم، من تا این سؤال رو برای خودم حل نکنم قدم‌ازقدم بر نمی‌دارم. این‌شدکه ساعت‌ها با روایات و گزارشات تاریخی و حدیثی وَر رفتم تا بلکه چیزی پیدا کنم. خیلی‌هاشون رو خوندم. در نهایت اینجور دستگیرم شد که امام‌مهدی بین ما زندگی می‌کنه، چه‌بسا ما ایشون رو ببینیم اما نشناسیم. توی معابر عمومی تردد می‌کنه، به‌ خونه‌ها وارد می‌شه و با مردم اختلاط و معاشرت می‌کنه. به شرق و غرب کرهٔ زمین هرجا که بخواد می‌ره. حرف مردم رو می‌شنوه و بهشون سلام می‌کنه. خلاصه اینکه می‌بینه اما دیده نمی‌شه. یا اگه دیده بشه، شناخته نمی‌شه. دقیقاً مثل حضرت یوسف که مردم رو می‌دید و باهاشون زندگی می‌کرد اما اون‌ها حضرت یوسف رو نمی‌شناختند. می‌خوام بگم امام‌مهدی به‌قدرت خدا، معجزهٔ استتار داره! کاری که دیگران از انجامش عاجزن. حالا می‌گم چه‌طوری! در پرتو این قدرت خدادادی می‌تونه هروقت اراده فرمود در برابر مردم، ظاهر و هرگاه خواست ناپدید بشه. حتی می‌تونه به‌قدرت خدادادی طوری توی چشم آدم‌ها تصرّف کنه که اون‌ها نتونن ببیننش! باور به این چیزها سخت نیست. فقط یه‌جو عقیده به قرآن می‌خواد. آخه مشابه همهٔ این چیزهایی که گفتم توی قرآن وجود داره. مثلاً تفسیرنویس‌ها دربارهٔ آیهٔ نهم سورهٔ یس نوشتن، یه‌روز پیغمبر می‌خواسته وارد خونهٔ خودش بشه که مشرکین جلوی درب خونه، صف کشیده بودن تا نگذارن. خدا که اینجوری می‌بینه توی آیهٔ نهم سورهٔ یس می‌گه: ما در برابر نگاه مشرکین حائلی قرار دادیم که نتونن پیغمبر رو ببینن. جای دیگهٔ قرآن به‌جای کلمهٔ حائل می‌گه: پردهٔ ناپیدا. بااینکه مشرکین جلوی درب خونه وایساده بودن پیغمبر وارد شدن اما مشرکین ایشون رو ندیدن! جالبه بعضی‌ها که آزاری به پیغمبر نداشتن، توی همون بزنگاه، حضرت رو دیده و به بقیه نشان‌داده و گفتن اوناهاش، اما امثال ابوجهل و هم‌پالکی‌هاش که کورباطن بودن و نمی‌دیدن، مرتب می‌گفتن: پس کو؟ کجاس؟! امام‌مهدی هم دقیقاً همین‌جوره! خدا اگه بخواد، امام دیده می‌شه و اگه به‌هردلیلی هم نخواد، بلده یه‌کاری کنه تا حضرت دیده نشه. از این‌جور دلایل قرآنی باز هم وجود داره اما من به‌همین مقدار اکتفا می‌کنم. الارشادللمفید: ج ۲ ص ۳۴۰، اعلام‌الوری: ص ۴۱۶، کشف‌الغمّة: ج ۳ ص ۳۲۰، مرآت‌العقول: ج ۴ ص ۵۲، الغیبةللنعمانی: ص ۱۴۴، مجمع‌البیان: ج ۶ ص ۴۱۸ ج ۸ ص ۴۱۶. ادامه دارد...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فیلم تامل‌برانگیز سوراخ_سیاه را دوست عزیزم آقاسید محمدباقر میرصانع در کانال خود (آسمانی دیگر) انتشار داده است. ایشان طلبه‌ای درس‌خوانده، فرهیخته، دانش‌آموختهٔ سطوح عالی حوزه و همچنین، دارای دکتری فلسفه اخلاق از دانشگاه قم می‌باشند. کانال خوبش را به شما عزیزانم پیشنهاد می‌کنم. امیدوارم باب‌میل‌تان باشد. 👇👇👇 https://eitaa.com/AnotherSky
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 دنبال این ۴ چیز نرو، گیرت نمیاد! 💠مرحوم آیت‌الله مجتهدی 🌹 @talabehtehrani
چاقو اسماعیل را نکشت. آتش ابراهیم را نسوزاند. نهنگ یونس را نخورد. دریا موسی را نبلعید. باخدا باش تا نگهبانت باشد. @talabehtehrani
داستان امام‌مهدی علیه‌السلام قسمت شصت و یکم غیبت ۲ باخودم فکر می‌کردم اگه قراره منفعتی از جانبِ امام‌مهدی عاید جامعه بشه، بی‌گمان در گرو حضور آقا توی جامعه‌س. بااین‌حساب، غيبت طولانى چه دلیلی می‌تونه داشته‌ باشه؟! جسارت نباشه، اما پیشوایی که بین مردم نیست، به‌چه ‌درد جامعه می‌خوره؟! اين فکر و پرسش، فقط خواستهٔ جسورانهٔ امروز و دیروزِ من و امثال من نیست. از نوشته‌های تاریخی بر‌میاد حتی سال‏‌ها پيش‌از تولّد امام‌مهدى این سؤال بین مسلمون‌ها رایج و مطرح بوده! تازگی‌ها متوجه شدم انگیزۀ نگارش کتاب دربارهٔ امام‌مهدی توسط آقایان نُعمانى، طوسى و صدوق، دقیقاً همین پرسشِ کلیدی بوده! صادقانه و بی‌تعارف بگم، حرف‌هایی که می‌خوام دربارۀ چراییِ غیبت امام‌مهدی بزنم، تنها به‌درد کسانی می‌خوره که مبانى امامت رو بر اساس مكتب اهل‌بیت قبول داشته ‌باشن. از نگاه قرآن، جهانى‌شدن اسلام در آيندۀ تاريخ حتماً رقم می‌خوره و اساسا پیغمبر با دینِ حقش روانۀ دنیا شده تا مقدمات جهانی‌شدن اسلام رو فراهم کنه. مطمئناً نقشهٔ خداوند اینه که دینِ حق رو بر همۀ دین‌ها چیره کنه! لطفا به تریج قبای کسی برنخوره، وآلله تا اینجای تاریخ که ما هستیم، از چیره‌شدن دینِ اسلام بر سایر ادیان خبری نیست! توی کتاب‌های درست‌وحسابی، بشارت‌هایی وجود داره که امام‌مهدى، بقيّةاللَّه و تنها ذخيرۀ خدا براى جهانى‌كردنِ دین اسلامه! به‌یاریِ‌ خدا قدرت‏‌هاى شيطانى رو در هم می‌كوبه و ريشۀ ظلم رو از جهان برمی‌چینه. ان‌شاءالله احكام نورانى قرآن رو احيا و عدالت رو در جهان برقرار می‌کنه! توی بررسی‌هام متوجه شدم، به‌احتمال زیاد اولین و شاید اصلی‌ترين حكمت غيبت امام‌مهدى، فراهم‌نبودن زمينۀ لازم براى جهانى‌ شدنِ اسلامه. راستش اين‌جور که از فرمودۀ امام‌صادق برمیاد حکمتِ غیبت امام‌مهدی، تنها هنگام ظهورش براى عموم مردم، برملا می‌شه! دقیقاً همان‌گونه كه در داستان خضر و موسی، حكمت سوراخ‌ كردنِ كشتى و كشتن‌ جوان و ساختنِ ديوار تا هنگام جدايی‌شون آشكار نشد. جالبه که برای غیبت امام‌مهدی، حکمت‌های دیگه‌ای هم گفتن که یه‌جورهایی به همین آماده‌ نبودنِ شرایط برمی‌گرده! مثلًا از قول امام‌صادق حکایت شده که قیام مهدی رخ نمی‌ده مگه بعد از اینکه مدعیان حکومت‌داریِ عادلانه، مدتی مجال زمامداری بر مردم رو پیدا کنند. چرا و به‌چه دلیل؟! براى اینكه وقتى حكومت‌دارى امام‌مهدی رو ديدند احیاناً دور برندارن و نگن: این که چیزی نیست، ما هم اگه بوديم، اِل می‌کرديم و بِل می‌کردیم! این، دومین حکمت غیبت بود. از این حرف‌ها که بگذریم، از چندتا روایت متوجه شدم، سومین حکمت غیبت، یه‌ترس مقدّس بوده که از همون اول توی دل امام‌مهدی جا داشته! این‌جور که حدیث‌نویس‌ها نوشتن، گویا حضرت از کشته‌شدن، بیمناک بوده و غیبت، باعث برطرف‌شدنِ ترس از دل امام شده! البته پُرواضحه که مقصود، واهمه از شهادت نيست؛ چراكه امام‌مهدى همچون پدرانش، عاشق شهادت در راه خداست؛ بلكه ترس، از اينه كه نکنه خدای‌نکرده یه‌وقت با كشته‌شدنش، وعدۀ الهى مبنى بر جهانى‌شدن اسلام، تحقّق پیدا نکنه و هدف بزرگ همهٔ انبياى الهی يعنى عدالت، محقّق نشه. حکمت چهارم برای غیبت امام‌مهدی، آزموده‌شدن مردم در دوران غيبته. اینطور که از فرمایشات اهلبیت برمیاد مردم باید غربال بشن، دوباره و سه‌باره غربال بشن، تااینكه خداى متعال، ناخالص‌ها رو بریزه و خالص‏‌ها باقى بمونن! البته یه‌حکمت پنجم هم از لای کتاب‌ها پیدا کردم. گویا هنوز یه‌عده توی راه هستن و تا اون‌ها به دنیا نیان، غیبت امام‌مهدی تموم نمی‌شه. آدم‌هایی که ازشون به ودیعه‌های خدا یاد شده! انسان‌های باایمانی كه در صُلب پدران كافرشون به وديعه نهاده‌شدن!! چرا و برای چی رو من نمی‌دونم. فقط متوجه شدم، به‌محض اینکه این‌ها از پدرانِ کافر به دنیا بیان، کارِ ظهور هموار می‌شه. اون‌وقته که امام‌مهدی با خیال‌ راحت می‌تونه با پدرانِ کافر این‌ها مبارزه کنه و احیاناً با کشتنشون، صدمه‌ای به تبارِ مؤمنین وارد نشه. از روایات برمیاد که پیغمبر و حضرت علی توی برخی جنگ‌ها از کشتنِ بعضی آدم‌های کافر اِبا داشتند. چرا؟! برای اینکه به علمِ نبوّت و امامت از پیشونیِ آدم‌های کافر می‌خوندن که توی نسلش، بچه یا نوه یا نبیره و یا ندیدۀ مؤمنی هست که باید به دنیا بیاد. به‌همین‌خاطر نمی‌کشتن و فقط مجروحش می‌کردن! امام‌مهدی هم در دورهٔ غیبت، منتظر به‌دنیا اومدن این بچه‌های مؤمن از صلب باباهای کافرشونه! الكافى: ج ۱ ص ۳۴۰ ح ۱۸، الغيبةللنعمانى: ص ۲۷۴ ح ۵۳، توبه آيه ۳۳، فتح آيه ۲۸، صف آيه ۹، علل‌الشرائع: ص ۲۴۵ ح ۸، الغيبةللطوسى: ص ۳۳۹ ح ۲۸۷، كمال‌الدين: ص ۳۴۵ ح ۳۱، علل‌الشرائع: ص ۱۴۷ ح ۲، كمال‌الدين: ص ۶۴۱. ادامه دارد...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اگر احتیاط نکنیم، حادثه در کمین تک‌تک ما می‌باشد. 🚑🚓🚑👩‍🦼🧑‍🦯👩‍🦯 سرعتـــــــــــــــــــــــــ 🚗 ســـــــــــــــــــــــبقت 🚘 عدم توجه به جلــــــــــــــــو 🚥🚦🚥 و خستگـــــــــــــی و خوابــــــــــــ آلودگی، 😵 علتـــــــــــــــــــ اکثر تصادفات می‌باشد. ☠💀 @talabehtehrani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 بزرگترین خطر جامعه از زبان پروفسور ساروخانی، پدر جامعه‌شناسی ایران. @talabehtehrani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چگونه کسانی شروع کردند، چگونه کسانی پیوستند و چگونه یک موقعیت پیچیده، به سامان رسید. آینده را کسانی می‌سازند که امیدوارند. در دایره امکان دست به اقدام می‌زنند. وجودشان را در خود محدود نکرده‌اند. مسئولیت پذیرند. 🔰 @talabehtehrani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سبحان‌الله! شگفت‌زده شدم! شما هم ببینید و لذت ببرید... ۵۱ روز خلاصه شده در حدود دو دقیقه 😍 @talabehtehrani 😍
تصویری زیبا از قالی ابریشم ایرانی سه‌بُعدی در قرن نوزدهم! زعیب خویش هنر نیست چشم‌پوشیدن که پرده‌پوشیِ عیبِ کسان، هنر باشد صائب @talabehtehrani
داستان امام‌مهدی علیه‌السلام قسمت شصت و دوم غیبت ۳ و اما یه‌پرسش جدی! اصولاً امامی که بین مردم نیست، چه فایده‌ای داره و به ‌چه ‌درد مردم می‌خوره؟! لازمه یه‌بار دیگه بگم که رویِ صحبتم توی این‌ نوشته‌ها با کسانیه که خدا و پیغمبر و امام رو قبول دارن و حالا می‌خوان از حكمت وجود امام غايب، سر دربیارن. خوب می‌دونم سخن‌گفتن دربارۀ اينگونه مسائل، با كسى كه در عقیده‌داشتن به خدا و پیغمبر و امام، پاش می‌لنگه آب در هاون کوبیدنه! جسارتاً این آدم اول باید بره خداشناسی کار کنه و از راهِ درست، به امام و پیغمبر عقیده پیدا کنه، اون‌وقت برگرده بیاد از اینجای داستان ما رو بخونه! والّا ممکنه جلوتر که می‌ره خدای‌نکرده آب‌ْروغن قاطی کنه و از بنده شاکی بشه که این حرف‌ها چیه و... به‌هرحال از ما گفتن بود! حالا برگردم به پرسشِ مطرح‌شده. سؤال این بود: امامی که بین مردم نیست خداوکیلی چه به ‌درد مردم می‌خوره؟! می‌خوام ببینم آیا می‌تونم برای جوابش، یه‌خاکی به سرم کنم یا نه؟!! وقت‌هایی که برای پاسخ به سؤالی، مثل چی توی گِل گیر می‌کنم بعدِ خدا، پناهم به کتاب‌هاست. این‌دفعه هم با توکل‌به‌خدا رفتم سروقت مکتوبات‌ تاریخی و حدیثی. بعد از کلی بالا و پایین‌کردنِ نوشته‌های کهن به این جمع‌بندی رسیدم که بله! اگه فلسفۀ وجودیِ امام‌مهدی رو صِرفاً محدود کنیم به مرجعيت علمى و رهبرى اخلاقى و عملى و سياسى، اين اشکال مطرح می‌شه که فايدۀ امام غایب چیه. امّا خدا بهم لطف کرد و فهمیدم حكمت وجود امام، منحصر به این چیزها نیست. یعنی فقط این نیست که امام، مرجع علمى مردم باشه یا وظیفهٔ رهبریِ اخلاقى و عملى و سياسى جامعه رو برعهده داشته باشه. نه! مسئله خیلی از این حرف‌ها بالاتره. منتهی شنیدنش یه‌جو عقیده و آگاهی از مکتب اهل‌بیت می‌خواد. طیّ مطالعاتم متوجه‌ شدم امام درواقع نماینده و جانشین خدا روی زمینه! امام، جان‏مايۀ نظام آفرینش و هدايتگرِ باطنى انسان‏هاى مستعده! این حرف‌های قُلمبه‌سلمبه رو من از خودم نمی‌گما، این حرف‌ها رو توی احادیث خیلی معتبرمون دیدم. مثلاً توی احادیث صحیح‌السند دیدم "زمين، بدون امام باقى نمی‌مونه و در هم فرو می‌ره! سرزمين‏‌ها به‌دست امام آباد می‌شه و بندگان خدا به‌واسطۀ امام روزى‏ داده می‌شن. اصلاً به‌خاطر امامه که بارون می‌باره و بركات زمين ظاهر می‌شه. امام مایۀ امن و امانِ اهل دنیاست. براى اينكه جهان، سالم بمونه باید امام روی زمين باشه. بهرۀ ما آدم‌ها از امام‌مهدی مثل استفاده از خورشيد پشت ابره. همون‌طور كه از نور خورشيدِ پشتِ ابر بهره می‌بریم، از بركات امام‌مهدی هم برخوردار می‌شیم. تازه! استفادهٔ امام‌مهدی براى افراد صالح بیشتر از این حرف‌هاست. مثلاً با دست‌گیری از آدم‌های لایق اون‌ها رو هدایت باطنی می‌کنه و به مقصد می‌رسونه. نور امام، دلِ انسان‌های پاک رو فرا می‌گیره، به‌حدی‌که تابناک‏‌تر از نور خورشيدِ تابان می‌شن! این‌هایی که نوشتم همگی فرمایشات ائمه بود، حتی یه‌کلمه از خودم اضافه نکردم. البته فقط هم، این‌ها نیست، اگه صبوری به‌خرج‌ بدی باز هم می‌نویسم. مثلاً امام، واسطۀ فیض توی شب‌قدره و ملائكه و روح در اون‌شب به محضر امام، شرفياب می‌شن و ماجراهایی رخ می‌ده که اینجا جای گفتنش نیست. البته ممکنه شیرِپاک‌خورده‌ای پیدا بشه و بگه: مگه خودِ خدا نمی‌تونه بی‌واسطه به بنده‌هاش فيض برسونه؟! این حرف، مثل این می‌مونه بگیم: خدا براى ايجاد حرارت و نور، چه نيازى به آفرينش خورشيد داره؟! مگه نمی‌تونست بدون خورشيد، نور و حرارت توليد كنه؟ یا مثلاً گياهان چه نياز به نور خورشيد و تغذيۀ خاک دارن؟ و یا اینکه آدم‌ها براى بقاى نسل، چه نيازى به آفرينش همسر دارن؟! بله! خدا دوست‌داره کارها از طريق واسطه‌ها و مجارى طبيعى پیش‌ بره. به‌نظرم صحبت از فایدهٔ امام غایب، همین‌ اندازه کافی باشه. علل‌الشرائع: ص ۱۹۷ ح ۱۲، الكافى: ج ۱ ص ۱۹۶ ح ۱ ص ۱۸۳ ح ۷ ص ۵۳۲ ح ۱۱ ص ۵۳۳ ح ۱۲، كمال‌الدين: ص ۲۵۹ ح ۵، كمال‌الدين: ص ۴۸۳ - ۴۸۵ ح ۴، الغيبةللطوسى: ص ۲۹۰ - ۲۹۲ ح ۲۴۷. ادامه دارد...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
زیبایی، شکوه... و من چه می‌دانم؛ شاید در این نگاه، شکرگزاری از آفرینندهٔ خود نهفته است. @talabehtehrani
🌍در سایه‌ی مادر چیتا  ❤️🧡💛💚💙💜🖤 🐼🐨 Join🔜 @talabehtehrani
شب‌گذشته از پیاده‌روی خیابان صفاییه عبور می‌کردم که نگاهم بر دیوار حسینهٔ شهدا به این نوشته افتاد. همینطور که در امتداد مسیر به طرف چهارراه شهدا می‌رفتم، با خودم فکر می‌کردم این فرمودهٔ منتسب به حضرت زین‌العابدین علیه‌السلام یعنی چه؟!
📗 عنوان کتاب : داستان بریده بریده (داستانی پژوهشی از حادثه ی کربلا) 👤نویسنده : علیرضا نظری خرم لینک خرید این کتاب:https://b2n.ir/d76111 فروشگاه کتاب سمت خدا:samtekhoda.org 🔻 شماره تلفن جهت دریافت کتابها ۰۲۵۳۷۷۴۳۷۰۵ ( ۸ صبح تا ۱۵ ) ✅کانال فروشگاه کتاب سمت خدا در ایتا: https://eitaa.com/samtekhoda3_ketab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آیا به پرندگانی که بالای سرشان است، و گاه بالهای خود را گسترده و گاه جمع می‌کنند، نگاه نکردند؟! جز خداوند رحمان کسی آنها را بر فراز آسمان نگه نمی‌دارد، چرا که او به هر چیز بیناست! سورهٔ ملک آیهٔ ۱۹ 💯✨💯✨💯✨
داستان امام‌مهدی علیه‌السلام قسمت شصت و سوم کودکی ۱ ایرانی‌ها و بیشتر از همه، قمی‌ها پیگیر تولد امام‌مهدی بودند. لای کتاب‌های قدیمی به یکی از اهالیِ قم برخوردم. اسمش سعدبن‌عبدالله بود. از نوشته‌های به‌جای‌مونده از دلِ تاریخ برمیاد آقاسعد، بزرگِ طایفه و مرد باسوادی بوده! خدا بهتر می‌دونه اما اینطور که تاریخ‌نویس‌ها می‌گن، آدمِ جلیل‌القدر و دین‌شناسِ پُراطلاعی هم بوده. خدابیامرز کتاب‌های زیادی از خود به‌یادگار گذاشته و رفته. یه‌جا دیدم از قول سعد نوشتن: طومار بلندبالایی از چهل و چند مسئلۀ پيچيده‏‌ و بی‌پاسخ تهیه کردم. از شما چه پنهون قصد داشتم از عالمِ شهر قم، احمدبن‌اسحاق پاسخی برای سوالاتم پیدا کنم. يا مثلا اگه خدا روزی‌ کرد و سفری به سامرّا داشتم بی‌واسطه از امام‌عسكرى جواب سؤالاتم رو بگیرم. ناگهان خبردار شدم ای‌دل‌غافل! چه‌نشستی که احمدبن‌اسحاق، ساعتی پیش راهیِ سامرا شده! جَلدی به خونه رفتم. بار و بندیل سفر بستم و پرسان‌پرسان به‌دنبال احمد رفتم. حدس می‌زدم از قم خیلی دور نشده باشه. همین‌طور هم شد. توی یکی از کاروانسراهای بینِ‌راهی، به احمد رسیدم. باهم آشنائیّتی دیرینه داشتیم. همینکه نگاهش به من افتاد باتعجب پرسید: خیر باشه انشاءالله، این‌وَرا؟! از ترس راپورتچی‌های خلیفهٔ عباسی که عینهو مور و ملخ همه‌جا بودند، سربسته گفتم: راستش رو بخوای، شوق‌ديدار و عادت‌به‌سؤال، من رو به اين‌جا کشونده! متوجه منظورم شد. مقداری جلو اومد و دهانش رو به گوشم نزدیک کرد. طوری که کسی متوجه نشنوه آروم گفت: من هم مشتاق زيارت امام‌عسكری هستم. اگه‌خدابخواد قصد دارم دربارۀ مسائل مشكل تأويل و تنزیل قرآن‏ از آقا بپرسم. بهتره توی این مسافرت باهم باشيم. روزها و شب‌های تلخ و شیرین زیادی گذشت و بالاخره به سامرّا رسیديم. هنوز گرد و خاک سفر به تن داشتیم که از شوق دیدار امام، یکراست به منزلشون رفتيم. دم‌خونه ایستادیم و اجازۀ ورود خواستيم. منتظر بودیم تا اجازهٔ داخل‌شدن داده بشه. روی دوش احمد، کیسۀ بزرگی از جنس پوست گوسفند بود. احمد کیسه رو زیر عبا گرفته بود تا دیده نشه. عباش، بافت گوشتی و جون‌داری داشت. می‌گفت: از پارچه‌های بافته‌شده توی طبرستان تهیه‌ شده. داخل کیسهٔ بزرگ، دقیقاً صدوشصت‌ كيسهٔ کوچولو‌ قرار داشت. درون هرکدوم از کیسه‌‌ها هم تعدادی سکّهٔ طلا و نقره بود. روی هر كيسه، مُهرِ صاحبش خورده بود. طولی نکشید، اجازۀ ورود صادر شد و داخل شدیم. نگاهم به چهرۀ امام‌عسكرى افتاد. داخل اتاق نشسته بود. صورتش عینهو ماه شب چهارده بود. به‌خودم که اومدم متوجه پسر خُردسالی، روی پای راست امام شدم. بله، فرزندش مهدیِ موعود بود. به‌ صورت کودک، خیره شدم. مثل ستاره می‌درخشید. ماشالاه سرِ پُرمویی داشت، انقده که براش فرق بازكرده بودند. انار گُنده‌ای داخل ظرف، مقابل حضرت قرار داشت. بعداً شنیدم هدیۀ يكى از بزرگان بصره بوده. امام با قلم و دوات، داشت چیزی می‌نوشت. تا می‌خواست بنويسه، پسربچه انگشتانش رو می‌گرفت و مانع می‌شد. چیزی شبیهِ بازیِ کودکانه. امام‌ انار رو به‌طرفی قِل داد تا بلکه کودک به هوای بازگردوندنش بره و مانعِ نوشتن نشه. بااحترام سلام داديم. امام‌عسکری مهربانانه پاسخ داد و اشاره کرد كه بنشينيم. ما هم خیلی باادب دو زانو نشستیم. احمد، نفس عمیقی کشید و کیسه رو زمین گذاشت. اما هنوز زیرِ عبا بود و دیده نمی‌شد. دقایقی از نشستنِ ما نگذشته بود که امام از نوشتن بر روى كاغذ دست‌ کشید و نگاه‌ گرم و محبّت‌آمیزی به ما انداخت. احمد در کمال ادب، کیسه رو از زیر عبا خارج کرد و مقابل امام‌عسکری روی زمین گذاشت. كمال‌الدين: ص ۴۳۵ ح ۴ ص ۴۵۴ ح ۲۱، دلائل‌الإمامة: ص ۵۰۶ ح ۴۹۲، الثاقب‌فى‌المناقب: ص ۵۸۵ ح ۵۳۴، الكافى: ج ۱ ص ۳۳۲ ح ۱۴ ص ۵۱۴ ح ۲ و ص ۳۲۹ ح ۶، الغيبةللطوسى: ص ۲۳۳ ح ۲۰۲، رجال‌الطوسى: ص ۳۹۳ ش ۵۸۰۰. ادامه دارد...
ماهی‌ها از تلاطم دریا به خدا شکایت بردند. دریا که آرام گرفت، خود را اسیر صیاد یافتند... @talabehtehrani
خوب‌کردی که رُخ از آینه پنهان‌ کردی هر پریشان‌نظری لایق دیدار تو نیست! @talabehtehrani