8.92M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
اللهم عجل لولیک الفرج
🤲🤲🤲🤲🤲
🌸🌺🌸🌺🌸
در هوایت
بی قرارم ، بی قرارم
روز و شب...🎶
🎙شهرام ناظری
@talabehtehrani ✨
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🛑 عمریست دخیلم به ضریحی که نداری...
🏴 شهادت مظلومانه ششمین پیشوای شیعیان حضرت امام جعفر صادق سلام الله علیه تسلیت
داستان اماممهدی علیهالسلام
قسمت صد و هفتاد و هفت
قيام ۹
یاران اماممهدی با اینکه از ملیتهای مختلفن اما بطور عجیبی همشكل، همقد و در لباس و زيبايى شبیهِ هم هستن. من نمیدونم اینها یعنی چی و چطور چنین چیزی ممکنه، اما بههرحال توی کتابهای قدیمی اینجور نوشته شده. مسئلهٔ اصلی یاران اماممهدی خود حضرته. یهعمری حیرون و سرگردونش بودند. تا اینکه بالاخره کنار کعبه به وصالش میرسن و آروم میشن. یاوران اماممهدی، طیّ بیعتی به آقا قول میدن که مُقیّد به انجام چهل دستور الهی باشن. بعد از بیعت، خود آقا هم ده چیز رو براشون تعهد میکنه. مانند اینکه برای خودش دفتر و دستکی نداشته باشه که برای دیدارش باید هفتخوان رستم رو رد شد. و یا اینکه امام از یاران خودش جدا نشه و زمين رو با كمک خدا از عدالت پر كنه. البته پیوستن یاران امام توی مکه به حضرت به این راحتیها نیست و برای خودش داستانهایی داره که من کمی بعدتر به جزئیاتش اشاره میکنم. اینجا میخوام یهخرده از پیشینهٔ یاران امام بنویسم. مطالبی که برای خودم خیلی تازگی داشت.
یاران اماممهدی از گذشتهٔ یکسانی برخوردار نیستند. مثلا یازدهنفرشون پناهندگانی هستند که نمیدونم چرا اما به اروپا گریخته بودند. یا چند نفرشون هم از جنوب شرق آسیا و کشورهای سیلان و سریلانكا راهی مکه میشن که توی راه گرفتار طوفان شده و از شیراز سر درمیارن و بالاخره خودشون رو به مکه میرسونن. یکی دیگشون از خانوادۀ منحرف خودش فراری بوده و خودش رو به مکه میرسونه. یهنفر هم که عارف و حافظ قرآن بوده توی شهر سرخس از دست دشمنان اهلبیت فرار کرده و راهی مکه میشه.
یا مثلا آقای مرزدار جهانگرد برای خودش قصهٔ عجیبی داره. این کدخدازادهٔ اصفهانی، گرزى سنگین داره و كسى جز خودش توان حمل گرز رو نداره! زندگی در اصفهان رو به امید پیداکردن حقیقت رها میکنه. به خیلی از شهرها سفر میکنه و به مردم ستمدیده کمکهای زیادی میرسونه. حتی توی شهر تاشکند، مردى از دشمنان اهلبيت رو كه به امامعلی اهانت کرده بود، حقش رو میذاره کف دستش و شبانه به طرف مکه حرکت میکنه. یا در شرح احوال یکی دیگه از یاران امام نوشتند که در جستجوی حق بوده و به دنبال حقیقت همهجا میچرخه. او که در علم حدیث سررشته داره و به اختلاف دينی مردم پیبرده دست به سفری ماجراجویانه میزنه تا صاحب حق رو پیدا کنه. تقدیر، این جویندهٔ حقیقت رو به شهر موصل در شمال عراق میرسونه و از اونجا راهی مكّه میشه.
یا مانند مردی از اهل معرفت ساکن بلخ، مردم رو به راه راست هدایت میکنه اما ناچار به طرف اهواز فرار کرده و توی دهات اطراف شهر مخفی میشه. مرد بلخی نهایتا به مکه رفته و به امام ملحق میشه.
مرد عارفمسلک و گوشهنشینی به نام یَسلم از اهالی جزیرهٔ سیسیل در جنوب ایتالیا که در کتابهای قدیم از این شهر به صقلیه یاد شده به دنبال حقیقت بوده. این روحیهٔ حقیقتخواهی یَسلم رو به شهرهاى اسلامی میکشونه. از این آبادی به اون آبادى میره و از عقيدهاى به عقيدهاى ديگه میرسه تا نهایتا خداوند بهش منّت گذاشته و به جرگهٔ شیعیان دوازدهامامی هدایت میشه. یسلم به شهر سیسیل بر میگرده و مدتها در اون جزیره به عبادت خدا مشغول میشه. وقتی ندای قیام اماممهدی به گوش یَسلم میخوره بیدرنگ به سمت مکه حرکت میکنه.
توی غرب دریای مدیترانه جزیرهٔ ساردینیا واقع شده. دو تاجر عراقی ساکن در این جزیره از یاران اماممهدی هستن. یکیشون اصالتا از اهالى شهر مدائن و ديگرى از اهالی شهر جَبانا در عراق هستن. هر دو برای تجارت و زندگی به مكّه میرن و مدتی در اونجا ساکن میشن اما بخاطر آزار و اذیتی که از اهالی مکه میبینن به ناچار به روستای شعب نقلمکان میکنن. معلوم نیست چرا اما از اهالی اونجا هم اذیت میبینن. يكى از این دو رفیق به ديگرى میگه: ما بخاطر اذیت مردم مکه به اینجا اومدیم اما حالا میبینیم آدمهای این روستا کمتر از اهالی مکه نیستن. بیا حالا که اینطوره، شهر به شهر بچرخيم. بالاخره یهطوری میشه. یا جای خوبی پیدا میکنیم یا که توی راهها از دنیا میریم. دو رفیق راهیِ شهر تاریخی بَرْقه در کشور لیبی میشن. اما بعد از مدتی به جزیرهٔ سردانيّه در جنوب جزیرهٔ کرس میرن. این دو یاور اماممهدی مدتی توی این جزیره در وسط دریای مدیترانه زندگی میکنن تا اینکه واقعهٔ قيام رخ میده و هر دو شبانه راهی مکه میشن.
دلائلالامامة: ص ۵۵۴ ح ۵۲۶ ص ۵۶۲ ح ۵۲۷ ص ۵۶۶ ح ۵۲۸.
ادامه دارد...
فراموش نکردم. امشب قرعهکشی اهدای کتاب #داستان_بریده_بریده و کتاب #داستان_فاطمه داریم. انشاءالله
@talabehtehrani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
به لطف خدا
قرعهکشی ۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۳ برای اهدای کتاب #داستان_بریده_بریده و کتاب #داستان_فاطمه سلاماللهعلیها انجام پذیرفت. امروز یک هدیه داشتیم.
قرعه به نام جناب آقای محمود کرمی از شهر تهران افتاد. مبارک این بزرگوار باشد. 🌺🌸
از همهٔ عزیزانم تشکر میکنم.
قرعهکشی بعدی اول خرداد ۱۴۰۳ انشاءالله.
#قرعهکشی
@talabehtehrani
May 11
کتاب بااحترام به جناب آقای محمود کرمی از تهران تقدیم گردید.
مبارکشان باشد.
🌺🌸🌹🌻🌷🌼
@talabehtehrani
هدیهٔ کتاب داستان فاطمه سلاماللهعلیها بااحترام برای جناب آقای محمود کرمی از تهران ارسال گردید.
مبارکشان باشد.
🌺🌸🌹🌻🌷🌼
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
@talabehtehrani
مجروح شده بود. شدت انفجار بالا بود. برای مداوا آمد تهران. چند عمل جراحی داشت. بدن کوفته و در پانسمان بود. احساس میکردم خسته شده. اصلا اینجا نبود. آرامش همیشگی رو نداشت. قرار بود عمل جراحی کنه. جمجمه و بخشی از پا آسیب دیده بود. اما فشار کار در آنطرف خیلی بالا بود. خودش بالبال میزد برای رفتن. خیلی تلاش کردم نرود اما بیفایده بود. بالادستیها هم مانعش نشدند. البته شنیدم برخیهایشان شده بودند، اما دست خودش بود. انتخاب خودش بود. کتاب معراج السعاده را آوردم برایش خواندم که به این دلیل و آن دلیل فعلا نرود اما گوشش بدهکار نبود. فقط میگفت چشم چشم. خیالم راحت شده بود فعلا میماند و به درمان میپردازد اما ماجرای خانطومان پیش آمد و ناباورانه شنیدم رفته است. رفت که دیگر رفت و پشت سر خودش را هم نگاه نکرد. رفت به جوار رحمت الهی
خیلی نازنین بود، میدیدی شیفتهاش میشدی.
گاهی که دلتنگت میشوم، فراموش میکنم تو فقط یک خاطرهای.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
به یاد شهید عزیز ما آقا جواد اللهکرمی.
@talabehtehrani