آخرین آرزوی سقراط
پیش از آنکه سقراط را محاکمه کنند از وی پرسیدند: بزرگترین آرزویی که در دل داری چیست؟
پاسخ داد: بزرگترین آرزوی من این است که به بالاترین مکان آتن صعود کنم و با صدای بلند به مردم بگویم: ای دوستان، چرا با این حرص و ولع بهترین و عزیزترین سال های زندگی خود را به جمع ثروت و سیم و طلا می گذرانید، در حالیکه آنگونه که باید و شاید در تعلیم و تربیت اطفالتان که مجبور خواهید شد ثروت خود را برای آنها باقی بگذارید، همت نمی گمارید
#عکس_نوشت
امام خمینی رحمهالله علیه:
شما(زنان) تربيت كننده مردها هستيد، قدر خودتان را بدانيد اسلام قدر شما را مي داند.
#سخن_مراجع_و_بزرگان
#پذیرش_سراسری_حوزه_های_علمیه_خواهران_آغاز_شد
#پذیرش_سراسری_حوزه_علمیه_خواهران
🔻ثبت نام حوزه های علمیه خواهران از 25بهمن 99شروع شده و تا 31 اردیبهشت 1400 ادامه دارد.
✅#پذیرش در مقطع دو ، سه و چهار
آدرس سایت ثبت نام:
paziresh.whc.ir
🌸برای ثبت نام حضوری به حوزه های علمیه خواهران کشور مراجعه کنید .
کانال رسمی حوزههای علمیه خواهران | 🌸 @kowsarnews
من زمین گیرم
گرفتارم دعایم کن #حسین
از خــودم واللّه
بیــزارم دعایم کن #حسین
بر در این خانه
از نام و نشان باید گذشت
دل فقط جای حسین است
و حسین است و #حسین
#شبتون_حسینی
🍃 گرانترین عشق عالم
وقتی دوست داریم تو را به دست بیاوریم
باید آماده باشیم برای پرداختن قیمت وصال تو.
گمان نمیکنم خدا از هیچ کسی همۀ قیمت وصال تو را بگیرد.
اگر همۀ ما هر چه داریم را کف دست بگذاریم
و آن را در ازای وصال یک نفرمان آن هم برای یک لحظه تقدیم کنیم
باز هم کم است.
خدا اگر قبول کند، با تخفیف قبول کرده.
اگر در راه رسیدن به تو
سختیها قامتمان را خم میکند
و طاقتمان را کم میکند
شاید برای این است که قیمت وصال تو را
خیلی کمتر از آنچه هست خیال کردهایم.
اشتباه کردیم!
ما مرد میدان وصال تو نبودیم
امّا نمایش شوق وصال تو را خوب بازی کردیم.
آقا!
میشود بگویی حالا چه کار کنیم؟
ما در نمایشها خوب حس میگیریم.
حسّ شوق وصال تو را گرفتیم و در دهانمان مزه کرد.
حالا ماندهایم با شوقی که در دلمان موج میزند
و با توانی که تاب کشیدن بار سختیها را ندارد.
یعنی ما باید قید وصال تو را بزنیم؟
من به نازکدلی تو دل بستهام.
میدانم دلت برایمان میسوزد
و از خدا برایمان تخفیف بیشتری میگیری.
به خدا بگو همین را که هستیم قبول کند
به وصالت که رسیدیم
هر چه بخواهد در خدمتیم!
شبت بخیر گرانترین عشق عالم!
#شب_بخیر
#بهانه_بودن_امام_زمانم
🌴💎❄️💎🌴
هدایت شده از گلچین نکته های ناب
#اللهم_عجل_الولیک_الفرج_به_حق_زینبکبری
ای کاش کسی برای آقا تب داشت
یا ذکر امام منتظر بر لب داشت
قربان غریبیات شوم مهدیجان
ای کاش که صاحبالزمان زینب داشت
#نذر_فرج_صلوات
🌴💎❄️💎🌴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❣خـــــدای مــن❣
چگونه بخوانمت تا استجابتم کنی⁉️
که از تو عظیمتر کسی نیست
انت العظیم و انا حقیر و هل یرحم ...
❄️💎❄️
💠 #نصایح 💠
امام رضا(علیه السلام):
🔴عقل مسلمان تمام نیست، مگراین كه ده خصلت را دارا باشد:
۱ـ مردم به او امید خیر داشته باشند؛
۲ـ از بدى او در امان باشند؛
۳ـ خیر اندك دیگرى را بسیار شمارد؛
۴- خیر بسیار خود را اندک شمارد؛
۵- هرچه حاجت از او خواهند دلتنگ نشود؛
۶ـ درعمر خود از دانش طلبى خسته نشود
۷ـ فقر در راه خدا از توانگری(بدون رضای خدا)
برایش محبوبتر باشد؛
۸ـ خوارى در راه خدا از عزّت درکنار دشمن خدا،
برایش محبوبتر باشد؛
۹ـ گمنامى را از پُر نامى بیشتر بخواهد؛
سپس با تاکید فرمودند:
و اما دهم...
احدى را ننگرد جز این كه درباره اش
بگوید که او از من بهتر و پرهیزكارتر است....
📗 #منبع : تحف العقول / ۴۴۳
•┈┈┈┈┈••✾••┈┈┈┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چرا خوردن گوشت خوک حرام و ممنوع است..
علم پزشکی پاسخ میدهد💉💊👆👆
مداحی آنلاین - پلکی بگذارید زمان زود گذشته - مهدی رسولی.mp3
5.82M
⏯ #مناجات با خدا
🍃پلکی بگذارید زمان زود گذشته
🍃از کوچه ی ما نامه رسان زود گذشته
🎤 #مهدی_رسولی
👌بسیار دلنشین
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥چرا ائمه علیهم السلام رفتارهائی متفاوت از یکدیگر داشتند؟
پرسمان اعتقادی #استادمحمدی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✍بابا خدای منو شما خدای دلار نیست...🤔
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 روایت استاد عالی از هدایت شهید برونسی توسط حضرت زهرا(س) در حضور امام خامنهای و شهید حاج قاسم سلیمانی
وقتی حضرت زهرا(س) راه برون رفت از میدان مین و محاصره دشمن را به شهید برونسی نشان میدهد...
فرماندهان جنگ نظامی در عین تلاشهای خودشون، نگاهشون به آسمان بود، نه به قدرتهای پوشالی...
✍️شهید برونسی:
"خدايا! اگر میدانستم با مرگ من يک دختر در دامان حجاب میرود، حاضر بودم هزاران بار بميرم تا هزاران دختر دردامان حجاب بروند."
🗓به مناسبت ۲۳ اسفند، سالروز شهادت #شهید_عبدالحسین_برونسی
💠 در محضر حضرت آیت الله العظمی جوادی آملی مدظله العالی:
◀️ ضرورت مراقبت بر اعمال
🔰 «خشیت» همان خوف همراه با مراقبت و خودنگهداری است؛ یعنی اینکه انسان همراه با هراس و ملاحظه ای که دارد، مراقب اعمال خویش باشد و خودنگهداری کند.
🔰 انسان هرگز نمی تواند بدون مراقبت دقیق در اعمال، به پایان کار خویش امیدوار باشد، زیرا اگر مراقب آنها نباشد، چه بسا در لحظاتی از عمر، ایمان وی تباه گردد و چه بسا بر اثر بیداری و هشیاری در لحظاتی از آن، بتواند همه لغزش های احتمالی خود را ترمیم کند، پس باید به عاقبت کار خویش بیندیشد به رحمت او هم امیدوار باشد.
🔰 طبیعت پرانرژی جوان که بهترین ابزار صعود او به درجات والای مادی و معنوی است، اگر به فرمان عقل درنیاید، خود سرچشمه فسادگری می شود که نیروی جوانی را به بیراهه می برد و ضایع می کند. ارتباط دائمی با خدای بزرگ و مراقبت همیشگی، بهترین راه صیانت از نعمت جوانی است.
🔰 مراقبت این است که انسان کاملاً «رقیب» باشد. «رقیب» یعنی کسی که «رقبه» (گردن) می کشد، تا اوضاع را زیر نظر داشته باشد. انسان باید رقیب و مراقب خود باشد و بر اعمال خود، اشراف داشته باشد که چه می کند؛ به این معنا که اگر تصمیم گرفت کار خوبی انجام بدهد، زود این تصمیم را اجرا کند و اگر تصمیم گرفت کار بدی انجام دهد، فوراً از آن برگردد. البته هر تصمیم را هم که گرفت و هرکاری را انجام دهد، ثبت کند، تا در محاسبه، سودمند باشد.
📚 برگرفته از کتاب دانش و روش بندگی ص 493
✍آیت الله مجتهدی تهرانی(ره):
هر وقت نا امید از همه جا شدی بدون که کارت درست میشه، حدیث قدسی داریم به عزت و جلال خودم قسم قطع می کنم امید بنده ای رو که به غیر من امید داره اگه گوشه ی دلمون امید به کسی باشه که کارمونو اون درست کنه نمیشه
حضرت محمد صلےاللهعلیهوآله: انسان به همان کسی واگذار می شود که به او امید بسته است، و اگر انسان جز به خدا امید نبندد به غیر خدا واگذار نمی شود
📚کنزالعمال ج۵۹۰۹
┄┄┅┅┅❅💠❅┅┅┅┄┄
✨﷽✨
▫️چگونه مزاح کنیم؟▫️
✍روایت دارد که امام صادق علیه السلام از شخصی پرسید : « مزاح هم میکنی؟» آن شخص گفت: نه. حضرت فرمودند: چرا؟ حتی دستور دادند که گاهی انسان یک مزاحی هم بکند. همه اش،خشک نباشد. اما کم، زیاد مزاح کردن ، تَذْهَبُ بِبَهاءِ المُؤمِن، قیمت مومن را می برد. آبروی مومن مےرود. زیاد شوخی نکنید، اما گه گاهی عیب ندارد.
✸ پیغمبر صلےالله علیه وآله خرما مےخورد و هسته های آن را جلوی امیرالمومنین علیه السلام می گذاشت. می خواست با امیرالمومنین شوخی کند و سر به سر امیرالمومنین بگذارد. بعد حضرت صلےالله علیه وآله فرمودند: «یاعلی ، خرما خیلی خوردی!»
✸ مثل بعضی ها که پرتغال مےخورند و پوستش را آن طرف مےگذارند. حضرت صلےالله علیه وآله هم هسته های خرما را پیش امیرالمومنین علیه السلام گذاشت و فرمود: یاعلی ، خیلی خرما خوردی! امیرالمومنین علیه السلام هم بازاری بود ، جواب دادند: «یا رسول الله ، کسی خرما زیاد خورده است که خرما را با هسته های آن خورده.» چون جلوی پیغمبر صلےالله علیه وآله هسته نبود.
✸ حضرت علیه السلام فرمود: «خرما کسی خیلی خورده که آن را با هسته هایش خورده است. » شوخی مےکردند. حتما نباید آدم مثل مربای آلو اخمو باشد.
✸ یک قدری هم مزاح داشته باشید. اما حرف بیهوده نزنید. حرف لغو نزنید. آبروی کسی را نبرید.
📚منبع: ڪتاب بدیعالحکمة حکمت ۳۳
از مواعظ آیت الله مجتهدے تهرانۍ(ره)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 فضای انتخابات را عوض کنید
🔹باید فضای انتخابات را از دو گانه های غلط و کاذب به سمت دغدغه های مردم ببریم
🔹 اگر جریان انقلابی مشکلات مردم را پیگیری و حل کند، مردم نیز در انتخابات به این جریان رای می دهد
🍃قرار دلبیقرار
کسی بیقرار بود.
بیقراری امانش را بریده بود.
پیش هر کسی رفته بود
تا دوایی برای دل ناآرامش پیدا کند
کسی کاری برایش نکرده بود.
امیدهایی که به او داده بودند
خیلی زود به یأس مبدّل شده بود.
بعد از همۀ این به درِ بستهخوردنها
آمد پیش من و دوا خواست برای دل بیقرارش.
از او پرسیدم تا به حال چه نسخههایی برایش پیچیدهاند.
در میان این همه نسخه
آخرین نسخه، عجیب مأیوسش کرده بود.
به او گفته بودند: یاد خدا آرامبخش دلهاست.
اگر از بیقراری خستهای
لحظهای از یاد خدا خالی نشو.
به او قول داده بودند
اگر به یاد خدا باشد
بیتردید دلش آرام خواهد شد
و از بند این همه بیقراری نجات خواهد یافت.
میگفت خیلی دل بسته بودم
به این قول و قراری که با من گذاشته شد.
شب و روزم شد یاد خدا
طوری که حتّی شبها خواب خدا را میدیدم.
کسی لبم را بیحرکت ندید
حتّی به خواب هم که میرفتم
لبم به ذکر خدا تکان میخورد.
گفته بودند فقط زبانت نه
دلت هم باید به یاد خدا باشد
و من دربانی گذاشته بودم در درگاه دلم
تا یاد هر کسی و هر چیزی غیر از خدا را
به دلم راه ندهد.
امّا هر چه منتظر ماندم
آرام و قرار سراغ دلم را نگرفت
و از این راه هم ناامید شدم و حالا رسیدهام به آخر خط.
در میان حرفهایم با او حرف از تو شد
و از او پرسیدم آیا وقتی سخن از یاد خدا شد
سخن از تو هم به میان آمد یا نه
که از پاسخش فهمیدم اصلاً کسی نامی از تو به میان نیاورده.
به او فهماندم یاد کردن از خدا بدون یاد تو
غفلت اندر غفلت اندر غفلت است
و هیچ شباهتی به ذکر ندارد
اصلاً خدای بی تو وجود ندارد
که بتوان او را یاد کرد
چه رسد به این که با یادش آرام گرفت.
نام تو که آمد، آرام گرفت
دیگر نایستاد و رفت.
قربان تو که نامت آرامبخش دلهای بیقرار است.
شبت بخیر قرار دلبیقرار!
#بهانه_بودن
#شب_بخیر_امام_زمانم
💎💎💎💎💎💎
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❣خـــــدای مــن❣
چگونه بخوانمت تا استجابتم کنی⁉️
که از تو عظیمتر کسی نیست
انت العظیم و انا حقیر و هل یرحم ...
❄️💎❄️
Ziarat-Ashura-Farahmand.mp3
16.08M
زیارت عاشورا
🚩آیت الله بهجت رحمةاللهعلیه:
🔹استادم سيدعلي قاضي را در خواب ديدم،به او گفتم چه چيزي حسرت شما در دنياست كه انجام نداده ايد؟
➖ايشان فرمودند: حسرت ميخورم كه چرا در دنيا فقط روزي يك مرتبه #زيارت_عاشورا ميخواندم.
«وحشتناك ترين لحظه زماني است كه انسان را در سرازيري قبر ميگذارند»
🍂شخصي نزد امام صادق(ع) رفت و گفت: من از آن لحظه ميترسم. چه كنم؟ امام صادق (ع) فرمودند: زيارت عاشورا را زياد بخوان. آن فرد گفت چگونه با خواندن زيارت عاشورا از خوف آن لحظه در امان باشم؟!
🔸امام صادق فرمود: مگر در پايان زيارت عاشورا نميخوانيد، اللهم ارزقني شفاعة الحسين يوم الورود؟
يعني خدايا شفاعت حسين(ع) را هنگام ورود به قبر روزى من كن.
زيارت عاشورا بخوانيد تا امام حسين (ع) در آن لحظه بهفريادتان برسد.🌷
🌴💎❄️💎🌴
﷽، درباره همسران پیامبر اعظم
✍ حجتالاسلام دکتر #قربانی_مقدم
🔹 یکی از ایراداتی که به پیامبر عظیم الشأن اسلام می گیرند، ازدواج های مکرر ایشان است. بارها گفته ام که قضاوت درباره حوادثی تاریخی باید با توجه به شرایط تاریخی و ارزشهای عرفی بستر خویش صورت بگیرد نه ذوق و سلیقه عرف امروز یک جامعه خاص.
با این مقدمه نمونه ای از آثار ونتایج یکی از ازدواج های پیامبر یعنی ازدواج با دختر حارث بن ضرار ( سرکرده قبیله بنی مصطلق) ذکر می شود.
دختر حارث از دستگیرشدگان بود. پدر او با فدیه سراغ دخترش آمد تا او را آزاد سازد. وقتی به بیابان عقیق رسید، دو شتر از مجموع شترانی که آنها را برای پرداخت فدیه آورده بود، برگزید و در میان دره ای پنهان ساخت. وقتی حضور رسول گرامی رسید، یادآور شد من فدیه دخترم را آورده ام. پیامبر رو به حارث کرد و گفت: دو شتری را که در آن دره پنهان کرده ای کجاست؟
حارث با شنیدن چنین خبر غیبی، سخت تکان خورد و او و دو فرزندش که همراه
وی بودند، اسلام آوردند، لذا بی درنگ فرستاد آن دو شتر را آوردند و تسلیم رسول خدا کرد. بدین ترتیب، دختر وی آزاد شد و او نیز اسلام آورد. آن گاه پیامبر از دختر او خواستگاری کرد و پدرش با کمال علاقه، در ازای چهارصد درهم، او را به عقد پیامبر درآورد.
🔹خبر بستگی پیامبر با حارث که رئیس بنی مصطلق بود، در میان مسلمانان منتشر شد. این امر سبب شد که صد خانواده از بنی مصطلق آزاد شوند و پیوسته در زبانها گفته میشد هیچ زنی برای قوم خود پربرکت تر از این زن نبود.
سرانجام، همه اسیران بنی مصطلق از زن و مرد به گونه ای آزاد شدند و به قبیله خود بازگشتند. (سیره ابن هشام، ج ۲، ص ۲۹۵، تفسیر قمی، ص ۶۸۱ و تاریخ طبری، ج ۲، ص ۲۶۴. نقل از فروغ ابدیت)
✍ لطفا متن زیر رو با دقت بخوانیدو ازش نگذرید.
*پلان اول :*
*مختار: میخواهم فرماندهی سپاه را در جنگ با زبیریان خود بر عهده بگیرم.*
*کیان: این کار را نکن امیر*
*مختار: برای چه؟*
*کیان: چون وقتی شما وارد عرصه نبرد شوید، دشمن میفهمد که ما برای مقابله با او با تمام قوا به میدان آمده ایم و این، روحیه آنها را بالا میبرد[و ضعف ما را نشان میدهد]*
*پلان دو :*
*عمار در میانه های جنگ صفین به شهادت میرسد.امام علی علیه السلام، تنها شده ،*
*در میان لشکریان قدم میزند ، اشک میریزد و ندا میدهد :*
*«أین عمار؟ ...... أین عمار؟»*
*عمار کجاست؟*
*عمار کجاست تا تنهایی علی را در بین این همه حیله و نیرنگ معاویه و عمروعاص از بین ببرد .*
*تا وقتی عمار بود ، با خطبه ها و روشنگری هایش، راه را بر گزافه گویی های سپاه نفاق می بست ،*
*اما حالا ..*
*پلان سه :*
*چند سال قبل حضرت آقا حمله دشمن را اعلام میکنند ؛*
*💥حمله ی فرهنگی ،*
*💥شبیخون فرهنگی ،*
*💥ناتو فرهنگی ،*
*همه را میگوید، اما ما فقط نگاه میکنیم .*
*⚡️کار به جایی میرسد که ندای«أین عمار» شان به آسمان میرود ، اما باز هم فقط نگاه میکنیم .*
*حالا خودش یک تنه به میدان می آید ، حرف های اشتباه همه را بیان میکند و پاسخ میدهد،*
*برجام دو و سه و چهار، دنیای گفتمان ،همه را رد میکند،*
*ما هم کلی ذوق میکنیم که آقا دارد روشن گری میکند.
*اما ....*
*حواسمان نیست ، که وقتی «ولی» خودش به میدان آمده یعنی دیگر از وجود «عمار» در بین ما ناامید شده .*
*تنها شده ،*
*خودش یک تنه به جنگ میرود .*
*خودش میگوید من سالهاست دارم شمشیر میکشم .*
*میدانی وقتی فرمانده ، ولی ، خودش به میدان می آید یعنی چه ؟ یعنی حال و اوضاع لشکر،خراب است .*
کاش به جای خوشحالی از حرف های این چند مدت حضرت آقا ، کمی گریه میکردیم که به خاطر بی حالی و بی عرضگی ما و تنها شدن رهبر ، دیگر خودش مجبور است، جواب اراجیف نااهلان را بدهد ...*
*أين عَمّار ؟* تاریخ تکرار میشود.
*معلم تاریخمان میگفت:*
*که امیرالمومنین (علیه السلام) جنگ را در صفین برده بود ...*
*❗️❗️در دقیقه 90 برخی شعار تعامل و اعتدال سر دادند و اصلا یادشان رفت معاویه همان فرزند هند جگرخوار است !!!*
*❗️❗️امام علی (علیه السلام) را به پای میز "مذاکره" کشاندند !!!*
*❗️❗️و جنگ برده اش را ناتمام گذاشتند !!!*
*❗️👈هر چه امام علی (علیه السلام) گفت: "مذاکره" خدعه دشمن است، اینها میخواهند جنگ باخته را دوباره ببرند...کسی گوش نکرد !!*
*❗️📌تازه حاضر نشدند ابن عباس و حتی مالک را که نماینده ی امام علی (علیه السلام) بود به مذاکره بفرستند !!!*
*❗️👈گفتند مالک جنگ طلب، خشن و غیر منعطف است !!!*
*❗️👈بلاخره پایشان را در یک کفش کردند که حتما باید ابوموسی اشعری !!! برای مذاکره برود ...*
*📌امام علی (علیه السلام) گفت: من به ابوموسی مطمئن نیستم...*
*❗️👈آنها گفتند: شما بدبین هستی. ابوموسی خوب و انقلابی ست !!!*
*📌امام علی (علیه السلام) گفت:من به نتیجه این مذاکرات، خوشبین نیستم. شما به هدفی که از این مذاکرات دارید، نمیرسید.*
*❗️👈گفتند :در مذاکرات خوشبینی و بدبینی معنا ندارد !!!*
*📌امام علی (علیه السلام ) گفت: باشد ... مذاکره کنید، این هم تجربه ای میشود، برای مردم ... که بفهمند به ترسوها و آنها که پای مقاومت ندارند، نباید اعتماد کرد ...*
*👈مذاکره ابوموسی و عمر و عاص شروع شد.*
*❗️👈تا مدتها، متن مذاکرات محرمانه بود !!!*
*امام علی (علیه السلام) مالک را فرستاد تا به ابوموسی بگوید ما پشتیبان توایم، مبادا به عمرو عاص اعتماد کنی، او شیطان بزرگ است...*
*❗️👈ابوموسی ابرو در هم کشید و به مالک گفت:*
*شما توهم توطئه دارید !!! عمروعاص مودب و باهوش است.*🤔
*اگر او به من قولی دهد به او اعتماد میکنم !!!*
*👈روز اعلام نتیجه مذاکرات حکمیت فرا رسید.*
*👈در مذاکرات محرمانه البته به طور شفاهی، تعهد کرده بودند که هر دو نفرشان ، امام علی (علیه السلام) و معاویه را عزل کنند و امر را به رای عمومی بگذارند.*
*❗️👈در مسجد عمروعاص اول به ابوموسی تعارف زد. گفت تو بزرگ مایی !!!!*
*❗️👈ابوموسی خندید و بالای منبر رفت*
*❗️و گفت: چنانکه این انگشتر را از دست در می آورم، علی ع را از خلافت عزل میکنم !!!! بعد پایین آمد و با لبخند به عمروعاص بفرما زد.*
*❗️👈عمروعاص بالا رفت و گفت: چنانچه این انگشتر را از دست در میآورم، علی علیه السلام را خلع و چنانچه دوباره این انگشتر را به دست میکنم معاویه را نصب مینمایم !!!*
*❗️❗️ابوموسی خشکش زده بود ...فایده ای هم نداشت ... خود کرده را تدبیر نیست ....*
📌امام علی (علیه السلام) از همان ابتدا خوشبین نبود ...چون دشمن شناس بود ...*
.
*❗️👈 اینچنین بود که معاویه، جنگ باخته نظامی را تبدیل به پیروزی سیاسی کرد......*😭
*باشد که از تاریخ درس بگیریم*