♨️حاشیهای بر «نقدهای عقیم بر مدافعان حریم»
✍️سید رضا شیرازی
۱۴ مرداد ۱۴۰۲ آیتالله ابوالقاسم علیدوست بیانیهای با عنوان «دفاعی عقیم و پرهزینه» منتشر کردند و از جریانی نوظهور در بین واعظان و مایهگذاشتن آنها از حکومت امام علی(ع) در توجیه مشکلات موجود کشور، انتقاداتی مطرح کردند.موجی از نقدها بهراه افتاد. از جمله حجتالاسلام احمدحسین شریفی «نقدهای عقیم بر مدافعان حریم» را منتشر کرد. تخصص ایشان فلسفه اخلاق و از جمله تألیفات: آیین زندگی: (اخلاق کاربردی) که درسنامهای برای دانشجویان است، میباشد.
در ادامه از حیث اخلاق کاربردی به «نقدهای عقیم» پرداخته میشود که معیار بررسی درسنامه استاد شریفی است.
خلاصه فصل سوم درسنامه (اخلاق نقد): نقد به معنای «ارزیابی منصفانه یک چیز» است. هشت شرط اخلاقی نقد عبارت است از:
1)فهم سخن و تبحر در موضوع
2)کنار نهادن حب و بغض
3)پرهیز از نقد متقابل
4)نقد انگیخته به جای انگیزه
5)تفکیک اندیشه و رفتار از فرد
6)لزوم بردباری و نقدپذیری
7)پرهیز از برچسب زدن
8)آغاز کردن از خود.
در ارزیابی کلی بیان میشود «نقدهای عقیم» بیمسمّی است. توقعاز استاد شریفی چنین بود دلیلهای عقیمبودن بیانیه را بیان کند. اما متاسفانه نقد در وادی دیگری سیر میکند. در ارزیابی جزئی بیان میشود که ایشان شرایط (فهم سخن و تبحر در موضوع)، (پرهیز از نقد متقابل)، (نقد انگیخته به جای انگیزه)، (تفکیک اندیشه و رفتار) و (پرهیز از برچسب زدن) را در نقد خود رعایت ننمودهاند.
🔗متن کامل: https://eitaa.com/tammolaat/279
🆔 @tammolaat
حاشیه (2).docx
28.1K
✍️ متن کامل حاشیهای بر «نقدهای عقیم بر مدافعان حریم»
#سید_رضا_شیرازی
#ابوالقاسم_علیدوست
#احمدحسین_شریفی
#نقد_اندیشه
#دفاعی_عقیم_و_پرهزینه
#نقدی_عقیم_بر_مدافعان_حریم
🆔 @tammolaat
حاشیه (2).pdf
404.9K
✍️ متن کامل حاشیهای بر «نقدهای عقیم بر مدافعان حریم»
#سید_رضا_شیرازی
#پژوهشکده_علوم_اسلامی_رضوی
#ابوالقاسم_علیدوست
#احمدحسین_شریفی
#نقد_اندیشه
#دفاعی_عقیم_و_پرهزینه
#نقدی_عقیم_بر_مدافعان_حریم
🆔 @tammolaat
حاشیهای بر «نقدهای عقیم بر مدافعان حریم»
فرسته 1 از ۵
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمد لله و الصلات والسلام علی رسوله و علی اهل بیته الطیبین الطاهرین
در تاریخ 14 مرداد 1402 آیت الله ابوالقاسم علیدوست از اساتید مطرح خارج فقه و اصول و عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم بیانیهای با عنوان «دفاعی عقیم و پرهزینه/ حکومت علوی : بعثت عدالت» را منتشر کردند(اینجا). در این بیانیه پس از گزارش پیدایش جریانی نوظهور در بین مبلغان و واعظان و مایه گذاشتن این جریان از اوضاع حاکم بر حکومت امام علی (ع) در دفاع و توجیه مشکلات موجود کشور، پیشبینی کردند که این جریان ادامه یابد. از آنجا که این جریان از موقعیت قوی در امر تبلیغ برخوردار و صاحب تریبونهای حساساند، در چهار بند نقدهایی بدین جریان ایراد کردند:
1. ادعاهای این جریان یا در اصل خلاف واقع، یا غیر ثابت، یا راست ناقص و یا به قدری آمیخته به مبالغه است که هیچ کم از کذب ناموجه ندارد
2. روش دفاع این جریان از انقلاب عقیم است. بلکه چوب حراج به تراث میزند.
3. روش دفاع این جریان، به مسئولان نالایق تأمین خاطر میدهد.
4. نباید برخی از کاستیها مانند خودتحریمی را منکر شد. دفاع از انقلاب راه دیگری دارد. باید صاحبان تکلیف به روش صحیح دفاع از انقلاب بپردازند.
این بیانیه موجی از نقدها و تأییداتی را به راه انداخت. از جمله آنها نقد حجت الاسلام و المسلمین دکتر احمدحسین شریفی در تاریخ 15 مرداد 1402 بود.(اینجا) . ایشان ریاست دانشگاه قم را به عهده دارند و از جمله مطالب ذکر شده در رزومه علمی ایشان تدریس و پژوهش در زمینه اخلاق و فلسفه اخلاق است (اینجا)
🆔 @tammolaat
حاشیهای بر «نقدهای عقیم بر مدافعان حریم»
فرسته 2 از ۵
از جمله تألیفات استاد شریفی : «آیین زندگی: (اخلاق کاربردی)»(اینجا) که درسنامهای برای دانشجویان است، میباشد. آیت الله علیدوست در تاریخ 16 مرداد 1402 توضیحات تکمیلی پیرامون یادداشت «دفاعی عقیم و پر هزینه» ارائه دادند(اینجا).
در این نگاشته فارغ از موضوع بحث بیانیه و نقد آن و بررسی محتوای آنها، از حیث اخلاق کاربردی فقط به «نقد استاد شریفی» با عنوان «نقدهای عقیم بر مدافعان حریم» پرداخته میشود و ملاک و معیار بررسی درسنامه استاد شریفی است.
ابتدا قسمتی از مطالب استاد شریفی در درسنامه البته با تلخیص حذفی که خللی به مراد وارد نمیکند را با هم مرور کنیم:
در مباحث مقدماتی فصل سوم : اخلاق نقد، آمده است:
[[یکی از مهمترین شرایط لازم برای تحقق نشاط و پویایی علمی در جامعه ... آزادی اندیشمندان و عالمان در ارائه اندیشهها و نظریات علمی خود است. جامعهای که عالمان آن از بیم، سر در گلیم بکشند، بالتبع جاهلان و چاپلوسان در رأس خواهند نشست. ... یکی از مهمترین قیود آزادی، قیود اخلاقی است...
نقد و انتقاد به معنای «ارزیابی منصفانه یک چیز» است و برای این ارزیابی، در بسیاری از موارد لازم است در کنار بیان نقاط ضعف، نقاط قوت را نیز یادآور شد. ... نقد در اصطلاح «وارسی و بررسی نوشتار (گفتار یا رفتاری) برای شناسایی و شناساندن زیبایی و زشتی، بایستگی و نبایستگی، بودها و نبودها و درستی و نادرستی است»]]
سپس در مبحث شرایط اخلاقی نقد آمده است:
[[
1. فهم سخن و تبحر در موضوع: ... اگر در نقد، به ویژه نقدهای علمی، ناقد در پی بیان درستیها و نادرستیها یک اندیشه است، طبیعتا نخستین شرط این کار آن است که آن سخن را به درستی فهمیده باشد. نقد بدون فهم و رد بدون درک، نشانه گستاخی جاهلانه و حقناشناسی نقاد است...
2. کنار نهادن حب و بغض: ... کسی که به قصد مچگیری، به نقد یک اندیشه یا رفتار میپردازد، قطعا از درک حقیقت آن عاجز خواهد بود...
3. پرهیز از نقد متقابل: ... بسیاری از افراد در پاسخ نقدهای ناقدان، بدون آن که به پاسخگویی نقدها بپردازند، به بررسی آثار ناقد و مطالعه سرگذشت و تاریخ زندگی ناقد پرداخته، میکوشند به گونهای از لابلای اندیشهها و اعمال خودش بیعملیها و نادرستیهایی را استخراج کنند و آنها را به رخ ناقد بکشند. همین است که موجب هراس از نقد شده و نقد را به کالایی قاچاق یا امری تشریفاتی تبدیل کرده است و کمتر کسی جرأت میکند اندیشهای را نقادی کند...
4. نقد انگیخته به جای انگیزه(به گفته بنگر نه به گوینده): ... کسی که مورد نقد قرار میگیرد، به جای پرداختن به پاسخ نقدهای ناقد، به کالبدشکافی نیت و انگیزه او اقدام میکند...
5. تفکیک اندیشه و رفتار از فرد: هم ناقد و هم کسی که مورد انتقاد قرار میگیرد باید به این مهم توجه داشته باشند که نقد را از ساحت نقد اندیشه و کردار، به نقد صاحب اندیشه و کردار نکشانند...
6. لزوم بردباری و نقدپذیری...
7. پرهیز از برچسب زدن: یکی از شیوههای نادرست و خلاف اخلاق در نقد، برچسب زدن و انگزدن به صاحبان اندیشه و یا به ناقدان است. افراد به جای نقد اندیشهها و بیان نقاط ضعفِ دلایل و مستندات یک فکر و یا بیان ناراستیهای یک عمل، با انتسابهای غالبا نادرستِ افکار و اندیشههابه افراد و مکاتب منفور و مطرود جامعه، به خیال خود آن فکر را ابطال و آن اندیشه را از میدان به در کردهاند. برچسبهایی ... که اغلب برای تحقیر منتقد یا شخص ... به کار میرود.
8. آغاز کردن از خود: ... تأثیر اخلاقی گفتار و توصیهای که خود فرد به آن عمل میکند، به مراتب بیشتر از توصیههایی است که در کردار و رفتار فردِ توصیهکننده خلاف آنها مشاهد میشود...]]
در ادامه بر اساس شرایط هشتگانه فوق به ارزیابی نقد استاد شریفی پرداخته میشود
🆔 @tammolaat
حاشیهای بر «نقدهای عقیم بر مدافعان حریم»
فرسته 3 از ۵
ارزیابی کلی «نقد» استاد شریفی
عنوان نگاشته استاد شریفی : («نقدهایی عقیم» به «مدافعان حریم») است. عنوانی زیبا همراه با سجع و کوتاه. ای کاش استاد شریفی همانند استاد علیدوست نام خداوند متعال را بر این عنوان زیبا مقدم میداشت. همواره یاد خدا از قشر طلبه شایسته و بایسته است. آنچه از این عنوان به نظر میرسد این است که استاد شریفی جریان مورد نقد استاد علیدوست را «مدافعان حریم» و نقدهای وارده بر آنها را عقیم میدانند. منظور ایشان از «حریم» نیز، ظاهرا «انقلاب اسلامی» است. بنا بر تعریف اصطلاحی نقد در درسنامه، توقع از استاد شریفی چنین بود که ذیل این عنوان زیبا، دلیلهای عقیم بودن نقدهای استاد علیدوست را بیان کنند. به عنوان مثال، اشتباه ادعای استاد علیدوست مبنی بر : «برخلاف واقع بودن و آمیخته مبالغه بودن سخنان این خطبا» را ثابت کنند(همانطور که در برخی نقدهای دیگر بر بیانیه آمده است). نمونههای از تأثیر این روش دفاع از انقلاب را بر گروههای اجتماعی یا جریانات سیاسی یادآوری کنند. ایجاد حس مسئولیت و وظیفهمندی برای مسئولان نالایق توسط این روش دفاع را تشریح کنند. (مخفی نیست که بیان استاد شریفی مبنی بر : «برخوردهای قاطع، روشن و علنی نظام مقدس جمهوری اسلامی با مفسدان سیاسی و اقتصادی و فرهنگی» را نمیتوان از تأثیرات این روش دفاع از انقلاب شمرد).
استاد شریفی فقط به نقد بند 4 استاد علیدوست ورود کرده و بیان داشتند : «فسادهایی که در جمهوری اسلامی وجود دارد هیچ ربطی به نظام جمهوری اسلامی و رهبران آن ندارد؛ بلکه میراثی بوده که از حاکمان و حاکمیت ناتوان و فاسد قبلی به ارث رسیده یا محصول ناکارآمدی مدیران غربزده و دلباختگان و دلدادگان کدخدا بوده و ریشهکنی همه این فسادها به راحتی و با سرعت ممکن نیست.»
به نظر میرسد که مطلب فوق توان اثبات عقیم بودن نقدهای متعدد استاد علیدوست را ندارد و در مجموع نگاشته استاد شریفی در نقد بیانیه استاد علیدوست عقیم است.
بنابراین اشکالی که وجود دارد، بی مسمی بودن آن است. در صورتی که در عنوان، مصداق «نقدهای عقیم»، متن نقد استاد شریفی باشد و مصداق مدافعان حریم، استاد علیدوست و مراد از حریم، حریم ولایت باشد، میتوان بین متن و عنوان ارتباطی برقرار نمود.
از جهتی دیگر در کنار بیان نقاط ضعف، استاد شریفی نقاط قوت بیانیه را یادآور نشدهاند. این امر یا بدین خاطر است که در آن نقطه قوتی نیافتند یا این که اصل «ارزیابی منصفانه» مراعات نشده است.
البته نقد استاد شریفی مزین به نقاط قوت و مزیت نسبت به برخی نقدهای دیگر میباشد که قابل انکار نیست. دغدغهمندی نسبت به انقلاب، جسارت و شجاعت در نقد، بیان شیوا و شامل بودن بر پیشنهاداتی مشفقانه از جمله آنهاست.
🆔 @tammolaat
حاشیهای بر «نقدهای عقیم بر مدافعان حریم»
فرسته 4 از 5
ارزیابی جزئی
الف) استاد شریفی در ابتدای نقدشان شرط 3 و 5 را مراعات ننمودهاند. ایشان بیان کردهاند : (یکی از اساتید فقه، که پیشتر با کنایه و در لفافه در دفاع از بیحجابی سخنانی گفته بود و وقتی مورد نقد ناقدان قرار گرفت برخوردی عالمانه و فقیهانه از خود نشان نداد...). استاد شریفی در اینجا به نقد متقابل روی آورده و به جای نقد اندیشه استاد علیدوست به نقد رفتار ایشان (البته به زعم خود) پرداختهاند.
در رزومه استاد شریفی آمده است: (تحصيلات حوزوي تا مقطع «خارج»، و شركت حدوداً شش سال متوالي در درس خارج). احتمالا استاد شریفی علاوه بر این تحصیلات حوزوی و در کنار تحصیلات دانشگاهی در موضوع فلسفه و معرفت در مقاطع کارشناسی، ارشد و دکترا و مسئولیتهای اجرایی از سال 1372 و ارائه سخنرانیهای علمی در دانشگاهها، به تدریس و پژوهش در فقه و اصول در سطح 1 و 2 و 3 حوزه و شاید درس خارج مشغول بوده و هستند. با این حساب ایشان را جامع معقول و منقول باید دانست. نگارنده چون آشنایی از نزدیک با ایشان ندارم نمیدانم. اما، احتمالا آثار فقهی و اصولی ایشان هنوز به زیور طبع آراسته نشده است و به همین جهت در رزومه ایشان ذکر نگردیده است. از آنجایی که تشخیص برخورد غیرفقیهانهی یک فقیه نیازمند فقاهت است، بسیار بعید است که فیلسوف اخلاقی که خود شرط اول اخلاقی نقد را «تبحر در موضوع» میداند، بدان عمل نکند. از این رو نمیتوان در این عبارت ایشان را به مراعات نکردن شرط اول متهم نمود.
ب) استاد شریفی در بند 3، شرط 7 و 4 را رعایت نکردهاند:
در این بند آمده است: [(سه. اما عجیبترین جمله آن نوشته که اگر نویسنده محترم آن را با توجه نوشته باشد و به لوازم آن آگاه بوده باشد، نشانههای خوبی را منعکس نکرده است، این است که نوشتهاند: «دفاع از انقلاب و نظام البته با پذیرش برخی کاستیها، خود تحریمی و … راه دیگری دارد که صاحبان احساس تکلیف در اینباره باید به آن بپردازند» درباره این جمله دو ملاحظه کوتاه را بیان میکنم: أ.واژه «خودتحریمی» از اصطلاحاتی است که مخالفان انقلاب و دشمنان ولایت برای بیان هزینههای «مقاومت در برابر استکبار» و احمقانه بودن «مقاومت و ایستادگی» دربرابر آمریکا و استکبار جعل کردهاند؛ آیا نویسنده محترم ما نیز همین معنا را مراد کردهاند؟! آیا مقاومت در برابر استکبار و آمریکای جنایتکار و دفاع از استقلال را کاری احمقانه میدانند؟! اگر چنین نیست، لطفاً بفرمایند منظورشان از خودتحریمی نظام و انقلاب که آن را قابل دفاع نمیدانند، چیست؟)]]
درباره ادعای استاد شریف در مطلب (أ) نسبت به «خودتحریمی» باید گفت:
اصطلاح خاصی درباره خودتحریمی وجود ندارد. میتوان با جستجویی ساده در اینترنت به این مساله پی برد. همچنانکه ادعای دکتر شریفی مبنی بر این که : (واژه «خودتحریمی» از اصطلاحاتی است که مخالفان انقلاب و دشمنان ولایت برای بیان هزینههای «مقاومت در برابر استکبار» واحمقانه بودن «مقاومت و ایستادگی» در برابر آمریکا و استکبار جعل کردهاند) دور از واقع است.
این واژه هنگام بحث از ملحق شدن ایران به FATF مطرح شد و اتفاقا مخالفان ملحق شدن از کلمه «خودتحریمی» بهره بردند، بر این اساس که ملحق شدن به FATF خودتحریمی است. به عنوان مثال میتوان به کتاب : (خودتحریمی : جستاری در مفهوم، ابعاد و پیامدهای خسارتبار FATF) تالیف: دفتر مطالعات گفتمان انقلاب اسلامی مراجعه نمود(اینجا). همچنین از این کلمه در مجلس انقلابی(اینجا) و دولت مردمی (اینجا) و روزنامههای وابسته به جناحهای مختلف (اینجا و اینجا) به اقتضای نیاز به کرات استفاده شده و میشود.
استاد شریفی با برچسب زدن و انگ زدن «مخالفان انقلاب» و «دشمنان ولایت» و «هزینهسازی برای مقاومت» شرط 7 را رعایت نکرده و مرتکب بداخلاقی شدهاند.
🆔 @tammolaat
حاشیهای بر «نقدهای عقیم بر مدافعان حریم»
فرسته 5 از 5
ارزیابی جزئی (ادامه)
در ادامه بند 3 و در ذیل (ب) آمده است: [[(فقیه محترم ما، با بیانی کنایهآلود چنین نوشتهاند: «دفاع از انقلاب و نظام … راه دیگری دارد که صاحبان احساس تکلیف در اینباره باید به آن بپردازند». صرف نظر از نیشی که در این عبارت به مدافعان انقلاب و نظام زده شده است، این جمله مشعر به آن است که خود ایشان تکلیفی برای دفاع از انقلاب و نظام اسلامی بر دوش خویش احساس نمیکنند! آیا غیر از این است؟! اگر چنین باشد، آیا خود را در جبهه «ساکتان» قرار ندادهاند؟ و آیا سکوت، در هنگامهای که همه گرگهای عالم چنگ و دندانهای خود را برای دریدن این نظام مقدس اسلامی که ثمره خود صدها هزار شهید است، تیز کردهاند، کمتر از «خیانت» است؟ آیا گناه چنین سکوتی در پیشگاه الهی بخشیدنی است؟)]]
اشعاری که ایشان برداشت کردهاند، مصداقی برای عدم رعایت شرط 4 است. استاد شریفی در این عبارتها انگیزهخوانی نموده و به جای نقد انگیخته به نقد انگیزه مشغول شدهاند. چرا فیلسوف اخلاق محترم به بیانات دیگر استاد علیدوست(یادداشتی با عنوان : ضرورت و شیوه صحیح صیانت/حمایت از نظام اسلامی از دیدگاه آیت الله علیدوست منتشر شده در 14 مرداد 1402) مراجعه نکردهاند(اینجا) تا اینگونه به اشتباه از اشعار ظهورگیری نکنند؟ آیا نمیتوان عبارت استاد علیدوست: ««دفاع از انقلاب و نظام … راه دیگری دارد که صاحبان احساس تکلیف در اینباره باید به آن بپردازند» را مصداقی برای خوشاخلاقی استاد علیدوست(شرط 8:آغاز کردن از خود) دانست؟ مگر نه این که استاد علیدوست در ابتدای بیانیه خود را از صاحبان احساس تکلیف شمردهاند؟ متاسفانه استاد شریفی در ادامه بداخلاقی انگ و برچسب زدن را اینبار شدیدتر با برچسبهای (ساکتان) و (خیانت) تکرار کردهاند.
ج) استاد شریفی در انتهای نقدشان شرط1 نقد را رعایت نکردهاند. در بند 4 نقدشان پس از نقل توصیهای از استاد علیدوست آوردهاند که : (توصیه نیکویی است که امیدوارم خود ایشان الگوی حکیمانهای از «دفاع درست» از «انقلاب» و «نظام اسلامی»، و بنیانهای انسانشناختی، ارزششناختی، سیاسی و اجتماعی نظام مردمسالاری دینی ارائه دهند).
بنا بر توضیحات گذشته مشخص گردید که استاد شریفی سخن استاد علیدوست را به درستی نفهمیدهاند و به قرائن متصل و منفصل دقت نکردهاند.
مسلم است که نمیتوان این نقد استاد شریفی را به تعبیر خودشان در درسنامه(شرط 1 نقد) : «نشانه گستاخی جاهلانه و حقناشناسی نقّاد» دانست، بلکه منشأ آن عشق به انقلاب و ارزشهای آن همراه با عجله در نقد(به فاصله انتشار بیانیه و انتشار نقد دقت شود) باید دانست. دغدغهای مقدس که ناشی از پاکی روح و صفای باطن این استاد محترم که در رأس دانشگاه قم هستند، باید دانست و امید میرود که شرط 6(لزوم بردباری و نقدپذیری) را از ایشان نسبت به این نقد شاهد باشیم.
در پایان نکاتی به ذهن میرسد :
1) آیا این گونه بداخلاقیها در نقد، به گفته استاد شریفی در درسنامه: "مانع از آزادی نشاط و پویایی علمی در جامعه نمیشود؟ جامعهای که عالمان آن از بیم، سر درگلیم بکشند و بالتبع جاهلان و چاپلوسان در رأس آن بنشینند؟"
2)باید به شاگردان استاد شریفی و خوانندگان کتاب «آیین زندگی(اخلاق کاربردی)» این عبارت کتاب را یادآور شد: «عمل نکردن ناقد به سخنان خودش دلیل بیاعتباری و نادرستی نقد او نمیشود، تنها ثمره و پیامد نقد متقابل، محروم کردن خود از هدایتها و نصایح دیگران است»
3)این قسمتهای کتاب اخلاق کاربردی بسیار شایسته دقت است: «تأثیر اخلاقی گفتار و توصیهای که خود فرد به آن عمل میکند، به مراتب بیشتر از توصیههایی است که در کردار و رفتار فردِ توصیهکننده خلاف آنها مشاهده میشود... بهتر است از خود شروع کنیم...». خدا رحمت کند محقق نراقی مؤلف کتاب اخلاقی جامع السعادات. داستان او با محقق بحرالعلوم مشهور است(اینجا).
عصمنا الله من الزلل
سید رضا شیرازی
مشهد مقدس
یکم شهریورماه ۱۴۰۲
#سید_رضا_شیرازی
#پژوهشکده_علوم_اسلامی_رضوی
#ابوالقاسم_علیدوست
#احمدحسین_شریفی
#نقد_اندیشه
#دفاعی_عقیم_و_پرهزینه
#نقدی_عقیم_بر_مدافعان_حریم
🆔 @tammolaat
♨️پیشینه پیادهروی اربعین
و مما سنّه [= المحدث النوری] في تلك الاعوام: زيارة سيد الشهداء مشيا على الاقدام، فقد كان ذلك فى عصر الشيخ الانصاري من سنن الاخيار و اعظم الشعائر؛ لكن ترك في الاخير و صار من علائم الفقر و خصائص الادنون من الناس، فكان العازم على ذلك يتخفى عن الناس لما في ذلك من الذل و العار.
فلما رأى شيخنا ضعف هذا الامر اهتم له و التزمه فكان فى خصوص زيارة عيد الاضحى يكتري بعض الدواب لحمل الاثقال و الامتعة و يمشي هو و صحبه، لكنه لضعف مزاجه لا يستطيع قطع المسافة من النجف الى كربلا بمبيت ليلة كما هو المرسوم عند اهله؛ بل يقضي في الطريق ثلاث ليال يبيت الاولى فى (المصلى) و الثانية في (خان النصف) و الثالثة فى (خان النخيلة) فيصل كربلا فى الرابعة و يكون مشيه كل يوم ربع الطريق نصفه صبحا و نصفه عصرا، و يستريح وسط الطريق لاداء الفريضة و تناول الغذاء في ظلال خيمة يحملها معه.
و في السنة الثانية و الثالثة زادت رغبة الناس و الصلحاء بالامر و ذهب ما كان فى ذلك من الاهانة و الذل الى ان صار عدد الخيم في بعض السنين ازيد من ثلاثين لكل واحدة بين العشرين و الثلاثين نفرا، و في السنة الاخيرة يعنى زيارة عرفة (1319)- و هي سنة الحج الاكبر التي اتفق فيها عيد النيروز و الجمعة و الاضحى في يوم واحد و لكثرة ازدحام الحجيج حصل فى مكة وباء عظيم هلك فيه خلق كثير- تشرفت بخدمة الشيخ الى كربلا ماشيا، و اتفق انه عاد بعد تلك الزيارة الى النجف ماشيا ايضا- بعد ان اعتاد على الركوب فى العودة...
📃طبقات اعلام الشیعه ج ۱۴ ص۵۴۷-۵۴۸
#سید_رضا_شیرازی
#پژوهشکده_علوم_اسلامی_رضوی
#پیشینه_پیادهروی_زیارت_اربعین
🆔 @tammolaat