eitaa logo
طنزک
395 دنبال‌کننده
346 عکس
116 ویدیو
3 فایل
محتوای کانال تولیدی است. از این که عضو می‌شوید، عضو می‌مانید و عضو می‌کنید ممنونیم. برای نقد و نظر، تبادل، پیشنهاد و انتقاد: @alibahari1373 نخستین پست کانال: https://eitaa.com/tanzac/1267
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴 لهجه‌پرداز: قمي بياموزيم لاگابام/ سيدمحمدرضا شرافت كلِ صُبي قرار بو بريم درْ خونِ حسنِ حاج تقيِ بلكِ اين كفترْشُ نشونْمون بده. مام رفتيم ولي هرچي زنگْ درْ خونَشون زديم، مگِ كسي درْ وا مي‌كِه. منُم زنگ زدِم به گوشي‌ش، بعد سه ربع جواب دادِ بِش می‌گم «هوی حسنِ کجی رفتی تو؟» می‌گه «من الان لاگابام. پاش بی اینجی.» من که می‌دونِسّم آقا اقصّکی گُذُشته بو رفتَه بو، منِم رفتِم گفتم اَ لَجش هرجور شده می‌رِم و کفترَرو ازش می‌گیرم. رفتم ماشین از درْ خونه برداشتم راهی شم سمت روستاشون گفتم از جاده قدیم برم، رفتم دیدم آآآ چِنقِه شلوغه، دیدم را نی. دور زدم از جاده جدید برم ییهو دیدم آآآ ماشین خاموش شد، هرچیُم استارت زدم مگه روشن می‌شه لامصب. دیدم اینتَکی نَمی‌شه. به هر جوری بو یه مکانیک پیدی کردم، بعد دو ساعت که به ماشین کُییده، می‌گه «اشَمشِ.» بش می‌گم «خب خیر سرت از همو اول نَمتونسی بگی؟» دیگه هیچی دیگه، تا بعد ازظُر اسیر ماشین بودم، بعدشم که دیگه دیر بو، آخرشُم نشد برم این کفترَرو بیبینم. 🔻نكات كليدي آواشناسي: يكي از نكات كليدي و مهم در لهجه قمي چگونگي استفاده از آواي كلام يا زير و بمي صدا (intonation) است. شما هر قدر هم كه با كلمات و ساختار قمي آشنا باشيد، اگر آواشناسي قمي را ندانيد، يك غيرقمي خواهيد ماند و یک غيرقمي خواهيد مرد. به عنوان مثال در فارسي و در يك جمله سوالي آواي كلام از صداي پايين آغاز و به سمت بالا ميل پيدا مي‌كند. ولي در لهجه قمي و خصوصا در جملات سوالي، آوا از صداي بالا آغاز و به بالاتر ميل پيدا مي‌كند. به عبارت ديگر با داد شروع و به فرياد ختم مي‌شود. «من که می‌دونسّم آقا اقصّکی گُذُشته بو رفتَه بو» نمونه‌ای از فریاد خاموش در این متن می‌باشد. نكته: اگر دو نفر غيرقمي براي اولين‌بار دو نفر قمي را در حال صحبت ببينند، ممكن است گمان كنند كه اين دو در حال دعوا مي‌باشند و براي جداكردن قمي‌ها دست به كار شوند و آنها را در حالي كه مشغول به يك گفت‌وگوي روزمره مي‌باشند با سلام و صلوات به اطراف پراكنده كنند. 🔻مخفف‌سازي بزرگي فرموده است «قمي يكي از مخفف‌ترين زبان‌هاست.» مخفف‌سازي يكي ديگر از نكات كليدي در لهجه مقدس قمي‌ است. مخفف‌سازي گاه در يك كلمه اتفاق مي‌افتد و گاه يك جمله را به يك كلمه تبديل مي‌كند. مخفف‌سازي هم مانند آواشناسي قمي سماعي بوده و جز با شنيدن نمي‌شود آن را آموخت. نكته1: مخفف‌سازي در بيان قمي آن‌قدر شديد است كه حد ندارد. نکته2: حذف، سکون، ادغام از موارد مورد استفاده جهت کوتاه‌سازی در بیان قمی می‌باشد. 🔻 کلمه‌ها و ترکیب‌های تازه لاگابام: در ميان گاوها هستم اقَصّکی: مخصوصا، از روی قصد چِن قِه: چقدر، چرا ان‌قدر رانی: راه نیست اینتکی: به این صورت کُییدن: ور رفتن [مجله سه‌نقطه ـ شماره صفر] @SeNoghteMag @tanzac
مگه هفتم مهر، ولادت خلیفه ثالث، "رَفَعَ القلم" نبود؟ این صاحب‌خونه‌ای که رفتم خونش جشن، گیر داده که ماشینم کجاست؟ پاسخ: - اولا رُفِعَ القلم درسته. - ثانیا ولادت نه، مرگ خلیفه. - ثالثا خلیفه ثانی، نه ثالث. - رابعا نهم ربیع الاول. - خامسا اون روز، روز به درک واصل شدن عمر سعد بوده و به اشتباه برای خلیفه ثانی ثبت شده. - سادسا اصلا این ماجرای رفع القلم از بیخ دروغه! از خودشون در آوردن تا به اسم دین کثافت‌کاری کنن. شما هم ماشین اون بنده خدا رو پس بده تا شکایت نکرده. البته خوب حالشو گرفتی. تا اون باشه از این مجلسا نگیره. @tanzac
اگه ایران بخواد با استراتژی تفرقه آمریکا رو بگیره: - کاتولیک‌ها اونقدر مقام حضرت مریم (س) رو بالا بردن که نعوذ بالله نسبت پدرمقدسی بهش دادن! + حاج‌آقا! ببخشید اگه ارتودکس بد باشه چی؟ - گلابی! بهت می‌گم اینجا من پدر مقدسم نه حاج‌آقا! تو سخنرانی اصلی توی کلیسا از این سوتیا بدی می‌کنمت عروسک پولس‌کشون! + آخ ببخشید. شما همش نعوذبالله می‌گید و صلوات می‌فرستید من یادم می‌ره اومدیم تفرقه بندازیم! - باشه حالا! ولی سوالی که برای این مجلس گفتم بپرس این بود که چطور حضرت مریم (س) که زن هست رو پدر می‌دونن. اون سوال مال جای دیگه‌س. @tanzac
پول و درآمد نداری؟ کانال آموزش درآمدزایی از ایتا بزن! @negashteh @tanzac
پوتین: بحران اوکراین درگیری سرزمینی نیست، روسیه علاقه‌ای به تسخیر هیچ سرزمینی ندارد. (ایسنا) وی افزود: خیلی سخته مجبور باشی یه کاری رو که بهش هیچ علاقه ای نداری انجام بدی😔 @feyzefeyz @tanzac
ترامپ: بایدن برای حمله به اسرائیل به ایران پول داده است. نتیجه‌گیری اخلاقی: از موتور‌ی‌های اطراف کاخ سفید جنس نگیرید. @tsnzac
هنر عشق‌ورزی 🔸اوایل زندگیم اصلا به خانمم توجه نمی‌کردم. مثلا لباس‌های خوشگل می‌پوشید ولی من اصلا محل نمی‌ذاشتم یا غذای مورد علاقم (آبگوشت قنبیت با استخون بوقلمون) درست می‌کرد ولی من عین گاندو فقط نگاش می‌کردم. اینقدر بی‌محلی کردم که به مشکل خوردیم. از لج من پویش درست کرد: «دوشنبه‌های بدون ناهار» 🔸من هم کم نیاوردم و پویش «سه‌شنبه‌های چرک» رو راه انداختم. جوراب‌هام رو می‌ذاشتم تو یخچال، با هر وعده سه حبه سیر می‌خوردم، فلاش تانک نمی‌زدم و تو سینک وضو می‌گرفتم. اوایلش خانم خیلی از کارهام بدش می اومد ولی بعد کم‌کم عادت کرد. بهش گفتم: «چرا دیگه عصبانی نمیشی؟» گفت: «صبر کن. به زودی از فاز «صبر راهبردی» میرم تو مقاومت فعال» یادم رفت بگم ایشون گفتگوی ویژه خبری زیاد نگاه می‌کرد. خلاصه من هم کم نیاوردم و اینقدر ادامه دادم که خانم زد به سیم آخر و رفت خونه باباش. یه هفته مجرد بودم. صفا می‌کردم. خونه شده بود مکان کارهای فرهنگی. همش کتاب می‌خوندم و شبکه چهار می‌دیدم. این قدر که یه بار مجریه از تو دوربین نگام کرد و گفت: «داداش! ما سفته داریم دست سازمان که ادامه میدیم. تو چته؟» 🔸بعد چند روز، دیدم مجردی سخته. بهش زنگ زدم که برگرده. اولش ناز کرد ولی من عشق و محبت تو وجودم خیلی بالا رفته بود و هر جوری بود راضیش کردم و برگشت خونه. بعد از اون فهمیدم من چون آموزش ندیده‌ام به مشکل خوردم. رفتم کلاس‌های چگونه به همسر خود عشق بورزیم ثبت نام کردم. استادِ کلاس خودش تجربه چهار تا ازدواج موفق داشت. بهمون گفت تو کارهای خونه به خانمتون کمک کنید. من هم تا برگشتم خونه یکی از قابلمه‌های تمام سیاه رو برداشتم و افتادم با سیم ظرفشویی به جونش. ظرف دو ساعت سفید سفید شد. البته بعد که خانمم اومد فهمیدم تفلون بوده. فشارش افتاد و تا دو ماه با واکر راه می‌رفت. 🔸رفتم سراغِ گزینه تعریف و تمجید از چهره همسر. روز بعدی که رفتم خونه به خانمم گفتم: «عزیزم امروز یه خانمه اومده بود اداره، قیافه‌اش کپی تو بود» خانم پرسید: «حالا زشت بود یا خوشگل؟» من هم گفتم: «نه بابا خیلی زشت بود ولی …» دیگه نذاشت جمله‌ام رو تموم کنم. سه ماهه بیمارستانم. دکتر گفته: «اگه داروهات رو به موقع مصرف کنی، کم‌کم می‌تونی غیر از مایعات چیزهای دیگه هم بخوری.». خلاصه عشق ورزی یه هنر محسوب میشه. اگه هنرمند نیستید برید همون فوتبالتون رو ببینید. همین یادداشت در سایت دفتر طنز حوزه هنری: http://dtnz.ir/?p=319239 @tanzac
😁😊😂 @tanzac
فقط ایرانش!😂😂😂 @tanzac  👈طنزک
تحلیل وضعیت خاورمیانه در یک دقیقه @tanzac
وقتی پدرت ترجیح داده گمنام بمونه @tanzac
"سلطان ابوسعید ایلخانی در میان جمع، قاضی عضدالدین را به رقص امر کرد. قاضی ناگزیر رقص کرد. شخصی‌ گفت: «خواجه رقص به اصول نمی‌کنی» قاضی گفت: «من رقص به یرلیغ (حکم و فرمان) می‌کنم نه به عادت و اصول.» حالا بی‌بی‌سی هم به یرلیغ، در حال ابداع دستور جدیدی برای زبان فارسی است وگرنه تا آنجایی که به خاطر داریم انسانها آواره و دربه‌در می‌شوند نه بیجا و آنچه بیجاست نحوه خبررسانی شماست. @tanzac
شایسته‌سالاری به روایت تصویر @tanzac
چرا از دانشگاه ناامیدم @tanzac
اگه موشک‌های حماس اینقدر قدرت تخریب داشت، با اون 5000 موشکی که تا حالا زده، الان فضایی‌ها می‌اومدن اسراییل رو به عنوان آب‌کش می‌بردن سیاره خودشون استفاده کنن! @tanzac
قشنگ در دل تیتر، اذعان به کفتربازی نهفته @tanzac
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
این سند قطعی و جدید ثابت می‌کند حمله به بیمارستان و قتل عام صدها مریض، کار حماس و جهاد اسلامی بوده. حتما ویدئو را باز کرده، کامل ببینید و برای دوستانتان هم روشنگری کنید @tanzac
📌گوترش: جایز نیست از بیش از یک میلیون فلسطینی در غزه بخواهیم به جنوب بروند و سپس آنها را بمباران کنیم. (اصل خبر) وی افزود: حتی بعضی از علما فتوا به حرمت می دهند! @tanzac
«ما با دولت اسرائیل هیچ مشکلی نداریم اما از جنبش حماس برای آزادی خاک فلسطین حمایت می‌کنیم.» این جمله از کیست؟ الف) جواد خیابانی ب) ایرج ملکی ج) علی شریعتی د) رجب طیب اردوغان @tanzac
واکنش هیتلر وقتی آلمان از اسرائیل حمایت می کنه. @tanzac
در تاریخ اسلام، اولین باره که واسه نماز جماعت، برنامه منتشر می‌کنن @tanzac
اعتراض دانشجویی 🔸بنده نگهبان دانشگاه و در شرف بازنشستگی‌ام. چند وقت پیش رفته بودم از یخچال سلف، کتلت‌های کلارا جان، همسر عزیزم رو بردارم. داشتم قابلمه رو درمی‌آوردم که یکهو سر و صدای دانشجوها بلند شد. یکی داد زد: «سوسکه رو». اون یکی از اون سر سالن داد زد: «غذای منم پشه داره» نگو حشره تو سلف غوغا می‌کنه. مسئول انجمن داد زد: «نه سوسک می‌خواهیم نه پشه، با مشت بزن تو شیشه» قیامتی بر پا شد. دانشجوها با صندلی می‌کوبیدند تو شیشه‌ها. تو پنج دقیقه کف سلف، پر شیشه‌خرده شد. بچه‌های حراست هم نبودند. 🔸من هم که احساس تکلیفم هم همیشه درد می‌کنه، پریدم وسط سلف و داد زدم: «داداش! ناهار رو خوردید یا نصفه‌کاره ول کردید نعمت خدا رو؟ بعدش هم اعتراضِ چی؟ کشکِ چی؟» یکی‌شون گفت: «اولا به تو چه پیری! ثانیا غذا رو ببین. جلوی سگ بذاری دیگه تولیدمثل نمی‌کنه». بهش گفتم: «حالا نه که شما جهاد فرزندآوری دارید» لیوان شیشه‌ای تو دستش رو کوبید رو زمین و داد زد: «جنبش دانشجویی، مرگ بر این پیزوری». بعد یه لیوان استیل از بغل میز برداشت و محکم پرت کرد و اتفاقی خورد تو کله اونی که داشت شعار می‌داد: «اوس غلام، اوس غلام – برو بمیر والسلام». 🔸دیدم جو، جو اعتراض دانشجوییه، گفتم: «عیب نداره داداش. اعتراض حق شماست ولی راهش این نیست». یکهو یکی‌شون که کت بلند پوشیده بود پرید روی میز و عینک دودی زد و بلند داد زد: «تمام اون راه‌ها رو ساییدن، ببین همش ماها رو چاپیدن، اونی که گفت بیایی اینجا رو …». گفتم: «داداش! اینجا استدیو زیرزمینی نیست. عرض کردم راه اعتراض این نیست. راهش اینه که … اصلا راهش اینه که … حالا آروم باشید مسئولین یه راه نشونتون میدن». یکهو همه دانشجوها با دستشون بهم علامت تشویق نشون دادن. من هم گفتم: «خواهش می‌کنم. من متعلق به همه ایرانم. بنده غلام امیرکلایی در جمع شما دانشجوها اعلام می‌کنم که پشتیبان خواسته‌های مشروع شما هستم غیر از قضیه سلف.». یکی از دانشجوهای دختر گفت: «باشگاه دخترها هم دو هفته است خرابه.». گفتم: «واقعا متاسفم ولی می‌تونید خودتون تو خوابگاه عضلاتتون رو بمالید.» یکی از پسرها گفت: «حالا که این قدر پیگیری، دستشویی‌ها چرا همش کثیفه؟». گفتم: «من که مسئولیتی ندارم ولی یه بار اتفاقی طرف دانشکده علوم رفتاری، رفتم تجدید وضو. پسره با ارشد روان‌شناسی بالینی از سرویس اومد بیرون. یعنی فقط هشت تا کارگر نظافت باید سه روز کار می‌کردن تا اون سرویس دوباره سرویس بشه. این تقصیر نظام آموزش عالیه؟ آب که قطع نیست. خُب بشورید دیگه». 🔸وسط جر و بحث با دانشجوها بودیم که بچه‌های حراست اومدن. گفتم: «شما کجا بودید؟ در صحنه نیستید که ماها باید بیاییم دیگه» که یکیشون گفت: «فضولی ممنوع. نشست فرهنگی بود. ناهار هم دادن. شما هم برو سر پستت.» ما برگشتیم نگهبانی و داشتیم کتلت‌های کلارا جان رو با زیتون و بربری کنجدی می‌خوردیم که یکهو تلفن زنگ خورد. برداشتم دیدم رئیس حراسته. گفت: «به علت دخالت در امور حراستی، فعلا تعلیقید.» من هم گفتم خروج با عزت بهتر از موندن با ذلت. اسکل دانشگاه نیستم که تو درگیری فحش بخورم و بعدش تعلیق بشم. 🔸با سینه ستبر، سوار همون پراید کهنه شدم. اومدم خونه کنار کلارا خانم که با همون پنج تومن حقوق زندگی کنیم. البته فعلا کلارا جان گفته خونه نیا. پارک‌ هم یه خرده سرده. ولی به جاش آموزش می‌بینم که چطور با پنج تومن زندگی رو لاکچری بچرخونم و پنج تا شغل هم واسه جوون‌ها ایجاد کنم. @tanzac
🔴 شوخی جالب با پیامبر یكى از ياران امام کاظم علیه السلام از ایشان سؤال كرد: گاهى در ميان مردم سخنانى ردّ و بدل مى شود و مزاح مى‌كنند و مى‌خندند آیا این کار اشكالى دارد؟ امام(عليه السلام) فرمود: مانعى ندارد اگر نباشد. [اشاره به اينكه به گناه آلوده نشود]. سپس فرمود: گاه، عرب بادیه‌نشینی نزد رسول خدا(صلى الله عليه وآله) مى‌آمد و هديّه‌اى به او مى‌داد، سپس همان‌جا می‌گفت: پول هديه را محبّت فرمائيد! و رسول خدا مى‌خنديد و هر گاه آن حضرت غمگين مى شد، مى فرمود: آن بادیه نشین چه شد؟ اى كاش نزد ما مى آمد [و ما را شاد می‌نمود]. منبع: اصول کافی، ج2، ص663. @tanzac