#ازجلسات_مشاوره
میگفت: بعد از اینکه به خاطر احساس ناکامیِ دختر ده سالهم به اندازهی کافی باهاش همدلی میکنم، بازم اونقدر به گریه و بیتابی ادامه میده یا باهام با تندی حرف میزنه یا به پر و پای خواهرش میپیچه که دیگه مجبور میشم بهش تشر بزنم که تمومش کنه و فقط اینطوری ماجرا تموم میشه😏
چیکار کنم که کاری رو که دوست ندارم و مطابق ارزشهام نیست، انجام ندم؟
گفتم:
شاید در میون گذاشتن صادقانهی نیتمون توی خوبحالی و کمک گرفتن از خودش برای محقق شدنش، بتونه به مرووور این مسأله رو حل کنه.
✅ ببین دخترم ... میتونم بفهمم وقتی احساس ناکامی و ناراحتی داری، عبور کردن از احساست برات کار آسونی نیست. از طرفی موندن توی حال بدت هم به خودت آسیب میزنه و هم باعث میشه ناخواسته دست به رفتارهایی بزنی که من و خواهرت رو میرنجونه. از این که هربار با تشر زدن بهت ماجرا رو فیصله میدم، اصلاً احساس خوبی ندارم و بابتش ازت معذرت میخوام. منو میبخشی؟ ...
میخوام بدونی خیلی برام عزیزی و واقعاً دلم نمیخواد احترامت رو بشکنم. واسه همین میخوام خودت بهم بگی تو این مواقع چه نیازی داری و چه جوری میتونم کمکت کنم که هم نیاز تو تأمین بشه و از حال بدت بیرون بیای و هم نیاز بقیهی اعضای خانواده به آرامش تأمین بشه؟ من آمادهام راههای مختلف رو بنویسم و مؤثرترینش رو باهم انتخاب کنیم. بذار اونایی که به ذهن خودم میرسه رو بنویسم:
1️⃣ اگه نیاز به تنهایی داری، میتونی تا زمانیکه آروم بشی، تو اتاقت بمونی.
2️⃣ حتی ممکنه گاهی من و خواهرت بتونیم بریم بیرون از خونه قدم بزنیم و وقتی آرومتر شدی، باهامون تماس بگیری و برگردیم.
3️⃣ اگه نیاز به همدلی داری و به آروم شدنت کمک میکنه، میتونم چند دقیقه بشینم و بغلت کنم.
4️⃣ میتونیم یه بازی سه نفرهی پرهیجان و شاد راه بندازیم که زودتر حال و هوات عوض بشه.
5️⃣ میتونیم یه نوشیدنی خنک بخوریم یا باهم بریم قدم بزنیم... البته اگه به آروم شدنت کمک میکنه.
6️⃣ میتونیم ترتیبی بدیم که با مشاور صحبت کنی و حرفهای دلت رو بهش بزنی و برای آروم کردن خودت ازش راهنمایی بگیری.
قاعدتاً وقتی بچه ببینه که شما دارین تمام تلاشتون رو میکنین که احترامش رو حفظ کنین، انگیزهش برای همکاری با شما بیشتر میشه. با این وجود اگه بگه من مشکلی ندارم و میخوام همون روند قبلی رو ادامه بدم، بگین: خوب این هم یه انتخابه که البته نیاز ما به آرامش رو تأمین نمیکنه. پیشنهاد دیگهای هم داری که نیاز همهمون رو در نظر بگیره؟
کمتر اتفاق میافته که بچه بگه نیاز بقیه برام مهم نیست، اما نهایتاً اگه چنین جوابی ازش شنیدین، میتونین بگین: ما یه خانوادهایم و نیاز همه برامون اهمیت داره. من دارم تلاش میکنم راهی رو پیدا کنیم که مورد توافق همهمون باشه، با این وجود اگه تو نخوای به نیازهای بقیه اهمیت بدی، من نه میخوام و نه میتونم تو رو وادار به این کار کنم. احتمالاً ما برای آرامش خودمون، از خونه میریم بیرون.
و نهایتاً دو نکتهی مهم:
1️⃣ خیلی مهمه که بچه از ما بیتوجهی نگیره. اینو بگیره که اگر چه ما به نیاز اون اهمیت میدیم و حال خوبش برامون مهمه، اما اون رو مرکز دنیا و تنها موجود مهم روی زمین نمیدونیم و به نیاز خودمون و بقیهی افراد خانواده هم به همون اندازه اهمیت میدیم.
2️⃣ اگه در اثر اشتباهات ما در گذشته، فرزندمون برچسب خودخواه و خودبین رو به خودش گرفته و باور کرده که دیگران براش مهم نیستن، روی هشتگ #برچسب_زدن ضربه بزنین و پستی رو که در مورد رهایی از زندان برچسبها تو کانال گذاشتم، بخونین و با صبوری اجرا کنین تا باور بچه نسبت به خودش تغییر کنه.
اگه این مطلب رو مفید میبینین، ممنون میشم دستتون رو بذارین تو دستهای من و صدام رو به گوش بقیهی والدین برسونین🥰
#تربیت یه فرآیند نامحسوسه، ممنونم که «تربیت نامحسوس» رو دنبال و به دوستانتون معرفی میکنین 👇👇👇
ایتا:
eitaa.com/tarbiatenaamahsoos
تلگرام:
t.me/tarbiatenaamahsoos
اینستاگرام:
insta.com/tarbiat.e.naamahsoos
#برچسب_زدن
#همدلی
#حل_مسأله
#گفتگوی_مؤثر
#قاطعیت
#عبورازاحساسات
#مدیریت_هیجانات
#مراجعین_نازنین_من
#ازجلسات_مشاوره
#مراجعین_نازنین_من
گفتم: چرا به جای این همه تذکر و بکن، نکن، اجازه نمیدی خودش حاضر بشه و با تأخیر برسه مدرسه؟
گفت: چون نمیتونم بهش اعتماد کنم🥴 آخه خودش بیخیاله... تا من نگم، لباس نمیپوشه... عجله نمیکنه.
گفتم: فکر نمیکنی دلیلش اینه که خیالش راحته که مامانش نمیذاره اون دیر به مدرسه برسه؟😉 خوب وقتی میدونه شما به اندازهی کافی حواست به این موضوع هست، چرا باید اونم حواسش باشه؟!🤔
👈 بهتره بدونیم مسؤلیتپذیر شدن بچهها، نتیجه و خروجی اعتماد ما به اونهاست، در حالیکه تصور ما اینه که اول باید بچه مسؤلیتپذیر بشه تا بعدش ما بهش اعتماد کنیم.
👈 اگه منتظریم تا فرزندمون قابل اعتماد بشه تا بعدش ما بهش اعتماد کنیم، بهتره بدونیم این اصلاً اسمش اعتماد نیست!
👈 خوب دقت کنین: اعتماد جایی معنی پیدا میکنه که در مورد نتیجهش ابهام وجود داشته باشه! وگرنه اگه مطمئن باشیم که طرف مقابلمون کاملاً مسؤلیتپذیر و قابل اعتماده، دیگه هنر نمیکنیم اگه بهش اعتماد کنیم!!
منو ببین🙂: اول اعتماد میکاری، بعد مسؤلیتپذیری برداشت میکنی. الکی خودت رو خسته نکن، برعکسش شدنی نیست!😊
خودم اولین باری که با این مفهوم مواجه شدم، هنگ کردم😅 و تا مدتها ذهنم درگیرش بود. اگه شمام هنگ کردین، ازتون دعوت میکنم برگردین و چند بار این پست رو مرور کنین😉
#تربیت یه فرآیند نامحسوسه، ممنونم که «تربیت نامحسوس» رو دنبال و به دوستانتون معرفی میکنین 👇👇👇
ایتا:
eitaa.com/tarbiatenaamahsoos
تلگرام:
t.me/tarbiatenaamahsoos
اینستاگرام:
insta.com/tarbiat.e.naamahsoos
#مسؤلیت_پذیری
#حذف_بکن_نکن
#ازجلسات_مشاوره
#مراجعین_نازنین_من
داشتم براش یه مثال از حق انتخاب دادن به بچهها میزدم که گفت: خانوم رضائیان اینجوری که شما حرف میزنین، حتماً اثرگذاره. من هم همین جملهها رو گاهی میگم، اما نه با این لحن🥴
گفتم: اگه با لحن خودت کسی باهات صحبت کنه، دلت میخواد بهش گوش کنی یا دوست داری باهاش لج کنی؟
بنده خدا، خودش هم قبول داشت که لحن خیییلی اثرگذاره.
خلاصه که خیلی سادهانگاریه که تصور کنیم اگه به جای «بتمرگ» و «بشین»، بگیم «بفرما»، دیگه کار تمومه و حتماً طرف مقابل احساس احترام میکنه و باهامون همکاری میکنه. چون همین کلمهی «بفرما» رو میشه یه جوری گفت که فحش🙊 دریافت بشه!
بد نیست بدونیم ۶۰ درصد از پیام ما به مخاطبمون با زبان بدن، ۳۰ درصدش توسط لحن و تنها ۱۰ درصد از پیام توسط کلمات دریافت میشه!!
بیاین از امروز به لحن و زبان بدنمون در ارتباط با بچهها و بقیهی آدمها، بیشتر توجه کنیم. نظرتونه؟😉
@tarbiatenaamahsoos
#ازجلسات_مشاوره
#مراجعین_نازنین_من
👈 میگفت: دخترم که تو مقطع راهنمایی درس میخونه، با اینکه براش مهمه که امتحانهاش رو خوب بده، اما غالباً تا دیروقت دست دست میکنه و درسش رو نمیخونه. بعد موقع رفتن به مدرسه استرس میگیره و پافشاری میکنه که اجازه بدم نره مدرسه و با گریه و شلوغکاری من رو وادار میکنه که با مدرسهش تماس بگیرم و غیبتش رو موجه کنم. و با اینکه قول میده که دفعهی بعد به موقع درسش رو بخونه، اما باز هم همین ماجرا تکرار میشه.
👈 میدونین؟ واقعیت اینه که تا زمانی که ما برای تغییر دادن بچههامون دست و پا بزنیم، بعیده به نتیجهی رضایتبخشی برسیم. لازمه بپذیریم که ما فقط و فقط روی رفتار خودمون کنترل داریم.
👈 اگه این مادر فقط تلاش میکرد که ارزشهای خودش رو زندگی کنه و ارزش صداقت و راستی رو برای نجات فرزندش از پیامد انتخابش فدا نکنه، احتمال بیشتری داشت که فرزندش درسی رو که لازم بود، از اشتباهش بگیره و تغییری تو روند درس خوندنش ایجاد کنه.
🔺🔺تو بستهی «همکاری در خانه» حدود چهل دقیقه دربارهی نقش پیامدها در جلب همکاری بچهها و باید و نبایدهای استفاده از اون صحبت کردم. فقط تا فرداشب میتونین با تخفیف ویژهی یلدا این بسته رو تهیه کنین.
برای تهیهش به آیدی زیر پیام بدین👇👇
@marzierezaian
@tarbiatenaamahsoos
#ازجلسات_مشاوره
#مراجعین_نازنین_من
میگفت: وقتی معلم پسرم ازش میپرسه چرا درس نخوندی، زیر لب و جویده جویده و نامفهوم جواب میده. تو خونه هم همینطوره و معمولاً خیلی نامفهوم و با غرغر حرف میزنه.
گفتم: احتمالاً تجربهش بهش نشون داده که هر وقت جملهای با چرا شروع بشه، صرفنظر از اینکه چه جوابی بهش داده بشه، جملههای بعدی قراره پر از سرزنش و نصیحت باشه!
انگار با نامفهوم حرف زدن، میخواد بگه: شما که آخرش میخواین سرزنش و نصیحت کنین؛ پس چه فرقی داره من چه جوابی بهتون بدم؟!
غالباً آدمهایی که زیر لب حرف میزنن یا زیاد غرغر میکنن، اونهایی هستن که احساس میکنن حرفاشون شنیده نمیشه.
اگه میخواین مهارت خودابرازگری فرزندتون بیشتر بشه و بهتر حرف بزنه، لازمه روی بهتر «گوش دادنِ» خودتون کار کنین!
@tarbiatenaamahsoos
#شنوایی_مؤثر
#خودابرازگری
#مهارتهای_اجتماعی
#ازجلسات_مشاوره
#مراجعین_نازنین_من
👈 میگفت: دختر ۱۵ سالهم واسه اینکه چند دقیقه بغلش کنم، التماسم میکنه😢، اما من معمولاً میگم خستهم و نمیتونم. آخه همسرم هیچ کمکی نمیکنه و همهی کارهای خونه و بچهها رو من باید انجام بدم. واقعاً دیگه رمقی برام نمیمونه. تازه اصلاً از والدینم محبت ندیدم که یاد بگیرم...
پرسیدم: سلامت روان بچهها برات تو اولویت بالاتریه یا برق زدن خونه و زندگیت؟
خیلیهامون در جواب این سؤال احتمالاً بلافاصله میگیم معلومه سلامت روان بچهم.
بعضیهامون هم با یه مکث نسبتاً طولانی و کمی فکر کردن، میگیم: خوب البته که سلامت بچهم... ولی...
👈 صرفنظر از اینکه چقدر با تردید یا اطمینان این جواب رو بدیم، این جواب فقط اولویت زبانی و کلامی ما رو مشخص میکنه.
اما اون چیزی که مهمتره، اولویت روانی ماست. اولویت روانی همون چیزیه که در عمل، به انجامش متعهدتریم! مثل همین تمیزی خونه.
هروقت به زبون میگیم یه چیزی برامون مهمه، ولی در عمل به چیزهای دیگه بیشتر اهمیت میدیم، احتمالاً لازمه واسه شناخت و تشخیص اولویتهامون وقت بذاریم و ببینیم آیا اون چیزهایی که به زبون ادعا میکنیم، واقعاً در عمل هم اولویت ما هست یا نه؟
👈 اما اگه در جریان این ارزیابی فهمیدیم که اولویت زبانی ما اولویت روانیمون نیست، آیا کاری از دستمون برمیاد؟
بله که برمیاد. مثلاً اگه به زبون میگیم سلامت روانی فرزندم برام اولویت داره، لازمه سه تا کار مهم انجام بدم که این موضوع به اولویت روانیمون هم تبدیل بشه:
1️⃣ بشینیم پنجاه تا دلیل بنویسیم که چرا سلامت روانی فرزندمون برامون اولویت داره؟ اگه بهش بپردازیم، چه دستاوردهایی داره و اگه ازش غافل بشیم، چه پیامدهایی داره؟
2️⃣ هر روز سه تا کار و قدم واضح و شفاف رو بنویسیم که در راستای سلامت روان فرزندمون میخوایم انجام بدیم و خودمون رو به انجام اون سه تا کار متعهد میکنیم، مثلاً:
✅ دو بار در آغوش کشیدنش
✅ دوبار نوازش کلامی
✅ ده دقیقه وقت مشترک با کیفیت
3️⃣ هر شب، روزمون رو ارزیابی کنیم و ببینیم چقدر پای تعهدمون وایستادیم؟ چی شد که نتونستیم پاش وایستیم؟ چه جملهای ما رو راهبری کرد؟ فردا چیکار میکنیم که بهش متعهدتر بشیم؟
اینطوری میتونیم امیدوار باشیم که به مرووور اولویت زبانی و روانی ما یکی بشه!
حالا شما بگین اولویت زبانی و روانی شما چقدر به هم شبیهن؟ لازمه براش کاری کنین؟😉
@tarbiatenaamahsoos
#ازجلسات_مشاوره
#ارتباط_سالم
#ازجلسات_مشاوره
میگفت: ما تو خونهمون اصلاً دروغ نمیگیم و اتفاقاً خیلی نسبت به راستگویی حساسیم... نمیدونم چرا دخترم اینقدر دروغ میگه؟😖
ازش پرسیدم تا حالا شده از این جملهها استفاده کنی؟:
❌ ببین... به حرفم گوش ندادی.. حالا زمین خوردی پات درد گرفت!
❌ ببین اذیتم کردی، سرم درد گرفت!
❌ امروز اسباببازی فروشی تعطیله!
❌ این خوراکیها فروشی نیست!
❌ دیگه هیچ وقت برات خوراکی نمیخرم!
❌ اگه اذیت کنی، همینجا میذارمت و میرم خونه.
❌ اصلاً دیگه مامانت نمیشم. میذارم از این خونه میرم!
گفت: خیلی پیش اومده.
گفتم: به نظرت این جملهها راستن یا دروغ؟
سکوت کرد...
👈 همهی جملههای بالا به غیر از اینکه باعث ایجاد اضطراب در بچهها میشه، بلکه هم واقعیت نداره و الگوی نامناسبی در اختیار بچهها میذاره، و هم به مرور ما رو پیش بچهها بیاعتبار میکنه و اقتدارمون رو از بین میبره و باعث میشه واسه حرفهامون تره هم خورد نکنن!
با خودمون و بچههامون این کارها رو نکنیم!
@tarbiatenaamahsoos
#مواجهه_بادروغ
#دروغگویی
#ازجلسات_مشاوره
👈 میگفت احساس میکنم مشکل از بچههام نیست. اصلاً حال خودم خوب نیست. بیشتر وقتا بیحوصلهم و خلقم تنگه. خیلی بیحال و جونم و دوست دارم این گوشه و اون گوشه بیفتم. همش دوست دارم بخوابم و هیچ کاری نکنم. از کارهای بچههام که قبلاً میتونستم تغافل کنم و نادیده بگیرم، زود جوش میارم و عصبانی میشم...
👈 اومدم بگم اگه شما هم این روزها حال و احوالتون اینطوریه، ممکنه نشونهی افسردگی فصل زمستون باشه که تو روزهای سرد و تاریک شایع میشه. اما براش چیکار میشه کرد؟
🔺خودتون رو به تحرک مقید کنین. حتی شده در حد ده دقیقه پیادهروی.
🔺خودتون رو در معرض نور آفتاب قرار بدین.
🔺مصرف میوه و سبزیتون رو زیاد کنین و حتی شده با مصرف قرص، انواع ویتامینها رو به بدنتون برسونین.
🔺کسی رو پیدا کنین که بتونین راحت باهاش دربارهی افکار و احساساتتون حرف بزنین.
🔺با تمام وجود عزیزانتون رو در آغوش بگیرین.
🔺یه نگاه به فهرست خود مراقبتیتون (انواع کارهای کوچیکی که احساس مثبتی در شما ایجاد میکنه) بندازین و هر روز یکی دو تا از کارهای حالخوب کن مخصوص خودتون رو انجام بدین.
اگه دوست دارین، چند تا از کارهای فهرست خودمراقبتی خودتون رو بنویسین که واسه ایده دادن به همدیگه به اشتراک بذارم.
@tarbiatenaamahsoos
#خودمراقبتی
#افسردگی
#ازجلسات_مشاوره
👈 میگفت: دختر چهار سالهم با عصبانیت میپرسه پس بابا کجاااست؟ چرا نمیااااد؟
و من هر چی براش توضیح میدم که خودت که به بابا زنگ زدی... گفت که رفته برات مداد شمعی خریده و تند تند داره راه میاد که اون رو برسونه دستت!
اما فایده نداره و بازم داااد میزنه که چرا بابا نمیرسه؟
👈 میدونین جریان چیه؟
اینکه وقتی بچه سؤالی رو میپرسه که چند بار جوابش رو از شما و یا به صورت تلفنی از پدرش شنیده، احتمالاً دیگه نیاز به شنیدن جواب تکراری شما نداره. پس چرا سؤالش رو تکرار میکنه؟
چون احتمالاً با تکرار سؤالش میخواد حرفهای دیگهای بزنه که نمیتونه و بلد نیست و دایرهی واژگانش یاری نمیکنه!! حالا این یعنی چی؟
👈 یعنی اون احتمالاً میخواد بگه که درونش چه خبره و چی میگذره. میخواد بگه که چقدر ذوق مدادشمعیهاش رو داره... که چهجوری دلش داره واسه دیدن مدادشمعیهای جدیدش تاپ تاپ میکنه... که چقدر بیتاب دیدن اوناست... که چقدر این انتظار کشیدن براش سخته... که چقدر دلش میخواد همین الان بابا برسه... که چقدر مشتاقه صدای زنگ خونه رو بشنوه و...
وقتی میگم شنوایی فعال به معنیِ شنیدنِ ناگفتههاست، منظورم یه همچین چیزهاییه!
👈 پس اگه من و شمای مادر تو این لحظه به جای توضیحات تکراری، یکی دو تا از جملات زیر رو بگیم، احتمالاً کمک بیشتری به خودمون و فرزندمون میکنیم:
✅ واسه دیدن مدادشمعیهات ذوق داری؟
✅ فکر کنم دلت میخواد همین الان بابا زنگ خونه رو بزنه.
✅ کاش یه چوب جادو داشتیم که با چرخوندنش بابا با مداد شمعیهات فوری ظاهر میشد.
✅ انگار منتظر موندن برات سخت شده، آره؟
اینطوری احتمال اینکه بچه احساس شنیده شدن و درک شدن کنه بیشتر میشه و آمادگی پیدا میکنه که با و یا بدون کمک ما، تا رسیدن بابا خودش رو سرگرم کنه.
#تربیت یه فرآیند نامحسوسه، ممنونم که «تربیت نامحسوس» رو دنبال و به دوستانتون معرفی میکنین 👇👇👇
ایتا:
eitaa.com/tarbiatenaamahsoos
تلگرام:
t.me/tarbiatenaamahsoos
اینستاگرام:
insta.com/tarbiat.e.naamahsoos
#شنوایی_مؤثر
#همدلی
#مراجعین_نازنین_من
#ازجلسات_مشاوره
میگفت: خیلی برام سخته که به اشتباهات گذشتهم و آسیبهایی که از سر ناآگاهی به فرزندم زدم، اقرار کنم. میترسم اعتبارم پیشش از بین بره.
گفتم: اگه اقرار به اشتباهات گذشته، ازت آدم امنتر و قابل اعتمادتری بسازه و اعتبارت رو بیشتر کنه چی؟ اگه باعث آرامش فرزندت بشه چی؟
با تعجب پرسید: چطوری؟ مگه میشه؟
گفتم:بله، ممکنه.
✅ چون اولاً باعث میشه نگاه بچه به اشتباه و به انسان تعدیل بشه. چون دیگه شما رو یه انسان واقعی میبینه، نه یه قدیسهی بینقص و اشتباه! پس خودش هم بابت اشتباهاتش دچار شرم ناسالم نمیشه. احساس بد بودن و بیکفایتی نمیکنه و از خودش متنفر نمیشه. فکر کن این چقدر میتونه باعث آرامشش بشه... حالا چون اشتباه رو بخشی از وجود انسانی خودش میبینه، برای حرف زدن راجع به اون، احساس امنیت بیشتری میکنه.
✅ ثانیاً اقرار به اشتباهاتش در حضور شمای والد براش آسونتر میشه. چون بهت احساس نزدیکی میکنه. چون شما رو مثل خودش میبینه. چون احتمال میده شمایی که خودت هم اشتباه میکنی، اشتباه اون رو هم راحتتر بپذیری و به خاطرش اون رو سرزنش نکنی.
✅ ثالثاً حرفات رو راحتتر میپذیره و بهت اعتماد میکنه. چون آدمی که به اشتباهِ خودش اقرار میکنه، آدم صادقی به نظر میاد و طبیعتاً قابل اعتمادتره.
حالا شما بگین اقرار به اشتباهاتتون پیش بچهها براتون سخته یا آسون؟ به نظرتون میارزه که گاهی به اشتباهاتمون در گذشته اقرار کنیم؟😉
@tarbiatenaamahsoos
#اشتباه_مال_آدمیزاده
#ازجلسات_مشاوره
👈 میگفت: از وقتی یکی از عزیزانم رو از دست دادم، خیلی عصبی شدم و حرفهای بدی به بچهم میزنم. البته قبلاً هم میزدم، اما الان خیییلی زیاد شده. نمیدونم چه جوری ترکش کنم؟
اگه شما هم دچار این عادت منفی هستین، قدمهای زیر میتونه به ترک این عادت کمک کنه.
1️⃣ روزتون رو رصد کنین و موقعیتهایی که محرک برانگیختگی و بددهنی شما میشن رو پیدا کنین و کلمات و جملاتی که به کار میبرین رو بنویسین. میتونین یه جدول برای ثبت این رفتار اشتباهتون درست کنین.
2️⃣ ما قادر به ترک عادتهای منفی نیستیم، مگه اینکه عادت دیگهای رو بتونیم جایگزین اونها کنیم. پس برای کلمات و جملات نامناسبتون، جایگزینهای مناسبی پیدا کنین.
مثلاً اگه معمولاً وقتی فرزندتون رو صدا میکنین و جوابتون رو نمیده، میگین: «بیشعور! مگه کری؟ چند بار باید صدات کنم؟» جایگزین مناسبش میشه: «پسرم، شنیدی چی گفتم؟ میشه یه بار حرفم رو تکرار کنی؟» یا «دخترم، وقتی صدات میکنم، انتظار دارم حتی اگه نمیتونی بیای، جوابم رو بدی»
3️⃣ مکث کردن قبل از هر کاری رو تو شرایط نرمال اونقدر تمرین کنین که تو شرایط بحرانی هم بتونین مکث کنین و سریع واکنش نشون ندین. اینطوری قبل از واکنش، فرصت دارین جملات جایگزین رو به خاطر بیارین. حتی اگه جملات جایگزین رو به خاطر نیاوردین، سکوت کنین.
4️⃣ توی جدول پایش رفتارتون، هر بار که موفق میشین از جملات جایگزین استفاده کنین، دو تیک سبز، هربار که یادتون نمیاد و سکوت میکنین، یه تیک سبز و هر بار که رفتار اشتباهتون رو تکرار میکنین، یه ضربدر قرمز بزنین.
5️⃣ بعد از ثبت هر ضربدر قرمز، اون موقعیت رو ارزیابی کنین و ببینین چه دلیلی یا چه فکر، باور یا نگرشی باعث شده که نتونین رفتار جایگزین رو انجام بدین؟
🔺آیا فراموشش کردین؟ پس لازمه توی خوبحالی بیشتر تمرینش کنین و حتی تو ذهنتون اون مدلی حرف زدن رو تصویرسازی کنین.
🔺آیا سریع واکنش نشون دادین؟ پس باید مکث کردن رو بیشتر تمرین کنین.
🔺 آیا فکر کردین خوب حرف زدن بیتأثیره؟.... بشینین و لااقل ده تا دلیل بنویسین که حتی اگه خوب حرف زدن، شما رو تو لحظه به خواستهتون نرسونه، باز هم لازمه با فرزندتون خوب حرف بزنین.
اگه به مدت سه ماه، به انجام این کارها متعهد بشین، بهتون قول میدم که از تغییر خودتون شگفتزده میشین😉
#تربیت یه فرآیند نامحسوسه، ممنونم که «تربیت نامحسوس» رو دنبال و به دوستانتون معرفی میکنین 👇👇👇
ایتا:
eitaa.com/tarbiatenaamahsoos
تلگرام:
t.me/tarbiatenaamahsoos
اینستاگرام:
insta.com/tarbiat.e.naamahsoos
#تغییر_عادت
#رفتارهای_مخرب
#مکث
#سکوت_آگاهانه
#راهبری_خود
#ازجلسات_مشاوره
مادرش میگفت: دخترم غالباً چهرهی غمگین و افسردهای داره. هر کی تو فامیل میبیندش، میگه این بچه حتماً یه مشکلی داره. میخواست که من باهاش صحبت کنم و بفهمم مشکلش چیه؟
👈 وقتی با دختر نوجوون صحبت کردم، فهمیدم مشکل اصلیش پدر و مادرشن! فهمیدم همهی فکر و ذکر پدر و مادر، پول درآوردن و تجهیز خونه و زندگیه. با اینکه یه خونهی نسبتاً بزرگ و دو تا ماشین دارن و هردوشون شغل و درآمد خوبی دارن، مدااام تو خونه دربارهی اینکه چقدر از نظر مالی تحت فشارن و پول ندارن و چقدر قسط دارن و لازمه واسه آیندهی بچهها پسانداز کنن و... حرف زده میشه.
میگفت: میخوام اونقدر درس بخونم که آدم موفق و پولداری بشم و بتونم به پدر و مادرم کمک کنم! آخه اونها تو فامیل خیلی تنها هستن و هیشکی ازشون حمایت نمیکنه و...
اشک میریخت و میگفت: نمیدونم چرا با اینکه خیلی درس میخونم، سر امتحان استرس میگیرم و آخرش هم نمرهای که دلم میخواد رو نمیتونم بگیرم!
میگفت: معدلم ۱۸٫۷۵ شده. مامانم گفته هر کی ازت پرسید، بگو ۱۹ شده😏 میخواستم با نمرههام پدر و مادرم رو خوشحال کنم، اما نشد...😭
اینها رو براتون نوشتم که دو تا نکتهی مهم رو یاداوری کنم:
1️⃣ لطفاً اینقدر دم از نداری و بدبختی و مشکلات نزنین. اگه مدااام احساس بدبختی و قربانی بودن تو زندگی و روابط فامیلی داشته باشین، این احساس رو به بچههاتون هم منتقل میکنین.
2️⃣ بچهها بیشتر از «امنیت»، به «احساس امنیت» نیاز دارن. ابراز همیشگی مشکلات پیش بچهها، هم در اونها احساس ناامنی ایجاد میکنه و هم ممکنه باعث بشه مسؤلیت نجات شما از بدبختی رو واسه خودشون بردارن که خییییلی براشون سنگینه و باعث ایجاد فشار روانی و استرس در اونها میشه.
3️⃣ وقتی از بچه میخواین که وانمود کنه معدل بالاتری گرفته، در واقع دارین بهش میگین که نمرهی اون کافی نیست و باعث شرمندگی شماست! احساس شرم ناسالم فقط با توهین و تحقیر مستقیم ایجاد نمیشه. هر رفتار یا گفتاری که احساس ناکافی بودن به فرزندمون بده، شرم ناسالم رو در اون تقویت و عزت نفس و خود دوستیش رو تضعیف میکنه. تازه با این کار بذرهای کمالگرایی و اضطراب رو تو وجود فرزند دلبندتون میکارین!
#تربیت یه فرآیند نامحسوسه، ممنونم که «تربیت نامحسوس» رو دنبال و به دوستانتون معرفی میکنین 👇👇👇
ایتا:
eitaa.com/tarbiatenaamahsoos
تلگرام:
t.me/tarbiatenaamahsoos
اینستاگرام:
insta.com/tarbiat.e.naamahsoos
#عزت_نفس
#بقا_و_امنیت
#اضطراب_کودکان
#کمالگرایی
#ازجلسات_مشاوره
👈 میگفت فرزند نوجوونم خیلی حساس و پرخاشگره. با من و پدرش مثل دشمنش رفتار میکنه. خیلی ناامید و افسرده و بیانگیزهست. اصلاً روم نمیشه به کسی بگم این دختر منه. وقتی با دختر نوجوون صحبت کردم، متوجه شدم پدر و مادر دقیقاً ۵ تا نکتهای رو که نوجوونها روی اونها بسسسییار حساسن، اصلاً رعایت نمیکنن.
حالا نوجوونها رو چی حساسن؟
1️⃣ اینکه احساس کنن بهشون اعتماد نداریم. مثلاً هی چکشون کنیم و مچگیری کنیم. یا از ارتباط با دوستاشون ابراز نگرانی کنیم.
2️⃣ اینکه باهاشون مثل بچهها رفتار کنیم. مثلاً همه چی رو بهشون تذکر بدیم. هی لباسشون رو صاف و صوف کنیم. به مدل غذا خوردن و سرسفره نشستنشون پیله کنیم.
3️⃣ اینکه احساس کنن بین اونها و خواهر برادراشون تبعیض قائل میشیم و هی ازشون میخوایم ملاحظه کنن.
4️⃣ اینکه با دخترخاله و پسرعمه و بچههای دوست و آشنا مقایسهشون کنیم.
5️⃣ اینکه دوستاشون رو زیر سؤال ببریم و ازشون انتقاد کنیم یا نسبت به اونها اظهار نفرت کنیم.
👈 وقتی خودمون هر کاری که نباید رو نسبت به نوجوونمون انجام میدیم، چه جوری ازش انتظار داریم اون کارهایی که باید رو انجام بده؟🤔
راستی نوجوون شما رو کدومیک از این کارها حساستره؟
@tarbiatenaamahsoos
#رفتارهای_مخرب
#نوجوان
#ازجلسات_مشاوره
میگه: این جلسه نمیخوام دربارهی چالشهای بچهها حرف بزنم. میخوام دربارهی اون جملهی مارشال روزنبرگ حرف بزنیم.
میگم کدوم جمله؟
میگه: همون که تو کانال گذاشتین. آخه چه جوری میشه کاری رو که فرحبخش نیست، انجام ندم؟ آخه بعضی از کارها مثل کارهای خونه و شستن و اتو کردن لباسها و.. رو صرفاً از سر وظیفه انجام میدم.
و وقتی میگم: خوب انجامش ندین، میگه آخه نمیشه که... بچه باید مرتب و اتو شده بره مدرسه.
میپرسم: این باید از کجا اومده؟ نگران قضاوت مردمی؟
میگه: شااااید اون هم یه کم دخیل باشه، اما خودم هم دلم نمیخواد بچهم کثیف و نامرتب باشه.
میگم: تمیز و اتو کشیده بودن لباسهای بچهت چه اثری تو زندگیش داره؟
میگه: به نظرم هم احساس باشخصیت بودن میکنه، هم روی روحیه و نشاط و عزت نفسش اثر میذاره و هم باعث میشه احساس بهتری نسبت به خودش داشته باشه.
میگم: اون وقت اون کسی که همهی اینها رو واسه فرزندش میخواد، کیه؟🤨
میگه: خوب، من🥴
میگم: میشه ازت خواهش کنم اینها رو واسه بچهت نخوای؟🥴
میگه: نه، آخه...
میگم: کسی مجبورت کرده همچین چیزهایی واسه فرزندت بخوای؟
میگه: نه واقعاً. واسه خودم مهمه.
میگم: پس به نظر میاد تمیز و مرتب بودن بچههات برات یه ارزشه.
میگه: آره، دقیقاً👌
میگم: با این وجود ممکنه بازم موقع شستن و اتو کردن لباسهاشون، احساس فشار کنی؟
میگه: نه واقعاً. البته شاید بازم گاهی این احساس بیاد سراغم.
گفتم: و اون وقت چیکار میکنی؟
گفت: به نظرم همین که به خودم یادآوری کنم که خودم میخوام و چرا میخوام انجامش بدم، احساس سبکی و رضایت میکنم🥰
...
شما چطور؟ شما هم هنوز احساس میکنین مجبورین بعضی کارها رو انجام بدین؟
@tarbiatenaamahsoos
#ازجلسات_مشاوره
👈 میگفت: دختر پنج سالهم از وقتی برادرش به دنیا اومده، خیلی باهاش مهربونه و دوستش داره، اما با من بد شده... اصلاً به حرفام گوش نمیده... خیلی وقتها هم با دلیل و بیدلیل باهام بدرفتاری میکنه و من رو میزنه.
👈 مشاور بهم گفته دستاش رو محکم نگه دار و بگو اجازه نمیدم منو بزنی. و اگه ادامه داد، از چیزی که دوستش داره، محرومش کن. اما این کارها هم فایدهای نداشت و احساس میکنم حتی بدتر شده😔 مثلاً دیروز پوست شکلاتش رو انداخت رو زمین و وقتی ازش خواستم بندازدش تو سطل آشغال، گفت نمیخوام... اصلاً میخوام تو رو اذیت کنم!!
👈 گفتم: با تولد فرزند دوم، فرزند اول احساسات جورواجوری رو تجربه میکنه:
🔸احساس شفقت و عطوفت نسبت به فرزند تازه متولد شده🤗
🔸احساس خشم نسبت به مامانی که بیشترِ وقتش رو با نوزاد میگذرونه و حالا کمتر باهاش بازی میکنه😠
🔸احساس خشم نسبت به بچهای که با اومدنش اون رو از تخت پادشاهیش پایین کشیده.😖
🔸احساس خوشحالی بابت تشویقهایی که به خاطر مهربونی و خوشرفتاری با نینی دریافت میکنه😃
🔸احساس اضطراب واسه از دست دادنِ احتمالیِ این تشویقها😰
🔸احساس اضطراب و شرم واسه آرزوهای ممنوعهای که نسبت به نینی تو سرشه 😓😰(کاشکی بمیره، کاشکی نباشه)
🔸احساس نگرانی، ترس و تردید نسبت به جایگاه خودش 😢 و...
👈 اما شاید چون نمیدونه که آیا اجازه داره احساساتش رو ابراز کنه یا نه، و یا شاید واسه اینکه کلمات کافی برای ابراز این احساسات جورواجور نداره، اونها رو ابراز نمیکنه.
خوبه بدونیم بچهها به خاطر ناقص بودن دایرهی واژگانشون، حتی نمیتونن اونچه که در درونشون میگذره رو فهم کنن!! یعنی فقط حالشون بده، ولی نمیفهمن چِشونه؟
👈 حالا تصور کنین حالِ بچهای رو که یه پازل درهم و برهم از احساسات و آرزوهای جورواجور در درون خودش داره و در عین حال اصلاً نمیفهمه که چی داره در درونش میگذره و به فرمانِ احساساتش شروع به زدن مادر میکنه.
و مادر بدون توجه به آشوبی که در درونشه، فقط دستاش رو میگیره و با توسل به تهدید، میخواد مانع برونریزی احساساتش بشه. این کار مثل این میمونه که با چپوندن یه پارچهی بزرگ تو دهانهی یه آتشفشان، بخوایم مانع فورانش بشیم!
اما واقعاً چیکار میشه کرد؟ مینویسم براتون...
✍️ ادامه داره...
@tarbiatenaamahsoos
#احساس_نیاز
#خودابرازگری
#عبوراراحساسات
#چندفرزندی
#ازجلسات_مشاوره
👈 شاید بهترین و مؤثرترین کاری که برای این بچه بشه انجام داد، اینه که فضا و بستری رو ایجاد کنیم که فرزندمون بتونه درونیات خودش رو درک کنه و اونها رو به زبون بیاره. چه جوری میشه این فضا رو ایجاد کرد؟ با به زبون آوردن درونیات احتمالی کودک:
✅ به نظر میاد دیدنِ اینکه همه مدام دور داداشت جمع میشن و میگن خیلی ناز و قشنگه، خیلی آسون نیست... حتی اگه بدونی که وقتی کوچیک بودی، واسه خودت هم این کارها رو میکردن.
نظرت چیه هر وقت این اتفاق تکرار شد، یه چشمک به من بزنی؟ من هم با چشمک جوابت رو میدم و اینطوری تو میفهمی که من حواسم به تو و احساست هست.
✅ تا حالا واست پیش اومده که فکر کنی من یا بابا دادشت رو بیشتر از تو دوست داریم؟... هر وقت این فکر اومد سراغت بیا بهم بگو. اون وقت من بغلت میکنم تا بدونی جای تو توی قلب من هممیشه محفوظه🥰
✅ به نظر میاد نسبت به داداشت چند تا احساس متفاوت داری: گاهی خیلی دوستش داری، گاهی گریههاش کلافهت میکنه، گاهی هم واسه اینکه همش میخواد شیر بخوره و لازمه تو بغلم باشه، عصبانی میشی. دوست دارم هر وقت احساس خشم داشتی، بهم بگی. مثلاً میتونی بگی: از اینکه داداشی داره شیر میخوره و نمیتونی باهام بازی کنی، احساس خشم دارم😠
✅ تا حالا شده فکر کنی کاشکی داداشت به دنیا نمیومد؟ یا فکر کنی کاشکی زودتر به دنیا میومد؟ میخوای دربارهش حرف بزنی؟
و بعد از این هر وقت بچه با دلیل و بیدلیل شروع به زدن مادر میکنه، میشه همزمان با تغییر وضعیت و فاصله گرفتن از کودک، مانع رفتارش شد و بهش گفت:
✅ دختری که من میشناسم، عمداً به مامانش آسیب نمیزنه. حدس میزنم از یه چیزی عصبانی هستی. دوست داری دربارهی دلیل خشمت حرف بزنی؟ من آمادهام که حرفات رو بشنوم.
👈 شاید دیگه لازم نباشه که بگم رعایت نکاتی که توی دوفرزندی لازمه، به علاوهی داشتن آرامش و ثبات در رفتارِ کارآمد، میتونه به مرووور هم اضطراب بچه رو رفع کنه و هم اون رو در ابراز احساسات خودش توانمندتر کنه و به این ترتیب زمینهی پرخاشگری رو درش از بین ببره.
اگه به تازگی صاحب فرزند دوم شدین یا قراره بشین، حتماً با گرفتن یکی دو جلسه مشاوره، خودتون رو برای رویارویی با مسائل دوفرزندی آماده کنین😇
#تربیت یه فرآیند نامحسوسه، ممنونم که «تربیت نامحسوس» رو دنبال و به دوستانتون معرفی میکنین 👇👇👇
ایتا:
eitaa.com/tarbiatenaamahsoos
تلگرام:
t.me/tarbiatenaamahsoos
#چندفرزندی
#خودابرازگری
#احساس_نیاز
#عبورازاحساسات
#ازجلسات_مشاوره
👈 میگم: خیلی وقتها ما میتونیم عصبانی نشیم و داد نزنیم. نشون به اون نشون که اگه بچهی همسایه عینِ اشتباهِ بچهی خودمون رو بکنه، رفتارمون رو کنترل میکنیم و محاله سرش داد بزنیم.
👈 میگه: اینها قابل قیاس نیستن. اشتباهِ بچهی همسایه رو فقط یه بار میبینیم، اما وقتی بچهی خودمون بارها یه اشتباه رو با اینکه میدونه اشتباهه، تکرار میکنه، طبیعیه از کوره در بریم و داد بزنیم! مثلاً هربار واسه بیرون رفتن از خونه دیر حاضر میشه، محدودیت زمان رسانه رو رعایت نمیکنه، مسواک نمیزنه و...
👈 میگم: مگه من و شما اشتباهات تکراری نمیکنیم؟
مثلاً با اینکه میدونیم قضاوت، سرزنش، تذکر زیاد، مقایسه، عیبجویی، طعنه و کنایه، غر زدن، داد زدن و خیلی کارهای دیگه اشتباهه و هر بار با خودمون عهد میبندیم که تکرارشون نکنیم، اما باز هم تکرار میکنیم. پس من و شما هم اشتباه تکراری میکنیم. فقط جنس اشتباهاتمون ممکنه متفاوت باشه😉
حالا شما بگین به کی حق میدین واسه این اشتباهات تکراری سرتون داد بزنه؟ همسرتون؟ مادرتون؟ یا شاید هم من که هر روز دارم به بیانهای مختلف رفتار کارآمد و مؤثر رو بهتون گوشزد میکنم؟😅
تو لو خودا بذارین من سَلِتون داد بزنم🥺😁
#رفتارهای_مخرب
#راهبری_خود
#زندگی_برمدارارزش
@tarbiatenaamahsoos
#ازجلسات_مشاوره
👈 میگفت: من و همسرم خیلی دوست داریم یه بچهی دیگه داشته باشیم، اما هر کاری میکنیم، پسر ده سالهم اصلاً راضی نمیشه و همش میگه من خواهر و برادر دوست ندارم و دلم میخواد تنها باشم! هر چی باهاش حرف میزنیم و از خوبیهای خواهر و برادر داشتن میگیم، بازم سرسختانه روی حرف خودش وایستاده و قبول نمیکنه!
👈 خیلی مهمه بدونیم تصمیم به بچهدار شدن، فقط و فقط در حیطهی مسؤلیت والدینه و اصلاً و ابداً هیچ پدر و مادری برای گرفتن این تصمیم نیاز به اجاره و رضایت فرزندشون ندارن! پس حواسمون باشه با گفتن جملاتی مثل جملات زیر، بچهها رو دچار این توهم نکنیم که تو این تصمیم نقشی دارن:
❌ دوست داری برات آبجی یا داداش بیاریم؟
❌ چون تو دوست داشتی، برات آبجی آوردیم.
❌ ما که دیگه بچه نمیخواستیم... واسه اینکه حسام خیلی بچه دوست داشت، دوباره بچهدار شدیم!
❌ راستش ما که دلمون میخواد یه بچهی دیگه داشته باشیم، اما حسام راضی نیست!
👈 اگه تصمیم به بچهدار شدن دارین، میتونین بدون نگرانی از واکنش فرزندتون تصمیمتون رو عملی کنین و هر وقت با اعتراض فرزندتون مواجه شدین، عمیقاً حرفها و دغدغههاش رو بشنوین و باهاش همدلی کنین. در عین حال بهش اطمینان بدین که دغدغههاش براتون مهمه و برای رفع اونها تلاش میکنین. همینطور خیالش رو راحت کنین که اومدن یه فرزند دیگه جایگاه اون رو تو خانواده و تو قلب شما تغییر نمیده.
و نهایتاً اگه پاش رو از حد و مرز خودش فراتر گذاشت، صادقانه از احساستون بگین و حد و مرزتون رو قاطعانه بهش یادآوری کنین:
✅ شنیدم که دلت میخواست تکفرزند باشی. دغدغههات رو هم شنیدم و بهت اطمینان میدم که من و پدرت همهی تلاشمون رو میکنیم که نگرانیهات رو برطرف کنیم. با این وجود شنیدن مکرر نظرات و دغدغههایی که قبلاً دربارهش حرف زدیم، باعث آزردگی من میشه. ازت میخوام هر وقت خواستی دوباره در این مورد حرف بزنی، از خودت بپرسی آیا قبلاً دربارهی موضوعی که میخوام مطرح کنم، صحبت کردیم یا نه؟ و فقط اگه موضوع تازهای بود، مطرحش کنی.
@tarbiatenaamahsoos
#چندفرزندی
#گفتگوی_مؤثر
#حدومرز
#ازجلسات_مشاوره
میگفت: فرزندم نسبت به وسایل خودش و دیگران احساس مالکیت شدید و افراطی داره و به شدت به وسایلش وابستهست.
👈 بد نیست بدونیم احساس مالکیت نسبتاً شدید در بچههای ۲ تا ۵ سال طبیعیه. اما گاهی والدین با یه سری اشتباهات باعث ایجاد احساس مالکیت افراطی در بچهها میشن:
1️⃣ اجازهی ناکامی ندادن به کودک:
یعنی تا بچه واسه تصاحب اسباببازی بچههای دیگه گریه و بیقراری میکنه، والدینش یا با دخالت و پادرمیونی، اون رو به خواستهش میرسونن یا با جملهی اشکالی نداره، خودم فردا برات میخرم و... آرومش میکنن و این پیام رو بهش میدن که تو میتونی مالک هر چیزی که میخوای بشی.
2️⃣ نداشتن قانون مشخصی برای خرید اسباببازی:
یعنی بچه هر وقت چیزی میخواد، والدین بدون هیچ حد و مرز و محدودیتی براش تهیه میکنن.
3️⃣ حضور نداشتن تو محیطهای اجتماعی:
یعنی بچه به خاطر قرار نگرفتن تو جمع بچههای دیگه، فرصت این رو نداشته که بفهمه دیگران هم مالک وسایل خودشون هستن و دست درازی به وسایل دیگران چه عواقبی داره.
4️⃣ عدم احترام به مالکیت کودک:
یعنی والدین به روشهای کنترلگرانه (سرزنش، تهدید، تشویق، احساس گناه دادن و...) سعی میکنن بچه رو وادار کنن که اسباببازیهاش رو با بچههای دیگه به اشتراک بذاره. و این کار باعث میشه احساس کنه مالکیتش به خطر افتاده و سفت و سختتر به وسایلش بچسبه!
5️⃣ عدم آموزش از طریق الگوسازی:
یعنی والدین برای الگوسازی مفاهیمی مثل «وسیلهی شخصی»، «وسیلهی اشتراکی»، «مال من، مال تو»، «قرض دادن»، «قرض گرفتن»، «امانت» و... تلاشی نمیکنن و بچه فرصتی نداره که از طریق مشاهده و الگوگیری این مفاهیم رو یاد بگیره.
👈 امیدوارم که شما با رعایت این نکات و دست به دست کردن این پست، کمک کنین که مفهوم مالکیت برای همهی بچهها جابیفته😇
@tarbiatenaamshsoo
#درک_مالکیت
#خریدبرای_بچه_ها
#ازجلسات_مشاوره
و حالا ادامهی مطلب:
👈 ما غالباً از حرف زدن تو دنیای واقعی اجتناب میکنیم، چون تجربههایی که ما از گفتوگو داریم، واقعاً گفت و گو (دیالوگ) نیست! بلکه پرتابِ نوبتیِ یه سری مونولوگ به سمت همدیگه با هدف متقاعد کردن طرف مقابل و اثبات حقانیت خودمونه! اما اگه واقعاً با نیت کنجکاوی و شنوایی بریم واسه گفتوگو، واسه اینکه بفهمیم وقتی طرف مقابل نگاهمون میکنه، چی داره تو سرش میگذره؟ چه احساسی داره و دغدغهش چیه، اون وقت احتمال اینکه سیم اتصالمون وصل بشه و بتونیم اون رو هم به دغدغههای خودمون وصل کنیم، بالا میره. و شاید بعد از شنیده شدن و دریافت شدن، آمادگیِ این رو پیدا کنه که از ما بشنوه:
✅ حالا متوجه معنی نگاهت شدم. انگار شما نگرانی که مبادا عادت پسرم به بوس و بغل و خداحافظیِ با آب و تاب، برای همیشه باقی بمونه و از نگاه دیگران، لوس به نظر بیاد. این که نگران بچهی منی خیلی برام باارزشه🙏
اتفاقاً خودم هم تا قبل از اینکه مشاوره بگیرم، همین دغدغه رو داشتم، اما بعد از گفتوگو با متخصص، تا حد زیادی خیالم راحت شد که با صبوری و همراهی، در کنار اجرای راهکارهایی که بهمون داده، به مرور اضطرابش کم میشه و این رفتار از سرش میافته.
می دونی؟... همراهی و مدارا با بچهای که اضطراب داره، کار آسونی نیست! ممنونم که با درک و همراهی و دعای خیرت، تحمل این شرایط رو برام آسون میکنی🥰
👈 خیلی بعیده که تو بستری از شنوایی، حسن ظن و درک و همدلی و قدردانی که شما ایجاد کردین، راهی به جز درک و همدلی و پذیرش برای طرف مقابلتون باقی بمونه😉
@tarbiatenaamahsoos
#ازجلسات_مشاوره
👈 میگفت: پسر چهار سالهم وقتی جواب نه میشنوه و ناکام میشه، قهر میکنه. البته ما هم از اون والدینی نیستیم که بیدلیل بخوایم بهش نه بگیم، اما گاهی اوقات موافقت کردن با درخواستش واقعاً برامون مقدور نیست. نگرانم قهر کردن عادتش بشه. همسرم هم میگه محلش نذار لوس میشه.
👈 میدونین جریان چیه؟ اینکه رفتارهای بچهها نمود بیرونی نیازها و احساساتِ درونی اونهاست و اگه ما تو رفتار بچه گیر کنیم و نگران عادت کردنش باشیم، ممکنه تصمیم بگیریم بهش بیتوجهی کنیم که یاد بگیره با قهر کردن چیزی گیرش نمیاد.
غافل از اینکه چیزی که بچه تو این شرایط یاد میگیره، اینه که مهمترین آدمهای زندگیش به اون، خواستهش و احساساتش اهمیت نمیدن!
👈 اما چه جوری میشه به این ترس و نگرانی از عادت کردن فرزندمون به قهر، غلبه کنیم؟ و بدون این نگرانی باهاش مرتبط بشیم؟
چیزی که تو این لحظات میتونه بهمون کمک کنه، اینه که به خودمون یادآوری کنیم که: تعیین حد و مرز برای فرزندمون و اجرای اون، هییییچ منافاتی با دیدن نیاز و به رسمیت شناختن احساسش نداره!
👈 یعنی میشه ما پای حرفمون بایستیم و فرزندمون رو به خواستهای که فکر میکنیم به صلاحش نیست، نرسونیم و در عین حال به احساس ناکامی و ناامیدی و میل شدیدش برای رسیدن به خواستهش و حتی خشم و عصبانیتش نسبت به خودمون اعتبار بدیم و اون رو مجاز بدونیم!
در این صورت ممکنه بتونیم بدون ترس و نگرانی بریم کنار فرزندمون که «داره وظیفهی خودش رو انجام میده» و با روشی که بلده، احساس ناکامی و خشمش رو ابراز میکنه، بشینیم و ما هم وظیفهی خودمون رو انجام بدیم. وظیفهی ما چیه؟ : «اجرای حدومرز، اعتباربخشی به احساسش، و همدلی»
پس میتونیم بگیم: از اینکه نمیتونی یه بستنی دیگه بخوری، ناامید شدی؟ میتونم بفهمم اینکه آدم هوس چیزی کنه و نتونه اون رو داشته باشه، واقعاً ناامیدکنندهست...
ممکنه بچه داد بزنه: برووو... نمیخوام پیشم بشینی... تو بدترین مامان دنیایی... مامان علی روزی سه تا بستنی هم بخوره، هیچی بهش نمیگهههه😭.
👈 و ما همچنان میتونیم احساسش رو بهش بازتاب بدیم:
✅ تو واقعاً دلت میخواست میتونستی بیشتر بستنی بخوری. پس طبیعیه که اینقدر بابت قانون خونهمون، عصبانی باشی. هیچ اشکالی نداره اگه این احساس رو داشته باشی. حتی اگه عصبانی باشی، بازم پسر خوبی هستی. من اینجام و اگه بخوای کنارت میمونم...
👈 میدونین چرا لازمه وقتی بچه احساسات ناخوشایندی داره، کنارش بمونیم و ازش فاصله نگیریم؟
واسه اینکه اگه هر بار که بچه احساسات ناخوشایندی مثل دلخوری، ناراحتی و خشم رو تجربه میکنه، ما ازش فاصله بگیریم و بهش بیتوجهی کنیم، یاد میگیره که احساسات ناخوشایند، چیز خوبی نیست و باعث میشه عزیزانش ازش فاصله بگیرن و طردش کنن! بنابراین به مرور یاد میگیره که برای حفظ ارتباطش با دیگران احساساتش رو سرکوب کنه یا نادیده بگیره.
👈 و شاید دیگه لازم نباشه بگم آدمی که ارتباطش رو با احساساتش از دست میده، توی بزرگسالی هم تو تشخیص خواستهها و آرزوهای عمیق قلبیش دچار مشکل میشه (چون این احساسات ما هستن که به ما میگن که از صمیم قلبمون چی میخوایم).
و کسی که نمیدونه دقیقاً چی میخواد، دنبال خواستههایی میره که عرف و انتظاراتِ دیگران و جامعه بهش تحمیل میکنن و طبیعیه که موتور ارادهش واسه رسیدن به اونها روشن نمیشه. (چون آرزوها و خواستههای عمیق قلبی، سوختِ موتور اراده هستن!) و نهایتاً توانایی رشد و بهبود زندگی و شرایطش رو از دست میده.
اگه این مبحث براتون سنگینه، هشتگ #چرخهی_بهبود رو حتماً ببینین تا متوجه بشین که دربارهی چی دارم حرف میزنم. میتونین روی لینک زیر ضربه بزنین و چند پستی که دربارهی چرخهی بهبود نوشتم رو بخونین👇
https://eitaa.com/tarbiatenaamahsoos/989
@tarbiatenaamahsoos
#همدلی
#احساس_نیاز
#قهر_کردن
#چرخهی_بهبود
#ازجلسات_مشاوره
میگفت: خودم تو خونه جیغهاش رو تحمل میکنم، اما از ترس اینکه توی جمع بدرفتاری کنه، تقریباً ارتباطم رو با همهی دوست و فامیل قطع کردم. پسرم اصلاً بلد نیست با بچهها ارتباط برقرار کنه.
گفتم: چقدر با همسالانش تعامل داره؟
گفت: بچهی دوران کروناست و تقریباً تعاملش با دیگران صفره. اصلاً بلد نیست چه جوری تو جمع رفتار کنه. تصمیم گرفتم ارتباطم رو با فامیل کم کنم و تا زمانیکه اصول ارتباط رو یاد نگرفته، نبرمش توی جمع. سعی میکنم با قصه و بازی بهش آموزش بدم، اما نمیدونم چرا یاد نمیگیره؟😩
👈 میدونین این کار شبیه به چیه؟
درست مثل این میمونه که ما تو خونهمون به بچهمون شنا رو آموزش بدیم و عزممون رو جزم کنیم که تا شنا رو کاملاً یاد نگرفته، نبریمش تو استخر! خودتون فکر کنین. اصلاً همچین چیزی شدنیه؟
👈 بچهها برای یاد گرفتن راه و رسم تعامل، لازمه با دیگران و به خصوص با همسالان خودشون ارتباط داشته باشن. وقتی چند بار توی جمع جیغ بکشه و همه ازش فاصله بگیرن، یاد میگیره که جیغ کشیدن راه خوبی برای ابراز احساساتش نیست! وقتی بخواد اسباببازی بقیه رو برداره و با مقاومت صاحبش مواجه بشه، میفهمه لازمه به مالکیت دیگران احترام بذاره.
👈 خلاصه یادگیری آداب اجتماعی تو یه جزیره و دور از بقیه آدمها تقریباً غیرممکنه. مراقب باشیم برای فرار از احساس خجالت و شرمندگی از بدرفتاری فرزندمون در مقابل دیگران، اون رو از تعامل با جمع محروم نکنیم!
@tarbiatenaamahsoos
#نیازهای_اساسی
#ارتباط_سالم
#خودابرازگری