#مادرانه_های_من
این کتاب اجتماعی هستی خانومه. پریروز حدود سه ساعت یهبند نشست و نمونه سؤالهای درس رو از اینترنت برداشت و داخل کتابش نوشت. معتقده که این کار باعث میشه بهتر یاد بگیره🙂. این کار رو تو یه هفتهی اخیر که امتحان داره، برای درسهای هدیه و علوم هم انجام داده.
میدونین چی برام عجیبه؟ این که دختری که تا یه سال قبل، تقریباً هرررر روز واسه نوشتنن تکالیفش کلی شکایت و آه و ناله میکرد و از زمین و زمان طلبکار بود، دختری که همیشه میگفت که از نوشتن متنفرم و انگشتم ورم میکنه و درد میگیره، چطور بدون اینکه کسی ازش بخواد، صرفاً به خاطر درک و به خاطرسپاری بهتر مطالب، خودانگیخته دست به نوشتن میزنه!🤔
ممکنه بپرسین چیکار کردم که اینطوری شد. جواب اینه: اصلاً واسه اینکه نوشتن رو دوست داشته باشه، تلاشی نکردم. واقعاً به غیر از «محبت» و «همدلی» و «حمایت» (پایههای یه ارتباط سالم) کاری نکردم. وقتی از زیادی تکالیفش شکایت و آه و ناله میکرد، وقتی نسبت به نوشتن اظهار تنفر میکرد، وقتی می گفت اصلاً مدرسه چیه؟ من دیگه نمیرم مدرسه، خیلی دلم میخواست بگم:
❌ الان غر بزنی، مشقات نوشته میشه؟
❌ بچهی کلاس اول که نیستی؟
❌ اینکه همش دو صفحهست. یه جوری آه و ناله کردی، من فکر کردم ۵ صفحه تکلیف داری.😕
❌ مدرسه همینه دیگه، تکلیف هم داره.😤
❌ اوووو این که چیزی نیست! زمان ما اینقدر مشق میدادن. پس اگه جای ما بودی، چیکار میکردی؟
❌ این که کاری نداره ... سه قسمتش کن. بعد از هر قسمت به خودت استراحت بده.😌
❌ باز دوباره شروع نکن تو رو خخخدا 😩
❌ نمیشه که فقط به خاطر تو معلم تکلیف نده.😐
❌ وااای خستهم کردی. کی میخوای بزرگ بشی؟😩
❌ یعنی چه؟ مگه دلبخواهیه که مدرسه نری؟😑
با اینکه گفتن این جملهها خیلی «آسون» بود و «عادی» به نظر میرسید، اما در بیشتر مواقع هیچکدوم از اینها رو نمیگفتم، در عوض انتخاب کرده بودم کاری رو که اصلاً «عادی» نیست و برام «سخته» انجام بدم: یعنی از جایگاه اون به مسأله نگاه میکردم و «به سختی» سعی میکردم درکش کنم و به احساسات و آرزوهاش وصل شم:
✔️ اوه اوه! انگار خیییلی از دست معلمتون عصبانی هستی!😯
✔️ سه صفحه؟ چه خبره؟ مگه این خانوم معلم نمیدونه دخترم انگشتاش درد میگیره؟😉
✔️ فکر کنم خیییلی دلت میخواد یه روز باهم بریم حسسسابی خانوم معلمتون رو بزنیم؟😅🤪😜
✔️ فکرش رو بکن، چی میشد اگه معلمتون هر روز یادش میرفت بهتون تکلیف بده😍🤩
✔️ کاش آدم آزاد بود که هر چقدر از مشقاش رو که میتونه، بنویسه!
✔️ ای جان، بچهم انگشتش ورم کرده🥺. میخوای روش چسب بزنم که کمتر بهش فشار بیاد؟
✔️ دوست داری یه خورده دستهات رو ماساژ بدم؟
نمیدونم این جمله رو کجا خوندم، اما خیلی به نظر درست میاد:
«کسانی که همیشه دنبال راههای «آسون» هستن، در نهایت بیشتر دچار «سختی» و «دشواری» میشن!!»
#تربیت یه فرآیند نامحسوسه، ممنونم که «تربیت نامحسوس» رو دنبال و به دوستانتون معرفی میکنین 👇👇👇
ایتا:
eitaa.com/tarbiatenaamahsoos
تلگرام:
t.me/tarbiatenaamahsoos
اینستاگرام:
insta.com/tarbiat.e.naamahsoos
#همدلی
#چالشهای_مدرسه
#درس_و_مشق_بچه_ها
#مواجهه_با_شکایتهای_بچه_ها
#صبر
#مادرانه_های_من
👈 دیشب حوالی ساعت یازده رسیدیم خونه. در حالیکه هستی با خستگی کنار چمدون و بقیه وسایل، منتظر باز شدن در خونه بود، من مشغول وارسی گوشه و کنار کیفم واسه پیدا کردن کلید خونه بودم. اما هر چی گشتم، خبری از کلید نبود که نبود😩
گفتم: خیلی عجیبه... سابقه نداشته... آخه تو سفر که کلیدها رو از کیفم درنیاوردم!
هستی با کلافگی گفت: وااای با این همه خستگی حالا چیکار کنیم؟
در حالیکه پنجرهی راه پله رو باز میکردم، گفتم: بیا کنار پنجره رو این ساک بشین که گرمت نشه. نگران نباش... ما قبلاً هم پشت در موندیم... راهش رو بلدیم... حلش میکنیم😉
همون موقع همسرم که ماشین رو پارک کرده بود، در آسانسور رو باز کرد و گفت: شما هنوز نرفتین تو خونه؟
گفتم: تا الان سابقه نداشته، اما نمیدونم چرا دسته کلیدم تو کیفم نیست!
👈 در حالیکه خستگی از سر و صورتش میبارید، گفت: بشینین همینجا... الان میرم از خونهی خواهرم کلید یدک رو میارم.
گفتم: خدا خیرت بده که با این همه خستگی خم به ابرو نیاوردی.
رفت و یه دقیقهی بعد با دسته کلید خودم که از تو داشبورد پیداش کرده بود، برگشت😍
👈 همین سکانس ساده تو خیلی از خونهها و حتی گاهی تو خونهی ما خیلی متفاوت برگزار میشه:
❌ مادر با پیدا نکردن کلید، استرس میگیره و نمیتونه مدیریتش کنه و به هم میریزه.
🔺 بچه مضطرب میشه و غر میزنه.
🔺مادر جواب بچه رو با کلافگی و بیاحترامی میده.
🔺بچه نگرانی و استرس رو از رفتار مادر دریافت میکنه و اضطرابش بیشتر میشه. پیام «تو محترم نیستی» از رفتار مادر میگیره و بیتابی میکنه.
🔺مادر به بیتابی بچه با فریاد، واکنش نشون میده و اون رو متهم به درک نکردن شرایط میکنه.
🔺پدر با تندی با مادر برخورد میکنه و به جای حل مسأله دنبال مقصر میگرده و مادر رو سرزنش میکنه.
🔺مادر شروع میکنه به دفاع از خودش و انتقاد از بچهها که وقتی اونها هیچ همکاریای نمیکنن و همهی مسؤولیتها به عهدهی اونه، طبیعیه که گاهی هم اشتباه کنه و ...
...
خلاصه، مسألهای که میتونه با کمی مکث، خودآگاهی، صبوری، خویشتنداری، درک و همدلی حل بشه، تبدیل به یه جنجال بزرگ میشه و واسه تکتک افراد خانواده احساس بد بودن، بیکفایتی و ناامیدی میاره.
👈 حواسمون باشه نوع واکنش ما تو موقعیتهای چالشی و بحرانی زندگی و میزان صبوری، سعهی صدر و خویشتنداری ما خیلی زیاد، روی رشد تابآوری بچهها اثرگذاره. طبیعتاً اگه خودمون رو تربیت کنیم، اونها راه خودشون رو پیدا میکنن!
#تربیت یه فرآیند نامحسوسه، ممنونم که «تربیت نامحسوس» رو دنبال و به دوستانتون معرفی میکنین 👇👇👇
ایتا:
eitaa.com/tarbiatenaamahsoos
تلگرام:
t.me/tarbiatenaamahsoos
اینستاگرام:
insta.com/tarbiat.e.naamahsoos
#خودکنترلی
#خویشتن_داری
#تاب_آوری
#صبر
#مادرانه_های_من
👈 جمعه حدود دو ساعتی با همسر و دختر و پسرم دور هم نشستیم و این لایکوهای داخل بالشها رو که حسابی تخت شده بود، ریختیم بیرون و شاد کردیم و دوباره بالشها رو باهاش پر کردیم. حرف زدیم، خاطرهبازی کردیم، گفتیم، خندیدیم، به کار هم ایراد گرفتیم. همدیگه رو اصلاح کردیم. یه جاهایی زیرآبی رفتیم😉، زیرآبی رفتهها رو به راه راست هدایت کردیم 😁 غر زدیم، غر شنیدییییییم😅، خسته شدیم، همدیگه رو ماساژ دادیم،.... ولی بالاخره باهم تمومش کردیم.
👈 یکی از سنتهایی که قدیمها تو اغلب خانوادهها بود، انجام دادن کارهای خونه به صورت جمعی و با مشارکت بچهها بود: آفتاب دادن رختخوابها، ملافه کردن پتوها، رب پختن، درست کردن ترشی و خیارشور، سبزی پاک کردن، خرد کردن لوبیاسبز، گرفتن آب غوره و نارنج و... خیلی کارهای دیگه که الان یا دیگه تو خونه انجامش نمیدیم و آمادهش رو از بیرون تهیه میکنیم و یا خودمون تنهایی انجام میدیم و بچهها رو در اون دخالت نمیدیم. اما انجام این کارها داخل خونه چند تا فایده داره:
1️⃣ فرصتی برای دور هم جمع شدن افراد خانواده، برقراری ارتباط، ایجاد حس تعلق، مرور خاطرات قدیمی و گل گفتن و گل شنفتن فراهم میکنه😍
2️⃣ راهی برای سرگرم شدن بچهها و فاصله گرفتن اونها از گوشی🚪و تلویزیون 🖥️ و فضای مجازی و غوطهور شدن در دنیای واقعی ایجاد میکنه.
3️⃣ مانع رشد و پرورش مصرفگرایی، رفاهزدگی، خودخواهی و پرتوقعی در بچهها میشه.
4️⃣ باعث پرورش درک «فرآیند» در بچهها میشه. یعنی در جریان این فعالیتها بچهها متوجه میشن که بیشترِ چیزهایی که مصرف میکنیم، با یه «بشکن» یا «اجی مجی لا ترجی» ظاهر نمیشن😉، بلکه پشت هر خوراکی یا وسیلهای که ازش استفاده میکنیم، کلی زحمت و تلاش نهفتهست و تولید هر محصول نیازمند طی کردن یه فرآینده. درک «فرآیند» انتظارات بچهها رو تعدیل میکنه و باعث پرورش صبوری و پشتکار و تابآوری در اونها میشه.
نظر شما چیه؟ خودتون چقدر دنبال استفاده از وسایل حاضر و آمادهاین؟ چقدر تو انجام کارهای خونه بچهها رو به مشارکت میگیرین؟
@tarbiatenaamahsoos
#همکاری_درخانه
#درک_فرآیند
#صبر
#تاب_آوری