#اعتقادات
#صفات_خدا
✳️صفات خداوند در یک تقسیم بندی کلّی به دو قسم تقسیم میشوند:
1- صفات ثبوتیه،: مقصود آن دسته از صفاتی هستند که کمالی از کمالات خداوند را بیان کرده و جنبۀ ثبوتی و وجودی دارند و نبود آنها نوعی نقص برای خدا محسوب میشود. مانند: علم، قدرت، حیات و... از آنجا که این صفات با واقعیت ثبوتی و کمالی خود، مایۀ جمال و زیبایی موصوفاند «صفات جمالیه» نیز نامیده میشوند.
✅کسیکه میخواهد کمالی را به کسی بدهد خودش باید دارای ان باشد پس خداوند باید دارای جمیع کمالات باشد.
2- صفات سلبیه: آن دسته از صفاتی هستند که نقص و کاستی را از خدا نفی میکنند. صفات سلبیه مانند: غیر جاهل، غیر عاجز و....
🔴صفات خداوند در یک تقسیم کلّی دیگر دو قسم میشوند:
1- صفات ذاتی: آن دسته از صفاتی هستند که از ذات الهی انتزاع میشوند. این صفات را از آن جهت ذاتی مینامند که در انتزاع آنها نیاز به وجود موجودات دیگر نیست و ذات همواره متصف به آنهاست و این صفات نیز همواره با ذات الهی هستند. مثل حیات و علم و قدرت
2- صفات فعلی: آن دسته از صفات خدا هستند که از ارتباط ذات الهی با مخلوقات او، انتزاع میشوند و به عبارتی برای انتزاع آنها، ذات خدا به تنهایی کافی نیست بلکه باید مخلوقات هم وجود داشته باشند. مانند صفت «خالق» که از وابستگی وجودی مخلوقات به ذات الهی انتزاع میشوند و زمانی خدا به صفت خالقیت متصف میشود که هم خدا و هم مخلوقات و هم رابطۀ میان خدا و مخلوقات در نظر گرفته شود. در این صورت صفت خالقیّت را انتزاع کرده و میگوئیم خداوند خالق موجودات است. به این ترتیب اگر خدا را بدون وجود مخلوقات در نظر بگیریم متصف به خالق و رازق نمیشود.
@tareagheerfan👈
🌴در حديث قدسي آمده است كه مي فرمايد:« يابن آدم و حقك عَلَي انّي اُحِبُّك فَبحقي عليك احبني» اي فرزند آدم به حق تو بر من سوگند كه من تو را دوست دارم، پس تو را به حق من بر تو سوگند مي دهم مرا دوست بدار
🌷به پيامبرش حضرت عيسي بن مريم علی نبينا و آله وعليه السلام فرمود:« يا عيسي كم اطيل النظر؟ و احسن الطلب؟ و القوم لايرجعون؟»
اي عيسي تا كي چشم به راه باشم و پيگيري كنم و مردم به سوي من بازنگردند؟
( به نقل از رساله لقاءالله / بخش تازيانه ي سلوك/ ميرزا جوادآقا ملكي تبريزی
@tareagheerfan
#اعتقادات
#عدل
معنی عدل وارتباط بلایا با عدالت خدا.
الف. "موزون بودن و تعادل داشتن"، به این معنا باید در مجموعه جهان، شرایط معینى از حیث مقدار لازم هر جزء، کیفیت و نحوه ارتباط اجزاء با یکدیگر رعایت شود، تنها در این صورت است که آن مجموعه مى تواند باقى بماند و اثر مطلوب خود را بدهد و نقش خود را ایفا کند.نقطه مقابل عدل به این معنا، بى تناسبى است نه ظلم، این شاخه عدل از نظر کل و مجموع نظام عالم است.
ب. معناى دوم عدل، رعایت حقوق افراد و عطا کردن حق هر صاحب حق است. و ظلم عبارت است از پاى مال کردن حقوق و تجاوز و تصرف در حقوق دیگران.
ج. رعایت استحقاق ها در افاضه وجود و امتناع نکردن از افاضه: موجودات در نظام هستى از نظر قابلیتها و امکان فیضگیرى از مبدأ هستى با یکدیگر متفاوتند. هر موجودى در هر مرتبه اى که هست، از نظر قابلیت بهره مندی، استحقاق خاص خود را دارد. ذات اقدس حق که کمال مطلق و فیض دهنده على الاطلاق است، به هر موجودى آنچه را که براى او ممکن است از وجود و کمال وجود، اعطا مى کند.
د. معناى دیگر عدل، تساوى و نفى هرگونه تبعیض است. اگر مقصود این باشد که عدل ایجاب مى کند هیچ گونه استحقاقى رعایت نگردد و با همه چیز و همه کس به یک چشم نظر شود، این عدالت عین ظلم است. و اما اگر مقصود این باشد که عدالت؛ یعنى رعایت تساوى در زمینه استحقاق هاى متساوى، البته معناى درستى است. عدل چنین مساواتى را ایجاب مى کند و این مساوات از لوازم آن است.
✅اما این که چرا با این که این نظام بر اساس عدل است بعضی از انسانها گرفتار بلاها و مصیبتها می شوند؟
در جواب باید گفت: بلاها و مصایب اقسامى دارد: 1. بلاهایى که نتیجه عملکرد انسان است. مثل این که انسان با دست خودش باعث بدبختى خویش گردد، این نوع بلا را نباید به حساب خدا گذاشت. چنان که قرآن شریف نیز به این مطلب اشاره دارد که اگر ظلمى و فسادى در روى زمین است، نتیجه کار انسان ظالم و ستمگر است و نباید به خالق نسبت داد.
2. بلاهایى که بر اثر سهل انگارى بعضى، در زندگى دیگران به وجود مى آید. مانند این که به خاطر عدم رعایت مسائل بهداشتى پدر و مادر به علت اشتباه آنها فرزندى بیمار و معلول به دنیا مى آید، این قسم از بلا را نیز باید به حساب خود انسان گذاشت نه خالق.
چنان که قبلاً گفته شد نظام هستى، مجموعه اى از علتها و معالیل است و از هر علّتى، معلول مخصوص خود صادر مى شود، مثلاً: از علت معیوب، معلول معیوب و بیمار صادر مى شود.
همان طوری که از انسان، انسان و از حیوان، حیوان به وجود مى آید "گندم از گندم بروید، جو ز جو" با این حال خداوند به مقتضاى لطف و کرم بى انتهاى خود و از روى فضل و بخشش به چنین انسانى در آخرت عوض مى دهد و ناراحتى هاى او را جبران مىکند.
3. بلاهایى که براى از بین بردن آثار گناه است و این نه تنها با عدالت بارى تعالى منافات ندارد، بلکه مقتضاى رحمت و لطف او ست؛ زیرا در واقع کفاره گناهان است تا در آخرت بار گناه انسان سبکتر شود، گرچه گرفتار بلاها و مصایب زودگذر دنیا مى شود، ولى در عوض از عذاب اخروى در امان مى ماند.
4. بلاهایى که باعث توجه بیشتر مردم به خالق مى شود و یا افراد غافل، از غفلت و نسیان خود خارج مى شوند و به اشتباه گذشته خود پى مى برند. این قسم هم طبق رحمت و لطف پروردگار است.
5. بلا و گرفتارى در زندگى انسانها باعث پیشرفت و تکامل انسانها در زمینه هاى مختلف مى شود. اگر انسان در حال حاضر و وضعیت کنونى به پیشرفت هایى نایل شده به خاطر وجود همین مشکلات بوده است.
6. بلاهایى که براى امتحان و آزمایش افراد و یا بالا رفتن درجه اولیا و دوستان خداست و طبق فرمایش قرآن کریم، سنتى است که قابل تغییر و تبدیل نیست و همیشه براى امتها وجود داشته است. قرآن مى فرماید: "ما شما را با ترس و گرسنگى، نقص در اموال و جانها و ثمرات، آزمایش و امتحان مى کنیم و (به پیامبر دستور مى دهد که) به صابرین بشارت بده".
در یک نگاه ظاهری اگر ما فقط فردی را که در کودکی پدر یا مادر یا هر دو را از دست می دهد در نظر بگیریم، زندگی او اگرچه در برهه ای از زمان بسیار سخت و همراه با مشکلات است، اما علاوه بر دریافت پاداش، در اثر همین مشکلات، ساخته خواهند شد و به شخصیتی تأثیر گذار تبدیل می شوند. پیامبر گرامی اسلام از کسانی است که قبل از تولد پدر خود و بعد از تولد در خردسالی مادر خود را از دست داد، اما با همه سختی ها و محرومیت ها مبارزه کرد و به درجه ای رسید که جامعه بشری مدیون اوست. در تاریخ کم نیستند افراد یتیم و بی سرپرستی که در کودکی پدر یا مادر یا هر دو را از دست دادند ولی کوران حوادث و مشکلات آنان را به رهبرانی بزرگ تبدیل ساخت. امام خمینی معمار کبیر انقلاب اسلامی از این افراد است.
@tareagheerfan
Mehdi Rasouli - Bayad Raft [SevilMusic].mp3
15.98M
مداحی زیبای حاج مهدی رسولی
چه کعبه رفته ها که حاجیم نمیشنو
چه کربلا نرفته ها که کربلائین
@tareagheerfan
هدایت شده از طریق عرفان
آیت اللہ بہجت رحمة الله علیه:
فردای قیامت کہ هیچ چیز از انسان نمیخرند اشک بر سیدالشہدا(علیه السلام) را مثل دانہ دری برایش نقد میکنند.
🆔 @tareagheerfan
#اعتقادات
#معاد
💠اثبات امکان پذیر بودن معاد
معاد از عود به معنای بازگشت گرفته میشود.
برای اثبات معاد ابتدا باید حقیقت و شخصیت انسان تفکیک شود. حقیقت انسان به روح اوست. برای اثبات این مطلب مثالی میزنیم ٬وقتی کسی دستش قطع میشود نمیتوان گفت که این دیگر انسان نیست بلکه انسانیت اوباقی است.
بعد از اثبات خداوند ما عقلا میتوانیم معاد را اثبات کنیم.
یکی از دلایل معاد٬عدالت است. کسانیکه دردنیا ظلم کردند یا گناه کردند یا مثلا شخصی مثل صدام که هزاران انسان را کشت آیا با یکبار اعدام او عدالت اجرا میگردد؟واضح است که نه. پس باید مکان و زمان دیگری باشد که قابلیت اجرای عدالت را داشته باشد وعادلانه مجازات شود.
دلیل دوم:حکمت خداست. خداوند حکیم است یعنی کار بیهوده انجام نمیدهد. با عقل تضاد دارد که خداوند عالم وجود رابیافریند و به انسان امرو نهی کند و او را از گناه باز دارد ولی با مرگانسان همه چیز تمام شود و این امرو نهی بیهوده بوده باشد که دراین صورت خلقت انسان کار بیهوده ای میشود و خداهم کار بیهوده انجام نمیدهد.
🔴دلایل نقلی هم بر وجود معاد هست در قرآن به وفور به مسئله معاد اشاره شده و خدای متعال برای امکان پذیر بودن معاد مثال هایی زده مثل داستان گاو بنی اسراییل٬داستان حضرت عزیر علیه السلام٬زنده کردن هزاران نفر از بنی اسراییل و...
✅آیا قیامت در همین دنیاست یا عالمی دیگر?
اگر ما معاد را جسمانی بدانیم بایستی یک قیامت مادی هم تصور شود پس به نظر میرسد که همین فضای دنیا متحول شود(یوم تبدل الارض غیر الارض_روزی که زمین به زمین دیگری تبدیل میشود).
@tareagheerfan
هدایت شده از طریق عرفان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
امام صادق علیه السلام :
گریه کننده جدَّم از جاى خود برنمى خیزد مگر اینکه مانند روزى که از مادر متولد شده از گناهان پاک است.
🆔 @tareagheerfan
#اعتقادات
#معاد
✳️ جسمانی یا روحانی بودن معاد
🔴در بحث قبل اثبات کردیم که براساس عدالت وحکمت خدا حتما باید معاد اتفاق بیفته حال یکی از سوالاتی که در بحث معاد مطرح است این است که آیا معاد تتها جنبه روحانی دارد و یا جسم و بدن انسان نیز در جهان دیگر باز میگرددو انسان باهمین روح و جسمی که در دنیا دارد تنها در سطحی بالاتر به زندگی جدید ادامه میدهد؟
🔴درروز قیامت هم جسم و هم روح برانگیخته میشوند چون هر کدام ازاینها در دنیا به تنهایی توانایی انجام عمل خوب یا بد ندارند.
ثانیا عدالت ایجاب میکنه که خدا همین روح و جسمی را عذاب کند یا پاداش دهد که با آن دردنیا گناه کرده یا عمل خیر انجام داده است. و بدنی هم که درمعاد برانگیخته میشود همان بدنی هست که دفن شده درقرآن هم به معاد جسمانی اشاره شده مثلا در سوره یاسین میخونیم که :و شما در قیامت از قبرها خارج می شوید.و چیزی که در قبر هست جسم ماهست که این ایه نشان از معاد جسمانی دارد.در داستان حضرت ابراهیم و سوالشون در مورد معاد هم اشاره به زنده شدن انسان وبرانگیخته شدن همان جسم هست. حال اگر بگوییم که پس چطور کسانی که وارد بهشت میشوند جوان میشوند این به این معنا نیست که یک بدن جدید اورده میشود بلکه همان بدن را خداوند جوان میکند.
اما درمورد مکان قیامت باید گفت چون معاد جسمانی هست پس باید قیامت در یک مکان ماده اتفاق بیفتد در قران کریم میخوانیم که یوم تبدل الارض غیر الارض روزی که زمین به زمین دیگری تبدیل میشوند لذا فرموده اند قیامت در همین دنیا اتفاق میفتد ولی دنیا به این صورت نیست و تغییراتی متناسب قیامت پیدا میکند.
@tareagheerfan
هدایت شده از طریق عرفان
آیت الله العظمےقاضی(رحمه الله): شب جمعه صدمرتبه و عصر جمعه صد مرتبه قرائت سوره قدر را از دست مده
@tareagheerfan
🌼💠🌼💠🌼💠
💠🌼💠
🌼
💠
امام علی (علیه السلام):
«ألا فَمَن ثَبَتَ مِنهُم عَلَی دینِهِ وَ لَم یَقسُ قَلبُهُ لِطولِ أمَدِ غَیبَةِ إمامِهِ فَهو مَعی فی دَرَجَتی یَومَ القیامَة»
«بدانید آنان که در زمان غیبت حجت خدا در دین خود ثابت مانده و به خاطر طول مدت غیبت منکرش نشوند، روز قیامت با من هم درجه خواهند بود.»
📕(بحارالانوار ج51 ص109)
🌼
💠
🌼💠🌼
💠🌼💠🌼💠🌼
#اعتقادات
#واسطه_فیض
✅واسطه فیض:
این مطلب اثبات شده است که برای کسب فیض باید سنخیت بین دو طرف باشد.
واسطه فیض باید دارای دو جنبه الهی و بشری باشد. ما اگر بخواهیم با کسی صحبت کنیم که زبانش مثلا انگلیسی است و حرف ما را متوجه نمیشود و ما هم حرف او را متوجه نمیشویم پس باید واسطه ای بین ما باشد که با هر دو سنخیت داشته باشد و صحبت ها را ترجمه کند.
🔴نمیتوان برق را مستقیما از نیروگاه به ساختمان وصل کرد باید یک ترانس واسطه باشد که قابلیت انتقال برق از نیروگاه به ساختمان را داشته باشد.
خدای متعال که منبع خیر است,غنی مطلق است علم مطلق است ولی ما فقر مطلق و جهل مطلق هستیم. جهل مطلق کجا میتواند با علم مطلق ارتباط برقرار کند;باید واسطه ای باشد که هم جنبه ای از ما داشته باشد هم جنبه ای از او.
در آیه آخر سوره کهف میخوانیم قل انما انا(بشر مثلکم)(یوحی الی) انما الهکم.......
یعنی ای پیغمبر بگو من بشری هستم مثل شما که بر من وحی میشود. یعنی با هر دو سنخیت دارد. دستی در دست خدا و دستی در دست مخلوق دارد. لذا اولین کسی که خدا خلق میکند باید کسی باشد که خدا از علمش از قدرتش از غنایش و.... در وجود او نهاده باشد.
دین ما میگوید صادر اول(اولین چیزی که خلق شد)حقیقتی است به نام حقیقت محمدیه (چهارده معصوم )صلی الله علیهم اجمعین که روح القدس و موسی و عیسی و.... همه جلوه ای از او هستند و او جلوه ای از صفات خداست.
و بواسطه او آفریده شده اند. اگر مرده زنده میکنند اگر رزق میخورند اگر سخن میگویند همه بواسطه صادر اول است.
صادر اول خلقِ خالق نماست مظهر صفات خداست ولی خدا نیست و همه از او کسب فیض میکنند. این صادر اول بیشترین سنخیت و تشابه را با خدا دارد و این جزو مسلمات همه ادیان است. به همین خاطر بعضی به اشتباه افتادند و امیرالمومنین را خدا میدانستند. وفرقه علی اللهی درست شد.
صادر اول یا واسطه فیض یا واسطه در خلقت دیگر موجودات را همه ادیان قبول دارند ولی سر مصداق آن اختلاف دارند.
صادر اول علمش علم خدا صفاتش صفات خدا قدرتش قدرت خداست ولی همه اینها را خدا به او داده.
@tareagheerfan
طریق عرفان
#اعتقادات #واسطه_فیض ✅واسطه فیض: این مطلب اثبات شده است که برای کسب فیض باید سنخیت بین دو طرف باشد.
سلام دوستان
بحث واسطه فیض رو حتما با دقت بخونید خیلی مهمه🌷
هدایت شده از طریق عرفان
در روز جمعہ صد نفحہ یا صد رحمت نازل مے شود. نود و نہ تاے آن براے کسے است کہ سوره قدر را در عصر جمعہ یکصد باربخواند و براے او همچنین نصیبے درآن یک رحمت دیگر هم هست.
📚میرزا جواد اقا ملکی
@tareagheerfan
#اعتقادات
#نبوت_عامه
در نبوت عامه بحث سر این هست که اصلاً آیا به پیامبری نیاز داریم یا نه?در مورد خود بحث نبوت صحبت میشود.
در نبوت خاصه در مورد یک پیامبر خاص مثلا حضرت عیسی یا موسی یا.... صحبت میشود.
✅ دلایل ارسال انبیا
مى توان دلایل نیاز به انبیا را این گونه بر شمرد:
1- هدفدار بودن هستى
در جهان بینى الهى، هستى هدفدار است و انسان جزیى از هستى است و هستى براى او آفریده شده و در اختیارش قرار گرفته است. بنابراین او نمى تواند یله و رها باشد.
به عبارتى دیگر: نمى توان پذیرفت كه تمام هستى هدف دارد، ولى انسان كه هستى براى او آفریده شده، بى هدف است.
فرض كنید تمامى امكانات براى راه اندازى مدرسه اى فراهم شده است؛ مدرسه اى با تجهیزات كامل از جمله كلاس، آزمایشگاه، كتابخانه، امكانات آموزشى و كمك آموزشى و ... كه دانش آموزان نیز در كلاس حاضرند، امّا معلّمى در كار نیست و یا اتاق عملى را تصور بفرمایید، كاملا مجهّز، بیمار نیز آماده، ولى دكتر جراحى در میان نیست، معناى این كار چیست؟ یعنى هیچ؛ یعنى كارى بیهوده و عبث.
2- حركت هستى
خداوندى كه حركت هستى را بدون ابهام و تردید قرارداد، بر مبنا و مقتضاى عدل خود، انسان را متحیّر رها نمى كند.
علاّمه طباطبایى (ره) مى فرمایند: كلّ هستى یك حركت بدون شك دارد، بدین معنا كه تمامىِ موجودات در راه رشد خود شك و تردیدى ندارند، اشتباه نمى كنند و در نهایت به رشد و كمال مى رسند. در این صورت آیا صحیح و قابل قبول است كه انسان گیج و متحیر باشد؟
بى شك، انسان نیز باید یك راه بدون تزلزل در پیش رو داشته باشد كه با پیمودن آن به كمال برسد و لازم است این راه را خداى حكیم و عادل - همانگونه كه در اختیار تمامى موجودات قرار داده است - در اختیار انسان نیز قرار دهد و او را از سر در گمى نجات دهد، ولى تفاوتى كه انسان با سایر موجودات دارد این است كه انسان مى تواند این راه رشد و كمال را بپیماید و مى تواند رها كند.
✳️3- لطف خداوند
بر مبناى قاعده لطف، بر خداوند لازم است بندگان را هدایت كند و راه سعادت را به آنها نشان دهد و نزول كتابهاى آسمانى و فرستادن پیامبران، لطفى است كه از سوى خداوند شامل حال بندگان مى شود. چنانكه در قرآن مى فرماید: «انّ علینا للهدى»هدایت مردم بر عهده ماست. خداوندى كه مى داند در مسیر حركت انسان، انواع راههاى منحرف وجود دارد و شیطانها كمین كرده اند و هوسها و غرائز، هر انسانى را به سمت و سویى مى كشانند و او را از راه راست منحرف مى سازند، آیا ممكن است او را بدون راهنما رها كند؟
آیا رهاكردن انسانى كه راه را نمى داند، از خداوند رحمان و رحیمى كه این همه به بندگان خود لطف دارد، شایسته است؟
بدیهى است كه اگر خداى متعال پیامبرى نفرستد، انسان راه و مسیر و هدف را گم مى كند.
به عبارتى دیگر اگر خداوند پیامبرانى را براى راهنمایى انسانها نفرستاده بود، آنان مى توانستند مدّعى شوند كه خدایا! ما براى آمدن به سوى تو، نه نقشه اى داشتیم و نه راهنمایى. مسیر هم طولانى و پر مشقّت بود. دشمنان نیز فراوان و از درون و برون در كمین ما نشسته بودند، خدایا! چگونه مى توانستیم به سوى تو بیاییم و در راه تو قدم برداریم؟
4- جهل انسان
یكى دیگر از دلایل نیاز به انبیا جهل انسان است.
انسان جاهل است و جاهل نیاز به معلّم و راهنما دارد.
بدون تردید اطلاع و آگاهى انسان از خود و جهان آفرینش بسیار اندك و مجهولات او بى شمار است. بشر به معلم نیاز دارد تا از مجهولات خود بكاهد و بر معلوماتش بیافزاید.
ممكن است مطرح شود كه خود انسان به مرور زمان مطالب را مى فهمد و به راهنما و پیامبر نیازى ندارد، در پاسخ باید گفت: هر چند انسان به مرور زمان چیزهاى اندكى را مى فهمد، امّا این كافى نیست؛ دقت در آیه ذیل حقیقت ارزنده اى را براى ما روشن مى سازد:
خداوند مى فرماید: «و یعلّمكم مالم تكونوا تعلمون»چیزهایى را كه نمى توانستید بفهمید و درك كنید خداوند به شما مى آموزد. این آیه نمى فرماید: چیزهایى را كه نمى دانستید به شما مى آموزد؛ بلكه به این نكته عنایت دارد كه چیزهایى وجود دارد كه شما نمى توانید بفهمید و درك كنید!
راستى چگونه با علم و فكر بشر مى توان به حوادث عالم برزخ و قیامت پى برد، آیا این، جز از راه انبیا ممكن است؟
@tareagheerfan
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام دوستان🌷
شما عزیزان میتوانید برای دسترسی به مطالب اعتقادی_ #اعتقادات رو جستجو کنید.
✳️ بعد از پایان هر بحث میتوانید انتقادات_ پیشنهادات و سوالات خودتون در اون مورد رو برای آیدی زیر ارسال کنید.👇
@mahdizolfaghary1371
💠انتشار مباحث اعتقادی فقط با لینک کانال مجاز است
هدایت شده از طریق عرفان
ازکسانی که به صحنه عاشورا از منظر عرفان نظر کرده است، "عمان سامانی" ( ۱۳۲۲ ه.ق) است. عمان در نگاه عرفانی خود به واقعه جانسوز کربلا، از تجلی حضرت حق در هستی و ظهور عشق و عرضه آن بر موجودات و پذیرش آن از سوی انسان و بهدنبال آن صفبندی سعادتمندان و شقاوتپیشگان در طول تاریخ انسان، تصویری منسجم و یکپارچه میپردازد. او عاشورا را میدانی میداند که سالکان در آن سلوک میکنند تا به مراد و مقصود خود برسند، در این میدان امام حسین(علیه السلام)، قطب عرفان و مرشد سالکان است و اصحاب او مریدان و رهپویان وصالند. از نظر عمان سامانی مسیر مدینه تا کربلا هفت شهر عشق است که امام و همراهانش باید وادیهای طریقت را یکی پس از دیگری پشت سر بگذارند تا به سیمرغ عشق دست یابند.
این اصل که زیر بنای جهان بینی عرفانی است، خود مبتنی بر حدیث قدسی معروفی است که بر طبق آن خداوند بزرگ، در پاسخ به سئوال حضرت داود(علیه السلام) از علت و انگیزه آفرینش، چنین میفرماید: "کنت کنزا مخفیا فاحببت ان اعرف، فخلقت الخلق لکلی اعرف."
عمان بخش نخست مثنوی خود را با استناد به این حدیث آغاز میکند و تجلی حضرت حق در هستی و طلوع عشق ربانی با آشکار شدن جمال بیمثال خداوندی در آئینه ماسوا را در تصویری شاعرانه در قالب ۲۲ بیت میپردازد، که پارهای از آن بدین قرار است:
"لاجرم آن شاهد بالا و پست/ با کمال دلربایی در الست/ جلوهاش گرمی بازاری نداشت/ یوسف حسنش خریداری نداشت/ غمزهاش را قابل تیری نبود/ لایق پیکانش نخجیری نبود" در نگاه عمان شاه شهیدان حسین بن علی(علیه السلام) کاملترین انسان در معرکه عشق و عاشقی است و اوست که درمیان فرزندان آدم، ساغر عشق را به طور کامل نوشیده و دعوت حضرت ساقی را بدون ذرهای کاستی لبیک گفته است.
عمان سامانی به وحدت امام با حق، اشارات زیادی کرده و امام را انسان به حق پیوسته و از همهچیز رسته میداند و این وحدت را حاصل اخلاص و عبادت آن حضرت میداند. از دیدگاه عمان سامانی، مرتبه امام حسین(علیه السلام) در عرفان، به اندازهای است که میتواند با جبرییل به گفتگو نشیند و در یکی از همین گفتگوهاست که به وحدت امام با حق اشاره شده است.
"جبرییل آمد کهای سلطان عشق /یکهتاز عرصه میدان عشق/ دارم از حق بر توای فرخ امام /هم سلام و هم تحیت هم پیام" از نظر عمان سامانی، شهادت امامحسین(علیه السلام)، معلول نازی بود که معشوق کرد و عاشق را طلبید و بهترین راه برای پاسخگویی به ناز او، جز شهادت چیز دیگری نمیتوانست باشد زیرا عاشقان تنها چیزی که برایشان مهم است، رضایت و خشنودی معشوق است نه خواست خودشان.
از دیدگاه عمان سامانی، هریک از اصحاب عاشورا در مرتبهای از سلوک قرار داشتند و به فراخور نیازشان از چشمهسار معرفت امام، سیراب میشدند و اما به فراخور هر یک اسراری فاش میکرد.
از نظر او صحنه عاشورا هر چند در ظاهر، نبرد بین دو گروه به رهبری امام حسین(علیه السلام) و یزید بن معاویه بود اما در باطن، واقعیت چیز دیگری را نشان می دهدو آن نبرد و مبارزه بین عاقلان مصلحتنگر و عاشقان سوختهجان است.
@tareagheerfan
💠 آفریدگارا
جانم را بسوز و گداز بدار و زبانم را بہ راز و نیاز
آفریدگارا
🔷مرا بہ سجده هاے طولانی مدد فرما و شب زنده داریم ده ڪہ نوای سحر دلسوختگان از نغمہ های مرغان بهشتی گیراتر است
🖊علامه حسن زاده آملی
هدایت شده از طریق عرفان
توجه.توجه🍀🍀🍀🍀توجه.توجه
دستور بسیار مهم توبه که مورد تأکید بزرگان از عرفان مانند علامه قاضی.علامه طهرانی.ایت الله شوشتری و ایت الله کمیلی وبسیاری دیگر از بزرگان عرفان بوده.مخصوص یکشنبه ها خصوصا شأن ورودش یکشنبه ماه ذی قعده بوده است.
🔹 مرحوم سید بن طاووس در کتاب اقبال، غسل و نمازی را ذکر نموده که در میان اساتید اخلاق به «غسل و نماز توبه» معروف شد، که مناسب است هر کس در آغاز منزلی از منازل سلوک و یا ایام خاص -مثل آغاز ورود به ماه رجب و یا شعبان و ماه رمضان- این نحو توبه را انجام دهد. در اربعین موسوی نیز بهتر است در همه یکشنبه های ماه ذی القعده غسل و نماز توبه انجام شود.
🔹اما دلیل این توجه ویژه چیست؟ متن کامل روایت را نقل میکنیم:
👈 «رسول خدا(ص) در یكشنبه ماه ذی القعده میان مردم آمد و فرمود: ای مردم، كدامیك از شما میخواهد توبه كند؟
عرض كردیم: همه میخواهیم توبه كنیم.
فرمود: غسل كنید و وضو بگیرید و چهار ركعت نماز - در هر ركعت یک بار «فاتحة الكتاب»، سه بار «قل هو الله أحد» و هر كدام از دو سوره «معوّذتین» (سوره های ناس و فلق) را یک بار - بخوانید، سپس هفتاد بار استغفار كنید و آن را به «لا حَوْلَ وَ لا قُوَّةَ إلّا بِاللهِ الْعَلِیِّ الْعَظِیم» ختم كنید، آن گاه دستها را بالا آورید و بگویید:
«یا عَزِیزُ یَا غَفَّارُ، اِغْفِرْ لِی ذُنُوبِی وَ ذُنُوبَ جَمِیعِ الْمُؤْمِنِینَ وَ الْمُؤْمِناتِ، فَإِنَّهُ لا یَغْفِرُ الذُّنُوبَ إِلاّ أَنْتَ.»
سپس فرمود: هر بنده ای از امت من این عمل را انجام دهد، از آسمان به او ندا میشود: «ای بنده خدا، عمل خود را از نو آغاز كن؛ زیرا توبه تو پذیرفته و گناه تو آمرزیده شد.» و فرشته ای از زیر عرش به او خطاب میكند: «ای بنده، خجسته باد بر تو و خاندان و فرزندان تو!» و فرشته ای دیگر ندا میكند: «ای بنده، دشمنان تو در روز قیامت از تو راضی خواهند گردید.» و فرشته ای دیگر ندا میكند: «ای بنده، تو مؤمن از دنیا میروی و دین تو از تو گرفته نمیشود و قبر تو گشوده و نورانی میشود.» و فرشته ای دیگر ندا میكند: «ای بنده، پدر و مادر تو از تو راضی خواهند گردید، اگر چه از تو ناخشنود باشند و پدر و مادر و فرزندان تو آمرزیده شدند و روزی تو در دنیا و آخرت گسترده و فراوان خواهد بود.» و جبرئیل ندا میكند: «من همراه با فرشته مرگ می آیم و به او سفارش میكنم كه با تو به نرمی رفتار كند و اثر مرگ حتی خراشی در تو ایجاد نخواهد كرد، و فقط روح تو به آرامی از بدنت خارج خواهد شد.»
عرض كردیم: ای رسول خدا، اگر بنده ای این عمل را در غیر این ماه انجام دهد، چه اثری خواهد داشت؟ فرمود: «همانند آنچه توصیف كردم برای او خواهد بود و این سخنان را جبرئیل آن گاه كه خداوند مرا به آسمان [معراج] برد، به من آموخت.»
#اعتقادات
#نشانه_های_پیامبران
پیامبر باید چند نشانه داشته باشد
✳️معجزاتی که به تواتر رسیده باشد مثل شق القمر پیامبر اسلام
✅خوشنام بودن پیامبر قبل از ظهورش
🔷بشارت پیامبران قبلی بر آمدنش(در انجیل میخوانیم که بعد از من پاریکلیتوس( یعنی احمد )خواهد آمد).
💠راه دیگر برای شناخت پیامبر مفاد دین اوست. ممکن است محتوای دینی که آن پیامبر معرفی میکند عقلی نباشد و خنده دار باشد که این نشان میدهد ان شخص پیامبر نیست.
🔴جامعیت كمال و تكمیل
شكی نیست كه پیامبران كاملترین مردمان زمانه ی خود می باشند، زیرا اگر شخص كاملتری از آنان وجود داشته باشد، حكمت خداوند اقتضا دارد كه شخص كاملتر را به پیامبری برگزیند. پس اگر شخصی ادعای نبوت كرد و با نظر در احوال او روشن گشت كه اولاً، قوای نظری و عملی او در اوج كمال است(یعنی به حقایق امور، به صورت خطاناپذیر آگاهی دارد و نیز دارای ملكه اعمال نیك و اخلاق پسندیده است)؛ ثانیاً، با تعالیم خویش ناقصان را به كمال شایسته آنها می رساند، چنین شخصی قطعاً دارای سفارت الهی و مقام نبوت است.
@tareagheerfan
هدایت شده از طریق عرفان
4_5778463160545575413.mp3
11.09M
قمربنی هاشم علیه السلام کانال تجلی توحید تام.
ماجرای فتح باب علامه قاضی.
کلیپ بسیار زیبا از استاد انصاریان
تکراری ولی مؤثر
@tareagheerfan
هدایت شده از طریق عرفان
توبه شبلی @tareagheerfan.mp3
4.05M
داستان عجیب توبه شِبلی در روز عاشورا
سخنران:حجت الاسلام والمسلمین حسینی
#نشر_حد_اکثری
🆔 @tareagheerfan
طریق عرفان
داستان عجیب توبه شِبلی در روز عاشورا سخنران:حجت الاسلام والمسلمین حسینی #نشر_حد_اکثری 🆔 @tareagheerf
ای بسا آلوه دامن کز تجلی های عشق
از درونش سر زند خورشید تابان بی خبر