eitaa logo
طریقه مقربین
511 دنبال‌کننده
33 عکس
48 ویدیو
16 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
مقاله ی انصاریه فائده : در مشهد مقدّس، در منزل علاّمه (رضوان‌الله‌سبحانه‌وتعالی عليه) صحبت سيد ابوالفضل برقعی ـ که ضدّ ولايت اهل بيت بود ـ شد؛ حضرت علاّمه (رضوان‌الله‌سبحانه‌وتعالي‌عليه) فرمودند : «شخص بدجنسي است». طریقه مقربین
مقاله ی انصاریه فائده : از حضرت استاد بزرگوار، حضرت آية الله شيخ مجتبي لنکراني (رضوان‌الله‌سبحانه‌وتعالي‌عليه) شنيدم که می فرمودند : در تابستانی نزد آقای ميلاني بودم، آقای علاّمه طباطبائي هم بودند. به آقای ميلاني گفتم : خطّ شما زيباتر است يا خطّ آقای خوئي؟ آقای علاّمه گفت : «من به آقای خوئي خطّ ياد دادم». اين ناچيز گويد : روزی خدمت علاّمه طباطبائي (رضوان‌الله‌سبحانه‌وتعالي‌عليه) بودم ، سؤالاتم که تمام شد به ايشان عرض کردم : آقای خوئي خطّ را از چه کسي ياد گرفته اند؟ فرمودند : «ما يک ماه رمضاني در نجف به طلبه‌ها خطّ نسخ و نستعليق را ياد می داديم [و در حالی که با انگشت سبّابه‌شان به سمت جلو و نزديک اشاره مي‌کردند فرمودند :] آقای خوئي هم اينجا مي‌نشست». طریقه مقربین
مقاله ی انصاریه فائده : حضرت آية الله بهجت (رضوان‌الله‌سبحانه‌وتعالي‌عليه) ـ که در علم و عمل کامل بودند ـ روزی در مجلس درس رو به اين ناچيز کرده و فرمودند : «آقاي طباطبائی فقه‌اش از حکمتش بيشتر بود ، زهدش مانع فتوي دادن بود ، و تعدّد اساتيدش در نجف، در فقه و اصول بود، نه در حکمت». با اينکه حضرت آية الله بهجت بعضی از کسانی را که حدود چهل سال رساله عمليه نوشته بودند و مرجع بودند، اصل اجتهادشان را قبول نداشت و آن‌ها را مجتهد نمی دانست ، ولی نسبت به علاّمه می فرمودند : «آقاي طباطبائي در جامعيت اگر بي‌نظير نبود، کم‌نظير بود؛ چون فقه داشت، اصول داشت، حکمت داشت، نجوم داشت، ماشاء الله چه استادهائي !» اين ناچيز گويد : در تفسير شريف «الميزان» حضرت علاّمه هر اشکالي از طرف کفّار و مادّيين و زنادقه به اديان الهي و به دين مبين اسلام وارد شده ، با استدلال عقليِ صحيح ردّ کرده‌اند. و در هرجا اشکالي از طرف فِرق اسلام به مذهب حقّة اثناعشريه وارد کرده‌اند بدون هيچگونه تعصّب، ردّ کرده‌اند. و در کتاب «عقائد و دستورهاي ديني» و همچنين در کتاب «شيعه در اسلام» چه وصفي از پيغمبر اکرم و آل طيّبين او کرده و تاريخ زندگيشان را به نحوي آورده که اين ناچيز بالاتر از او نديده‌ام ! امّا در زمان ما، بعضي از آقايان که عنوان روضه‌خواني داشتند و مي‌بايست همان کار شريف را ادامه دهند، خود را مسمّي به «آية الله» نموده و روي منابر برمي‌جهند و در هر علمي نظر می دهند و ساده‌ لوحانی را که مايه علمي ندارند فريب داده ، در مشهدمقدّس و غير مشهدمقدّس ، و صحبت‌هائی نموده ، و علاّمه طباطبائي را نزد جهّال به بدی نام برده‌اند. مريدان اين نوع منبری ها مثل خوارجي بوده‌اند که به حضرت اميرالمؤمنين جاهلانه و ندانسته سبّ و لعن می کردند ؛ نعوذ بالله من شرور الشياطين و من شرور أنفسنا. مرحوم استاد بزرگوار، محمّدتقي اديب نيشابوري (رضوان‌الله‌سبحانه‌وتعالي‌عليه) قبل از سال هزار و سيصد و پنجاه و پنج شمسی که در درسش شرکت می کردم متعرّض اين آيه شريفه شدند ﴿و الشجرة الملعونة في القرآن﴾ و فرمودند : «پيغمبر اکرم خواب ديدند که بوزينه‌ها بعد از او روی منبرش مي‌روند ، و تفسير شده به بني اميّه». بعد مرحوم اديب نيشابوری فرمودند : «الآن هم بوزينه‌ها روی منبر مي‌روند». (شِقشِقةٌ هدرَتْ ثمّ قَرَّت) طریقه مقربین
مقاله ی انصاریه فائده : حضرت علاّمه وجود شريفشان را وقف خداوند (سبحانه‌وتعالي) کرده بودند. لذا با تمام وسعشان به اندازه‌ای که شرع اجازه می داد و با حالت شريفه تقيّه ـ که دين خدا بر آن مبتني است، دين اماميّه بر آن مبتني است، ﴿إلاّ أَن تَتَّقوا مِنهُم تُقاةً﴾ و «التقيّةُ ديني و دين آبائي» ـ از دين و مذهب دفاع می کردند. ولی حضرتشان و بقيه علماء، محاط بودند به کفّار و بی دين‌ها و دنياطلبان و جهّال؛ لذا مي‌بينيم چه طور نسبت‌های ناروا به اين‌ها می دهند. حضرت علاّمه در «الميزان» هرجا از ناحيه زنادقه و کفّار، به دين مبين اسلام إشکالی شده باشد ، يا اهل کتاب ايرادی کرده باشند، دفاع از دين مبين اسلام نموده. هرجا که صاحبان مذاهب و فِرق غيراثناعشريه، بر اين مذهب حقّ اثناعشری ايرادی کرده‌اند ، با اينکه بسيار متصلّب در مذهب بود، از راه عقل و استدلال عقلی و از راه شرع، از اين مذهب دفاع فرموده، حقّانيت اين مذهب و مباني اين مذهب را روشن و آشکار فرموده. و از علماء اين مذهب نيز دفاع مي‌فرمودند؛ اين ناچيز از حضرت علاّمه شنيدم که : «چه وضعي شده است ! منبری رفته بالای منبر، اسم آقای بروجردی را بُرده، مي‌گويد : حيفم مي‌آيد رضوان الله تعالي عليه بگويم !». حضرت علاّمه ديندار بودند. و دشمن بی دينان و بدعت‌ گذاران در دين بودند. حشره الله مع أجداده الطاهرين بحقّ محمّد و آله الطيّبين الطاهرين المعصومين المقرّبين. طریقه مقربین
مقاله ی انصاریه فائده : روزی خواستم دست آقای علاّمه را ـ که مصافحه می کردند ـ ببوسم ؛ دست مبارکشان را کشيدند و فرمودند : «به جدّم خوشم نمياد».   فائده :  از حضرت علاّمه شنيدم که به اين ناچيز مي‌فرمودند : «ما غير از شريعت، چيزي نداريم». و می فرمودند : «در طريقت استادهائی که ما ديديم، به اوضاع شريعت معتقدند و جزئيات و کلّيات را عموماً از شريعت می گيرند ، و «طريقت» همان عمل به شريعت است کلّيّةً و جزئيّةً».   فائده : روزی بعدازظهر پشت سر حضرت علاّمه (رضوان‌الله‌سبحانه‌وتعالي‌عليه) می‌رفتم و ايشان به منزل تشريف می‌بردند. نزديک منزلشان، يکی از آقايان روحانيون محترم خدمت ايشان آمد و عرض کرد : چطور است اگر ما داستان‌های انبياء را که در «الميزان» آورده‌ايد، به صورت يک کتاب جداگانه و مستقل بنويسيم؟ ايشان فرمودند : «خوب است». سپس او عرض کرد : من عازم سوريه هستم، به زيارت حضرت زينب (سلام الله عليها) می‌روم؛ نصيحتی بفرماييد. حضرت علاّمه (رضوان‌الله‌ سبحانه‌وتعالي‌عليه) فرمودند : «قدرِ اين مواقف را بدانيد». (اين ناچيز می‌گويم : با اينکه اون آقا يک زيارتگاه را مطرح کرد ، اما پاسخ مرحوم علاّمه عامّ است و شامل همة زيارتگاه‌های اهل‌بيت (علیه السلام) و امام‌زاده‌ها می‌شود؛ که بايد انسان، قدردان همة آنها باشد. و بايد توجّه داشت که مردان خدا از قبيل مرحوم علاّمه (رضوان‌الله‌سبحانه‌وتعالي‌عليه) می‌دانند در آن مکان‌های شريف چه خبرهاست و در آن زيارات چه معنوياتی نهفته است). الحمد لله أوّلاً و آخراً و ظاهراً و باطناً طریقه مقربین
🔸 أهل بیت (۱) 📌 ضرورت توجّه به امام در سلوک 🔹 سؤال: وظیفۀ سالک نسبت به امام چطور است؟ حضرت علّامه (رضوان اللّٰه سبحانه وتعالی علیه) فرمودند: 🔺 بايد توجّه به امام بکند. 🔹 سؤال: بدون توجّه به امام سلوک نمی‌شود؟ حضرت علّامه (رضوان اللّٰه سبحانه وتعالی علیه) فرمودند: 🔺 نه ديگر. 🔹 سؤال: آيا توجّه به امام، عين توجّه است به خداوند متعال؟ حضرت علّامه (رضوان اللّٰه سبحانه وتعالی علیه) فرمودند: 🔺 عين توجّه به خدا، از حيث مفهوم نمی‌توان گفت. مفهوماً غير هم‌اند. از حيث مصداق، توجّه إلی الإمام، توجّه إلی اللّٰه است. 🔹 سؤال: اين معنی تحقّق دارد برای ولیّی که غير از امام است؟ حضرت علّامه (رضوان اللّٰه سبحانه وتعالی علیه) فرمودند: 🔺 به حسب ظاهر نمی‌آيد. 📚 اقیانوس علم و معرفت، محمدکریم پارسا، ص ۲۵۶
📌 اشتغال به علوم دینیّه 🔹 حضرت آیة اللّٰه بهجت ـ رضوان اللّٰه علیه ـ فرمودند: 🔺 عقیده‌شان [علمای أعلام] این بود: اشتغالات به علوم دینیّه، أفضل عبادات است، البتّه عبادات غیر واجبه. 📚 تقریرات سخنان آیة اللّٰه بهجت، نوشته‌ی شیخ محمدکریم پارسا (مخطوط) 🔹 @rahesavab https://eitaa.com/tarighe
38-استادپارسا.mp3
5.32M
📌 بالاترین موعظۀ قرآن: دوام یاد خدا 🎙 استاد شیخ محمدکریم پارسا ⏯ ... بالاترین موعظه و نصیحتی که در کتاب الهی هست و در دین مبین اسلام هست و بالاترین دستوری که این کتاب الهی داده و روش خود پیغمبر همین بوده، این است که انسان دائما یاد خدا را بکند...اول باید خودش را به یاد خدا برساند به نحوی که ملکه‌ش شده باشد، بعد هر کاری که می کند منافات با یاد خدا نداشته باشد و معارضه با یاد خدا نداشته باشد...اگر کسی این کار را انجام نداده فائده‌ای که باید از این دین مبین اسلام به نحو تامّ ببرد نبرده... 👈🏻 طریقۀ مقرّبین
🔸 عقل (۳) 📌 تفاوت معصوم و غیر معصوم 🔹 شيخ بزرگوار حقائق‌شناس آقای بهجت می‌فرمودند: 🔺 دو کلمه است اگر مدّ نظرتان باشد در دريا غرق نمی‌شويد: با معصوم معاملهٔ غيرمعصوم نکنيد، با غيرمعصوم معاملهٔ معصوم نکنيد. ✔️ اين ناچيز گويد: «در غيرمعصوم احتمال خطا هست» يعنی بايد تأمّل کنی. معنايش نه اين است که غيرمعصوم هر چی گفت کشک است و حرف مفت است و ول معطّل است. 🔹 اين ناچيز گويد: شيخ بزرگوار حقائق‌شناس آية اللّٰه العظمی و حجّة الاسلام الکبری آقاشيخ محمّدتقی بهجت (رضوان اللّٰه سبحانه وتعالی عليه) می‌فرمودند: 🔺 اگر از کسی هزار کلمه حقّی شنيديد، در هزار و يکمی تأمّل کنيد. 📚 اقیانوس علم و معرفت، محمدکریم پارسا، ص ۱۲۴ 🔹 @rahesavab برگرفته از کانال راه صواب
📌 نِعْمَ المطلوب ... 🔹 اين ناچيز می‌گويد: حضرت علّامه روزهای پنج‌شنبه و جمعه می‌نشستند و هرکس در هر زمينه‌ای سؤال داشت می‌پرسيد و ايشان جواب می‌دادند. اين حقير هم از اصفهان می‌آمدم و در آن جلسات می‌نشستم. روزی بعد از آنکه جمعيّت رفتند، به حضرت علّامه عرض کردم: من چيزی طلب نمی‌کنم، همين می‌آيم و می‌نشينم. فرمودند: «خدا را طلب نمی‌کنی»؟ عرض کردم: چرا. فرمودند: «نعم المطلوب». 📚 اقیانوس علم و معرفت، محمدکریم پارسا، ص ۳۳ 🔹 @rahesavab
📌 تصوّف (۱) 🔹 اين ناچيز می‌گويد: گاهی جناب آقای آسيد هاشم رضوی بنارسی (رضوان اللّٰه سبحانه وتعالی عليه) صحبت‌هایی می‌کردند که در آن‌ها اعراض‌دادن از علوم رسميه مثل «فقه» بود. اين ناچيز به خاطرم آمد که مبادا اين عقيده را از آقای قاضی (رضوان اللّٰه سبحانه وتعالی عليه) اخذ کرده باشند! لذا موجب سؤالی شد که از حضرت علّامه پرسيدم: آيا مرحوم آقای قاضی از علوم رسميّه و «فقه» إعراض می‌دادند؟ حضرت علّامه (رضوان اللّٰه سبحانه وتعالی عليه) فرمودند: 🔺 يک گرفتاری است، نه، خودش فقهِ طريقت درس می‌داد، دعايش به شاگردهايش اين جمله بود: «جعلك اللّٰه فقيهاً صوفيّاً». 🔹 سؤال: در مجلس اين دعا را می‌فرمود؟ علّامه (رضوان اللّٰه سبحانه وتعالی عليه) فرمودند: 🔺 در خصوصی. 🔹 سؤال: تقيّه نمی‌کرد؟ علّامه (رضوان اللّٰه سبحانه وتعالی عليه) فرمودند: 🔺 نه. 📚 اقیانوس علم و معرفت، محمدکریم پارسا، صص ۲۱۲-۲۱۱ 🔹 @rahesavab
📌 تصوّف (۲) استاد بزرگوارم مرحوم آقا سيّد هاشم رضوی بَنارِسی که شش‌سال شاگرد مرحوم آقای قاضی بود می‌فرمود: يک‌وقتی آقای قاضی در مجلس فاتحه‌ای بود و سيّد ابوالحسن [مديسه‌ای اصفهانی] هم در آن مجلس فاتحه بود. نزديکِ هم بودند. آقای قاضی فرمودند: «الرجل، کلّ الرجل، نِعمَ الرجل،أن يکون فقيهاً صوفيّا». سيّد ابوالحسن هم می‌شنيد. بعد که سيّد ابوالحسن از آن مجلس رفت، رفقای آقای قاضی گفتند: چطور شما جلوی ايشان اين حرف را زديد؟! ايشان فرمود: «شما گمان می‌کنيد کسی اختياری از خودش دارد؟» انتهی. ✔️ اين ناچيز گويد: منظور اينکه مثلاً کسی به اختيار خودش نمی‌تواند ضرری به کسی برساند و با اين وصف، جای نگرانی نیست. 📚 اقیانوس علم و معرفت، محمدکریم پارسا، ص ۲۱۲ 🔹 @rahesavab
4_5771748352840436982.mp3
4.06M
📌 برخی روایات مشاهدۀ خداوند تبارک و تعالی 🎙 استاد شیخ محمدکریم پارسا 👈🏻 طریقۀ مقرّبین
طریقه مقربین
📌 برخی روایات مشاهدۀ خداوند تبارک و تعالی 🎙 استاد شیخ محمدکریم پارسا #علامه_طباطبائی #رسالة_الولا
📌 برخی روایات مشاهدۀ خداوند تبارک و تعالی 🎙 استاد شیخ محمدکریم پارسا 📜 و من الروايات ما فى المحاسن، مسندا عن زرارة، عن أبى عبد اللّه - عليه السّلام- فى قول اللّه: «وَ إِذْ أَخَذَ رَبُّكَ مِنْ بَنِي آدَمَ مِنْ ظُهُورِهِمْ ذُرِّيَّتَهُمْ وَ أَشْهَدَهُمْ عَلى‏ أَنْفُسِهِمْ»، قال: «كان ذلك معاينةَ اللّه، فأنساهم المعاينة، و أثبت الإقرار فى صدورهم. و لو لا ذلك لم يعرف أحد خالقه و رازقه، و هو قول اللّه: «وَ لَئِنْ سَأَلْتَهُمْ مَنْ خَلَقَهُمْ لَيَقُولُنَّ اللَّهُ». و منها ما فى تفسير القمّى، مسندا عن ابن مسكان، عن أبى عبد اللّه - عليه السّلام-، فى قوله تعالى: «وَ إِذْ أَخَذَ رَبُّكَ مِنْ بَنِي آدَمَ‏ مِنْ ظُهُورِهِمْ»، إلى قوله: «بلى»، قلت: معاينةً كان هذا؟ قال: «نعم، فثبتت المعرفة و نسوا الموقف و سيذكرونه؛ و لو لا ذلك لم يدر أحد مَن خالقه و رازقه، فمنهم من أقرّ بلسانه و لم يؤمن بقلبه. فقال اللّه: «فَما كانُوا لِيُؤْمِنُوا بِما كَذَّبُوا بِهِ مِنْ قَبْلُ». و منها ما فى تفسير العيّاشى، عن زرارة، قال: سئلت أبا جعفر - عليه السّلام- عن قول اللّه: «و إذ أخذ ربّك من بنى آدم، إلى أنفسهم»؛ قال: «أخرج اللّه من ظهر آدم ذرّيّته إلى يوم القيمة؛ فخرجوا كالذّر، فعرّفهم نفسه و أراهم نفسه؛ و لو لا ذلك ما عرف أحد ربّه، و ذلك قوله: «و لئن سئلتهم من خلق السموات و الأرض ليقولنّ اللّه». 👈🏻 طریقۀ مقرّبین
📌 تصوّف (۳) 🔹 از مرحوم اديب نيشابوری شنيدم که می‌فرمودند: 🔺 «عالِمی که صوفی نباشد انسانيّت ندارد». ✔️ اين ناچيز گويد: منظور حضرت اديب اين است که آنچه مختصّ انسان است «لقاء خدا»ست. انسان واقعی، انسان حقيقی، کسی است که به آن هدف خلقت رسيده باشد. لذا می‌فرمايد: عالمی که صوفی نباشد [يعنی عارف کامل نباشد] انسانيّت ندارد. عالمی که به مشاهدهٔ حضرت ربّ العالمين نرسيده باشد، به مقام انسانيّت که حقيقت آن، پرستش ذات پروردگار است نرسيده است. 🔹 اديب (رضوان اللّٰه سبحانه وتعالی عليه) می‌فرمودند: 🔺 «تا کسی صوفی نباشد، صوفيّه اسرارشان را به او نمی‌دهند». ✔️ اين ناچيز گويد: ﴿لا يَمَسُّهُ إِلَّا الْمُطَهَّرُونَ﴾ [الواقعة: ۷۹]. 📚 اقیانوس علم و معرفت، محمدکریم پارسا، صص ۲۱۳-۲۱۲ 🔹 @rahesavab
📌 تصوّف (۴) 🔹 از حضرت علّامه سؤال کردم: فرق «عارف» و «صوفی» چيست؟ علّامه (رضوان اللّٰه سبحانه وتعالی عليه) فرمودند: 🔺 در اصطلاحِ اين‌ها «صوفی» گويا عارفِ کامل را می‌گويند، که به ترتيبی که استاد ـ به حسابْ شيخشان ـ می‌گويند پيش بروند، اين عارف است. و در غالب اصطلاحات، «عارف» از «صوفی» اعمّ است، «صوفی» کامل را می‌گويند. عارف اعمّ از صوفی، در بعضی اصطلاحات همين‌جور است. در طريقت، هر دو بايد طريقت را داشته باشند، لکن آنی که صوفی از طريقت دارد مرتّب‌تر و کامل‌تر است. 🔹 سؤال: برای نمونه به ملّاحسينقلی می‌شود گفت «صوفی»؟ برای کسی که غرضِ بد ندارد. علّامه (رضوان اللّٰه سبحانه وتعالی عليه) فرمودند: 🔺 همين‌طور هم هست. در زمان ملّاحسينقلی، رئيس علمای وقت، مرحوم شَرَبيانی بوده. شربيانی تُرک است، از اطراف سراب، ـ به حساب ـ تُرک است. يک نامه‌ای به ايشان نوشته بودند که آخوند ملّاحسينقلی بساط صوفيّت پهن کرده و طلبه‌ها را فاسد می‌کند؛ اين را طلبه‌ها نوشته بودند به خدمت آقای شربيانی. مرحوم شربيانی بعد از خواندن اين عريضه يا نامه، زيرش نوشته بوده: «خدا مرا مثل آخوند ملّاحسينقلی صوفی کند». اين معلوم است «صوفی‌گری» را به معنی «خداپرستی» گرفته، مسألهٔ موحّد و خداپرست بودن گرفته. انتهی کلام حضرت علّامه. 📚 اقیانوس علم و معرفت، محمدکریم پارسا، ص ۲۱۳ 🔹 @rahesavab
📌 تصوّف (۵) 🔹 اين ناچيز گويد: روزی در محضر حضرت علّامه (رضوان اللّٰه سبحانه وتعالی عليه) صحبت خرقهٔ صوفيان شد. ايشان فرمودند: 🔺 «در مواردی که شنيده شده، بی‌اثر نبوده». مجلس که از افراد خالی شد بنده عرض کردم: قبائی از قباهايتان را به بنده بدهيد. فرمودند: «عصری تشريف بياوريد». موقع عصر که رفتم و در زدم، خادم ايشان قبائی آورد. گفتم: برگردانيد به آقا. خادم رفت و حضرت علّامه خودشان تشريف آوردند و با دست مبارکشان آن قبا را به بنده دادند و در همان حال فرمودند: «بارك اللّٰه لك فيه». و نيز بعد از آن، وقت ديگری از ايشان تقاضای پيرهنی از پيرهن‌هايشان را نمودم. رفتند و پيراهنی آوردند، والحمد للّٰه ربّ العالمين. ✔️ اين ناچيز گويد: پيغمبر اکرم (صلّی اللّٰه علیه وآله وسلّم) بُردهٔ خودشان را صله می‌دادند. و اين داستان معروف است: بعد از اينکه دعبل، قصيدهٔ خودش را برای حضرت امام رضا (علیه السّلام) خواند، تقاضای پيراهنی از آن حضرت نمود، و حضرت لباسی را به او دادند که فرمودند: در اين لباس، هزار ختم قرآن خوانده‌ام. حاصل، لباس گرفتن از پيغمبر و ائمّه طاهرين در تواريخ ثبت و ضبط شده است، و اين لباس گرفتن از اولياء خدا، سنّتی بوده. 📚 اقیانوس علم و معرفت، محمدکریم پارسا، صص ۲۱۴-۲۱۳ 🔹 @rahesavab
🔸 سیر إلی اللّٰه (۹) 📌 صلاة، مفتاح لقاء 🔹 مرحوم آسيد هاشم رضوی بنارسی می‌فرمود: آقای قاضی می‌فرمود: 🔺 «اگر معجونی [يعنی دوائی] برای اصلاح نفوس، بهتر از نمازهای پنج‌گانه بود، خدا آن را می‌فرستاد». 🔹 و حضرت آیة اللّٰه بهجت (رضوان اللّٰه سبحانه وتعالی عليه) می‌فرمودند: 🔺 «اگر گاهی وقت داخل می‌شد و ايشان [آقای قاضی] وضو می‌گرفتند، يک کمی دير می‌شد، رنگ آقای قاضی زرد می‌شد». 🔹 ... و اين ناچيز نديدم آقای بهجت به چيزی توصيه کند از اعمال، مثل نماز. و می‌فرمودند: 🔺 «در روايت است: ذکر خدا در نماز، افضل است از ذکر خدا در غير نماز». 💎 و اين جملهٔ حضرت اميرالمؤمنين (عليه‌ السلام) را زياد تکرار می‌کردند: «وَ اعْلَمْ أَنَّ كُلَّ شَیْ‏ءٍ مِنْ عَمَلِكَ تَبَعٌ لِصَلَاتِكَ». روزی پرسيدم از آقای بهجت، اين جملهٔ حضرت امير «وَ اعْلَمْ أَنَّ كُلَّ شَیْ‏ءٍ مِنْ عَمَلِكَ تَبَعٌ لِصَلَاتِكَ» سرّش چيست؟ فرمودند: 🔺 «صلاة مفتاح لقاء است». 📚 اقیانوس علم و معرفت، محمدکریم پارسا، صص ۲۰۰-۱۹۹ 🔹 @rahesavab
📌 وصیّت‌نامهٔ مرحوم قاضی 🔹 و اينک عين عبارات وصیّت‌نامهٔ مرحوم ميرزا علی‌آقا قاضی از نسخهٔ فتوکپی شده از نسخهٔ اصل وصيّت‌نامه، در اينجا نوشته می‌شود: 🔺 «فصل دوّم در امور آخرت است، و عمدهٔ آنها «توحيد» است؛ خدای تعالی می‌فرمايد: ﴿إنّ اللّه لا يغفر أن يشرك به ویغفر ما دون ذلکـ لمن يشاء﴾ و اين مطلب حقيقتش به سهولت به دست نمی‌آيد؛ و از اولادهای بنده، کسی تا حال مستعدّ تعليم آن نديده‌ام، و از رفقا هنوز وصیّ امور آخرتی معيّن نکرده است که شما را به پيروی او امر کنم. عجالةً اين شهادت را از بنده تحمّل نماييد: «أشهد أن لا إله إلّا اللّٰه وحده لا شريك له، کما شهد اللّٰه لنفسه وملائکتُه واولوا العلم من خلقه لا إله إلّا هو العزيز الحکيم إلهاً واحداً أحداً صمداً لم يتّخذ صاحبةً ولا ولداً لا شریك له في الوجود ولا في الاُلوهية ولا في العبودية واُشهد اللّٰهَ سبحانه وملائکتَه وأنبياءَه وسماءَه وأرضَه ومن حضرني من خلقه وما يُریٰ وما لا يُریٰ واُشهدکم يا أهلي وإخواني علیٰ هذه الشهادة بل کلّ من قرأ هذا الکتاب وبَلَغَته شهادتي وکفی باللّٰه شهيداً وأشهد أنّ محمّداً عبده ورسوله، جاء بالحقّ من عنده وصدّق المرسلين، وأنّ أوصياءه من عترته اثناعشر رجلاً، أوّلهم أميرالمؤمنين عليّ بن أبي طالب وآخرهم الإمام المنتظِر لدولة الحقّ وأنه في هذه النشأة حياته حياة جسديّة وأنه سوف يَظهَر ويُظهِر دينَ الحقّ (صلّی اللّٰه عليه وعليهم أجمعين). وأشهد أنّ البعث حقّ والنشور حقّ وکلّ ما جاء به رسول اللّٰه أو قاله أوصياؤه (صلّی اللّٰه عليه وعليهم) حقّ لا ريب فيه، أسأل اللّٰه الموت علی هذه الشهادة وهو حسبنا جميعاً ونعم الوکيل، والحمد للّٰه ربّ العالمين. 🔺 اما وصيّت‌های ديگر، عمدهٔ آنها «نماز» است. نماز را بازاری نکنيد، اوّل وقت به‌جا بياريد، با خضوع و خشوع. اگر نماز را تحفّظ کرديد، همه چيزتان محفوظ می‌ماند. و تسبيحهٔ صدّيقهٔ کبری (سلام اللّٰه عليها) و آية الکرسی در تعقيب نماز، ترک نشود. اين اهمّ واجبات است. 🔺 و در مستحبّات، ترک تعزيه‌داری و زيارت حضرت سيّد الشهداء مسامحةً، ننماييد. و روضه هفتگی ـ و لو دو سه نفر باشد ـ اسباب گشايش امور است. و اگر از اوّل عمر تا آخرش در خدمات آن بزرگوار از تعزيت و زيارت و غيرهما به‌جا بياريد، هرگز حقّ آن بزرگوار ادا نمی‌شود. و اگر هفتگی ممکن نشد، دههٔ اوّل محرّم ترک نشود. 🔺 ديگر آنکه اگرچه اين حرف‌ها آهن‌سردکوبيدن است ولی بر بنده لازم است بگويم: اطاعت والدين، حُسن خلق، ملازمت صدق، موافقت ظاهر با باطن، و ترک خدعه و حيله، و تقدّم در سلام، و نيکويی کردن با هر بَرّ و فاجر، و مگر در جايی که خدا نهی کرده. اينها را که عرض کردم و امثال اينها را مواظبت نماييد! اللّٰه اللّٰه اللّٰه که دل هيچکس را نرنجانيد: تا توانی دلی بدست آور / دل شکستن هنر نمی‌باشد» پايان 📚 اقیانوس علم و معرفت، محمدکریم پارسا، صص ۲۰۱-۲۰۰ 🔹 @rahesavab
🌀ناگفته ها از 🔹سوال: مطالب عرفان و تصوف را در المیزان آورده اید؟ 🔸فرمودند: در تفسیر سوره اعراف راجع به عرفان اسلامی یک بحث هست، حرفی که داریم آن است. 🔹عرض کردم: شیعه در اسلام را مطالعه کردم صحبت های وحدت وجود و این حرفها بود. 🔸فرمود: ما این مطالب را به اشاره در کتابهای خودمان گفته ایم. 🔹فرمودند: در مساله انکار ضروریات، ضرورت باید پیش منکِر، ضروری باشد نه پیش دیگران، و [آن دسته از] اهل معقول که معاد جسمانی را منکرند جسمانیت معاد پیش آنها ضروری نیست. 🔸از علامه درباره مثنوی پرسیدم، فرمود: مثنوی دیوان نیست، اخلاق است و عرفان. مثنوی کتاب جالب است، مرحوم آقای قاضی به مثنوی خیلی معتقد بود، و مثل اینکه خیلی جاهایش را حفظ بود. 🔹سوال: از عرفا کدام یک بالاتر است؟ 🔸فرمود: محیی الدین از حیث علم مقدّم است از مولوی، [اما] از حیث حال معلوم نیست. 🔹و فرمود: محیی الدین مقدم است در علم بر همه. مولوی از همه در حال مقدم است. 🔸سوال: مولوی شیعه بوده یا سنی؟ 🔹فرمودند: ادلّه تشیع بودن را دارد، و ادلّه تسنن بودن را. 🔸روزی به علامه عرض کردم بنده درس می گویم ترک کنم؟ 🔹فرمودند: درس این شوخی ها را ندارد، درستان را بگویید و کارتان را انجام دهید. 🔸سؤال: آیا مرحوم آقای قاضی از علوم رسمیه و فقه اعراض می دادند؟ 🔹فرمودند: نه، خودش فقه طریقت درس می داد. دعایش به شاگردهایش این جمله بود: (جعلک الله فقیهاً صوفیاً). 🔸سید هاشم رضوی بنارسی میفرمود: آقای قاضی در مجلس فاتحه ای بود و سید ابوالحسن هم در آن مجلس فاتحه بود. نزدیک هم بودند. آقای قاضی فرمود: (الرجل، کلّ الرجل، نعم الرجل، أن یکون فقیهاً صوفیاً). 🔹از علامه پرسیدم آقای [آیة الله] مرندی چطوره؟ 🔸فرمود: بد نیست؛ سی ساله [او را] ندیدم [ندیده بودم] یک روز آمد قم، با داد و فریاد ناهار نگهش داشتیم [نهایت علاقه علامه به آیة الله مرندی]. ✍اقیانوس علم و معرفت، محمد کریم پارسا 👈
. ✍ توصیه‌هایی از علامۀ طباطبائی به سالکان راهِ خدا . ❓سؤال : آقا ، نصیحتی بفرمایید. . 🌷 حضرت علاّمه طباطبائی (ره) فرمودند: . 👌 فرشِ هر مجلس نشوید. هرکه هر صحبتی کرد ، گوشه‌اش را نگیرید ادامه بدهید. با رفیقی که مثل خودتان است ، رفیق بشوید. . 👌 غذاتان متوسط باشد. صحبتتان متوسط ، نه آنقدر که لال بشوید. رفاقت‌تان متوسّط. . 👌 ذکر خدا بکنید تا توجّه مخصوصی به شما بکند. . 👌 توجّه مخصوص کردن خداوند به بنده‌ای از بندگان، همان مفاد «أذکُرکُم» است ؛ اگر انسان مفاد «فَاذکُرُونی» را تحقّق داد به توفیق خداوند (سبحانه‌وتعالی)، توجّه مخصوص که مفاد «أذکُرکُم» است محقّق می‌شود. 📒 اقیانوس علم و معرفت ، ص ۲۵۹ . .
آیةالل‍ه بهجت فرموده‌اند: «اگر این درس از دست گرفته شود، همه چیز از دست گرفته شده». ✳ آیةالل‍ه بهجت می‌فرمایند: «[سلف صالح ما] با درس خواندن معامله‌ی نماز و روزه می‌کردند». 📜 (دفتر تقریرات حجّة الإسلام و المسلمین پارسا از بیانات آیةالل‍ه‌العظمی بهجت)
🔹️ «روزی به حضرت علّامه طباطبائی ... عرض کردم: بنده درس می‌گویم؛ [به جهت اشتغالات معنوی می‌توانم] ترک کنم؟ ... فرمودند: درس این شوخی‌ها را ندارد؛ درس‌تان را بگویید و کارتان را انجام بدهید». 📚 (اقیانوس علم و معرفت، ص۲۰۹) 🔸️ «به مرحوم علّامه ... عرض کردم: بنده شوق زیاد به درس و تحصیل علم دارم. ... فرمودند: امر خداست [مثل نماز]». 📚 (همان، ص۲۰۹ - ۲۱۰) @cheraghe_motaleeh
نقد_ادعای_بی‌اعتنایی_مرحوم_قاضی_به_درس.mp3
13.75M
🎧 نقد ادّعای بی‌اعتنایی مرحوم قاضی به دروس حوزوی 🎙 استاد شیخ محمّدکریم پارسا 🎁 اختصاصیِ کانال چراغ مطالعه 📎 صوت حاضر، در پگاه یکشنبه، ۲۸ / ٦ / ١٤٠٠ ش، توسّط حقیر ضبط گردیده و با آن‌چه در کانال طریقهٔ مقرّبین پیرامون همین موضوع منتشر شده، تفاوت دارد. @cheraghe_motaleeh