📷 آیتالله #سید_نورالدین_حسینی_الهاشمی در حال اجرای حد شرب خمر بر دبیر #کنسولگری_انگلیس در شیراز
💠آیتالله #حاج_آقا_نصرالله_شاه_آبادی در خاطرات خود میفرمایند:
آقای سید نورالدین مردی فاضل و اهل کمال بود و خط زیبایی داشت...
او از شیراز به همراهی حزبش (#حزب_برادران) حرکت کرد و در حرم حضرت عبدالعظیم(ع) از او استقبال کردند. آسید نورالدین در مراسم استقبال، سخنرانی و همانجا بدون هماهنگی با ائمه مساجد تهران اعلام کرد که شبها در #مسجد_شاه (مسجد امام فعلی) و روزها در #مسجد_جامع #شبستان_چهلستون منبر میرود.
وی ظهرها و شبها در مسجدشاه و مسجد جامع سخنرانی داشت و جمعیت خوبی هم شرکت میکرد...
✨... من نشستم تا ببینم مطالب ایشان چیست. بعد از نماز بالای منبر رفت و ...گفت: «... من کسی هستم که در همین #کهریزک_تهران عبای خود را پهن کردم و بین فقرا نشستم، با فقرا غذا خوردم... من تشکیلات دارم، برادران همه هستند. مسلمانان! درد را بدون دوا گفتن خطا است، بیا دوای دردت را بگویم. اسلام غریب است و اوراق قرآن زیر پاها لگدمال شده است. بیایید پسر پیغمبرتان را یاری کنید. پرچم به دست میگیرم و شهر به شهر میگردم و فریاد میزنم اسلام غریب است.»
🔹منبرش مفصل بود و با حرفهایش مردم را گریاند. اولین سفرش که پرچم به دست حرکت کرد به مشهد بود، اما علمای مشهد که خارج از شهر بودند از او استقبال نکردند. او نیز زیارت کرد و به شیراز برگشت و به شهر دیگری نرفت.
#حدیث_نصر: ص۳۱۸_۳۱۶
🕌 @tarikh_hawzah_tehran
💡آیتالله #حاج_آقا_نصرالله_شاه_آبادی در خاطرات خود از مرحوم پدرش آیتالله #میرزا_محمدعلی_شاه_آبادی میفرمود:
در منزل آیتالله #سید_محمد_بهبهانی مجلس روضه بود و من هم در خدمت والد، در آن مجلس شرکت کردیم.
با ورود ایشان، سخنران صلوات فرستاد و در اثناء سخن، از ایشان با القاب و صفات بسیار تجلیل کرد تا حدی که مرحوم پدر ناراحت شد و از همان پایین منبر فرمود:
«بگذارید لقبی هم برای #امام_زمان (ع) باقی بماند. تو که هرچه لقب بود برای من گفتی!»
📚 منبع: #حدیث_نصر ص۱۹۵
🕌 @tarikh_hawzah_tehran
🗓 به مناسبت ۲۱ آبان سالروز درگذشت آیتالله #سید_محمد_بهبهانی در سال ۱۳۴۲
🔹مرحوم آیتالله #حاج_آقا_نصرالله_شاه_آبادی نقل میکردند:
یکی از سیاستهای مرحوم بهبهانی این بود که در مجالس عمومی دولتیها را احترام نمیکرد و برعکس روحانیون را احترام می کرد. از این جهت عظمت روحانیت را در نظر دولتیها حفظ کرده بود. وقتی یک روحانی وارد میشد ایشان سریع بلند میشد، اما اگر نخست وزیر وارد میشد این پا و آن پا میکرد و گویا که نمیتواند بایستد.
به یاد دارم از طرف شاه برای مرحوم آیتالله #حاج_آقا_حسین_قمی در #مسجد_شاه فاتحه گرفته بودند. وقتی #قوام_السلطنه وارد شد، آقای بهبهانی برای او بلند نشد و همان جایی که نشسته بود کمی حرکت کرد و قوام السلطنه را جلوی خود نشاند.
بعد از لحظاتی شاه آمد. عدهای از آقایان و روحانیون مثل #شیخ_بهاء_الدین_نوری و حاج #میرزا_عبدالله_چهلستونی تا دم پله_ها و بعضی هم تا نزدیک شبستان به استقبال شاه رفتند.
آقای بهبهانی سر جایش نشسته بود تا اینکه شاه آمد و به قسمت زیر گنبد مسجد رسید. جمعیتی زیربغل آقای بهبهانی را گرفتند و نزدیک شاه آوردند و ایشان در همانجا با شاه ملاقات کرد.
در همین حال یکی از اطرافیان شاه گفت: خدا سایه اعلیحضرت را کم نکند. سید ابراهیم ابطحی هم که آنجا بود تند و تند میگفت: اعلیحضرتا! خدا سایه حضرت آیت الله بهبهانی را از سر من و شما کم نکند!
📚 #حدیث_نصر ص۳۱۴
🕌 @tarikh_hawzah_tehran
عارف عظیم الشأن #آیت_الله_شاه_آبادی در روز ۳ آذر ۱۳۲۸ش وفات نمود.
برخی علمای تهران ابراز داشتند که دفن ایشان در نجف و کربلا و قم مانعی ندارد. به این معنا که میتوان مقدمات اعزام پیکر را فراهم کرد.
فرزند ایشان آیتالله #حاج_آقا_نصرالله_شاه_آبادیدر پاسخ میگوید:
پدر راجع به حمل جنازه نظر موافقی نداشت و هرکس هم وصیت میکرد که جنازهاش را کربلا ببرند، اگر نزد پدر وصیت میکرد، پدر میفرمود: «کاری بکن امام حسین (ع) بیایند، نه اینکه تو را ببرند و بعد دوباره ملکه نقاله تو را به جای دیگر ببرند. به علاوه عده کثیری از قتله امام حسین (ع) هم در کربلا دفن شدند. هرکجا باشی اگر با امام حسین (ع) باشی، حضرت خودش به سراغت میآید.» حتی یکی از مادربزرگ ها به رحمت خدا رفته بود. اصرار کردند که جنازه را به کربلا ببرند. مرحوم پدر فرمودند: «تا حرمت مؤمنه از بین نرفته است، زودتر او را خاک کنید.»
سرانجام پیکر مطهر آیتالله #میرزا_محمدعلی_شاه_آبادی به حرم مطهر حضرت عبدالعظیم (ع) تشییع شد. ایشان در مکانی دفن شد که در ایام تحصن خود علیه #رضاخان در آن به عبادت و انجام نوافل میپرداخت.
نوشته سنگ مزار وی نیز توسط آیتالله #شیخ_محمدتقی_آملی تحریر شد.
📚 #حدیث_نصر ص۲۵۹ و ۲۶۰
🕌 @tarikh_hawzah_tehran