eitaa logo
تاریخ حوزه طهران
1.2هزار دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
61 ویدیو
5 فایل
✍️به پژوهش و نگارش حمید سبحانی صدر ارتباط با ما: https://eitaa.com/hamid_sobhani_sadr
مشاهده در ایتا
دانلود
✍ در میان چهره‌هایی می‌بینیم که فارغ از دنیای آقازادگی و دنیاخواهی به دنبال کسب علم رفتند و به مراتب بالای علمی رسیدند. حتی بعضی از آنها در برخی موارد همچون مشروطه، در برابر حکومت قاجار ایستادند و زندانی شدند و... 🔹 یکی از این چهره‌ها، شیخ الرئیس ، از طلاب مدرسه سپهسالار قدیم بوده است که در فقه و حکمت در جایگاه رفیعی قرارداشت. وی یکی از فعالان انقلاب مشروطه بوده است که به همین خاطر به دستور زندانی گردید. 🍃 @feyziye_tehran
📜 صفحه ای از زندگی نامه خودنوشت شیخ الرئیس 🔸چاپ سنگی، در هندوستان ✍ وی در خردسالی یک چشم خود را از دست داد و به بیماری سختی دچار شد. در همان حال به خاطر شیوع بیماری در تبریز حال بسیار وخیمی پیدا کرد، به‌گونه‌ای که خانواده اش با قطع امید، او را به کسی سپردند تا چون ساعاتی دیگر جان سپرد، کفن و دفن او را برعهده بگیرد. با این حال به عنایت الهی از این بیماری جانکاه نجات یافت و بینایی چشمش نیز بازگشت. 🍃 @feyziye_tehran
📷 تصویر تعدادی از فضلای خاندان میرزای آشتیانی. 🔹 معروف به افتخارالعلما، دومین فرزند و از علمای فعال در بود و سرانجام در سال ١٣٢٧ش در جوار حرم مطهر حضرت عبدالعظیم(ع) به شهادت رسید. 🔸 پدر آیت‌الله ، برادرزاده و داماد میرزا حسن آشتیانی و خود از علما و حکمای تهران بود. 🔹ميرزا مهدی آشتیانی مدرس راتب و توليت از علما و حکما و مدرسین بزرگ حوزه تهران بوده‌اند. 🍃 @feyziye_tehran
✍ یکی از مدارس علمیه قدیمی در شهر تهران، است که بعدها نامیده شد و در محله واقع شده است. این مرکز علمی که از ابتدا مسجد-مدرسه بود، پس از مدارس مروی و صدر توسط مرحوم آیت‌الله حاج بنا و به اسم ایشان نامیده شد. 🔖 در نقشه قدیمی تهران، نام کوچه محل سکونت و مسجد حاج ملا جعفر دیده می‌شود. 🔹جایگاه مرحوم حاج ملا محمدجعفر در تهران چنان بود که به گزارش ، برای دیدار با ایشان به خانه وی می‌رفت. این مسجد-مدرسه در دوره رضاخان متروک ماند و پس از آن، با حضور مرحوم آیت‌الله وارد مرحله جدیدی شد که برکات آن تا امروز ادامه دارد. 🍃 @feyziye_tehran
📷 تصویری از مرحوم آیت‌الله در دوران آغازین مدیریت . 🔹در کنار ایشان شاگرد برومندشان مرحوم آیت‌الله توليت فقید مدرسه علمیه آیت‌الله مجتهدی که پس از ایشان اداره امور مدرسه را برعهده داشتند دیده می‌شوند. 🍃 @feyziye_tehran
📷 آیت الله سمت راستِ آیت‌الله 🔹آیت‌الله : بعد از اینکه آقا شیخ محمد حسین در سال ۷۲ قمری فوت کرد سه سال بعد یعنی در سال ۷۵ قمری ما را به اینجا آوردند. آن شبستان خرابه بود. طاقش آجری و مثل بعضی آشپزخانه ها سیاه بود. فرش هم نداشت. من با کفش توی مسجد قدم گذاشتم. مقداری از زمین مسجد آجر و مقداری حصیر پاره بود. آن شبستان را ۱۷۰ سال پیش حاج علی اصغر از تجار تهران ساخت. آن شبستان قدیم که یک طاق ضربی دارد و ما هم آن را خراب نکردیم. بیانات آیت‌الله مجتهدی در آذرماه ٨۴ 🔸آیت‌الله از اساتید معظم حوزه علمیه قم: آن زمان مسجد ملا جعفر فقط مسجد بود. لذا ما هم توی مسجد می‌خوابیدیم. اصلاً اتاق و حجره ای نبود. من و با هم در شبستان میخوابیدیم. اما چون ایشان شب ها بیدار بود، صبح که می شد می رفت و می خوابید. ... دو سال نشد که من روزی چندتا درس در آنجا می‌گفتم. این تدریس ادامه داشت تا اینکه من پانزده سال آنجا درس گفتم. 📚منبع: ص١٠٠ 🍃 @feyziye_tehran
📷 ردیف اول نشسته، از سمت چپ، نفر چهارم مرحوم آیت‌الله پدر مرحوم فلسفی، نفر پنجم آیت‌الله ، جوانی که بالای سر مرحوم خندق آبادی قراردارد مرحوم آیت‌الله در سنین جوانی. 🔹شیخی که در وسط جمعیت عمامه به‌سر و دست بر سینه دارد، مرحوم است که از روضه‌خوانهای معروف آن روزگار و مورد توجه و لطف اهل بیت علیهم السلام بوده است. ✍ آیت‌الله مجتهدی در برخی از دروس مقدماتی از محضر مرحوم خندق آبادی استفاده کرد و همان بزرگوار در مراسم ازدواج آیت‌الله مجتهدی به منبر رفت و این واعظ شهیر در مراسم عروسی، روایات مربوط به ازدواج حضرت زهرا سلام الله علیها و امیرالمؤمنین علیه السلام را می‌فرمودند و گاه حضار، اشک محبت می‌ریختند. 🍃 @feyziye_tehran
📷 آیت‌الله از علمای اهل معنای تهران بودند. فرزندان ایشان دو عالم ربانی آیت‌الله و نیز از عالمان اهل معنا و مشهور این شهر بوده‌اند. مرحوم میرزا عبدالعلی و فرزندشان حاج آقا مرتضی در مدرسه مروی درس خواندند و مرحوم حاج آقا مجتبی سالها مدرس بود. 🍃 @feyziye_tehran
✍ مرحوم آیت‌الله حاج آقا مرتضی تهرانی می‌فرمود: من در كودكى همراه پدرم (آیت الله به مغازۀ رفتيم. مغازه وى در بازارى بود كه يك سرش به سه راه كوچه غريبان و يك سرش به بازار سيد اسماعيل متصل مى‌شد. عرض اين مغازه حدود يك متر و نيم و طولش دو سه متر بود و كف آن حدود پنجاه سانت از كف بازار بالاتر بود. پدرم سلام كرد و لب مغازه نشست. من كه ناظر صحنۀ گفتگوى آن‌ها بودم احساس مى‌كردم كه گويا از نظر معنوى تعادلى ميان آن‌ها برقرار است. پيرمرد،در حالى كه مشغول كار بود نگاهى به پدرم كرد و گفت: ديروز آقا لطف كردند چند دقيقه‌اى تشريف آوردند و آنجا (اشاره به نقطه‌اى از مغازه) نشستند و از من احوالى پرسيدند. پيرمرد ضمن اشاره به يك قوطى حلبى شبيه قوطى‌هاى سوهان كه در آن چند حبّۀ نبات زرد رنگ به اندازه نخود پخته بود،گفت: آقا اين را مرحمت كردند من مى‌دهم به شما. حدود ده دقيقه تا يك ربع ساعت آنجا مانديم و بعد حركت كرديم. پنج شش قدم كه آمديم،پدرم به من گفت: اين آقا اسمش آقا سيد كريم پينه دوز است. اين مرد از اولياى الهى است. فهميدى مقصودش از اين جمله كه گفت: آقا تشريف آوردند و از من احوال‌پرسى كردند چه كسى بود؟ گفتم: نه. فرمود: مقصودش _ صلوات الله عليه _ بود. بعد نبات را به من داد و من آن را ميل كردم. مرحوم میرزا عبدالعلی تهرانی این نبات را به خانه برده و یک تکه از آن را در دهان حاج آقا مرتضی و تکه دیگر را در دهان حاج آقا مجتبی گذاشت. 🍃 @feyziye_tehran
یکی از طلاب تهران، دو جلد کتاب (شرح صمدیه و حاشیه بر حاشیه ملا عبدالله) از تألیفات خود را وقف کتابخانه نموده است. 📚 نکته قابل توجه آنکه وی در پایان هر دو کتاب نوشته: "در این کتاب چند چیز اختراع این اقل الطلاب شده. اولا کاغذش درست کرده حقیر است، مرکب هم اختراع حقیر است،... مع ذلک گویند اهل ایران دارای صنایع نخواهند بود." این کتاب‌ها در سال ١٣۴۵ق (٩۶سال قبل) وقف شده‌اند. 🔹گویا القاء ناتوانی به ایرانیان در تولید و صنعتگری، تازگی ندارد. از طرفی طلاب قدیم تهران این افتخار را داشته اند که پیشتاز امر تولید باشند. آن هم که همین امروز، سودجویان واردات، کشور ما را در آن دچار وابستگی شدید کرده‌اند. 🍃 @feyziye_tehran
📜 از طلاب در حوالی سال ١٣۴۵ق، در ابتدای کتاب خود، تصویر خویش را با هنرمندی طراحی کرده است. 📖 نسخه موجود در کتابخانه 🍃 @feyziye_tehran