eitaa logo
گذرگاه «انجمن علمی‌پژوهشی تاریخ‌جامعةالزهرا(س): قم»
968 دنبال‌کننده
3.2هزار عکس
151 ویدیو
323 فایل
گذرگاه «کانال‌انجمن‌علمی‌پژوهشی‌تاریخ‌جامعةالزهرا(س)؛ قم» 📜پل ارتباطی @tarikh_jz مالکیت فکری و محتوایی کانال، متعلق به انجمن علمی تاریخ جامعةالزهرا(س) است. انتشار فایل‌های صوتی، تصویری، عکس نوشته‌ها و پست‌ها صرفا با ذکر منبع بلامانع است.
مشاهده در ایتا
دانلود
☝️درحال برگزاری آسیب شناسی رویکردهای کلامی،عرفانی،فلسفی و تاریخی به واقعه عاشورا استاد برگزار کننده:سرکار خانم فهیمی هم‌اکنون لینک برنامه http://online.jz.ac.ir/rbhyyb897yoy/ -----------❀❀✿❀❀--------- @tarikh_j
2. گفتگوى امام(ع) با زینب(س) در عصر تاسوعا روز تاسوعا عمر سعد نامه‏اى از سوى ابن ‏زیاد دریافت کرد،که به او فرمان داده بود، یا حسین(ع) را به سازش و تسلیم وادارنماید، و یا او و یارانش را از دم تیغ بگذراند. در پى رسیدن این فرمان عمر سعد به سپاه خود فرمان آماده باش داد، و به سوى اردوگاه امام(ع) حرکت کردند. هنگام عصر بود که امام حسین(ع)در مقابل خیمه ‏اش با تکیه به شمشیر، سر به زانو نهاده، چندلحظه ‏اى به خواب رفته بود. زینب کبرا(س) که کاملاً مراقب اوضاع بود، با شنیدن صداى هیاهوى نزدیک شدن سپاه دشمن نزد برادر شتافت و گفت: «اى برادر! آیا این صداها را نمى ‏شنوى که به ما نزدیک مى‏ شود؟» امام حسین(ع) سر از زانو برداشت وفرمود: «اى خواهر! در همین لحظه جدم پیامبر(ص)، پدرم على،مادرم فاطمه، و برادرم حسن را در خواب دیدم که به من فرمودند:«اى حسین! تو به همین زودى به ما مى‏ پیوندى!» نقل شده است زینب(س) با شنیدن این سخن سیلى به صورت زد و فریاد را به ناله بلند کرد. امام حسین(ع) به او فرمود:«آرام باش! ما را دشمن‏شاد نساز!» امام(ع) در این برخورد به طور صریح و آشکار خبر شهادتخود را با زینب(س) در میان گذاشت و او را در برخورد باحوادث آینده به صبر و پایدارى دعوت کرد. 3. توصیه‏ هاى امام حسین(ع) به خواهرش در شب عاشورا ▪️▪️▪️▪️ امام سجاد(ع) گوید: «در شب عاشورا من در خیمه خودنشسته بودم و عمه‏ ام زینب(س) از من پرستارى مى ‏کرد. پدرم نیزدر خیمه خود بود و چون غلام ابوذر شمشیرش را اصلاح مى ‏کرد. در این حال پدرم این اشعار را چند بار خواند: «اى روزگار، اف بر تو از جانب دوستى و رفاقتت! تا کى آرزومندان ویاران را به خون خود آغشته مى ‏نمایى؟ روزگار جایگزین نمى ‏پذیرد و همانا کار به دست خداست و هر زنده‏ اى راه مرامى ‏پیماید!» با شنیدن این اشعار مقصود پدرم را دریافتم و گریه گلویم راگرفت ؛ ولى سکوت کرده، خود را گرفتم و دانستم که بلا نازل شده است. ولى عمه ‏ام وقتى سخنان پدرم را شنید، به دلیل آنکه زن بود و حالت رقت و جزع در زنان غالب است، نتوانست خود راکنترل کند و در حالى که لباسش بر زمین مى ‏کشید، نزد پدر رفت‏ و گفت: «اى کاش مرگ زندگى مرا نابود کرده بود! امروز همانند روزى است که مادرم فاطمه، پدرم على و برادرم حسن از دنیا رفتند. اى جانشین گذشتگان و پناهگاه بازماندگان!» امام حسین(ع) به زینب نگریست و به او گفت: «اى خواهر! مبادا شیطان بردبارى و حلمت را برباید.» آن‏گاه اشک از دیدگان پدرم سرازیر شد.»... زینب گفت: «این بیش‏تر دل ما را مى ‏سوزاند که راه چاره برایت نباشد و به ناچار شربت مرگ بنوشى.» آن‏گاه سیلى به صورت زد، گریبان پاره کرد و بیهوش گردید. پدرم آب به صورت او پاشید، او را به هوش آورد و گفت: «اى خواهر! از خدا بترس وشکیبایى پیشه کن و بدان که اهل زمین مى ‏میرند و اهل آسمان زنده نمى‏ مانند و هر چیز جز وجه خداوند هلاک و نابود مى ‏شود، همان خدایى که با قدرتش خلق را آفرید و آنان را برمى ‏انگیزد و او یگانه و یکتاست. پدرم از من بهتر بود. مادرم از من بهتر بود. برادرم از من بهتربود [و همه مردند] براى من و براى هر مسلمان پیامبر خدا(ص) اسوه و الگو است... اى خواهر ترا سوگند مى ‏دهم - و به سوگند من پایبند باش - در سوگ من گریبان پاره نکن،صورت نخراش و فریاد به افغان و ناله سر نده.» -----------❀❀✿❀❀--------- @tarikh_j
4.همراهى با برادر در روز عاشورا بر بالین على اکبر(ع) ▪️▪️▪️▪️ شهادت فرزند آنچه مسلم است یکى از فرزندان زینب به نام عون در کربلا به شهادت رسید. ولى ازواکنش زینب کبرا در برابر شهادت فرزند گزارشى نقل نگردیده است. این مطلب، به احتمال زیاد، گویاى آن است که آن بانوى بزرگوار در برابر شهادت فرزند خویش صبر و بردبارى پیشه کرده است، مبادا گریه و زارى او بر اندوه و ناراحتى برادر بیفزاید .دفاع از یادگار مجتبى(ع) .آخرین تلاش امام‏ حسین(ع) در واپسین لحظات زندگى خود بر اثر کثرت جراحات و خونریزى قدرت حرکت و جنگیدن را از دست داده بود، و بر زمین افتاده بود. زینب کبرا(س) به عنوان آخرین تلاش براى دفاع از جان امام‏ حسین(ع)، عمر سعد ملعون فرمانده سپاه رامخاطب قرار داد. گفت: «اى عمر سعد! ابا عبدالله را مى ‏کشند و تو نظاره مى ‏کنى؟» سخن زینب اشک از چشمان پلید عمر سعد بر گونه‏ ها و محاسن او سرازیر کرد، و چهره از زینب برتافت. تنظیم: سرکار خانم آمنه خالقی -----------❀❀✿❀❀--------- @tarikh_j
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔹روز شهدا (يادواره شهداي به خون خفته هفدهم شهريور 1357 در تهران) ▪️▪️▪️▪️▪️ دولت جمشيد آموزگار كه از نخستين روز هاي زمامداري ، سياست تحميق مردم را بكار گرفته بود نتوانست در برابر امواج گسترده انقلاب اسلامي پايداري كند . در اين دوره در سال 1357 ه ش هر روز بر دامنه اعتراضات مردمي افزوده مي شد و چنين شد كه پس از يكسال جمشيد آموزگار در چهارم شهريور سال 1357 ه ش مجبور به استعفا شد و محمد رضا شاه ، جعفر شريف امامي را مامور تشكيل كابينه كرد . شريف امامي ، اما برنامه دولت خود را آشتي ملي نام نهاد و به نشانه همراهي با مردم تعدادي از مراكز فساد را در كشور بست و تصميم گرفت كه به روحانيان احترام بگذارد . اما اينگونه عوام فريبي ها در تحميق مردم موثر نيفتاد و در سيزدهم شهريور همان سال راهپيمايي بزرگي پس از نماز عيد سعيد فطر در تهران بر گزار شد و همين راهپيمايي مقددمه اي شد بر قيام هفدهم شهريور . به منظور احترام نهادن به خون كشته شدگان روز هاي پيشين ، روز شانزدهم از سوي قاطبه مردم تعطيل عمومي اعلام شد و مردم تهران در چنين روزي راهپيمايي عظيمي بر گزار كردند . ماموران رژيم از شب قبل هفدهم شهريور، در ميادين مهم شهر مستقر شده بودند و با هرگونه حركت مقابله مي كردند . در نخستين ساعات روز هفدهم شهريور ارتشبد اويسي از راديو تهران اعلام حكومت نظامي كرد و بر اساس آن اجتماع بيش از دو نفر در تهران ممنوع شد . مردم تهران اما بدون توجه به اين اخطارها سيل آسا به خيابانها روي آوردند و در ميدان ژاله (شهداي فعلي ) اجتماع كردند . ماموران مسلح چندين بار به مردم اخطار كردند و آنگاه ناجوانمردانه مردم بي سلاح را هدف رگبار مسلح خود قرار دادند . رژيم در حال اضمحلال تعداد كل شهداي هفده شهريور را 58 نفر اعلام كرد اما شمار دقيق قربانيان آن روز هيچگاه مشخص نشد . به گفته بر خي از شاهدان رقم شهداي اين روز بالغ بر چهار هزار نفر مي شد .امام خميني ره در هجدهم شهريور همان سال با صدور بيانيه اي ضمن محكوم كردن كشتار وحشيانه مردم ، دولت شريف امامي را دولتي غير قانوني و تحميلي خواند ند . به مناسبت همين واقعه عظيم ، چنين روزي در تاريخ ايران زمين به عنوان روز جمعه سياه نام گرفت. تنظیم: سرکار خانم مریم صفری -----------❀❀✿❀❀--------- @tarikh_j
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
در اینجا به پاره‏اى از حمایت‏هاى حضرت زینب از امام سجاد اشاره می کنیم: ▪️▪️▪️▪️▪️ دفاع از جان امام سجاد(ع) پس ازشهادت امام حسین(ع) سپاه عمرسعد براى غارت خیمه ‏هاى اهل‏بیت(ع) هجوم بردند. گروهى از آنان به امام سجاد(ع) رسیدند. امام(ع) در آن حال از شدت ضعف و بیمارى نمى ‏توانست از جاى خود برخیزد. وقتى سپاه عمر سعد به امام سجاد(ع) رسیدند، یکى فریادبرآورد: «به صغیر و کبیر آنان رحم نکنید و احدى از آنان را باقى نگذارید!» دیگرى گفت:«شتاب نکنید تا با امیر عمر سعد در این باره مشورت کنیم!» شمر شمشیر کشید و قصد جان امام(ع) نمود. حمید بن مسلم گفت: «یا سبحان الله! آیا کودکان کشته مى‏ شوند؟ همانا اوکودکى مریض است!» شمر گفت ابن ‏زیاد دستور کشتن فرزندان حسین را صادر کردهاست.» حضرت زینب(س) با مشاهده این منظره به امام سجاد(ع) نزدیک شد و گفت: «او کشته نخواهد شد تا من در دفاع از او کشته شوم!» سخن زینب سبب شد تا عمر سعد شمر را از تصمیم خود منصرف سازد. دلدارى دادن به امام سجاد(ع) هنگام حرکت به کوفه به درخواست اهل‏بیت، آنان را از کنار بدن مطهر شهیدان عبوردادند. شاید این نخستین بار بود که امام سجاد(ع) با بدن‏هاى بى‏ سر و آغشته به خون شهیدان روبه‏ رو مى ‏گردید. مشاهده اینکه چگونه بدن جگرگوشه و نور چشم پیامبر اکرم(ص) ویارانش، برهنه و عریان بر روى زمین افتاده ‏اند ولى عمر سعد بدن کشته ‏هاى سپاه خود را به خاک سپرده است، بر امام سجاد(ع) بسیار دشوار و سخت بود؛ به طورى که نزدیک بود ازشدت اندوه و ناراحتى مرغ روح از بدنش به پرواز در آید. زینب کبرا(س) که در همه حالات امام سجاد(ع) را زیر نظر داشت. با مشاهده این حال براى آرامش و دلدارى او حدیثى را ازام‏ ایمن بازگو کرد. این حدیث نوید بخش آن بود که قبور شهیدان، کعبه آمال عاشقان ودوستداران امام‏ حسین(ع) خواهد شد. امام سجاد(ع) خود این ماجرا را اینگونه بازگو مى‏ کند: «هنگامى که ما را از کربلا به سمت کوفه حرکت مى‏ دادند، من به بدن‏هاى مقدس شهیدان مى ‏نگریستم و در این اندیشه بودم، که چگونه آن‏ها به خاک سپرده نشده‏ اند؟ این فکر در نظرم بسیار بزرگ و سنگین آمد و مرا به شدت به اضطراب و ناراحتى واداشت، به طورى که نزدیک بود، روح از بدنم خارج شود. عمه ‏ام، زینب، که مرا در آن حال دید، گفت: «اى یادگارجدّ، پدر و برادرانم! ترا چه شده است که مى ‏بینم با مرگ دست و پنجه نرم مى ‏کنى؟» در پاسخ گفتم: چگونه جزع و زارى نکنم، در حالى که مى ‏بینم سرورم، برادرانم، عموهایم،عموزاده ‏هایم و خویشانم آغشته در خون خود، برهنه و عریان، بر زمین افتاده‏اند، نه کسى آنان را کفن مى ‏کند و نه به خاک سپرده شده ‏اند. کسى به آنان نزدیک نمى‏ شود و در آنجا رحل اقامت نمى ‏افکند. گویا آنان خاندانى از دیلم و خزر هستند.» زینب گفت: «آنچه مى‏ بینى، ترا به جزع و زارى وا ندارد! به خدا سوگند! این عهدى است از رسول خدا(ص)به جدّ و پدر و عمویت. خداوند از گروهى از این امت - که فرعون‏هاى زمین آنان را نمى ‏شناسند ولى در میان اهل آسمان‏ها معروف و شناخته شده هستند - پیمان گرفته است که این عضوهاى از هم‏ جدا و این بدن‏هاى آغشته به خون را جمع کنند و به خاک بسپارند. آنان در این سرزمین نشانه‏اى براى قبر پدرت نصب مى ‏کنند، که گذشت روزگار اثرش را محو و نابود نخواهد کرد. سرکردگان کفر و پیروان گمراهى در محو و نابودى آن مى‏ کوشند؛ ولى تلاش آنان چیزى جز افزودن بر آثار آن و بلند کردن آوازه آن نتیجه‏ اى نمى ‏بخشد.» -----------❀❀✿❀❀--------- @tarikh_j
حضور سیاسى حضرت زینب پس از شهادت امام‏ حسین(ع) پس از شهادت امام حسین(ع) رسالت خطیر و سنگین زینب کبرا(س) آغاز شد. او درسخت‏ ترین شرایط جسمى و روحى، بزرگ‏ترین و خطیرترین مسئولیت‏ها را به عهده گرفت و با موفقیت کامل آن را به انجام رساند. از نظر جسمى حضرت زینب(س) در حدود سن 55 سالگى قرار داشت. حدود 5 ماه بودکه زینب کبرا(س) از وطن خود دور بود. قطعاً در این مدت زندگانى او به صورت عادى ومعمولى نمى ‏گذشت، به ویژه در این روزهاى اخیر که شرایط آنان از نظر آب و غذا و خواب به طور کلى دگرگون شده بود، و در وضع کاملاً اضطرارى و نامناسب بسر مى ‏بردند. از نظر روحى روزهاى متمادى بود که در محاصره سپاه انبوه دشمن قرار داشتند، دشمنى که به هیچ یک از اصول انسانى، اسلامى پایبند نبود و از هیچ جنایتى در حق آنان کوتاهى نمى ‏کرد. حضرت زینب در مدت کم‏تر از یک روز تعداد زیادى از برادران، برادرزادگان،عموزادگان خود را در مقابل چشمانش با بدترین و فجیع‏ترین شیوه از دست داده بود، که سوگ هر یک از آنان کافى بود، هر انسان قوى و نیرومندى را به زانو درآورد و براى مدتى طولانى زندگانى او را از مسیر عادى و معمولى خارج سازد. علاوه بر همه این‏ها حداقل یکى از فرزندان حضرت زینب در برابر دیدگانش در کربلا به شهادت رسید، و روشن است که سوگ فرزند تا چه اندازه براى مادر سخت و شکننده است. بسیارى از زنان در برابر سوگ فرزند، خود را مى‏ بازند و یا لااقل براى مدت طولانى از حال طبیعى خارج مى ‏شوند. مهمتر از همه این‏ها براى زینب کبرا(س) شهادت برادر بود، برادرى که آگاهى از شهادتش در شب عاشورا زینب را از حال عادى خارج ساخت. مصیبتى که آسمان‏ها و زمین قدرت تحمل آن رانداشتندو... عقیله بنى ‏هاشم وظیفه داشت، در چنین شرایط جسمى وروحى در میان دشمن و در حال اسارت و در حالى که از هر نظردر وضعیت نامساعد و نامناسب جسمى و روحى به سر مى‏ برد -شرایطى که قلم و بیان واقعاً از توصیف آن عاجز وناتوان است -بزرگ‏ترین و عظیم‏ترین مسئولیت‏ها را انجام دهد. تصور عظمتو بزرگى کارى که زینب انجام داد، هر انسان منصف و حق‏جویىرا در برابر عظمت شخصیت و بزرگى این بانوى بزرگ به کرنش وتحسین و ستایش وا مى‏ دارد. زینب کبری(س) پس از شهادت امام‏ حسین(ع) سه وظیفه و رسالت مهم بر عهده داشت: 1.نخست پرستارى از امام سجاد(ع) وحمایت و دفاع از جان آن حضرت در برابر تعرضات و تهاجمات دشمن 2.حمایت و دفاع از زنان و کودکان اهل‏بیت 3. مسئولیت پیام‏رسانى خون شهیدان و بیدارگرى و آگاهى ‏بخشى به‏ مسلمانان. بر اساس اعتقاد شیعه پس از رحلت پیامبر اکرم(ص) رهبرى مسلمانان و امامت امت اسلامى از سوى خداوند به حضرت على(ع) واگذار گردیده است. پس از آن حضرت امام حسن مجتبى(ع) و امام‏ حسین(ع) به ترتیب امام و رهبر مسلمانان هستند. بعد از امام حسین(ع) امامت در میان نسل او وفرزندانش به ودیعه نهاده شد لذا پرستارى و حمایت از امام سجاد(ع) دفاع از امامت و حجت خدا بر روی زمین بوده است. تنظیم: سرکار خانم آمنه خالقی -----------❀❀✿❀❀--------- @tarikh_j
انجمن علمی پژوهشی تاریخ معاونت پژوهش جامعه الزهرا سلام الله علیها برگزار می‌کند. نقد و بررسی تاریخ شهادت امام حسن علیه السلام با تکیه بر نقل شیخ مفید ❇️باحضور استاد محترم سرکار خانم لیلا همایون فرد چهارشنبه ۱۴۰۰/۶/۲۴ : http://online.jz.ac.ir/rbhyyb897yoy/ -----------❀❀✿❀❀--------- @tarikh_j
همایش ملی هشتادمین سالگرد اشغال ایران و سقوط رضاخان (( بررسی علل اشغال ایران و سقوط رضاخان در سوم شهریور ۱۳۲۰ )) دبیر علمی همایش : دکتر موسی حقانی زمان ۲۲ الی ۲۴ شهریور ۱۴۰۰ ساعت شروع : ۱۴:۳۰ الی ۱۸:۳۰ https://www.aparat.com/TVTARIKH/live https://instagram.com/iichs.ir -----------❀❀✿❀❀--------- @tarikh_j
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
علیه السلام 15/2 _صحابه 👁‍🗨در نگرش اهل سنت به حدیث غدیر 🕳گروه اول :پذیرش با تفسیر خاص خود 🕳 گروه دوم:اشاره ی ضمنی 〰 ادامه ی گروه دوم👈گروهی از تاریخ ­نگاران اهل ­سنت که به بیان پاره‌ای از جزئیات مربوط به غدیر، مانند حدیث «مَن کنتُ مولاه فعلی مولاه» یا احتجاج و مناشدة حضرت امیرالمومنین علیه السلام با برخی صحابه در ارتباط با حادثة غدیر بسنده کرده‌اند از جمله: ➖ محمدبن­ احمد فاسِی (832ق) در 📓شِفاء الغَرام باخبار البَلَد الحَرام، هنگام ذکر آبراهة زیرزمینی مشهوری به ­نام «خُم» می‌گوید: «خُم، مجرای آبی زیرزمینی مشهوری است که آن، غیر از خُمی است که پیامبر(صل الله علیه و آله و سلم) نزد غدیر (برکة) واقع در آن فرمود: مَن کُنتُ مَوْلَاهُ فعَلی مَوْلَاهُ؛ و آن در فضیلت علی­ بن­ ابی­طالب علیه السلام وارد شده است. این خم، موضعی در جحفه است و میان آن و باب مکه - که محب طبری بدان اشاره کرده - به مسافت پرتاب دو تیر، فاصله است. والله اعلم».🔍(تقی فاسی، 2000م، ج1، ص406) این سخن، بر معروف بودن غدیر خم و حدیث پیامبر(صل الله علیه و آله و سلم)نزد همه دلالت دارد. ➖ نُوَیرى (متوفاى حدود 833ق) در نِهایة الارَب فى فنون الادب، در باب ذکر گزیده‌ای از فضایل علی­ بن ­ابی­طالب(علیه السلام)، با ذکر پنج تن از صحابه (بریده، ابوهریره، جابر، براءبن­عازب و زیدبن­ارقم) از زبان حضرت رسول(صل الله علیه و آله و سلم) به حدیث «مَن کُنتُ مَولاه فعَلى مَولاه» در روز غدیر خم و نیز روایت (اللهم وَالِ مَن والاه، وعَادِ مَن عَاداه) بعضی از آن صحابه، اشاره می‌کند. 🔍(ر.ک: نویری، 1423م، ج20، ص4) ➖ابن ضِیاءمَکی حنفی (ف854ق) در 📓 تاریخ مکة المُشرفة والمسجد الحرام والمدینة الشریفة والقبر الشریف همانند محمد بن ­احمد فاسی، در فصل ذکر چاه‌های مکه و اطراف آن، به ­هنگام سخن از چاهی به ­نام «خُم» جهت دفع خطا و برای اینکه اشتباها خمِ معروف، به ذهن خواننده خطور نکند، به توضیحِ مطلب مبادرت می‌ورزد و می‌گوید: «چاهی است در آبراهه‌ای زیرزمینی که بدان خُم می‌گویند و آن، غیر از خُمی است که روایت شده پیامبر(صل الله علیه و آله و سلم فرمود: مَن کُنتُ مَوْلَاهُ فعَلی مَوْلَاهُ؛ زیرا این خُم، نزدیک جُحفه است». 🔎(ابن ­ضیاء، 2004م، ص209). این مطلب، از شهرت واقعة غدیر خم و حدیث پیامبر(صل الله علیه و آله و سلم) حکایت دارد. ➖سُیُوطی (ف911ق) در 📓تاریخ الخلفاء، با سلسله سندهای مختلف، حدیث غدیر مَن کُنتُ مَولاه فعَلی مَولاه و تتمة آن (اللهم وَالِ مَن وَالاه وعَادِ مَن عَادَاه) را ذکر کرده،🔍 (ر.ک: سیوطی، 2004م، ص132) به احتجاج حضرت علی(علیه السلام)با برخی صحابه در روز رَحْبه اشاره می‌کند. (ر.ک: همان، ص132) ➖سَمهُودى شافعی(ف911ق) در📓 جواهر العِقْدین فی فضل الشرفَین، حدیث غدیر را نقل نموده (ر.ک: امینی، 1977م، ج1، ص15، 17 و 29) و به مناشدة علی( علیه السلام) در روز رحبه اشاره کرده است.🔍 (ر.ک: همان، ج1، ص16، 45، 48، 54 و 176) همچنین در کتاب تاریخی خود با عنوان خُلاصة الوَفا باخبار دار المصطفى، که دربارة مدینة منوره تألیف شده است، فصلی را به مساجد واقع ­شده در راهی که پیامبر(صل الله علیه و آله و سلم) در ایام حج و غیر آن به سوی مکه می‌پیموده، اختصاص داده است. او در این فصل، از مسجدِ بعدِ جُحفه - که به­ گمانش همان مسجد غدیر خم است - نام می‌برد و پس از توضیحاتِ جغرافیایی دربارة آن، به موضوع غدیر و نماز ظهر پیامبر(صل الله علیه و آله و سلم) در آن مکان، و ایراد جملة «اللهم مَن کُنتُ مَولاه فعَلی مَولاه» از زبان مبارک رسول خدا(صل الله علیه و آله و سلم)پس از بالا بردن دست علی(علیه السلام) اشاره می‌کند. 🔍(ر.ک: سمهودی، بی­تا، ج2، ص484) -----------❀❀✿❀❀--------- @tarikh_j
_حسین علیه السلام تنظیم: سرکار خانم زهرا سادات حسینی -----------❀❀✿❀❀--------- @tarikh_j
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
تاریخ اجتماعی دوران زندیه ▪️▪️▪️▪️ اصل و نسب طایفهٔ زند طوایف لرستان از نظر لهجه به دو گروه و تقسیم می‌شوند. زبان لکی زبان ایرانی و اصیل است که قومی از اقوام ایرانی نژاد به نام لک بدان تکلم می‌کنند. طوایف لک بیشتر در نواحی شمال و شمال غربی لرستان و همچنین در بین برخی از طوایف لرستان، ایلام، کرمانشاهان و قسمتی از همدان و قزوین زندگی می‌کنند طایفهٔ زند در زمرهٔ طوایف لک زبان به‌شمار می‌آیند اینان با شبانی روزگارشان را سپری می‌کردند و احیاناً در زمان شاه عباس اول از دامنه‌های زاگرس و نزدیکی ملایر کوچ داده شده‌اند. در کتب گذشتگان از آنان به عنوان کرد یاد می‌شود و این امر ناشی از همان واقعیت است که کرد و لر را با وجود اختلافات زبانی و لهجه‌ای به نشانی واحد از آریاییان کوه نشین صفحات غرب کشور می‌رساند. -----------❀❀✿❀❀--------- @tarikh_j
خلاصه‌ای از شخصیت کریم خان زند ▪️▪️▪️▪️ ویلیام فرانکلین در زمان جعفر خان زند پسر برادر کریم خان زند به ایران آمده بود، در سفرنامهٔ خود می‌نویسد «اگر به شاهی بتوان لقب کبیر داد آن شاه حتماً می‌توانست کریم خان باشد به‌طوری‌که کارهای او امروز هم شاهد این مدعی است» شاید امروز ایرانیان به کریم خان احترام بیشتر از آن زمان قایلند اما او را به مراتب کمتر از آن زمان یعنی سال ۱۲۱۵ که ملکم در ایران بود می‌شناسد و با شخصیت بسیار استمنایی اش آشنایی دارد او بسیار راحت و آسان دشواری‌های میدان جنگ و سخت‌گیری‌های سپاهیگری را تحمل کرده‌است کریم خان از یک تربیت خانوادگی صحیح برخوردار نبود و حتی خواندن و نوشتن نمی‌دانست و از این رو بسیار جالب است که پس از آشفتگی‌های ناشی از سقوط صفویه و حکومت نادرشاه، احتیاج به رهبری خردمند و توانا داشت. -----------❀❀✿❀❀--------- @tarikh_j
زندگی اجتماعی مردم در دوره زندیه ▪️▪️▪️▪️ در دورهٔ زندیه مردم به شهرنشینی و روستانشینی و عشایر تقسیم می‌شدند. مهم‌ترین شغل مردم عادی در این دوره کشاورزی و دامپروری بود طبقات ثروتمند به تجارت و بازرگانی می‌پرداختند در این دوران عناصر شهرنشینی کمتر در امور مملکتی و لشکری سهم داشتند. امور خاص دولتی با توجه به ایلی بودن ایران اغلب با سران ایلات و قبایل بود؛ و مردم شهرنشینی غالباً به امور دادو ستد و تجارت می‌پرداختند. طبقهٔ باسواد و تحصیل کرده در شهرها و در مشاغل درباری یا نزد اعیان و نجبا و به تجارت تقرب داشتند. -----------❀❀✿❀❀--------- @tarikh_j
عادت و سنن ایرانیان در دورهٔ زندیه ▪️▪️▪️▪️▪️ جای شگفتی است که ایران در تمام طول تاریخ خود صورت ظاهر را حفظ کرده‌است شاید این حفظ ظاهر نتیجهٔ سلیقهٔ خاص او در برخورد با مسائل است ویلیام فرانکلین سیاح انگلیسی که در سال ۱۲۰۱ از ایران دیدن می‌کرد، می‌نویسد ایرانی‌ها به خاطر رفتار خوب، ادب و مهمان نوازی هایشان نسبت به مسافرین بیگانه (پارسی‌های مشرق زمین) هستند آن‌ها از بیگانگان با محرابی پذیرایی می‌کردند و مخصوصاً نسبت به اروپایی‌ها احترام به خصوصی قائل بودند آن‌ها بسیار مهمان نواز بودند و افتخار می‌کردند که کسی در خانهٔ آن‌ها مهمانشان باشد. اگر به دیدن کسی می‌رفتی نمی‌توانستی بی‌آنکه قلیان کشیده باشی یا چیزی خورده باشی خانهٔ میزبان را ترک کنی چون در این صورت میزبان آزرده می‌شد ایرانیان در برابر همگنان خود و کسانی که از نظر درجه و مقام از آن‌ها بالاتر بودند به نحو اغراق‌آمیزی مؤدب بودند - معروف است که ایرانی علاقه‌مند به زیبایی کلام و جملات، در گفتگو بوده و است. در این دوره نیز کوشش می‌رفت که کلمات و جملات تا جایی که ممکن است زیبا و پر استعاره ایوا شود؛ و اغلب هنگام صحبت ابیاتی از شعرای بزرگ گذشته یا معاصر آورده می‌شد. این طرز صحبت عادت همهٔ مردم بود ود و ثروتمند و ندار و باسواد و بی‌سواد می‌کوشید که حرف خود را به زیباترین نحو ممکن بزند. -----------❀❀✿❀❀--------- @tarikh_j
لباس و آرایش در دوره زندیه ▪️▪️▪️▪️ در زمان مورد مطالعهٔ ما مردها کلاهی پارچه‌ای بر سر می‌گذاشتند که در حدود ۲۵ سانتی‌متر بلندی آن بود و سطح بالایش چهار گوشه داشت. رنگ این کلاه معمولاً مثل دیگر قطعات لباسشان سرخ بود فقط برای مراسم سوگواری رنگ آبی پررنگ انتخاب می‌شد. مردم ثروتمند عمامه‌ای داشتند که از شال کومان بود این عمامه هرگز در حضور شاه نیز از سر برداشته نمی‌شد همچنین کلاه سیاه پوست بره‌ای که آسترش نیز پوست بره سفید یا خاکستری بود بر سر گذاشته می‌شد عده‌ای عرق چین سرخ یا آبی یا سفید پارچه‌ای و گاهی چرمین بر سر داشتند. دولتمندان دور این عرقچین یک شال کشمیری می‌پیچیدند. -----------❀❀✿❀❀--------- @tarikh_j
کشاورزی در سدهٔ دوازدهم هجری نیز کشاورزی به شیوهٔ کهن باستان به طریق آّیاری مصنوعی و دیمی بود در حقیقت بزرگترین مسلهٔ حیاتی ایرانیان از کوچ تاریخی‌شان به فلات ایران مسئلهٔ آبیاری بوده‌است. ایرانیان با روش هنرمندانه‌ای که برای به دست آوردن آب داشتند همیشه با مشکل آب مبارزه کردند. -----------❀❀✿❀❀--------- @tarikh_j
سازمان اداری در دوره زندیه ▪️▪️▪️▪️ کریم خان مانند شاهان پیشین دستگاه طولانی نداشته‌است و دربار او را می‌توان یکی از ساده‌ترین دربارهای تمام طول تاریخ ایران به‌شمار آورد. کریم خان در سیستم حکومت ایران بدعت گذاشت. حکومت او را می‌توان حکومت وکالتی متمرکز نامیده به‌طوری‌که پس از فتح اصفهان به دست کریم خان زند و علیمردان خان بختیاری دو سردار فاتح ضمن پیمانی که با ابوالفتح خان بختیاری حاکم مغلوب اصفهان بستند. شاهزاده ابوتراب نوهٔ شاه سلطان حسین را به نام شاه اسماعیل سوم به سلطنت ایران برداشت. احتمالاً سازمان اداری زندیه با سازمان افشاریه فرق چندانی ندارد و این از آن جهت گفته شده‌است که اطلاعات چندانی در دست ما نمی‌باشد. البته سازمان اداری کریم خان به مقتضای نوع حکومت او بسیار خلاصه تر بوده‌است. -----------❀❀✿❀❀--------- @tarikh_j
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا