♣️ #ضمائم_4
✅ رابطه گرم شهید بهشتی با محمد منتظری به نقل از علی اکبر پرورش:
«یک شب که #بنی_صدر به جلسه شورای عالی دفاع نیامد و جلسه تشکیل نشد، به پیشنهاد #آیت_الله_خامنه_ای که در آن زمان نماینده ی امام در شورای عالی دفاع بودند قرار شد به منزل آقای #هاشمی_رفسنجانی برویم تا درباره ی نحوه ی مدیریت بنی صدر و شیوه ها و برنامه های او در جنگ بحثی داشته باشیم. آقای خامنه ای به من گفتند به آقای بهشتی هم تلفن بزن تا در این جلسه شرکت کند.
ساعت 9 شب بود که تلفن زدیم و ایشان گفتند من تازه به منزل رسیده ام، اگر مسئله مهم است بیایم. تا گفتم نظر آیت الله خامنه ای این است که شما در این جلسه باشید، پذیرفتند و گفتند من خودم را به سرعت به جلسه می رسانم.
به شهید محمد منتظری که در جلسات شورای عالی دفاع و جنگ حضور داشت و در آن روزها خیلی با آقای بهشتی بد بود و علیه ایشان صحبت می کرد، گفتم بیا به خانه آقای رفسنجانی برویم. پرسید آقای بهشتی هم می آید؟ گفتم: بله. گفت: پس من نمی آیم.
پیدا بود از ایشان خجالت میکشید. چون حتی علیه آقای بهشتی هم اعلامیه ای داده بود. به او گفتم حالا که به جلسه نمی آیی، چون من ماشین ندارم لااقل مرا به جلسه برسان، پذیرفت. وقتی به منزل آقای هاشمی رفسنجانی رسیدیم به او گفتم: باید در این جلسه باشی. او قبول نمی کرد. خلاصه موفق شدم به زور او را به جلسه ببرم و پشت سر من حرکت می کرد. وقتی به آقای بهشتی رسیدیم، سلام کردم و نشستم.
آقای منتظری هم تا چشمش به آقای بهشتی افتاد آهسته سلام کرد. در این لحظه آقای بهشتی به احترام شهید منتظری از جای خود تمام قامت بلند شد و با گرمی جواب سلام او را داد و او را به گرمی در آغوش کشید و بوسید. منظره ی عجیبی بود. کسانی که در آن جلسه شاهد آن رفتار بزرگوارانه و بزرگ منشانه شهید بهشتی با شهید منتظری بودند احساسات بر آنها غلبه کرد و به گریه افتادند.
من شاهد بودم آقای منتظری وقتی از آغوش شهید بهشتی بیرون آمد و احوالپرسی اش با ایشان تمام شد آرام به عقب آمد و روی صندلی کنار دست من نشست و شنیدم که این عبارت را گفت که: «عجب #جوانمردی است». ایشان می دانست به رغم آن همه بدگویی هایی که از آقای بهشتی کرده بود حتی یک حرف تند از او درباره ی خود نشنیده است.»
📚 صخره سخت، ص539
🆔@TarikhDEF