eitaa logo
تاریخ دیروز، امروز، فردا
187 دنبال‌کننده
183 عکس
47 ویدیو
0 فایل
تاریخ دیروز، روشنگر مسیر فردا توضیحی درباره هویت کانال: https://eitaa.com/TarikhDEF/2 فهرستی از گزیده مطالب کانال: https://eitaa.com/TarikhDEF/4 ارتباط با مدیر: @yahadi71
مشاهده در ایتا
دانلود
❇️ ماجرای جنگ حنین و عفو تاریخی پیامبر(بخش اول) 🌱 پس از ، یکی از سه دشمن اصلی پیامبر بلکه اصلی ترین شان یعنی شکست خورد. اما همچنان دو دشمن مهم دیگر نیز وجود داشت: 1. طایفه 2. طایفه . 🌱 هوازنی ها آنگاه که خبر حرکت سپاه اسلام از مدینه به سمت مکه را شنیدند، خود را آماده جنگ کرده بودند. ثقیفی ها نیز در شهر طائف مستقر بودند. پس از فتح مکه، این دو گروه بنای در مقابل اسلام داشتند. به همین جهت پیامبر پیش از ترک مکه، تصمیم گرفت شورش اینها را آرام کند. 🌱 رهبری هوازنی ها در دست ، یک جوان سی ساله بود که شخصیتی داشت. او به قبیله اش دستور داد تا همه برای نبرد با اسلام حاضر شوند، با همه دارایی هایشان لذا حتی زنان و کودکان نیز باید حاضر میشدند، با همه شتران و گاوان و گوسفندانشان. 🌱 دلیل مالک بن عوف این بود که تنها در این صورت است که همه تا آخرین قطره خونشان از جان، ناموس و مالشان در مقابل مسلمانان دفاع خواهند کرد و کسی از جنگ فرار نخواهد کرد.(البته بعدا کار به جایی رسید که اتفاقا خودش فرار کرد) 🌱 پیامبر نیز با سپاهی 12 هزار نفره به سمت هوازن حرکت کرد. نخستین چیزی که جلب توجه میکرد، اسلام بود، به نحوی که در برخی نقل ها آمده گفت: امروز از ناحیه قلت و کمی جمعیت شکست نمیخوریم، که البته این جمله بر رسول خدا گران آمد چرا که هیچگاه نگاه حضرت بر این مادیات نبود بلکه ایشان ها را همیشه میدانست، نه تعداد افراد یا تجهیزات و... . 🌱 کثرت سپاهیان اسلام به دلیل حضور بود، کسانی که تازه مسلمان شده و شناخت درستی از اسلام نداشتند و از حیث روحی نیز دارای آمادگی کافی برای انجام رسالت های اجتماعی نبودند. 🌱 در این نبرد، نیز سپاه اسلام را همراهی میکردند اما چندان علاقه مند به پیروزی پیامبر نبودند بلکه بیشتر به دلیل دیدن نتیجه جنگ و استفاده از ، سپاه را همراهی میکردند. این نکته خود مشکلی جدی بود چرا که فقط کافی بود تعدادی از این افراد در میانه جنگ از صحنه فرار کنند تا سپاه اسلام از هم بپاشد که اتفاقا چنین هم شد. 🌱 هوازنی ها در تنگه ها مخفی شده و هنگام عبور سپاه اسلام به صورت به آنها حمله کردند. طایفه به فرماندهی که لشکر مقدّم بود، پا به فرار گذاشت. به دنبال آنها، مابقی نیز فرار کردند. 🌱 میگوید: در آن لحظه تنها کسی را که من در کنار رسول خدا دیدم، بود(ماجرای جذاب و جالب ابوسفیان را در اینجا بخوانید:https://eitaa.com/TarikhDEF/160) که افسار اسب حضرت را در دست داشت. 🌱 پیامبر وقتی میبیند همه در حال فرارند، دستور داد اینگونه صدا بزنید: ای اصحاب شجره، ای گروه انصار، بازگردید، من اینجا هستم. پیامبر میخواست ماجرای را به آنها یادآوری کند، چرا که امیدش به و بود، نه نومسلمانان. بعد از این اتفاق عده ای باز میگردند و در نهایت نیز با مهاجرین و انصار و با سپاه اسلام پیروز میشود. 🌱 پس از پیروزی، برخی مسلمانان به دست میزنند. پیامبر به شدت ناراحت شده و مانع این اتفاق میشود. برخی میگویند: مگه اینها فرزندان مشرکین نیستند؟ حضرت پاسخ میدهد: حتی بهترین شما نیز هستید و الان مسلمان شده اید. این کودکان بر پاک به دنیا می آیند و بعدا به تدریج بواسطه پدر و مادرهایشان مسیحی یا یهودی و... میشوند. 🌱 پس از شکست هوازنی ها، اسرا و غنایم شان به دست مسلمان ها افتاد(حدود 6 هزار اسیر زن، کودک و بزرگ + 24 هزار شتر + تعداد بی شماری گوسفند)، برخی نیز که کشته شدند، برخی نیز مانند رئیس شان یعنی به سمت طائف فرار کردند. (پیامبر بعد از این ماجرا نیز به سمت طائف حرکت کردند.) ➕مطالعه بخش دوم: https://eitaa.com/TarikhDEF/335 🆔https://eitaa.com/TarikhDEF