eitaa logo
🔖 تاریخِ شَفاهیِ قُم🔖
4.1هزار دنبال‌کننده
415 عکس
91 ویدیو
1 فایل
🔖 تاریخ سیاسی، فرهنگی و اجتماعی قم را اینجا بخوانید. . 🔗در تلگرام: t.me/tarikhqom1 . 📩 ارتباط با مدیر کانال: @adminn1402
مشاهده در ایتا
دانلود
📸 تصویری از میدان 🗓دهه پنجاه شمسی 📍به این مکان "دکان تخته‌ای‌های پشت حرم" می‌گفتند و به آستانه مقدسه اجاره می‌پرداختند. 🔗به کانال بپیوندید: @tarikhqom
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📽تصاویر قدیمی از قم 📍متحرک‌شده توسط هوش مصنوعی 🔗به کانال بپیوندید: @tarikhqom
📜 اعلامیه فوت آیت‌الله حاج آقا و زعامت آیت‌الله 🗓اسفندماه ۱۳۲۵ 🗞روزنامه مظفر 🔸️حاج آقا حسین قمی فقیه بعد از درگذشت سید ، مرجعیت را به‌ عهده گرفت. 🔹️ایشان به اقدامات اعتراض کرد و از ایران به عراق تبعید شد. دستگیری وی به دستور حکومت رضاخان، زمینه‌ساز تجمع و واقعه مسجد در تیرماه ۱۳۱۴ شد. 🔗به کانال بپیوندید: @tarikhqom
🗞چگونه به #قم سفر کنیم؟ 🔹️اطلاعات جالب و #خواندنی درباره قم ✏️نوشته #فریدون_پیرزاده؛ رئیس دفتر شمس پهلوی 🗓سال ۱۳۳۸ شمسی 🔗به کانال #تاریخ_شفاهی_قم بپیوندید: @tarikhqom
🌀گنبذنما ✏️علی‌اکبر رشیدی 🔸️سرسبزی دشت‌های اطراف اصفهان و زیبا چشمهای مرا خیره کرده بود. طبیعت این بخش از ایران با آنچه ما دیده بودیم به کلی متفاوت بود و این تفاوت ما را به خود مشغول کرده بود. از نیمه راه روز سوم لحن تفاوت یافت و خبر از نزديك شدن ما به داد. 🔹️بعد از ظهر بود که تک‌خان پشت تپه‌ای ایستاد و شاگرد راننده به جمع آوری «» پرداخت. مسافران از سر شوق، پول در کلاه شاگرد راننده می‌ریختند. خلاصه راننده پس از تأیید شاگردش که کافی بوده، سینه تپه را پیمود و سواد گنبد حرم مطهر حضرت (س) نمایان شد. 🔸️شیون و عزاداری از زنان و مردان برخاست و بقیه راه تا حرم با شور خاصی سپری شد. مدت زیارت با خرید ، مهر و تسبیح و جانماز بیش از آنچه تعیین شده بود به درازا انجامید. 🔹️با فشار و التماس تک خان و شاگردش مسافران رفته رفته سوار شدند و دل از زیارت کندند راه در پیش گرفته شد. نزديك غروب بود که به تهران رسیدیم. 📚گفتنی‌ها، انتشارات اطلاعات، ۱۳۸۵ 🔗به کانال بپیوندید: @tarikhqom
❓️آیا آرامگاه کریم‌خان زند در حرم حضرت معصومه(س) است؟ 🔸️در سال ۱۲۰۶ ه‍.ق و به دستور آغامحمدخان بقایای جسد زند را از عمارت کلاه‌فرنگی (محل کنونی موزۀ پارس در شیراز) به تهران حمل نموده و در زیر پله‌های حیاط دفن نمود تا استخوان‌های آن پادشاه سال‌ها لگدکوب قاجاریه باشد. 🔹️پس از آغامحمدخان این قسمت از بناهای سلطنتی بر اثر که چندین‌بار در زمان ناصرالدین‌شاه داده شد تبدیل به محوطۀ کوچکی بنام حیاط گردید و به وسیلۀ نرده‌های آهنی از باغ گلستان جدا شده به همان صورت باقی ماند و گاهی اوقات در این گوشۀ دنج به تنهایی در کنار حوض آن به استراحت پرداخته و قلیانی می‌کشید. 🔸️پس از انقراض و در زمان اول (بهمن‌ماه ۱۳۰۴ ه‍.ش) دستور شکافتن و کاوش زیر پله‌های سمت راست جلوخان صادر گردید. کارگران که آنها نیز از طایفۀ بودند تحت نظر استاد حسین میدانی زیر پله‌های مزبور را کنده پس از مقداری خاک‌برداری قطعات استخوان‌های شاه زند را بیرون آوردند. 🔹️پس از جمع‌آوری استخوان‌های وکیل‌الرعایا، از وزارت دربار به فرماندار قم دستوری صادر گردید و او محلی در و در قم تعیین نمود و استخوان های که قسمت اعظم آن خاک شده فقط قطعات کوچکی باقی مانده بود به حمل شد و در محل مزبور دفن گردید. 📍 محل دفن شاه سلطان حسین و شاه صفی صفوی منبع: سایت‌کاخ‌گلستان 🔗به کانال بپیوندید: @tarikhqom
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📽روضه‌ی حضرت زهرا (س) در بیان مرحوم سیدمحمد آل‌طه 🗓سال ۱۳۸۹ شمسی 🔹️ایشان از سخنرانان مراسم سالروز شهادت امام جعفر صادق(ع) مدرسه در دوم فروردین سال ۱۳۴۲ بود. این مراسم مورد یورش وحشیانه مأموران رژیم قرار گرفت و منجر به شهادت و زخمی شدن جمعی از و روحانیون شد. 🔸️حجت‌الاسلام آل طه در سال ۱۳۹۵ و در سالگی دار فانی را وداع گفت. 🔗به کانال بپیوندید: @tarikhqom
🔖 تاریخِ شَفاهیِ قُم🔖
❓️آیا آرامگاه کریم‌خان زند در حرم حضرت معصومه(س) است؟ 🔸️در سال ۱۲۰۶ ه‍.ق و به دستور آغامحمدخان #قاج
📸 تصویری از #رضا_شاه_پهلوی هنگام بیرون آوردن استخوان‌های #کریم_خان_زند از کاخ گلستان 🗓 ۱۳۰۴ شمسی 🔸️شمشیر کریم‌خان در دست #تیمورتاش و استخوان‌های وکیل‌الرعایا در سینی 🔗به کانال #تاریخ_شفاهی_قم بپیوندید: @tarikhqom
📜 شهر قم در شاهنامه‌ی فردوسی ✏️نیما نوروزی 🔹️در شاهنامه دو بار نام قم آمده و نکته جالب اینکه که یادکردهای قم در همیشه در هنگام تقسیم‌بندی شهرها بوده و و در یک ناحیه آمدند. 🔸️یادکرد اول هنگامی است که به پاس زحمات پهلوان ، می خواهد سرزمینی را به او عطا کند: بفرمود عهد و اصفهان نهاد بزرگان و جای مهان نویسد ز مشک و ز عنبر دبیر یکی نامه از پادشا بر حریر یکی مهر زرین بر او برنهاد بر آن نامه شاه آفرین کرد یاد 🔹️یادکرد دوم هم در پادشاهی است در هنگام تقسیم‌بندی ایران به بخش‌های مختلف. جهان را ببخشید بر چار بهر وزو نامزد کرد آبادشهر نخستین ازو یاد کرد دل نامداران بدو شاد کرد دگر بهره زان بد و اصفهان نهاد بزرگان و جای مهان 🔸️در این تقسیم‌بندی نیز قم و اصفهان یک را تشکیل می‌دهند. 🔗به کانال بپیوندید: @tarikhqom
21.21M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📽شعرخوانی حاج غلامرضا سازگار؛ مداح و شاعر قمی 🗓۱۷ آذرماه ۱۴۰۳- تهران 🔸️ در سال ۱۳۲۰ش در به‌دنیا آمد. پس از تحصیلات ابتدایی در مکتب‌خانه‌های قدیمی وارد شد و برخی از دروس حوزوی را خواند. 🔹️ در ۱۹ سالگی و به تهران مهاجرت کرد. از ابتدای نوجوانی در کنار شاعری متعددی را تجربه کرد ولی پس از مدتی به پیشنهاد یکی از مسئولان هیئت‌های تهران،‌ کار را رها و تنها به شاعری و اهل بیت(ع) مشغول شد. 🔹️کتاب از جمله آثار او در حوزه شعر است که در پنج جلد منتشر و مورد استقبال زیادی از سوی اهل‌بیت قرار گرفته است. 🔗به کانال بپیوندید: @tarikhqom
🌀قبر مامور قتل امیرکبیر در حرم حضرت معصومه (س) 🔸️حاج علی‌خان از ده‌سالگی در دربار ، ولیعهدِ فتحعلی شاه به خدمتگزاری مشغول بود و پس از به سلطنت رسیدن او به تهران آمد و به کارهای حکومتی و درباری پرداخت. 🔹️پدرش حسین‌خان به خدمت دربار درآمد و با سمت به کار مشغول شد. سپس به تهران آمد و به «» شاهی راه یافت و با سمت مخصوص شاه به سفارت فوق‌العاده گسیل و مأمور دربارهای اروپایی شد. 🔸️حاج علی، نخست ناظر در خانه مادر محمدشاه بود. پس از مرگ عباس میرزا، به عنوان محرم مادر محمدشاه با او به سفر حج رفت و در بازگشت لقب گرفت. 🔹️در زمان محمدشاه، بنابر شکایت ، مادر عباس میرزا ملک‌آرا، او را تنبیه کردند. از آن وقت با علیه ملک آرا همدست بود. 🔸️پس از آن که دشمنان ، ناصرالدین‌شاه را نسبت به او بدگمان کردند و فرمان را از شاه گرفتند، حاج علی مامور قتل شد. حاج علی خان پس از قتل امیر به مقام دربار رسید، اگرچه پس از عزل میرزا آقاخان نوری، او نیز معزول شد. 🔹️حاج علی خان حاجب‌الدوله، هرگز از قتل امیر پشیمان نگشت. در جزوه‌ای که او به خط خود نوشته، شرح خدماتش به را آورده، و قتل امیر را در فهرست آن خدمات ذکر نموده است. 🔸️حاج علی‌خان در تابستان سال ۱۲۴۶ شمسی درگذشت و کلیه مناصب و القاب او به فرزند کوچکش رسید. وی در یکی از حجره‌های کناریِ ایوان در حرم در قم مدفون گردید. 🔗به کانال بپیوندید: @tarikhqom
🎙روایت آیت‌الله از دستگیری معاون ساواک قم بخش اول 🔸️يكى از اتاق‌های منزل ما كه حضرت بعداً در آن ساكن شدند، به طور كامل در اختيار بود و از دست ما و خانواده، جدا شده بود. 🔹️يک روز كه در منزل نشسته بودم و افراد، مى‌آمدند و مى‌رفتند، ناگهان شخصى وارد شد و گفت: «يكى از افراد كه انقلابيون را شكنجه و به قتل مى‌رسانده، توسط بچه‌ها شناسايى و شده است و هم اينک نزديكى پل در اختيار بچه‌هاى انقلابى است و اگر شما سريعاً در اين خصوص تصميم نگيريد، بعيد نيست بچه‌ها بدون توجه به جنبه‌هاى قضيه او را سر به نيست كنند.» 🔸️گفتم: «او را به فلان محل ببرند و نزد فرد بخصوصى كه مورد نظرم بود، بسپارند تا در اين فاصله بگيرم كه چه بايد كرد.» ساعتى بعد اطلاع دادند كه او را به محل مورد نظر برده‌اند و منتظر دستورند. 🔹️من عرض كردم: «با توجه به اينكه فرد مزبور از شناخته شده است، از نظر من كشتن او اشكالى ندارد؛ منتهاى مراتب بنده جرأت نمى‌كنم فتواى را صادر كنم. اجازه بدهيد با علما مشورت كنم.» 🔸️بعد سريعاً خودم را به جلسه جامعه مدرسين كه در همان روز در منزل آيت‌الله واقع در خيابان تشكيل شده بود، رساندم و صحبت‌هاى عادى جلسه را قطع كردم و اجازه خواستم كه يک سؤال فورى را مطرح كنم. 🔹️بعد گفتم: «سروان در طول دادگاه از خود دفاع كرد و مدعى شد كه هيچ وقت كسى را مورد ضرب و جرح قرار نداده و به نرسانده است.» ادامه دارد... 🔗به کانال بپیوندید: @tarikhqom
🔖 تاریخِ شَفاهیِ قُم🔖
🎙روایت آیت‌الله #محمد_خامنه‌ای از دستگیری معاون ساواک قم بخش اول 🔸️يكى از اتاق‌های منزل ما كه حضرت
🎙روایت آیت‌الله از دستگیری معاون ساواک قم بخش دوم 🔹️از سوى ديگر شاهدان عينى و شاكيان حرفهاى خودشان را زدند و دادگاه به مرحله مشاوره رسيد. يكى از دوستان ما كه در حال حاضر در قم مشغول انجام وظيفه است و در دادگاه سروان محمدى مشاور عالى بود، در طى جلسه مشاوره به بنده سفارش كرد كه از صدور حكم اعدام براى سروان محمدى كنم. 🔸️چرا كه چند دارد و زندگى‌اش با مشكلاتى توأم است و در مقاطع مختلف هم به مستمندان كمک كرده است. بعد از من خواست كه يک درجه به او بدهم. بنده هم پس از بررسى دقيق پرونده، مجوزى براى اعدام او نيافتم. 🔹️يک هفته بعد از پيروزى انقلاب كه يكى از ساختمانهاى متعلق به حضرت معصومه را به عنوان ستاد انقلاب در نظر گرفته بوديم، نزد من آمد و درخواست كرد كه برايش نامه‌اى كه در ارتباط با جاى بخصوصى بود، بنويسم. 🔸️اين ماجرا مربوط به وقتى بود كه جريان او تمام شده و از اعدام تبرئه شده بود. من گفتم: «آقا ! سريعاً اينجا را ترک كن و به دنبال كار و زندگيت برو! اينجا براى چه آمدى؟ اگر بچه‌ها تو را بگيرند، نيست كه اعدام انقلابيت كنند!» 🔹️با عجز و التماس گفت: «شما همه كاره هستى. بدون شما هيچ كس كارى نمى‌كند.» از جهاتى راست مى‌گفت؛ چون در آن مقطع ما در شهر همزمان وظيفه شهربانى و و حاكم شرع و ... را انجام مى‌داديم. 🔸️خلاصه سريع او را از آن محوطه دور كرديم. چند وقت پيش به من اطلاع دادند كه او مشغول يا شاگردى است و ظاهراً در همان حال گفته بود اگر به چنگ آقاى افتاده بودم، تا الآن هفت كفن پوسانده بودم. 🔗به کانال بپیوندید: @tarikhqom
📸مدرسۀ فیضیه، نقاره‌خانه، ناقوس (زنگ) در گذشته‌های دور عکاس: Scott Peterson 🔗به کانال بپیوندید: @tarikhqom
📜 توصیف در زمان سرشماری عهد 🔸️قریه از قراء معتبر قُهسَتان است. در هموار اتفاق افتاده. هشت رشته دارد و کم آب است. حاصل آنجا جو و گندم است. [پنبه] آنجا خوب به عمل می‌آید. سردرختی از ییلاقی و گرمسیری دارد. خاصه در آنجا خوب می‌شود. 🔹️دو رشته قنات [نوساز] دارد که در عهد دولتِ ابدیت [یعنی دوران ناصرالدین‌شاه] آباد شده است. مالیات آنجا از قرار ممیزی مرحمت پناه آقامیرزا باباست. زبان دارند. 🔸️مرتع آنها در هموار است. حمام سه باب و مسجد پنج باب دارد. آب انبار دو باب، دکاکین [مغازه‌ها] بیست و نه باب، [آسیاب‌] دو باب. خانه شمار آنجا سیصد و پنجاه و پنج خانه است. امامزاده (س) در برابر قریه مدفون است. عدد نفوس [تعداد افراد] ۱۴۶۹ نفر: ذکور [مرد] ۸۳۰ نفر، اناث [زن] ۶۳۹ نفر." 📚منبع: کتابچۀ اعداد نفوس اهالی دارالایمان قم؛ سرشماری عهد ناصرالدین شاه (۱۲۸۵ ق) 🔗به کانال بپیوندید: @tarikhqom
🔖 تاریخِ شَفاهیِ قُم🔖
📜 توصیف #کهک در زمان سرشماری عهد #ناصرالدین_شاه 🔸️قریه #کهک از قراء معتبر قُهسَتان است. در هموار ا
📜 توصیف به نقل از محمدتقی بیک ارباب 🗓سال ۱۲۹۵ قمری 🔸️ام القرای است. قریب [نزدیک] بیست رشته قنات دارد، باغات و زراعات خوب دارد، در یکی از قنوات آنجا که مسمی به «» است مخصوصا [پنبه] و غله بهتر از همۀ قنوات می‌شود. 🔹️میوهٔ در آنجا بسیار است. هوای معتدل، مردمش بامتانت و رعیت‌منش. عالی‌جاه حاجی میرزا رضای طبیب که در قم نظیر او نیست از اهل این است و عمده شريک است. 🔸️مالک آنجا خود آنجا می‌باشند مِن‌جميع‌الجهات [به‌طورکلی]. ده‌حجر مساوی آب دارد، قریب ذکوراً اناثاً جمعیت. مالیات دیوانی هشتصد و هفت تومان. میوهٔ گرمسیری در آنجا کم است. 📚منبع: محمدتقی بیک ارباب. ۱۳۵۳. تاریخ دارالایمان. به کوشش مدرسی طباطبایی. 🔗به کانال بپیوندید: @tarikhqom
🖼 نقاشی آرامگاه در حرم حضرت معصومه (س) 🗓دوران صفویه 📍نقاش: لوئیس دوبو 🔗به کانال بپیوندید: @tarikhqom
📸 مرد نابینای کشکول‌به‌دستِ میدان آستانه قم 🗓 دهه هشتاد شمسی ❓️آیا کسی از سرنوشت این مرد اطلاع دارد؟ 🔗به کانال بپیوندید: @tarikhqom
🌀گودرت از مطهرات است 🔸️ (مالک و موسس قم)، شخصی صوفی و عارف‌مسلک بود. بعضی از آخوندها همیشه به دلیل مشرب عرفانی‌اش، او را و طرد و نفرین می‌کردند. 🔹️تا آن‌ که قاجار، لقب صدرالممالکی به او داد و او را در رأس علمای قرار داد. از همان ساعت، بسیاری از علمای لعن‌کننده، به تعظیم و تکریم وی پرداختند و در تقرّب به او نه تنها دستش را می‌بوسیدند، بلکه ته لیوان آبخوری او و باقیماندۀ غذای بشقاب او را به قصد ، از یکدیگر می‌ربودند. 🔸️ روزی که همه علما حضور داشتند، بالای منبر رفت و پرسید: آقایان علماء! بفرمایید بدانم (پاک‌کننده‌ها) در فقه اسلام چندتاست؟ آنان همه را برشمردند: آب، زمین، آفتاب، استحاله، انتقال، اسلام، تبعیت، برطرف شدن عین نجاست، استبراء حیوان نجاست‌خوار، غائب شدن مسلمان، خارج شدن خون متعارف از ذبیحه و کم شدن دو سوم آب‌انگور. 🔹️اما ایشان قبول نکرد و گفت: نه! یکی را کم گفتید. چندبار دیگر هم پرسید و ، همان جواب را دادند ولی ایشان قبول نمی‌کرد و در نهایت گفت: نه! یکی را کم گفتید. 🔸️آخر خودش با لهجۀ شیرین گفت: و آن که شما نگفتید، [قدرت] است. من تا دیروز که آدمی عادی و بدون صاحب مقام بودم، شما مرا صوفی و عارف و می‌دانستید. اما حالا که به حکم حکومتی محمدشاه، شده‌ام، پاک و مطهَّر شده‌ام. پس «گودرت» (قدرت) از مطهرات است. 🔗به کانال بپیوندید: @tarikhqom
📸حیاط مدرسه فیضیه 🗓حوالی ۱۸۵۰ میلادی عکاس: لوئیجی پشه 🔗به کانال بپیوندید: @tarikhqom
🌀 خوراکی محبوب قمی‌ها در زمستان 🎙حاج‌ابوالفضل الماسی: 🔸️در سرمای استخوان‌سوز شب‌های زمستان قم دور می‌نشستیم و به حکایت‌ها و قصه‌های پدر گوش می‌دادیم. پدر از می‌گفت که سنگینی در قم آمد و مردم را شگفت زده کرد: 🔹️شماها هنوز به دنیا نیومده بودید. مادرتون یادشه حدود بیست سال پیش هفتاد و یک روز بعدِ عید، برف سنگینی تو اومد. مردم اینقدر برفای کوچه رو با پارو کنار دیوار خونه‌ها جمع کرده بودن که می شد به راحتی از روی برفا پرید فقط واسه رفت و آمد رهگذرا، راه کوچیکی باز کرده بودن مدتها طول کشید تا این آب بشن. 🔸️مردم برا اون سال گفتن که زبون به زبون می‌چرخید: "یک بعد هفتاد، یه برفی افتاد، به قد این تیر، به جون این پیر" 🔹️یکی از دلخوشی‌های ما در زمستان خوردن «» بود. خوراکی دلچسبی که از ترکیب برف و شیره انگور تهیه می‌شد. کاسه‌های یا استیل را پر می‌کردیم از برفهایی که با خوردن به سطح کاسه، زیرینی‌ترین لایه‌اش شروع به آب شدن می‌کرد. 🔸️ را روی آن می‌ریختیم و زل میزدیم به پخش شدن شیره در سطح برف و ذره ذره آب شدنش. کمی که دیر می جنبیدیم، نصف کاسه را برف آب شده می‌گرفت و لذت شنیدن صدای جویده شدن زیر دندان هایمان را از دست می‌دادیم. 📚منبع: کتاب ابوالفضل مرگ‌برشاه (خاطرات حاج‌ابوالفضل‌الماسی)؛ انتشارات راه‌یار؛ ۱۴۰۲ لینک خرید کتاب با ۱۵درصد تخفیف 🔗به کانال بپیوندید: @tarikhqom
📸کبوتران مطهر حضرت معصومه(س) 📍عکاس: Francois Lochon,1979 🔗به کانال بپیوندید: @tarikhqom
📸مسیر به حرم حضرت معصومه(س) 🗓از دورۀ صفوی تا قاجار 📚منبع: رسالۀ دکتری محمد رضایی‌ندوشن 🔗به کانال بپیوندید: @tarikhqom
🌀 شکنجه‌ی روحی با تراشیدنِ 🎙محمود بازرگانی؛ هم‌بند شهید آیت‌الله : 🔸️مدتی بعد از دستگیری آیت الله غفاری، ساواک هر کاری می کرد نمی‌توانست ایشان را به مجبور کند، تا اینکه تصمیم گرفتند محاسن ایشان را با ، آن هم با پوست خشک، بتراشند. 🔹️این موضوع بسیار بسیار برای ایشان گران تمام شد. شاید گفتن اینکه فلانی را تراشیدند راحت باشد اما توجه داشته باشید آن زمان یک آخوند آن هم با جایگاه « الله» مهم ترین رکن جایگاه اجتماعی اش روحانی بودنش بود. 🔸️این تراشیدن محاسن یک ضربه مهلکی بود بر پیکره ایشان. وقتی محاسن آیت الله غفاری را تراشیدند، او را به داخل آوردند. از آن لحظه ای که ایشان به داخل بند آمد، دیگر نه حرفی زد و نه چیزی خورد. بعد از مدتی هم حالشان چنان بد شد که نگو. به همین دلیل دیگر شروع کردند به سروصدا و همین امر باعث شد که مرحوم را به بیمارستان بردند. 🔹️بعد از اینکه ایشان را بردند، ما دیدیم شب گذشت و خبری نشد. هر چه می‌پرسیدیم جواب می دادند تا اینکه فردایش متوجه شدیم ایشان از دنیا رفته اند و به رسیده اند. 🗓هفتم دی‌ماه، سالروز شهادت آیت‌الله غفاری 🔗به کانال بپیوندید: @tarikhqom
🌀نون بازاری| نون خونَگی ✏️ سیدمحسن محسنی 🔸️دو اصطلاح بالا، "جفت کلمه/ ترکیب"، در گویش قمی محسوب می‌شوند. این جفت کلمات الزاما کامل نیستند، اما از برابر نهادن یکی در برابر دیگری معنایشان بهتر فهمیده می‌شود. 🔹️این دو ترکیب در زبان پدر من هنوز زنده است و دائما به کار می‌بَرَد. مثلا می‌گوید:"بابا دوتا نون بیگیر" یا "چندتا نون بیگیر" منظورش از "نون بازاری"، نان و از "نون خونَگی" نون (نان گرد خانگی) است. 🔸️همیشه از خودم می‌پرسیدم چرا به نان سنگک، نان بازاری می‌گوید و به نان تافتون نون خونَگی. تا این که داستان پختن نان در محله قدیم‌مان را ( یعنی کوچه نو که قسمتی از بزرگ بود) برایم تعریف کرد. 🔹️معلوم شد که تا اوایل دوره دوم و حتی اواسط آن، بیشتر مردم در خانه‌ خودشان نان تافتون(گرد) می‌پختند و بیرون از خانه‌ها نان‌ تافتونی نبود و نان به صورت و نوبتی در خانه‌ها پخته می‌شد و گفت که مادر ( یعنی همین هاجر خانم که مشت‌علی به او منسوب است ) گاهی به جای کسانی که وقت پختن نداشتند، در برابر نان می‌پخت. 🔸️ نان بیرون از خانه، همین نان سنگک معروف بود که در اصطلاح قدیمی‌ها هنوز به نون موسوم است و منظور از بازار در این اصطلاح هر معبر یا گذر عمومی است که مردم در آنجا تلاقی می‌کنند و نه صرفا سرپوشیده و سنتی فعلی. یعنی بیرون از خانه به جز نان ، نان دیگری نبوده است. 🔹️با این وصف منظور از دکاکین در کتابچه‌های قاجاری قم، صرفا نانوایی‌های سنگکی است. 🔗به کانال بپیوندید: @tarikhqom