📝زیرشلواری👖
#خرتناق
#رحیم_رسولی
یادش بخیر آن روزها با زیرشلواری
میرفت آدم هرکجا با زیرشلواری
از بوق سگ تا چلهی گربه همه بودند
دنبال یک لقمه غذا با زیرشلواری
بودند دائم پیش هم اما نمیکردند
یک لحظه دست از پا خطا با زیرشلواری
بابای من اللهاکبر را که میگفتند
میرفت مسجد بیریا با زیرشلواری
در خانه پیش بچهها شلوار میپوشید
میرفت بیرون ناقلا با زیرشلواری
روی شکم میبست اولها ولی الان
سُر میخورد از پای بابا زیرشلواری
گویند باباطاهر عریان شبی در خواب
در کوچه دید ابلیس را با زیرشلواری
یک لحظه مانند گذشته غیرتش گل کرد
«شبگردی آن هم بیحیا با زیرشلواری»
آن وقت حرفی زد که شیطان با کنایه گفت
بی زیرشلواری و یا با زیرشلواری
مرد حسابی زیرشلواری اگر بد بود
آدم چرا شد آشنا با زیرشلواری
دیگر گذشت آن دوره که از ترس میکردند
در خانه هم مردم شنا با زیرشلواری
الان که دیگر گورخر حتی بلانسبت
شد قاطی جنس دوپا با زیرشلواری
بد نیست گاهی ول شود آدم همینطوری
توی خیابان منتها با زیرشلواری
این هم خودش یک نوع نافرمانی ملیست
از هر سه تا آدم دوتا با زیرشلواری
اجرای زنده روی سن با زیرپیراهن
تنظیم تصویر و صدا با زیرشلواری
آزادی مردی زبانم لال زندانی
یا مرگ بیماری رها با زیرشلواری
حتی شنیدم عدهای در سرزمینی دور
دارند قصد کودتا با زیرشلواری
حل شده تمام مشکل مردم فقط مانده
این مشکل ما و شما با زیرشلواری
تازه تو که اصلاً همین را هم نپوشیدی
ایراد میگیری به ما با زیرشلواری
شیطان سپس ساکت شد اما شیخ از نو گفت
این وقت شب حالا کجا با زیرشلواری
🔗🔗🔗
منبع:
(خرتناق. رحیم رسولی. صفحه ۱۵-۱۸)
#فلسفه_طنز
#خوانش_اشعار_طنز
#شگردهای_طنزپردازی
#معرفی_طنزپردازان_ایرانی_و_آثارشان
@tarzetanz