📚بررسی و تحلیل انواع آیرونی در مثنوی
(منتشر شده در دوفصلنامه زبان و ادبیات فارسی. سال ۲۵. شماره۸۳)
#شهرام_احمدی
#نرگس_شفیعی_آکردی
بخش دوم✏️✏️
✍ در داستان «موذن ناخوش آواز» نیز به گونهای دیگر آیرونی ساختاری بازتاب پیدا میکند. مؤذنی بدصدا و بد آوا که کافران را به اسلام میخواند:
یک مؤذن داشت بس آواز بد
در میان کافرستان بانگ زد
چند گفتندش مگو بانگ نماز
که شود جنگ و عداوتها دراز
او ستیزه کرد و پس بیاحتراز
گفت در کافرستان بانگ نماز
(مولانا، ۵/۱۳۸۳: ب ۹-۳۳۶۷)
مولانا ادامه میدهد که هنگامی که این مؤذن زشتآواز به نصیحت دوستان گوش نکرد و کار خویش به پیش برد، کافری، پرسان پرسان، با حلوا و هدیه سراغ او آمد:
شمع و حلوا با چنان جامهیْ لطیف
هدیه آورد و بیامد چون الیف
پرس پرسان کین مؤذن کو؟ کجاست؟
که صلا و بانگ او راحتفزاست
(همان ب ۲-۳۳۷۱)
و هنگامی که از او میپرسند که کجای آواز این مؤذن بد آوا راحتفزاست، چنین پاسخ میدهد که:
دختری دارم لطیف و بس سنی
آرزو
میبود او را مؤمنی
هیچ این سودا نمیرفت از سرش
پندها میداد چندین کافرش
در دل او مهر ایمان رسته بود
همچو مجمر بود این غم من چو عود
هیچ چاره میندانستم در آن
تا فروخواند این مؤذن آن اذان
گفت دختر چیست این مکروه بانگ؟
که به گوشم آمد این دو چاردانگ؟
من همه عمر اینچنین آواز زشت
هیچ نشنیدم درین دیر و کنشت
خواهرش گفتش که این بانگ اذان
هست اعلام و شعار مؤمنان!
(همان،ب۸۰-۳۳۷۴)
دختر باور نمیکند و از دیگران پرسوجو میکند که این آواز زشت چیست، و چنین
میشنود که این آواز مسلمانی است:
چون یقین گشتش رخ او زرد شد
از مسلمانی دل او سرد شد
(همان، ب۳۳۸۳)
مرد کافر، شادیکنان میگوید که با این اذانی که تو دادی من از این پس با خیال راحت خواهم خفت. کافر به او هدایایی میدهد و میگوید به خاطر این خدمتت تا ابد عبد تو هستم و اگر ثروتی داشتم دهانت را پر از زر میکردم.
✍ شاعر در این داستان، با بهرهگیری از آیرونی ساختاری، نقض غرض را به خوبی و با
تمثیلی ماندگار و عمیق به تصویر میکشد و تناقض نیت و نتیجه را که مترتب بر رفتار ناآگاهانه است، به زیبایی نمایان میسازد.
(نیز ر.ک: قصههای «کلوخ انداختن تشنه از سر دیوار در جوی آب» همان، ۲ ب (۱۲۱۵ - ۱۱۹۲)، «آن زن که طفل او بر سر ناودان خزید» همان، ۴ ب (۷۵-۲۶۵۷) و «حمله بردن سگ بر کور گدا» همان، ۲ ب (۸۶-۲۳۵۴) و .....
#تئوری_طنز
#فلسفه_طنز
#طنز_و_اخلاق
#رویداد_های_طنز_روز
#معرفی_کتابهای_طنز
#یادداشت_ها_و_مقالات
#معرفی_طنزپردازان_ایرانی_و_آثارشان
#حکایات_حکیمانه_و_کوتاه_نوشتهای_طنز
🆔 ایتا : @tarzetanz
🆔 تلگرام : @tarzetanz
🆔 اینستاگرام : @hassan__malekan
📚علاقهی تضاد، مبنای استعارهی تهکّمیه🤓
#بیان_و_معانی
#سیروس_شمیسا
🔸بهاین معنی که واژهیی را درست در معنی ضد آن بهکار برند و مثلاً بهجای افتضاح بگویند: عالی! و بهجای بداقبالی بگویند: مژده! و یا به فرد ضعیف بیدست و پایی رستم دستان اطلاق کنند. تضاد کامل را قدما از مقولهی شباهت محسوب کرده و بهاینگونه مجاز، استعارهی تهكّميه یعنی استعارهی ریشخند میگفتهاند؛ زیرا این مجاز برایاستهزا و سخره بهکار میرود، چنانکه در قرآن مجید آمده است:
🔹 فَبَشِّرْهُمْ بِعذابٍ اَليـم. یعنی: ای پیغمبر کافران را به عذاب سخت بشارت ده!»🔹
ناصحم گفت که جز غم چه هنر دارد عشق؟
گفتم ای خواجهی عاقل هنری بهتر از این؟!
[حافظ]
که مراد از خواجهی عاقل در مقام طنز، خواجهی نادان است.
🖇🖇🖇
منبع:
(بیان و معانی. سیروس شمیسا. صفحه۳۰)
#تئوری_طنز
#فلسفه_طنز
#طنز_و_دین
#خوانش_اشعار_طنز
#شگردهای_طنزپردازی
#یادداشت_ها_و_مقالات
#معرفی_طنزپردازان_ایرانی_و_آثارشان
🆔 ایتا : @tarzetanz
🆔 تلگرام : @tarzetanz
🆔 اینستاگرام : @hassan__malekan
📚همسانیهای محتوایی در شعر
#علیرضا_قزوه و #سمیح_القاسم
با تأکید بر سه مفهوم عشق، اعتراض و طنز✍
#قاسم_سالاری
#رضا_علی_اکبری
#اطهر_تجلی_اردکان
بخش اول✏️
🔸اعتراض به نالایقان و بیدردان🔸
قزوه به گمنامی شهیدان، ثروتاندوزی شیادها با نام آنان و سکوت دینفروشان دنیادوست و مردان بیتحرک و تأثیر، معترض است:
🔹
سخت گمنامید، اما ای شقایق سیرتان
کیسه میدوزند با نام شما شیادها
(قزوه، ١٣٨٤ : ١٨)
🔹
هلا دینفروشان دنیاپرست!
سکوت شما پشت ما را شکست
(همان : ۲۷)
🔹
آی مردان چُرت
مردان خط و خط بازی
مردان خرناسه
هنوز نیزههای شکسته برجاست...
(همان : ٦٢)
🔹
سمیح هم در این مورد دقیقاً چون قزوه میاندیشد:
انهض/و لا تنهض/فاشباه الرجال/كما عهدت علىالرجال اباطره...
(القاسم: ۱۹۹۳ ج۳ ص۱۹۰)
برخیز! که مردوارهها/همچنان بر مردها سرورند! / ...
(بيدج، ١٣٧٣ : ٢٥)
#تئوری_طنز
#فلسفه_طنز
#طنز_سیاسی
#شگردهای_طنزپردازی
#رویداد_های_طنز_روز
#معرفی_طنزپردازان_جهان_و_آثارشان
#معرفی_طنزپردازان_ایرانی_و_آثارشان
🆔 ایتا : @tarzetanz
🆔 تلگرام : @tarzetanz
🆔 اینستاگرام : @hassan__malekan
📚همسانیهای محتوایی در شعر
#علیرضا_قزوه و #سمیح_القاسم
با تأکید بر سه مفهوم عشق، اعتراض و طنز✍
#قاسم_سالاری
#رضا_علی_اکبری
#اطهر_تجلی_اردکان
بخش دوم✏️✏️
🔸اعتراض به اروپاییان و غربیان معاند🔸
نگاه شعر دورهی جنگ در کشور ما به مرزها محدود میشد. بعد از جنگ اعتراضش به دشمن داخلی بود، اما در مرحلهی سوم است که اعتراض شاعران داخلی با اعتراض شاعران دیگر کشورها درهم میآمیزد و ادبیات پایداری شکل میگیرد.
قزوه در همنوایی با شاعران معترض دیگر ملتها بهویژه شاعران فلسطینی چنین
میگوید:
🔹
گوساله را با خوک، جمع کن
نجاست را با سیاست آمریکایی
تا مثل من بدت بیاید از
قصاب پسر
از چاقوی سیاست
بدت بیاید از آریل شارون و رایس...
(قزوه، ١٣٨٤ : ١٤٨)
🔹
ای خدای آفرینندهی موسی و فرعون با هم
که قادری جرج کوچک را
به یک گنجشک
یا یک سوسمار بدل کنی...
(همان: ۱۵۳)
سميح
به سیاستهای نظامی و اقتصادی دولت امریکا اعتراض میکند:
🔹
تلک سمفونيه الكاوبوى/تعزفها اساطيل الخرافه/فى طقوس الصم/تعزفها على اوتار قلبک انت/موعظه من الشركات/والبورصات والثكنات...
(القاسم، ۱۹۹۳: ج ۳ ص ۱۸۳)
این سمفونی گاوچرانهاست/که ناوگانهای موهومش مینوازند/بر تارهای قلب تو/در
فصلهای ناشنوایی/موعظهگونه، مینوازندش/از سوی شرکتها/و بازارهای بورس و سربازخانهها...
(بيدج، ۱۳۷۳ : ۲۲)
سمیح در شعری با عنوان «اروپاییان» میسراید:
🔹
يخرجون مساءً لنزهتهم فىالحدايق الكلاب المدلله الناعمه حولهم والصغار النظيفون بفترينه حالمه...
(القاسم، ۱۹۹۳ : ج ۳ ص ٢٥٨)
عصرها/برای گردش به پارک میروند/ سگهای نازپرورده ملوس/بر گردشان/و کودکان تمیز که به ویترینهای رؤیایی میچسبند....
(بيدج: ١٣٧٣ : ٤٨)
#تئوری_طنز
#فلسفه_طنز
#طنز_سیاسی
#شگردهای_طنزپردازی
#رویداد_های_طنز_روز
#معرفی_طنزپردازان_جهان_و_آثارشان
#معرفی_طنزپردازان_ایرانی_و_آثارشان
🆔 ایتا : @tarzetanz
🆔 تلگرام : @tarzetanz
🆔 اینستاگرام : @hassan__malekan
📚همسانیهای محتوایی در شعر
#علیرضا_قزوه و #سمیح_القاسم
با تأکید بر سه مفهوم عشق، اعتراض و طنز✍
#قاسم_سالاری
#رضا_علی_اکبری
#اطهر_تجلی_اردکان
بخش سوم✏️✏️✏️
🔸اعتراض به سازمانهای جهانی و حقوقبشری منفعل و سکوت آنها در برابر ظلم🔸
قزوه از رئیسجمهور آمریکا[بوش] و شورای امنیت گله میکند:
🔹
از بوش و
گوسفندهای مرینوس و
شورای امنیت بدم میآید
و دارد سرگیجه میرود اعصابم...
(قزوه، ١٣٨٤ : ١٥٢)
و سازمان ملل را از یک بادمجان بیخاصیتتر میداند و شورای امنیت را بازیچهی قدرتها:
🔹
ای خدای آفرینندهی بادمجان و سازمان ملل
خدای آفرینندهی شورای امنیت و منچ؟...
(همان: ۱۵۳)
🔹
حالا قطاری از سلام
در زیر خاک، راه میافتد
و میرسد چه زود
به کربلا
به وادیالسلام نجف
این قطار را
نه سازمانملل میبیند
نه ماهوارهها
فقط او میبیند و شاعران!...
(همان: ۱۸۲)
سمیح هم از گوش ناشنوای شورای امنیت ناله سر میدهد:
🔹
ناديت من عشرين عام/يا مجلس الامن المقره - آه-/من عشرين عام
(القاسم ، ٦٣٥:١٩٨٧)
بیست سال است فریاد میکنم/ای شورای محترم امنیت/آه، بیست سال است/فریاد میکنم/...
(بيدج، ١٣٧٣ : ٤٢)
سمیح در شعری با عنوان «به تمام مردان شیک پوش در سازمان ملل» اعتراض خود را عمیقاً ابراز میکند:
🔹
ايها الساده من كل مكان/ربطات العنق فى عز الظهره/ والنقشات المثيره/ما الذي تجديه في هذا الزمان؟/...ايها الأحذيه اللامعة الاسودا من كل مكان/نقمتي اكثر من صوتي/... (القاسم ۱۵:۱۹۸۷)
آقایان در هر کجا که هستید/کراواتهایتان در گرمای روز/ و نقشهی خیالانگیز/چه سودی دارند امروز؟/...ای کفشهای سیاه براق در هر کجا که هستید/خشمم بزرگتر از صدای من است/...
(بيدج، ۱۳۷۳ : ٤٦٩٤٧)
🔹
في الخامس/من شهر حزيران الماضى/طار جميع القتلى الامم المتحده/ واشتركوا بالجلسه غير العادية/...
(القاسم ٤٢٨:١٩٨٧)
در پنجم ژوئن/تمام کشتگان/به سازمان ملل پرواز کردند/تا در جلسه فوقالعاده شرکت کنند!/...
(بيدج، ١٣٧٣: ٥٣)
#تئوری_طنز
#فلسفه_طنز
#طنز_سیاسی
#شگردهای_طنزپردازی
#رویداد_های_طنز_روز
#معرفی_طنزپردازان_جهان_و_آثارشان
#معرفی_طنزپردازان_ایرانی_و_آثارشان
🆔 ایتا : @tarzetanz
🆔 تلگرام : @tarzetanz
🆔 اینستاگرام : @hassan__malekan
📚همسانیهای محتوایی در شعر
#علیرضا_قزوه و #سمیح_القاسم
با تأکید بر سه مفهوم عشق، اعتراض و طنز✍
#قاسم_سالاری
#رضا_علی_اکبری
#اطهر_تجلی_اردکان
بخش چهارم✏️✏️✏️✏️
عنصر غالب بعضی از سرودههای این دو شاعر، «طنز» است؛ یعنی با طنز شروع میشود؛ ادامه مییابد و با طنز پایان میپذیرد. البته طنز غالباً با عنصر اعتراض در این کارها بههم آمیخته است. این اشعار چون طولانی است به آوردن پارههایی از آنها بسنده میشود:
🔹
و تهمت، صلهی شعرهای من شد!
دلتنگ نیستم
و کفی بالله شهیدا
ببخشید اگر پایم را
از گلیمم بیشتر دراز کردم
تقصیر کوچکی گلیم بود!...
شاعر
در میتینگهای ادبی
از سالنهای مجلل سر در میآورد
شاعر وقتشناس باید فقط زیباییها را ببیند
مهم نیست اگر صندلیهای چرخدار
چرخ غرور میزنند
مهم نیست اگر به اسلام وصلهی ناجور میزنند
شاعر باید مگسش را بپراند
شاعر باید چشمش کور باشد...
(قزوه، ٥٠:١٣٨٤)
🔹
دیروز در خیابان زنی را دیدم
که مانتوهای سبک سامورایی را تبلیغ میکرد
با آستینهای تنگ
مخصوص آنان که با تیمم نماز میخوانند
و تاجری سهتیغه را
که به مرد شش میلیون دلاری محل نمیگذاشت
هزار تا چاقو میساخت
همهاش را احتکار میکرد
در یک گوشه مردم با دو حلقه لاستیک، خوشبخت میشدند...
(همان:۵۳)
🔹
...ملت یتیم میشد اگر
این مشت زن نبود
دولت یتیم میشد اگر
آن برادران نبودند
سیاست یتیم میشد اگر
این «مادموازل» نبود
خانقاه غیرانتفاعی
مجهز به شومینه و شعر و یاهو
مریدهای تمام وقت میپذیرد...
(همان: ۹۱)
سمیح با اضافه کردن کلمهی «قدیم» به شورایامنیت گویی میخواهد بیتأثیری آن را در حال حاضر نشان دهد:
🔹
یا مجلس الامن القديم/صوتی یجییک زهره حمرا/من حقل الجريحه/فالى اللقاء... الى اللقا/ يا مجلس الامن القديم/...
(القاسم، ٦٣٦:١٩٨٧)
ای شورای قدیم امنیت/صدای من/چونان گلی سرخ/بهسوی تو میآید/از کشتزار جنایت؛ پس به امید دیدار/به امید دیدار/ای شورای قدیم امنیت...
(بيدج، ٤٣:١٣٧٣)
🔗🔗🔗
منبع:
(دوفصلنامه مطالعات تطبیقی فارسی عربی. سال۵. شماره۷. بهار و تابستان۹۹. صفحات۸۷-۱۰۸)
#تئوری_طنز
#فلسفه_طنز
#طنز_سیاسی
#شگردهای_طنزپردازی
#رویداد_های_طنز_روز
#معرفی_طنزپردازان_جهان_و_آثارشان
#معرفی_طنزپردازان_ایرانی_و_آثارشان
🆔 ایتا : @tarzetanz
🆔 تلگرام : @tarzetanz
🆔 اینستاگرام : @hassan__malekan
📝شعرهای فرانو📌
#رادیاتور
#اکبر_اکسیر
📗لایک👍
کار گرگ، دریدن و خفهکردن است
کار کفتار، مردهخواری
گوسفندی تعریف میکرد:
سگ گله اگر غرق اینستاگرام نمیشد
چوپان بیچاره
رسوای کتابهای درسی نبود!
(صفحه٣٩)
📚📚📚
📙سلبریتیها🤳
صوفیان میچرخند
و مثل پیچ در
خاک فرو میروند
عارفان اما ثابت میمانند و به آسمان میرسند
برای صوفیان یک قونیه قرص ماشین بیاورید گیوههایشان را گریسکاری کنید
تا به حفاری خود ادامه دهند
با عارفان کاری نداشته باشید
ثوابت، از سبکسری سیارات
ستاره میشوند!
(صفحه٣٠)
#فلسفه_طنز
#طنز_و_اخلاق
#خوانش_اشعار_طنز
#رویداد_های_طنز_روز
#معرفی_کتابهای_طنز
#معرفی_طنزپردازان_ایرانی_و_آثارشان
🆔 ایتا : @tarzetanz
🆔 تلگرام : @tarzetanz
🆔 اینستاگرام : @hassan__malekan
📚آلازون= Alazon 🥷
#محمدرضا_اصلانی
#فرهنگ_واژگان_و_اصطلاحات_طنز
📝معادلهای دیگر: خود فریب، سرباز لاف زن
🔸آلازون همراه با آیرون و لوده، جزو سه شخصیت قراردادی کمدیهای قدیم یونان است. آلازون مردی بلوفزن، ترسو و خودفریب است که در تقابل با آیرون قرار میگیرد. Braggadaccio معادل انگلیسی آلازون یونانی است. Braggadaccio از واژهی brag به معنى لافزدن یا braggart بهمعنی لافزن، همراه با پسوند اضافی(augmentative) ایتالیایی occio - ساخته شده است.
🔸این شخصیت اولین بار در نمایشنامهی «پهلوانپنبه» اثر پلاتوس، نمایشنامهنویس روم باستان، ظاهر شد. نیکولا اودال، اولین نمایشنامهنویس انگلیسی بود که در نمایشنامهی «رویستر دویستر» از آن استفاده کرد. بعدها ویلیام شکسپیر در «هنری ششم» با شخصیت فالستاف، و بنجانسن در «هرکس سرخُلق خویش» با شخصیت بوداریل، آلازون را دوباره خلق کردند...
🔸پهلوانپنبه، دانشمند عوضی، سرباز لافزن، آدم فضلفروش و فيلسوف مالیخولیایی نمونههای رایج آلازون هستند. سنکس ایراتوس (Senex Iratus) یا پدر ظالم، سردستهی آلازونها است. او با خشم، تهدید، وسوسهی دایمی ذهن و سادهلوحیاش به پولیفموس(Polyphemus) شخصیت دوزخی رمانش شبیه است. شخصیت ارباب آلورتی (Squre Allworthy) در «تام جونز» اثر هنری فیلدینگ همان نقش نمایشی آلازون را دارد.
🔗🔗🔗
منبع:
(فرهنگ واژگان و اصطلاحات طنز. محمدرضا اصلانی. صفحه۱۳)
#تئوری_طنز
#فلسفه_طنز
#معرفی_کتابهای_طنز
#واژگان_طنز_و_شوخطبعی
#معرفی_طنزپردازان_جهان_و_آثارشان
🆔 ایتا : @tarzetanz
🆔 تلگرام : @tarzetanz
🆔 اینستاگرام : @hassan__malekan
📚ویژگیهای ضدکمیک در یکتاپرستی✍
#جان_موریل
#کمدی_تراژدی_و_دین
#البرز_حیدرپور
🔸در برابر [این] عناصر موافق کمیک در یکتاپرستی شمار بزرگتری عناصر ضدکمیک وجود دارند. یکی آن است که در هر لحظه، جهان هستی و زندگی هر یک از ما یا در مسیر درست حرکت میکند یا در مسیر نادرست. هر لحظه بر پایهی معیارهای خدا داوری میشود، و ما همواره مستعد سقوطیم.
🔹در سنتهایی مانند کالوَن، ما گمراهیم و خود به تنهایی توانا بر هیچ چیز نیستیم مگر سقوط. پس نیاز فوری در هر لحظه وجود دارد، همچنان که پیامبران یهود، عیسی [علیهالسلام]، پولس، محمد[صلیاللهعلیه و آله و سلم] به ما یادآوری کردهاند.
🔸با جهتگیری دائمی به سوی خواست خدا و داوری واپسین، نه مجالی برای توقف است، نه جایی برای بازی، نه زمانی برای تنآسایی. همانگونه که عیسی گفته است: «در روز داوری ما برای هر واژهی بیهوده مسئول خواهیم بود.» (انجیل متی ۱۲:۳۶)
🔹چون کتاب مقدس و قرآن پیروی از خواست خدا را ارزش اصلی خود دانستهاند، نمیتوانند از لذت بردن از چیزی دفاع کنند که برخلاف خواست خدا باشد، مانند رذیلت و حماقت بشری، که حجم عمدهی چیزی را میسازند که در کمدی به آن میخندند.
🔸در قلب بینش کمیک، توانایی لذت بردن از ناهمخوانی در تجربهی خودمان قرار دارد، که ناشایستگی، درماندگی و کاستیهای اخلاقی خودمان را هم در برمیگیرد. اما لذت بردن از چنین ناهمخوانیهایی با یکتاپرستی ناسازگار است، زیرا وقتی چیزها بهگونهای نیستند که میبایست باشند، این موضوعی است برای نگرانی، نه شادی.
🖇🖇🖇
منبع:
(کمدی تراژدی و دین. جان موریل. البرز حیدرپور. صفحه ۱۰۷)
#تئوری_طنز
#طنز_و_دین
#فلسفه_طنز
#طنز_و_اخلاق
#یادداشت_ها_و_مقالات
#معرفی_کتابهای_طنز
#بررسی_واژگان_مهم_در_حوزه_طنز
🆔 ایتا : @tarzetanz
🆔 تلگرام : @tarzetanz
🆔 اینستاگرام : @hassan__malekan
📖حلزونهای خانهبهدوش✍
🔸کتاب معرفی شده شامل مباحثی در نقد جریان روشنفکری و ارتباط آن با انقلاب اسلامی است.
علت معرفی این اثر در کانال #طرز_طنز ، شیوهی بیان هنرمندانه و استفادهی مناسب از شگردهای طنزنویسی مانند تعریض و تمسخر، طعنه و تهکم، تناقض و ... در نقدهای دقیق و عالمانهی این شهید والامقام است، که موجب انبساط خاطر مخاطب شده و او را به تفکر و تأمل بیشتر دعوت میکند.
#طنز_و_دین
#فلسفه_طنز
#طنز_و_اخلاق
#شگردهای_طنزپردازی
#یادداشت_ها_و_مقالات
#شهید_سید_مرتضی_آوینی
#روز_هنر_انقلاب_اسلامی
🆔 ایتا : @tarzetanz
🆔 تلگرام : @tarzetanz
🆔 اینستاگرام : @hassan__malekan
📖دوگانگی طنز و طعنهی خواص و عوام ✍
#کتاب_طنز
#محمد_مددپور
#سورن_کییر_کهگور
🔸از مطاوی تفکر و اندیشه کییرکهگور در باب عبارات طنز و استهزا و طعنهآمیز، صرف شوخی و مطایبه و جوک و مضحکه به معنی متعارف آن نیست، او به دنبال طنز ویرانگر سقراطی است که بیشتر نیش و سوزشی ایجاد میکند تا نوش و راحتی غفلت.
🔹از این منظر کییرکهگور با جوکرها و طنزپردازان ژورنالیسم رسمی و دلقکهای تماشاخانهها نسبت و رابطه ندارد. او به دنبال شومنهای شوخ نیست و برای عوامالناس که روحی دونژوانی[اغواگر، تنوعطلب، بیتفاوت نسبت به احساسات دیگران] دارند و اخلاق را برای خنداندن خلایق زیر پا میگذارند، ارزشی قائل نمیشود.
🔸از این نظر، او طالب انسانی عمیقتر است مانند سقراط ویرانگر یک تمدن یا مانند سوفسطاییان گروهی اهل علم و ادب روزمره. شاید به تسامح و تساهل بگوییم به قیاس معالفارق او بیشتر طالب چارلیچاپلین است تا مستربین و خواهان عبید زاکانی است تا کریم شیرهای و اجمالاً او در جستجوی انسان دردمند است تا انسان شوخطبع لطیفهگو و مسخره.
🔗🔗🔗
منبع:
(کتاب طنز۱. سیدعبدالجواد موسوی.صفحه۴۰)
#تئوری_طنز
#طنز_مقدس
#فلسفه_طنز
#پژوهش_طنز
#طنز_و_اخلاق
#یادداشت_ها_و_مقالات
#معرفی_کتابهای_طنز
#معرفی_طنزپردازان_جهان_و_آثارشان
🆔 ایتا : @tarzetanz
🆔 تلگرام : @tarzetanz
🆔 اینستاگرام : @hassan__malekan