eitaa logo
طرز طنز
69 دنبال‌کننده
110 عکس
6 ویدیو
2 فایل
ارائه مطالب ادبی - پژوهشی در حوزه ادبیات طنز - ارتباط با مدیر کانال: @chapaak
مشاهده در ایتا
دانلود
📖بگو بخند با حافظ(۱) 🔸🔸🔸 «باغ مرا چه حاجت سرو و صنوبر است شمشاد خانه پرور ما از که کمتر است» (حافظ) 🔹🔹🔹 بسیار شعرهای نگفته به دفتر است کز آنچه گفته‌ایم کمابیش بهتر است اشعار خوبِ بنده بدون مبالغه با شعرهای بدتر حافظ برابر است من شبه‌شعر نیک سرایم به جان دوست پس، زاده‌های خاطر من شبه گوهر است شیدای بنده گشت زن شصت ساله‌ای دانسته بود کسری من مهر مادر است او بهر ماست‌مالی تعبیر بنده گفت: غافل مشو که سن تو از چل فراتر است ... گفتم: من از فراق تو بسیار راضی‌ام دوری و دوستی سخنی روح‌پرور است گفتا: دلم ز دوری تو جوش می‌زند گفتم: فتد ز جوش و گر خود سماور است ... باید دهم به‌جاش دو سی‌ساله آورم یا گویمش که وعده به سی‌سال دیگر است گر ادعای تازه کند، من دعا کنم امّن يُجيب چارۀ انسان مضطر است (بهاء‌الدین خرمشاهی) 🆔 ایتا : @tarzetanz 🆔 تلگرام : @tarzetanz 🆔 اینستاگرام : @hassan__malekan
📖بگو بخند با حافظ(۲) 🔸🔸🔸 منم که دیده به دیدار دوست کردم باز چه شُکر گویمت ای کارساز بنده‌نواز (حافظ) 🔹🔹🔹 در این دیار سه‌پنجی، چه طرف بندم باز که هفته هفته نیابم نشان ز شش‌انداز به‌غیر نام ز آغوز، هیچ نشنیدم دریغ و درد ز انجام کار و از آغاز ...ز دست پاچه نخوردن ز پا فتادم، به به پای کلّه گذارم سری ز روی نیاز ز کلّه، کله‌مناری به پا کنم هر صبح که تا به‌گوش سپهر و ستاره گویم راز بنه تو قصه‌ی مجنون و حُسن لیلی را مگو حکایت محمود و داستان ایاز به هر طریق نباشد جز این تمنایی که یک شکم بخورم سیر، نان خشک و پیاز خيال وصل خیارم به‌سر بود، هیهات تو عمر کوته من بین و آرزوی دراز (میرزا عبدالله گرجی اصفهانی متخلص به اشتها و سرگشته) [شش‌انداز: غذای سنتی که از ترکیب گردو، پیاز، بادنجان و رب انار ساخته می‌شود. آغوز: اولین شیری که یک ماده نوزادش دهد.] 🆔 ایتا : @tarzetanz 🆔 تلگرام : @tarzetanz 🆔 اینستاگرام : @hassan__malekan
📖بگو بخند با حافظ(۳) 🔸🔸🔸 بلبل ز شاخ سرو به گلبانگ پهلوی می‌خواند دوش درس مقامات معنوی (حافظ) 🔹🔹🔹 سوری ز شوق شور به گلبانگ پهلوی می‌خواند دوش درس مقامات مِعدوی یعنی بیا به گردش دولاب روی کن تا از خیار نکته‌ی دل درد بشنوی پای چراغ‌شیره بیفروز بزم را از پرتو جمال حریفان شیروی باید دگر مباحثه با اهل‌دل کند شیخی که گشت عاشق صغرای کبروی ... آن خاک‌ها که از اُتول یار شد بلند ما را دچار کرد به امراض سینوی از بس که در هوای وکالت زدیم زور گشتیم مبتلا به ورم‌های بیضوی عاری ز قدر و ارج چو یابوی مرده‌ای تا پوزه‌ات ز آخور دزدی‌است يُنجوى سمباده است نان کنونی که میدهد هرلحظه صد خراش به لب‌های غنچوی تا دانه‌دانه خرمن ظالم نسوخته است پیوسته باد آتش مظلوم شُعلَوی (ابوالقاسم حالت) [اتول: نام قدیم برای خودرو سوری: اهل سور و جشن ] 🖇🖇🖇 منبع: (بگوبخند با حافظ. مجید بهره‌ور. صفحات۷۷.۱۹۱.۳۰۰) 🆔 ایتا : @tarzetanz 🆔 تلگرام : @tarzetanz 🆔 اینستاگرام : @hassan__malekan
📚تصویری از تکیه بر خانه‌ی عنکبوت🕸 🔸مَثَلُ الَّذِينَ اتَّخَذُوا مِنْ دُونِ اللَّهِ أَوْلِيَاءَ كَمَثَلِ الْعَنْكَبُوتِ اتَّخَذَتْ بَيْتًا وَ إِنَّ أَوْهَنَ الْبُيُوتِ لَبَيْتُ العَنْكَبُوتِ لَوْ كَانُوا يَعْلَمُونَ «داستان کسانی که غیر از خدا دوستانی اختیار کرده‌اند، همچون داستان عنکبوت است که با آب دهان خانه‌ای برای خویش ساخته در حقیقت - اگر می‌دانستند - سست‌ترین خانه‌ها همان خانه عنکبوت است» (سوره عنکبوت.آیه۱) 🔹قرآن برای این‌که پوچیِ پناه بردن به غیر خدا را نشان دهد، تکیه به غیر خدا را همانند اعتماد عنکبوت بر خانه‌ی خود دانسته است؛ خانه‌ای که مانع گرما و سرما نیست و چنان سست است که به اندک ضربتی نابود می‌شود‌. تنها کارکرد چنین خانه‌ای به دام انداختن حشرات ضعیف است. اولیایی هم که مشرکان برای خود گرفته‌اند، صرفاً، اسمی دارند، نه نفعی می‌رسانند و نه ضرری، نه مالک مرگی هستند و نه حیاتی؛ بلکه تنها وسیله‌ی ارتزاق عده‌ای خاص هستند. 🔸بدین‌‌سان قرآن جماعتی را به تصویر کشیده است که چون عنکبوت به خانه‌ای پناه برده‌اند که چنان سست است که به اشاره‌ای از هم متلاشی می‌گردد. با این حال، همین خانه، امیدی برای به دام انداختن انسان‌های ضعیف است. تصویری از انسان‌های عنکبوت‌صفت. گویی فلسفه‌ی چنین باوری، تنها در به دام انداختن انسان‌های ضعیف خلاصه می‌شود. 🔹هوگس[در کتاب خودآموز طراحی کاریکاتور صفحه۱۶]، در تصویری از صلیب بلندی که «پاپ جان‌پل دوم» به دست گرفته و بر آن تکیه داده، دامی از تار عنکبوت را نشان داده که تمام صلیب و پاپ را در برگرفته و صلیبی که وسیله‌ی اتکای پاپ است به تور ماهیگیری می‌ماند که پاپ را گرفتار کرده است. هوگس می‌خواهد پاپ را کسی بنمایاند که به‌جای تکیه بر صلیب مسیح، برخانۀ عنکبوت تکیه کرده است. او بدین‌گونه خواسته جایگاهی را که پاپ بر آن تکیه کرده را سست و مندرس نشان دهد، همانند بت پرستان. 🖇🖇🖇 منبع: (طنز مقدس. علی نجفی. صفحات۳۳۲-۳۳۳) 🆔 ایتا : @tarzetanz 🆔 تلگرام : @tarzetanz 🆔 اینستاگرام : @hassan__malekan
📝قدرت شاعری و مضامين بدیع در شعر عبید📝 ✍ در شعر فارسی، خاصه در روزگار عبید، به‌حدی توارد و اقتباس و تشابه مضامین و حتى سرقات ادبی وجود دارد که به‌راستی نمی‌توان گفت چه مضمونی مختص و منحصر به‌کدام شاعر است و ابتکار یا فضل تقدّم آفریدن مضمونی از آنِ کیست. چنان‌که مثلاً بسیاری از مضامینی که خواجه‌حافظ بکار برده است در اشعار خواجو و سلمان و «عبید» آمده است. از این‌رو در این مقام فقط به ذکر نمونه‌هایی که به نظر می‌رسد مضامین ابداعی عبید باشد، قناعت می‌ورزیم و اگر بر اثر مداقه و استقصای بیشتر معلوم شود که مشابه این مضمون را قدما یا معاصران عبید نیز بکار برده‌اند، مناقشه‌ای نداریم. ✍ زیرا نوآوری و ابتکار واقعی عبید در شیوۀ طنز اوست که مسلماً و قطعاً تالی و نظیری ندارد و هر چند اثبات نوآفرینی‌های احتمالی در اشعار جدی وی ارزش هنری این آثار را بالا می‌برد، ولی نفی آن‌ها از ارزش کلی و اعتبار انحصاری عبید در عرصه‌ی تخصصی او یعنی طنز نمی‌کاهد. به هر تقدیر، بعضی از آن مضامین بدیع چنین است در عذر گناه به درگاه پروردگار به لطیف‌ترین تعبیری گوید: گرچه ما نامه‌سیاهیم ببخشای که ما روسیاهیم، از آن نامه سیاه آوردیم بر در عفو تو ما بی‌سر و پایان چو عبید تا تهی‌دست نباشیم گناه آوردیم عبید حتی در مناجات مطایبه را فرونگذاشته گوید: خدایا دارم از لطف تو امید که ملک عیش من معمور داری بگردانی بلای زهد از من قضای توبه از من دور داری! 🔗🔗🔗 منبع: (کلیات عبید زاکانی.پرویز اتابکی.صفحه۷۷-۷۸) 🆔 ایتا : @tarzetanz 🆔 تلگرام : @tarzetanz 🆔 اینستاگرام : @hassan__malekan
📜شاعر بَنگی😪 تذکره نگاران در شرح‌حال کاهی میانکالی (۹۸۸ق) نوشته‌اند: میرغلامعلی«آزاد» بلگرامی این مطلب را از ثمرات‌القدس نقل کرده است وقتی که کاهی رباعی زیر را در تعریف «بنگ» سرود: هرکس که ز اسرار خدا آگاه است پیوسته میان بنگیانش راه است! از بنگ شود سرّ انا‌الحق ظاهر چون هر برگش به‌صورتِ اللّه است! شيخ عبدالنّبى صدرالصدور او را تکفیر کرد و اکبر پادشاه را بر آن داشت که او را تعزیر کرده و به خاطر شهرت دادن این مطلب در میان مردم، مورد بازخواست قرار دهد. کاهی را در مجلس حاضر کردند و جرم کاهی را به او تفهیم کردند. کاهی از اکبر پادشاه خواست تا از حضرت شیخ بپرسد که آیا گاهی بر سبیل تفتن از «بنگ» استفاده کرده است یا نه؟! شیخ از شنیدن این حرف برآشفت و گفت: استغفرالله! تاکنون صورت بنگ را ندیده‌ام تا چه رسد به چشیدن آن! کاهی سخن حضرت شیخ را پذیرفت و گفت: اگر اندکی از آن را تناول کرده بودند در مقام انکار من برنمی‌آمدند و چون من اناالحق می‌گفتند! و اکبر پادشاه که خود مذهب آفتاب‌پرستی را رواج می‌داد و به باورهای دینی پای‌بند نبود، از پاسخ کاهی بر سر ذوق آمد و او را از حضور خود مرخص کرد. [خزانه عامره.صفحه۵۲۸] 🖇🖇🖇 منبع: (چنته درویش.محمدعلی مجاهدی.صفحه۵۲) 🆔 ایتا : @tarzetanz 🆔 تلگرام : @tarzetanz 🆔 اینستاگرام : @hassan__malekan
📚علاقه‌ی تضاد، مبنای استعاره‌ی تهکّمیه🤓 🔸به‌این معنی که واژه‌یی را درست در معنی ضد آن به‌کار برند و مثلاً به‌جای افتضاح بگویند: عالی! و به‌جای بداقبالی بگویند: مژده! و یا به فرد ضعیف بی‌دست و پایی رستم دستان اطلاق کنند. تضاد کامل را قدما از مقوله‌ی شباهت محسوب کرده و به‌این‌گونه مجاز، استعاره‌ی تهكّميه یعنی استعاره‌ی ریشخند می‌گفته‌اند؛ زیرا این مجاز برای‌استهزا و سخره به‌کار می‌رود، چنان‌که در قرآن مجید آمده است: 🔹 فَبَشِّرْهُمْ بِعذابٍ اَليـم. یعنی: ای پیغمبر کافران را به عذاب سخت بشارت ده!»🔹 ناصحم گفت که جز غم چه هنر دارد عشق؟ گفتم ای خواجه‌ی عاقل هنری بهتر از این؟! [حافظ] که مراد از خواجه‌ی عاقل در مقام طنز، خواجه‌ی نادان است. 🖇🖇🖇 منبع: (بیان و معانی. سیروس شمیسا. صفحه۳۰) 🆔 ایتا : @tarzetanz 🆔 تلگرام : @tarzetanz 🆔 اینستاگرام : @hassan__malekan
📚حرف‌گیری🤐 🔸حرف‌گیری( = Cavil ; criticism) عیب‌گیری، عیب‌جویی، انتقاد. سعدی گوید: دو کس بر حدیثی گمارند گوش از این تا بدان ز اهرمن تا سروش یکی پند گیرد دگر ناپسند نپردازد از حرف‌گیری به پند (بوستان، ۲۰۰، چاپ فروغی) 📝 همو گوید: بگویند از این حرف‌گیران هزار که سعدی نه اهل است و آمیزگار روا باشد ار پوستینم درند که طاقت ندارم که مغزم برند (بوستان، ۳۵۳) 📝 نظامی گوید: خدايا حرف‌گیران در کمین‌اند حصاری ده که حرفم را نبینند سخن بی حرف نیک و بد نباشد همه‌کس نیک خواهد خود نباشد ولی آن کز معانی بانصیب است بداند کاین سخن طرزی غریب است اگر شیری غریبان را میفگن غریبان را سگان باشند دشمن (خسرو و شیرین، ۴۶۶، وحید) 📝 بسنجید با این سخنِ لطیف که ابن‌ابی‌الحدید آرد: ... اِعْلَمْ مَنْ تَصَدَّى لِلْعَيْبِ وَجَدَهُ، وَ مَنْ قَصَّرَ هَمَّتَهُ عَلَى‌ الطعن على‌ الناس أنفَتَحَتْ لَهُ ابواب كثيرة، و السعيد مَنْ أَنْصَفَ مِنْ نَفْسِهِ، وَ رَفَضَ الهَوَى وَ تَزَوَّدَ‌ التقوى...» هرکس عیب بجوید البته آن را می‌یابد و هرکس که همت خود را مقصور به طعنه‌زدن بر مردم سازد ابواب زیادی بر او گشوده می‌گردد و حال‌آنکه نیک‌بخت کسی است که از پیش خود انصاف دهد و از هَوَی بپرهیزد و پرهیزگاری را توشه‌ی راه خود سازد. (شرح نهج البلاغه، ۱۸۱/۱۲-۱۸۲، محمد ابوالفضل ابراهيم) 🖇🖇🖇 منبع: (تاریخ طنز و شوخ‌طبعی در ایران و جهان اسلام. علی‌اصغر حلبی. صفحه۱۱۹) 🆔 ایتا : @tarzetanz 🆔 تلگرام : @tarzetanz 🆔 اینستاگرام : @hassan__malekan
📚ویژگی‌های ضدکمیک در یکتاپرستی✍ 🔸در برابر [این] عناصر موافق کمیک در یکتاپرستی شمار بزرگتری عناصر ضدکمیک وجود دارند. یکی آن است که در هر لحظه، جهان هستی و زندگی هر یک از ما یا در مسیر درست حرکت می‌کند یا در مسیر نادرست. هر لحظه بر پایه‌ی معیارهای خدا داوری می‌شود، و ما همواره مستعد سقوطیم. 🔹در سنت‌هایی مانند کالوَن، ما گمراهیم و خود به تنهایی توانا بر هیچ چیز نیستیم مگر سقوط. پس نیاز فوری در هر لحظه وجود دارد، همچنان که پیامبران یهود، عیسی [علیه‌السلام]، پولس، محمد[صلی‌الله‌علیه و آله و سلم] به ما یادآوری کرده‌اند. 🔸با جهت‌گیری دائمی به سوی خواست خدا و داوری واپسین، نه مجالی برای توقف است، نه جایی برای بازی، نه زمانی برای تن‌آسایی. همان‌گونه که عیسی گفته است: «در روز داوری ما برای هر واژه‌ی بیهوده مسئول خواهیم بود.» (انجیل متی ۱۲:۳۶) 🔹چون کتاب مقدس و قرآن پیروی از خواست خدا را ارزش اصلی خود دانسته‌اند، نمی‌توانند از لذت بردن از چیزی دفاع کنند که برخلاف خواست خدا باشد، مانند رذیلت و حماقت بشری، که حجم عمده‌ی چیزی را می‌سازند که در کمدی به آن می‌خندند. 🔸در قلب بینش کمیک، توانایی لذت بردن از ناهمخوانی در تجربه‌ی خودمان قرار دارد، که ناشایستگی، درماندگی و کاستی‌های اخلاقی خودمان را هم در برمی‌گیرد. اما لذت بردن از چنین ناهمخوانی‌هایی با یکتاپرستی ناسازگار است، زیرا وقتی چیزها به‌گونه‌ای نیستند که می‌بایست باشند، این موضوعی است برای نگرانی، نه شادی. 🖇🖇🖇 منبع: (کمدی‌‌ تراژدی و دین. جان موریل. البرز حیدرپور. صفحه ۱۰۷) 🆔 ایتا : @tarzetanz 🆔 تلگرام : @tarzetanz 🆔 اینستاگرام : @hassan__malekan
📚تجاهل🤪 🔸زمانی که مصلحان اجتماعی، اوضاع سیاسی و اجتماعی را مناسب صراحت‌گویی نمی‌یابند، «تجاهل» را بهترین روش برای نقد وضعیت موجود می‌بینند؛ روشی که در آن با نادان‌نمایی چنین وانمود می‌کنند که از حقیقت اطلاعی ندارند و دوست دارند از موضوع باخبر شوند. از همین رو آنان شروع به سؤال می‌کنند و طرف مقابل را در موضع پاسخ‌گویی قرار می‌دهند و به‌گونه‌ای سمت و سوی سؤال‌های خود را هدایت می‌کنند که عجز و درماندگی او نمایان شود. 🔹در دانش بدیع مراد از تجاهل این است که از چیز آشکار و شناخته شده چنان سخن بگوییم که گویی آن را ندانسته و نمی‌شناسیم و هدف از آن، مبالغه در تشبیه، شگفتی نمودن سرزنش و خوار شمردن و بدنام کردن ناکسان و نااهلان است. این روش که نوعی محاضره و حاضر جوابی است، دارای پیشینه‌ی کهن و كاملاً شناخته‌شده‌ای است و قرآن بسیار از آن سود برده است. 📎📎📎 منبع: (طنز مقدس. علی نجفی. صفحه ۱۲۸) 🆔 ایتا : @tarzetanz 🆔 تلگرام : @tarzetanz 🆔 اینستاگرام : @hassan__malekan
📖حلزون‌های خانه‌به‌دوش✍ 🔸کتاب معرفی شده شامل مباحثی در نقد جریان روشنفکری و ارتباط آن با انقلاب اسلامی است‌. علت معرفی این اثر در کانال ، شیوه‌ی بیان هنرمندانه و استفاده‌ی مناسب از شگردهای طنزنویسی مانند تعریض و تمسخر، طعنه و تهکم، تناقض و ... در نقدهای دقیق و عالمانه‌ی این شهید والامقام است، که موجب انبساط خاطر مخاطب شده و او را به تفکر و تأمل بیشتر دعوت می‌کند. 🆔 ایتا : @tarzetanz 🆔 تلگرام : @tarzetanz 🆔 اینستاگرام : @hassan__malekan