📝شعرهای فرانو📌
#رادیاتور
#اکبر_اکسیر
📗لایک👍
کار گرگ، دریدن و خفهکردن است
کار کفتار، مردهخواری
گوسفندی تعریف میکرد:
سگ گله اگر غرق اینستاگرام نمیشد
چوپان بیچاره
رسوای کتابهای درسی نبود!
(صفحه٣٩)
📚📚📚
📙سلبریتیها🤳
صوفیان میچرخند
و مثل پیچ در
خاک فرو میروند
عارفان اما ثابت میمانند و به آسمان میرسند
برای صوفیان یک قونیه قرص ماشین بیاورید گیوههایشان را گریسکاری کنید
تا به حفاری خود ادامه دهند
با عارفان کاری نداشته باشید
ثوابت، از سبکسری سیارات
ستاره میشوند!
(صفحه٣٠)
#فلسفه_طنز
#طنز_و_اخلاق
#خوانش_اشعار_طنز
#رویداد_های_طنز_روز
#معرفی_کتابهای_طنز
#معرفی_طنزپردازان_ایرانی_و_آثارشان
🆔 ایتا : @tarzetanz
🆔 تلگرام : @tarzetanz
🆔 اینستاگرام : @hassan__malekan
📚طنز دربارهی پهلوی🥸
#محمدعلی_علومی
#طاهره_صفارزاده
بخش اول✏️
🇮🇷بیتوجهی عام و گسترده به زندگان و توجه عام، گسترده و البته مضحک به آنچه افتخارات تاریخی و نژادی نامیده میشد، یعنی شوونیسم، از سیاستهای فرهنگی غالب در حکومت پهلوی بود. در منظومهٔ «سفر عاشقانه»، شاعر در شعری که طنز اجتماعی - سیاسی، طنز عبارت و طنز موقعیت است، در تضاد با آنهمه تبلیغات رسمی از تاریخ مشعشع نیاکان، از درخت کجی سخن میگوید که در اصفهانِ نصف جهان روییده است و - مطابق رسم و پسند آن زمان - توریستها، جهانگردان و بهخصوص ایرانیها کنارش عکس میگرفتند:
🔹« در اصفهان درخت کجی دیدم/ ...کنار تپهی افغان/ من و تو یک ملیون/ افغان هفشت هزار/ من و تو را/ بردند/ کشتند و ما دوباره آمدهایم/ و میخواهیم به یادگار/ عکس بگیریم/ بر روی تپهای که بر آن مُردیم».
🇮🇷استناد شاعر به تاریخ، به اصفهان آباد و پرجمعیت و شکست شاهسلطانحسین از تعداد کم مهاجمان و بلافاصله ربط آن به زمان خود و عکس یادگاری گرفتن بر تپهای که یادگار کشتار ایرانی به دست مهاجمان است، خود با سیاستهای فرهنگی دورهی پهلوی در تناقض قرار میگیرد.
#تئوری_طنز
#طنز_سیاسی
#خوانش_اشعار_طنز
#شگردهای_طنزپردازی
#رویداد_های_طنز_روز
#معرفی_کتابهای_طنز
#معرفی_طنزپردازان_ایرانی_و_آثارشان
🆔 ایتا : @tarzetanz
🆔 تلگرام : @tarzetanz
🆔 اینستاگرام : @hassan__malekan
📚طنز دربارهی پهلوی🥸
#محمدعلی_علومی
#طاهره_صفارزاده
بخش دوم✏️✏️
🇮🇷شاعر، در بخش بعدی با زبان و لحن طنز، اشاره به نقشی دارد که حکومت پهلوی میخواست به زن بدهد:
🔹«هفت سین در باستانی/ سرخاب را دیدم که هلهله میکرد/ و سین قرمز سر، ساکت بود/ ای بانوان شهر/ گلویتان هرگز از عشق بارور نشده است/ وگرنه سرخاب را به اشک میآلودید/ و سین ساکت سر را سلام میگفتید.»
🇮🇷شاعر، از کلمهی سرخاب به «سین ساکت سر» اشاره میکند که سرخی است، سرخی انقلابی خونین و خطاب به بانوانی که متاثر از سیاستهای فرهنگی و غالب در رژیم پهلوی بودند، میگوید که اگر عشق را میشناختید: «سرخاب را به اشک میآلودید/ و سین ساکت سر را سلام میگفتید.»
🇮🇷در ادامه، شاعر به شاعرانی که از شعر فقط به الفاظ توجه داشتند و بس، در طنز عبارت میگوید که:
🔹«فریادهای لفظی/ تنبور قوم لوط است/ پرواز آفتاب لب بام است/ مقصد به گم شدن و تاریکی دارد».
#تئوری_طنز
#طنز_سیاسی
#خوانش_اشعار_طنز
#شگردهای_طنزپردازی
#رویداد_های_طنز_روز
#معرفی_کتابهای_طنز
#معرفی_طنزپردازان_ایرانی_و_آثارشان
🆔 ایتا : @tarzetanz
🆔 تلگرام : @tarzetanz
🆔 اینستاگرام : @hassan__malekan
📚طنز دربارهی پهلوی🥸
#محمدعلی_علومی
#طاهره_صفارزاده
بخش دوم✏️✏️
🇮🇷شاعر، در بخش بعدی با زبان و لحن طنز، اشاره به نقشی دارد که حکومت پهلوی میخواست به زن بدهد:
🔹«هفت سین در باستانی/ سرخاب را دیدم که هلهله میکرد/ و سین قرمز سر، ساکت بود/ ای بانوان شهر/ گلویتان هرگز از عشق بارور نشده است/ وگرنه سرخاب را به اشک میآلودید/ و سین ساکت سر را سلام میگفتید.»
🇮🇷شاعر، از کلمهی سرخاب به «سین ساکت سر» اشاره میکند که سرخی است، سرخی انقلابی خونین و خطاب به بانوانی که متاثر از سیاستهای فرهنگی و غالب در رژیم پهلوی بودند، میگوید که اگر عشق را میشناختید: «سرخاب را به اشک میآلودید/ و سین ساکت سر را سلام میگفتید.»
🇮🇷در ادامه، شاعر به شاعرانی که از شعر فقط به الفاظ توجه داشتند و بس، در طنز عبارت میگوید که:
🔹«فریادهای لفظی/ تنبور قوم لوط است/ پرواز آفتاب لب بام است/ مقصد به گم شدن و تاریکی دارد».
#تئوری_طنز
#طنز_سیاسی
#خوانش_اشعار_طنز
#شگردهای_طنزپردازی
#رویداد_های_طنز_روز
#معرفی_کتابهای_طنز
#معرفی_طنزپردازان_ایرانی_و_آثارشان
🆔 ایتا : @tarzetanz
🆔 تلگرام : @tarzetanz
🆔 اینستاگرام : @hassan__malekan
📚طنز دربارهی پهلوی🥸
#محمدعلی_علومی
#طاهره_صفارزاده
بخش سوم✏️✏️✏️
🇮🇷و آنگاه به نقش شعر و شاعر و شاعری میپردازد که:
🔹«شاعر باید شاعر به واقعهی هستی باشد/ و نبض واقعهی هستی باشد/ وقتی که از نمای فاخر شعرت/ بهخویش میبالی/ آیا ارج تشبیه را در مییابی؟»
🇮🇷پرسش این است که آیا هنر آینهگردان تاریخ است؟ خیلی از آثار ارجمند هنر و ادبیات همین نقش را داشتهاند مانند آثار بالزاک و در شعر نظیر آثار سعدی و حافظ ... در بخش سعدی، شاعر تصویری دقیق از دورهی خود با «لحن طنز» و به تلخی بیان میکند:
🔹«و جسم را رایج کردند/ کمبود شوق/ کمبود سربلندی را رایج کردند/ کمبود گوشت/ کمبود کاغذ/ کمبود آدم».
🇮🇷و یا اینکه این تصویر مضحک و در عین حال دردناک که:
🔹«مکتوب سوگوار/ تاریخ نسل خام پلوخواری است/ که آمدن و رفتنش/ مثل خندهی دیوانگان/ بدون سبب/ و بیهوده است/ و زندگانیاش/ خزه را میماند در آب/ پر از تحرک ظاهر/ و رکود باطن!»
🔗🔗🔗
منبع:
(طنز دربارهی پهلوی. محمدعلی علومی.صفحه ۲۶۸-۲۶۹)
#تئوری_طنز
#طنز_سیاسی
#خوانش_اشعار_طنز
#شگردهای_طنزپردازی
#رویداد_های_طنز_روز
#معرفی_کتابهای_طنز
#معرفی_طنزپردازان_ایرانی_و_آثارشان
🆔 ایتا : @tarzetanz
🆔 تلگرام : @tarzetanz
🆔 اینستاگرام : @hassan__malekan
📖بگوبخند با حافظ😊
#مجید_بهرهور
#ابوالقاسم_حالت
من نه آن رندم که ترک شاهد و ساغر کنم
محتسب داند که من این کارها کمتر کنم
(حافظ)
🔸🔸🔸
من نه آن مَردَم که فکر میهن و کشور کنم
«محتسب داند که من این کارها کمتر کنم»
گرچه دریای صدارت پر ز موج فتنه است
«سر فرو بردم در آنجا تا کجا سر بر کنم»
با وزیران مشاور مشورت کردن خطاست
«میروم تا مشورت با شاهد و ساغر کنم»
چون ندارد عهد و پیمان وکیلان اعتبار
عهد با پیمانه بندم شرط با ساغر کنم
هر وكيلى طىّ نطق افسانهها خوانَد، ولی
«من نه آنم کز وی این افسانهها باور کنم»
من که از آغاز بودم بیسواد و لاکتاب
«کج دلم خوان گر نظر بر صفحهی دفتر کنم»
غیر سرگردانی از عدلیه کس خیری ندید
«داوری دارم بسی، یارب، که را داور کنم؟»
چون وفای وعده در عمرم ندیدم از کسی
وعده فردای دولت را چرا باور کنم؟
🔹🔹🔹
[دیوان خروس لاری. ابوالقاسم حالت. سال۱۳۷۸. صفحه۲۸۳]
🖇🖇🖇
منبع:
(بگوبخند باحافظ. مجید بهرهور. صفحه۲۳۱)
#طنز_سیاسی
#شگردهای_طنزپردازی
#رویداد_های_طنز_روز
#معرفی_کتابهای_طنز
#معرفی_طنزپردازان_ایرانی_و_آثارشان
🆔 ایتا : @tarzetanz
🆔 تلگرام : @tarzetanz
🆔 اینستاگرام : @hassan__malekan
📝قصیدهی انتخابیه!🤓
#خنده_های_فالش
#سعید_سلیمان_پور_ارومی
کاندیداتور مطرح، از کلّ رقیبان سر
از نامزد اصلح، یکخرده هم اصلحتر!
هم عارف و هم عامی گشتند مرا حامی
معروف به خوشنامی در باختر و خاور
ما را نبود وحشت از رد صلاحیت
قربان توای «هیئت»، مدیون تو ای «کشور»!
گرچه موتور مخلص گهگاه کند فسفس
امید که تا مجلس چرخم نشود پنچر!
با رأی فزاینده، در دورۀ آینده
ماییم نماینده، گر بخت شود یاور
من مردمی و نازم، خوشصحبت و طنّازم
بهبه که چه میتازم! احسنت برین استر!
دی گفت ترازومان: «کای دلبر مهرومان
از غصهی محرومان کلی شدهای لاغر!»
من حامی نسوانم، جان بر کف ایشانم
من درد تو میدانم، پس رأی بده خواهر!
من سرسبد گلها، معشوقهی بلبلها
محبوب تشكّلها، یک دلبر سیمین سر(!)
«گه نعره زدی بلبل، گه جامه دریدی گل»
از عشق رخم، بالکل، آن قاطی و این پرپر
این علم و سواد من، این هوش زیاد من
اعضای ستاد من هستند بر این باور
خطاط و دو تا شاعر، تبلیغگر ماهر
یاردانقلی و باقر، قربانعلی و اصغر
از سعی اکیپ من خوشگل شده تیپ من
بنگر به تریپ من، این عکس شده محشر!
با این رخ چون ماهم در عکس چه دلخواهم
هممیهن همراهم، کن نام مرا از بر
ناز قلمت ای یار! بر برگهی رأی اینبار
تو اسم مرا بنگار، پس لطف مرا بنگر
گر سوی ستاد آیی، شام است و پذیرایی
هنگام دسر چایی با بیسکویت مادر
از مکر رقیبانم هر چند پریشانم
من رستم دستانم، خالی نکنم سنگر
مزدور فرنگ آنها، با بنده به جنگ آنها
پس دنگ و دبنگ آنها، بیشخصیت و عنتر!
گه رنگ و دبنگ آید، که منگ و ملنگ آید
چون قافیه تنگ آید، شاعر به ... الى آخر!
📎📎📎
منبع:
(خندههای فالش.سعید سلیمانپور ارومی. صفحات۱۱۵-۱۱۷)
#طنز_سیاسی
#طنز_و_اخلاق
#خوانش_اشعار_طنز
#رویداد_های_طنز_روز
#شگردهای_طنزپردازی
#معرفی_کتابهای_طنز
#معرفی_طنزپردازان_ایرانی_و_آثارشان
🆔 ایتا : @tarzetanz
🆔 تلگرام : @tarzetanz
🆔 اینستاگرام : @hassan__malekan
📖در رسیدن عید و سررسید مواعید فرماید✍✍✍
#رفوزهها
#ابوالفضل_زرویی_نصرآباد
توی تقویم، دیدم ای فرزند
بیست روزی گذشته از اسفند
نیست دیگر زمان برای خرید
تا بجُنبی، رسیده عید سعید
باز هم از تو شرمسار شدم
بسکه مشغول کار و بار شدم
ناگهان آه از نهادم رفت
که چه بد شد که باز یادم رفت
میشود بود و فکر عید نکرد؟
یا مگر میشود خرید نکرد؟
- گرچه قلباً از این سخن خجلم
ما نکردیم و شد، عزیز دلم -
وعده دادم اگر بهار شود
پسر بنده نو نوار شود
گفتمت: صبر کن، بهار آید
فصل کمبوزه و خیار آید
تند و بیدیر و زود و سوخت و سوز
چشم برهم زدیم و شد نوروز
بردم از یاد، از فراموشی
که تو برعکس بنده، باهوشی
غافل از اینکه بیدخالتِ دست
وعدهها مو به مو بهیادت هست
منم آن مردِ قولِ وقتشناس
که برایم نمانده هوش و حواس
میدهم وعدههای بیتضمین
چون مدیرانِ پشتِمیزنشین
یک دوجینی و جفت جفت و تکی
روز و شب وعده میدهیم الکی
آه از آن وعدههای بیبنیاد
که رود سررسید آن از یاد
📎📎📎
منبع:
(رفوزهها. ابوالفضل زرویی نصرآباد. صفحات۳۲۹-۳۳۰)
#طنز_سیاسی
#خوانش_اشعار_طنز
#شگردهای_طنزپردازی
#رویداد_های_طنز_روز
#معرفی_کتابهای_طنز
#معرفی_طنزپردازان_ایرانی_و_آثارشان
🆔 ایتا : @tarzetanz
🆔 تلگرام : @tarzetanz
🆔 اینستاگرام : @hassan__malekan
📚بنده مشو درهم و دینار را💵
#پروین_اعتصامی
#حسن_احمدی_گیوی
کار مده نفس تبهکار را
در صفِ گل جا مده این خار را
کشته نکودار که موش هوا
خورده بسی خوشه و خروار را
چرخ و زمین بندهی تدبیر توست
بنده مشو درهم و دینار را
همسر پرهیز نگردد طمع
با هنر انباز مکن عار را
ای که شدی تاجر بازار وقت
بنگر و بشناس خریدار را
چرخ بدانست که کار تو چیست
دید چو در دست تو افزار را
بار وبال است تن بیتمیز
روح چرا میکشد این بار را؟
کم دهدت گیتی بسیاردان
به که بسنجی کم و بسیار را
تا نزند راهروی را به پای
به که بکوبند سر مار را
خیره نوشت آنچه نوشت اهرمن
پاره کن این دفتر و طومار را
هیچ خردمند نپرسد ز مست
مصلحت
مردم
هشیار را
روح گرفتار و به فکر فرار
فکر همين است گرفتار را
آینهی توست دل تابناک
بِستُر از این آینه، زنگار را
دزد برین خانه از آنرو گذشت
تا بشناسد در و دیوار را
چرخ یکی دفتر کردارهاست
پیشه مکن بیهده کردار را
دست هنر چید، نه دست هوس
میوهی این شاخ نگونسار را
رو گهری جوی که وقت فروش
خیره کند مردم بازار را
در همهجا راه تو هموار نیست
مست مپوی این ره هموار را
🖇🖇🖇
منبع:
(دیوان پروین اعتصامی.حسن احمدی گیوی. صفحه۵۴)
#طنز_و_اخلاق
#خوانش_اشعار_طنز
#رویداد_های_طنز_روز
#شگردهای_طنزپردازی
#دیوان_پروین_اعتصامی
🆔 ایتا : @tarzetanz
🆔 تلگرام : @tarzetanz
🆔 اینستاگرام : @hassan__malekan
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔸🔸🔸
چگونه رنج زمین را زمان نمیبیند
چگونه این همه خون را جهان نمیبیند...
🖇🖇🖇
منبع:
https://farsi.khamenei.ir/others-note?id=55802
#طنز_مقدس
#طنز_سیاسی
#شگردهای_طنزپردازی
#رویداد_های_طنز_روز
#معرفی_طنزپردازان_ایرانی_و_آثارشان
🆔 ایتا : @tarzetanz
🆔 تلگرام : @tarzetanz
🆔 اینستاگرام : @hassan__malekan
📚مقام طنز و طیبت در سخن سعدی✍
#رضا_داوری_اردکانی
#پایگاه_مجلات_تخصصی_نور
🔹طنز زبانی دارد که نمیتوان آن را به زبان عمومی برگرداند. درست مثل زبان شعر که اگر به نثر برگردانده شود، چیزی دیگر از آب درمیآید. اما طنز بیشتر به حکمت و فلسفه نزدیک است، بهخصوص که اهل طنز حماقت و قول و فعل بیخردانه را نشان میدهند.
🔸طنز صورتهای متفاوت دارد، یک قسم آن طنز روانشناسی است که به خلقیات و منش اشخاص بازمیگردد. غالب طنزها در ادبیات ما در این حوزه جای میگیرند. به این نمونه از حکایت سعدی توجه کنید:
📝📝📝
یکی در مسجد سنجار به تطوع بانگ گفتی، به ادایی که مستمعان را از او نفرت بودی و صاحب مسجد امیری بود عادل نیکسیرت، نمیخواستش که دل آزرده گردد. گفت: ای جوانمرد، این مسجد را مؤذناناند قدیم. هر یکی را پنج دینار مرتب داشتهام، تو را ده دینار میدهم تا جای دیگر روی. بر این قول اتفاق کردند و برفت. پس از مدتی در گذری پیش امیر باز آمد. گفت: ای خداوند! بر من حیف کردی که به ده دینار از آن بقعه به در کردی، که اینجا که رفتهام بیست دینارم همی دهند تا جای دیگر روم و قبول نمیکنم. امیر از خنده بیخود گشت و گفت: زنهار تا نستانی، که به پنجاه راضی گردند.
به تیشه کس نخراشد ز روی خارا گل
چنانکه بانگ درشت تو میخراشد دل
🔗🔗🔗
منبع:
https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/1496124/%D8%B7%D9%86%D8%B2-%D9%88-%D8%B7%DB%8C%D8%A8%D8%AA-%D8%AF%D8%B1-%D8%B3%D8%AE%D9%86-%D8%B3%D8%B9%D8%AF%DB%8C
#تئوری_طنز
#طنز_و_اخلاق
#شگردهای_طنزپردازی
#رویداد_های_طنز_روز
#معرفی_طنزپردازان_ایرانی_و_آثارشان
#حکایات_حکیمانه_و_کوتاه_نوشتهای_طنز
🆔 ایتا : @tarzetanz
🆔 تلگرام : @tarzetanz
🆔 اینستاگرام : @hassan__malekan