📖بگو بخند با حافظ(۱)
#بگو_بخند_با_حافظ
#دکتر_مجید_بهرهور
🔸🔸🔸
«باغ مرا چه حاجت سرو و صنوبر است
شمشاد خانه پرور ما از که کمتر است»
(حافظ)
🔹🔹🔹
بسیار شعرهای نگفته به دفتر است
کز آنچه گفتهایم کمابیش بهتر است
اشعار خوبِ بنده بدون مبالغه
با شعرهای بدتر حافظ برابر است
من شبهشعر نیک سرایم به جان دوست
پس، زادههای خاطر من شبه گوهر است
شیدای بنده گشت زن شصت سالهای
دانسته بود کسری من مهر مادر است
او بهر ماستمالی تعبیر بنده گفت:
غافل مشو که سن تو از چل فراتر است
... گفتم: من از فراق تو بسیار راضیام
دوری و دوستی سخنی روحپرور است
گفتا: دلم ز دوری تو جوش میزند
گفتم: فتد ز جوش و گر خود سماور است
... باید دهم بهجاش دو سیساله آورم
یا گویمش که وعده به سیسال دیگر است
گر ادعای تازه کند، من دعا کنم
امّن يُجيب چارۀ انسان مضطر است
(بهاءالدین خرمشاهی)
#تئوری_طنز
#طنز_و_دین
#طنز_و_اخلاق
#نقیضه_سازی
#خوانش_اشعار_طنز
#رویداد_های_طنز_روز
#معرفی_طنزپردازان_ایرانی_و_آثارشان
🆔 ایتا : @tarzetanz
🆔 تلگرام : @tarzetanz
🆔 اینستاگرام : @hassan__malekan
📖بگو بخند با حافظ(۲)
#بگو_بخند_با_حافظ
#دکتر_مجید_بهرهور
🔸🔸🔸
منم که دیده به دیدار دوست کردم باز
چه شُکر گویمت ای کارساز بندهنواز
(حافظ)
🔹🔹🔹
در این دیار سهپنجی، چه طرف بندم باز
که هفته هفته نیابم نشان ز ششانداز
بهغیر نام ز آغوز، هیچ نشنیدم
دریغ و درد ز انجام کار و از آغاز
...ز دست پاچه نخوردن ز پا فتادم، به
به پای کلّه گذارم سری ز روی نیاز
ز کلّه، کلهمناری به پا کنم هر صبح
که تا بهگوش سپهر و ستاره گویم راز
بنه تو قصهی مجنون و حُسن لیلی را
مگو حکایت محمود و داستان ایاز
به هر طریق نباشد جز این تمنایی
که یک شکم بخورم سیر، نان خشک و پیاز
خيال وصل خیارم بهسر بود، هیهات
تو عمر کوته من بین و آرزوی دراز
(میرزا عبدالله گرجی اصفهانی متخلص به اشتها و سرگشته)
[ششانداز: غذای سنتی که از ترکیب گردو، پیاز، بادنجان و رب انار ساخته میشود.
آغوز: اولین شیری که یک ماده نوزادش دهد.]
#تئوری_طنز
#طنز_و_دین
#طنز_و_اخلاق
#نقیضه_سازی
#خوانش_اشعار_طنز
#رویداد_های_طنز_روز
#معرفی_طنزپردازان_ایرانی_و_آثارشان
🆔 ایتا : @tarzetanz
🆔 تلگرام : @tarzetanz
🆔 اینستاگرام : @hassan__malekan
📖بگو بخند با حافظ(۳)
#بگو_بخند_با_حافظ
#دکتر_مجید_بهرهور
🔸🔸🔸
بلبل ز شاخ سرو به گلبانگ پهلوی
میخواند دوش درس مقامات معنوی
(حافظ)
🔹🔹🔹
سوری ز شوق شور به گلبانگ پهلوی
میخواند دوش درس مقامات مِعدوی
یعنی بیا به گردش دولاب روی کن
تا از خیار نکتهی دل درد بشنوی
پای چراغشیره بیفروز بزم را
از پرتو جمال حریفان شیروی
باید دگر مباحثه با اهلدل کند
شیخی که گشت عاشق صغرای کبروی
... آن خاکها که از اُتول یار شد بلند
ما را دچار کرد به امراض سینوی
از بس که در هوای وکالت زدیم زور
گشتیم مبتلا به ورمهای بیضوی
عاری ز قدر و ارج چو یابوی مردهای
تا پوزهات ز آخور دزدیاست يُنجوى
سمباده است نان کنونی که میدهد
هرلحظه صد خراش به لبهای غنچوی
تا دانهدانه خرمن ظالم نسوخته است
پیوسته باد آتش مظلوم شُعلَوی
(ابوالقاسم حالت)
[اتول: نام قدیم برای خودرو
سوری: اهل سور و جشن ]
🖇🖇🖇
منبع:
(بگوبخند با حافظ. مجید بهرهور. صفحات۷۷.۱۹۱.۳۰۰)
#تئوری_طنز
#طنز_و_دین
#طنز_و_اخلاق
#نقیضه_سازی
#خوانش_اشعار_طنز
#رویداد_های_طنز_روز
#معرفی_طنزپردازان_ایرانی_و_آثارشان
🆔 ایتا : @tarzetanz
🆔 تلگرام : @tarzetanz
🆔 اینستاگرام : @hassan__malekan
📚تصویری از تکیه بر خانهی عنکبوت🕸
#طنز_مقدس
#علی_نجفی
🔸مَثَلُ الَّذِينَ اتَّخَذُوا مِنْ دُونِ اللَّهِ أَوْلِيَاءَ كَمَثَلِ الْعَنْكَبُوتِ اتَّخَذَتْ بَيْتًا وَ إِنَّ أَوْهَنَ الْبُيُوتِ لَبَيْتُ العَنْكَبُوتِ لَوْ كَانُوا يَعْلَمُونَ
«داستان کسانی که غیر از خدا دوستانی اختیار کردهاند، همچون داستان عنکبوت است که با آب دهان خانهای برای خویش ساخته در حقیقت - اگر میدانستند - سستترین خانهها همان خانه عنکبوت است»
(سوره عنکبوت.آیه۱)
🔹قرآن برای اینکه پوچیِ پناه بردن به غیر خدا را نشان دهد، تکیه به غیر خدا را همانند اعتماد عنکبوت بر خانهی خود دانسته است؛ خانهای که مانع گرما و سرما نیست و چنان سست است که به اندک ضربتی نابود میشود. تنها کارکرد چنین خانهای به دام انداختن حشرات ضعیف است. اولیایی هم که مشرکان برای خود گرفتهاند، صرفاً، اسمی دارند، نه نفعی میرسانند و نه ضرری، نه مالک مرگی هستند و نه حیاتی؛ بلکه تنها وسیلهی ارتزاق عدهای خاص هستند.
🔸بدینسان قرآن جماعتی را به تصویر کشیده است که چون عنکبوت به خانهای پناه بردهاند که چنان سست است که به اشارهای از هم متلاشی میگردد. با این حال، همین خانه، امیدی برای به دام انداختن انسانهای ضعیف است. تصویری از انسانهای عنکبوتصفت. گویی فلسفهی چنین باوری، تنها در به دام انداختن انسانهای ضعیف خلاصه میشود.
🔹هوگس[در کتاب خودآموز طراحی کاریکاتور صفحه۱۶]، در تصویری از صلیب بلندی که «پاپ جانپل دوم» به دست گرفته و بر آن تکیه داده، دامی از تار عنکبوت را نشان داده که تمام صلیب و پاپ را در برگرفته و صلیبی که وسیلهی اتکای پاپ است به تور ماهیگیری میماند که پاپ را گرفتار کرده است. هوگس میخواهد پاپ را کسی بنمایاند که بهجای تکیه بر صلیب مسیح، برخانۀ عنکبوت تکیه کرده است. او بدینگونه خواسته جایگاهی را که پاپ بر آن تکیه کرده را سست و مندرس نشان دهد، همانند بت پرستان.
🖇🖇🖇
منبع:
(طنز مقدس. علی نجفی. صفحات۳۳۲-۳۳۳)
#تئوری_طنز
#طنز_و_دین
#طنز_سیاسی
#رویداد_های_طنز_روز
#یادداشت_ها_و_مقالات
#شگردهای_طنزپردازی
#معرفی_کتابهای_طنز
🆔 ایتا : @tarzetanz
🆔 تلگرام : @tarzetanz
🆔 اینستاگرام : @hassan__malekan
📚طنز و طعنه در تاریخ بیهقی✍
#قند_پارسی
#محمد_جعفر_یاحقی
بخش اول✏️
🔸وقتی از تاریخ بیهقی سخن میگوییم، بهظاهر چنین گمان میرود که ابوالفضل بیهقی با آن اهتمامی که در کار راندن تاریخ داشته و با آن همه وسواس و امانتداری و جدیت در کار، بعید است که در کتاب گرانسنگ خود میدانی هم برای طنز و طعنه و هجو و سخریه باز گذاشته باشد. این از آن روست که با شناختی که از وی داریم، او را جدیتر و تلخمزاجتر از آن میدانیم که طیبت و مزاح را در قلم او جایی باشد. بهویژه که او را تربیتیافتهی مكتب فرهنگورانی چون بونصر مشکان و همزانوی سلاطین و رجال و همعنان فرهیختگان عصر میشناسیم.
🔹درحالیکه سلاطین و حکام و رجال بیدرد دربارها عموماً خود از مخاطبان طنزهای جدی و اجتماعی در ادبیات ما شناخته شده و هدف ملامتهای تند منتقدان قرار گرفتهاند تا آنجا که در عرف ادبی ما چنین انگاشته شده است که طنزی که متوجه ارباب قدرت نباشد یا با آنان محظور داشته باشد، نمیتواند طنز واقعی به حساب آید. اصولاً چنین به نظر میرسد که تاریخ هم، که در ذات خود متوجه خبر و ابلاغ و توصیف است، نمیتواند با طنز، که مقولهای انشایی و عاطفی است، سازگار باشد.
#تئوری_طنز
#طنز_و_اخلاق
#ابوالفضل_بیهقی
#رویداد_های_طنز_روز
#یادداشت_ها_و_مقالات
#معرفی_طنزپردازان_ایرانی_و_آثارشان
#تاریخ_طنز_و_شوخطبعی_ایران_و_جهان_اسلام
🆔 ایتا : @tarzetanz
🆔 تلگرام : @tarzetanz
🆔 اینستاگرام : @hassan__malekan
📚طنز و طعنه در تاریخ بیهقی✍
#قند_پارسی
#محمد_جعفر_یاحقی
بخش دوم✏️✏️
🔸تاریخ بیهقی هم به سهم خود و بیشتر و جدیتر از رویکردی به نام طنز سود برده و اصولاً یکی از کارکردهای عمدهای که تأثیر کتاب وی را بیشتر و ماندگارتر کرده همین امر بوده است. اصولاً این تصور یا اصل علمی که زبان تاریخ، خبری و ابلاغی است، نه انشایی و عاطفی، در مورد تاریخهای صرف و از نمونههایی همشأن و همروزگار بیهقی مثل تاریخ گردیزی و تاریخ یمینی و تاریخ سیستان که تاریخیت صرف آنها مورد اتفاق است، البته تا حدی صدق میکند. اما فیالمثل در مورد تاریخ بیهقی که ادبیت آن تا آنجا غلبه یافته که برخی صریحاً از آن بهعنوان یک متن نمایشی و بعضی دیگر به مثابه داستان یاد کردهاند، ابداً صادق نیست.
🔹اگر خصیصهی ادبیت را برای تاریخ بیهقی بهعنوان امری ذاتی بپذیریم، وجود طنز را که یکی از شگردهای ادبی و زبان خاص آثار اجتماعی و انتقادی است، در آن آن بیشتر توجیهپذیر خواهیم یافت. بیهقی نه تنها از زبان طنز که از انواع شگردهای زبانی برای برجسته کردن منظور خویش استفاده کرده است. به این شگردها در برخی از کتابها که محققان ادبی دربارهی کارکردهای زبانی تاریخ بیهقی نگاشتهاند بیش و کم اشاره شده. اما تا آنجا که من میدانم جز یک اشارهی گذار، آنهم با ذکر تنها یک نمونه تاکنون کسی به طور مستقل متعرض مقولۀ طنز در تاریخ بیهقی نشده است.
#تئوری_طنز
#طنز_و_اخلاق
#ابوالفضل_بیهقی
#رویداد_های_طنز_روز
#یادداشت_ها_و_مقالات
#معرفی_طنزپردازان_ایرانی_و_آثارشان
#تاریخ_طنز_و_شوخطبعی_ایران_و_جهان_اسلام
🆔 ایتا : @tarzetanz
🆔 تلگرام : @tarzetanz
🆔 اینستاگرام : @hassan__malekan
📚طنز و طعنه در تاریخ بیهقی✍
#قند_پارسی
#محمد_جعفر_یاحقی
بخش سوم✏️✏️✏️
🔸در تاریخ بیهقی مثل هر اثر ادبی دیگر، وقتی زبان در روال منطقی خود از کار فرو میماند طنز آغاز میشود. در جامعهای که بیهقی از آن سخن میگوید، بسیار جاها زبان و منطق کارگشا نیست، یعنی یا اثر نمیکند یا اگر میکند در آن پایه نیست که کار انتظام یابد و به زبان دیگر نیاز به برندگی بیشتری است. طنز همان زبان برنده است که تقريباً اشخاص و افراد مختلف بسته به موقع و مقام از آن استفاده میکنند.
🔹چنین نیست که فرودستان نیاز به برندگی زبان داشته باشند، یا بیهقی خود برای طرح دیدگاههای انتقادی و اجتماعی از آن استفاده نکند. در این میدان حتی سلطان با همهی قدرت و امکانی که دارد از به کار بردن طنز و طعنه خود را بینیاز نمیبیند. نهایت این است که طعنه را به هنگام قبض و تندی و طنز را زمان بسط و نرمی بهکار میگیرد و هر دو را البته برای تأثیر بیشتر.
🔸وقتی سلطان دربارهی اریارق و غازی که خدمتها کردهاند، به خواجهحسن میمندی میگوید که: «میشنویم تنی چند به باب ایشان حسد میبرند و ژاژ میخایند و دل ایشان مشغول میدارند.» با این لحن میخواهد خشم و نارضایتی خود را از ژاژخایان و اقدامی که میکنند، نشان دهد.
🔹وقتی هم چند تن از فرماندهان هندی در کرمان در جنگ کاهلی میکنند و به سیستان میگریزند، سلطان مسعود آنها را حبس میکند و سخنان درشت میگوید، چون بر خود میترسند، به سخن بیهقی: «شش تن مقدمتر ایشان خویشتن را به کتاره زد، چون خبر به سلطان رسید گفت: این کتاره به کرمان بایست زد و بسیار بمالیدشان و آخر عفو کرد.»
#تئوری_طنز
#طنز_و_اخلاق
#ابوالفضل_بیهقی
#رویداد_های_طنز_روز
#یادداشت_ها_و_مقالات
#معرفی_طنزپردازان_ایرانی_و_آثارشان
#تاریخ_طنز_و_شوخطبعی_ایران_و_جهان_اسلام
🆔 ایتا : @tarzetanz
🆔 تلگرام : @tarzetanz
🆔 اینستاگرام : @hassan__malekan
📚نامه به سازمان ملل📝
#خلیل_جوادی
#بهشت_بی_امکانات
رییس کلِ سازمانِ ملل
حَیَّ علیالفلاحُ خَیرُالعمل
اجازه دارم که جسارت کنم
راحت و ساده با تو صحبت کنم؟
خیال نکن که بنده دیپلماتم
خداوکیلی بچهی دهاتم
نوشتههامو ساده مینویسم
ساده و بیافاده مینویسم
شک ندارم آدم خوبی هستی
که روی اون صندلیه نشستی
چهرهی آشنای خاص و عامی
معتبر و مورد احترامی
حالا که اینطوره یه کاری بکن
یه کار خوب و موندگاری بکن
مشکل کل بشریت اینه
که جنگ روی کرهی زمینه
تو میتونی دنیا رو تغییر بدی
به آدمای زورگو گیر بدی
بچهی کوچیک که غذا نداره
میشینه دندههاشو میشماره
طفل دو ساله چه گناهی کرده؟
که پابرهنه رو زمین بگرده؟
مملکتی که فقر ازش میباره
یه دنیا بودجهی نظامی داره
به گفتهی یه کارشناس تو هاروارد
هزار و پونصد و چهار میلیارد...
...دلاره، خرج ارتشای دنیا
فقط برای ژست و جنگ و دعوا
بشر مگه چقدر میخواد سود کنه؟
که این همه بودجه رو نابود کنه؟
ارتش کشور را رو منحل کنین
تا مشکل گشنگی رو حل کنین
تموم ارتشا رو ملغا کنین
بودجهشو خرج مستمندا کنین
برای امنیت شهروندان
فقط پلیس باشه، اونم نهچندان
هرچی تو دنیا بمبه خنثی بشه
معبر آرامشمون وا بشه
کل اونایی که نمایندهان
مخاطب عرائض بندهان
این همه موشک که هوا میکنین
چه دردی از دنیا دوا میکنین؟
هرچه سلاح ملاحه توی دنیا
کلشو باید بریزن تو دریا
درسته کلی استفاده توشه
سلاحفروش مثل قاچاقفروشه
اون که تو کار ساختن فشنگه
یکی تو مغزش بخوره قشنگه؟
این همه خونریزی بیانصافیه
تو رو خدا جَمِش کنین، کافیه
میخوای زمین به آسمون نپاشه
باید سلاح هستهای نباشه
«تیغ برهنه دست زنگی مست»
ندین که کار بیفته توی بنبست
کدوم الاغ برای آب و علف
میکنه همنوع خودش رو تلف
شیر گرسنه اگه پیکار کنه
میتونه یک گله رو ناکار کنه
شیره ولی شرافتش مانعه
به یک شکار مختصر قانعه
بشر باید سر بذاره بمیره
که باید از حیوونا یاد بگیره
صلحِ زمین رو به سرازیریه
هرجا نگاه میکنی درگیریه
مردم دنیا خل و چل که نیستن
که بیخودی تو روی هم بایستن؟
کل نظامیا رو آزاد کنید
یه ارتش جهانی ایجاد کنید
یه ارتش خوب، نه ارتش بد
ارتشی که ناتو نباشه اینقد
یه ارتش مختصر جهانی
فقط برای حفظ زندگانی
🔗🔗🔗
منبع:
(بهشت بیامکانات.خلیل جوادی.صفحه۷۶-۸۱)
#طنز_سیاسی
#خوانش_اشعار_طنز
#رویداد_های_طنز_روز
#معرفی_کتابهای_طنز
#معرفی_طنزپردازان_ایرانی_و_آثارشان
🆔 ایتا : @tarzetanz
🆔 تلگرام : @tarzetanz
🆔 اینستاگرام : @hassan__malekan
📖هنر در انتخابات📽
#وقایع_اختلافیه
#امید_مهدی_نژاد
📝مؤسسهی تبلیغاتی و سینمایی «جینگیلی مَستون» آمادگی خود را برای ساختن فیلمها و سریالهای تبلیغاتی نامزدهای انتخابات اعلام کرد. طبق اعلام روابطعمومی این مؤسسه، کلیهی نامزدهای انتخابات اعم از چپ، راست، یهوری و بیطرف میتوانند از امروز با در دست داشتن مدارک نامزدی خود، با مراجعه به این مؤسسه و پر کردن فرمهای مربوطه فیلم تبلیغاتی خود را در ژانرهای ملودرام، معمّایی، جنگی، علمی - تخیلی، معناگرا، مخاطب خاص و نیز ژانرهای ترکیبی سفارش دهند. در ضمن این مؤسسه این امکان را فراهم کرده است که بازیگران دلخواه و مورد علاقهی هر
نامزد، در نقش مقابل وی به ایفای نقش بپردازند.
📎📎📎
منبع:
(وقایع اختلافیه. امیدمهدینژاد. صفحه۳۴)
#طنز_سیاسی
#شگردهای_طنزپردازی
#رویداد_های_طنز_روز
#معرفی_کتابهای_طنز
#معرفی_طنزپردازان_ایرانی_و_آثارشان
#حکایات_حکیمانه_و_کوتاه_نوشتهای_طنز
🆔 ایتا : @tarzetanz
🆔 تلگرام : @tarzetanz
🆔 اینستاگرام : @hassan__malekan
📚همسانیهای محتوایی در شعر
#علیرضا_قزوه و #سمیح_القاسم
با تأکید بر سه مفهوم عشق، اعتراض و طنز✍
#قاسم_سالاری
#رضا_علی_اکبری
#اطهر_تجلی_اردکان
بخش اول✏️
🔸اعتراض به نالایقان و بیدردان🔸
قزوه به گمنامی شهیدان، ثروتاندوزی شیادها با نام آنان و سکوت دینفروشان دنیادوست و مردان بیتحرک و تأثیر، معترض است:
🔹
سخت گمنامید، اما ای شقایق سیرتان
کیسه میدوزند با نام شما شیادها
(قزوه، ١٣٨٤ : ١٨)
🔹
هلا دینفروشان دنیاپرست!
سکوت شما پشت ما را شکست
(همان : ۲۷)
🔹
آی مردان چُرت
مردان خط و خط بازی
مردان خرناسه
هنوز نیزههای شکسته برجاست...
(همان : ٦٢)
🔹
سمیح هم در این مورد دقیقاً چون قزوه میاندیشد:
انهض/و لا تنهض/فاشباه الرجال/كما عهدت علىالرجال اباطره...
(القاسم: ۱۹۹۳ ج۳ ص۱۹۰)
برخیز! که مردوارهها/همچنان بر مردها سرورند! / ...
(بيدج، ١٣٧٣ : ٢٥)
#تئوری_طنز
#فلسفه_طنز
#طنز_سیاسی
#شگردهای_طنزپردازی
#رویداد_های_طنز_روز
#معرفی_طنزپردازان_جهان_و_آثارشان
#معرفی_طنزپردازان_ایرانی_و_آثارشان
🆔 ایتا : @tarzetanz
🆔 تلگرام : @tarzetanz
🆔 اینستاگرام : @hassan__malekan
📚همسانیهای محتوایی در شعر
#علیرضا_قزوه و #سمیح_القاسم
با تأکید بر سه مفهوم عشق، اعتراض و طنز✍
#قاسم_سالاری
#رضا_علی_اکبری
#اطهر_تجلی_اردکان
بخش دوم✏️✏️
🔸اعتراض به اروپاییان و غربیان معاند🔸
نگاه شعر دورهی جنگ در کشور ما به مرزها محدود میشد. بعد از جنگ اعتراضش به دشمن داخلی بود، اما در مرحلهی سوم است که اعتراض شاعران داخلی با اعتراض شاعران دیگر کشورها درهم میآمیزد و ادبیات پایداری شکل میگیرد.
قزوه در همنوایی با شاعران معترض دیگر ملتها بهویژه شاعران فلسطینی چنین
میگوید:
🔹
گوساله را با خوک، جمع کن
نجاست را با سیاست آمریکایی
تا مثل من بدت بیاید از
قصاب پسر
از چاقوی سیاست
بدت بیاید از آریل شارون و رایس...
(قزوه، ١٣٨٤ : ١٤٨)
🔹
ای خدای آفرینندهی موسی و فرعون با هم
که قادری جرج کوچک را
به یک گنجشک
یا یک سوسمار بدل کنی...
(همان: ۱۵۳)
سميح
به سیاستهای نظامی و اقتصادی دولت امریکا اعتراض میکند:
🔹
تلک سمفونيه الكاوبوى/تعزفها اساطيل الخرافه/فى طقوس الصم/تعزفها على اوتار قلبک انت/موعظه من الشركات/والبورصات والثكنات...
(القاسم، ۱۹۹۳: ج ۳ ص ۱۸۳)
این سمفونی گاوچرانهاست/که ناوگانهای موهومش مینوازند/بر تارهای قلب تو/در
فصلهای ناشنوایی/موعظهگونه، مینوازندش/از سوی شرکتها/و بازارهای بورس و سربازخانهها...
(بيدج، ۱۳۷۳ : ۲۲)
سمیح در شعری با عنوان «اروپاییان» میسراید:
🔹
يخرجون مساءً لنزهتهم فىالحدايق الكلاب المدلله الناعمه حولهم والصغار النظيفون بفترينه حالمه...
(القاسم، ۱۹۹۳ : ج ۳ ص ٢٥٨)
عصرها/برای گردش به پارک میروند/ سگهای نازپرورده ملوس/بر گردشان/و کودکان تمیز که به ویترینهای رؤیایی میچسبند....
(بيدج: ١٣٧٣ : ٤٨)
#تئوری_طنز
#فلسفه_طنز
#طنز_سیاسی
#شگردهای_طنزپردازی
#رویداد_های_طنز_روز
#معرفی_طنزپردازان_جهان_و_آثارشان
#معرفی_طنزپردازان_ایرانی_و_آثارشان
🆔 ایتا : @tarzetanz
🆔 تلگرام : @tarzetanz
🆔 اینستاگرام : @hassan__malekan
📚همسانیهای محتوایی در شعر
#علیرضا_قزوه و #سمیح_القاسم
با تأکید بر سه مفهوم عشق، اعتراض و طنز✍
#قاسم_سالاری
#رضا_علی_اکبری
#اطهر_تجلی_اردکان
بخش سوم✏️✏️✏️
🔸اعتراض به سازمانهای جهانی و حقوقبشری منفعل و سکوت آنها در برابر ظلم🔸
قزوه از رئیسجمهور آمریکا[بوش] و شورای امنیت گله میکند:
🔹
از بوش و
گوسفندهای مرینوس و
شورای امنیت بدم میآید
و دارد سرگیجه میرود اعصابم...
(قزوه، ١٣٨٤ : ١٥٢)
و سازمان ملل را از یک بادمجان بیخاصیتتر میداند و شورای امنیت را بازیچهی قدرتها:
🔹
ای خدای آفرینندهی بادمجان و سازمان ملل
خدای آفرینندهی شورای امنیت و منچ؟...
(همان: ۱۵۳)
🔹
حالا قطاری از سلام
در زیر خاک، راه میافتد
و میرسد چه زود
به کربلا
به وادیالسلام نجف
این قطار را
نه سازمانملل میبیند
نه ماهوارهها
فقط او میبیند و شاعران!...
(همان: ۱۸۲)
سمیح هم از گوش ناشنوای شورای امنیت ناله سر میدهد:
🔹
ناديت من عشرين عام/يا مجلس الامن المقره - آه-/من عشرين عام
(القاسم ، ٦٣٥:١٩٨٧)
بیست سال است فریاد میکنم/ای شورای محترم امنیت/آه، بیست سال است/فریاد میکنم/...
(بيدج، ١٣٧٣ : ٤٢)
سمیح در شعری با عنوان «به تمام مردان شیک پوش در سازمان ملل» اعتراض خود را عمیقاً ابراز میکند:
🔹
ايها الساده من كل مكان/ربطات العنق فى عز الظهره/ والنقشات المثيره/ما الذي تجديه في هذا الزمان؟/...ايها الأحذيه اللامعة الاسودا من كل مكان/نقمتي اكثر من صوتي/... (القاسم ۱۵:۱۹۸۷)
آقایان در هر کجا که هستید/کراواتهایتان در گرمای روز/ و نقشهی خیالانگیز/چه سودی دارند امروز؟/...ای کفشهای سیاه براق در هر کجا که هستید/خشمم بزرگتر از صدای من است/...
(بيدج، ۱۳۷۳ : ٤٦٩٤٧)
🔹
في الخامس/من شهر حزيران الماضى/طار جميع القتلى الامم المتحده/ واشتركوا بالجلسه غير العادية/...
(القاسم ٤٢٨:١٩٨٧)
در پنجم ژوئن/تمام کشتگان/به سازمان ملل پرواز کردند/تا در جلسه فوقالعاده شرکت کنند!/...
(بيدج، ١٣٧٣: ٥٣)
#تئوری_طنز
#فلسفه_طنز
#طنز_سیاسی
#شگردهای_طنزپردازی
#رویداد_های_طنز_روز
#معرفی_طنزپردازان_جهان_و_آثارشان
#معرفی_طنزپردازان_ایرانی_و_آثارشان
🆔 ایتا : @tarzetanz
🆔 تلگرام : @tarzetanz
🆔 اینستاگرام : @hassan__malekan
📚همسانیهای محتوایی در شعر
#علیرضا_قزوه و #سمیح_القاسم
با تأکید بر سه مفهوم عشق، اعتراض و طنز✍
#قاسم_سالاری
#رضا_علی_اکبری
#اطهر_تجلی_اردکان
بخش چهارم✏️✏️✏️✏️
عنصر غالب بعضی از سرودههای این دو شاعر، «طنز» است؛ یعنی با طنز شروع میشود؛ ادامه مییابد و با طنز پایان میپذیرد. البته طنز غالباً با عنصر اعتراض در این کارها بههم آمیخته است. این اشعار چون طولانی است به آوردن پارههایی از آنها بسنده میشود:
🔹
و تهمت، صلهی شعرهای من شد!
دلتنگ نیستم
و کفی بالله شهیدا
ببخشید اگر پایم را
از گلیمم بیشتر دراز کردم
تقصیر کوچکی گلیم بود!...
شاعر
در میتینگهای ادبی
از سالنهای مجلل سر در میآورد
شاعر وقتشناس باید فقط زیباییها را ببیند
مهم نیست اگر صندلیهای چرخدار
چرخ غرور میزنند
مهم نیست اگر به اسلام وصلهی ناجور میزنند
شاعر باید مگسش را بپراند
شاعر باید چشمش کور باشد...
(قزوه، ٥٠:١٣٨٤)
🔹
دیروز در خیابان زنی را دیدم
که مانتوهای سبک سامورایی را تبلیغ میکرد
با آستینهای تنگ
مخصوص آنان که با تیمم نماز میخوانند
و تاجری سهتیغه را
که به مرد شش میلیون دلاری محل نمیگذاشت
هزار تا چاقو میساخت
همهاش را احتکار میکرد
در یک گوشه مردم با دو حلقه لاستیک، خوشبخت میشدند...
(همان:۵۳)
🔹
...ملت یتیم میشد اگر
این مشت زن نبود
دولت یتیم میشد اگر
آن برادران نبودند
سیاست یتیم میشد اگر
این «مادموازل» نبود
خانقاه غیرانتفاعی
مجهز به شومینه و شعر و یاهو
مریدهای تمام وقت میپذیرد...
(همان: ۹۱)
سمیح با اضافه کردن کلمهی «قدیم» به شورایامنیت گویی میخواهد بیتأثیری آن را در حال حاضر نشان دهد:
🔹
یا مجلس الامن القديم/صوتی یجییک زهره حمرا/من حقل الجريحه/فالى اللقاء... الى اللقا/ يا مجلس الامن القديم/...
(القاسم، ٦٣٦:١٩٨٧)
ای شورای قدیم امنیت/صدای من/چونان گلی سرخ/بهسوی تو میآید/از کشتزار جنایت؛ پس به امید دیدار/به امید دیدار/ای شورای قدیم امنیت...
(بيدج، ٤٣:١٣٧٣)
🔗🔗🔗
منبع:
(دوفصلنامه مطالعات تطبیقی فارسی عربی. سال۵. شماره۷. بهار و تابستان۹۹. صفحات۸۷-۱۰۸)
#تئوری_طنز
#فلسفه_طنز
#طنز_سیاسی
#شگردهای_طنزپردازی
#رویداد_های_طنز_روز
#معرفی_طنزپردازان_جهان_و_آثارشان
#معرفی_طنزپردازان_ایرانی_و_آثارشان
🆔 ایتا : @tarzetanz
🆔 تلگرام : @tarzetanz
🆔 اینستاگرام : @hassan__malekan
📝شعرهای فرانو📌
#رادیاتور
#اکبر_اکسیر
📗لایک👍
کار گرگ، دریدن و خفهکردن است
کار کفتار، مردهخواری
گوسفندی تعریف میکرد:
سگ گله اگر غرق اینستاگرام نمیشد
چوپان بیچاره
رسوای کتابهای درسی نبود!
(صفحه٣٩)
📚📚📚
📙سلبریتیها🤳
صوفیان میچرخند
و مثل پیچ در
خاک فرو میروند
عارفان اما ثابت میمانند و به آسمان میرسند
برای صوفیان یک قونیه قرص ماشین بیاورید گیوههایشان را گریسکاری کنید
تا به حفاری خود ادامه دهند
با عارفان کاری نداشته باشید
ثوابت، از سبکسری سیارات
ستاره میشوند!
(صفحه٣٠)
#فلسفه_طنز
#طنز_و_اخلاق
#خوانش_اشعار_طنز
#رویداد_های_طنز_روز
#معرفی_کتابهای_طنز
#معرفی_طنزپردازان_ایرانی_و_آثارشان
🆔 ایتا : @tarzetanz
🆔 تلگرام : @tarzetanz
🆔 اینستاگرام : @hassan__malekan
📚طنز دربارهی پهلوی🥸
#محمدعلی_علومی
#طاهره_صفارزاده
بخش اول✏️
🇮🇷بیتوجهی عام و گسترده به زندگان و توجه عام، گسترده و البته مضحک به آنچه افتخارات تاریخی و نژادی نامیده میشد، یعنی شوونیسم، از سیاستهای فرهنگی غالب در حکومت پهلوی بود. در منظومهٔ «سفر عاشقانه»، شاعر در شعری که طنز اجتماعی - سیاسی، طنز عبارت و طنز موقعیت است، در تضاد با آنهمه تبلیغات رسمی از تاریخ مشعشع نیاکان، از درخت کجی سخن میگوید که در اصفهانِ نصف جهان روییده است و - مطابق رسم و پسند آن زمان - توریستها، جهانگردان و بهخصوص ایرانیها کنارش عکس میگرفتند:
🔹« در اصفهان درخت کجی دیدم/ ...کنار تپهی افغان/ من و تو یک ملیون/ افغان هفشت هزار/ من و تو را/ بردند/ کشتند و ما دوباره آمدهایم/ و میخواهیم به یادگار/ عکس بگیریم/ بر روی تپهای که بر آن مُردیم».
🇮🇷استناد شاعر به تاریخ، به اصفهان آباد و پرجمعیت و شکست شاهسلطانحسین از تعداد کم مهاجمان و بلافاصله ربط آن به زمان خود و عکس یادگاری گرفتن بر تپهای که یادگار کشتار ایرانی به دست مهاجمان است، خود با سیاستهای فرهنگی دورهی پهلوی در تناقض قرار میگیرد.
#تئوری_طنز
#طنز_سیاسی
#خوانش_اشعار_طنز
#شگردهای_طنزپردازی
#رویداد_های_طنز_روز
#معرفی_کتابهای_طنز
#معرفی_طنزپردازان_ایرانی_و_آثارشان
🆔 ایتا : @tarzetanz
🆔 تلگرام : @tarzetanz
🆔 اینستاگرام : @hassan__malekan
📚طنز دربارهی پهلوی🥸
#محمدعلی_علومی
#طاهره_صفارزاده
بخش دوم✏️✏️
🇮🇷شاعر، در بخش بعدی با زبان و لحن طنز، اشاره به نقشی دارد که حکومت پهلوی میخواست به زن بدهد:
🔹«هفت سین در باستانی/ سرخاب را دیدم که هلهله میکرد/ و سین قرمز سر، ساکت بود/ ای بانوان شهر/ گلویتان هرگز از عشق بارور نشده است/ وگرنه سرخاب را به اشک میآلودید/ و سین ساکت سر را سلام میگفتید.»
🇮🇷شاعر، از کلمهی سرخاب به «سین ساکت سر» اشاره میکند که سرخی است، سرخی انقلابی خونین و خطاب به بانوانی که متاثر از سیاستهای فرهنگی و غالب در رژیم پهلوی بودند، میگوید که اگر عشق را میشناختید: «سرخاب را به اشک میآلودید/ و سین ساکت سر را سلام میگفتید.»
🇮🇷در ادامه، شاعر به شاعرانی که از شعر فقط به الفاظ توجه داشتند و بس، در طنز عبارت میگوید که:
🔹«فریادهای لفظی/ تنبور قوم لوط است/ پرواز آفتاب لب بام است/ مقصد به گم شدن و تاریکی دارد».
#تئوری_طنز
#طنز_سیاسی
#خوانش_اشعار_طنز
#شگردهای_طنزپردازی
#رویداد_های_طنز_روز
#معرفی_کتابهای_طنز
#معرفی_طنزپردازان_ایرانی_و_آثارشان
🆔 ایتا : @tarzetanz
🆔 تلگرام : @tarzetanz
🆔 اینستاگرام : @hassan__malekan
📚طنز دربارهی پهلوی🥸
#محمدعلی_علومی
#طاهره_صفارزاده
بخش دوم✏️✏️
🇮🇷شاعر، در بخش بعدی با زبان و لحن طنز، اشاره به نقشی دارد که حکومت پهلوی میخواست به زن بدهد:
🔹«هفت سین در باستانی/ سرخاب را دیدم که هلهله میکرد/ و سین قرمز سر، ساکت بود/ ای بانوان شهر/ گلویتان هرگز از عشق بارور نشده است/ وگرنه سرخاب را به اشک میآلودید/ و سین ساکت سر را سلام میگفتید.»
🇮🇷شاعر، از کلمهی سرخاب به «سین ساکت سر» اشاره میکند که سرخی است، سرخی انقلابی خونین و خطاب به بانوانی که متاثر از سیاستهای فرهنگی و غالب در رژیم پهلوی بودند، میگوید که اگر عشق را میشناختید: «سرخاب را به اشک میآلودید/ و سین ساکت سر را سلام میگفتید.»
🇮🇷در ادامه، شاعر به شاعرانی که از شعر فقط به الفاظ توجه داشتند و بس، در طنز عبارت میگوید که:
🔹«فریادهای لفظی/ تنبور قوم لوط است/ پرواز آفتاب لب بام است/ مقصد به گم شدن و تاریکی دارد».
#تئوری_طنز
#طنز_سیاسی
#خوانش_اشعار_طنز
#شگردهای_طنزپردازی
#رویداد_های_طنز_روز
#معرفی_کتابهای_طنز
#معرفی_طنزپردازان_ایرانی_و_آثارشان
🆔 ایتا : @tarzetanz
🆔 تلگرام : @tarzetanz
🆔 اینستاگرام : @hassan__malekan
📚طنز دربارهی پهلوی🥸
#محمدعلی_علومی
#طاهره_صفارزاده
بخش سوم✏️✏️✏️
🇮🇷و آنگاه به نقش شعر و شاعر و شاعری میپردازد که:
🔹«شاعر باید شاعر به واقعهی هستی باشد/ و نبض واقعهی هستی باشد/ وقتی که از نمای فاخر شعرت/ بهخویش میبالی/ آیا ارج تشبیه را در مییابی؟»
🇮🇷پرسش این است که آیا هنر آینهگردان تاریخ است؟ خیلی از آثار ارجمند هنر و ادبیات همین نقش را داشتهاند مانند آثار بالزاک و در شعر نظیر آثار سعدی و حافظ ... در بخش سعدی، شاعر تصویری دقیق از دورهی خود با «لحن طنز» و به تلخی بیان میکند:
🔹«و جسم را رایج کردند/ کمبود شوق/ کمبود سربلندی را رایج کردند/ کمبود گوشت/ کمبود کاغذ/ کمبود آدم».
🇮🇷و یا اینکه این تصویر مضحک و در عین حال دردناک که:
🔹«مکتوب سوگوار/ تاریخ نسل خام پلوخواری است/ که آمدن و رفتنش/ مثل خندهی دیوانگان/ بدون سبب/ و بیهوده است/ و زندگانیاش/ خزه را میماند در آب/ پر از تحرک ظاهر/ و رکود باطن!»
🔗🔗🔗
منبع:
(طنز دربارهی پهلوی. محمدعلی علومی.صفحه ۲۶۸-۲۶۹)
#تئوری_طنز
#طنز_سیاسی
#خوانش_اشعار_طنز
#شگردهای_طنزپردازی
#رویداد_های_طنز_روز
#معرفی_کتابهای_طنز
#معرفی_طنزپردازان_ایرانی_و_آثارشان
🆔 ایتا : @tarzetanz
🆔 تلگرام : @tarzetanz
🆔 اینستاگرام : @hassan__malekan
📖بگوبخند با حافظ😊
#مجید_بهرهور
#ابوالقاسم_حالت
من نه آن رندم که ترک شاهد و ساغر کنم
محتسب داند که من این کارها کمتر کنم
(حافظ)
🔸🔸🔸
من نه آن مَردَم که فکر میهن و کشور کنم
«محتسب داند که من این کارها کمتر کنم»
گرچه دریای صدارت پر ز موج فتنه است
«سر فرو بردم در آنجا تا کجا سر بر کنم»
با وزیران مشاور مشورت کردن خطاست
«میروم تا مشورت با شاهد و ساغر کنم»
چون ندارد عهد و پیمان وکیلان اعتبار
عهد با پیمانه بندم شرط با ساغر کنم
هر وكيلى طىّ نطق افسانهها خوانَد، ولی
«من نه آنم کز وی این افسانهها باور کنم»
من که از آغاز بودم بیسواد و لاکتاب
«کج دلم خوان گر نظر بر صفحهی دفتر کنم»
غیر سرگردانی از عدلیه کس خیری ندید
«داوری دارم بسی، یارب، که را داور کنم؟»
چون وفای وعده در عمرم ندیدم از کسی
وعده فردای دولت را چرا باور کنم؟
🔹🔹🔹
[دیوان خروس لاری. ابوالقاسم حالت. سال۱۳۷۸. صفحه۲۸۳]
🖇🖇🖇
منبع:
(بگوبخند باحافظ. مجید بهرهور. صفحه۲۳۱)
#طنز_سیاسی
#شگردهای_طنزپردازی
#رویداد_های_طنز_روز
#معرفی_کتابهای_طنز
#معرفی_طنزپردازان_ایرانی_و_آثارشان
🆔 ایتا : @tarzetanz
🆔 تلگرام : @tarzetanz
🆔 اینستاگرام : @hassan__malekan
📝قصیدهی انتخابیه!🤓
#خنده_های_فالش
#سعید_سلیمان_پور_ارومی
کاندیداتور مطرح، از کلّ رقیبان سر
از نامزد اصلح، یکخرده هم اصلحتر!
هم عارف و هم عامی گشتند مرا حامی
معروف به خوشنامی در باختر و خاور
ما را نبود وحشت از رد صلاحیت
قربان توای «هیئت»، مدیون تو ای «کشور»!
گرچه موتور مخلص گهگاه کند فسفس
امید که تا مجلس چرخم نشود پنچر!
با رأی فزاینده، در دورۀ آینده
ماییم نماینده، گر بخت شود یاور
من مردمی و نازم، خوشصحبت و طنّازم
بهبه که چه میتازم! احسنت برین استر!
دی گفت ترازومان: «کای دلبر مهرومان
از غصهی محرومان کلی شدهای لاغر!»
من حامی نسوانم، جان بر کف ایشانم
من درد تو میدانم، پس رأی بده خواهر!
من سرسبد گلها، معشوقهی بلبلها
محبوب تشكّلها، یک دلبر سیمین سر(!)
«گه نعره زدی بلبل، گه جامه دریدی گل»
از عشق رخم، بالکل، آن قاطی و این پرپر
این علم و سواد من، این هوش زیاد من
اعضای ستاد من هستند بر این باور
خطاط و دو تا شاعر، تبلیغگر ماهر
یاردانقلی و باقر، قربانعلی و اصغر
از سعی اکیپ من خوشگل شده تیپ من
بنگر به تریپ من، این عکس شده محشر!
با این رخ چون ماهم در عکس چه دلخواهم
هممیهن همراهم، کن نام مرا از بر
ناز قلمت ای یار! بر برگهی رأی اینبار
تو اسم مرا بنگار، پس لطف مرا بنگر
گر سوی ستاد آیی، شام است و پذیرایی
هنگام دسر چایی با بیسکویت مادر
از مکر رقیبانم هر چند پریشانم
من رستم دستانم، خالی نکنم سنگر
مزدور فرنگ آنها، با بنده به جنگ آنها
پس دنگ و دبنگ آنها، بیشخصیت و عنتر!
گه رنگ و دبنگ آید، که منگ و ملنگ آید
چون قافیه تنگ آید، شاعر به ... الى آخر!
📎📎📎
منبع:
(خندههای فالش.سعید سلیمانپور ارومی. صفحات۱۱۵-۱۱۷)
#طنز_سیاسی
#طنز_و_اخلاق
#خوانش_اشعار_طنز
#رویداد_های_طنز_روز
#شگردهای_طنزپردازی
#معرفی_کتابهای_طنز
#معرفی_طنزپردازان_ایرانی_و_آثارشان
🆔 ایتا : @tarzetanz
🆔 تلگرام : @tarzetanz
🆔 اینستاگرام : @hassan__malekan
📖در رسیدن عید و سررسید مواعید فرماید✍✍✍
#رفوزهها
#ابوالفضل_زرویی_نصرآباد
توی تقویم، دیدم ای فرزند
بیست روزی گذشته از اسفند
نیست دیگر زمان برای خرید
تا بجُنبی، رسیده عید سعید
باز هم از تو شرمسار شدم
بسکه مشغول کار و بار شدم
ناگهان آه از نهادم رفت
که چه بد شد که باز یادم رفت
میشود بود و فکر عید نکرد؟
یا مگر میشود خرید نکرد؟
- گرچه قلباً از این سخن خجلم
ما نکردیم و شد، عزیز دلم -
وعده دادم اگر بهار شود
پسر بنده نو نوار شود
گفتمت: صبر کن، بهار آید
فصل کمبوزه و خیار آید
تند و بیدیر و زود و سوخت و سوز
چشم برهم زدیم و شد نوروز
بردم از یاد، از فراموشی
که تو برعکس بنده، باهوشی
غافل از اینکه بیدخالتِ دست
وعدهها مو به مو بهیادت هست
منم آن مردِ قولِ وقتشناس
که برایم نمانده هوش و حواس
میدهم وعدههای بیتضمین
چون مدیرانِ پشتِمیزنشین
یک دوجینی و جفت جفت و تکی
روز و شب وعده میدهیم الکی
آه از آن وعدههای بیبنیاد
که رود سررسید آن از یاد
📎📎📎
منبع:
(رفوزهها. ابوالفضل زرویی نصرآباد. صفحات۳۲۹-۳۳۰)
#طنز_سیاسی
#خوانش_اشعار_طنز
#شگردهای_طنزپردازی
#رویداد_های_طنز_روز
#معرفی_کتابهای_طنز
#معرفی_طنزپردازان_ایرانی_و_آثارشان
🆔 ایتا : @tarzetanz
🆔 تلگرام : @tarzetanz
🆔 اینستاگرام : @hassan__malekan
📚بنده مشو درهم و دینار را💵
#پروین_اعتصامی
#حسن_احمدی_گیوی
کار مده نفس تبهکار را
در صفِ گل جا مده این خار را
کشته نکودار که موش هوا
خورده بسی خوشه و خروار را
چرخ و زمین بندهی تدبیر توست
بنده مشو درهم و دینار را
همسر پرهیز نگردد طمع
با هنر انباز مکن عار را
ای که شدی تاجر بازار وقت
بنگر و بشناس خریدار را
چرخ بدانست که کار تو چیست
دید چو در دست تو افزار را
بار وبال است تن بیتمیز
روح چرا میکشد این بار را؟
کم دهدت گیتی بسیاردان
به که بسنجی کم و بسیار را
تا نزند راهروی را به پای
به که بکوبند سر مار را
خیره نوشت آنچه نوشت اهرمن
پاره کن این دفتر و طومار را
هیچ خردمند نپرسد ز مست
مصلحت
مردم
هشیار را
روح گرفتار و به فکر فرار
فکر همين است گرفتار را
آینهی توست دل تابناک
بِستُر از این آینه، زنگار را
دزد برین خانه از آنرو گذشت
تا بشناسد در و دیوار را
چرخ یکی دفتر کردارهاست
پیشه مکن بیهده کردار را
دست هنر چید، نه دست هوس
میوهی این شاخ نگونسار را
رو گهری جوی که وقت فروش
خیره کند مردم بازار را
در همهجا راه تو هموار نیست
مست مپوی این ره هموار را
🖇🖇🖇
منبع:
(دیوان پروین اعتصامی.حسن احمدی گیوی. صفحه۵۴)
#طنز_و_اخلاق
#خوانش_اشعار_طنز
#رویداد_های_طنز_روز
#شگردهای_طنزپردازی
#دیوان_پروین_اعتصامی
🆔 ایتا : @tarzetanz
🆔 تلگرام : @tarzetanz
🆔 اینستاگرام : @hassan__malekan
14030106_44022_128k.mp3
5.5M
🔸🔸🔸
چگونه رنج زمین را زمان نمیبیند
چگونه این همه خون را جهان نمیبیند...
🖇🖇🖇
منبع:
https://farsi.khamenei.ir/others-note?id=55802
#طنز_مقدس
#طنز_سیاسی
#شگردهای_طنزپردازی
#رویداد_های_طنز_روز
#معرفی_طنزپردازان_ایرانی_و_آثارشان
🆔 ایتا : @tarzetanz
🆔 تلگرام : @tarzetanz
🆔 اینستاگرام : @hassan__malekan
📚مقام طنز و طیبت در سخن سعدی✍
#رضا_داوری_اردکانی
#پایگاه_مجلات_تخصصی_نور
🔹طنز زبانی دارد که نمیتوان آن را به زبان عمومی برگرداند. درست مثل زبان شعر که اگر به نثر برگردانده شود، چیزی دیگر از آب درمیآید. اما طنز بیشتر به حکمت و فلسفه نزدیک است، بهخصوص که اهل طنز حماقت و قول و فعل بیخردانه را نشان میدهند.
🔸طنز صورتهای متفاوت دارد، یک قسم آن طنز روانشناسی است که به خلقیات و منش اشخاص بازمیگردد. غالب طنزها در ادبیات ما در این حوزه جای میگیرند. به این نمونه از حکایت سعدی توجه کنید:
📝📝📝
یکی در مسجد سنجار به تطوع بانگ گفتی، به ادایی که مستمعان را از او نفرت بودی و صاحب مسجد امیری بود عادل نیکسیرت، نمیخواستش که دل آزرده گردد. گفت: ای جوانمرد، این مسجد را مؤذناناند قدیم. هر یکی را پنج دینار مرتب داشتهام، تو را ده دینار میدهم تا جای دیگر روی. بر این قول اتفاق کردند و برفت. پس از مدتی در گذری پیش امیر باز آمد. گفت: ای خداوند! بر من حیف کردی که به ده دینار از آن بقعه به در کردی، که اینجا که رفتهام بیست دینارم همی دهند تا جای دیگر روم و قبول نمیکنم. امیر از خنده بیخود گشت و گفت: زنهار تا نستانی، که به پنجاه راضی گردند.
به تیشه کس نخراشد ز روی خارا گل
چنانکه بانگ درشت تو میخراشد دل
🔗🔗🔗
منبع:
https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/1496124/%D8%B7%D9%86%D8%B2-%D9%88-%D8%B7%DB%8C%D8%A8%D8%AA-%D8%AF%D8%B1-%D8%B3%D8%AE%D9%86-%D8%B3%D8%B9%D8%AF%DB%8C
#تئوری_طنز
#طنز_و_اخلاق
#شگردهای_طنزپردازی
#رویداد_های_طنز_روز
#معرفی_طنزپردازان_ایرانی_و_آثارشان
#حکایات_حکیمانه_و_کوتاه_نوشتهای_طنز
🆔 ایتا : @tarzetanz
🆔 تلگرام : @tarzetanz
🆔 اینستاگرام : @hassan__malekan
📖حکایت✍
🔸این ییلاق و قشلاق را از کجا آوردهاید؟🔸
#علی_اصغر_حلبی
#خواندنی_های_ادب_فارسی
🔹 مرحوم میرزا ابوالحسن خان دکتر،
از اولین اطبایی بود که به اسلوب طب جدید درس خوانده و بالطبع از چهار مزاج و چهار خلط قدما اطلاعی نداشت و یا اگر داشت درست نمیدانست. زنی برای استعلاج پیش او آمده گفت: «حکیم باشی! طبعم گرم است و استخوانهایم سرد، سردی میخورم با من نمیسازد
و گرمی هم ضرر میکند. دکتر به تعجب پرسید: «خانم! این ییلاق و قشلاق را از کجا آوردهاید؟!»
🔗🔗🔗
منبع:
(خواندنیهای ادب فارسی. علیاصغر حلبی. صفحه۵۳)
#طنز_مقدس
#طنز_و_اخلاق
#شگردهای_طنزپردازی
#رویداد_های_طنز_روز
#حکایات_حکیمانه_و_کوتاه_نوشتهای_طنز
🆔 ایتا : @tarzetanz
🆔 تلگرام : @tarzetanz
🆔 اینستاگرام : @hassan__malekan