eitaa logo
طرز طنز
66 دنبال‌کننده
139 عکس
7 ویدیو
2 فایل
ارائه مطالب ادبی - پژوهشی در حوزه ادبیات طنز - ارتباط با مدیر کانال: @chapaak
مشاهده در ایتا
دانلود
📚تتبع، استقبال و بدرقه✍ بخش اول✏️ شوخی و تسخرِ جامی به آن شاعر استقبال‌پیشه‌ی جواب‌گوی مشهور است که گفت دیوان خواجه را جواب گفته‌ام، جامی گفت که نیک است، اما جواب خدا را چه می‌گویی؟ این شوخی را معاصر و خویشاوند جامی، صاحب لطایف‌الطوایف، در کتاب خود نقل کرده است و من در قطعه‌ای آن را چنین آورده‌ام که: گفت آن ادیب جمله غزل‌های خواجه را گفتم جواب، تا صله ما را چه می‌دهی؟ گفتم جوابِ خواجه گرفتم که داده‌ای باری بگو جواب خدا را چه می‌دهی؟! پرواضح است که دنیای معانی و نیز سبکِ بیان مولوی -مثلاً- و حافظ و صائب چقدر فرق دارد، اما در جوابیات صوری فقط وزن و قافیه و ردیف مهم است، نه معانی و بیان. از این‌ رو می‌بینیم که فی‌المثل بعضی شعرای درجه‌‌سوم از قبیل صائب، شعرها یعنی در واقع طرح‌های هیچ‌کس را بی‌جواب نگذاشتند و دستِ رد به سینه‌ی هیچ‌کس ننهاده‌اند. 🆔 ایتا : @tarzetanz 🆔 تلگرام : @tarzetanz 🆔 اینستاگرام : @hassan__malekan
📚تتبع، استقبال و بدرقه✍ بخش دوم✏️✏️ صائب یک‌جا با حافظ طرف است: جواب آن غزل حافظ است، این صائب «که مستحق کرامت گناهکارانند» جای دیگر با مولوی: چنان گفت این غزل را در جواب مولوی، صائب که روح شمس تبریزی، ز شادی در سجود آمد و جایی با مسیح معاصر خود: این جواب آن غزل صائب که می‌گوید مسیح «یاد روی او کنم تا خانه‌ام روشن شود» و نیز و نیز، الی ماشاء‌الصائب، جواب مسیح و اقران او از قبل صائب باز حرفی است، اما خواننده‌ی متأمّل از خود می‌پرسد که مثلاً آسمان‌ریسمان بافی‌ها و مضمون‌یابی‌های صائب که از «ری و روم و بغداد»ی به تمام معناست،(به سجود آوردن شمس‌تبریزی هم پیشکش) چگونه می‌توانند جواب افکار و لحظاتِ عرفانی و شور و شوق و هیجانات عجیب مولوی باشد و اصلاً جواب در این خصوص چه‌معنی دارد؟ پیداست که این‌گونه جواب‌ها فقط مقابله و بازیگری و تقلیدی است در صورت ظاهر کلام نه جواب به معنی حقیقی کلمه و به‌عبارت دیگر، تتبع و استقبال و بدرقه است. 🆔 ایتا : @tarzetanz 🆔 تلگرام : @tarzetanz 🆔 اینستاگرام : @hassan__malekan
📚تتبع، استقبال و بدرقه✍ بخش سوم✏️✏️✏️ در تذکره‌های متوسطان و متأخران بسیار است مواردی حاکی از این‌که فی‌المثل، مطلع فلان کس را جواب می‌گفتند، و بهمان و بیسار و چنین و چنان گفتند، از جمله در ترجمه‌ی مجالس‌النفائس می‌خوانیم: «... این بحر و قافیه را که خواجه حافظ گفته مزرع سبز فلک دیدم و داس مه نو، اکثر شعرا تتبع کرده‌اند، مولانا بنایی از آن جمله چنین گفته: می‌کنم جامه‌ی خود در رهِ میخانه گرو که مرا جام میِ کهنه به از جامه‌ی نو امیر محمد صالح گفته: هرچه داری شب نوروز به می ساز گرو غمِ فردا چه خوری، روز نو و روزی نو اما مولانا ملک گفته: شب عیدم به قدح کرد اشارت مه نو من و میخانه، دگر جان گرو و جامه گرو در محلی که این مطلب مولانا جامی را: کارِ ما جز فکرِ مُردن نیست دور از یار ما وه که یار ما ندارد هیچ فکرِ کار ما جواب می‌گفتند... شاه غریب میرزا گفته: گر گشادِ کار ما بودی ز زلف یارِ ما این‌چنین آشفته و درهم نبودی کارِ ما مولانا ملک گاو گفته: کارِ ما نبود به جز مهر و هوای یارِ ما یار هم دانسته باشد از هوایِ کار ما 🖇🖇🖇 منبع: (نقیضه و نقیضه‌سازان. مهدی‌اخوان‌ثالث. صفحه ۸۲-۸۴) 🆔 ایتا : @tarzetanz 🆔 تلگرام : @tarzetanz 🆔 اینستاگرام : @hassan__malekan