#داستان
راننده لبنانی و مسافر وهابی
یک راننده لبنانی تعریف میکرد؛
ایام شهادت امیرالمومنین تو تاکسی مداحی گذاشته بودم و مسافری وهابی رو سوار کرده بودم..
به مقصد که رسید از ناراحتی اش گفت : کرایه رو امام علیه السلام حساب میکنه و زد به فرار..
منم بخاطر کهولت سن نتونستم برم دنبالش..
چند لحظه بعد . . .
#طنز
🌸ادامه این داستان خواندنی 👇
http://eitaa.com/joinchat/206700555C6ffd205a92
لطفا با ماهمراه شوید 👆
✅#مناجات_با_خداوند_مهربان
دل و یاد خدا الحمدلله
سر و شور دعا الحمدلله
پس از عمری رفاقت با بدی ها
من و یاد خدا الحمدلله
به پایم بند و زنجیر گنه بود
شدم ناگه رها الحمدلله
من و پرونده ای یکسر تباهی
نشد چون بر ملا الحمدلله
نباشم قابل این میهمانی
من و جمع شما الحمدلله
ز درد معصیت بیمار بودم
دل و دارالشفاء الحمدلله
کسی در ظلمت این سینه گاهی
مرا می زد صدا الحمدلله
از آن دل مردگیِ بی هویت
رسیدم تا کجا الحمدلله
دلم دنبال خود اینجا کشانده
نگاهی آشنا الحمدلله
کجا دیدی که سلطانی نشیند
کنار یک گدا الحمدلله
سحرها بعد از این یاد تو هستم
امیر هل اتی الحمدلله
یقین دارم شبی آیی سراغم
گل خیرالنساء الحمدلله
اگر نوشم ز صهبای شهادت
شوم بهرت فدا الحمدلله
به دست خویش خاکم گر نمایی
به صحن کربلا الحمدلله
*سید محمد میرهاشمی
☑️ روضه #غلام_امام_حسین_علیه_السلام
وقتی غلام سیاه امام حسین علیهالسلام نقش زمین شد، امام حسین علیهالسلام به بالین او شتافت و صورت به صورت او گذاشت.
با ورش نمیشد. خدایا! من کجا و سر به زانوی امام حسین علیهالسلام گذاشتن کجا!
امام حسین علیهالسلام دعا کرد: «خدایا! چهرهی جَون را زیبا و پیکرش را خوشبو گردان
و او را با محمد صلیاللهعلیه و آله و آلش محشور فرما
و بین او و محمد صلیاللهعلیه و آله و آلش آشنایی بیشتر عطا کن!»
به برکت دعای امام، آنچنان بدن پاکش خوشبو شد که در قتلگاه بوی خوش پیکر او خوشبوتر از مشک و عنبر به مشام میرسید.
. . . یا اباعبدالله! صورت و سیرت ما هم از گناه سیاه شده است. بوی بد گناه تمام بدن مارافراگرفته است. چهرهی ماراهم سفید کن. بدن ما را هم خوشبو کن!
ای حسین ای شاه بیغسل و کفن
ای حسین ای رفته یغما پیرهن
یا حسین ای سر به نی تن بر زمین
بیگناه ای خسرو صد پاره تن
این غلام رو سیه را از درت
طرد منما ای شه خونین بدن
گرچه در دریای عصیان غوطهام
ده شفایم زین علل مولای من
@tavasolnameh
کارم شده گناه مرتب مرا ببخش
ذکر لبم فقط شده یارب مرا ببخش
با چوب خشم، بنده خود را ادب مکن
من نیستم اگر که مودب مرا ببخش
غافل شدم که شأن و مقامم به دست توست
ای صاحب بزرگی و منصب مرا ببخش
یارب رسیده تیغ گناهم به استخوان
از ضعف، جانم آمده بر لب مرا ببخش
دیگر به چشم قهر به رویم نظر مکن
هستم میان جمع معذب مرا ببخش
عفو مرا حواله به روز دگر مکن
روزی گناه کردم اگر شب مرا ببخش
از مکتب عبودیت تو گریختم
راهم بده دوباره به مکتب مرا ببخش
بهتر از اهل بیت شفیعی نداشتم
یارب به این ذوات مقرب مرا ببخش
مشمول رحمت است کسی که حسینی است
هستم به خادمیش ملقب مرا ببخش
دیشب حسین گفتم و امشب نتیجه داد
امشب بیا بخاطر دیشب مرا ببخش
با «یاحسین» زینب کبری گریستم
یارب به حق ناله زینب مرا ببخش
آرش براری
هر دم به آخرین سخنت گریه میکنم
یاد غروب و زخم تنت گریه میکنم
یکدم بیا ببین که فتادم ز پا حسین
دائم به غصه و محنت گریه میکنم
پیراهنت به سینه گرفتم بیا ببین
بر خون روی پیروهنت گریه میکنم
یادم نمیرود که چه دیدم به قتلگاه
با یاد دست و پا زدنت گریه میکنم
در زیر آفتابم و یاد تن توام
از طرز زیر و رو شدنت گریه میکنم
شد بوریا کفن به تن نعل خورده ات
هر لحظه من , بر آن کفنت گریه میکنم
کی میرود, ز خاطر من مجلس شراب
بر چوب دشمن و دهنت گریه میکنم
محمود اسدی(شائق)
Maddahi - Baz Dobare Zekre Ya Hossein (MusicTarin) (1).mp3
2.08M
باز دوباره ذکر یا حسین!! باز روی لبا شهادتین
باز بهشت بین الحرمین؛ یا حسین یاحسین ♬♫
باز دوباره بَزم روضه ها، باز می پیچه توی هیأتا
عطر و بوی سیب کربلا.. یا حسین یا حسین ♬♫
آقای دلهای جوون و پیر؛ یا حسین تویی نعم الأمیر
من گِدات آقا؛ هر چی دارم همه کرمته ♬♫
آرزویِ من حرمته؛ کربلات آقا
دلتنگم میدونی اومَدم مهمونی ♬♫
حرفامو از چشمام می خونی
کربلا کربلا کربلا … ♬♫
یا علی یاعلی یاعلی
کاش بشِه دعا ها مستجاب، پا بگیره عفت و حجاب ♬♫
زیر بیرق این انقلاب؛ یا علی یا علی
باشه عشق طوفانی مابصیرت قرآنی ما ♬♫
دانلود مداحی باز دوباره ذکر یا حسین باز روی لبا شهادتین
رهبر خراسانی ما، یا علی یاعلی
هیهات منا الذله ام؛ گل کرده در محرمم ♬♫
با نهضت ایثار.. رهبر که فرمان میدهد
هر سینه زن جان میدهد ♬♫
در مکتب عمار؛ حسینی میمونم.. حسینی میمیرم
از دستات شَهادت میگیرم……. ♬♫
کربلا کربلا کربلا … یازهرا یازهرا
یادمون نره اشک و دعا؛ پیام امروز شهدا.. ♬♫
خالیه جاشون بین ماها؛ یا زهرا یا زهرا
بیادشون دل خداییه، فکه و مجنون طلاییه ♬♫
شلمچه که کربلاییه، یا زهرا یا زهرا
بیداری اسلامیه.. مولا ابا صالح بیا ♬♫
ذکر همه دنیا، این الشموس الطالعه
این معز الاولیا، ای یوسف زهرا ♬♫
بغضیه توسینم، عاشق مدینه م
آخرش آقامو میبینم؛ یا مهدی ادرکنی……… ♬♫
چه می خواهد شکسته دل ...
چه می خواهد لب تشنه به غیر از لطف بارانی
چه می خواهد شکسته دل به غیر از چشم گریانی
شب طولانی و تسبیح و سجاده چه می چسبد
بهار زود هنگامند، شب های زمستانی
توکل بر توسل کن توسل بر توکل کن
در این دنیای حیرانی در این دریای طوفانی
اگر تا شام می خندی اگر تا صبح می خوابی
تو از مردن چه می فهمی تو از برزخ چه می دانی
اگر آشفته ات کردند یعنی لایق وصلی
به او نزدیک تر هستی زمانی که پریشانی
نیاز مستمندان را بنه بر دیده ی منت
مباد آنکه بگیرد دامنت را آه انسانی
خلاصه بار باید بست یا امروز یا فردا
مده از کف مجال این دو روزی را که مهمانی
من و پروانه در آغوش هم تا صبح می سوزیم
که با این سوختن روشن شود کنج شبستانی
مرا هر وقت می دیدی گریبان پاره می دیدی
از اول نیز می آمد به من پاره گریبانی
به دامان تو دست انداختم شاید که این دفعه
بگیرد دامنت دستی از این آلوده دامانی
به جز تو جور عاشق را کسی گردن نمی گیرد
خطایش را زلیخا کرد یوسف گشت زندانی
اگر چه گریه ی هجران ، شکسته می کند ما را
ولی از آب پیشانی است بهتر چین پیشانی
به لطف گریه کار طفل بهتر راه می افتد
چه بهتر بیشتر از دیگران ما را بگریانی
دگر فرقی ندارد جمعه و شنبه فقط برگرد
گرفتاریم ما از دست این هجران طولانی
پشیمان می شود آن که برای تو نمی میرد
” چرا عاقل کند کاری که باز آرد پشیمانی “
در باغ شهادت را به آه نیمه شب وا کن
اگر خون جگر خوردی تو هم جزو شهیدانی
خبر داری که تو رفتی ، به کوچه گردی افتادم
به من از تو فقط هجران رسید آن هم چه هجرانی
همه با دامن آتش گرفته رو به گودالند
عجب شام غریبانی عجب شام غریبانی
سر پیراهن تو گریه ی ما را در آوردند
میان این همه کشته چرا تنها تو عریانی ؟
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
◾️◾️
دامن کشان رفتی دلم زیر و رو شد...
چشم حرامی با حرم روبرو شد....
بیا برگرد خیمه......
#حاج_محمود_کریمی
◾️ @golavishecom https://eitaa.com/joinchat/3406626836C8d7f688c0d
1_163926754.mp3
10.53M
☑️ #روضه_حضرت_ابو_الفضل_العباس_علیه_السلام
☑️ای اهل حرم میر علمدار نیامد
سقای حرم سید و سالار نیامد
علمدار نیامد علمدار نیامد
☑️ای همسفران ماه بنی هاشمیان کو؟
آرام دل و دیده و آرامش جان کو؟
آیینهی عشق از پی دیدار نیامد
علمدار نیامد علمدار نیامد
☑️دلهای پریشان شده شیرازه ندارد
گنجایش اندوه و غمِ تازه ندارد
دل خون شد و مجنون شد و دلدار نیامد
علمدار نیامد علمدار نیامد
☑️آن گل که چمن عاشق بوسیدن او بود
آن ماه که ما را هوس دیدن او بود
صد بار به ما سر زد و این بار نیامد
علمدار نیامد علمدار نیامد
☑️برگرد عمو! دل هوس آب ندارد
امشب به خدا دیدهی ما خواب ندارد
ای پردگیان محرم اسرار نیامد
علمدار نیامد علمدار نیامد
توسلنامه 👇👇👇
http://eitaa.com/joinchat/3406626836C8d7f688c0d
☑️ #روضه_حضرت_ابو_الفضل_العباس_علیه_السلام
ای اهل حرم میرو علمدار نیامد،
علمدار نیامد، علمدار نیامد
سقای حسین سید و سالار نیامد،
علمدار نیامد، علمدار نیامد
از خیمه رسد واعطشا از لب طفلان
در علقمه شد کشته عمو با لب عطشان
دستی که زده بوسه بر آن ساقی کوثر
با نیزه و شمشیر جدا گشته ز پیکر
ای اهل حرم میرو علمدار نیامد،
علمدار نیامد، علمدار نیامد
سقای حسین سید و سالار نیامد،
علمدار نیامد، علمدار نیامد
رخصت بده از داغ شقایق بنویسم
از بغض گلوگیر دقایق بنویسم
می خواهم از آن ساقی عاشق بنویسم
نم نم به خروش آیم و هق هق بنویسم
دل خون شد و از معرکه دلدار نیامد
" ای اهل حرم میر و علمدار نیامد"
در هر قدمت هر نفست جلوۀ ذات است
وصف تو فراتر ز شعور کلمات است
در حسرت لب های تو لب های فرات است
عالم همه از این همه ایثار تو مات است
از علقمه با دیدۀ خونبار نیامد
" ای اهل حرم میر و علمدار نیامد"
سقا تویی و اهل حرم چشم به راهت
دل ها همه مست رجز گاه به گاهت
هرچند تو بودی و عطش بود و جراحت
دلواپس طفلان حرم بود نگاهت
سقای ادب جلوۀ ایثار نیامد
" ای اهل حرم میر و علمدار نیامد"
افتاد نگاه تو به مهتاب دلش ریخت
وقتی به دل آب زدی آب دلش ریخت
فرق تو شکوفا شد و ارباب دلش ریخت
با سجدۀ خونین تو محراب دلش ریخت
صد حیف که آن یار وفادار نیامد
" ای اهل حرم میر و علمدار نیامد"
انگار که در علقمه غوغا شده آری
خونبارترین واقعه بر پا شده آری
در بزم جنون نوبت سقا شده آری
دیگر پسر فاطمه تنها شده آری
این قافله را قافله سالار نیامد
" ای اهل حرم میر و علمدار نیامد"
ای علقمه از عطر تو لبریز برادر
ای قصه ی دست تو غم انگیز برادر
بعد از تو بهارم شده پاییز برادر
برخیز حسین آمده برخیز برادر
عباس ترین حیدرکرار نیامد
" ای اهل حرم میر و علمدار نیامد"
توسلنامه 👇👇👇
http://eitaa.com/joinchat/3406626836C8d7f688c0d
با چه رویی بنویسم که بیا آقا جان
شرم دارم خجلم من زِ شما آقا جان
چه کریمانه به یاد همهی ما هستی
آه از غفلت روز و شب ما آقا جان
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج🤲🏻
🌸🌺 #مناجات_با_امام_زمان_علیه_السلام 🌸
اشک سحر دارم غمی سرشار دارم
راهم بده که دردِ دل بسیار دارم
بیچارهام، بی سرپناهم، بی نوایم
تنهای تنهایم، ولی غمخوار دارم
اظهار کردم عاشقم اما نبودم
آلودهام، آلودهام اقرار دارم
از توبهام، از ندبهام خیری ندیدم
تو قلب زار و من فقط آزار دارم
حق داری آقاجان اگر من را نبخشی
وقتی که با من کار داری، کار دارم
خیلی محبت داشتی، داری هنوزم
خیلی به دوری از شما اصرار دارم
جان عزیزت آبرو داری کن آقا
اصلا بگو یک نوکرِ سربار دارم
امروز و فرداهای تو کِی سر میآید؟
دلواپسم چون حالت مردار دارم
از سفرهای که فاطمه انداخت اینجا
یک لقمه نان دستم بده بیمار دارم
توسلنامه 👇👇👇
http://eitaa.com/joinchat/3406626836C8d7f688c0d
شعر گودال قتلگاه – شعر#عصر_عاشورا – حسن لطفی
صبح تا عصر پیکر آورده
چه قدر جسم بی سر آورده
لیک با آنکه اصغر آورده
خستگی را زپا درآورده
کوه غم روی دوش و چون کوهی
عزم میدان نمود نستوهی
با همه تشنگی بی حدش
بست برسر عمامه جدش
شد قیامت چو راست شد قدش
سیلی از اشک و آه شد سدش
می کند با هزار افسوسش
غیرت الله ترک ناموسش
میخورد بوسه بر سر و روها
دستها در نوازش موها
کس نداند چه گفت زانسوها
که درآورده شد النگوها
او چه گفته که میشود با هم
گره معجر همه محکم
حرف تاراج را زدن سخت است
گریه مرد پیش زن سخت است
رفتن روح از بدن سخت است
از یتیمی خبر شدن سخت است
همه طی شد اگرچه جان برلب
روبرو شد حسین با زینب
دو خدای وفا مقابل هم
دو دل آرام آگه از دل هم
چاره مشکلند و مشکل هم
دو مسیح اند یا دو قاتل هم
هردو یک روح در دو جسم پاک
یک نفر با دو جسم و اسم پاک
هردو هستند جان یکدیگر
آشنا با زبان یکدیگر
شدبه شرح بیان یکدیگر
اشکشان روضه خوان یکدیگر
کس نشد جز خدایشان آگاه
زانچه گفتند بازبان نگاه
چشم هریک شده دوکاسه خون
اشک ریزان به حالشان گردون
دور لیلا قبیله ای مجنون
قبله میرفت از حرم بیرون
گوییا در تبار خون جگری
زنده تشییع میشود پدری
هم به لبهاش ذکر یارب داشت
هم انا بن العلی روی لب داشت
هم به دستش مهار مرکب داشت
هم به کف بند قلب زینب داشت
عرش حیران زبانگ تکبیرش
فرش لرزان ز برق شمشیرش
به کفش گرچه تیغ آتش بار
لیک دیگر عطش دهد آزار
شیر پیر و قبیله ای کفتار
هست معلوم آخر پیکار
پای تا سر تنش پر از تیر است
به سراپاش زخم شمشیر است
موج خون بر تن و به اوج جلال
داشت حالی که هرکه داشت سوال
رفته از حال یا شده سرحال؟
شد به هر حال راهی گودال
تا زکف داد جان جولان را
دوره کردند فخر دوران را
میرسد بر تنش زهر تکبیر
تیر با نیزه سنگ با شمشیر
روی هر عضو او هزاران تیر
خورد اما یکی نمیشد سیر
شک ندارم جبین او که شکست
چشم خود را خدای اوهم بست
برسرم خاک شاه بر خاک است
غرقِ درخاک و خون تنی پاک است
بـخدا این عزیز افلاک است
که تن پاک او پر از چاک است
این چه شرحی است خاک بردهنم
کاش صحت نداشت این سخنم
وای برمن خواهرش هم بود
خواهرش بود، مادرش هم بود
غیراز آنها برادرش هم بود
پدرش جد اطهرش هم بود
بس که گفت العطش عطش کردند
شمرآمد تمام غش کردند
آنکه ننگ ابد برایش ماند
آنکه شیطان برادرش میخواند
شمر پستی که عرش را لرزاند
جسم پاک حسین برگرداند
پیش چشمان اشک ریز خدا
سر برید از تن عزیز خدا
سراو تا برید مظهر ظلم
نامه ها خوانده شد زدفتر ظلم
تن مظلوم ماند و لشگر ظلم
اول غارت است و آخر ظلم
لشگری گرگ و یوسفی بی سر
هرکه میزد هرچه داشت بر پیکر
هرکسی خسته می شد از زدنش
می ربود آنچه میشد از بدنش
این یکی برد جوشنش ز تنش
آن یکی برد کهنه پیرهنش
سنگها که بر جنازه زدند
تازه بر اسبها نعل تازه زدند
پیش تر از بریدن سراو
بیش تر از شرار پیکر او
می زد آتش به جان خواهر او
ناله جانخراش مادر او
چون عزادار هر دو دلبر بود
ذکر مادر غریب مادر بود
زینب آن بی مثال در آفاق
قبله عشق و قبله عشاق
رفته از خویش و مرگ را مشتاق
به خود آمد ز اولین شلاق
جنگ او گشت خود به خود آغاز
یا علی گفت و عشق شد آغاز
بعد از گذشت این همه لیل و نهارها
تازه شدیم مثل همه بی قرارها
غفلت که همدم همه ی لحظه های ماست
کوتاه کرده دست مرا از نگارها
میل گناه در دل ما موج می زند
بیهوده نیست این همه دوری ز یارها
در این زمانه هیچ کسی فکر یار نیست!
یعنی گرفته آینه ها را غبارها
در راه وصل او قدمی برنداشتیم
جا مانده ایم گوشه ی تنگ حصارها
افعال خویش را همه توجیه می کنیم
با کثرت مشاغل و با این شعارها ...
این چه بساطی است که ما در می آوریم
بی حرمتی به او بُوَد این گونه کارها
دیدار یار لازمه اش پاکی است و بس
تقوا مداری است نشان عیارها
خواهیم اگر که او نظری هم به ما کند
باید شویم آینه ی مهزیارها
او را به حق پهلوی زهرا قسم دهیم
شاید نجاتمان دهد از گیر و دارها
محمد فردوسی
#حضرت_زهرا
#ایام_فاطمیه
#فاطمیه
#امام_زمان
@tavasolnameh
🌺 #مناجات_با_امام_زمان_علیه_السلام در #ایام_فاطمیه
بالی برای رفتن تا آسمان بده
راهی برای دیدن رویت نشان بده
ما مردمان ساده دل این زمانه ایم
اصلا خودت بیا و دعا یادمان بده
ما با سه شنبه های شما خو گرفته ایم
اندازه لیاقتمان جمکران بده
برگرد و تکیه بر روی دیوار کعبه کن
ظهری به وقت شرعی زهرا اذان بده
خود را معرفی کن و یابن الحسن بخوان
و بعد قبر مادر خود را نشان بده....
محسن اصلانی
#حضرت_زهرا
#ایام_فاطمیه
#فاطمیه
#امام_زمان
@tavasolnameh
🌺 #مناجات_با_امام_زمان_علیه_السلام در #ایام_فاطمیه
به لحظه ای که در آن شعله ها نوا کرده
برای آمدنت مادرت دعا کرده
برای اینکه بگیری تو انتقامش را
میان نافله هایش چه ناله ها کرده
اگر که شیعه شدیم اعتقاد مااین است
به یمن توست به ما هم گر اعتنا کرده
تو گفته ای که بود الگوی تو مادر تو
همان که شیر خدا بر وی اقتدا کرده
هزار سال گذشته هنوز عزاداری
تمام عمر تو را غصه اش عزا کرده
شنیده ام که بدست شماست پیرهنش
نگه به پیرهنش بادلت چها کرده
برای زخم کبودش بیار دارویی
همان که بهر ظهورت خدا خدا کرده
جواد حیدری
#حضرت_زهرا
#ایام_فاطمیه
#فاطمیه
#امام_زمان
@tavasolnameh
🌺 #مناجات_با_امام_زمان_علیه_السلام در #ایام_فاطمیه
ما سائلیم و نوکریت آبروی ما
یاایهاالعزیز نظر کن به سوی ما
تا کی برای نافله های سحرگهی
با خون دل شود دل شبها وضوی ما
گر مانده ایم شکر خدا پای پرچمت
بر تار موی تو گرهی خورده موی ما
ساقی اشک بر دل ما هم سری بزن
بوی می طهور تو دارد سبوی ما
همچون نسیم دربدرم می کنی چرا؟
پس کی رسد به خیمه ی تو جستجوی ما
آیا شود که نیمه شبی بهر درد دل
بد بگذرانی و شوی هم گفتگوی ما
ای شهریار عشق به نام مقدست
باشد وصال تو همه ی آرزوی ما
روضه گرفته ایم قدم رنجه ایی کنی
شاید فتد مسیر عبورت به کوی ما
از لحظه ایی که حرمت مادر شکسته شد
بعضی نهفته مانده ز غم در گلوی ما
ای نازنین فاطمه برگزد از سفر
خیمه نشین فاطمه برگرد از سفر
قاسم نعمتی
#حضرت_زهرا
#ایام_فاطمیه
#فاطمیه
#امام_زمان
@tavasolnameh