eitaa logo
📖✍️کانال مناسبتی توسلنامه🎤🖥
492 دنبال‌کننده
586 عکس
262 ویدیو
109 فایل
🔵متن #مولودیه ها و #روضه های اهل بیت علیهم السلام ⭕️مطالب مناسبتی 🔵لطفا مبلغ این کانال باشید . ✅کانالهای دیگرما 🆔 @Basirat_E 🆔 @hal_khosh 🆔 @darshaayenahjolbalagh 🆔 @Imam_zamani 🆔 @hzrt_mahdi 🆔 @menbar_kotah
مشاهده در ایتا
دانلود
☑️ عمریست در عزای شما گریه می کنیم از کودکی برای شما گریه می کنیم سوز شما به نوحه ما شور می دهد انگار با نوای شما گریه می کنیم بوده است چون که خلقت ما از گل شما با آب دیده های شما گریه می کنیم شادیم با شما و غمینیم با شما در روضه پا به پای شما گریه می کنیم چشمان ما و گریه برای شما کجا شک نیست با دعای شما گریه می کنیم آن روز پیش خصم نمی شد که گریه کرد امروز ما به جای شما گریه می کنیم گفتید اشک ماست چو مرهم به زخمتان با نیت دوای شما گریه می کنیم این دست ما نبود که مجنونتان شدیم گشتیم مبتلای شما گریه می کنیم وقتی خدا برای شما گریه می کند همراه با خدای شما گریه می کنیم دل های ما از آن که زمین گیر کربلاست همواره در هوای شما گریه می کنیم از روی نی نوای شما را شنیده ایم بر داغ نینوای شما گریه می کنیم ای کشته های اشک خدا خونبهایتان تا جان شود فدای شما گریه می کنیم 🌸«حضرت آدم ـ عليه السلام ـ به ساق عرش نگاه كرد و اسامي مبارك رسول گرامي اسلام ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ و ائمه اطهار ـ عليهم السلام ـ را مشاهده نمود. 🔹جبرئيل امين اين اسامي را بر حضرت آدم ـ عليه السلام ـ تلقين نموده و گفت كه اين دعا را بخوان: «ياحميد بحق محمد يا عالي بحق علي يا فاطر بحق فاطمه يا محسن بحق الحسن و الحسين و منك الاحسان» 👈وقتي حضرت آدم ـ عليه السلام ـ نام امام حسين ـ عليه السلام ـ را گفت، اشك از چشمانش جاري شده و قلبش دگرگون شد ▫️ و از جبرئيل پرسيد: چرا وقتي نام امام حسين ـ عليه السلام ـ را گفتم، اشكم جاري شده و قلبم شكست؟! 🔹جبرئيل پاسخ داد: براي آن حضرت مصيبتي رخ خواهد داد كه همه مصيبت ها در مقايسه با آن كوچك هستند! حضرت آدم ـ عليه السلام ـ پرسيد: اين چه مصيبتي است؟ 🔹جبرئيل پاسخ داد: عطشان، بي كس، تنها و بي ياور كشته مي شود كه در آن حال ندا در مي دهد كه واي از عطش واي از نداشتن ياور و كمك رسان! تا اينكه در اثر عطش آسمان را همچون دود بيند، ولي دشمنانش بجاي آب با شمشيرهايشان او را جواب مي دهند و در اين حال او را همانند گوسفندي كه از پشت گردن ذبح كنند، مي كشند و خيمه هايش را غارت نموده و سر مباركش را با سرهاي يارانش به همراه زنانش در شهرها مي گردانند. در اين هنگام حضرت آدم ـ عليه السلام ـ گريه كرد و جبرئيل امين نيز با او به شدت گريست. مستان همه افتاده و ساقی نمانده جامی برای مِی‌کشان باقی نمانده آمد به منزل بارشان خوش گرم شد بازارشان روز حسین است روز حسین است زینب به مقتل دید از جانش اثر نیست بوی گُلش می‌آید و از گُل خبر نیست از زیر تیغ و نیزه‌ها آمد صدا زینب بیا روز حسین است روز حسین است یک زن میان کُشته‌ها تنها نشسته دارد دو دست خود به پهلوی شکسته گوید حسین من چه شد نور دوعین من چه شد؟ روز حسین است روز حسین است یک کودک امشب از صف طفلان جدا شد یا آیه‌ای از سوره‌ی قرآن جدا شد بابش فدای حق شده دختر به او ملحق شده روز حسین است روز حسین است آب فرات آزاد شد امّا چه سودی دیگر به فکر تشنگی یک تن نبودی اصغر گلویش چاک شد گهواره‌ای او خاک شد روز حسین است روز حسین است @tavasolnameh
دارم اندر دل هوای کربلایت یا حسین تا کنم این جان ناقابل فدایت یا حسین من نه تنها واله و حیران به هامون غمم عالمی سرگشته داری مبتلایت یا حسین خود شهادت نامه ات امضا نمودی از وفا جان ما قربان عهد و وفایت یا حسین ما همه عاصی و بدکار و سیه روی، ای امام دست ما و دامن دولت سرایت یا حسین ▪️به یاد آن ساعتی که عمه سادات زینب آمد قتلگاه صدازد: برادر می خواهم صورتت را ببوسم اما سر در بدن نداری ، یک وقت دختر علی خم شد لبها را گذاشت بر رگهای بریده با سوز دل حسین را صدا زد ، همین طور که با بدن برادر حرف می زد ، سکینه ناز دانه آمد جلوی عمه ، دید عمه اش یک بدن بی سر را بغل گرفته دارد گفتگو می کند . تا این منظره را دید صدا زد : «عَمِّتی هذا نَعشُ مَن ؟» این بدن کیه داری با او حرف می زنی ؟ فرمود :«نَعشُ اَبیکِ الحسین » سکینه جان این بدن بابایت حسین ، خودش را انداخت روی بدن بابا ، نگفت بابا مرا تازیانه می زنند ، نگفت تشنه ام ، صدا زد : بابا پاشو دارند عمه ام را می زنند ، (رحمت خدا بر این ناله ها ). ▪️آی گریه کننده های امام حسین ، شما دیدید اگر کسی عزیزی از دست بدهد اگر زن باشد زنها می آیند او رابا عزت ازکنار بدن عزیزش دور می کنند دلداری می دهند ، اما دختر ابی عبدالله را با تازیانه از کنار بدن بابا جدا کردند . ▪️حسین در یاری قرآن فدا شد سرش از تن به ده ضربت جدا شد واویلا یا محمّد (2) عدو حق ذوی القربا ادا کـرد سر فرزند زهرا را جدا کرد واویلا یا محمّد (2) امیرالمؤمنین! یا شاه مردان حسینت کشته شد با کام عطشان واویلا یا محمّد (2) قیامت در همه عالم عیان است سر فرزند زهرا بر سنان است واویلا یا محمّد(2) دو قرآن از علی نقش زمین است دو دست زادۀ ام‌البنین است واویلا یا محمّد (2) رخ توحید از خون لاله‌گون است تمام کربلا دریای خون است واویلا یا محمّد (2) یتیمی راست بر دامن شراره کشیدند از دو گوشش گوشواره واویلا یا محمّد (2) @tavasolnameh
☑️ ز قرآن پردۀ حرمت دریدند کنار قتلگه خنجر کشیدند حسین بن علی را سر بریدند قیامت شد قیامت، سر مهدی سلامت یتیمان از حرم بیرون دویدند صدای شیهه‌ی مرکب شنیدند بجز یک اسبِ بی‌صاحب ندیدند قیامت شد قیامت، سر مهدی سلامت تن فرزند زهرا بر زمین است حرم را شعله تاعرش برین است میان خیمه زین العابدین است قیامت شد قیامت، سر مهدی سلامت شرر خیزد ز قلب سنگ خاره برای بردن یک گوشواره بصحرا گوش طفلی گشته پاره قیامت شد قیامت، سر مهدی سلامت عطش درسینه‌ها مثل شرر بود به جامِ تشنگان خون جگر بود لب سقا ز طفلان تشنه‌تر بود قیامت شد قیامت، سر مهدی سلامت رسد بر چرخ گردون آه زینب به خون گردیده پنهان ماه زینب شده مقتل زیارتگاه زینب قیامت شد قیامت، سر مهدی سلامت عجب شد قدردانی از پیمبر که شد در کربلا از تیر و خنجر همه گلهای او یک روزه پرپر قیامت شد قیامت، سر مهدی سلامت ▪️زینب کبری چگونه وباچه حالي كنار بدن برادر آمد؟ او را در چه حالی مشاهده کرد؟ وقتی بالای سر برادر رسید که سر در بدن نداشت و بدنش زیر سم اسبان لگدکوب شده بود. دست‌هایش را به زیر بدن برادر برد و به طرف آسمان بالا آورد و گفت: «الهی تقبّل منّا هذا القُربان» 🏴🏴🏴🏴🏴🏴 قرآن پاره پاره گم کردم اینجا یک آسمان ستاره گم کردم اینجا وای حسینم، نور عینم خورشید آرزویم در خون نشسته گردیده سایبانش نیزه شکسته وای حسینم، نور عینم من زائر غریب خون خدایم از حنجر بریده زند صدایم وای حسینم، نور عینم @tavasolnameh
☑️ به قلاده ی نفس گشتم اسیر شدم زار و شرمنده و سر به زیر تهی دستم و بی نوا و فقیر مرا کس نخواند ذلیل و حقیر مقامم بُوَد بس بزرگ و خطیر امیری حُسَینٌ وَ نعِمَ الامیر حسین ازکرم انتخابم کند غلام غلامش خطابم کند گدای در خود حسابم کند بهشتم بَرَد یا عذابم کند به عشقش اسیرم اسیرم اسیر امیری حُسَینٌ وَ نعِمَ الامیر خیالش زمن دلربایی کند غمش دردلم خودنمایی کند نوایش مرا نینوایی کند ولایش مرا کربلایی کند بدانند خلق از صغیر و کبیر امیری حُسَینٌ وَ نعِمَ الامیر منم عار او، او بود یارمن زلطف و کرامت، خریدار من نبودم که او بوده دلدار من غمش شد انیسِ دل زار من از آن دم که مادر مرا داده شیر امیری حُسَینٌ وَ نعِمَ الامیر اگر چه گنه کار و آلوده ام به خاک مزارش جبین سوده ام دمی بی ولایش نیاسوده ام گرفتار و دلداده اش بوده ام از آن دم که آب و گلم شد خمیر امیری حُسَینٌ وَ نعِمَ الامیر زخون جگر پاکِ پاکم کنید سپس عاشق سینه چاکم کنید به تیغ محبت هلاکم کنید به صحن ابوالفضل خاکم کنید که خاکم دهد بوی مشک و عبیر امیری حُسَینٌ وَ نعِمَ الامیر به زخم جبین پیمبر قسم به رخسار خونین حیدر قسم به محسن، به زهرای اطهر قسم به سبطین و عباس و اکبر قسم به هفتاد و دو عاشق بی نظیر امیری حُسَینٌ وَ نعِمَ الامیر دریغا که شد خاک صحرا کفن بر آن کشته ی پاره پاره بدن تنش پاره پاره تر از پیرهن سرش نوک نی با خدا هم سخن نگاهش سر نی به طفلی صغیر امیری حُسَینٌ وَ نعِمَ الامیر به سردار بی لشگر کربلا به سرهای لب تشنه از تن جدا به قرآن زیر سُم اسب ها به خونی که شد خونبهایش خدا به جسمی که او را کفن شد حصیر امیری حُسَینٌ وَ نعِمَ الامیر به هر کوی و هر بزم و هر انجمن سرم خاک پای حسین و حسن پدر در دوگوشم سرود این سخن که ای نازنین طفل دلبند من حسینی بمان و حسینی بمیر امیری حُسَینٌ وَ نعِمَ الامیر ▪️ .... آمد گودال قتلگاه شمشیر شکسته ها را کنار زد نیزه شکسته ها را کنار زد صدا زد : عزیز دلم می خواهم صورتت را ببوسم ام سر در بدن نداری اما یک جایی را می بوسم که پیغمبر نبوسید علی نبوسید فاطمه نبوسید یک وقت دیدند لبها را گذاشت برآن رگهای بریده هرگز کسي چون من تنِ بي‌سر نبوسيد بوسيدم آنجايي که پيغمبر نبوسيد حيدر نبوسيد، زهرا نبوسيد حتي نسيم صحرا نبوسيد حسین در یاری قرآن فدا شـد سرش از تن به ده ضربت جدا شد واویلا یا محمّد (2) عدو حق ذوی القربا ادا کـرد سر فرزند زهرا را جـدا کرد واویلا یا محمّد (2) امیرالمؤمنین! یا شاه مردان حسینت کشته شد با کام عطشان واویلا یا محمّد (2) قیامت در همه عالم عیان است سر فرزند زهرا بر سنان است واویلا یا محمّد(2) دو قرآن از علی نقش زمین است دو دست زادۀ ام‌البنین اسـت واویلا یا محمّد (2) رخ توحید از خون لاله‌گون است تمام کربلا دریای خون است واویلا یا محمّد (2) یتیمی راست بر دامن شراره کشیدند از دو گوشش گوشواره واویلا یا محمّد (2) @tavasolnameh
☑️ شاه گفتا کربلا امروز میدان من است عید قربان من است مادرم زهرا در این گودال مهمان من است عید قربان من است خواهرم زینب پرستار یتیمان من است عید قربان من است روز محشر روز جولان شهیدان من است عید قربان من است شاه گفتا کربلا امروز میدان من است عید قربان من است کربلا رنگین از خون جوانان من است عید قربان من است @tavasolnameh
☑️ ماهِ غم است و می کِشی از سینه آه را خم کرده است آهِ غمت قدِّ ماه را صاحب عزا ترینِ عزادارها بیا تا بر دلم نگاه کنی ایـن دو ماه را سَدِّ گناه بسته به مـن راه اشک را ضامن شو و بگو که نبندند راه را تا اندکی شبیه تو باشیم این دو ماه بر تن نموده ایم لباسِ سیاه را گفتم حسین(ع) و اشک رویِ گونه ام چکید دیدم که پاک کرده ای از دل گناه را آه از دلِ تو، آه ز چشمانِ عمّه ات چشمی که دیده واقعه ی قتله گاه را @tavasolnameh
☑️ بی دلانی که دم از عشق به تزویر زدند سنگ بر آینه عصمت و تطهیر زدند پیروان پدر فاطمه از جهل و غرور پسر فاطمه را کشته و تکبیر زدند آن جگر سوخته، جان و جگر فاطمه بود جگر فاطمه را با دم شمشیر زدند هر قَدَر آب طلب کرد کَسش آب نداد عوض آب بر آن تشنه جگر، تیر زدند گرچه او را به گناهی که نبودش کشتند طفل شش ماهه او را به چه تقصیر زدند؟ طفل شش ماهه که می سوخت عطش جانش را بر لبش خون گلو در عوض شیر زدند دست ناموس خدا را به اسارت بستند بر عزیزان نبی تهمت تکفیر زدند سرپرست اسرا را که تن از تب می سوخت بر سر و پیکر و گردن غل و زنجیر زدند ای "مؤید" چه بود کیفر آنان که زدند بانگ خون خواهی این قوم ولی دیر زدند ▪️.... آمد گودال قتلگاه شمشیر شکسته ها را کنار زد نیزه شکسته ها را کنار زد صدا زد : عزیز دلم می خواهم صورتت را ببوسم ام سر در بدن نداری اما یک جایی را می بوسم که پیغمبر نبوسید علی نبوسید فاطمه نبوسید یک وقت دیدند لبها را گذاشت برآن رگهای بریده لاله ی پرپرم را می جویم اینجا بااشک دیده او رامی شویم اینجا وای حسینم، نور عینم در زیر تازیانه با اشک دیده گلبوسه گیـرم از رگ هـای بریده وای حسینم، نور عینم بنشینم و ببوسم زخم تنت را کی برده یوسف من پیراهنت را؟ وای حسینم، نور عینم رگ های گردنت را چرا بریدند؟ چرا سر تو را از قفا بریدند؟ وای حسینم، نور عینم زخمی که روی قلبت دهان گشوده گویا که جای تیر سه شعبه بوده وای حسینم، نور عینم بین روی سینه یاس مدینه ات را در زیر تازیانه سکینه ات را وای حسینم، نور عینم @tavasolnameh
☑️ ✅خواب می دیدم شب مرگ من است فصل پائیزوگل وبرگ من است غسل کردند وکفن پوشاندنم درمیان قبرخودخواباندنم زیر تل خاک ناپیدا شدم همرهان رفتند ومن تنها شدم ازنهیب ترس اعضایم گرفت لرزه ازوحشت سراپایم گرفت بعدچندی بازشدچشم ترم دوملک بودندبالای سرم آن یکی باقهرسرکش آمده این یکی باگرزآتش آمده آن یکی می گفت ازدینت بگو این یکی می گفت اعمال تو کو آن یکی می گفت هان وامانده ای این یکی می گفت تنها مانده ای باخودم گفتم عذابم می کنند ازشرارقبرآبم می کنند وای برمن قلب من رامی درند عنقریبم سوی آتش می برند ترس ووحشت فوق حالت بود وبس پای تافرقم خجالت بودوبس زیرلب گفتم به آوای حزین پس کجایی یاامیرالمومنین ناگهان نوری به قبرم چیره شد دیده های خیره من خیره شد درکنارقبرمن دربازشد قبرمن گلخانه ای ممتازشد آمدآن آقا که یکسرنوربود قبرمن ازنورکوه طوربود ازکلامش دردمن درمان گرفت ازنگاهش مرده من جان گرفت درکنارم ایستادوخنده کرد خنده ای کرد ومراشرمنده کرد گفت بااذن حق امدادش کنید باتولای من آزادش کنید گرچه دورازانتظارم بوده است لیک عمری ریزه خوارم بوده است سالهادرهئیت من گریه کرد بارها برغربت من گریه کرد درعزای همسرم فریادزد لطمه هابرخودازآن بیداد زد اینک این بندکفن راواکنید تاپلاک عشق راپیداکنید یک کبودی هست روی سینه اش حاکی ازدرد وغم دیرینه اش ازاوان کودکی در شوروشین سینه زن فریادی می زد یاحسین ☑️بلند مرتبه شاهی و پیکرت افتاد همینکه پیکرت افتاد، خواهرت افتاد تو نیزه خوردی و یک مرتبه زمین خوردی هزار مرتبه زینب، برابرت افتاد همین که از طرف جمعیت دو تا چکمه رسید اولِ گودال، مادرت افتاد تورا به خاطر دِرهَم ،چه دَرهَمَت کردند چنان که شرحِ تَنِ تو به آخرت افتاد ولی به جانِ خودت خواهرت مقصر نیست در آن شلوغی اگر بارها سرت افتاد خبر رسید که انگشترِ تو را بردند میان راه، النگویِ دخترت افتاد کنار خیمه رسیده است لشکر کوفه و خواهرِ تو به یادِ برادرت افتاد @tavasolnameh
☑️ من را که بی‌ قرار حرم می کنی بس است اصلا مرا غبار حرم می کنی بس است شرط نزول کوثر رحمت دعاي توست اصلاً تمام خلقت عالم براي توست بالاتري ز درک تمام جهانيان وقتي که انتهاي جهان ابتداي توست حتي نداشت روح الامين اذن پر زدن آنجا که از ازل اثر رد پاي توست بي حب تو کسي به سعادت نمي رسد رمز نجات اهل زمانه ولاي توست آسوده خاطران هياهوي محشريم وقتي رضاي حضرت حق در رضاي توست فردوس ماست تا به ابد روضة الحسين تنها بهشت اهل ولا ، کربلاي توست در آستانة تو کسي نا اميد نيست صحن امير علقمه دار الشفاي توست یک روز پیغمبر وارد خانه فاطمه شددید زهرا سلام الله علیها توی حجره خلوت باکسی حرف می زند.. بابا بگو با که داری حرف می زنی ؟ عرضه داشت: بابابچه میان رحم من انیس من مونس من است. اما گاهی حرفهایی می زند دلم را آتش می زند... بابا یک روز صدا می زند انا العطشان یک روز صدا می زند« انا الغریب» یک روز صدا می زند « انا المظلوم فرمود : فاطمه جان: بچه ات پسر است. اسمش حسین است واقعه کربلا پیش می آید. حسین تو را بین دو نهر آب با لب تشنه می کشند. ******** تو را ای آیه‌ی تطهیر کشتند به تیغ و نیزه و شمشیر کشتند به هم با دست خونین دست دادند مرا با گفتن تکبیر کشتند ******* آن که می‌خواندش رسول عالمین این حسین از من بود من از حسین آن که مصباح‌الهدایش خوانده حق معنی قالو بلایش خوانده حق تشنه لب کشتند اولاد بتول سر بریدند از تن سبط رسول در کنار ساحل آب فرات قطعه قطعه گشته کشتی نجات فریاد وامحمدا حق رسالت شد ادا با لب تشنه از قفا سر حسینت شد جدا واویلتا واویلتا واویلتا واویلتا انّا الیه راجعون گودال شد دریای خون با رأس خونین حسین شمر آمد از مقتل برون واویلتا واویلتا واویلتا واویلتا این مرکب بی صاحب است، در شعله ی تاب و تب است یالش به خون رنگین شده، چشمش به سوی زینب است واویلتا واویلتا واویلتا واویلتا حسین دست و پا زند، فاطمه را صدا زند دشمن در آن دریای خون، آتش به خیمه ها زند واویلتا واویلتا واویلتا واویلتا اَینَ مُعِزُّ الاولیا؟ مهدی بیا! مهدی بیا! در قتلگه جاری شده، خون تمام انبیا واویلتا واویلتا واویلتا واویلتا عرش خدا از صدر زین، افتاده برروی زمین یا فاطمه! یا فاطمه! بیا حسینت را ببین واویلتا واویلتا واویلتا واویلتا طفلی به صحرا شیونش، افتاده لرزه بر تنش از ترس دشمن می دود، آتش گرفته دامنش واویلتا واویلتا واویلتا واویلتا @tavasolnameh
به لرزه آمده زمین کربلا که شد سر حسین زپیکرش جدا حسین حسین حسین 2 زهر طرف رسد صدای زمزمه صدای ناله ی علی و فاطمه حسین حسین حسین 2 ز هر طرف رسد صدای یا حسین که تشنه لب شدی چنین فداحسین حسین حسین حسین 2 سری که از بدن جدا شد از قفا تنش به خاک و خون میان قتلگاه حسین حسین حسین 2 رسیده شعله ها به خیمه یا حسین @tavasolnameh
🟠 فهرست کانال 🟠 🌸بسم الله الرحمن الرحیم🌸 به کانال خوش آمدید 🔵 همراهان گرامی شما می توانید با کلیک یا لمس هرکدام از هشتگهای (# ) زیر به مطلب مورد نظر خود دسترسی پیدا کنید ابتدای کانال در ویندوز 👈 https://eitaa.com/tavasolnameh/273 ✍️ ✍️ ✍️ / صلی الله علیه و آله 🌸 🍀 ☑️ 🟢 علیه السلام 🌸 🍀 🌺 حضرات امیرالمومنین و زهرای مرضیه علیهماالسلام ☑️ ( ) 🟤 🔴 🟤 🟤 ⚫️ 🔴 حضرت علیه السلام 🌸 ☑️ علیه السلام 🌸 ☑️ 🟢 علیه السلام 🌸 🟢 اعیاد ☑️ / . . 🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 علیه السلام 🌸 ولادتنامه_حضرت_امام_سجاد_علیه_السلام ☑️ ☑️ علیه السلام 🌸 ☑️ علیه السلام 🌸 ☑️ / ☑️ ( ) علیه السلام 🌸 ☑️ علیه السلام ✅ ☑️ 🟢 علیه السلام 🌸 ☑️ علیه السلام 🌸 ☑️ علیه السلام 🌸 ☑️ علیه السلام 🌸 ☑️ 🌺 ** حضرت علیه السلام 🌸 ☑️ سلام الله علیها ☑️ ☑️ حضرت علیه السلام 🌸 حضرت علیه السلام 🌸 ☑️ علیها السلام 🌸 ☑️ 🌸 ☑️ 🌸 ☑️ 🌸 ☑️ علیه السلام 🌸 ☑️ 🌸 ☑️ 🌸 ☑️ ☑️ جناب ⚫️دامه فهرست و هشتک های کانال 👇
☑️ ز قرآن پردۀ حرمت دریدند کنار قتلگه خنجر کشیدند حسین بن علی را سر بریدند قیامت شد قیامت، سر مهدی سلامت یتیمان از حرم بیرون دویدند صدای شیهه‌ی مرکب شنیدند بجز یک اسبِ بی‌صاحب ندیدند قیامت شد قیامت، سر مهدی سلامت تن فرزند زهرا بر زمین است حرم را شعله تاعرش برین است میان خیمه زین العابدین است قیامت شد قیامت، سر مهدی سلامت شرر خیزد ز قلب سنگ خاره برای بردن یک گوشواره بصحرا گوش طفلی گشته پاره قیامت شد قیامت، سر مهدی سلامت عطش درسینه‌ها مثل شرر بود به جامِ تشنگان خون جگر بود لب سقا ز طفلان تشنه‌تر بود قیامت شد قیامت، سر مهدی سلامت رسد بر چرخ گردون آه زینب به خون گردیده پنهان ماه زینب شده مقتل زیارتگاه زینب قیامت شد قیامت، سر مهدی سلامت عجب شد قدردانی از پیمبر که شد در کربلا از تیر و خنجر همه گلهای او یک روزه پرپر قیامت شد قیامت، سر مهدی سلامت @hal_khosh