eitaa logo
موسسه فقه الطب، طِبُنا
1.3هزار دنبال‌کننده
212 عکس
72 ویدیو
47 فایل
کانال رسمی موسسه تخصصی فقه الطب، طِبُنا وب سایت: www.tebona.ir سامانه پيامكي: 5000 54 216 ارتباط (نقد، نظر، پیشنهادات): @tebona_admin حمایت مالی از موسسه: https://idpay.ir/tebona کانال شخصی مدیر موسسه: @ali_amiry_ir
مشاهده در ایتا
دانلود
💠 جابر بن حیان ✍️ بخش‌هایی از بیانات استاد مددی 🌐@tebona •┈┈┈┈┈••✾••┈┈┈┈┈• 🔸 جابر بن حیان وجودش خیالی است و وجود واقعی ندارد. شاید اکنون ده ها کتاب در کتابخانه های معتبر دنیا به اسم جابر ‏موجود باشد که چاپ شده اند. برخی از آنها را کراوس چاپ کرده که البته من همه کارهای او را ندیده ام و شنیده ام به جز او ‏هم بوده اند. کتاب مختار اسرار جابر بن حیّان نیز وجود دارد که به طور مختصر نسخه ها را وصف کرده است و در کتابخانه ‏بریتانیا و جاهای دیگر نگهداری می شود. باتحقیق تاریخی معلوم می شود که هیچ یک از اینها وجود خارجی ندارد و چون در ‏گذشته تعبد حاکم بوده است و مردم تعصب دینی شدید داشته و گمان می کرده اند که در صورت خارج شدن از چهارچوب ‏مرسوم متهم به کفر می شوند (مثلاً معروف است که« من تمنطق فقد تزندق») چنین شخصیت هایی را جعل کرده اند. ‏(نگاهی به دریا،ص356) 🔹 اخوان الصفا گروهی بودند که سعی کرده اند علم را وارد دنیای اسلام کنند. در قرن دوم و سوم، اسماعیلی ها عده ای از آثار ‏علمی و دانشمندان را به خودشان نسبت می دهند، مثل جابربن حیان. اسماعیلی ها در بحث علم زیاد کار کردند در دنیای اسلام ‏در مقابل بغدادی ها هستند که اشعری بودند. به اعتقاد من اصل وجود شخصی به نام جابربن حیان روشن نیست بلکه اسم ‏رمزی است که کتبی را به ایشان نسبت دهند و از این طریق به ائمه (ع) متصل شوند. مجموعه ای از امور عجیب و رازالود ‏را به او نسبت می دهند. ابن ندیم اسم جابر بن حیان را می آورد و به او 500 کتاب نسبت می دهد ولی در فهرست شیخ و ‏نجاشی رحمهما الله نام او نیست. ‏(درس خارج فقه؛ 21/10/93‏) 🔸‏ بعضی¬ها معتقدند که جمله¬ای از اين رسائلی که به اصطلاح جابر ابن حيان نسبت داده شده اين¬ها در حقيقت رسائل ‏خالد ابن معاوية ابن يزيد است يا خالد ابن يزيد ابن معاويه برادر معاويه اصلاً مال آن است اين ترجمه کرده اولين ترجمه¬ها ‏از لغت يونانی و رومی به عربی توسط اين است و اصلاً مراد از جابر يک شخص واحد نيست در عده¬ای از موارد مراد اين ‏شخص است که فرزند يزيد می¬شود. (سلسله جلسات نقد متن حدیث) 🔹 بله بعضی از آنچه به میراث جابر بن حیان نسبت داده می شود و الحمدلله میراث جابر بن حیان در میراث اصحاب ما هست ‏اصلاً وجود ندارد، یعنی خیلی عجیب است که امثال شیخ النجاشی رحمه الله و شیخ طوسی هر دو در کتاب الفهرست ؛ فهرست ‏النجاشی و فهرست الشیخ حتی نام جابر را ذکر نکرده اند چه برسد به نوشته هایش. جابر در حقیقت در محافل اسماعیلیه ‏شهرت داشت و به همین دلیل اکنون نقش میراث اسماعیلیه در میراث ما صفر است، واقعاً صفر است، جز در نهایت کتاب ‏دعائم الاسلام و این دغدغه ای است که ارزش علمی ندارد. نامه های منسوب به جابر بن حیان کوفی البته در دفاتر غربی چند ‏نامه منسوب است یعنی پشت این نامه نوشته شده است نامه فلانی به جابر. اصل انتساب نامه به جابر همه بر اساس صحت ‏راوی است؛ و الا نه راوی و نه فلانی معلوم نیست تعدادی از این نامه ها چاپ شده و نزد من است و این نامه ها قطعا از جابر ‏نیست.‏(جلسه ۶ تدوين حدیث) •┈┈┈┈••✾••┈┈┈┈• ⏮ مؤسسه طِبُنا 🌐 تلگرام | ایتا | سایت
‍ 🔰 مخالفت روحانیون با پپسی‌ کولا ✍ بخشی از گزارش مخبرهای امنیتی در حدود سال 1325 شمسی 🌐@tebona •┈┈┈••✾••┈┈┈• 1⃣ آقایان آیت الله بهبهانی، امام جمعه تهران، آیت الله نوری، حاج میرزا عبد الله چهل ستونی، قهرمانی، به وعاظ دستور دادند پپسی‌کولا را تکذیب کنند. 2⃣ آقای خرازی نماینده مجلس... فعالیت‌هایی راجع به از بین رفتن و برداشتن پپسی‌کولا کرده‌اند با نظر سید جعفر بهبهانی. 3⃣ آقای برهان پیش‌نماز مسجد لرزاده، آقای شیخ جواد پیش نماز مسجد خیابان خراسان، حاج شیخ مرتضی کاتوزیان پیش‌نماز مسجد انبارغله و نماینده‌های بروجردی که فرستاده‌اند مسجد جدید التاسیس جاده شهرری نزدیک میدان شوش، شیخ مهدی حق‌پناه و شیخ علی اصغر حق‌پناه و شیخ رضا متبحری و شیخ حسن متبحری که چهارنفر مزبور وابسته به فدائیان اسلام بودند.... بالای منبر تبلیغ می‌کنند که... پپسی‌کولا از شراب نجس‌تر است، تومانی یک ریال هم از آن خرج محفل بهائی می‌شود بر ضرر دین اسلام. 4⃣ شخصی به نام شیخ رضای دوغی که مدت مدیدی است پیشکار آیت الله کاشانی است... می‌گوید که پپسی که نجس است و هر کس پپسی‌کولا بخورد رفته به جنگ سیدالشهداء. چندین مرتبه هم متصدیان پپسی‌کولا از دست او شکایت کرده و پس از اینکه او را به دادگستری برده‌اند او را رها نموده‌اند. 📎 منبع: برگرفته از اسناد موسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران •┈┈┈┈••✾••┈┈┈┈• ⏮ مؤسسه طِبُنا 🌐 تلگرام | ایتا | سایت
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
(18) 🌐@tebona ┈┅ ❁ـ﷽ـ❁ ┅┈ 🔹 شیخ ما که معلومات حیات‌بخش خویش را بر اولادِ آدم نثار می‌کند گویا دقت ندارد که بین مفهوم انتقالِ کتاب‌محور احادیث، با اینکه معصوم در مقام تعلیم دانش طب باشد، خلط نُموده است. 😐 🔸 آنچه آقای مفید در کتاب «تاریخ حدیث مکتوب شیعه» آورده این تقریر و این نتایج نیست! اینکه برخی از میراث حدیثی شیعه به شکل مکتوب انتقال پیدا کرده است منتج به این نخواهد شد که «قضیة فی الواقعة» کلاً یک امر خیالی است! 😡 🔹 کتاب‌محوری در نقل احادیث، بیشتر به تبادل مکتوبات شیخ و شاگرد اطلاق می‌شود که مبتنی بر پایبندی برخی اصحاب به طرق تحمل حدیث (قرائت و سماع و اجازه) و تاکید ائمه ع بر این مهم، احتمال خطا در نقل را به حداقل می‌رسانده است. 🎖 🔸 اینکه برخی از رجال سند (و نه همه) در واقع زنجیره‌ای انسانی برای انتقال مکتوبات حدیثی بوده‌اند امری انکار ناپذیر است و حتما تفاوت مهمی بین حدیث عامه با خاصه محسوب می‌شود اما این موضوع ربطی به «قضیة فی‌ الواقعة» بودن یا نبودن احادیث ندارد. 🔎 🔹 آنچه می‌تواند شاهدی بر حقیقیه بودن برخی اخبار طبی تلقی شود این است که معصوم ع در مقام تعلیم دانش طب به عموم مردم باشد و این گزاره به انتقال شفاهی یا مکتوب و ایضاً ابحاث آقایان مفید و شیرازی، ارتباط ندارد! 🔸 حضراتِ آیاتِ طب‌باز! چشم و گوشِ اهل علم از این شَدّ و مدّهای خطابی پُر است. اگر از این بی‌دانشی‌ها زودتر نکاهید نه برای کِه منزلت می‌ماند نه برای مِه! از ما گفتن! 🤚 تأسّف...! •┈┈┈┈••✾••┈┈┈┈• ⏮ مؤسسه طِبُنا 🌐 تلگرام | ایتا | سایت
🔰 گزارش جلسه «در جست‌وجوی مؤلف طب الصادقین ع» 📝 استاد عمیدرضا اکبری، دکتری الهیات دانشگاه قم و سطح 3 حوزه 🌐@tebona •┈┈┈┈••✾••┈┈┈┈• 1⃣ کتاب طب الصادقین ع اساساً به هیچ مؤلفی منتسب نیست؛ گرچه به نظر می‌رسد در سده چهارم هجری کتابت شده باشد. اسناد کتاب به سه صورت اسناد کامل، اسناد ناقص، و روایات کاملاً مرسل است، و این چندگانگی نمی‌تواند حاصل جعل باشد. چون نام مؤلف مشخص نیست، نمی‌توان سراغی از مؤلف آن در تراجم شیعه یا اهل سنت گرفت. 2⃣ از آنجا که در موارد بسیاری از اسناد کتاب، نام ابن‌همام به چشم می‌خورد، احتمال انتساب کتاب به ابن‌همام مطرح شده است. لیکن شواهد سندی، منبعی و طبقاتی نشان می‌دهد که حدود سه‌چهارم از کتاب که به ابن‌همان منسوب نشده، نمی‌تواند از او باشد و ابن‌همام نیز در اسناد کتاب عموماً فقط واسطه نقل از کتاب الطب حمیری است. حتی اسناد مرسل را نمی‌توان به ابن‌همام نسبت داد و او را مؤلف کتاب مذکور دانست. بنابراین ادعای انتساب این کتاب به ابن همام مردود می‌باشد. 3⃣ احتمال انتساب کتاب به هارون بن موسی تلعکبری نیز به دلایل متعددی مخدوش است. برابر تحقیق‌های انجام شده اسناد تلعکبری با الگوهای مورد استفاده در طب الصادقین (ع) سازگار نیست. با کنار گذاشتن این گزینه و برخی گزینه‌های دیگر (مانند ابوالمفضل شیبانی و ابن ماهیار)، احتمال تألیف کتاب توسط ابن شعبه یا نعمانی باقی می‌ماند. اما با مطالعۀ وضعیت مشایخ مؤلف طب الصادقین، نوع دسترسی‌های او به منابع و تخریج روایات این کتاب، تنها احتمال انتساب کتاب به ابن شعبه قابل طرح است. 4⃣ در این راستا این محورها انتساب اثر به ابن‌شعبه را تأیید می‌کند: مهم‌ترین اسناد مؤلف و رویکرد ابن‌شعبه حرانی به آنان؛ وضعیت کلی ابتدای اسانید در طب الصادقین؛ مطالعه سندی از عنوان نادر ابوسهل مهرویه در طب الصادقین که شواهدی تعلق آن به ابن شعبه را تأیید می‌کند؛ تشابه در روش اسناددهی مؤلف طب الصادقین و ابن‌شعبه؛ مشترکات حدیثی مؤلف طب الصادقین و ابن‌شعبه حرانی و… ولی این احتمال نیز فعلاً وجود دارد که کتاب از مؤلفی ناشناخته ولی هم‌طبقه و نزدیک به فضای ابن شعبه باشد. ◀️ توضیحات بیشتر: https://deraayaat.ir/Tibb-al_Assadiqin •┈┈┈┈••✾••┈┈┈┈• ⏮ مؤسسه طِبُنا 🌐 تلگرام | ایتا | سایت
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
(19) 🌐@tebona ┈┅ ❁ـ﷽ـ❁ ┅┈ 🔹 اولاً! آشیخ‌جان! عدد 400 و 40 برای این ذکر خاص، روایتی ندارد و جزء عندیات برخی عُرفا محسوب می‌شود! 😏 🔸 ثانیاً! صواب بود اگر جناب‌تان برای دفعِ «عین الکمال» هم که شده یک ان‌شاء اللهی، ای‌بسایی، احتمالی، چیزی گوشه دهان می‌گذاشتید! اینگونه حواله دادن به ذکر یونسیه و ادعای درمان جازمانه و تضمینی تمام بیماری‌های روانی و افسردگی ماژور، هیچ ریشه‌ای در منابع وحیانی و ایضاً تجربی ندارد. 🤨 🔹 ثالثاً! خوش‌مزه آن که، دکتر مهرداد قصه ما خودش رأساً دست به تجربه کرچک‌الحُکمایی برای ذکر شریف یونسیه زده است! نامبرده اگر واقعاً رئیس گروه روانشناسی می‌بود باید می‌دانست که اثبات اثربخشی دعا، بدون «دعانما» و بدون «کورسازی» و بدون حداقل‌های روشمندی در تحقیق، پشیزی ارزش واقع‌نمایی ندارد. 🤌 🔸 رابعاً! ایجاد تناظرِ قطعی بین آنچه که امروزه آن را اختلال سایکولوژیک و بیماری‌ اعصاب و روان می‌نامند با آنچه که در احادیث، ذیل کلیدواژه‌های غم، حزن، هَم، کرب و... وارد شده قطعاً غلط است و اشکال روش‌شناختی و فقاهی دارد. روشن است که این سخن، نافیِ بهره‌مندی درست از ادعیه و اذکار در کنار درمان‌های دارویی، رفتاری و مدل‌های شناختی برای این بیماران نیست! 🎖 🔹 ثقل سخن اینجاست که این طلبه _ بلاگرهای طبی ما دست از گردوپنداریِ تمام گِردی‌ها بردارند. برداشت‌های طبی خارج از ظرفیت روایات و ایضاً تبلیغ‌های اغراق‌آمیزِ بدون پشتوانه صحیحِ تجربی، آسیبش بیشتر از نقل احادیث جعلی نباشد کمتر نیست! تأسّف...! •┈┈┈┈••✾••┈┈┈┈• ⏮ مؤسسه طِبُنا 🌐 تلگرام | ایتا | سایت
🔰 بوعلی و شراب 📝 منبع: کانال وزین تصحیح الاعتقاد •┈┈┈┈••✾••┈┈┈┈• 1⃣ ملاصدرا بحثی را حول اسباب عروض عوارض بدنیه مطرح می‌کند که متأثر از تکیّف نفس به کیفیات مختلفه است. برخی از این کیفیات نفسانیه وابسته به تغیر الدم می‌باشد زیرا که دم در مباحث طبیعیاتِ فلسفه حامل روح بخاری لهذا حامل آثار این کیفیات است. 2⃣ ملاصدرا در بحث از سببِ شدت فرح در شارب الخمر به قول بوعلی سینا استناد می‌کند که می‌گوید: «اگر شراب به اعتدال نوشیده شود باعث تولید روح کثیر و معتدل می‌گردد نتيجتا شدت صفا و نورانیت را در پی دارد» (اسفار، ج۴، ص۱۶۰) 3⃣ بحث ملاصدرا برگرفته از "رسالة فی الأدویة القلبیة" بوعلی است. (پیوست اول) 4⃣ بوعلی خود نیز عادت به شرب خمر داشته و در مدح آن اکثار در کتابت کرده و در رساله مختصره "دعاء القدیس/التقدیس" مشهور به "خطبة فی الخمر" می‌گوید: «نشربها و ذلک لامرین شراب می‌نوشم به دو دلیل ۱-اينکه در شهرهای وبا خيز و ناسازگار...ناگزيرم ۲-اينکه دريابم که گفته خداوند «و منافع للناس» راست است و بدان گواهی دهم» (پیوست دوم) 🔰 مطالعه بیشتر: نگرش ابن‌سینا درباره شراب •┈┈┈┈••✾••┈┈┈┈• ⏮ مؤسسه طِبُنا 🌐 تلگرام | ایتا | سایت
◀️ پیوست اول: 🔸رسالة فی الادویة القلبیة | بوعلی مخطوط و مطبوع
🔰 پیوست دوم: 🔸 رسالة مشهورة المسماة بخطبة فی الخمر مخطوط
🔰 تخم‌تره، کرم زایید! 🪱 🌐@tebona •┈┈┈••✾••┈┈┈• ▪️در منابع حدیثی منسوب به امامیه، دو عبارت مبنی بر وجود کرم در دندان یافت می‌شود. حدیث اول، بدون ذکر سند و طریق مشخص در کتاب مکارم الاخلاق و نیز با اندکی اختلاف در کتاب طب الائمه آمده است. به این بیان که جبرئیل دندان مبارک امام حسین ع را اینگونه تعویذ کرد که ایشان قطعه آهنى را بر دندان بگذارند و هفت مرتبه بر آن بخوانند: «...دودة تكون في الفم تأكل العظم... / ...دابَّة تكون في الفم تأكل العظم‏...» (رک: مکارم الاخلاق، ص406 - طب الائمه، ص25). ▫️عبارت دوم، بدون ذکر سند، در کتاب طب الصادقین ع آمده است. این گزارش صرفاً یک تدبیر طبی، در حاشیه یک کتاب حدیثی محسوب می‌شود و با توجه به اینکه شاهد روشنی برای انتساب به معصوم ندارد حتی نمی‌توان آن را ذیل عنوان روایت مرسل قرار داد! (رک: طب الصادقین، ص184، شماره 289 - پاورقی محقق: «لم نعثر علیه فی المصادر المتوفرة لدینا») ▪️خلاصه این تدبیر چنین است که اگر تخم‌تره‌، روی آهنِ گداخته حرارت ببیند و دود آن از طریق یک قیف آهنی به دندان برسد، کرم‌های موجود در دندان خارج ‌شده و درون ظرف آب می‌افتد!. «...تُخرج ما في الضِّرس مِن الدُّود حتي تقع في الماء» ▫️با توجه به ضعف منابع و اشکال در طریق این دو عبارت و ایضاً مخالفت قطعی با مشاهدات و داده‌های تجربی (مبنی بر اینکه اساساً کرمی در دندان سکونت ندارد) روشن است که این دو عبارت از معصوم صادر نشده و از این منظر چندان بحثی باقی نمی‌ماند و حقیقتاً ساحت دین و علم معصومین ع از چنین خرافاتی مُنزه است! ▪️اما تمام نکته اینجاست! عده‌ای از ساده‌انگاران طب ‌اسلامی به خیال‌ خام‌شان، تدبیر طبی موجود در کتاب طب الصادقین ع را تجربه کرده‌ و خروج کرم از دندان را به چشم دیده‌اند! (فیلم مربوطه) برخی نیز دُکان دونبش خود را در فجازی باز کرده‌اند و با فروش پَک متشکل از تخم‌ترهِ اَعلای مکی و قیف آهنیِ فولادمبارکه، به احادیث باب «فَضل التِّجارة و المُواظَبة عَليها» جامه عمل پوشانده‌اند. (نمونه مشابه) ▫️اما ماجرا چیست؟ کل حکایت این است که تخم‌تره (و ایضاً برخی بذرهای دیگر) هنگام حرارت دیدن از خود شیره‌ سفیدی خارج می‌کند که بسیار شبیه به یک کرم سفید است. همین مسئله موجب شده، امر بر بیمار و شخص کرم‌زُدا مشتبه شود و بر ایشان چنین بگذرد که گویی این‌ها همان کرم‌های وعده داده شده است! تنها کافی بود که این ایدئولوگ‌های طب‌ اسلامی، پیش از شروع پروسه کرم‌زدایی، چند لحظه‌ای درنگ کرده و با کنار نهادن قیف مربوطه و بستن دهان مبارک، فقط شاهد گداخته شدن تخم‌تره و باز شدن مغز آن می‌بودند، تا دریابند که چگونه تخم‌تره برای‌شان کرم می‌زاید! ▪️البته خرافه کرم دندان محدود به این دو عبارت در منابع حدیثی نیست! تقریباً تمام منابع طب‌قدیم، از کرم دندان و تدابیر خروج آن سخن گفته‌اند (رک: القانون فی الطب، ج‏2، ص451 - كناش في الطب، ص148 - الموجز، ص220) و عجب آنکه حتی حکمای طب قدیم نیز این تدابیر را در خروج کرم از دندان مجرب شمرده‌اند!!! 😳 (رک: داود الأنطاكي، ثلاث رسائل طبية، ص٢٤٣ – اعظم‌خان، اكسير اعظم، ج‏2، ص49) •┈┈┈┈••✾••┈┈┈┈• ⏮ مؤسسه طِبُنا 🌐 تلگرام | ایتا | سایت
هدایت شده از علی امیری
📔 جلسه دفاع پایان‌نامه 📝 موضوع: علم امام به طب و طبابت، از منظر کلامی، روایی و تاریخی 🆔 @ali_amiry_ir •┈┈┈┈••✾••┈┈┈┈• 👨🏻‍🎓 ارائه: علی امیری ✍🏻 استاد راهنما: حجت الاسلام دکتر محمد تقی سبحانی ⚖ استاد داور: حجت الاسلام دکتر قدردان قراملکی ⏱ زمان: یکشنبه ششم خرداد، رأس ساعت 4 عصر 🏠 مکان: قم، فیضیه، روبه‌روی ساختمان اداری دارالشفا، سالن جلسات دفاعیه 🔰 حضور طلاب و دانشجویان در جلسه دفاع بلامانع است. •┈┈┈┈••✾••┈┈┈┈• 🌐 تلگرام | ایتا | سایت
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
(20) 🌐@tebona ┈┅ ❁ـ﷽ـ❁ ┅┈ 🔹 تو اگر واقعاً تجربه را برای رسیدن به اثربخشی ادویه معتبر می‌دانستی، نباید بین روایت نامعتبر و طب‌سنتی فرق می‌گذاشتی! وقتی تجربه قرار است در عرض «وحی»، ملاک و معیارِ اثربخشی قلمداد شود، چرا کثیری از ادویه غیررواییِ موثر، قطعی تلقی نشود؟ بائک تجر بائی لاتجر؟! 🔸 پس اگر اقرار به «واقع‌نمایی تجربه» دروغ نباشد، در عمل باید به همه لوازم سخنت پایبند باشی (که نیستی)! چرا که اگر روغن بنفشه اثرگذاری قطعی دارد، ده‌ها داروی گیاهی و غیرروایی دیگر نیز اثربخشی قطعی دارد! 🔹 وقتی «تجربه» قرار است سنگِ محک نهایی ما باشد دیگر چه فرقی دارد که فرضیه‌ی مورد مطالعه از کجا اخذ شده باشد؟ فرضیه چه متخذ از روایتی ضعیف باشد، چه برگرفته از تجربه و خواب و شهود و قیاس و مشاهده! چه فرق است بین اینها وقتی داوری نهایی بر دوش تجربه نهاده شده؟! 🤔 🔸 واقعیت ماجرا این است که این جماعت، هیچ شأن و آبرو و جایگاهی برای تجربه قائل نبوده و نیستند! هدف از دخیل بستن به تجربه نیز، تنها گربه‌شور کردن مرویات نامعتبر طبی خودشان است و الا نه تجربه‌‌ی روشمندی برای اثربخشی داروهای‌شان دارند و نه حتی از اَولیاتِ آدابِ آزمون و خطای تجربی مطلع هستند! 🔹 از این رو، چاره‌ای جز این ندارند که برای فرار از پاسخ به اشکالات گسترده منبعی، سندی و متنی مرویاتِ نامعتبر طبی، به طناب بی‌صاحب تجربه چنگ بزنند! و الا تجربه کیلویی چند؟! 😏 تأسّف...! •┈┈┈┈••✾••┈┈┈┈• ⏮ مؤسسه طِبُنا 🌐 تلگرام | ایتا | سایت
کتاب دویست و هفتاد درمان.pdf
6.87M
💠 کتاب "دویست و هفتاد درمان" 📚 ترجمه ۲۷۰ روایت منحصربه‌فرد از کتاب طب‌الصادقین ع ✍ مسئول ترجمه: محمد سعادتمند ✅ منبع انتشار: کانال مطالعات تطبیقی قرآن و حدیث 🌐@tebona •┈┈┈┈••✾••┈┈┈┈• ⏮ لازم به ذکر است که انتشار این فایل به معنای تایید مطاوی آن نیست. صرفا جهت تسهیل در امر تحقیق پژوهشگران و ناقدان منتشر شده است. 🔰 اصل انتساب کتاب به مولف (ادعای انتساب به ابن‌همام و تلعکبری)، وجود برخی اشکالات در طرق و اسناد کتاب، ارسال بسیاری از متفردات حدیثی، وجود غرائب طبی و... همگی اعتبار متفردات این کتاب را با ابهامات جدی روبه‌رو کرده و طبعا انتساب متفردات آن به صادقین ع فاقد پیش‌نیازهای فقاهی و اعتبارسنجی است. انشا الله ضمن پژوهش‌هایی اشکالات آن نشان داده خواهد شد. •┈┈┈┈••✾••┈┈┈┈• ⏮ مؤسسه طِبُنا 🌐 تلگرام | ایتا | سایت
⏪ حدیث عنوان بصری در سده‌های اخیر شهرت یافته و مورد توجه بسیاری از فعالین طب اسلامی قرار گرفته است. در چکیده این مقاله آمده است که این حدیث نخستین بار در قرن ششم هجری قمری در مشکاة الأنوار علی بن حسن طبرسی و سپس در آثار شهید اول و شهید ثانی به صورت مرسل روایت شده است. ◀️ عنوان بصری به کلی ناشناس است و حتی نامگذاری به «عنوان» در تاریخ عرب و اسلام، نادر است. در متن روایت عنوان بصری، عناصر تاریخی اندکی دیده می‌شود؛ با این وجود، همین اطلاعات اندک نیز با دانسته‌های تاریخی مانند طبقه، محل زندگی و جایگاه امام صادق ع سازگار نیست. 🔼 برخی فقرات حدیث در منابع متقدم‌تر به افراد دیگری نسبت داده شده است. وجود اصطلاحات متاخر، استناد به روایتی نبوی که در بوم حدیثی مدینه شناخته شده نبوده است، وجود الفاظ، اصطلاحات، مضامین و قالب‌های صوفیانه از دیگر مشکلاتی است که اصالت حدیث را تضعیف می‌کند. با نظر به مجموع شواهد سندی و متنی، اعتبار حدیث و صدور آن از امام صادق ع قابل دفاع نیست و به احتمال زیاد ریشه در فضایی صوفیانه دارد. 🔹 دانلود مقاله از سایت طبنا: 🌐http://tebona.ir/1799 •┈┈┈┈••✾••┈┈┈┈• ⏮ مؤسسه طِبُنا 🌐 تلگرام | ایتا | سایت
MKAK_Volume 4_Issue 2_Pages 57-80.pdf
1.08M
◀️ فایل pdf مقاله «اعتبارسنجی حدیث عنوان بصری» استاد سیدجمال حسینی استاد علی عادل‌زاده 🔹 دانلود مقاله از سایت طبنا: 🌐http://tebona.ir/1799
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
(21) 🌐@tebona ┈┅ ❁ـ﷽ـ❁ ┅┈ 🔹در این وانفسای بی‌کاری و گرانی، خدا را شکر که این آخوند_بلاگرهای طبی ما کاسبی‌شان با فروش حرز و پک باطل الطلسم رونق دارد! نام و نان و نوای مربوطه برقرار باد! 💰 🔸 امثال تو به جای اینکه ندای محکمِ «رُبَّ مشهور لا اصل له» سر دهد و عِرق این باورهای خرافی را از جسم و جان عوام بزداید، خود شده‌ آتش بیار معرکه و پیشران قافله یافه و خرافه؟! 🔹 ترساندن مردم از جن و بیماری‌های ماورائی و دل‌آشوب ساختن ملت از قمر در عقرب بس نبود که الان نان در آبگوشت نحوست صفر ترید می‌کنید؟ حناق‌تان نمی‌شود که به دروغ می‌گویید: «ماه صفر نحس است و این توی روایات ما هم آمده»!!! 😡 🔸 نه روایتی در نحوست صفر داریم و نه ماه صفر سنگین است و نه اگر قمر در عقرب درونش بیفتد نحس‌تر و شوم‌تر می‌شود! حاجت به هیچ حرز و پک و آویز و بخور و دخیلی هم نیست! بوی گند پیاز دروغ و عوام‌زدگی هم خفه‌مان کرد! 🤢 🔹 محرم و صفر فرصتی بس مغتنم است برای تقرب به الله و توسل به آل الله و شستن دل و جان از سیاهی‌ها! این نیز سراسر سبک‌بالی است و آسوده‌روانی و خیر و برکت! 😇 🔸 آسیب این جماعت بیشتر از معنویت‌های نوظهور و فرق انحرافی نباشد کمتر نیست! چرند‌های این آخوند بلاگرهایِ اخباریِ کفِ اینستا و ایتا به پای دین و اهل بیت ع نوشته می‌شود! 🔹 این خوابزدگان متغافل را که نمی‌شود بیدار کرد! امید که معدود مسئولینی که در فکر عِرض اسلام و ایضاً زحمت امثال ما هستند دستی بجنبانند و هر چه سریع‌تر گوشی از این جماعت بپیچانند! 👂 تأسّف...! •┈┈┈┈••✾••┈┈┈┈• ⏮ مؤسسه طِبُنا 🌐 تلگرام | ایتا | سایت
◀️ پاسخ آقای علوی بروجردی به سوالی در خصوص همجنس‌گرایی! 🔸 همجنس‌گرائی یک حالت روانی است و با همجنس‌بازی تفاوت دارد ولی رابطه میان دو همجنس ولو با منشاء گرایش جنسی از نظر شرعی قابل توجیه نیست. •┈┈┈┈••✾••┈┈┈┈• ⏮ مؤسسه طِبُنا 🌐 تلگرام | ایتا | سایت
🔰 تفاوت بین همجنس‌گرایی و همجنس‌بازی! ثم ماذا؟! 🔸 به آقای بروجردی باید گفت اولا اصل موضوع، در حال حاضر صرفاً یک نظریه است و نه یک فکت علمی! در مقابل هم نظریات محکم و متقن‌تری وجود دارد که ذاتی‌ و ژنتیکی بودن تمایل به همجنس رد شده است. 🔹 آقای علوی بروجردی باید به خودشان و تیمشان زحمت بدهند و مروری بر آخرین مقالات تخصصی که در ژورنال‌های معتبر مطالعات جنسی و روان‌شناسی جنسی منتشر شده و به نقد انگاره ذاتی بودن همجنسگرایی و برخی دیگر از اختلالات جنسی پرداخته، ببینند. 🔸 مرجعی که قرار است پاسخ به یک سوال تخصصی فقه‌پزشکی بدهد باید فرق فکت و فرضیه و نظریه را در موضوع مورد سوال بداند تا اینگونه در دام «لو‌های» شرطیه‌ای که با قصد و غرض و مرض مطرح می‌شود، نیفتد. 🔹 نشناختن موضوعات تخصصی و به عبارتی «موضوع‌شناس نبودن» که بلای جان عموم آقایان است. ساده‌ترین مسائل موضوعی در فقه پزشکی را هم درست یا کامل جواب نمی‌دهند و خیلی از اوقات منشاء سوء استفاده قرار گرفته است. 🔸 جدا از نقد انگاره ذاتی بودن همجنسگرایی، حالا باید پرسید که معظم‌له معتقد به ذاتی بودن همجنسگرایی هست یا خیر؟ اگر هست که قطعا بیراهه رفته‌اند چون اساساً این مسئله فکت نشده است و تحقیقاتش در مراحل اولیه است. اگر مخالف هستند که خب تفاوت گذاشتن بین همجنس‌گرایی با همجنس‌بازی چه وجهی دارد؟ 🔹 باید پاسخ بدهند که فرق گذاشتن بین همجنس‌گرایی با همجنس‌بازی در اصل قبح مسئله از جهت شرعی چه تفاوتی می‌کند؟ ایشان دقیقاً با تاکید به این مسئله به دنبال چه چیزی هستند؟ 🤔 🔸 مثل این می‌ماند مرجعی بین تمایل به تجاوز داشتن با تجاوزبازی فرق بگذارد و بگوید تمایل به تجاوز یک حالت روانی است و با تجاوزبازی فرق دارد! خب الان چی شد؟ که چی مثلا؟ این تفکیک در اصل قبیح بودن این مسائل تفاوتی ایجاد می‌کند؟ 😏 🔹 کما اینکه در سکسولوژی و شناخت انواع و اقسام این اختلالات جنسی می‌شود ده‌ها و صدها مثال مطرح کرد که آخر همه آنها اگر یک «گرایی» یا یک «بازی» بگذاریم با یکدیگر فرق می‌کند. خب حالا «گرایی» با «بازی» گذاشتن در پسوند انواع و اقسام انحرافات و اختلالات جنسی، چه فرقی در اصل قبح شرعی مسئله کرد؟ 😞 🔸 مرجع به جای اینکه فرض غلط سوال را به چالش بکشد و آن عمامه‌ای که قرار است از آقایان بردارند را با زیرکی بفهمد، خودش افتاده در دام سوال! نه به قطعی نبودن این انگاره اشاره کرده و نه نقد و اشکالی به فرض غلط مسئله مطرح کرده و نه چهارتا تعریض و نهیب دینی زده و نه چندتا توجه اجمالی به آسیب‌های اجتماعی و فرهنگی این مسئله داده! و نه خیلی «و نه‌»‌های دیگر! کلا با یک خط، سر و ته استفتاء را هم آورده‌اند و معلوم نیست دقیقا چه می‌خواهند بگویند و مقصودشان از لوازم این تفکیک چیست! 🧐 🔹 این چه شیوه پاسخ دادن است؟ الان جهان تشیع منتظر بود این یک خط از بیت آقای بروجردی صادر شود تا مسیر مسلمین و مسلمات همجنسگرا معلوم شود؟ آقایان قدری به خودشان زحمت بدهند و مسئولیت‌ پذیرانه‌تر وارد موضوعات تخصصی شوند. یا استفتائات تخصصی را جواب ندهید و یا اگر جواب می‌دهید اولا درست موضوع را بشناسید و ثانیاً جوانب مسئله را تفصیلی روشن کنید. امید البته بر جوانان عیب نیست... 😞 •┈┈┈┈••✾••┈┈┈┈• ⏮ مؤسسه طِبُنا 🌐 تلگرام | ایتا | سایت
◀️ مدح و توثیق‌های بی‌حساب در آثار متأخران ✍ علی عادل‌زاده و عمیدرضا اکبری 🌐@tebona •┈┈┈┈••✾••┈┈┈┈• 🔹 قضاوت دربارۀ میزان اعتبار روایات و جایگاه راویان نیازمند توجه به همۀ جنبه‌های ضعف و قوت آنان است. توانمندی در توثیق راویان، نیازمند توانمندی در جرح و توجه به انواع آسیب‌ها و اشکالات است. کسی که با خوش‌بینی اشکالات را نمی‌بیند، توثیقش چندان ارزشمند نیست؛ و برعکس، جرح کسی پذیرفتنی‌تر است که به قرائن قوت روایتگری راوی هم توجه کند و مثلا صرف انحراف راوی در یک جهت، بدبینی به او را در همۀ جهات رقم نزند. 🔸 از جرح و تعدیل‌های ارزشمند متقدمانی مانند ابن الولید، ابن نوح، ابن غضائری و نجاشی و تلاش‌های متأخرانی مانند مرحوم محقق شوشتری که بگذریم، رجال و تراجم‌نگاری ما -به ویژه در قرون اخیر- بسیاری اوقات دچار سهل‌انگاری و خوش‌خیالی شده و نیازمند نقادی جرّاحی اساسی است. بدون مقدمه‌چینی بیشتر به سراغ چند نمونه از نگاشته‌های متأخران درباره افرادی می‌رویم که یا وجود خارجی نداشته‌اند یا برای آن‌ها مجهول مطلق بوده‌اند و یا واقعیت آن‌ها با گمانه‌های تراجم‌نگاران از زمین تا آسمان فرق داشته است. 🔹 نمونه: الحسین بن بسطام میرزا محمدباقر موسوى خوانسارى(۱۲۲۶- ۱۳۱۳ ق) در روضات الجنات (ج۲، ص۳۰۰) می‌نویسد: «الشیخ المتطبب الجلیل حسین بن بسطام بن سابور الزیات‏، صاحب کتاب طبّ الأئمّه کان من أکابر قدماء علماء الإمامیّه ومحدّثیهم وأجلّاء روات أخبارهم فی طبقه الکلینى أو الشیخ أبى القاسم بن قولویه القمى، وکتابه المشار إلیه هو ما ألّفه بمعونه أخیه الشیخ أبى عتاب … إلّا أنّ فی مقدّمات «بحار» سمینا المجلسى- رحمه اللّه- ذکره بهذه الصوره: وکتاب طبّ الأئمّه من الکتب المشهوره لکنّه لیس فی درجه سائر الکتب لجهاله مؤلّفه …» 🔸 شیخ عباس قمی (د. ۱۳۵۹ ق) نیز به تبع او می‌نویسد: «حسین بن بسطام بن سابور الزیات من اکابر قدماء العلماء الامامیه و محدثیهم صنف کتاب طب الأئمه باعانه اخیه ابى عتاب عبد اللّه بن بسطام.» (الکنى و الألقاب، ج‏۱، ص۲۲۶) 🔹 معلوم نیست به چه دلیل حسین بن بسطام به «جلالت» ستوده شده و از «بزرگان علمای امامیه و اجلای روات» به شمار رفته است! تقریبا هیچ اطلاع روشنی درباره شخصیت الحسین بن بسطام وجود ندارد و چنان که شیخ عبد الله مامقانی تصریح کرده مدحی درباره او نیافته است (تنقیح المقال، ج۲۱، ص۳۴۵). 🔸 علامه مجلسی نیز مؤلف طب الأئمه را مجهول خوانده است (بحار الأنوار، ج۱، ص۳۰). نجاشی فقط ادعای ابن عیاش را درباره کتاب او و برادرش، نقل کرده، بدون هیچ مدح و توثیقی (رجال النجاشی، ص۳۹، ۲۱۸). 🔹 بیرون از گزارش کوتاه و مشکوک ابن عیاش و چند سند از کتابِ موجود طب الأئمه، ذکری از این دو برادر نیست تا در زمره «بزرگان علما و اجلای محدثین» خوانده شوند. اساساً حتی این‌که وجود خارجی داشته‌اند محل تردید است! انتسابِ کتاب طب الائمه به این دو نیز قابل دفاع نیست. نام آن دو فقط در ابتدای برخی اسنادِ خاص از این کتاب آمده و به عنوانِ راوی همه اخبار آن در نظر گرفته نشده‌اند. 🔸 در مقاله «سندساز‌ی‌های کتاب طب الأئمه» هم انتساب این کتاب به فرزندان بسطام نقد شده و هم الگوی جعل بسیار گستردۀ اسناد در کتاب و هم قرائن ارتباط آن با جریانِ غلو نشان داده شده است. چنانکه چند نقل دیگر از ابن عیاش از همان واسطۀ نقل طب الأئمه یعنی صالح‏ بن‏ الحسین‏ النوفلی وجود دارد که همگی اختلال طبقاتی و جهالت دارند. (اکبری، «سندساز‌ی‌های کتاب طب الأئمه منسوب به فرزندان بسطام») 🔹 به هر حال به جز متن کتاب منسوب به فرزندان بسطام و گزارش نجاشی، اطلاع دیگری درباره «الحسین بن بسطام» در دست نیست و این دو نیز نه تنها نشان نمی‌دهد که او از «بزرگان علمای امامیه و اجلای محدثین» بوده بلکه بیشتر موجب تردید در وجود خارجی او است! 👇 متن کامل یادداشت: https://deraayaat.ir/new-tawthiq •┈┈┈┈••✾••┈┈┈┈• ⏮ مؤسسه طِبُنا 🌐 تلگرام | ایتا | سایت