هدایت شده از تحریریه تبیان
تفکیک علم و دین.pdf
117.8K
تفکیک علم از دین
بخشی از کتاب ارزشمند «تشیع و فراگیری جهانیش»
نوشته دانشمند معظم حضرت آیت اللّه مرتضی رضوی
@tebyan314
دعا در مکتب قرآن و اهلبیت علیهمالسلام
بهترین نعمت و کرامتی که خداوند به انسان داده، چیست؟ آیا آفریدن و به وجود آوردن انسان، بهترین نعمت و کرامت است؟
«وجود انسان» موضوع «کرامت انسان» است و اگر انسان نباشد کرامتش، سالبه بانتفاء موضوع می گردد. پس وجود انسان ارجمندتر از کرامت اوست.
اما از دیدگاه قرآن چنین نیست. زیرا در انسان شناسی این مکتب، انسان یک «موجود مشروط» است؛ مشروط به «انسانیت» و انسان بدون انسانیت، نبودش از بودش، بهتر است. و این است فرق اسلام با اُمانیسم، دربارۀ انسان. سرانجامِ وجود انسانِ بدون کرامت و انسانیت، دوزخ و نکبت است. و چنین وجودی در زیست دنیوی نیز «معیشت ضنک = زندگی تنگ، تحت فشار، زیر فشار پِرس» است.
بهترین نعمت و کرامتی که خداوند به انسان داده و او را گرامی داشته است «جواز دعا» است؛ اجازه داده موجودی که مخلوق خودش است با او همسخن شود. وگرنه، ایجاد کنندۀ جهانِ کائنات کجا، و این پدیدۀ کوچک کجا؟؟ خدائی که «الکبرياء ردائه»، اجازه داده است انسان که همین دیروز به وجود آمده طرف گفتگوی او باشد. انسانی که ساکن یک فرفرۀ کوچک بنام کرۀ زمین که ذرهای ریز است در کهکشان شیری، تا چه رسد به مجموعۀ میلیاردها کهکشان که محتوای آسمان اول است و باز قرآن آن را «ارض» می نامد، و کرۀ زمین «ارض گمشده ای» است در آن ارض. و تا چه رسد به کل کائنات.
ادامه مطلب:👇
http://binesheno.com/صحیفۀ-سجادیّه-منشور-جهانی-دعاست؟-یا-من/
@tebyan314
هدایت شده از بینش نو | اطلاع رسانی و نشر آثار آیت الله مرتضی رضوی
🏴🏴🏴🏴
سالروز وفات حضرت عبدالعظیم حسنی علیه السلام بر تمامی شیعیان تسلیت باد.
کانال اطلاع رسانی سایت بینش نو
🆔 @binesheno
اولین اصل در توحید و خداشناسی
الْحَمْدُ لِلَّهِ الْأَوَّلِ بِلَا أَوَّلٍ كَانَ قَبْلَهُ، وَ الْآخِرِ بِلَا آخِرٍ يَكُونُ بَعْدَه
حمد خدای را است که «اوّل» است بدون این که پیش از او اوّلی باشد. و او آخر است بدون آن که آخری بعد از او باشد.
لغت: اوّل
این واژه سه کاربرد دارد:
الف: چیزی که در ردیف و صف زمانی در آغاز قرار داشته باشد. و یا در ردیف و صف مکانی در آغاز باشد.
ب: اول، یعنی آغاز یک شیئ نسبت به مراحل بعدی خودش.
ج: در این کاربرد سوم، اوّل یعنی فقط و محضِ «پیش»، «قبل» که صرفاً یک «مفهوم ذهنی» می شود با صرفنظر از مراحل خود یک شیئ و با صرفنظر از ردیف و صف اشیاء متعدد در زمان یا در مکان.
در این دعا مراد امام عليه السلام اول و آخر زمانی نیست، زیرا خود زمان مخلوق و پدیده است. می گوید: خدا اول و آخر است.
همان طور که قرآن می گوید: «هُوَ الْأَوَّلُ وَ الْآخِر».
غیر از خداوند «هیچ چیزی مجرد از زمان و مکان نیست» و همگی مکانمند و زمانمند هستند، حتی ملائکه، روح، عقل، هوش، فکر و اندیشه، مهر و محبت و هر چیز دیگر.
پس: هر چیزی (غیر از خداوند) محکوم به اول داشتن و آخر داشتن به دو کاربرد و دو معنی مذکور، است. یعنی در این جهان- اعم از هفت آسمان، کهکشان ها، منظومه ها، کرات و همۀ عالَم ماده و انرژی، روح، ملائکه و… همگی اول و آخر ردیفی و صفی دارند، هم وجود خودشان اول و آخر دارد، و هم نسبت به همدیگر اول و آخر دارند.
اما: اول و آخر با معنی و کاربرد سوم، فقط خداوند است؛ وقتی که به او اول یا آخر گفته می شود نه ردیف اشیاء در مکان یا زمان در نظر است و نه مراحل «بودِ» خود او. زیرا او متغیر نیست تا دارای مراحل باشد و مرحله ای از وجودش اول و مرحلۀ دیگر آخر باشد.
جهان، اول نیست؛ زیرا قبل از او خداوند ازلی بود. و جهان، آخر نیست زیرا خداوند ابدی است. و خداوند انتها، ندارد تا جهان یا (هر چیز دیگر) بعد از او باشد.
اول، آخر، پایان، شروع، انتها، همگی از خواص ماده و انرژی هستند. و غیر از خداوند هیچ چیزی فارغ از ماده یا انرژی نیستند، زیرا همگی «متحرک، متغیر» و زمانمند ومکانمند هستند و هر چیز زمانمند و مکانمند یا ماده است و یا انرژی، حتی روح و ملائکه.
وچیزی به نام «مجرّدات» که در اصطلاح ارسطوئیان آمده، برای توجیه «صدور» است که آنان مخلوق اولیه را «صادر شده از وجود خدا» می دانند که نادرستی اصل صدور، در ادامه از بیان امام عليه السلام و نیز با ادلّة عقلی خواهد آمد.
#صحیفه_سجادیه
@tebyan314
بداء
این اصل که «خداوند هر چه را بخواهد تغییر می دهد و هر چه را بخواهد ثابت می دارد» یعنی اصل «محو و اثبات»، در مکتب قرآن و اهل بیت علیهم السلام «بداء» نامیده می شود.
خدای ارسطوئیان «موجَب» است؛ از هر تصمیم و اراده عاجز است؛ نمی تواند در برنامه و کار خود تغییری ایجاد کند. مانند خورشید است که نور و گرما می دهد و نمی تواند ندهد، کار می کند و انرژی می دهد امّا هیچ اراده ای ندارد و از هر تصمیمی ناتوان است. حتی کار او بر خود او مسلط است همان طور که سوختن بر هیزم سوزان مسلط است. و به قول «رنان»: خدای ارسطو نشسته بر تخت، بر صدور اشیاء از وجود خود تماشا می کند.
خدای قرآن و اهل بیت علیهم السلام فعال ما یشاء، «كُلَّ يَوْمٍ هُوَ في شَأْن» و خدای محو و اثبات است.
دعا:
دعا یعنی دعا کننده تغییری را در روند زندگی خود می خواهد. و استجابت دعا یعنی ایجاد تغییر در روند زندگی دعا کننده. خدای ارسطوئیان عاجز و ناتوان از استجابت دعا است.
و برخی از نویسندگان اهل سنت با وجود مشاهدۀ این همه آیه های قرآنی، اصل اهل بیتی بداء را انکار می کنند و آن را بر شیعه ایراد می گیرند، می گویند: انسان ها در برنامۀ خود تغییر می دهند زیرا که می فهمند برنامة پیشین غلط داشته است و برای اصلاح آن، آن را تغییر می دهند. خداوند چرا باید در برنامه اش تغییر دهد؟ او که منزه از هر اشتباه است.
و در بیان تخصصی تر، می گویند: خداوند حکیم است و هر کار او حکیمانه است، اگر در برنامه اش تغییر دهد یا صورت قبلی غیر حکیمانه بوده و یا صورت بعدی غیر حکیمانه است.
اینان معنی حکمت را دریافت نمی کنند؛ حکمت خدا را بر خود خدا مسلط می کنند به طوری که حکمتش دست او را ببندد و هر اراده ای را از او سلب کند. در حالی که ذات خدا بی نهایت است، و صفاتش عین ذاتش است، پس حکمتش نیز بی نهایت است؛ «كرم الله سبحانه لا ينقض حكمته» اگر با لطف و کرمش (و نیز با غضبش) سرنوشت کسی را عوض کند صورت تعویض شده نیز حکیمانه است.
این دوآلیسم که «یا صورت اول درست بوده و یا صورت دوم»- یا صورت اول حکیمانه بوده و یا صورت دوم- یک قاعدۀ درستی است اما فقط دربارۀ کارهای انسان، نه دربارۀ کارهای خداوند. و نباید قاعدۀ بشری را بر خداوند شمول داد که «كَيْفَ يَجْرِي عَلَيْهِ مَا هُوَ أَجْرَاه» این قاعدۀ مخلوقات است و خود این قاعده یک مخلوق و یک پدیده است و چگونه بر می گردد و بر خالق خود شامل می شود؟
#صحیفه_سجادیه
@tebyan314
💢بچه شهری احمق‼️
گویند روزی جوانی از شهر به خانه یک روستایی به مهمانی رفته بود، پس از شام شب، مرد روستائی به پسرش گفت: برای کاشتن فلان زمین دو خروار نخود لازم است یک خروار داریم، یک خروار دیگر باید بخریم فردا پیش فلانی برو و خریداری کن.
جوان شهری با ژست روشنفکری و با نگاه تحقیر آمیز به آنان گفت: اگر یک خروار نخود را لپه کنید به تعداد دو خروار بذر می شود و برای آن کافی می شود.
جوان روستائی از شنیدن سخن جوان شهری، تبسم کرد اما مرد روستائی که به چپقش پک می زد چنان خندید که دود چپق نفسش را دچار سرفه های پی در پی کرد؛ چیزی در خلال سرفه ها می گفت بعداً معلوم شد که می گوید: پسرم تو بچه شهری هستی نمی فهمی که لپه جوانه نمی زند.
امروز نیز برخی ها دقیقاً مانند آن بچه شهری می گویند: چرا این همه پول و وقت را هزینۀ حج می کنید، بهتر است آن را در امور خیر دیگر مصرف کنید. و…
اولاً: با تجربۀ عینی و آمار عملی روشن شده است که گویندگان این سخن نه اهل خیرات هستند و نه دغدغۀ امور خیریه را دارند، بیماران فکری هستند که قیافۀ روشنفکری به خود می گیرند.
ثانیاً: افراد کوتهبینی هستند که از درک آثار عظیم فردی و اجتماعی حج ناتوان هستند، البته برخی ها چنان پَست هستند که با دین اسلام مشکل دارند؛ برتری اسلام و احکام انسانی فردی و اجتماعی آن را در مقایسه با ادیان (یا ایسم های دیگر) نمی فهمند. چیزی که دانشمندان و محققان غیر مسلمان نیز به آن اذعان دارند.
بویژه تربیت شدگان راه «محمدعلی فروغی» (کابالیست فراماسونر) که مأموریت استعماری داشتند و دارند و به یک تناقض آشکار مبتلا هستند گرچه خود را اندیشمند بدانند: در برابر اسلام، ناسیونالیست و ایران باستانپرست و صد در صد نژاد پرست، و در برابر غرب نه حس ناسیونالیسم دارند و نه نژاد پرستی. مانند مرغ ماکیان به محض مشاهدۀ خروس به زمین خوابیده و آمادگی خود را اعلام می کنند.
ثالثاً: اینان چرا روزانه آن صدها نفر را که برای عیاشی به اروپا و کشورهای دیگر می روند، نمی بینند؟ چرا به آنان نمی گویند این همه دارائی جامعه را چرا صرف امور بی معنی و بی هدف می کنید؟ چرا اقتصاد جامعه را فلج می کنید.
این یک منطق ابلیسی است که به نام خیریه از بزرگترین خیر ممانعت می کنند. ابلیس هرگز به صراحت امر به بدی ها نمی کند بلکه سخن و خواسته ضد انسانی خود را با واژگان انسانی در لفافه نیک قرار می دهد.
#مرتضی_رضوی
#بینش_نو
#انسان_و_علوم_انسانی_در_صحیفه_سجادیه
#حج
https://eitaa.com/tebyan314
@tebyan314
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
شیعه ولایتی شیعه وصایتی.pdf
265.6K
شیعه ولایتی، شیعه وصایتی
بخشی از کتاب ارزشمند «مکتب در فرآیند تهاجمات تاریخی»
نوشته دانشمند معظم حضرت آیت اللّه مرتضی رضوی
@tebyan314
http://binesheno.com
🌺🌷🌸🌹🌿🌷🌸
صلّی اللّه علیک یا ابا الحسن یا علی ابن موسی الرضا
🌺🌷🌸🌹🌿🌷🌸
ولادت با سعادت امام رضا علیه السلام بر شیعیان مبارک باد.
🌺🌷🌸🌹🌿🌷🌸
@tebyan314
حرّیت و آزادی
علوم انسانی غربی می گوید: «آزادی هر انسان به آزادی انسان های دیگر محدود است». شگفتا این که یک تناقض است (!!!) آزادیای که به آزادی میلیون ها نفر محدود باشد، محدودیت است نه آزادی.
آزادی دو نوع است:
۱- آزادی غریزی؛ یعنی پشت کردن به اقتضاهای روح فطرت و خودسر گذاشتن غرایز، بلی این یک نوع آزادی است اما محدود می شود به آزادی غرایز دیگران و این آزادی نمی شود، زیرا مصداق تناقض است که مساوی می شود با آزادی گاوان در گلّۀ گاوان، که آزادی هر گاو محدود است به آزادی گاو دیگر. و جبراً و قهراً حدود این آزادی ها را زور و نیروی هر گاوی تعیین خواهد کرد، و در جامعۀ انسانی حدود و گسترۀ این آزادی را زور و زر تعیین خواهد کرد. هر کسی به حدی برازندۀ آزادی خواهد بود که دارندگی داشته باشد که: دارندگی، برازندگی.
۲- آزادی فطری: مکتب قرآن و اهل بیت علیهم السلام، می گوید: انسان دارای دو روح است: روح غریزه و روح فطرت، و هر کدام از این دو روح، اقتضاها و انگیزش هایی دارند، اقتضاهای غریزه باید تحت مدیریت روح فطرت قرار بگیرد. انسانی که چنین نباشد بیمار است. و آزادی غریزه و حرّیت غریزه اساساً امکان ندارد، یعنی چنین آزادیای در این جهان «امکان وجود» ندارد. و لذا تعریفی که از این آزادی (غریزی) می کنند، مصداق اتمّ تناقض است و تناقض امکان وجودی ندارد حتی در فرض و خیال.
اما آزادی فطری، امتیاز بزرگ انسان است و این حرّیتی است که انسان بدون آن انسان نیست. و آزادی فطری هیچکسی به آزادی فطری کس دیگر محدود نیست و نمی شود. زیرا هیچ تعارضی و منافاتی میان اقتضاهای فطری افراد وجود ندارد. همۀ اقتضاهای فطری نیکو است؛ نیکوئی هیچ کسی مزاحم نیکوئی شخص دیگر نیست. اساساً اولین مصداق و اولین گام آزادگی «اسیر نبودن شخص در دست غرایز خود است». اینجاست که یکی دیگر از خلاء های اساسی علوم انسانی غرب را مشاهده می کنیم که منشأ آن غفلت از وجود روح فطرت در انسان است.
#انسان_و_علوم_انسانی_در_صحیفه_سجادیه
@tebyan314
جوار الله: نزد خدا
جوار الله: بر خلاف تخیلات صوفیان و صدرویان، مراد «جوار رحمة الله»، «جوار نعمة الله» یعنی همان بهشت است. نه رسیدن وجود انسان به وجود خداوند.
اساساً تصوف نه تنها ربطی به دین ندارد بلکه ضد دین است و برای براندازی ادیان آمده است؛
تصوف همان کابالیسم است که توسط ابلیس طرحریزی شده و از هزاران سال پیش به دین هندو، بودائی، تا حدودی به زردشتی، یهودی، مسیحی و اسلام نفوذ کرده است که در دیگر نوشته ها از آن جمله در کتاب «کابالا و پایان تاریخش» شرح داده ام.
همانطور که در قرآن «نصر الله» به معنی «نصر دین الله» است، جوار الله هم به معنی «جوار رحمة الله» و «جوار نعمة الله» است.
می فرماید: «إِنْ تَنْصُرُوا اللَّهَ يَنْصُرْكُم»: اگر خدا را یاری کنید او نیز شما را یاری می کند. بدیهی است که مراد «یاری دین خدا» است. نه یاری خود خدا، و خداوند منزّه است از این که نیازمند کمک کسی باشد.
#انسان_و_علوم_انسانی_در_صحیفه_سجادیه
@tebyan314
هدایت شده از تحریریه تبیان
دعاهای قرآنی برای داشتن فرزند صالح و سالم:
🌷رَبِّ هَبْ لِي مِن لَّدُنكَ ذُرِّيَّةً طَيِّبَةً ۖ إِنَّكَ سَمِيعُ الدُّعَاءِ🍃
پروردگارا! مرا از سوی خود فرزندی پاکیزه عطا کن، یقیناً تو شنوای دعایی.
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
🌷رَبِّ اجْعَلْنِي مُقِيمَ الصَّلَاةِ وَ مِن ذُرِّيَّتِي ۚ رَبَّنَا وَ تَقَبَّلْ دُعَاءِ🍃
پروردگارا! مرا بر پادارنده نماز قرار ده، و نیز از فرزندانم [برپادارندگان نماز قرار ده]. و پروردگارا! دعایم را بپذیر.
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
🌷رَبَّنَا هَبْ لَنَا مِنْ أَزْوَاجِنَا وَ ذُرِّيَّاتِنَا قُرَّةَ أَعْيُنٍ وَاجْعَلْنَا لِلْمُتَّقِينَ إِمَامًا🍃
پروردگارا! ما را از سوی همسران و فرزندانمان خوشدلی و نورچشم ببخش، و ما را برای پرهیزکاران پیشوا قرار ده.
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
🌷رَبِّ أَوْزِعْنِي أَنْ أَشْكُرَ نِعْمَتَكَ الَّتِي أَنْعَمْتَ عَلَيَّ وَ عَلَىٰ وَالِدَيَّ وَ أَنْ أَعْمَلَ صَالِحًا تَرْضَاهُ وَ أَصْلِحْ لِي فِي ذُرِّيَّتِي ۖ إِنِّي تُبْتُ إِلَيْكَ وَ إِنِّي مِنَ الْمُسْلِمِينَ🍃
پروردگارا! به من الهام کن تا نعمتت را که بر من و پدر و مادرم عطا کرده ای سپاس گزارم، و کار شایسته ای که آن را می پسندی انجام دهم و ذریه و نسل مرا برای من صالح و شایسته گردان به درستی که من به سوی تو برگشتم و از تسلیم شدگانم.
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
🌷
دعای امام سجاد علیه السلام برای فرزند (بخشی از دعای ۲۳ صحیفه سجادیه):
🌷اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ ... وَ اَعِذْنى وَ ذُرِّيَّتى مِنَ الشَّيْطانِ الرَّجيمِ🍃
خداوندا بر محمد و آلش درود فرست... و مرا و فرزندان مرا از شر شیطان رانده شده پناه ده.
این دعا هم برگرفته از قرآن است، آنجا که همسر عمران برای دخترش مریم دعا میکند و میگوید:
🌷وَ إِنِّي سَمَّيْتُهَا مَرْيَمَ وَ إِنِّي أُعِيذُهَا بِكَ وَ ذُرِّيَّتَهَا مِنَ الشَّيْطَانِ الرَّجِيمِ🍃
من نامش را «مریم» نهادم، و او و فرزندانش را از شر شیطان رانده شده به پناه تو می آورم.
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
🌷اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَ آل مُحَمَّدٍ🌷