eitaa logo
ترور رسانه
1.3هزار دنبال‌کننده
2هزار عکس
605 ویدیو
41 فایل
راهبردها و اقدامات #آمریکا در مواجهه با ایران💠 همراه با ✅ تاریخ معاصر ✅اطلاعاتی از اقدامات سازمانهای امنیتی مدیر @Konjnevis 📘جهت خرید #کتاب : @Adminketabb 💥لینک کانال کتاب های سیاسی تاریخی: https://eitaa.com/joinchat/562167825C0712bdfc96
مشاهده در ایتا
دانلود
🔹 🔹🔹 🔹🌙🔹 🔹🌙🌙🔹 🔹🌙🌙🌙🔹 ❣بِــــسْمِ اللہِ الرَّحـــمانِ الرَّحــــیم❣ ✨ نویســـنده: روزهاے انتظـــار هر چند طولانے شد، اما بالاخره به پایـــان رسید. ابن عبــاس و شریـــح بن هانـــے، دو ناظر امام از «دومة الجندل» بازگشتند. همه ے نگاه ها به آن ها بود ڪه در حلقه ے علے و یارانـــش ایستاده بودند. چهره هاي هر دو نشــان مےداد ڪه خبرهاے خوشے ندارند. ابن عبــاس در جــواب علــے ڪه پرسید: چه دیدیـــد و چه شنیدید از آن دو؟! پاســخ داد: خدا ڪند ابــو موســے اشعــرے را! من مــردے به خرفتــے و ڪودنے او ندیده ام! بعد رو به شریــح ڪرد و گفت: بگو آن چه را دیدیم و شنیدیم. شریــح گفت: پیش از صدور حڪمین، آن دو در تعیین و نصب خليفــه سخــن گفتند. عمــروعــاص از ابو موسے پرسید ڪه: آیا میدانــے عثمـــان ڪشته شد؟ ابــوموســے گفت: آرے مےدانم. عمـروعــاص لبخندے زد و گفت: اے مـــردم! شاهــد باشید ڪه نماینده علــے به قتـــل مظلومانــه ے عثمان اعتراف ڪرد. آن گاه رو به ابو موسے پرسید: چرا از معاویه روے مےگردانید در حالے ڪه او فردے قریشے است؟ ابوموســے گفت: معاویـــه سابقه اے در اســـلام . پدر و خانـــواده ے او، از رسول الله بودند و مسلمانـــان زیادے به دست آنان به قتـــل رسیدند. چگونـــه چنیــن مــردے مےتواند خلیفه ے مسلمانان باشـــد؟! عمـــروعـــاص گفت: معاویـــه ولــے و نماینده ے عثمــان بود و از حیث تدبیــر و سیاســـت، فردي ممتــاز است. اگر به خلافـــت برسد، به هیچ ڪس به اندازه ے تو احتـــرام نخواهد گذاشت؛ در حالے ڪه تو فرماندار عثمـــان بودے و علـــے تو را ڪرد. در حڪومت علـــے چه به تو خواهد رسید. ابوموســے؟ ابوموســے گفت: در حڪومت معاویـــه نیز چیزے به من نخواهد رسید. من هرگــــز مهاجــران نخستین را رها نکرده و معاویه را به خلافت انتصاب نخواهم کرد. عمروعاص گفت: ما درباره ی علــے و معاویـــه به توافــق نخواهیم رسید. بهتـــر اسـت علــے و معاویـــه را از خلافت ڪنیم و سرنوشت خلافت را به شوراے مسلمانان واگذاریم. ابـــو موسے لحظه اے فڪز ڪرد و گفت: موافقم. این بهتـــر است ڪه شخص ثالثـــے خلیفه شود. شاید ڪه قائله ها ختـــم گردد. عمــروعــاص گفت: من حڪــم به عــزل معاویــه مےدهم و تو نیز حڪم به علـــے بده. ابـــو موســے گفت: بســــم الله. حڪم ڪن تا بشنوند. ✨ ... 💟@chaharrah_majazi
🔹 🔹🔹 🔹🌙🔹 🔹🌙🌙🔹 🔹🌙🌙🌙🔹 ❣بِــــسْمِ اللہِ الرَّحـــمانِ الرَّحــــیم❣ ✨ نویســـنده: عمـــروعـــاص گفت: نه ابومــوسے، تو بزرگترے و از اصحـــاب رسول الله هستے. حق با توسـت. ابـــو موســے رو به جمعیـــت حاضر ڪرد و گفت: من و عمـــروعـــاص بر مطلبــے اتفاق نظـــر داریم و امیدواریم صــلاح و رستگـــارے مسلمیــن در آن باشد. اما قبــل از آن ڪه حڪم را صـــادر ڪند، ابن عبـــاس خود را به او رسانــد و هشدار داد و گفت: بهتـــر است اول عمـــروعــاص سخن بگوید و معاویــه را عزل ڪند. زیرا بعیــد نیست او خلاف توافق مطلبے را بیان ڪند. ولــے ابــو موســـے به هشدارهاے ابن عبــاس توجه اے نڪرد و گفت: رها ڪن ابــن عبــاس! ما هر دو در مسأله ے خلاــفت اتفــاق نظــر داریم. سپس برخاســـت و گفت: ما وضــع امـــت اســـلام را مطالعـــه ڪردیم و برای وضع اختلافـــات و بازگشت به و آرامش، بهتر از این ندیدیم ڪه علـــے و معاویه را از خلافت ڪنیم. بر این اساس، من علـــے و معاویـــه را از خلافت ڪردم. سخنانش ڪه به پایان رسید نشست. سپس عمروعــاص برخاست و گفت: اے مـــردم! سخنـــان ابو موســـے را شنیدید؛ او خود را عـــــزل ڪرد و من نیز در این مورد با او هم عقیــــده هستم و علـــے را از خلافت عزل می ڪنم و به جاے او معاویه را به خلافت می رسانم. همهمه در جمع افتاد. ابومــــوسے با عصبانیــت جلــو رفت، یقه ے عمروعاص را گرفت و گفت: اے مرد خبیــــــــث! ما توافق ڪردیم و تو آن را شڪستے! ما این نبود. عمروعاص پوزخندے زد و گفت: نمیتوانے راے خود را پس بگیرے ابوموسے. ... @chaharrah_majazi
ترور رسانه
🔹 🔹🔹 🔹🍁🔹 🔹🍁🍁🔹 🔹🍁🍁🍁🔹 ❣بِــــسْمِ اللہِ الرَّحـــمانِ الرَّحــــیم❣ ✨ #قـدیـــــــس✨ #قسمت_صد_و_سی_
به قسمت قبلے☝️ 🔹 🔹🔹 🔹🍁🔹 🔹🍁🍁🔹 🔹🍁🍁🍁🔹 ❣بِــــسْمِ اللہِ الرَّحـــمانِ الرَّحــــیم❣ ✨ نویســـنده: ابو موسی اشعری فرماندار کوفه نگاهی به ابن عباس و مالک اشتر انداخت و گفت: این همه راه از مدينه تاخته اید و به کوفه آمده اید تا مرا از امری مطلع کنید که خود پیش از شما آن مطلع شده ام؟ اشتر با انگشت به ابوموسی اشاره کرد و گفت: تو می دانی که وقتی علی فرمانداران عثمان را یکی یکی عزل کرد، نوبت به تو که رسید من مانع تو شدم. آن روز به علی گفتم ابوموسی مردی پیراسته در حفظ بیت المال و عامل به شرع است و بهتر است او را معزول نکنی و علی نیز پذیرفت. تو با علی بیعت کردی و فرماندار او در کوفه ای. اما وقتی از ماجرای بصره مطلع شدی، قدمی بر نداشتی و به یاری دوست خود عثمان بن حنیف نشتافتی، علی یک بار محمد بن ابوبکر را به نزدت فرستاد تا به تو گوشزد کند که با سپاهیانت به بصره روی و غائله ی آنجا را ختم کنی، اما تو باز هم نافرمانی کردی. اینک من و ابن عباس به نزدت آمدیم تا وظیفه ات را گوشزد کنیم و بدان که علی از کردار تو سخت خشمگین است. ابوموسی محاسن سفید و بلندش را به دست گرفت و تابی به ابروان پر پشتش داد و گفت: بله، تو راست می گویی؛ من با علی بیعت کرده ام و باید فرمانبردار او باشم، اما من که ریشم را در خدمت به سفید کرده ام، این جنگ را برادر کشی می دانم و عقیده دارم که در خانه نشستن، راه آخرت و قیام راه دنیاست. و بدان مالک که این شورشی است که انسان در آن بهتر از بیدار است و بهتر از نشسته است. پس بهتر است فقط نظاره گر باشیم. ابن عباسی با چهره ای برافروخته به ابوموسی نگاه کرد و گفت: این چه حرفی است میزنی ابوموسی؟ کجا خداوند و رسولش در را راه أخرت و قیام در راه خدا را قیام برای دنیا دانسته است؟! 💠@chaharrah_majazi ⛔️ فقط و فقط با ذڪر منبــع بلامانع است.