eitaa logo
خانه قرآن شهری ترنج بندرانزلی
436 دنبال‌کننده
3.4هزار عکس
3.1هزار ویدیو
30 فایل
۲۷ سال سابقه نشر و ترویج و اشاعه فرهنگ قرآنی. برگزاری محافل بزرگ قرآن کریم. برگزاری مجالس اهل بیت علیهم السلام ترنج ( تربیت. نیروی. جوان ) ارتباط با مدیر کانال، حسین رضوانی ۰۹۱۱۶۶۰۸۹۶۰ ۰۹۱۱۹۸۸۹۱۳۱ در پیام رسان ایتا
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
موافقت با معافیت سربازی مشمولان دارای چهار فرزند ستاد کل نیروهای مسلح اعلام کرد: همه مشمولان و کارکنان وظیفه دارای ۴ فرزند و بالاتر و مشمولان وظیفه غایب و غیرغایب و کارکنان وظیفه، با حداقل ۴۰ سال سن تمام، که دارای ۳ فرزند هستند با موافقت فرمانده معظم کل قوا از انجام خدمت سربازی معاف می‌شوند. معاونت نیروی انسانی ستاد کل نیروهای مسلح طی اطلاعیه‌ای اعلام کرد: برابر موافقت مقام معظم رهبری و فرمانده معظم کل قوا(مدظله العالی) کلیه مشمولان وظیفه غایب و غیر غایب و کارکنان وظیفه در حال خدمت که دارای ۴ فرزند و بالاتر هستند و همچنین مشمولان وظیفه غایب و غیر غایب و کارکنان وظیفه در حال خدمت، با حداقل ۴۰ سال سن تمام، که دارای ۳ فرزند هستند از انجام خدمت دوره ضرورت سربازی معاف می‌شوند. براساس این گزارش، صدور کارت معافیت برای مشمولان غایب و غیر غایب واجد شرایط این مصوبه، پس از طی آموزش‌های مقدماتی و تکمیلی بسیج امکان پذیر خواهد بود. همچنین این اطلاعیه افزود: با نظر موافق فرمانده معظم کل قوا (مدظله العالی) مدت کسر خدمت کارکنان وظیفه در حین خدمت که قبلاً به ازای هر فرزند ۳ ماه بوده است به ترتیب برای فرزند اول ۳ ماه، فرزند دوم ۴ ماه و برای فرزند سوم به ۵ ماه افزایش یافته است. مشمولین وظیفه برای آگاهی بیشتر از چگونگی اجرای موارد مذکور و بهره مندی از این تسهیلات از تاریخ ۱۴۰۲/۳/۱ به دفاتر پلیس + ۱۰ و کارکنان وظیفه حین خدمت، به کارگزینی یگان مربوطه مراجعه کنند. @torraanj
با گفتن جمله ی "قسمت نبود" خودمونو توجیه نکنیم ! هروقت اوضاع اونطوری که توقع داریم پیش نمیره یا اتفاق ها اونجوری که دلمون میخواد نمیُفته سریع میگیم خب قسمت نبود ... اصلا "قسمت نبود" یعنی چی؟ نه!بیخودی خودمونو آروم نکنیم ... از زندگیمون ناراضی هستیم ؛ آخرشم میگیم قسمت نبود ! خب چی قسمت نبود؟!! "قسمت" این نیست که دست روی دست بذاریم و اتفاقای ناخوشایند برامون رخ بده و تهش هم بگیم خب نشد ! ما روی ناتوانی هامون برچسب "قسمت نشد" میزنیم...! @hablol_matin اون معلولی که رفت پارالمپیک مدال گرفت هم میتونست بشینه توو خونه بگه قسمت نبود ...! اما تلاش کرد و مدال "قسمتش" شد ... برای هدفمون بجنگیم اونوقت میتونیم هر چی که دلمون خواست رو بدست بیاریم؛ اونوقت میبینیم که قسمت شد تمام اون چیزایی که قبلا قسمت نمی شد ...! @torraanj
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
به بهانه روز ملی یادی کنیم از دستگیری و تحقیر سوپرکماندوهای آمریکایی در خلیج فارس آمریکایی‌ها به یاد داشته باشید، تنها سربازانی که در دنیا اینگونه شما را تحقیر کردند، سربازان امام روح‌الله و امام خامنه‌ای بودند کاخ سفید را که حسینیه کردیم با قابلیت‌های دیگر این سربازان آشنا خواهید شد @torraanj
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مردم محل شهادت را گلباران کردند مردم قدرشناس سبزوار عصر یکشنبه در محل شهادت شهید امر به معروف «حمیدرضا الداغی» حاضر شده و محل شهادت وی را گلباران کردند. شهید الداغی شامگاه جمعه هشت اردیبهشت برای جلوگیری از مزاحمت چند جوان برای دو دختر سبزواری، به دست مزاحمان با سلاح سرد مضروب شد و به شهادت رسید. @torraanj
1_4448585545.mp3
6.87M
یکی از اصلی ترین معضل هایی که زنان جامعه مون رو به کشیده 👆 همین آزاد گذاشتن و در محیط های کاری هست حتی در اداره جات دولتی همه اشتباهه از اشتباهات یا خیانت هایی که حکومت در بدبختی زنان ایجاد کرده همینه 🎙حاج آقا @torraanj
ڪه خیالٺ بہ سرم مے‌آید دسٺ برسینہ دلم مے‌آید بعد هرذڪر ڪه بہ تو مےگویم عطرسیب اسٺ ڪه از دور و برم مے‌آید @torraanj
به خدا دارد، خجالت دارد، یه بی سر و پا کتاب می نویسد بنام «امیرالمومنین مروان»!!! یه بی غیرت دیگر می نویسه «امیرالمومنین یزید» و... اونوقت من و تو می گیم «امام»علی!!!!! آیه الله روی منبر گریه می کرد و می گفت: ( اینقدر نگید « » سنی ها به حجت الاسلام میگن «امام»! مگر صلوات الله علیه در روز دستور نداد از این به بعد به (علیه السلام) بگید ؟ پس چرا در ۳۰ - ۴۰سال گذشته عادت کردید بگید «امام علی»؟ آیا «آقای عالم» کم مظلوم بوده که در بین شیعیان، مظلومیت تازه ای پیدا کرده؟ من بعد از شنیدن این سخنان با تعجب دست به تحقیق زدم. اون زمان این نرم افزار و...نبود، ولی با کمال تعجب دیدم در کل آثار ( م. ۱۳۱۹ ش. ) یک جا کلمه «امام علی» نیست، در آثار (م. ۱۳۴۹ ش.) نیست، در کتب دیگر هم نیست؛ مگر کتب اهل سنت! بله در آثار علامه عسکری زیاده چون مخاطب او بودند و اصرار بر این بود که مخاطبینش ذره ای بوی تعصب در کلام و قلم ایشان حس نکنند و در ترویج تشیع هم بسیار موفق بود. @torraanj
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فرهنگی که باید با آب طلا نوشت... روزی پسری از خانواده نسبتاً مرفه، متوجه شد مادرش از خود نمک خواست! متعجب به مادرش گفت که دیروز کیسه‌ی بزرگ نمک برایت خریدم، برای چه از همسایه نمک طلب می‌کنی؟ مادر گفت: پسرم، همسایه‌ی فقیر ما، همیشه از ما چیزهایی طلب می‌کند، دوست داشتم از آن‌ها چیز ساده‌ای بخواهم که تهیه آن برای آن‌ها سخت نباشد، در حالی که هیچ نیازی به آن ندارم، ولی دوست داشتم وانمود کنم که من نیز به آن‌ها محتاجم، تا هر وقت چیزی از ما خواستند، طلبش برای آن‌ها آسان باشد و شرمنده نشوند...✅️✅️ @torraanj
✍آیت الله رحمه الله: رفقای عزیز ! شما را به مواظب زبان و گوشتان باشید. هر حرفی نزنید، به هر حرفی گوش ندهید.خدا شاهد است گاهی اوقات به خاطر یک فقط یک غیبت حاجت شما را نمیدهند.در از اعمال خوب شما بر میدارند و روی اعمال خوب غیبت شونده میگذارند. حال هِی برو غیبت کن ببیبن کجا رو میگیری؟ من در یک جلسه ای بودم که پشت سر شخصی غایب حرف های ناروایی زده شد. با اینکه بنده حرف های آنها را رد کردم و از آن شخص دفاع کردم.امّا شب در عالم رویا به بنده گفتند: چرا از آن مجلس برنخواستی؟ گفتم: من هر آنچه که آنها گفتند رد کردم و از شخص غایب دفاع کردم. گفتند: آیا حرف های شما را قبول کردند؟ گفتم خیر! گفتند: پس چرا از آن مجلس بیرون نرفتی؟ همان رفتن تو جواب قاطعی برای آنها بود.آره داداش جون! مسئله، بسیار مهم و ظریف است همیشه این را به یاد داشته باشید که: " سامع الغیبة احد المغتابین "  یعنی گوش کننده به غیبت در حکم غیبت کننده است. ✅️✅️ @torraanj
📌چجوری لا اله الا الله رو بگیم از زبان : در "لا اله" هر چه غیر ست را از دل بیرون کن. در "الا" تشدید را محکم ادا کن تا اگر چیزی باقی مانده از ریشه کنده شود و وجودت پاک شود. آنگاه "الله" را بگو تا همه دلت را تصرف کند. ✅️✅️ @torraanj
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
(علیه السلام) فرمود : آنچه را که از سفره افتاده بردارید و بخورید،زیرا آن دوای هر دردیست که بخواهد آنرا التیام بخشد برای کسی که به نیّت شفاء بخورد. 📜مجموعه الاخبارباب۱۷۱حدیث۹ ، به نقل از نهج البلاغه✅️✅️ @torraanj
🔷 عیسی به دین خود ، موسی به دین خود❓❗️ 🛑 احتمالا شما هم شنیدین که بعضیا کار اشتباه خودشون رو با جمله «عیسی به دین خود ، موسی به دین خود» توجیه می‌کنن. 🟢 ببینیم (صلوات الله علیه) در این رابطه چه می فرمایند. یک کار در میان مردم، مانند کسی است که با گروهی سوار کشتی می‌شود و هنگامی که در وسط دریا قرار می‌گیرد، به سوراخ کردن جایگاه خویش می‌پردازد. اگه دیگران او را از این کار خطرناک باز ندارند ، آب به کشتی نفوذ می‌کند و یکباره همگی غرق می‌شوند 🟢 @torraanj
علیه السلام: 💠 به كارى مشـغول باش كه از آن سؤال خواهى شد. 📚غررالحكم، ج4، ص601 🔻كار و اشتغال، «وقت» انسان را پر مى‌كند. اگر كار مهمترى پيش آيد، با «كمبود وقت» مواجه مى‌شويم، چون فرصت‌ها را، صرف كارى كرده‌ايم كه اگر هم «مهم» بوده، «مهم‌تر» نبوده است. پس اهم و مهم كردن كارها و اولويت‌بندى امور، هم جلوى پشيمانى‌هاى بعدى را مى‌گيرد و هم «نيرو»، «فرصت»، «امكانات» و «جوانى»، صرف كارى مى‌شود كه بهتر و لازم‌تر است. اگر فردا، درباره چيزهايى مورد سؤال قرار بگيريم كه به آنها نينديشيده و نپرداخته‌ايم، چه خواهيم كرد؟ يا اگر آنچه را مهم پنداشته.ايم، فردا معلوم شود كه چندان اهميت و ارزشى نداشته كه خودمان و عمرمان و فكر و تلاشمان را خرج آن كرده‌ايم، آن وقت چه؟... قطعا حسرت و افسوس خواهيم خورد. اين كه «عمر و جوانى» را در كجا خرج كرده‌ايم، از كجا «پول» درآورده‌ايم و در چه راهى مصرف كرده‌ايم، اينكه رفتارمان با « و » چگونه بوده است، به قول و قرارهايمان تا چه حد وفا كرده‌ايم و ذهن انسان‌هاى متعهّد را مشغول مى‌سازد. اينها از جمله امورى‌اند كه نسبت به آنها مسؤوليم و در هم از آنها «سؤال» خواهد شد. ⁉️ آيا «مشغوليت» ما در ارتباط با «مسؤوليت» ماست؟! @torraanj
✍ این دفعه مهمان من! 🔹هفت یا هشت‌ساله بودم، به سفارش مادرم برای خرید میوه و سبزی به مغازه محل رفتم. اون موقع مثل حالا نبود که بچه رو تا دانشگاه هم همراهی کنن! 🔸پنج تومن پول داخل یه زنبیل پلاستیکی قرمزرنگ که تقریباً هم‌قد خودم بود با یه تکه کاغذ از لیست سفارش. 🔹میوه و سبزی رو خریدم. کل مبلغ شد 35 زار. دور از چشم مادرم مابقی پول رو دادم یه کیک 5زاری و یه نوشابه زرد کانادا از بقالی جنب میوه‌فروشی خریدم و روبه‌روی میوه‌فروشی روی جدول نشستم و جای شما خالی نوش جان کردم. 🔸خونه که برگشتم گفت: مابقی پولو چه‌کار کردی؟ 🔹راستش ترسیدم بگم چه‌کار کردم. گفتم: بقیه پولی نبود. 🔸مادر چیزی نگفت و زیرلب غر و لندی کرد. منم متوجه اعتراض او نشدم. داشتم از کاری که کرده بودم و کسی متوجه نشده بود احساس غرور می‌کردم اما اضطراب نهفته‌ای آزارم می‌‌داد. 🔹پس‌فردا به اتفاق مادر به سبزی‌فروشی رفتم. اضطرابم بیشتر شده بود. 🔸یهو مادر پرسید: آقای صبوری میوه و سبزی گران شده؟ 🔹گفت: نه همشیره. 🔸مادر گفت: پس بقیه پول رو چرا به بچه پس ندادی؟ 🔹آقای صبوری که ظاهراً فیلم خوردن کیک و نوشابه توسط من جلوی چشمش مرور می‌شد با لبخندی زیبا رو به من کرد و گفت: آبجی فراموش کردم ولی چشم طلبتون باشه. 🔸دنیا رو سرم چرخ می‌خورد. اگه حاجی لب باز می‌کرد و واقعیت رو می‌گفت، به‌خاطر دو گناه مجازات می‌شدم؛ یکی به مادرم، یکی هم به حاج‌آقا صبوری! 🔹مادر بیرون مغازه رفت. اما من داخل بودم. حاجی رو به من کرد و گفت: این دفعه مهمان من! ولی نمی‌دونم اگه تکرار بشه کسی مهمونت می‌کنه یا نه؟! 🔸به‌خدا هنوزم بعد از 44 سال لبخندش و پندش یادم هست! بارها با خودم می‌گم این آدما کجان و چرا نیستن؟ چرا تعدادشون کم شده؟ 🔹آدم‌هایی از جنس بلور که نه تحصیلات عالیه امروزی داشتن و نه ادعای خواندن كتاب‌های روان‌شناسی و نه مال زیادی داشتن که ببخشند؟ ولی تهمت رو به جان خریدن تا دلی پریشون نشه و آبرویی نریزه. @torraanj
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
داستان استخوان و برگه های دانشجویان سرڪلاس استاد از دانشجویان پرسید:  این روزها شهدای زیادی رو پیدا میڪنن و میارن ایران... به نظرنتون ڪارخوبیه؟؟ ڪیا موافقن؟؟؟ ڪیامخالف؟؟؟؟ اڪثر دانشجویان مخالف بودن!!! بعضی ها میگفتن: ڪارناپسندیه....نباید بیارن... بعضی ها میگفتن: ولمون نمیڪنن ...گیر دادن به چهار تا استخوووون... ملت دیوونن!!" بعضی ها میگفتن: آدم یاد بدبختیاش میفته!!! تا اینڪه استاد درس رو شروع ڪرد ولی خبری از برگه های امتحان جلسه ی قبل نبود... همه ی سراغ برگه ها رو می گرفتند.....ولی استاد جواب نمیداد... یڪی از دانشجویان با عصبانیت گفت:استاد برگه هامون رو چیڪارڪردی؟؟؟ شما مسئول برگه های مابودی؟؟؟ استاد روی تخته ی ڪلاس نوشت: من مسئول برگه های شما هستم... استاد گفت: من برگه هاتون رو گم ڪردم و نمیدونم ڪجا گذاشتم؟ همه ی دانشجویان شاڪی شدن. استاد گفت: چرا برگه هاتون رو میخواین؟ گفتند: چون واسشون زحمت ڪشیدیم، درس خوندیم، هزینه دادیم، زمان صرف ڪردیم... . هر چی ڪه دانشجویان میگفتند استاد روی تخته مینوشت... . استاد گفت: برگه های شما رو توی ڪلاس بغلی گم ڪردم هرڪی میتونه بره پیداشون ڪنه؟ یڪی از دانشجویان رفت و بعداز چند دقیقه با برگه ها برگشت ... استاد برگه ها رو گرفت و تیڪه تیڪه ڪرد. صدای دانشجویان بلند شد. استاد گفت: الان دیگه برگه هاتون رو نمیخواین! چون تیڪه تیڪه شدن! دانشجویان گفتن: استاد برگه ها رو میچسبونیم. برگه ها رو به دانشجویان داد و گفت:شما از یڪ برگه ڪاغذ نتونستید بگذرید و چقدر تلاش ڪردید تا پیداشون ڪردید، پس چطور توقع دارید مادری ڪه بچه اش رو با دستای خودش بزرگ ڪرد و فرستاد جنگ؛ الان منتظره همین چهارتا استخونش نباشه!!؟؟ بچه اش رو میخواد، حتی اگه خاڪستر شده باشه. چند دقیقه همه جا سڪوت حاڪم شد! و همه ازحرفی ڪه زده بودن پشیمون شدن!! تنها ڪسی ڪه موافق بود .... فرزند شهیدی بود ڪه سالها منتظر باباش بود. @torraanj
خودشکنی به روش ابراهیم 🔹باران شدیدی در تهران باریده بود. خیابان 17 شهریور را آب گرفته بود. چند پیرمرد می خواستند به سمت دیگر خیابان بروند مانده بودند چه کنند. همان موقع ابراهیم از راه رسید. پاچه شلوار را بالا زد. با کول کردن پیرمردها، آنها را به طرف دیگر خیابان برد. 🔸ابراهیم از این کارها زیاد انجام می داد. هدفی جز شکستن نفس خودش نداشت. مخصوصا زمانی که خیلی بین بچه ها مطرح بود! 👤راوی: جمعی از دوستان پهلوان @torraanj
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا