eitaa logo
کلاس اصول فقه و حقوق
1.9هزار دنبال‌کننده
85 عکس
38 ویدیو
56 فایل
🧊آشنایی با 📍 اندیشه های اصولی شهید صدر(ره) 📍تاریخ علم اصول 📍خلاصه علم اصول 📌قواعد حقوقی 🧊ویژگی تدریس 🕰️ زمان کوتاه ✅بیانی ساده ✍️همراه با مثال حقوقی 👤 مدّرس : استاد رحمانی 👇 👇 ⭐ @Rahmani_m_hm ⭐ 🥷 تبادلات👇👇 ⭐ @Najmezandi
مشاهده در ایتا
دانلود
💠﷽💠 1⃣منظور از مفهوم شرط : یعنی انتفاء جزاء عند انتفاء شرط 2⃣ شرایط دلالت جمله شرطیه بر مفهوم 🔸 ۱- شرط باید قید موضوع باشد ( شیء ای زائد بر موضوع ) نه نفس موضوع ، چون اگر شرط نفسِ موضوع باشد با از بین رفتن شرط، موضوع نیز از بین خواهد رفت. 🔸 ۲- وجود رابطه بین جزاء و شرط ، یعنی از قبیل قضایای اتفاقیه نباشد. 🔸 ۳- رابطه از باب ترتّب باشد ، یعنی شرط علت برای جزاء باشد. 🔸 ۴- این ترتّب ، علت انحصاری باشد ( علت دیگر قائم مقام نباشد ) ⭕️کسی که قائل به مفهوم شرط است ، باید هر چهار شرط فوق برای او محرز شده باشد. ❌ برای قائل به عدم مفهوم شرط، کافی است فقط در یک مورد از چهار شرط خلل وارد کند یا منع کند. 3⃣راههای دلالت جمله شرطیه بر مفهوم 🔹 وضع : یعنی ادعاء شده که جمله شرطیه وضع شده بر رابطه ، ترتب و انحصار 🔹 انصراف : یعنی ذهن مخاطب با شنیدن جمله شرطیه انصراف پیدا می کند به رابطه ، ترتب و انحصار. 🔹 اطلاق : یعنی در جمله شرطیه متکلم در مقام بیان علتها است و وقتی فقط یک علت را بیان میکند ، انحصار فهمیده میشود و به طریق اولی رابطه و ترتب هم فهمیده می شود. 4⃣ قول حق : رابطه و ترتب به دلالت وضعی ثابت می شوند ، انحصار به انصراف ثابت نمی شود بلکه به اطلاق ثابت می شود. 🌐کلاس مجازی اصول و حقوق ╭┅────────┅╮ 💠 @usolefegh ╰┅────────┅╯
زمان: حجم: 1.71M
💠﷽💠 1⃣منظور از مفهوم شرط : 2⃣ شرایط دلالت جمله شرطیه برمفهوم 3⃣راهای دلالت جمله شرطیه بر مفهوم 🔹 وضع 🔹 انصراف 🔹 اطلاق 4⃣ قول حق 🌐کلاس مجازی اصول و حقوق ╭┅────────┅╮ 💠 @usolefegh ╰┅────────┅╯
💠﷽💠 💠وقتی دو جمله از لحاظ شرط مختلف باشند ولی از لحاظ جزاء متحد باشند، ✅مثل : اذا خفی الاذان فقصر - اذا خفی الجدران فقصر و از طرفی قائل به مفهوم شرط باشیم، بین منطوق یکی از آن دو و مفهوم آن دیگری تعارض پیش می آید که باید رفع تعارض کنیم. 👌مثال ساده تر ⭕️منطوق:اگر زید آمد اکرامش کن ❌مفهوم :اگر زید نیامد اکرامش نکن ⭕️منطوق : اگر زید تماس گرفت اگرامش کن. ❌مفهوم:اگر زید تماس نگرفت اکرامش نکن. 🔀تعارض مفهوم هر کدام با منطوق دیگری.⚔ 🗝 کیفیت رفع تعارض : 🔸چون منشاء مفهوم شرط دو چیز است: ▫️۱- علت تامه بودن شرط ▫️۲- علت منحصره بودن شرط پس برای رفع تعارض باید در یکی از دو منشاء تصرف کرد. 🔹 کیفیت تصرف : ▫️۱- تصرف در علت تامه بودن : به این است که یکی از دو جمله قرینه بر این که آن جمله دیگری علت تام نیست بلکه جزء علت است، نتیجه این می شود که هر دو شرط با هم علت تامه هستند، مثلاً هم خفای اذان و هم خفای جدار هر دو علت هستند برای قصر ♨️هم آمدن و هم تماس علت اکرام است ▫️۲- تصرف در علت منحصره بودن : به این است که هر کدام از دو شرط علت و سبب مستقل هستند نه سبب منحصره پس نتیجه این می شود که هر کدام از خفای اذان و خفای جدار، به تنهایی سبب وجوب قصر هستند، بنابراین در تصرف علت تامه بودن، در واقع نفی سببیت مستقل می باشد و هر دو سبب یک سبب واحد می شود، ولی در تصرف علت منحصره، سلب انحصار می شود یعنی هر کدام از آن دو به نحو استقلال سبب می باشند. 🔹 با این تصرف تعارض از بین میرود چون مفهوم شرط از بین میرود. 🔹 اما بحث در این است که کدام تصرف مقدم است: ▫️ظاهراً : این است که تصرف در علت منحصره مقدم است، چون در هر حال (چه تصرف در علت تامه باشد یا علت منحصره) علت تامه مرتفع نمی شود و رفع ید نمیشود بلکه نیاز به دلیل داریم و از طرف دیگر، فقط مرتکب یک خلاف اصل می شویم و لذا اولی است، اما اگر تصرف در علت تامه کنیم، در واقع مرتکب دو خلاف اصل می شویم ۱- تصرف در علت تامه ۲- تصرف در علت منحصره، و لذا اولویت ندارد 🌐کلاس مجازی اصول و حقوق ╭┅────────┅╮ 💠 @usolefegh ╰┅────────┅╯
زمان: حجم: 1.36M
💠﷽💠 💠بررسی تعارضی مفهوم با منطوق و راه حل رفع تعارض 🌐کلاس مجازی اصول و حقوق ╭┅────────┅╮ 💠 @usolefegh ╰┅────────┅╯
💠﷽💠 🔹 بحث در تعدد سبب و اتحاد جزاء است مثل: اذا بُلت فتوضا - اذا نمت فتوضا 🔹 مراد از تداخل اسباب و عدم تداخل آن : این است که آیا دو سبب اقتضای وجوب واحد دارد یا نه؟ به عبارت دیگر آیا دو سبب تاثیر واحد دارند یا نه؟ 🔹 مراد از تداخل مسببات و عدم تداخل آن : این است که آیا اتیان به طبیعت مرّهً در امتثال هر دو وجوب کفایت میکند یا نه؟ 🔹 فرق بین تداخل اسباب و تداخل مسببات : 🔸 در تداخل اسباب : از اول یک تکلیف به دوش مکلف می آید و یک امتثال می طلبد. 🔸 در تداخل مسببات : از همان اول تکالیف متعدد به دوش مکلف می آید لکن مکلف قصد دارد با یک عمل ، همه تکالیف را امتثال کند. 🔹 بحث در تداخل مسببات مبنی بر ثبوت دو امر است : 🔸 ۱- عدم تداخل در اسباب ، و الا بحث معنا ندارد، چون با تداخل اسباب ، مسببات نیز واحد می شود. 🔸 ۲- تکرار جزاء امکان داشته باشد مثل وضو ، نه مثل قتل که قابل تکرار نیست. 🔹 حکم اسباب از حیث تداخل و عدم تداخل : 👈المتبادر عرفاً، عدم تداخل در اسباب 🔹 حکم مسببات از حیث تداخل و عدم تداخل : الظاهر، قضیه بر هیچ طرف ( تداخل و عدم تداخل) ظهور ندارد پس نوبت به اصل عملی می رسد که اصل عدم سقوط واجبات متعدده به فعل واحد به قصد امتثال جمیع ( اشتغال یقینی برائت یقینی می طلبد و این منوط به تعدد امتثال است ) البته مادامی که دلیل به خصوص بر سقوط تعدد امتثال نباشد. 🌐کلاس مجازی اصول و حقوق ╭┅────────┅╮ 💠 @usolefegh ╰┅────────┅╯
💠﷽💠 1⃣🔹مقدمه1: مراد از وصف : وصف نحوی نیست بلکه وصف اصولی مراد است، پس شامل حال و تمیز و هرچه که صلاحیت داشته باشد به عنوان قید تکلیف یا متعلق تکلیف قرار بگیرد نیز میشود. 2⃣مقدمه2 🔹شرط در وصف : این است که اخص مطلق از موصوف باشد، مثل : انسان عادل 🔹 پس اگر وصف مساوی با موصوف باشد، مثل : انسان متعجب یا اعم مطلق باشد، مثل : انسان ماشی ، از بحث خارج می باشد. 🔹 ولی اگر وصف نسبت به موصوف اعم من وجه باشد، مثل : غنم سائمه ، در نزاع داخل است بشرطی که افتراق از جانب وصف باشد، مثل : غنم معلوفه. 3⃣ 🔹نزاع در مفهوم داشتن و نداشتن وصف ، منافاتی ندارد با اتفاق علماء بر این مطلب که اصل در قیود احترازی است، زیرا معنی مفهوم داشتن وصف این است که اگر وصف نباشد حکم نیست ولی معنی احترازی بودن قید این است که اگر وصف نباشد نه نفی حکم می‌شود نه اثبات حکم بلکه سکوت است. به عبارت دیگر معنای احترازی بودنِ قید یعنی سکوت در غیر مورد وصف، اما قائلِ به مفهوم وصف بودن، یعنی سکوت را شکستن و حکمِ به این که در غیر موردِ وصف حکمی نیست. 4⃣ : این است که وصف دلالت بر مفهوم ندارد ( چون ممکن است وصف دیگری جایگزین باشد ). نهایت چیزی که وصف دلالت بر آن دارد این است که وصف قید احترازی است و احترازی بودنِ قید هم دلیل نمی‌شود که مفهوم داشته باشد. 5⃣این موارد اگر دارای وصف باشند دلالت بر مفهوم میکنند که عبارتند از : 🔸عقود، مثل : نکاح و بیع 🔸ایقاعات، مثل : طلاق، اقرار، وصایا 🌐کلاس مجازی اصول و حقوق ╭┅────────┅╮ 💠 @usolefegh ╰┅────────┅╯
زمان: حجم: 1.14M
💠﷽💠 ⭕️بخش اول 1⃣🔹مقدمه1: مراد از وصف : وصف اصولی مراد است، 2⃣مقدمه2 🔹شرط در وصف : این است که اخص باشد از موصوف 🌐کلاس مجازی اصول و حقوق ╭┅────────┅╮ 💠 @usolefegh ╰┅────────┅╯
زمان: حجم: 834.1K
💠﷽💠 ⭕️بخش دوم 3⃣ 4⃣قول حق 5⃣مواردی که مفهوم دارند 🌐کلاس مجازی اصول و حقوق ╭┅────────┅╮ 💠 @usolefegh ╰┅────────┅╯
💠﷽💠 1⃣بحث درجهت اول : دخول غایت در حکم مغیی. 🔸مثل دخول مرفق در حکم ایدی در مثال فاغسلو وجوهکم و ایدیکم الی المرافق، پس بحث در دلالت منطوقیه است یعنی بحث می‌شود که حکمی که برای مغیی است برای غایت هم است یا نه؟ 🔴اقوال : ▫️۱- شیخ انصاری و امام خمینی و آخوند رحمهم الله قائل هستند: بر این که غایت در مغیی مطلقاً نیست. ▫️۲- بعضی ها قائل هستند : مطلقاً داخل است. ▫️۳- بعضی ها قائل هستند : اگر غایت از جنس مغیی باشد داخل است. ▫️۴- مرحوم مظفر : جمله غائیه بر دخول یا عدم دخول دلالت ندارد بلکه باید سراغ قرائن رفت. 🔸قول حق : این است که بحث از دخول غایت در مغیی زمانی قابل طرح می باشد که قدر مشترک وجود داشته باشد که بتوان یک بار داخل در مغیی و یک بار داخل در مابعد غایت حساب کرد اگر قدر مشترک نباشد جای چنین بحثی نیست مثل مرفق که یک بار داخل در ایدی و یک بار داخل در عضد می باشد نه مثل اضربه الی خمس ضربات. 🔸ادات غایت اگر لفظ حتی باشد : ▫️حتی گاهی جاره است : در این صورت نزاع جاری است. ▫️حتی گاهی عاطفه است : در این صورت نزاع جاری نیست چون غایت داخل در مغیی است. 🔸نظریه صحیح : غایت داخل در حکم مغیی نیست به دلیل تبادر ، البته اگر دلیل تبادر تمام باشد و الا نظریه چهارم قوی میباشد یعنی جمله غائیه نه دلالت دارد بر دخول غایت در مغیی و نه دلالت دارد بر عدم دخول بلکه تابع قرائن می باشیم. 2⃣بحث در جهت دوم : آیا جمله غائیه مفهوم دارد یا نه؟ یعنی آیا دلالت می‌کند بر انتفاع حکم از مابعد غایت و خودِ غایت یا نه؟ (غایت = مرفق ، ما بعد غایت = عضد ). 🔸قول حق : جمله غائیه دلالت بر مفهوم دارد یعنی دلالت بر ارتفاع حکم از ما بعد غایت و خود غایت دارد البته در مورد خود غایت در صورتی است که بگوئیم غایت در مغیی داخل نیست ▫️دلیل مطلب : متفاهم عرفی است زیرا عرف می گوید غایت برای تعیین محدوده حکم آمده. 🌐کلاس مجازی اصول و حقوق ╭┅────────┅╮ 💠 @usolefegh ╰┅────────┅╯
زمان: حجم: 1.73M
💠﷽💠 ⭕️بخش اول 1⃣بحث درجهت اول : دخول غایت در حکم مغیی 🔴اقوال 🔸جریان بحث 🔸لفظ حتی 🌐کلاس مجازی اصول و حقوق ╭┅────────┅╮ 💠 @usolefegh ╰┅────────┅╯
زمان: حجم: 900.4K
💠﷽💠 ⭕️بخش دوم 2⃣بحث درجهت دوم: جملات غاییه مفهوم دارند. 🔴اقوال 🌐کلاس مجازی اصول و حقوق ╭┅────────┅╮ 💠 @usolefegh ╰┅────────┅╯
💠﷽💠 1⃣طرح بحث 🔹دلالت التزامی جمله حصر و استثناییه بر نفی طبیعیه حکم ازغیز محصور و غیر مستثنی. منطوق:فقط زید را اکرام کن مفهوم: یعنی غیر زید را اکرام نکن 2⃣ادات حصر و استثناء 🔸 الّا استثنائیه: دلالت بر حصر خروج مستثنی از مستثنی منه و عدم خروج فرد دیگر از مستثنی منه، به دلیل تبادر قطعی ( اگر فرد دیگر خارج شود مخالف با ظاهر استثناء است ) 🔻از همه دانشجویان امتحان بگیرید بجز(الا) علی 🔸 کلمه انّما : دلالت بر حصر می کند به دلیل تبادر و تصریح لغویین. 🔸 کلمه بل اضرابیه : دلالت بر حصر می کند البته اگر برای ابطال جمله قبل باشد نه اینکه برای بیان اشتباه ما قبل یا برای بیان تاکید باشد. 🔸 ضمیر فصل بین مبتدا و خبر افاده حصر دارد مثل اولائک هم المفلحون 🔸 تعریف مسند الیه به ال دلالت بر حصر دارد خواه لام جنس باشد یا لام استغراق باشد مثل الحمدلله و الکاتب زید. 🔸 تقدیم ما حقّه التاخیر( هیئتی که مفید حصر است) مثل ایاک نعبد. 3⃣آیا استثناء وحصر مفهوم دارند. 🔻استثنا مفهوم دارد 🔺حصر مفهوم دارد. 🌐کلاس مجازی اصول و حقوق ╭┅────────┅╮ 💠 @usolefegh ╰┅────────┅╯