eitaa logo
عقلانیت انقلاب اسلامی
1.1هزار دنبال‌کننده
560 عکس
186 ویدیو
55 فایل
انقلاب اسلامی به زعامت امام خمینی، محصول حکمت و عقلانیت اجتماعی متفکران انقلاب اسلامی است که نمونه‌ی آن کتاب‌های «اصول فلسفه و روش رئالیسم» علامه طباطبایی و شهید مطهری و «طرح کلی اندیشه‌ اسلامی در قرآن» اثر آیت الله خامنه‌ای است. @Taha_121
مشاهده در ایتا
دانلود
📜 ‌ | شهید نظر می‌کند به وجه الله 🔰 به مناسبت ایام سالگرد شهادت سردار دلها، حاج قاسم عزیز و همراهان گرامیشان بیانی از حضرت امام روح‌الله (قدس الله تعالی نفشه الزکیه) در رابطه با مقام شهید و برطرف شدن حجاب های نفسانی در مقابل شهید و توجه مستقیم شهید به وجه الهی را بارگزاری می‌کنیم تا سببی باشد که بیش از پیش به مقامات این بزرگ‌مردان دین الهی توجه کنیم. ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 💠 حضرت امام با نقل حدیثی از حضرت رسول اکرم (ارواحنا فداه) اینطور می‌فرمایند: 🔸در روایتی از رسول اکرم ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ نقل شده است که‏‎ ‎‏برای شهید هفت خصلت است که اوّلی آن عبارت است از اینکه اول قطره ای که از خون‏‎ ‎‏او به زمین بریزد تمام گناهانی که کرده است آمرزیده می شود. و مهم آن، آخرین‏‎ ‎‏خصلتی است که می فرماید. می فرمایند که ـ به حسب این روایت ـ که شهید نظر می کند به‏ #‎‏وجه_الله و این نظر به وجه الله راحت است برای هر نبی و هر شهید. 🔹 شاید نکته این باشد‏‎ ‎‏که حجابهایی که بین ما و حق تعالی هست و وجه الله است و تجلیات حق تعالی هست،‏‎ ‎‏تمام این حجابها منتهی می شوند به حجاب خود انسان. انسان خودش حجاب بزرگی‏‎ ‎‏است که همۀ حجابهایی که هست، چه آن حجابهایی که از ظلمت باشند و آن حجابهایی‏‎ ‎‏که از نور باشند منتهی می شود به اینکه حجابی که خود انسان است. 🔸 ما خودمان حجاب‏‎ ‎‏هستیم بین خودمان و وجه الله . و اگر کسی فی سبیل الله و در راه خدا این حجاب را داد،‏‎ ‎‏این حجاب را شکست، و آنچه که داشت که عبارت از حیات خودش بود تقدیم کرد،‏‎ ‎‏این مبدأ همۀ حجابها را شکسته است، خود را شکسته است، خودبینی و شخصیت‏‎ ‎‏خودش را شکسته است و تقدیم کرده است و چون برای خدا جهاد کرده است و برای‏‎ ‎‏خدا دفاع کرده است از کشور خدا و از آئین الهی و هرچه داشته است در طبق اخلاص‏‎ ‎‏گذاشته و تقدیم کرده است و خود را داده است، این حجاب شکسته می شود.  🔹شهدا،‏‎ ‎‏شهدایی که [برای] خدای تبارک و تعالی و در سبیل خدای تبارک و تعالی و راه خدای تبارک و‏‎ ‎‏تعالی جان خودشان را تقدیم می کنند و آنچه که در دستشان است و بالاترین چیزی‏‎ ‎‏است که آنها دارند تقدیم خدا می کنند، در عوض خدای تبارک و تعالی [وقتی که] این حجاب که‏‎ ‎‏برداشته شد جلوه می کند برای آنها، تجلی می کند برای آنها. 🏷 | 📚صحیفه امام، جلد ۱۳، صفحه ۵۱۲ 🌐 روح قدس الهی https://eitaa.com/usul121/1823
شرح فرامتن طرح کلی ۳_01.mp3
12.19M
📌 شرحی بر فرامتن کتاب طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن 🎙 استاد: سید مهدی موسوی جلسه سوم: لوازم تدریس کتاب طرح کلی و تبیین نبوت در کتاب ۱. توجه به نظام فکری متفکر ۲. توجه به مفاهیم متفکر ۳. توجه به زبان متفکر ۴. توجه به غایت و هدف نهایی متفکر پنج‌شنبه ۱۳ آذر ۱۴۰۳ قم: در جمع طلاب و روحانیون مبلغ ┄══•ஜ📖ஜ•══┄ ❇️ https://eitaa.com/usul121/1824
شرح طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن ۵ توحید_01.mp3
15.25M
📌 شرح طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن (مجموعا ۸ جلسه خواهد بود) 🎙 استاد: سید مهدی موسوی جلسه پنجم: نقش توحید در نظام سازی اجتماعی (اصول راهبردی توحید در قانون‌گذاری، سیاست، اقتصاد و مدیریت) (زمانه‌شناسی ویژگی کتاب طرح کلی، اهداف مطالعه کتاب) ۱۳ دی ۱۴۰۳ اسلامشهر: در جمع ائمه جماعات ┄══•ஜ📖ஜ•══┄ ❇️ https://eitaa.com/usul121/1826
شرح طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن ۶ نبوت_01.mp3
11.69M
📌 شرح طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن (مجموعا ۸ جلسه خواهد بود) 🎙 استاد: سید مهدی موسوی جلسه ششم: مفهوم شناسی نبوت در طرح کلی اندیشه اسلامی ۱۳ دی ۱۴۰۳ اسلامشهر: در جمع ائمه جماعات ┄══•ஜ📖ஜ•══┄ ❇️ https://eitaa.com/usul121/1827
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
طلبه و علوم انسانی - مشاوره ۵ دی ۱۴۰۳_01.mp3
8.92M
📌 طلبه و تولید علوم انسانی بخش اول استاد: سید مهدی موسوی مشاوره‌ی طلاب درس خارج فقه و اصول حوزه علمیه قم دی ماه ۱۴۰۳ ┄══•ஜ📖ஜ•══┄ ❇️ https://eitaa.com/usul121/1830
طلبه و علوم انسانی - مشاوره ۵ دی ۱۴۰۳_02.mp3
9.17M
📌 طلبه و تولید علوم انسانی بخش دوم استاد: سید مهدی موسوی مشاوره‌ی طلاب درس خارج فقه و اصول حوزه علمیه قم دی ماه ۱۴۰۳ ┄══•ஜ📖ஜ•══┄ ❇️ https://eitaa.com/usul121/1831
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📌 آیه و سایه (سلسله داستان‌های کوتاه بر پایه کتاب «طرح کلی اندیشه اسلامی») ❇️ درس ششم: نگرانی همه جا هست غمی نیست مرا ۱ پرده اول: تردید در آستانه امتحانات سال جدید آغاز شده و اواخر سال تحصیلی است و تا ایام امتحانات اصلی، خیلی وقتی نمانده است. کمتر از چهار هفته دیگر، اولین امتحان برگزار می‌شود و باید خودم را برسانم. برخی از معلم‌ها، درس‌های آخر کتاب را سریع درس دادند که چیزی از کتابها باقی نمانده باشد؛ اما خوب که نگاه می‌کنم می‌بینم که بعضی از نکات را دقیق بلد نیستم و به مرور و تکرار نیاز دارد. البته بعضی را هم باید از ابتدا یاد بگیرم و الا امتحانات را خراب می‌کنم و نمی‌توانم رشته و مدرسه دلخواهم را انتخاب کنم. یعنی مجبورم در رشته‌ای که دوست ندارم و هم به مدرسه ضعیف بروم. از این مهمتر اینکه من هم با چند نفر از بچه‌ها توی یک رقابت خیلی شدید هستم که هرجور شده باید خودم را بالا بکشم تا با معدل خیلی بالا بتوانم در رشته و مدرسه درجه یک قبول بشوم و بعداً بتوانم از آثارش بهره‌مند شوم. نگرانی از آینده، دلهره آور است. با خودم می‌گویم که «اگر همه‌چیز خراب شود چه می‌شود؟» یاد روزها و ماه‌های اول سال می‌افتم که چقدر همه‌چیز را عادی می‌دانستم و چقدر فعالیت‌های فرهنگی و اجتماعی داشتم. حالا می‌فهمم که زندگی فقط یک مسیر مستقیم نیست. چرخش‌ها، توقف‌ها و حتی شکست‌ها داره و از همه نگران کننده‌تر این است که «از آینده خبر ندارم». فکر کردن به این مسئله، خیلی آزارم می‌دهد، خیلی هم فکر کردم که چه راه حلی برای جبران مافات پیدا کنم. آرمان برادر کوچکترم، از این وضعیت سوء استفاده می‌کند و با آزار و اذیت کردن، می‌خواهد حرص من را در بیاورد. مادرم که حال و روزم خبر دار شد، اصرار داشت که معلم خصوصی بگیرم. اما هرچی فکر کردم دیدم به صلاح نیست هم هزینه‌هایش برای خانواده‌ام سنگین است چون چند وقتی است که پدرم بیمار شده و نمی‌تواند سرکار برود. هم خیلی دیر شده و احتمالا نتیجه بخش نیست. پس باید راه دیگری پیدا کنم. ⏹پرده دوم: نگرانی‌های نگران کننده توی مدرسه، همه‌اش به این موضوع فکر می‌کنم. اما به کسی نگفتم تا خیال کنند که من تنبلم و درس‌ها را بلد نیستم. چون یک رقابت خیلی سنگینی بین بچه‌ها برقرار است بخصوص هر چه به آخر سال نزدیکتر شدیم این رقابت بیشتر و بیشتر شده است. بچه درس‌خوانها از بعد عید نوروز، فعالیت‌های غیر درسی را کم کرده‌اند و شبانه روز توی خانه یا کتابخانه مشغول درس خواندن هستند. به همین جهت من هم خیلی از فعالیت‌های فرهنگی و اجتماعی را کنار گذاشته‌ام و مشغول درس‌ها شده‌ام چون وقتم خیلی تنگ است و امکان جمع میان همه کارها توی این وقت کم را ندارم، مجبور اولویت سنجی کنم و مهمترین و سرنوشت‌سازترین کار را انتخاب کنم. زنگ تفریح روی صندلی حیاط مدرسه کنار بوته گل‌محمدی نشسته بود، هوا خیلی بهتری و ناز بود، دیشب کمی باران آمده بود و بوی خوبی توی فضا بو و به همین فکرها بودم که ناگهان سایه آمد. کنارم نشست و کیکی تعارف کرد. گفت: چند وقتیه خیلی سنگین و رنگین شدی دیگه با ما نمی‌پری؟ گفتم: سرم خیلی شلوغه، درسها خیلی زیاده، همه وقتم رو می زارم برای درسها و امتحانات آینده. سایه پوزخندی زد و خیلی حرفم رو جدی نگرفت و گفت: حالا ولش کن. چند روز آینده مسابقه والیبال مدارس شهرستانه، تو شرکت می‌کنی؟ گفتم: نه نمی‌تونم، عقب‌ماندگی درسهام خیلی زیاده. سایه: آیه دلت خوشِه‌ها، این امتحان هم مثله بقیه امتحان‌ها می گذره، حالا بیست نشی، قبول که می‌شی. گفتم: نه این یکی فرق می‌کنه، امتحان نهاییه و توی سرنوشت و ایندمون خیلی تأثیر داره، باید خیلی جدیش بگیریم. توی همین گیر و دار، نرگس و مریم هم سر رسیدند. سایه بحث مسابقه والیبال را دوباره مطرح کرد، نرگس و مریم هم همون حرف منو تکرار کردند و از سرنوشت ساز بودن این امتحانات گفتند. نرگس که بچه زرنگ کلاس بود، با ترس و نگرانی گفت: بچه‌ها، این چند درس آخر کتابها واقعا سخته و معلم خیلی زود رد شد و من نتونستم خوب همشون کنم. به نظرتون چه کار باید بکنم. حرف‌های نرگس را که شنیدم یکه خوردم چون دیدم اون هم وضعیتِ من را دارد و نگران امتحانات است‌. تا حالا نشده بود که نرگس از ضعف‌های خودش با کسب صحبت کند. خیلی خوشحال شدم، تا الان فکر می‌کردم که فقط مشکل من هست اما دیدم نه، او از من هم نگران‌تر است تا جایی که به ترس و اضطرابی تبدیل شده. نگرانی، اضطراب، دلهره، ترس، چه حالت‌های عجیبی است. اصلا چرا بعضی مثل سایه بی‌خیال هستند و برخی مثل من و نرگس، نگران هستیم؟ اما خوب که فکر می‌کنم سایه هم نگرانی‌های خاص خودش رو داره هرچند نوعش با ما فرق می‌کنه. پس همه ما آدمها، نگران می‌شویم اما آیا فقط اختصاص به انسان دارد یا بقیه موجودات زنده هم نگران می‌شوند؟ 🛑 ادامه دارد ... ┄══•ஜ📖ஜ•══┄ ❇️ https://eitaa.com/usul121/1833
📌 آیه و سایه (سلسله داستان‌های کوتاه بر پایه کتاب «طرح کلی اندیشه اسلامی») ❇️درس ششم: نگرانی همه جا هست غمی نیست مرا ۲ مسئله نگرانی و دلهره چیزی نبود که بشود به راحتی از کنار آن رد شد.حس عجیبی است، سراسر زندگی را دربرگرفته. اگر نگرانی و‌ دلهره‌ای رفع شود، خیلی فاصله نمی‌شود که نگرانی و دلهره‌ی دیگری سر می‌رسد و آدم را به خودش مشغول می‌دارد. با خودم گفتم خوب است یکبار هم که شده درباره این پدیده‌ی انسانی پرس و جو کنم و از حقیقت آن مطلع بشوم. اتفاقا زنگ بعد درس علوم داریم، خوبه از خانم بحرینی بپرسم که آیا موجودات دیگر هم دلهره و اضطراب و ترس دارند یا نه؟ ⏹ پرده سوم: برو فیلسوف شو! - خانم ببخشید قبل از اینکه درس امروز را شروع کنید اجازه دارم یه سوال نچندان بی‌ربطی بپرسم؟ + اگر کوتاه است بپرس؛ اما اگر خیلی مفصله بذار درس بدم و بعداً بیا بپرس. - نه خانم! کوتاه است. + خوب بپرس. - خانم آیا موجودات دیگر جمادات، گیاهان و جانوران هم دلهره و اضطراب دارند؟ خانم که یک دفعه جا خورد، کمی به فکر فرو رفت و گفت: نمی‌دونم! چه سئوال عحیبی؟ من رشته‌ام زیست شناسی بوده و تا حالا ندیدم توی زیست‌شناسی این سئوال مطرح بشه چرا که زیست شناسی فقط به بدن و زندگی طبیعی موجودات زنده کار داره و از پدیده‌های آگاهانه و ارادی و انتخابی بحث نمی‌کنه. این سئوالها بیشتر فلسفی و روان‌شناسیه. باید از کسی که رشته‌اش فلسفه یا روان‌شناسی بوده بپرسی. - خانم؛ فلسفه چیه؟ + فلسفه یا متافزیک، درباره حقیقت عالم و آدم با روس عقلی و منطقی بحث می‌کنه و تلاش می‌کنه تا انسان یک نقشه و طرح کلی از جهان و زندگی انسان به دست بیاره. من بیشتر بلد نیستم و باید خودت کتاب بخونی. بریم سراغ درس. - خانم ببخشید! قول می‌دم که این آخرین سئوالم باشه. یه کتاب درباره فلسفه معرفی می‌کنید که بیشتر آشنا بشم. + بعد از کلاس بیا تا بهت معرفی کنم. ⏹ پرده چهارم: خوشبخت می‌شوم چون نگرانی دارم درس‌هایم کم بود و خواستم که مشکل عقب‌ماندگی آنها را جبران کنم، تازه یه کتاب هم به کتابهایم افزوده شد و باید توی این یک هفته آن را تمام کنم و به خانم پس بدهم. خدارو شکر اکثرش را خوانده‌ام. خیلی شیرین و جذابی است. فیلسوف‌ها هم آدم‌های جذابی هستند، خیلی خوب بلدند «از کاه کوه بسازند» خیلی از مسائلی که ما خیلی به سادگی با آنها برخورد می‌کنیم و خیلی از کلماتی که با سهولت تلفظ می‌کنیم و همه جا به کر می‌بریم را آنچنان پیچیده می‌کنند که ساعت‌ها باید به آن فکر کنیم و تازه می‌فهمیم که انگار تا حالا آن مسائل و کلمات را نمی‌شناختم. «خوشبختی گمشده‌ی انسان است و همه انسان‌ها در به در به دنبال آن می‌گردند. همه نیازها، احتیاجات، تصمیمات و فعالیت‌های انسان برای رسیدن به خوشبختی است. هرگاه درک انسان از خوشبختی و سعادت ناقص باشد و یا از رسیدن به آن مطمئن نباشد، گرفتار نگرانی، دلهره، اضطراب می‌شود: همه خوف از وجود آید، بر او کم لرز و کم می‎زن» اینها بخشی از کتاب است که مشغول خواندن آن هستم. تا حالا «خوشبختی» را یک تعارف در عقد و عروسی می‌دانستم. چون همه به عروس و داماد می‌گفتند: «ان‌شاءالله خوشبخت بشید» اما حالا فهمیدم که خوشبختی و سعادت یک معنای بزرگتر و گسترده‌تری داره و همه‌ی نگرانی‌ها، اضطراب‌ها و دلهره‌ها به این مفهوم وحالت انسانی ربط داره و سایر موجودات این حالات را ندارند چون مسئله خوشبختی برایشان مطرح نیست. تازه دارم می‌فهمم که چرا نگرانی‌ها و دلهره‌های انسانها فرق می‌کند. هر فردی درک خاصی از خوشبختی دارد،بهتر اینکه، هر فردی با یک عینک خاص به جهان و زندگی نگاه می‌کند و از همان منظر خوشبختی را می‌فهمد یا می‌سازد مثلا یکی خوشبختی را در پول و ثروت می‌داند، یکی در تفریح و لذت، یکی در منزل و ماشین، یکی در کار و شغل، یکی در اعتبار و جایگاه احتماعی، ... خلاصه ذهنیت و درک آدم‌ها از خوشبختی خیلی فرق می‌کند و به همین دلیل جا و مکان ظهور دلهره‌ها، نگرانی‌ها و اضطراب‌های افراد با هم فرق می‌کند. یکی نسبت به آینده‌ی درسی و امتحانات نگران است، دیگری نسبت به شغل و کار آینده، دیگری به ثروت و پول و یکی هم نسبت به زندگی پس از مرگ نگرانی و ترس دارد. خلاصه نگرانی و دلهره چیز بدی هم نیست می‌تواند نشانه زنده بودن و آینده‌بینی و خوشبختی خواهی باشد و می‌تواند عامل تکان خوردن، حرکت کردن و رسیدن به هدف و منزل باشد. اما خودم دیده‌ام که همین دلهره ها و نگرانی ها باعث توقف و ایستادن، ناامیدی و حتی بیماری خیلی‌ها شده است. حالا این پرسش ذهنم را مشغول کرده که چگونه می‌توانم این نگرانی‌ها و دلهره ها، مقدمه حرکت و رسیدن به خوشبختی بشود نه موجب ایستادن، توقف و ناامیدی. تازه به وسط کتاب رسیده‌ام، امیدوارم به آخر که رسیدم پاسخ این پرسش را هم پیدا کنم. 🛑 پایان ✍سید مهدی موسوی جمعه ۱۴ دی ۱۴۰۳ ┄══•ஜ📖ஜ•══┄ ❇️ https://eitaa.com/usul121/1834