eitaa logo
واجب فراموش شده 🇵🇸
1.1هزار دنبال‌کننده
9.4هزار عکس
3.4هزار ویدیو
115 فایل
💕 #خُداونـدا #بی_نگــاهِ لُطفــــِ #تــــُ هیچ ڪاری #بـــــِ سامان نمیرِسَــد 😍 نگــاهَـــت را از مــا نَــگـــیـر 🌸 ارتباط با مدیر کانال ↶ ↶ @man_yek_basiji_hastam 🌸 تبادلات ↶ ↶ @Sarbazeemam10
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌷 تفاوت در سادگی است رهبر انقلاب: 🌱بگذارند ازدواج برای دختر مسلمان، مثل ازدواج فاطمه‌ی زهرا (س) باشد. 🌱 ازدواجی با پیوند عشقی الهی و جوششی بی‌نظیر میان زن و مرد مؤمن، و همسری به معنای واقعی بین دو عنصر الهی و شریف، اما بیگانه از همه‌ی تشریفات و زر و زیورهای پوچ و بی‌محتوا. @Vajebefaramushshode
مردان و زنان باید یادشان باشد که با همسرشان همخانه نیستند، بلکه همسرند نگذاریم طرف مقابلمان احساس فقر و کمبود کند. ما نباید برای خودمان زندگی کنیم، بلکه باید برای زندگی کنیم و همدیگر را شاد کنیم 😘 وقتی همسر شدیم باید همسری کنیم 😍 نه اینکه فقط به امورات خودمان برسیم فرقی نمیکند چه زن و چه مرد در همه ی زمینه ها گفتگو، برنامه ریزی، همکاری، کار منزل، بیرون رفتن، خرید ، همه چیز با همکاری هم ... @Vajebefaramushshode
👇 👨🏻 آقایون محترم خانم ها علاقه شدیدی دارن که حرف بزنن. حرف زدن برای خانم ها مثل موفقیت برای مرده که دلش با این حرف زدن خالی میشه. اصلا دل خانم ها بنده به حرف زدن. وقتی که گفتگو کنی باهاشون عاشق میشن. خانما به ارتباط زنده ن. وقتی میای یه چه خبر؟ یه چطوری؟ یه چه کار کردی از صبح؟ بهش بگو. خودش قد یه کتاب باهات حرف میزنه. 😄🤩 و دلش اینطوری آروم میشه😍 👧🏻 و اما خانم های عزیز؛ شما هم وقتی مردتون از راه میاد. همون اول نرین باهاش حرف بزنین. اول یه🍒🍎 میوه ای پوست کنین 😂😉 یه بیست دقیقه ای هم صبر کنین، بعد که خستگی از تنش در رفت و چای☕️ لب دوز و لب سوز شما رو خورد 😍😍 اون وقت موقع حرف زدن و درخواست کردنه. مطمئن باشید که جواب میده😉👌😅 @Vajebefaramushshode
🎀 🎀 و باید آن قدر با هم صمیمی باشند و آن قدر به همدیگر اعتماد داشته باشند كه حاضر نشوند سفره دلشان را نزد هر كسی باز كنند. بیشتر دخالت های اطرافیان به دلیل ضعف ارتباط زن و شوهر و یا بخاطر این است كه زوجین حرف خودشان را نسنجیده پیش دیگران (والدین یا ...) بازگو كرده و در واقع خودشان به دیگران چراغ سبز نشان داده اند كه دیگران به خود اجازه داده اند وارد زندگی آنها شده و دخالت كنند @Vajebefaramushshode
🌸زن‌ها وقتی دلگيرند، هر چه بپرسی می‌گويند: هیچی؛ مهم نيست، می‌گذرد. اين يعنی؛ هيچ جا نرو؛ كنارم بشين دوباره بپرس. دوباره پرسيدن‌هايت حالم را خوب می‌كند....! @Vajebefaramushshode
ﯾﮏ ﺭﺍﺑﻄﻪ ﺧﻮﺏ ﻭ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺷﺘﻨﯽ، ﺳﺎﺩﻩ ﺑﻪ ﺩست ﻧﻤﯽ آید ﻧﯿﺎﺯ ﺑﻪ: 🔰 ﻓﺪﺍﮐﺎﺭﯼ 🔰 ﻣﺤﺒﺖ 🔰 ﮔﺬﺷﺖ 🔰 ﻭ ﺩﺭﮎ ﺩﻭ ﺟﺎﻧﺒﻪ ﺩﺍﺭﺩ. 👈ﮐﻤﯽ ﺭﻭﯼ ﺭﻓﺘﺎﺭ ﻭ ﻣﻨﺶ ﺧﻮﺩ ﮐﺎﺭ ﮐﻨﯿﺪ. @Vajebefaramushshode
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
♥️ 💠آمد به خط فاطمیون. شب شکه شد. گفتیم لابد می رود یک جایی دور از هیاهوی رزمنده ها استراحت کند. کفش هایش را گذاشت... 👆 🌷 🌹🍃🌹🍃 @Vajebefaramushshode
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❣﷽❣ 📚 💥 9⃣ 💠 برای اولین بار در عمرم احساس کردم کسی به قفسه سینه‌ام چنگ انداخت و قلبم را از جا کَند که هم رگ‌های بدنم از هم پاره شد. 💢در شلوغی ورود عباس و حلیه و گریه‌های کودکانه یوسف، گوشه اتاق در خودم مچاله شده و حتی برای نفس کشیدن باید به گلویم التماس می‌کردم که نفسم هم بالا نمی‌آمد. عباس و عمو مدام با هم صحبت می‌کردند، اما طوری که ما زن‌ها نشنویم و همین نجواهای پنهان، برایم بوی می‌داد تا با صدای زهرا به حال آمدم :«نرجس! حیدر با تو کار داره.» 💠 شنیدن نام حیدر، نفسم را برگرداند که پیکرم را از روی زمین جمع کردم و به سمت تلفن رفتم. پنهان کردن اینهمه وحشت پیش کسی که احساسم را نگفته می‌فهمید، ساده نبود و پیش از آنکه چیزی بگویم با نگرانی اعتراض کرد :«چرا گوشیت خاموشه؟» 💢همه توانم را جمع کردم تا فقط بتوانم یک کلمه بگویم :«نمی‌دونم...» و حقیقتاً بیش از این نفسم بالا نمی‌آمد و همین نفس بریده، نفس او را هم به شماره انداخت :«فقط تا فردا صبر کن! من دو سه ساعت دیگه می‌رسم ، ان شاءالله فردا برمی‌گردم.» 💠 اما من نمی‌دانستم تا فردا زنده باشم که زیر لب تمنا کردم :«فقط زودتر بیا!» و او وحشتم را به‌خوبی حس کرده و دستش به صورتم نمی‌رسید که با نرمی لحنش نوازشم کرد :«امشب رو تحمل کن عزیزدلم، صبح پیشتم! فقط گوشیتو روشن بذار تا مرتب از حالت باخبر بشم!» 💢خاطرش به‌قدری عزیز بود که از وحشت حمله و تهدید عدنان دم نزدم و در عوض قول دادم تا صبح به انتظارش بمانم. گوشی را که روشن کردم، پیش از آمدن هر پیامی، شماره عدنان را در لیست مزاحم قرار دادم تا دیگر نتواند آزارم دهد، هر چند کابوس وحشیانه‌اش لحظه‌ای راحتم نمی‌گذاشت. 💠 تا سحر، چشمم به صفحه گوشی و گوشم به زنگ تلفن بود بلکه خبری شود و حیدر خبر خوبی نداشت که با خانه تماس گرفت تا با عمو صحبت کند. 💢اخبار حیدر پُر از سرگردانی بود؛ مردم تلعفر در حال فرار از شهر، خانه فاطمه خالی و خبری از خودش نیست. فعلاً می‌مانَد تا فاطمه را پیدا کند و با خودش به بیاورد. 💠 ساعتی تا سحر نمانده و حیدر به‌جای اینکه در راه آمرلی باشد، هنوز در تلعفر سرگردان بود در حالی‌که داعش هر لحظه به تلعفر نزدیک‌تر می‌شد و حیدر از دستان من دورتر! 💢عمو هم دلواپس حیدر بود که سرش فریاد زد :«نمی‌خواد بمونی، برگرد! اونا حتماً خودشون از شهر رفتن!» ولی حیدر مثل اینکه جزئی از جانش را در تلعفر گم کرده باشد، مقاومت می‌کرد و از پاسخ‌های عمو می فهمیدم خیال برگشتن ندارد. 💠 تماسش که تمام شد، از خطوط پیشانی عمو پیدا بود نتوانسته مجابش کند که همانجا پای تلفن نشست و زیر لب ناله زد :«می‌ترسم دیگه نتونه برگرده!» 💢وقتی قلب عمو اینطور می‌ترسید، دل من حق داشت پَرپَر بزند که گوشی را برداشتم و دور از چشم همه به حیاط رفتم تا با حیدر تماس بگیرم. 💠 نگاهم در تاریکی حیاط که تنها نور چراغ ایوان روشنش می‌کرد، پرسه می‌زد و انگار لابلای این درختان دنبال خاطراتش می‌گشتم تا صدایش را شنیدم :«جانم؟» و من نگران همین جانش بودم که بغضم شکست :«حیدر کجایی؟ مگه نگفتی صبح برمی‌گردی؟» 💢نفس بلندی کشید و مأیوسانه پاسخ داد :«شرمندم عزیزم! بدقولی کردم، اما باید فاطمه رو پیدا کنم.» و من صدای پای داعش را در نزدیکی آمرلی و حوالی تلعفر می‌شنیدم که با گریه التماسش کردم :«حیدر تو رو خدا برگرد!» 💠 فشار پیدا نکردن فاطمه و تنهایی ما، طاقتش را تمام کرده بود و دیگر تاب گریه من را نداشت که با خشمی تشر زد :«گریه نکن نرجس! من نمی‌دونم فاطمه و شوهرش با سه تا بچه کوچیک کجا آواره شدن، چجوری برگردم؟» 💢و همین نهیب عاشقانه، شیشه شکیبایی‌ام را شکست که با بی‌قراری کردم :«داعش داره میاد سمت آمرلی! می‌ترسم تا میای من زنده نباشم!» 💠 از سکوت سنگینش نفهمیدم نفسش بنده آمده و بی‌خبر از تپش‌های قلب عاشقش، دنیا را روی سرش خراب کردم :«اگه من داعشی‌ها بشم خودمو می‌کُشم حیدر!» 💢به‌نظرم جان به لبش رسیده بود که حرفی نمی‌زد و تنها نبض نفس‌هایش را می‌شنیدم. هجوم گریه گلوی خودم را هم بسته بود و دیگر ضجه می‌زدم تا صدایم را بشنود :«حیدر تا آمرلی نیفتاده دست داعش برگرد! دلم می‌خواد یه بار دیگه ببینمت!» 💠 قلبم ناله می‌زد تا از تهدید عدنان هم بگویم و دلم نمی‌آمد بیش از این زجرش بدهم که غرّش وحشتناکی گوشم را کر کرد. 💢در تاریکی و تنهایی نیمه شب حیاط، حیران مانده و نمی‌خواستم باور کنم این صدای انفجار بوده که وحشتزده حیدر را صدا می‌کردم، اما ارتباط قطع شده و دیگر هیچ صدایی نمی‌آمد... ✍️نویسنده: ... 🌹🍃🌹🍃 @Vajebefaramushshode
1_13171576.mp3
5.01M
🌴شهدا شرمنده ایم 🎙حاج میثم مطیعی 🍃🌹🍃🌹 @Vajebefaramushshode
💫❣💫❣💫❣💫 ☘یک تکه ، نورید شــ✨ــما 🍀اسطورۀ غیرت و شـ✨ما 🍀رفتید اگر چه، زود برمی‌گردید 🍀زیرا که ذخیرۀ شـ✨ما 🌙 🍃🌹🍃🌹 @Vajebefaramushshode
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍃🌼🌼🍃🌼🌼🍃🌼🌼🍃 ❣ ❣ 🦋روزها از پیِ هم میگذرند و گناهان بی شمارمانه تنها قـــ❤️لب‌تان را آزرده کہ در قرنطینہ تنهایی اسیرتان ڪرده استـ ... 🦋روزها از پیِ هم میگذرند و ما برای ظهورتان کارے نڪرده ایم از پی پیِ هم میگذرند تنهایی پشت تنهایی و درد روے درد انبار میشود 😭 🦋و تنها یڪ حال تمام عالم را خوب خوب میکند خبر آمدن شـ✨ما😍یا مهدی مرادردیست‌‌دور‌از‌تــو‌که‌‌نزد‌توست‌‌درمانش در افق آرزوهایم تنها 🌸🍃 🌹🍃🌹🍃 @Vajebefaramushshode
🕊🌷🕊🌷🕊 دفتــــر 📒 خاطراتتان بنویسید: هر چہ ڪہ داریم ز داریم...👌 🌷 🍃🌹🍃🌹 @Vajebefaramushshode
مداحی_آنلاین_زرنگ_ترین_انسان_ها.mp3
876.6K
♨️زرنگ ترین انسان ها 👌 بسیار شنیدنی 🎤حجت الاسلام 🍃🌹🍃🌹 @Vajebefaramushshode
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 🌹امام محمد باقر (ع) : سه چيز از خصلتهای نيك دنيا و آخرت است : 1⃣از كسی كه به تو ستم كرده است گذشت كنی 2⃣ به كسی كه از تو بريده است بپيوندي 3⃣هنگامی كه با تو به ناداني رفتار شود ، بردباری كنی 📚بحارالانوار ، داراحياءالترا العربي ، ج 75، ص (173) 🖤🥀شهادت امام محمد باقر علیه السلام تسلیت باد🥀🖤 @Vajebefaramushshode
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🖤میدانم رفیق شرح را زیاد شنیده ای، غافل از شرح امامانش ... اینک برایت از اویی خواهم گفت که لقبش"علویٌ بین علویَین" است، چرا که نسبش هم به میرسد و هم . اویی که سعی در برپا کردن نظام علوی داشت، آن هم در شرایطی که گروهی از مردم برای افکار باطلشان میجنگیدند، آن هم در روزگاری که باید تعویض میشد اسلام تحریفی رسوخ کرده با حقیقت قرآن و واقعی ... 🖤در این روز ها لعنت و نفرین وآه و سوز دیگر کارساز نیست. باید جنبشی را پدید آورد، حال مهم نیست که چه زمانی به ثمر بنشیند چرا که حتی ایشان هم در زمان فرزندشان به اوج رسید و این مبارزه بیشترین کارشان هم بود 🖤میدانی این روزگار یک کم دارد یک شکافنده ی حقایق قرآنی و دانش های اسلامی؛ اصلا باقر علم الاولین یعنی این✅ ای کاش یک صندوق از همان جنس صندوقی که امام سجاد به ایشان داده بود به ما نیز قرض می دادند تا شویم چرا که در این صندوق خبری از مال و دنیوی نیست بلکه از انباشته از دانش یا حاوی سلاح رسول الله است. 🖤 ها تنها یک روز غم انگیز در تقویم نیستند، تلنگـ💥ـری هستند برای ما، تا شاید به دنبال شناخت برویم و در این میان عملی. ✍پ.ن: گذری برکتاب انسان 250ساله ✍پ.ن: بحارالانوار ج 46 ص229 (ع)🏴 🌹🍃🌹🍃 @Vajebefaramushshode
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
♻️قسمت اول ❓مراحل فاصله گرفتن از خدا و افتادن در دام شیطان کدامند؟ 👣عبارت گام ها یا خُطُوات شیطان به گوش خیلی از ماها رسیده. انسان هایی که از نظر ما غرق در گناهان و شهوات شدن به یکباره به این مرحله نرسیدن ما برای پیشرفت و موفقیت هم احتیاج به تکنیک های گام به گام و مرحله ای داریم 📲یکی از ابزارهای موثر در این زمینه فضای مجازی بوده. مثلا دخترخانمی که حجاب نسبتا خوبی داشته وقتی می بینه اکثر دوستاش عکس بی حجاب گذاشتن اول میاد موهاش رو کمی از روسری بیرون میذاره 🔛 بعد وسوسه میشه میگه حالا موهای من رو که دیدن چه فرقی می کنه یه وجب باشه یا همش باشه🔛ولی شیطان به این مرحله راضی نمیشه باز وسوسه می کنه میگه حالا الان همه عکس بدون مانتو میذارن دیگه عادی شده و به چشم خواهرشون به من نگاه می کنن،🔛بازم پیش میره، اگه لباس هایی بپوشم که زیبایی اندامم نمایان بشه عکس قشنگ تری میشه و...🔝 همینجوری پیش میره تا جایی که دیگه هیچ حجب و حیایی واسش نمی مونه *⃣مراحل هفت گانه گام های شیطان به اجمال از این قرار است؛ 1⃣ ایجاد شبهه در واقعیات 2⃣ تسویف 3⃣تزیین و تسویل 4⃣تطویع و ایجاد رغبت 5⃣وعد و وعید 6⃣تمنیه و ایجاد آرزو 7⃣ولایت و إمارت(۱) ادامه دارد... 📚(۱) تفسیر تسنیم، ج ۱۰، ص ۳۶۳. @Vajebefaramushshode
⁉️چرا انقد میگید حجاب؟ مگه نمیدونید: «الانسان حریص علی ما منع» انسان از هرچیزی که منع بشه نسبت بهش حریص تر میشه.. همینه که دوست نداریم حجاب رو رعایت کنیم ✔️ میشه نسبت به هیچ چیز دیگران رو منع نکنیم، چون حریص میشن؟ مثلاً نمی‌تونیم جهت از بین بردن حرص مردم برای به دست آوردن پول و ثروت💎، تجاوز به اموال دیگران رو ازاد بذاریم؛ چون برداشتن مرزها، راه حل مشکل نیست. ✔️ انسان نسبت به چه چیزی حریص میشه‌؟ نسبت به چیزی که هم تحریک بشه و هم از داشتنش منع بشه... اگر چیزی اصلا وجود و حضور نداشته باشه، یا کمتر باشه حرص و ولع هم نسبت به اون کمتر هست. ✔️ درمورد حجاب، برداشتن قید ها عشق واقعی رو از بین میبره ❤️ و باعث بی بندباری اجتماعی میشه. در این مورد همونطور که گفته شد هرچقدر عرضه بیشتر باشه تمنای خواستن هم بیشتر میشه. این تمنا هرگز تموم شدنی نیست و به طریق های مختلف و نادرست خودش رو نشون میده. @Vajebefaramushshode
⚫️امام باقر (علیه السّلام) فرمودند: 🍃در آخرالزمان مردمی می‌آیند که پیرو عده‌ای هستند ریاکار که دم از و می‌زنند😒 ولی آنان و ‼️ ✨چون را زمانی لازم می‌دانند که گزندی از ناحیه آن به ایشان نرسد و همواره (برای شانه خالی کردن از این کار) برای خود 📌 و می‌تراشند....😑😞 📚🌱 [کافی، ج۵، ص۵5] @Vajebefaramushshode
✨🌹✨🌹✨🌹✨🌹✨ ♥️از عهد و پیمانی که با هم ١٩ سال گذشت... روزهایی می‌شود که در ذهنم هر کدام به دلیل خاص حک شده مثل روز یکی شدنمان روز از من به ما روز میم به توان دو شدنمان چه شیرین است مرور این خاطرات... پنجمین روز از ماه مرداد📅 🔷چه زیبا روزی بود 5/5/1380 و زیباتر... این روز در آن تاریخ مصادف بود با تولد حضرت زینب (س) بهش خوب که فکر میکنم به اینجا می‌رسم ♥️وقتی تصمیم گرفتیم قشنگ🌷 آغاز زندگی مشترکمان را، طوری جشن🎊 بگیریم به دور از هر گونه گناه، تجمل، چشم و هم چشمی و ... یقیناً شد نظر کرده خانم حضرت زینب(س). 🔷مراسم جشن🎉 رو تو خونه‌ی پدری من بر پا کردیم. یادش به خیر فامیل جمع بودن بزرگ و کوچیک...خنده بر روی لبان همه بود. ولی رنگ خنده‌ی من و تو با همه فرق داشت. ♥️ما با هم عهد بودیم که تو زندگی مشترکمون سه شرط رو همیشه بهش پایبند باشیم ... #️سادگی_صداقت _قناعت تا برسیم به میم به توان دو #️توان دو _یعنی متعالی شدن ما_ رشد ما... 🔷آرام جانم : با لطف و نظر خانم حضرت زینب(س) ، با پایبند بودن به این سه شرط روزهای را کنار هم تجربه کردیم. روزهای سخت و گیر هم کم نداشتیم. ولی با همدلی و همراهی آنها را هم زیبا کردیم. ♥️مهدی جان من به تو غبطه می‌خورم که در گذر این زندگی تو از من سبقت گرفتی رشد کردی... متعالی شدی... شدی... 🕊 دوستت💞 دارم و با هر قلبم❣ دوست داشتنت را مرور می‌کنم. 🍃🌹🍃🌹 @Vajebefaramushshode