eitaa logo
واجب فراموش شده 🇵🇸
1.1هزار دنبال‌کننده
9.9هزار عکس
3.7هزار ویدیو
118 فایل
💕 #خُداونـدا #بی_نگــاهِ لُطفــــِ #تــــُ هیچ ڪاری #بـــــِ سامان نمیرِسَــد 😍 نگــاهَـــت را از مــا نَــگـــیـر 🌸 ارتباط با مدیر کانال ↶ ↶ @man_yek_basiji_hastam 🌸 تبادلات ↶ ↶ @Sarbazeemam110
مشاهده در ایتا
دانلود
آرایشگاه مردونه داشت یا همون پیرایشگاه 💇‍♂ بود، با خُلق و خوی مذهبی. در ایام محرّم هم گاهی تو مغازه اش مداحی میگذاشت. با مشتری هم خوب حساب میکرد تا کسی ناراضی از مغازه اش بیرون نره. 🤗 منم گاهی برای اصلاح، میرفتم پیش ایشون، آقای خیلی بی آزار و خَدومی بود. فقط از یه مساله ای ناراحت بودم! اینکه چرا ایشون با این همه خوبی، موقع نماز ظهر و عصر درب مغازه اش بازه؟!🙁 درصورتی که بغلِ مغازه اش هم مسجد بود و برکزار میشد، اما ایشون مغازه رو نمی بست! ✍ یه روز کاغذ و قلم برداشتم و بدون نام و نشون، ازش بابت همه خوبی هاش تشکر کردم و نوشتم «اما حیف! شما که اینقدر خوب هستید که حتی در محرم و صفر، داخل مغازه مداحی میذارید، شما که امام حسین و این همه دوست دارید❣ ⏪ ای کاش مثل هم وقت نماز، مغازه تون رو می بستید و به جماعت می خواندید»🤔 یادم میاد که دو سـه خط، بیشتر نشد. سر صبح و در یه فرصتی که هنوز نیومده بود، یواشکی نامه رو انداختم داخل مغازه... چند روز بعد که از اونجا رد میشدم اتفاقا موقع اذان ظهر بود، دیدم درب مغازه اش بسته است و نوشته به علت اقامه نماز جماعت... 👌😊 @Vajebefaramushshode
👇حتما بخونید 🔸 10 برای از امر به‌ معروف و نهی‌ از منکر👌 📌 قسمت اول؛ 1⃣ لازم نیست هر تعداد گناه می‌بینید، تذکر بدهید. از روزی سه تا تذکر شروع کنید. 2⃣ اگر تذکر به نزدیکان و خانواده و دوستان برایتان راحت‌تر است (چون این دیگر ترس ندارد که)، از این‌ها شروع کنید. 3⃣ توقع خود را از افراد گناهکاری که می‌خواهیم بهشان تذکر دهیم، پایین بیاوریم. این خیلی مهم است. انتظار چشم و تشکر نداشته باش. خودت را برای بدترین پاسخ‌ها آماده کن. بعد می‌بینی جواب‌هایشان چقدر برایت شیرین می‌شود. 4⃣ برادر و خواهری که می‌گویی از تذکر می‌ترسم؛ حضرت امیر(ع) می‌فرماید: "امر به‌ معروف و نهی‌ از منکر به رزق و عمر تو آسیب نمی زند." اعتماد کن به امیرالمومنین(ع). 5⃣ عزیزان بدانید آن لحظه که باید از دنیا بروید، می‌روید. یک لحظه هم تاخیر نمی‌کند جناب ملک‌الموت. 🌸حکیم خیام نیشابوری فرمود: چون عمر به سر رسد، چه شیرین و چه تلخ. پیمانه که پر شود، چه بغداد و چه بلخ. و حق هم همین است. 🍀حالا انتخاب با خودت است؛ که با شهادت بروی یا با تصادف و سقوط از ارتفاع و بیماری و … ولی بدان: اگر شهید نشوی می‌میری! ادامه دارد... ✍ استاد تقوی @Vajebefaramushshode
✅ امام کاظم علیه السلام: 💥هرکه برادرش را در کاری ناپسند ببیند و بتواند او را از آن باز دارد و چنین نکند، به او خیانت کرده است(۱) 💢 به بیان دیگر: چو می بینی که نابینا و چاه است اگر خاموش بنشینی گناه است(۲) ۱. 📚 الامالى صدوق، ص۳۴۳ ۲. 📜 سعدی ◼️ علیه السلام تسلیت باد. 🏴 @Vajebefaramushshode
👇شاید برای شما هم اتفاق افتاده باشه! امیدوارم اگه شنیده اید اما تا حالا گوینــده اش نباشید! 🍂همه مسئولین چنین اند ... 🍂همه آخوندا اونطورند ... 🍂همه دکترا فلان جورند ... 🍂همه مردها کینه ای اند ... 🍂همه خانما چنان اند .... ❌چرا جمع می بندی؟! آیا میدونی روز حساب، تک تک کسانی که اینطوری نبودن، میان و بِهمون میگن: «گفتی من اینطوری ام، ثابت کن» و اگه نتونی ثابت کنی، حق داره و حقش رو ازت می گیره!😰 🔻داشتم با رفیقم حرف می زدم، یهو گفت: «همه ی مسئولین دزدند»😯 🔺با تعجب گفتم: فلانی! چرا وقتی قاطی میکنی همه رو با یه چوب میزنی؟! 🧐 🔻گفت: «اتفاقا همه شون اینطوری اند» 🔺گفتم تو کشور، حداقل 3000 تا میز درشت و هزاران میز کوچکتر داریم! همه رو با هم یکی نکن! تهمت میشه ها !! روز قیامت پوستت کنده است؛ و لایُظلَمونَ فَتِیلاً؛ اگه به کسی ذره ای ظلم کرده باشی، میان و حقشون رو ازت میگیرن!😔 🔻ساکت شد و بعد از مکثی گفت: منظورم بعضیاشونه 🔺گفتم: عزیزم، منظورت رو درست بگو! @Vajebefaramushshode
10 برای از امر به‌ معروف و نهی‌ از منکر👌 📌 قسمت دوم؛ 6⃣ آیه ۱۷۳ سوره آل عمران را بخوان و بگو "حسبنا الله و نعم الوکیل". ✨حضرت محمد مصطفی(ص) فرمودند: " جایی که باید حرف بزنی، اگر سکوت کنی، خدا مواخذه ات می‌کند. می‌گویی خدایا از مردم ترسیدم." حضرت حق جل‌ و علا می‌فرماید: "فإیّایَ کُنتَ أحَقَّ أن تَخشى"." شایسته بود از من بترسی."❗️ 7⃣ باز اگر می‌ترسید، دو نفری قدم بزنید و تذکر بدهید. 8⃣ باز اگر می‌ترسید، از تذکر به منکرات کوچک شروع کنید. باید خودمان را کم کم نزدیک کنیم به مقام "لایخشون احداً الا الله" 9⃣ تذکرات دیگران را بخوانید در و 👌 🍀 به دیگران توصیه کنید بخوانند. خاطره و داستان، خیلی موثره در زایل شدن ترس. 🍃قصص، سبک قرآن است و دشمنان ما امروز از این سبک بهره‌ها می‌برند. 🔟 و در آخر، برای اینکه ترست از تذکر دادن بریزد، گروه تشکیل بده، البته با ساختار و نظم. 💯یک گروه امر به‌ معروف و نهی‌ از‌ منکر در شهری که هستید، راه بیاندازید و با هم ببینید و کنید و برای یک روز در هفته، به شکل گروه‌های دو یا سه نفره، در مکان‌های مختلف اعم از بازار و پارک و...، برگزار کنید. با تشکیل گروه ایده‌های جذاب و متنوعی می‌توانید اجرا کنید. ✍ استاد تقوی @Vajebefaramushshode
✅ استاد بزرگوار حضرت حجة الاسلام حاج آقای دهقانی مطرح می کنن؛ 📌میگن یک شخصی بوده یک گربه خانگی ای داشته گاهی وقت ها از قصابی محلشون برای این گربه یه مقدار گوشت های خورده مانده میگرفته به این گربه می‌داده؛ رو از قصاب محل مشاهده میکنه 😐 👈 قبل از اینکه بِره به اون قصابه تذکر بده، و میکنه از آنچه که در دست اوست؛ 🔻 این گربه رو به یه جای دوری میبَره یا مثلاً به کس دیگه ای می سپاره 🔺وقتی میره به اون قصاب محل میده، امر به معروف و نهی از منکر میکنه ♨️قصابه هم بالاخره با یه حالتی در میاد میگه که بله بارک الله شما تذکر میدی ها... بالاخره گذر پوست به دبّاغ خونه می افته دیگه😠 حالا بعد پس فردا میای میگی برای گربه ی ما یه خورده آشغال گوشت و اینا بده...! ⏪ اینم میگه که: نه من اول طمعم رو از تو قطع کردم، اول گربه رو بردم جایی دیگه سپردم، گذاشتم مثلا جای دور و بعد اومدم دارم به تو تذکر میدم😏 💥لذا حواسمون باشه گاهی وقت ها یک امر به معروف و نهی از منکرهامون، این هست که امید داریم به آنچه در دست دیگران است... ❗️ ⭕️ نه، ما باید تذکرمون رو بدیم، اُمیدمونم قطع کنیم که به فرض اینکه این آقا دیگه این آشنایی ای که با من داشت 🍂مثلاً می خواست منو معرفی کنه به فلان شخص 🍂یا فلان کار رو انجام بده 🍂 یا فلان وام رو برای من بگیره یا هرچی؛ این دیگه انجام نمیده 👈 قطع طمع کنیم تا و برای امر به معروف و نهی از منکر بیشتر بشه👌 ✍ استاد تقوی @Vajebefaramushshode
(شهید ابراهیم هادی) 👌روش ابراهیم در نوع خود بسیار جالب بود.  🍃 مثلاً اگر می‌خواست بگوید که کاری را نکن، سعی می‌کرد باشد. 🍃مثلا دلایل بد بودن آن کار از لحاظ پزشکی، اجتماعی و... را اشاره کند تا طرف مقابل خودش به نتیجه لازم برسد. آنگاه از دستورات دین برای او دلیل می‌آورد.  🍁 یکی از رفقای ابراهیم، گرفتار چشم چرانی بود و مرتب به دنبال اعمال و رفتار غیر اخلاقی می‌گشت.😑 چند نفر از دوستانش با داد زدن و قهرکردن نتوانسته بودند رفتار او را تغییر دهند...😞 🍀 در آن شرایط که کمتر کسی او را تحویل می‌گرفت، ابراهیم خیلی با او گرم گرفته بود و حتی او را با خودش به زورخانه می‌آورد و جلوی بچه‌های دیگه خیلی به او می‌گذاشت. 🍀 مدتی بعد شروع کرد با او صحبت کردن. ابتدا اون رو کرد و گفت:"اگه کسی به دنبال مادر و خواهر تو راه بیفته و اونها رو اذیت بکنه چیکار می‌کنی؟ 👈" اون پسر با عصبانیت گفت: "چشماش رو در می‌یارم". 😡 💥ابراهیم خیلی آروم گفت: "خُب پسر، تو که برای خودت اینقدر غیرت داری، چرا همون کار اشتباه رو انجام می‌دی"؟؟!! 😒 🌾 بعد ادامه داد: "ببین اگه قرار باشه هرکی به دنبال ناموس دیگری باشه که دیگر جامعه از هم می‌پاشه و سنگ روی سنگ بند نمی‌شه"  🌾 بعد ابراهیم از حرام بودن نگاه به نامحرم حرف زد و کلی دلیل دیگه آورد و اون پسر تأیید می‌کرد. 🌿 بعد هم گفت: "تصمیم خودت رو بگیر اگه می‌خوای با ما باشی، باید این گناه رو ترک كنی. "  🌸 و دلایلی که ابراهیم برای او آورد باعث تغییر کلی در رفتارش شد و او را به یکی از بچه‌های خوب محل تبدیل کرد. 😊 @Vajebefaramushshode
🔰 لبنان به عروس خاورمیانه معروفه، انواع و اقسام فساد هم توش هست. رهبر شیعیان لبنان که خیلی تو مردم محبوب بود، یه روز کاملا ناگهانی وارد یک کاباره شد، همه مشغول میگساری بودند، تا او را دیدند دست و پای خودشون و گم کردند😥 ☄ اما در میان تعجب همه سید هم پشت میز میکده نشست و به خدمتکار گفت برای من هم مشروب خوب بیاورید!😶 ❗️سکوتی به آنجا حاکم شد اما او شوخی نمیکرد و جدی گفت پس چرا وایسادی؟ خدمتکار رفت با حالت شرمندگی یه پیاله مشروب آورد گذاشت جلوی سید...😓 ⭕️ همه با تعجب بهش نگاه میکردن که چی میشه! که ناگهان سید یه تیکه جگر از گوشه عبایش درآورد و انداخت تو لیوان مشروب و به صحبت با جوانها ادامه داد... بعد مدت خیلی کمی، جگر بسیار کوچک شده بود و انگار تو مشروب حل شده بود...! 👌ناگهان سید، برنامه اصلیش رو شروع کرد و گفت‌: رفقا برای همین میگه مشروب نخورید، ببینید این مشروب با این تیکه جگر چی کار کرد، دقیقا همین ضرر رو به بدنتون میزنه...! 🍃او همیشه این مدلی می‌کرد. البته این مدل نهی از منکر خیلی میخواست و هزینه داشت و ممکن بود مورد تهمت ها واقع بشی! اما او میدونست تو جایی که سبک زندگی ها کاملا غربی شده، باید یکمی با جوانها همراه شد بعد حرف اصلیت رو بزنی👌 این جوری بود که همه بهش میگفتن مسیح لبنان و بزرگ و کوچیک بودن…🤗 (به نقل از حجت الاسلام زائری) @Vajebefaramushshode
✳️ کاسیوس کِلِی در زمان خودش، قوی ترین مشت زنِ جهان بود💪 که شد و نام خودش رو به محمدعلی تغییر داد.👌 🌸 حناء یکی از دختراش میگه: بعد از مدتی دوری و فراق، رفتیم تا در محلِ اسکان پدرم او رو ببینیم. 💞 من کوچیک بودم. وقتی در نهایت به اونجا رسیدیم، راننده تاکسی من و خواهرم لیلا رو تا آپارتمانِ پدرم همراهی کرد. او مثل همیشه پشت در مخفی شده و منتظر بود تا ما رو بترســونه. 😏 🍀 ما تا جایی که در یک روز ممکنه همدیگه رو در آغوش کشیــدیم و بوسیــدیم. پدرم به ما نگاهی مهربانانه انداخت و من رو روی پاهاش نشوند و چیزی گفت که هرگز فراموش نمیکنم 😌 💟 او مستقیم به چشمانم نگاه کرد و گفت: ✨حناء! هر چیـزِ ارزشمندی که خدا در این جهان آفریده، مخفی است و دستیابی به آن دشوار!✨ 💫الماس کجا یافت میشه؟ الماس در اعماقِ زمین و جائیه که پوشیده و محفوظه. 💫مروارید کجا یافت میشه؟ مروارید در اعماق اقیانوس و در دلِ صدفی زیبا، پوشیده و محفوظه. 💫طلا کجا یافت میشه؟ طلا در اعماقِ معدن و در جاییه که پوشیده از چندین لایه سنگه. 🍃 برای دستیابی به این چیزها باید سخت کوشید. 👌سپس با جدیتی که در چشمانش بود به من نگاهی کرد و گفت: 🦋«حناء! بدنِ تو مقدسه، تو بسیار از الماس و مرواریدی و تو هم باید باشی ...»🧕 👏 در غرب، دخترش رو بغل میکنه و به ، زیبا و با مثال حرف میزنه و میشه... ❗ بعضیا در ایرانِ امام رضا علیه السلام لالَند!!! 😞 @Vajebefaramushshode
📌در کلاس نشسته بودم. بعد از اینکه درس تموم شد، استاد چند دقیقه‌ای از چیزهایی حرف زد که اصلا توقعش رو نداشتم!!! 🔻تا حالا یادم نمیاد از و شهدا چیزی گفته باشه، چه برسه به انقلاب و اینا ... 🔻بله؛ از ایشون توقع چنین حرفایی رو نداشتم اما حالا فرصت خوبی پیش اومده بود که ...🙂 🔸بعد از درس، رفتم پیش ایشون و گفتم: استاد خواستم ازتون کنم👏 🔹گفت: خواهش میکنم چرا؟ 🔸گفتم: از اینکه از «شهدا و انقلاب» ، چند جمله‌ای صحبت کردید ممنونم، خدا خیرتون بده که از این هم واسه بچه‌ها میگید 🙏 🔹حالت چهره اش گُل انداخت و دوباره گفت: «خواهش می کنم» البته این دفعه صداش آهسته و لطیف شده بود؛ ظاهرا خوشحال شده بود که مورد تشکر قرار گرفته بود. 🤗 👌 شما هم اگه صحنه‌ی جالب و ارزشی دیدین که خواستین یا کنید، از « تشکّر» غافل نشید. ✨حق یارتون 😊 🍀 🌺🍀 💠💠💠💠 📲👇 @Vajebefaramushshode
✅ شهید محمدحسین حسینی 🔰برای ماموریت اعزام شدند اهواز. با هم رفتند کنار پل کارون... ❗️وضعیت نامناسب خانواده ای، او را ناراحت کرد. 😔 📌گفت بریم عملیات، با 👌 کشان کشان دوستش را برد طرف آن خانواده. 🙂با رفت سراغ پیرمردی که سرپرست خانواده بود و گفت: 🔻آقای محترم، هیچ می دانید اینجا بوی باروت جنگ به مشام می رسد؟ 🔻می دانید اهواز از شهرهای خط مقدم جنگه؟ 🔻می دانید شما میزبان خوب رزمندگان هستید؟ ♨️ پیرمرد گفت: خوب حالا باید چی کار کنم؟ ⏪ به او گفت: ما که از شما چیزی نمی خواهیم؛ فقط پایبندی شما مردم محترم را به و می خواهیم. 🔺پیرمرد فهمید، صورت محمد را بوسید و گفت: به شرطی که ما را هم کنی! @Vajebefaramushshode
🔸یکی از رفقام میگفت: توی جمع خودمونی نشسته بودم که متوجه شدم مادرم داره کسی رو میکنه.🙁 🔹فوری با حالتی مخلوط از شوخی و جدی گفتم 🥴 مادر جان! ظاهرا خیلی ثوابـاتون زیاد شده ها؟! دارین گونی گونی ثواب میدین به طرف...! 🔸مادرم که متوجه منظورم شد، حرف رو قطع کردند و ساکت شدند😌 🔹ادامه دادم: خب قربونت برم، حالا طرف اگه مشکلی داره، برید به خودش بگید شاید درست بشه. 👌آره؛ اگه جایی غیبت می شنیدم، مدل های مختلفی از رو امتحان کردم که جواب داده. 📌حواسمون باشه که " در برابر غیبت، سخت تر از گناه غیبت کردنه" اگرچه هر دوش گناهه و !😨 @Vajebefaramushshode
از خانومی که عکسشو توی شبکه های اجتماعی📱 در معرض دید همه 👀 می ذاره 😣 می پرسی؛ اگه آقایی توی کوچه و خیابون عکستو بخواد بهش می دی؟! 😒 با قیافه حق به جانب میگه نه!! 🤨 ❓ خوب پس چرا توی فضای مجازی، اینقدر راحت عکستو در اختیار همه میذاری؟!☹️ ⭕️ اسمش مجازیه! آدم هاش، حقیقی ان ها ...! @Vajebefaramushshode
من و خانمم، وقتی داخل کیف فروشی یا لباس فروشی میشیم برخوردمون حتما از این دو حال خارج نیست: 💥اول اینکه متذکر می شیم که رو و کنند، و اینکه براش طرح و نقش داشته باشند. 💥دوم اینکه اگه داشته باشند و دغدغه‌اش رو داشته باشند میکنیم.👏🙏 شما چطور؟! این همه ثواب ریخته حواسمون بهشون هست؟! امتحان کنید. هم زبون باز میشه، هم کمک به اقتصاد یک کشور مهم کردید؛ 👌😊 کشوری که از نظر دین و شریعت، نگاه همه‌ی مردم دنیا اول به اونه! و از نظر دشمنی‌ها و تهاجم‌ها، فشار ظالمانه‌ی مستکبرینی چون فرعون و نمرودِ زمانه بر اوست! کشور عزیزمون ایران، شیعه خانه‌‌ی امام زمان علیه السلام. تو خیابون که قدم میزنیم، به فکر زندگی بقیه ایرانی ها و مهمتر اینکه به فکر رشد و مهمترین کشور اسلامی دنیا –که مورد هجمه‌ی بزرگترین دشمنان اسلام در قرن ٢١ است– باشیم.👌 💥این همه دُرُشت ریخته حواست هست؟!🤗 @Vajebefaramushshode
🔸سالن مطالعه دانشکده مون مختلط و خیلی هم کوچیک بود😣 💥به ذهنم رسید میشه تفکیکش کرد😏 افتادم دنبالش و در موردش با مسئول کتابخونه، حراست و رئیس دانشکده و...حرف زدم 👌جالب اینجا بود پارتیشن های وسط نمازخونه دانشکده هم در حال تعويض بود و من میگفتم میشه از همینا استفاده کرد... یکسری استقبال میکردن 😍 و یکسری هم بدجور نگاهم میکردن 😒 👈 من نبودم که نتیجه رو ببینم ولی الحمدلله با پیگیری های بچه های بعد از من، تفکیک صورت گرفت 💪 @Vajebefaramushshode
شهید علی صیاد شیرازی 🔰 به دوستش گفت: «بیا برای هم باشیم؛ هر عیبی که من دارم تو بگو، من هم اگر چیزی دیدم می گویم.» 🔹هر چند وقتی می آمد و به دوستش می گفت: عیب های مرا بگو. 🔸خودش به طور مستقیم حرفی نمی زد؛ یا حدیث می خواند یا آیه. گاهی هم داستانی تعریف می کرد تا پی به اشتباهش ببرد. 📚 سیره دریادلان ٢ 📚 @Vajebefaramushshode
❇️ بانوی عفیف سرزمینم: ، نااُمید کرد چشمی را که دنبال راهی برای چریدن می گشت! ✅ تو هم با نااُمید کن غربیان و بیگانه پرستانی را که چشمِ طمع به "ناموس" این ملت مسلمان بسته اند! ❎ گناه می بینی، بی تفاوت رد نشو!! @Vajebefaramushshode
👌 به این شیوه زیبا 👏فضای جامعه را، فضای معروف کنیم @Vajebefaramushshode
✅ امام کاظم علیه السلام: ✨ مَن رَأى أخاهُ عَلَى أمرٍ یُکرِهُهُ فَلَم یَرِدهُ عنهُ وَ هُو یقدِر عَلَیهِ، فَقَد خَانَه 💥هرکه برادرش را در کاری ناپسند ببیند و بتواند او را از آن باز دارد و چنین نکند، به او خیانت کرده است(۱) 💢 به بیان دیگر: چو می بینی که نابینا و چاه است اگر خاموش بنشینی گناه است(۲) ۱. 📚 الامالى صدوق، ص۳۴۳ ۲. 📜 سعدی 🌸 علیه السلام مبارک باد 🌸 @Vajebefaramushshode
شهید مصطفی چمران 🔰 یادم هست در یکی از سفرهایی که به روستاها می‌رفت، همراهش بودم. داخل ماشین، هدیه‌ای به من داد ( اولین هدیه‌اش به من بود و هنوز ازدواج نکرده بودیم) 🌺 خیلی خوشحال شدم و همان‌جا باز کردم و دیدم روسری است، یک روسری قرمز با گل‌های درشت. 👈 من جا خوردم، اما او لبخند زد و به شیرینی گفت: «بچه‌ها دوست دارند شما را با روسری ببینند.» 👌 از آن وقت روسری گذاشتم و مانده. ♨️ من می‌دانستم بچه‌ها به مصطفی حمله می‌کنند که چرا شما خانمی را که حجاب ندارد می‌آوری موسسه؟! 📌اما برایم عجیب بود که مصطفی خیلی سعی می‌کرد (خودم متوجه می‌شدم) مرا به بچه‌ها نزدیک کند. 🔹می‌گفت: «ایشان خیلی خوبند. این طور که شما فکر می‌کنید نیست. به خاطر شما می‌آیند موسسه و می‌خواهند از شما یاد بگیرند. ان‌شاءالله خودمان یادش می‌دهیم.» ⭕️ نگفت این حجابش درست نیست، مثل ما نیست، فامیل و اقوامش آن‌چنانی‌اند! ⏪ این‌ها خیلی روی من تاثیر گذاشت. او مرا مثل یک بچه کوچک، قدم به قدم جلو برد، به اسلام آورد. نُه ماه … نُه ماه زیبا با هم داشتیم و بعد ازدواج کردیم. البته ازدواج ما به مشکلات سختی برخورد. 🌸به نقل از خانم غاده، همسر شهید دکتر چمران @Vajebefaramushshode
💢در سورۀ حمد شما می‌بینید یک صورت می‌گیرد. ✨قرآن می‌فرماید: «صِرَاطَ الَّذِينَ أَنْعَمْتَ عَلَيْهِمْ غَيْرِ الْمَغْضُوبِ عَلَيْهِمْ وَلَا الضَّالِّينَ» ✴️ این در واقع یک نوع گروه‌ بندی اجتماعی است؛ یعنی شما یک هستید که دارید حمد می‌خوانید و آن را به می‌کشانید. ⭕️ این‌ طوری نیست که بگوییم: خدایا من به دیگران کاری ندارم! من را به راه راست هدایت کن و تمام! ✅ خودت را نسبت به کسانی که خدا به آنها نعمت داده است باید مشخص کنی، نسبت به دیگران هم باید مشخص کنی. ✍ استاد علیرضا پناهیان @Vajebefaramushshode