eitaa logo
وارثین (کانال مدرسه علمیه ولیعصر کرمانی‌ها «عج» ارائه مطالب علمی ، اخلاقی، آموزشی و پژوهشی)
556 دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
754 ویدیو
1.3هزار فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
بخش سوم امام رضا(ع) پس از شهادت پدرش امام کاظم(ع) در سال ۱۸۳ق امامت را عهده‌دار شد؛ مدت امامت آن حضرت ۲۰ سال (۱۸۳-۲۰۳ق) بود که با خلافت هارون الرشید(۱۰ سال)، محمد امین (حدود ۵ سال)، مأمون (۵ سال) همزمان شد. راویانی همچون داود بن کثیر رقی، محمد بن اسحاق بن عمار، علی بن یقطین، نعیم قابوسی، حسین بن مختار، زیاد بن مروان، المخزومی، داود بن سلیمان، نصر بن قابوس، داود بن زربی، یزید بن سلیط و محمد بن سنان، احادیثی از موسی بن جعفر(ع) درباره امامت امام رضا(ع) نقل کرده‌اند.  همچنین مقبولیت امام رضا (ع) در میان شیعیان و برتری علمی و اخلاقی وی را، ثابت کننده امامت او می‌دانند. هرچند که وضعیت مسأله امامت در اواخر زندگی موسی بن جعفر(ع) بسیار پیچیده بود؛ اما بیشتر اصحاب امام کاظم(ع) جانشینی امام رضا (ع) را پذیرفتند. ادامه دارد... •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•                                              ( ارائه مطالب علمی وپژوهشی و مشاوره پژوهشی) 🆔️@valiasrk
بخش چهارم گرایش شیعیان پس از شهادت امام کاظم(ع)، بیشتر شیعیان با توجه به وصیت امام(ع) و دلایل و شواهد دیگر، امامت فرزند ایشان، علی بن موسی الرضا (ع) را پذیرفتند و وی را به عنوان امام هشتم تأیید نمودند. این دسته که بزرگان اصحاب امام کاظم (ع) را هم شامل می‌شد، به نام قطعیه مشهور شدند؛ ولی گروه دیگری از اصحاب امام هفتم‏(ع) از پذیرفتن امامت علی بن موسی الرضا(ع) سرباز زده و در امامت حضرت موسی بن جعفر(ع) توقف کردند که به همین جهت واقفیه (یا واقفه) نامیده شدند.واقفیه معتقد بودند که امام کاظم(ع)، مهدی موعود است که در غیبت به سر می‌برد و بازخواهد گشت. جایگاه امام در مدینه امام رضا حدود هفده سال (۱۸۳-۲۰۰ یا ۲۰۱) از دوره امامت خود را در مدینه حضور داشت و از جایگاه ویژه‌ای در میان مردم برخوردار بود. خود امام در گفتگویی که با مأمون درباره ولایتعهدی داشت، در توصیف این دوره گفته است: همانا ولایت عهدی هیچ امتیازی را بر من نیفزود. هنگامی که من در مدینه بودم فرمان من در شرق و غرب نافذ بود و وقتی سوار بر مرکب خود، از کوچه‌های مدینه عبور می‌کردم، کسی عزیرتر از من نبود. در مورد جایگاه علمی امام در مدینه نیز از خود ایشان نقل شده است: من در مسجد پیامبر می‌نشستم و دانشمندانی که در مدینه بودند، هرگاه در مسئله‌ای درمی‌ماندند، همگی به من ارجاع می‌دادند و مسائل‌شان را نزد من می‌فرستادند و من به آنها پاسخ می‌دادم. ادامه دارد... •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•                                              ( ارائه مطالب علمی وپژوهشی و مشاوره پژوهشی) 🆔️@valiasrk
بخش پنجم هجرت امام رضا(ع) از مدینه به مرو در سال ۲۰۰ یا ۲۰۱ قمری بود. به گزارش یعقوبی مأمون، امام رضا را از مدینه به خراسان آورد و فرستاده وی جهت آوردن حضرت به خراسان، رجاء بن ابی‌ضحاک خویشاوند فضل بن سهل بود. حضرت را از راه بصره آوردند تا به مرو رسید. به عقیده برخی مأمون مسیر مشخصی برای سفر امام رضا به مرو انتخاب کرد تا آن حضرت از مراکز شیعه‌نشین عبور نکند، زیرا از اجتماع شیعیان بر گرد امام می‌ترسید. او دستور داد تا حضرت را از مسیر کوفه نیاورند بلکه از طریق بصره،خوزستان و فارس، به نیشابور بیاورند. مسیر حرکت طبق کتاب اطلس شیعه چنین بوده است: مدینه، نقره، هوسجه، نباج، حفر ابوموسی، بصره، اهواز، بهبهان، اصطخر، ابرقوه، ده شیر (فراشاه)، یزد، خرانق، رباط پشت بام، نیشابور، قدمگاه، ده سرخ، طوس، سرخس، مرو. به گزارش شیخ مفید مأموران مأمون، امام رضا (ع) و برخی از بنی‌هاشم را از مسیر بصره به مرو آوردند. مأمون آن‌ها را در خانه‌ای و امام رضا را در خانه‌ای دیگر جای داد و او را اکرام کرد. ادامه دارد... •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•                                              ( ارائه مطالب علمی وپژوهشی و مشاوره پژوهشی) 🆔️@valiasrk
بخش ششم اللَّه جَلَّ جَلَالُهُ یقُولُ لَا إِلَهَ‏ إِلَّا اللَّهُ‏ حِصْنِی‏ فَمَنْ دَخَلَ حِصْنِی أَمِنَ مِنْ عَذَابِی قَالَ فَلَمَّا مَرَّتِ الرَّاحِلَةُ نَادَانَا بِشُرُوطِهَا وَ أَنَا مِنْ شُرُوطِهَا ...خداوند جل جلاله می‌فرماید: «لَا إِلَهَ‏ إِلَّا اللَّهُ» دژ من است، پس هرکس که در دژ من درآید از عذابم در امان است. چون مرکب به راه افتاد [امام رضا](ع) گفت: [البته] با شرایطش و من جزو شرایط آنم. اسحاق بن راهویه می‌گوید: وقتی امام رضا(ع) در سفر به خراسان به نیشابور رسید، شماری از مُحدِّثان عرض کردند:‌ ای پسر پیغمبر از شهر ما تشریف می‌‏برید و برای ما حدیثی بیان نمی‌فرمایید؟ پس از این تقاضا، حضرت سرش را از کجاوه بیرون آورد و فرمود: شنیدم از پدرم موسی بن جعفر که فرمود شنیدم از پدرم جعفر بن محمّد که فرمود شنیدم از پدرم محمّد بن علی که فرمود شنیدم از پدرم علی بن الحسین که فرمود شنیدم از پدرم حسین بن علی فرمود شنیدم از پدرم امیرالمؤمنین علی بن أبی طالب که فرمود شنیدم از رسول خدا که فرمود شنیدم از جبرئیل که گفت شنیدم از پروردگار عزّ و جلّ فرمود: «کلمه‏ «لا إِلهَ إِلَّا اللَّهُ‏» دژ و حصار من است. پس هر کس داخل دژ و حصار من شود، از عذاب من ایمن خواهد بود.» پس هنگامی که مَرکب حضرت حرکت کرد با آواز بلند فرمود با شروط آن و من یکی از آن شروط هستم. بیان این حدیث را در نیشابور یکی از مهم‌ترین و مستندترین حوادث مسیر حرکت امام رضا(ع) می‌دانند. ادامه دارد... •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•                                              ( ارائه مطالب علمی وپژوهشی و مشاوره پژوهشی) 🆔️@valiasrk
بخش هفتم پس از استقرار امام در مرو، مأمون قاصدی به خانه امام رضا فرستاد و به وی پیشنهاد داد که من می‌خواهم خودم را از خلافت خلع کنم و آن را به تو بسپارم ولی امام به شدت با این کار مخالفت کرد. امام در پاسخ مأمون گفت: «اگر حکومت حق توست، نمی‌تـوانی به کس دیگر ببخشی و اگر متعلق به تو نیست، شایستگی بخشـش آن را نـداری»محققان معتقدند این پاسخ امام اساس مشروعیت خلافت مأمون را زیر سوال برد.سید جعفر مرتضی عاملی نیز معتقد است اساسا مأمون جدیتی در پیشنهاد خلافت به امام رضا (ع) نداشت. وی مباحث گسترده‌ای را مطرح ساخته و در نهایت این پیشنهاد مأمون را تلاشی برای تثبیت خلافت خود وی ارزیابی می‌کند.پس از این، مأمون خواست که ولایت عهدی پس از خودش را به امام واگذار نماید. باز با مخالفت شدید امام مواجه شد. در این هنگام مأمون سخنی با شائبه تهدید به زبان آورد و در این میان گفت: عمر بن خطاب، شورا را در شش نفر قرار داد ( آن شش نفر حضرت علی ع، طلحه، زبیر، عثمان، سعدبن ابی وقاص ، عبدالرحمن بن عوف) که یکی از آنان جد تو امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب بود. عمر شرط کرد هرکدام از آنان مخالفت کرد گردنش زده شود. چاره‌ای نیست جز اینکه آنچه از تو می‌خواهم بپذیری که من گزیری از آن نمی‌یابم. امام (ع) پاسخ داد: پس من می‌پذیرم بدین شرط که نه فرمان دهم و نه بازدارم، نه فتوا دهم و نه قضاوت کنم، نه کسی را به کاری گمارم و نه عزل کنم و نه چیزی را از جایگاهش تغییر دهم. مأمون، شرط او را پذیرفت. بدین طریق، مأمون در روز دوشنبه هفتم رمضان سال ۲۰۱ق. با امام رضا به عنوان ولیعهد پس از خود بیعت کرد و مردم را به جای لباس سیاه، سبزپوش کرد و فرمان آن را به اطراف و نواحی نوشت و برای امام رضا (ع) بیعت گرفت و به نام وی بر منبرها خطبه خواندند و دینار و درهم به نامش سکه زدند و کسی نماند که لباس سبز نپوشد مگر اسماعیل بن جعفر بن سلیمان بن علی هاشمی. ادامه دارد... •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•                                              ( ارائه مطالب علمی وپژوهشی و مشاوره پژوهشی) 🆔️@valiasrk
بخش هشتم مأمون پس از آوردن امام رضا(ع) به مرو، جلسات علمی متعددی با حضور علمای گوناگون تشکیل داد. در این جلسات، مذکرات زیادی میان امام و دیگران صورت می‌گرفت که به طور عمده درباره مسائل اعتقادی و فقهی بود. بخشی از این مذاکرات را طبرسی در کتاب احتجاج فراهم آورده است.  برخی از این مناظرات [یا احتجاجات] از این قرارند: مناظره امام رضا در باب توحید احتجاج در باب امامت مناظره امام رضا با سلیمان مروزی مناظره امام رضا با ابو قرة مناظره امام رضا با جاثلیق مناظره امام رضا با رأس الجالوت مناظره امام رضا با عالم زرتشتی مناظره امام رضا(ع) با عمران صابی مأمون می‌خواست با کشاندن امام به بحث، تصوری را که عامه مردم درباره ائمه اهل بیت علیهم السلام داشتند و آنان را صاحب علم خاص مثلاً «‌علم لدنّی‌» می‌دانستند، از بین ببرد. صدوق در این باره می‌گوید: مأمون اندیشمندان سطح بالای هر فرقه را در مقابل امام قرار می‌داد تا حجت آن حضرت را به وسیله آنان از اعتبار بیندازد و این به جهت حسد او نسبت به امام و منزلت علمی و اجتماعی او بود. اما هیچ کس با آن حضرت روبه رو نمی‌شد جز آن که به فضل او اقرار کرده و به حجتی که از طرف امام علیه او اقامه می‌شود، ملتزم می‌گردید. این مجالس به تدریج مشکلاتی را برای مأمون درست کرد. زمانی که وی متوجه شد، تشکیل چنین جلساتی برای وی خطرناک است، اقدام به محدود کردن امام کرد. از عبدالسلام هروی نقل شده که به مأمون اطلاع دادند: امام رضا علیه‌السلام مجالس کلامی تشکیل داده و بدین وسیله مردم شیفته وی می‌شوند. مأمون به محمد بن عمرو طوسی مأموریت داد تا مردم را از مجلس آن حضرت طرد نماید. پس از آن امام در حق مأمون نفرین کرد. ادامه دارد... •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•                                              ( ارائه مطالب علمی وپژوهشی و مشاوره پژوهشی) 🆔️@valiasrk
بخش نهم شهادت علی‌بن‌موسی(ع) را جمعه یا دوشنبه آخر ماه صفر، یا ۱۷ صفر، یا ۲۱ رمضان، یا ۱۸ جمادی‌الاولی، یا ۲۳ ذی‌القعده، یا آخر آن، در سال ۲۰۲، یا ۲۰۳، یا ۲۰۶ نقل کرده‌اند. کلینی، وفات او را در ماه صفر سال ۲۰۳ق. در ۵۵ سالگی ذکر می‌کند. طبق نظر بیشتر علماء و مورخین سال شهادت امام رضا، ۲۰۳ق. بوده است. طبرسی روز شهادت را در آخر ماه صفر نقل می‌کند. در تعداد سال‌های زندگی علی بن‌موسی نیز با توجه به اختلاف در تاریخ ولادت و شهادت او، از ۴۷ سال تا ۵۷ سال گفته شده است.  طبق قول مشهور در تاریخ ولادت و وفات وی، سن امام رضا در هنگام شهادت ۵۵ سال بوده است. هم‌چنین نقل قول‌های متفاوتی در چگونگی شهادت امام رضا(ع) ذکر شده است: در تاریخ یعقوبی آمده است، مأمون در سال ۲۰۲ق از مرو رهسپار عراق شد و ولیعهدش رضا(ع) و وزیرش فضل بن سهل ذوالریاستین همراه وی بودند. چون به طوس رسیدند، امام رضا(ع) در قریه‌ای که به آن نوقان‌ گفته می‌شود، در اول سال ۲۰۳ق وفات کرد و بیماری آن حضرت بیش از سه روز نبود و گفته شده که علی بن هشام انار مسمومی به او خورانید و مأمون بر وی سخت بی‌تابی نشان داد. یعقوبی در ادامه می‌نویسد: «‌خبر داد مرا ابوالحسن بن ابی عباد و گفت: مأمون را دیدم که قبایی سفید در برداشت و در (تشییع) جنازه رضا سربرهنه میان دو قائمه نعش پیاده می‌رفت و می‌گفت؛ یا اباالحسن پس از تو به که دلخوش باشم؟ و سه روز نزد قبرش اقامت گزید و هر روز قرصی نان و مقداری نمک برای او می‌آوردند و خوراکش همان بود، سپس در روز چهارم بازگشت». شیخ مفید نقل می‌کند مأمون، عبدالله بن بشیر را امر کرد که ناخن‌هایش را نگیرد تا درازتر از حد معمول شود و سپس چیزی شبیه تمر هندی بدو داده تا با دستانش خمیر کند. آنگاه مأمون پیش امام رضا(ع) رفته و عبدالله را صدا زده و از او خواسته است که با دستانش آب انار بگیرد و سپس آن را به امام رضا(ع) نوشانید و این سبب وفات حضرت پس از دو روز شده است. شیخ صدوق روایاتی را بدین مضمون نقل می‌کند که در بعضی از آنها سم در انگور ذکر شده است و در بعضی، هم در انگور و هم در انار آمده است.سید جعفر مرتضی عاملی، شش نظر را درباره درگذشت امام رضا(ع) ذکر می‌کند. ابن حِبّان از محدثان و رجال شناسان قرن چهارم هجری، ذیل نام «‌علی بن موسی الرضا‌» می‌نویسد: علی بن موسی الرضا به وسیله سمی که مأمون به وی خوراند، رحلت یافت. این حادثه در روز شنبه سال ۲۰۳ق. بود. در مورد علت قتل امام رضا(ع) توسط مأمون، دلایل مختلفی ذکر شده است: غلبه امام بر علمای مختلف در جلسات مناظره، استقبال پرشور مردم از امامت امام در مراسم نماز عید مأمون از این حادثه احساس خطر کرد و متوجه شد دادن ولایت عهدی به امام، اوضاع را علیه وی سخت‌تر کرده است. از این رو، مراقبانی برای آن حضرت گمارد تا مبادا اقدامی بر ضد مأمون انجام دهد. امام از مأمون وحشتی نداشت و در اکثر اوقات به او چنان جواب می‌داد که ناراحتش می‌کرد. این وضع نیز باعث خشم مأمون و زیادتر شدن دشمنی وی نسبت به حضرت می‌شد، هرچند آشکار نمی‌کرد. چنانکه نقل شده هنگامی که مأمون از خبر یکی از فتوحات نظامی‌اش خوشحالی می‌کرد، امام رضا(ع) به او گفت:‌ «ای امیر مؤمنان، از خدا بترس درباره امت محمد(ص) و آنچه که خدا به تو واگذار کرده است. تو امور مسلمین را تضییع کرده‌ای و...» ادامه دارد... •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•                                              ( ارائه مطالب علمی وپژوهشی و مشاوره پژوهشی) 🆔️ @valiasrk
بخش دهم : در سیره عملی امام رضا(ع) آمده است که آن حضرت در مناظرات علمی که بزرگان ادیان و فرق در آن حضور داشتند، به مجرد شنیدن صدای اذان، جلسه را ترک می‌کرد و در پاسخ به درخواست حاضران برای ادامه بحث علمی، فرمود: نماز می‌گزاریم و بازمی‌گردیم.گزارش‌هایی از عبادت‌های شبانه و شب زنده‌داری ایشان نقل شده است. هنگامی که امام رضا(ع) پیراهن خود را به دعبل خزاعی هدیه داد به او فرمود: از این پیراهن محافظت کن که من با آن، هزار شب، در هر شب هزار رکعت نماز خوانده‌ام و با آن هزار بار قرآن را ختم کرده‌ام.سجده‌های طولانی آن حضرت نیز گزارش شده است. : نمونه‌های فراوانی از برخورد نیک امام در معاشرت با دیگران نقل شده است. رفتار محبت‌آمیز و همسفره شدن امام با بردگان و زیردستان حتی پس از ولیعهدی نمونه‌ای از این گزارش‌ها است. ابن شهرآشوب نقل کرده است که روزی امام به حمام رفت و یکی از حاضران که امام را نمی‌شناخت از ایشان خواست دلاکی او را انجام دهد. امام پذیرفت و شروع به دلاکی کرد. دیگران با مشاهده این ماجرا امام را به آن مرد معرفی کردند و وقتی آن مرد شرمسار شد و عذرخواهی کرد، امام او را آرام کرد و به دلاکی ادامه داد. : در سیره رضوی بر نقش خانواده در تربیت فرزند تاکید شده و مواردی همچون لزوم ازدواج با همسر صالح، اهتمام به ایام بارداری، نامگذاری نیک، و تکریم کودک گوشزد شده است. در مورد اهتمام امام رضا(ع‏) به انس گرفتن با نزدیکان نیز نقل شده است که هرگاه امام فراغتی پیدا می‌کرد، نزدیکان و اطرافیانش از کوچک و بزرگ را جمع می‌کرد و به گفتگو با آنان می‌پرداخت. : امام رضا(ع‏) وقتی در مدینه حضور داشت در روضه نبوی می‌نشست و دانشمندانی که از پاسخ سؤالات درمی‌ماندند، از امام یاری می‌خواستند. پس از حضور در مرو نیز از رهگذر مناظراتی که برپا می‌شد، به بسیاری از شبهات و سؤالات پاسخ می‌گفت. افزون بر آن امام در منزل خود و در مسجد مرو حوزه علمی تشکیل داد ولی وقتی مجلس درس امام بالا گرفت مامون دستور تعطیلی آن را صادر کرد و امام او را نفرین کرد. اهتمام به تندرستی و طب در روایات امام رضا(ع‏) نمود روشنی دارد. در این روایات ضمن تبیین برخی مفاهیم مرتبط با این زمینه، به امر پیشگیری، تغذیه صحیح، بهداشت فردی و درمان نیز پرداخته شده است. کتاب طب الرضا معروف به  منسوب به امام رضا(ع‏) است و دربردارنده توصیه‌هایی در این زمینه است. تقیه نکردن در بحث امامت: دوره امامت امام رضا(ع) تا حدی تقیه را برنمی‌تافت؛ زیرا وقایع مربوط به پیدایش جریان واقفیه، جامعه امامیه را با خطری جدی روبرو ساخته بود. به‌علاوه برخی بازماندگان فرقه فطحیه نیز در زمان امام رضا(ع‏) فعال بودند. با توجه به این شرایط، امام تا حدی از سیاست تقیه فاصله گرفت و با صراحت بیشتری به تبیین ابعاد امامت پرداخت. برای نمونه بحث مفترض الطاعه بودن امام، از زمان امام صادق(ع) در محافل دینی و کلامی مطرح شده بود ولی امامان در این مسئله با تقیه برخورد می‌کردند. امام رضا بدون آنکه به تعبیر روایات «ترسی از طغیانگر به خود راه دهد» خود را امام مفترض الطاعه معرفی می‌نمود.در عین حال امام از شیعیان می‌خواست که «از خدا تقوا پیشه کنید و سخن ما را برای همگان پخش نکنید.» همچنین امام در پاسخ نامه مأمون که از ایشان خواسته بود درباره محض اسلام برای او بنویسد، پس از اشاره به توحید و نبوت پیامبر اسلام، امامت و جانشینی امام علی(ع) و یازده امام پس از وی را مطرح می‌کند و عبارت «القائم بامر المسلمین: کسی که امور مسلمانان را بر عهده دارد» را در مورد امام به کار می‌برد. ادامه دارد... •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•                                              ( ارائه مطالب علمی وپژوهشی و مشاوره پژوهشی) 🆔️@valiasrk
بخش یازدهم برخی از نویسندگان، از امام رضا(ع) به جز احادیث و اخباری که از آن حضرت نقل کرده‌اند و یا پاسخ کسانی که برای فهم مسائل علوم و معارف به آن بزرگوار مراجعه کرده‌اند (مثلاً کتاب عیون اخبار الرضا بسیاری از این مسائل را نقل کرده است.)، تألیفاتی نیز ذکر کرده‌اند که صحت انتساب آنها نیازمند ادله کافی است و استناد برخی از آنها قابل اثبات نیست. از جمله این تألیفات کتاب «‌الفقه الرضوی‌» است که محققین از علماء، نپذیرفته‌اند که این کتاب نوشته امام رضا (ع) باشد.  اثر دیگری که به امام رضا(ع) نسبت داده شده است، «‌رساله ذهبیه‌» در پزشکی است. گفته شده است که امام این رساله را در حدود سال ۲۰۱ق. برای مأمون فرستاد و مأمون برای نشان دادن اهمیت آن دستور می‌دهد که با طلا نوشته و پس از آن در خزانه دارالحکمه نگهداری شود و به همین مناسبت است که آن را رساله ذهبیه نامیده‌اند. بسیاری از علماء بر این رساله شرح نوشته‌اند. از دیگر آثار نسبت داده شده به امام رضا(ع) «‌صحیفة الرضا‌» در فقه است که انتساب آن به ایشان ثابت نشده است. کتاب دیگری که به امام رضا (ع) نسبت داده شده است، کتاب «‌محض الاسلام و شرایع الدین‌» است که ظاهراً اطمینانی به صدور این کتاب از امام نیست ادامه دارد... •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•                                              ( ارائه مطالب علمی وپژوهشی و مشاوره پژوهشی) 🆔️ @valiasrk
بخش دوازدهم برخی از نویسندگان، ۳۶۷ نفر را در زمره اصحاب و راویان حدیث امام رضا (ع) ذکر می‌کنند.[۹۲] برخی از اصحاب حضرت عبارتند از: یونس بن عبدالرحمن موفق (خادم امام رضا) علی بن مهزیار اهوازی صفوان بن یحیی محمد بن سنان علی بن اسماعیل میثمی زکریا بن آدم ریان بن صلت دعبل بن علی ادامه دارد... •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•                                              ( ارائه مطالب علمی وپژوهشی و مشاوره پژوهشی) 🆔️@valiasrk
بخش سیزدهم برخی بزرگان اهل‌سنت در سخنانی نسب، علم، فضل امام رضا(ع) را ستوده و به زیارت حرم امام رضا (ع) می‌رفته‌اند. ابن حِبّان، محدث اهل سنت در قرن سوم و چهارم هجری، گفته است که به زیارت قبر علی بن موسی در مشهد می‌رفته و با توسل به آن حضرت برخی مشکلاتش برطرف شده است. همچنین ابن حجر عسقلانی نقل کرده که ابوبکر محمد بن خُزَیْمه، فقیه، مفسر و محدث اهل سنت در قرن سوم و چهارم هجری، و ابوعلی ثقفی به همراه دیگرانی از اهل سنت به زیارت قبر امام رضا(ع) رفته‌اند. راوی این حکایت (که خودش آن را برای ابن حجر نقل کرده است) گفته است: «ابوبکر بن خزیمه چنان به بزرگداشت این بقعه، و فروتنی و زاری نزد آن پرداخت که ما متحیر شدیم.» ابن نجار از جایگاه امام در علم و دین سخن به میان آورده و گفته است: «وی در علم و دین چنان جایگاهی داشت که در بیست و چند سالگی، در مسجدالنبی فتوا می‌داد.» ادامه دارد... •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•                                              ( ارائه مطالب علمی وپژوهشی و مشاوره پژوهشی) 🆔️@valiasrk
بخش چهاردهم برای مطالعه بیشتر درباره امام رضا علیه السلام می توان به کتب ذیل مراجعه شود صدوق، عیون اخبار الرضا (ع)، ترجمه علی اکبر غفاری، تهران: نشر صدوق، ۱۳۷۳ش. سید محمدجواد فضل الله ، تحلیلی از زندگانی امام رضا (ع)، ترجمه محمدصادق عارف، مشهد: آستان قدس رضوی، بنیاد پژوهش‌های اسلامی، ۱۳۷۷ش. سید جعفر مرتضی عاملی، زندگی سیاسی هشتمین امام، ترجمه سید خلیل خلیلیان، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، ۱۳۸۱ش. رسول جعفریان، حیات فکری و سیاسی امامان شیعه، قم، انصاریان، ۱۳۸۱ش. پایان •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•                                              ( ارائه مطالب علمی وپژوهشی و مشاوره پژوهشی) 🆔️ @valiasrk
✨عید نورانی میلاد با سعادت امام مهربان و پناه درماندگان، سلطان سریر ارتضاء حضرت ثامن‌الحجج علی بن موسی الرضا علیه آلاف التحیه و الثناء را محضر مقدس امام عصر "عجل الله فرجه الشریف" و همه شیعیان ، موالیان و محبین آن حضرت تبریک و تهنیت می‌گوییم. •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•                                              ( ارائه مطالب علمی وپژوهشی و مشاوره پژوهشی) 🆔️@valiasrk
4_6026323524174480794.xls
2.75M
لیست پایان نامه های کشور های عربی فایل با رایانه باز شود •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•                                              ( ارائه مطالب علمی وپژوهشی و مشاوره پژوهشی) 🆔️@valiasrk
4_625468218936394073.pdf
4.29M
جمهوری اسلامی ایران این اثر به منظور دسترسی آسان صاحب نظران، اساتید و پژوهشگران رشته های فقه و حقوق به مبانی و مستندات هر یک از اصول قانون اساسی است. مبانی و مستنداتی که قانون گذار بر اساس آن به تدوین هر یک از اصول پرداخته است.افزون بر آن، نظارت مفسر رسمی قانون اساسی نیز در ذیل هر یک از اصول قابل دسترسی است. اقوال مختلف و ادله گوناگون در مباحث مختلفی مثل ولایت فقیه ، انطباق قوانین با اسلام و ... در این کتاب بیان و بررسی شده است. تالیف : •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•                                              ( ارائه مطالب علمی وپژوهشی و مشاوره پژوهشی) 🆔️@valiasrk
✉️ واکنش‌ها به نامه موسوی‌ خوئینی‌ها/ پرسش‌هایی که باید پاسخ بدهد ✔️ سید محمد موسوی خوئینی‌ها، دبیرکل مجمع روحانیون مبارز اخیرا در نامه‌ای انتقادی و سرگشاده به رهبر معظم انقلاب، به جای نقد هم‌فکرانش در دولت‌های مختلف و طیف‌های وابسته، معظم‌له را مسئول تمامی مشکلات کشور خوانده و با دادن آدرس غلط و فرار رو به جلو، انگشت اتهام را به سوی ایشان نشانه رفته است؛ اما این فرافکنی‌ها با اعتراضات گسترده اساتید خارج فقه و اصول و اندیشوران حوزه و دانشگاه مواجه شده است. 📜 انتشار این نامه، شگفتی و تعجب بسیاری از علما و اساتید حوزه‌های علمیه کشور را برانگیخت و با واکنش‌هایی روبرو شد که گزارشی تهیه و پیش‌رویتان قرار می‌گیرد https://b2n.ir/230009 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•                                              ( ارائه مطالب علمی وپژوهشی و مشاوره پژوهشی) 🆔️@valiasrk
◀️تمام عمر، برای اسلام 🔹امام خمینی قدس سره الشریف به مناسبت ولادت امام رضا علیه‌السلام: «ما و شما پیروان مکتبی هستیم که‏‎ ‎‏آن مکتب، ائمه هدی ـ علیهم السلام ـ جریان دهنده او بودند بعد از رسول خدا،‏‎ ‎‏و ـسلام الله علیه ـ که مهمان ما هست و ما مفتخریم به اینکه‏‎ ‎‏زیر سایۀ ایشان هستیم، مجری این بودند.‏ ‏‏ماها پیروان آنها هستیم و پیروان آنها باید لااقل یک پرتوی از آن چیزی که آن ها‏‎ ‎‏داشتند تحصیل کنند و دقت کنند و کوشش کنند که تحصیل بکنند. آنها تمام عمر‏‎ ‎‏خودشان را صرف کردند برای اسلام.‏» (28تیر1365، صحیفه امام ج20، ص76) •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•                                              ( ارائه مطالب علمی وپژوهشی و مشاوره پژوهشی) 🆔️@valiasrk
اصول فقه، دانشی است که قواعد لازم برای و استنباط احکام شرعی فرعی در را در بردارد. يعني راهكار اجتهاد و استنباط از قران و سنت و ساير ادله را ارائه ميكند. تاریخی این دانش به بعد از رحلت پیامبر(ص) بازمی‌گردد. اصول فقه علمی اسلامی است که در آن قواعد استنباط احکام شرعی مورد بحث قرار می‌گیرد. ارتباط علم اصول با فقه همانند رابطه منطق نسبت به فلسفه است يعني همانگونه كه در فلسفه نياز به منطق داريم، در فهم فقه و اجتهاد هم نيازمند به اصول فقه هستيم. در واقع اصول علمي است كه راه و روش اجتهاد و استنباط را تبيين ميكند. اصول فقه یک عبارت به صورت مرکب اضافی است که از دو جزء ساخته شده است. ١- اصول ٢- فقه اصول جمع اصل است. اصل دارای یک معنای لغوی و یک معنای اصطلاحی است. در لغت اصول فقه به معنای بخشی از یک چیز است که سایر بخش‌های آن چیز، بر آن بنا می‌شوند. برخي گفته اند که اصل چیزی است که چیز دیگری بر ان بنا می‌شود مانند پايه ديوار كه ديوار را بر ان استوار مي كنند. ✅ اما اصل در اصطلاح فقیهان و اصولیان در یکی از معانی زیر بکار می‌رود: 👌اصل در برابر فرع.. مثلاً در باب قیاس گفته می‌شود که خمر اصل است برای اب جو. به این معنا که حکم اب جو از حکم خمر استفاده می‌شود. 👌اصل به معنای راجح و ظاهر. همانند این که حقیقت اصل مجاز است. مثلاً زمانی که امر دایر باشد بر این که کلامی را بر معنای حقیقی ان حمل کنیم یا معنای مجازی آن، اصل ان است كه حمل بر حقیقت شود. ( بعدا در مورد معناي حقيقي و مجازي بحث مفصلي خواهيم داشت ) 👌اصل به معنای دلیل یعنی کاشف از چیزی و راهنمای بدان چیز. یعنی دلیل اثبات حکمی را همان اصل یا دلیل می‌گویند. 👌اصل به معنای قاعده یعنی پایه‌ای که چیزی بر روی آن قرار می‌گیرد. 👌اصل به معنای آن چیزی که برای تشخیص پاره‌ای از احکام ظاهری یا تشخیص وظائف مکلف در جایی که دسترسی به حکم واقعی میسر نیست قانونگذاری شده باشد. مانند اصل استصحاب و اصل برائت. كه به انها اصول عمليه ميگويند. ( بعدا معناي حكم واقعي و ظاهري و تفاوت انها را توضيح خواهيم داد) احكام شرعي به دو دسته تقسيم ميشوند ١- ٢- نظر مشهور این است که حکم واقعی حکمی است که به عنوان مجعول اولی برای موضوع خودش جعل شده، و در این موضوع، هیچ ملاحظه‌ی جهل به واقع و یا شک در واقع اخذ نشده است اما حکم ظاهری آن حکمی است که در موضوعش جهل به حکم واقعی و شک در حکم واقعی اولی اخذ شده است یعنی می‌گوید حکم ظاهری جایی است که اگر کسی فحص از حکم واقعی کرد و دلیلی بر آن پیدا نکرد و در حال شک باقی ماند، در این فرض ببیند چه حکمی وجود دارد. توضيح مطلب ان است كه اگر مجتهد بعد از مراجعه به قران و روايات دليل قطعي بر حكم شرعي پيدا كرد به ان حكم واقعي گفته ميشود. مانند وجوب نماز كه از ايه أقم الصلوة استفاده شده است. نتيجه ان است كه حكم واقعي نماز ، وجوب است خواه مكلف بداند يا نداند. اما گاهي بنا به دلايلي فقيه قادر به يافتن حكم واقعي نيست كه يا اساسا نسبت به واقع جهل دارد و يا حالت ترديد و شك برايش حاصل شده است و خلاصه با مراجعه به ادله يقين به حكم واقعي پيدا نميكند. در اين حالت قواعد و قوانين خاصي وجود دارند كه راهگشاي شخص فقيه هستند و حكم بدست امده از اين راه را حكم ظاهري ميگويند. مثلا اگر شخص فقيه در وجوب يا حرمت چيزي شك كند و نتواند حكم واقعي ان را بدست اورد لازم است به اصول عمليه (مانند برائت يا احتياط و يا تخيير يا استصحاب) مراجعه كند. در همان مثال فوق الذكر يعني شك در حرمت يا وجوب ، مثلا اصل برائت جاري شده و حكم ميكنند كه ان مورد مشكوك مثلا حرام و واجب نيست. اينگونه احكام كه در مواقع شك و يا جهل به حكم واقعي ، بر اساس ضوابط خاص مانند اجراي اصول عمليه ، صادر ميشوند را حكم ظاهري ميگويند. •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•                                              ( ارائه مطالب علمی وپژوهشی و مشاوره پژوهشی) 🆔️@valiasrk
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•                                              ( ارائه مطالب علمی وپژوهشی و مشاوره پژوهشی) 🆔️@valiasrk
📚 معرفي كتاب كتاب(دروس فی علم الاصول ) معروف به «» تالیف فقیه بزرگوار و اصولی متفکر آیت‌الله سید محمد باقر صدر (م ۱۴۰۰ ق) است که با شیوهای نو و ابتکاری خاص برای تدریس در دوره سطح و سطح عالی حوزه نوشته شده است. این اثر از اتقان علمی خوبی برخوردار است و در عین حال به لحاظ روشی جزء روشمندترین کتاب‌هایی است که در حوزه علمیه در رابطه با علم اصول نگاشته شده است. این کتاب در موضوع اصول فقه است. شهید صدر در تألیف این کتاب، آموزش مرحله به مرحله را مدّنظر داشته و به اجرا گذاشته است. از این رو، در حلقه اول، از مطالب اصولی به اختصار سخن می گوید و همان مطالب را در حلقه دوم توضیح داده و نهایتاً در حلقه سوم، عمق مطالب و کمیت و کیفیت آن نسبت به دو حلقه اول و دوم بیشتر و بهتر می شود. به این ترتیب، شهید صدر تمام مطالب اصولی را که در این مدت طلبه به آموزش آن مشغول است، به طور مرتب و زنجیروار برای او یادآور می شود. این روش در ارتکاز مطالب در ذهن خواننده و یادگیری مطلب و ملکه شدن آن بسیار مؤثر است. کتاب مشتمل بر سه حلقه است که حلقه اول و دوم در مجلد اول و حلقه سوم در جلد دوم کتاب آمده است. مطالب حلقات مترتب بر هم نبوده بلکه هر کدام به جهت سطح خاصی از طلاب نگارش شده و به ترتیب حلقات برای مبتدئین، سطح متوسط و سطح عالی تدوین شده است. هر یک از حلقات مشتمل بر فصول و بخشهای متعددی است که به لحاظ ساختار شبیه هم است اما به لحاظ تفصیل و عمق مطالب متفاوت است. ادامه دارد... •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•                                              ( ارائه مطالب علمی وپژوهشی و مشاوره پژوهشی)
شهید صدر در تدوین کتاب، آموزش مرحله به مرحله را مد نظر داشته و پیاده نموده است، از این رو می‌بینیم در حلقه اول از مطالب اصولی به اختصار سخن می‌گوید و همان مطالب را با عمق بیشتری در حلقه دوم مطرح می‌کند و نهایتا در حلقه سوم، عمق مطالب و کمیت و کیفیت آن نسبت به دو حلقه اول و دوم بیشتر و بهتر میشود، یعنی تمام مطالب اصولی که در این مدت طلبه به آموزش آن مشغول است به طور مرتب و زنجیروار برای او یادآوری می‌شود. این روش در ارتکاز مطالب در ذهن خواننده بسیار مؤثر خواهد بود و در یادگیری مطالب و بعضا تکرار منطقی درسهای گذشته و در ملکه شدن آن علم بسیار مؤثر است. 👌 مقام معظم رهبری مدظله العالی در جلسه آذرماه ۱۳۷۴ در مدرسه فیضیه درباره تغییر متون درسی بیانات مبسوطی ایراد فرمودند و در آنجا درباره حلقات الاصول و مطالب غیرضروری اصولی چنین فرمودند: «چه لزومی دارد ما این همه در مباحث غیر لازم اصول، معطل شویم؟ در این زمینه مرحوم شهید صدر رضوان الله علیه کار خوبی کرده‌اند، آن کاری که ایشان در باب اصول کردند و آن پیشنهادی که در زمینه درس و تعلیم اصول دادند، پیشنهاد خوبی است.» ادامه دارد... •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•                                              ( ارائه مطالب علمی وپژوهشی و مشاوره پژوهشی) 🆔️ @valiasrk
( دروس في علم الأصول ) به ترتیب حلقات به اختصار، عبارت است از: 🔵 حلقه اول ابتدا شرح زندگانی و آثار سید صدر و مقدمه مؤلف آمده است. پس از آن همانند سایر آثار اصولی به تعریف، موضوع، اهمیت علم اصول و مباحث مقدماتی پرداخته شده است. سپس بحث به دو نوع تقسیم شده است: ۱- ادله محرزه، ۲- اصول عملیه . در ضمن نوع اول، ادله شرعی و ادله عقلی در دو مبحث مورد مطالعه قرار گرفته است. در بخش اصول عملیه، ابتدا چهار قاعده، اصالت الاحتیاط)، اصالت البرائه، علم اجمالی و استصحاب بیان شده است. در آخرین بخش نیز سه مورد از تعارض ادله که عبارت است از: تعارض بین ادله محرزه، تعارض بین اصول و تعارض نوعین (دلیل محرز و اصل عملی) مطرح شده است. 🔵 حلقه دوم در ابتدای این حلقه، تعریف و موضوع علم اصول و حکم شرعی و تقسیمات آن آمده است. پس از آن در ضمن بحث حجیت قطع، عناوینی چون علم اجمالی، قطع طریقی و موضوعی مطرح شده است. تقسیمات کتاب در این حلقه نیز همانند حلقه اول اما با تفاصیل بیشتر و قدری عمیق تر است. 🔵 حلقه سوم به دو قسم تقسیم شده است. در قسم اول ابتدا مباحث مقدماتی مانند حلقه دوم دیده میشود. در قسم دوم به اصول عملیه پرداخته شده است. این قسم به چند بخش تقسیم شده است: ۱. در بخش اول ابتدا ویژگی‌های اصول عملیه، اصول عملیه شرعی و عقلی و مورد جریان اصول عملیه و پس از موضوعاتی مانند: وظیفه عملیه در حالت شک ، وظیفه در حالت علم اجمالی، وظیفه در حالت شک بین اقل و اکثر و صورت‌های مختلف آن مورد بررسی قرار گرفته است؛ ۲. استصحاب : در این بخش، ادله استصحاب، استصحاب اصل و اماره ، و ارکان استصحاب ذکر شده است؛ ۳. خاتمه: در این بخش تعارض ادله مورد مطالعه قرار گرفته است. تعارض مصطلح، ورود و تعارض، قاعده جمع عرفی و احکام جمع عرفی، از جمله عناوین پایانی کتاب است. پایان. •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•                                              ( ارائه مطالب علمی وپژوهشی و مشاوره پژوهشی) 🆔️ @valiasrk
طلاب محترم سطح دو توجه توجه 👇👇👇👇👇 کلیه نمرات کلاسی ، تحقیق و شفاهی ثبت شده است در صورت عدم ثبت نمره یا هرگونه ابهام و یا اعتراض احتمالی حداکثر تا تاریخ 19 تیر تماس بگیرید با توجه به محدودیت زمان ثبت و ویرایش نمرات ، لطفا در همین بازه زمانی پیگیری فرمایید
*️⃣دوره آموزشی جهت آزمون استخدامی آموزش و پرورش برگزار می شود؛ 🕌مکان: مدرسه علمیه تخصصي معراج، ❇️توضیح بیشتر: مطابق با ضوابط و مقررات وزارت آموزش و پرورش تأمین بخشی از نیازهای خاص آموزش و پرورش در رشته‌هایی که امکان توسعه آن ازطریق «واحد دانشگاهی» وجود ندارد،از میان دانش‌ آموختگان حوزه‌های علمیه، با شرط قبولی در آزمون و دیدن مهارت های لازم بلامانع می‌باشد. ✅لذا مدرسه علمیه تخصصی معراج، دوره‌ی آموزشی جهت قبولی در آزمون استخدامی آموزش و پرورش را برگزار می کند. 👈🏾 شرایط سنی: دارندگان مدرک سطح 2 حداکثر 35 سال، سطح 3 حوزوی 40 سال و سطح 4 حوزه 45 سال ⏳ زمان ثبت نام این دوره از 13 تیر (روز میلاد حضرت رضا علیه السلام) لغایت 18 مرداد (عید سعید غدیر) می باشد. 📝شیوه ثبت نام ارسال عدد 31 به مدیریت کانال رسمی مدرسه علمیه تخصصی معراج در پیام رسان ایتا: https://eitaa.com/merag09021339440 🔷 با ما همراه باشید👇 •┈┈••••✾•☘️🌺🌼🌸🍀•✾•••┈┈• 💐دوستان‌تان را نیز دعوت کنید؛❣️ 📚کانال رسمی معاونت پژوهش حوزه علمیه خراسان: 🆔 https://eitaa.com/joinchat/1846018082C067d491c5f 🆔 @howzehpajohesh
✅نقش جريان هاي كلامي عصر امام رضا(ع) در حديث شيعه و راهبرد هاي رضوي بررسی می شود: 💠 برگزار کننده: گروه رجال پژوهي معاونت پژوهش 🔆به مناسبت ایام ولادت امام رضا(ع) 🔆 🎤استاد ارائه دهنده موضوع نقش گروه کلامی واقفیه : دكتر مهدي غلامعلي امروز شنبه 14 تیرماه از طریق سامانه lms: http://lms.hozehkh.com/panel/ 🔷بهترین نگارش و مقاله‌ی علمی از این نشست مورد تقدیر قرار خواهد گرفت. پژوهشگران می توانند مقالات و پژوهش های مرتبط با دانش حدیث و رجال را به سامانه‌ی مجله مطالعات اعتبار سنجی حدیث وابسته به گروه رجال پژوهی معاونت پژوهش حوزه علمیه خراسان به نشانی زیر ارسال کنند. http://vsh.journals.hozehkh.com/ 📲09339039220 🔷 با ما همراه باشید👇 •┈┈••••✾•☘️🌺🌼🌸🍀•✾•••┈┈• 💐دوستان‌تان را نیز دعوت کنید؛❣️ 📚کانال رسمی معاونت پژوهش حوزه علمیه خراسان: 🆔 https://eitaa.com/joinchat/1846018082C067d491c5f 🆔 @howzehpajohesh
📣اطلاعیه مهم🔻🔻 ✍️دوره نویسندگی " نون والقلم " ✅با اعطای گواهینامه 📋 🔷معاونت پژوهش حوزه علمیه خراسان در نظر دارد جهت توانمند سازی طلاب و اساتید در حوزه «نویسندگی کتاب کودک و نوجوان»، كارگاه اصول و روش نوشتن كتاب براي مخاطب كودك و نوجوان را به صورت "مجازی" ویژه خواهران برگزار نماید. ⏳مهلت ثبت نام: 20 تیرماه ◀️شروع دوره: 15 مردادماه ▶️ اتمام دوره: 15 شهریور 👈🏾نحوه ثبت نام: ⬅️سایت مرکز مدیریت به نشانی: http://www.hozehkh.com سامانه های الکترونیک⬅️ثبت نام ها⬅️انتخاب دوره نویسندگی نون والقلم ☎️ جهت کسب اطلاع بیشتر: 05132008405 🔹با ما همراه باشید. 👇 •┈┈••••✾•🌿🌺🌼🌸🌿•✾•••┈┈• 💐دوستان‌تان را نیز دعوت کنید؛❣️ 📚کانال رسمی معاونت پژوهش حوزه علمیه خراسان: 🆔 https://eitaa.com/joinchat/1846018082C067d491c5f 🆔 @howzehpajohesh
📌 اعتبار نسخه مرحوم از کتاب النوادر و نقد نظریه محمدباقر ✅با توجه به اطلاعات نگاشته های رجالی، کتاب نوادر ابن ابی عمیر دارای اختلاف نسخه بوده است؛ (رجال النجاشی، ص372) محمدباقر بهبودی بر این باور است که نسخۀ بغدادیان از این کتاب معتبر است، به همین جهت شیخ طوسی در کتاب تهذیبش روایات فراوانی از آن کتاب روایت کرده است و طریق خود به این کتاب را به عبیدالله بن احمدبن نهیک می رساند؛ اما نسخه‌ای که کلینی در کافی مورد استفاده قرار داده، مشخص نیست چه نسخه‌ای بوده که تعداد احادیث روایت شده از وی به حدود سه هزار روایت رسیده است (معرفه الحدیث، ص348) 🔻در رابطه با این سخن چند نکته مطرح است؛ 1. دلیلی بر عدم اعتبار نسخۀ کلینی از جانب آقای بهبودی ارائه نشده است و تنها به بعیدبودن تعداد روایات بالای کلینی از ابن ابی عمیر اشاره شده است. روشن است که صرف استبعاد، چندان سودمند نیست. 2. کلینی در مجموع 2880 روایت به طریق ابن ابی عمیر روایت کرده است. بدون تردید، بسیاری از این روایات به صورت مستقیم از کتاب النوادر ابن ابی عمیر یا دیگر کتابهای وی روایت نشده است؛ چه اینکه ابن ابی عمیر در موارد فراوانی تنها طریق به کتب اصحاب امام صادق (ع) است؛ تنها احمدبن محمدبن عسیی کتاب‌های صد نفر از اصحاب امام صادق (ع) را از ابن ابی عمیر روایت کرده است. (فهرست طوسی، ص404) به نظر می رسد آقای بهبودی متوجه این نکته نیست، لذا تعداد بالای روایات از ابن ابی عمیر را دلیل بر تشکیک در نسخه نوادر وی می داند. 3. بالا بودن تعداد روایات از کتاب یک شخص نیز دلیلی بر استبعاد اصالت نسخه نیست. مگر همان بغدادیان که نسخه‌شان معتبر خوانده شده است، روایات کمی از ابن ابی عمیر دارند؟ شیخ طوسی تنها در کتاب التهذیب 2298 روایت از ابن ابی عمیر روایت کرده است و با افزودن روایات الاستبصار این عدد به 3263 می‌رسد. 4. شیخ طوسی علی رغم آن که در کتاب فهرست دو طریق خاص به کتاب النوادر ذکر می‌کند که به عبیدالله بن احمد بن نهیک ختم می‌شود، اما در مجموع در تهذیبین تنها 14 روایت را به واسطۀ ابن نهیک نقل می‌کند. تقریبا همه روایاتی که شیخ طوسی از ابن ابی عمیر نقل می‌کند به طریق محدثان حوزه حدیثی قم است. مهمتر آنکه شیخ طوسی بیش از 1000 روایت را از طریق کتاب الکافی روایت کرده است. – اخذ توسطی- این بدان معناست که شیخ طوسی در نقل از ابن ابی عمیر به نسخه و روایت کلینی از وی اعتماد کرده است. تتبع ناقص آقای بهبودی در روایات کتاب تهذیب و عدم توجه دقیق به اسناد و ارتباط آن با منابع باعث این نتیجه نادرست از جانب ایشان شده است. 5. آقای بهبودی بر این باور است که نسبت به احادیثی که قمیان از ابن ابی عمیر روایت کرده اند باید احتیاط لازم را به خرج داد خصوصا در مسائل کلامی و اختلافی. (معرفه الحدیث، ص348) به نظر می رسد ایشان در صدد بیان این نکته است که در نسخه نامعلوم محدثان قم از کتاب ابن ابی عمیر ممکن است راوایاتی جعلی افزوده شده باشد، بنابراین باید به شدت احتیاط کرد. ای کاش آقای بهبود چگونگی ورود اخبار جعلی و مدسوس را به نوادر ابن ابی عمیر تصویرسازی می کرد؟ کلینی تنها به دو واسطه، یعنی علی بن ابراهیم و ابراهیم بن هاشم، بیش از 80 % روایات ابن ابی عمیر را روایت کرده است. نه نسبت به ابراهیم بن هاشم احتمال دارد که خود روایاتی را جعل کرده و به نوادر ابن ابی عمیر افزوده باشد، و نه نسبت به علی بن ابراهیم. تنها احتمال موجود آن است که یکی از این سه راوی یعنی کلینی، علی بن ابراهیم و ابراهیم بن هشام به نسخه‌های وجاده ای کتاب النوادر ابن ابی عمیر اعتماد کرده باشند که مدسوس و محرف باشند. •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•                                              ( ارائه مطالب علمی وپژوهشی و مشاوره پژوهشی) 🆔️ @valiasrk
بخش اول پژوهش و روشهای تحقیق گام به گام اولین گام تحقیق مسأله یابی است. محقق میبایست در ابتدا تفاوت موضوع و مسئله را مد نظر داشته باشد و با توجه به جزئی تر بودنمسأله از موضوع، منابع و روش های کشف آن را نیز بداند. بر او لازم است مساله پژوهشی خود را با توجه به منابع کشف مساله (كتب، پايان نامه ها، مراكز علمي-پژوهشي، سايتهاي تحقيقاتي، تجربيات شخصي، مراكز پاسخگويي به شبهات، محيط زندگي، مجلات و...) انتخاب نماید. او با در نظر داشتن هدف تحقیق خود، میزان ضرورت تحقیق و پیشینه آن را بررسی کرده، با تعیین کردن شیوه تحقیق، منابع و مآخذ مرتبط را استخراج نماید. گام بعدی تدوین طرح تحقیق می باشد. در طرح تحقیق می بایست ابعاد و عناصر طرح مورد دقت قرار گیرد. مواردی چون بیان مساله، ضرورت، هدف، سوالات اصلی و فرعی، پیشینه، روش تحقیق، ساختار تحقیق، بخش ها و فصول، طبق ضوابط مركز مديريت، در طرح تحقیق باید مراعات گردند. مطالعه تحقيقات پاياني موجود در كتابخانه مدارس جهت تهیه طرحنامه های تفصيلي و اجمالي، روش مناسبی میباشد. مرحله بعد مطالعه و جمع آوری اطلاعات میباشد. محقق با جستجو در منابع تحقیق خود به استخراج، ثبت و ضبط اطلاعات شناسایی شده پرداخته و ضمن فیش برداری و خلاصه نویسی، مآخذ مرتبط را مورد کنکاش قرار می¬دهد. بازديد از كتابخانه ها، مشورت با کتابداران با تجربه، جستجوي اينترنتي در پايگاههاي پژوهشي و استفاده از نرم افزارها، ابزارهای مطلوبی برای کسب اطلاعات میباشند. اطلاعات جمع آوری شده میبایست ساماندهی و طبقه بندی گردند تا دسترسی به آنها به سهولت انجام پذیرد و باعث صرفه جویی در وقت گردد. فیش برداری، خلاصه نویسی و اقتباس، از جمله روشهای دسته بندی و تجمیع اطلاعات میباشند. استفاده از نرم افزارهای فیش نگار پیشنهاد مناسبی میباشد. نتیجه گیری، استنتاج يا استدلال و یافتن پاسخ سوالات مطروحه، مراحل پایانی تحقیق میباشد که باعث به ثمر رسیدن تحقیق میشوند. البته یکی از مهمترین اصول تحقیق، رعایت صداقت و امانت داری می¬باشد. متخلق بودن به اخلاق پژوهشی میبایست سرلوحه امور باشد. «كونوا دعاة الناس بغير السنتكم». در ادامه موارد مرتبط با هر بخش به شرح توضیح داده میشود. ادامه دارد... •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•                                              ( ارائه مطالب علمی وپژوهشی و مشاوره پژوهشی) 🆔️ @valiasrk
بخش دوم نوشتن از دو فعالیت تشكیل شده است: اول ـ نوشته عام: بیان كتبی آنچه در درون آدمی هست و او می‌تواند به زبان عادی، دانسته‌ها، خواسته‌ها، اندیشه‌ها، عواطف و تخیلاتش را بنویسد. این نوع نوشته، جنبه اطلاع‌رسانی دارد. به كسی كه این كار را انجام می‌دهد، نگارنده می‌گویند و این كار یك فن، مانند دیگر فنون است. دوم ـ نوشته خاص: در این نوع از نوشتن، مكنونات درون به بیان كتبی، هنرمندانه و زیبا نوشته می‌شود. در این صورت به او نویسنده می‌گویند و آن هم یك هنر است مانند هنرهای دیگر. بنابراین، كسی كه می‌تواند نوشته‌ای بی‌غلط و قابل فهم بنویسد، نگارنده است، اما اگر افزون بر درستی و قابل فهم بودن، زیبا هم خلق كند، نویسنده است. بدیهی است در نگارش صرف، نیاز به ذوق نیست، بلكه تنها آموزش و دانش كافی است، اما در نویسندگی افزون بر آنها، به ذوق هم نیاز است. كسی كه می‌خواهد بنویسد «خورشید طلوع كرد و كم‌كم روشنایی‌اش همه جا را فرا گرفت»، به ذوق خدادادی نیاز ندارد و افراد زیادی می‌توانند این كار را انجام دهند، اما اگر می‌خواهد بنویسد: «گل خورشید شكفت و كم‌كم رایحه آن در همه جا پیچید»، باید ذوق و استعداد هنری داشته باشد. بین تحقیق و تألیف، رابطه عموم و خصوص من‌وجه برقرار است؛ یعنی ممكن است تألیف، همراه با تحقیق باشد و ممكن است تألیف باشد، اما تحقیق نباشد یا تحقیق باشد، ولی تألیف نباشد. (استادی، 1386، ص11) تألیف از ماده «الف» به معنای پیوند زدن و به هم آمیختن و گردآوری مطالب مناسب است؛ یعنی مؤلف صرفاً گردآورنده مطالب از جاهای مختلف و تنظیم‌كننده مطالب و محتوای آن است كه با تتبع و پژوهش دیگران به دست آمده است. البته این امر می‌تواند مقدمه تحقیق نیز باشد. (محدثی، 1373، ص62) آنچه در نویسندگی مهم است، این است كه نویسنده بتواند یا به صورتی خلاق و مولّدانه، موضوعی را پرورش دهد و بیافریند و یا اینكه با اتكا به معلومات و محفوظات خود، یافته‌های ذهنی‌اش را با چینشی مرتب، قلمی روان و با رعایت اصول و قواعد نگارش خلق كند. باید دانست پس از شاهراه آموزش، دو راهه تحقیق و تألیف رخ می‌نماید. در مجموع، باید گفت نوشتن را باید با نوشتن آموخت و با تمرین و مطالعه مستمر، استعدادهای پنهان را شكوفا و قلم جامد را به روانی و زلالی نزدیك ساخت. برخی نویسندگان، كتاب‌ها را بر سه نوع تقسیم می‌كنند: چشیدنی، بلعیدنی و هضم‌كردنی. چشیدنی را باید گذرا عبور كرد. بلعیدنی، نكاتی مفید دارد اما، به تأمل و تعقل فراوان نیاز ندارد، مانند كتاب‌های تاریخی، قصه، رمان، فكاهیات و مجلات. هضم‌كردنی‌ها به تأمل برای فهم نیاز دارند، مانند كتاب‌های فنی، علمی و تحقیقی و آموزشی. (محدثی، 1373، ص101 با تصرف) ادامه دارد... •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•                                              ( ارائه مطالب علمی وپژوهشی و مشاوره پژوهشی) 🆔️@valiasrk
بخش سوم موارد زیر از امتیازات و صفات شایسته یك نوشته خوب است: الف. و : جملات باید كوتاه و زنده باشند. جملات طولانی و خسته‌كننده حتی پیام‌رسانی را نارسا و نامفهوم می‌سازد. به كارگیری واژگان مبهم، پیچیده و سنگین و اصطلاحات نامأنوس، ملال‌آور و خسته‌كننده است. برعكس، جملات كوتاه و ساده بر غنا و جاذبه اثر می‌افزاید و خیلی سریع، مفاهیم را به خواننده منتقل می‌كند. فاصله بسیار بین فاعل و فعل و نهاد و گزاره و پر كردن سطور از جملات و مطالب پراكنده و جملات معترضه، خواننده را حیران و سردرگم می‌كند و وقتی به انتهای جمله می‌رسد، مفاهیم اولیه را از یاد می‌برد. ب. شناخت قواعد جمله‌سازی و تركیب كلمات باعث قوام‌بخشی و ارزشمندی نوشته است. نویسنده باید مواردی چون نهاد و گزاره، حرف ربط، تناسب فعل و فاعل، ضمیر، اشارات، جملات شرطی و استفهامی و خبری، تركیب‌ها و اضافات و زمان و دیگر موارد را بشناسد؛ چون نبود هر یك از آنها یا استفاده نابجای از آنها، به همان اندازه جمله را مشوش و نارسا می‌سازد. علایم نگارشی مانند تابلوهای راهنمایی و رانندگی یا حركات چهره یك سخنران است كه نبود هر یك از آنها یا نصب و استفاده غلط از آنها حادثه‌ساز است. در مقابل، استفاده درست از آنها به آدمی در پیمودن درست مسیر راه، ارائه مطالب یا خلق یك اثر خوب كمك می‌كند. كاربرد علایمی مانند نقطه، ویرگول، علامت سؤال، نقل قول، دونقطه، گیومه، پرانتز و مانند آن، نوشته‌ها را زیبا و رسا می‌سازد. (محدثی، 1373، ص93 ـ 92 با تصرف) ج. برخورداری از پیام و هدف روش: هدف و مقصود نویسنده باید واضح باشد. سردرگمی و پیچیدگی مفاهیم باعث بر هم خوردن ارتباط بین نویسنده و خواننده می‌گردد. هدف كلی و هدف از نوشتن هر پاراگراف باید مشخص باشد تا نویسنده در مسیر دست‌یابی به هدف، چه در یك پاراگراف و چه در مجموع مطالب حركت كند. با هدف‌گزینی است كه تك‌تك جملات در خدمت نگارش آن نوشته قرار می‌گیرند. د.: پرهیز از پرگویی و اضافه‌گویی امری بایسته و شایسته است. باید با پرهیز از عبارت‌پردازی به سوی غنابخشی محتوا گام برداشت. البته رمزنویسی، مغلق‌نویسی و خلاصه‌نویسی هم نادرست است و به اصطلاح، باید از «اطناب مملّ» و «ایجاز مخل» پرهیز كرد. باید مطلب را طوری نوشت كه مخاطب احساس ملال و خستگی نكند و در عین حال منظور نویسنده را با حداقل كلمات و جملات دریابد. ﻫ. : درستی كلمه و كلام و تركیب الفاظ و سهولت و رعایت قواعد، فصاحت است. شناخت مقتضای حال و تناسب زمانی و مكانی و شرایط جامعه و روحیات خواننده و هم‌سویی با نیازها به بلاغت مربوط می‌شود. هر نوشته‌ای باید هم فصیح باشد و هم بلیغ و از قواعد و ضوابط فصاحت و بلاغت به خوبی پیروی كند. و. : نوشته‌های نوآورانه ارزشمند و قابل احترامند. ابداع می‌تواند هم در مضمون و دیدگاه پیام باشد و هم در شكل جملات و قالب‌های جدید در سبك نویسندگی. تكرار مكررات و بی‌محتوایی، نوشته را مطرود و ملال‌آور می‌سازد و با خواندن چند صفحه یا نگاه به فهرست مطالب بلافاصله خواننده خود را از آن بی‌نیاز خواهد یافت. ادامه دارد... •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•                                              ( ارائه مطالب علمی وپژوهشی و مشاوره پژوهشی) 🆔️@valiasrk