هدایت شده از نوشتههای مهدی جمشیدی
🔻دستبرد به حقیقت
🖊مهدی جمشیدی
[یکم]. در تیرماه سال ۱۴۰۲، مناظرهای با موضوع حجاب در برنامۀ شیوه داشتم که یک قطعۀ کوتاه از آن در روزهای اخیر و به مناسب قانون حجاب، از سوی برخی رسانههای اصلاحطلب در حال بازنشر وسیع است؛ اما متأسفانه آن را به گونهای «تقطیعشده» و «تصنعی»، منتشر کردهاند تا به مخاطب وانمود کنند که دست ما از استدلال، تهی است. با تقطیع، «تحریف» میکنند؛ «اشکالها»ی طرف مقابلِ مناظره را آوردهاند و «پاسخها»ی مرا - که برای ارائۀ آنها در انتظار تمامشدن سخنان طرفهای مقابل بودم - حذف کردهاند تا به مخاطب تلقین کنند که آن اشکالات، پاسخی نداشتهاند. دریغا که اخلاق حرفهای ندارند و در ستیز با حقیقت، دروغ میبافند. مگر در «قابهای بُرشخورده» و «تکههای گزینششده» کامیاب باشند، وگرنه واقعیّتِ مناظره، از غلبۀ این سوی مناظره حکایت داشت. این «تکهبندیها» و «بههمسنجاقکردنها»، از عجز معرفتیشان پرده برمیدارد و آشکار میکند که چگونه روایت، واقعیّت را در خویش فرومیبرد. شهامت مواجهه با «همۀ واقعیّت» را ندارند و با رسانه، به جان حقیقت میافتند و آن را «تکهتکه» میکنند تا مخاطب را بفریبند.
[دوم]. در آن مناظره، من در پاسخ به این مسأله که فرهنگ نمیتواند بر دیوار قانون تکیه بدهد، گفتم تمام دعوا بر سر یک اقلیّت ده درصدیِ متجاهر و لجوج است و قانون برای حل نشتیِ فرهنگی اینان است؛ به این معنی که «بخش عمدۀ جامعۀ زنان»، همچنان و فارغ از قانون، به سبب انگیزهها و اندیشههای ایمانی خویش، مقیّد به حجاب هستند و قانون، تنها برای اقلیّتی است که ضعف ایمان یا معرفت دینی، موجب کشف حجابشان شده است. پس اینگونه نیست که بنا باشد از طریق انحصاریِ قانون، فرهنگ پدید بیاید و یا یک امر فرهنگی، تثبیت شود، بلکه «قانونمندی حجاب»، فقط برای عدّۀ کمی که تعهد و معرفت دینیشان نمیتواند بازدارنده باشد، معنی و موضوعیّت دارد و بس.
[سوم]. در این حال، مجری در برابر من اشکال کرد که در علم حقوق گفته شده که اگر یک قانون، حتی پنج درصد مخالف جدّی داشته باشد، امکان اجرا نخواهد شد.
اما اوّلاً مقصود از «جدّیبودنِ» مخالفان چیست؟! شاخص این مفهوم کِیفی چیست؟! چگونه میتوان قضاوت کرد که مخالفان یک قانون، جدّی و مصمّم و قاطع هستند؟! آیا از «هیجانهای کور» و «عصیانهای ناگهانی» میتوان چنین حکمی کرد؟! اینکه یک روایت غلط و مغرضانه دربارۀ وضع حجاب ساخته و در قالب مفهوم حجاب اجباری، به بخشی از جامعه خورانده شود و آنان نیز مقلّدانه و طوطیوار، این کجروایت را بپذیرند و منفعلانه، تکرار کنند، به معنی مخالفت «جدّی» و «عمیق» است یا مخالفت «سطحی» و «نسنجیده»؟!
ثانیاً، مگر حتی قاعدۀ دموکراسی، پذیرش نظرِ «نصف به اضافۀ یک» نیست و مگر نباید نظر «اکثریّت» را ملاک عمل قرار دارد؟! در مجالس قانونگذاری، مبنای تقنین، پذیرش نود و پنج درصدی است؟! روشن است که چنین نیست.
[چهارم]. پس از این، دوباره کلام من قطع شد و طرف مقابل مناظره گفت مسأله، وجود ده درصد کشف حجاب در جامعه نیست، بلکه این است که اکثریّت جامعه، مواجهۀ قضایی را نمیپسندد و همچنین نیروی مذهبی، همیشه با استدلال جلو رفته است و نه قانون.
در اینجا نیز باید گفت: اوّلاً، در نظریۀ دینی، جامعه را بر اساس «مصلحت اکثریّت» تدبیر میکنند و نه «میل اکثریّت»، و بر این اساس، به جای «تبعیّت» از نظر اکثریّت، تلاش میکنند نظر اکثریّت را به سوی حقیقت دینی، «هدایت» کنند.
ثانیاً، اگر هم اکثریّتی مخالف باشند، مخالف «یک شکل خاص از مواجهۀ قانونی» با کشف حجاب و برهنگی هستند؛ از قبیل گشت ارشاد، ولی این مخالفت به این معنی نیست که بهصورت مطلق، معتقد باشند که حجاب نباید قانون باشد و فقط باید با اخلاق و تربیت و فرهنگ، این مسأله را حل کرد؛ چون بدیهی است که حتی قویترین ساختارهای هویّتی و تربیتی نیز نمیتوانند همگان را به خود ملتزم و مقیّد کنند. چهبسا اکثریّت معتقد باشند که حجاب، همچنان باید جنبۀ قانونی داشته باشد، ولی شکل مواجهۀ قانونی و الزامآور با کسانیکه اصرار بر کشف حجاب و برهنگی دارند باید تغییر کند. بهبیاندیگر، مخالفت فرضی با گشت ارشاد، به معنی موافقت با حجاب اختیاری – که همان خارجکردن حجاب از قانون و رهاسازی آن است - نیست.
ثالثاً، «فرهنگاندیشیِ محض»، همان اندیشۀ حجاب اختیاری است؛ درحالیکه تبدیل دستکم بخشی از «شرع» به «قانون»، امر ذاتیِ حکومت دینی است؛ چنانکه در منطق حاکمیّتیِ رسول اکرم و امیرالمؤمنین میخوانیم، شرع به قانون تبدیل گردید و برای متخلفان، مجازات در نظر گرفته شد. بهطور کلّی، فرهنگ در هیچ دولتی، چه دینی و چه سکولار، بینیاز از قانون نیست.
🖇 نسخۀ کامل و تقطیعنشده مناظره را در اینجا ببینید و بشنوید:
https://tv4.ir/episodeinfo/385569
https://eitaa.com/mahdi_jamshidi60
هدایت شده از پس کوچههای انقلاب (محمد صادق کوشکی)
⭕️ در سوریه ، در ایران
🔹برای درک بهتر شرایط سوریه به مثال زیر توجه کنید :
▪️پزشکیان و اطرافیانش(معادل گروه تحریر الشام) برای تصرف حاکمیت و استحاله کامل ج.ا( معادل کشور و حاکمیت سوریه) و تسلیم آن به نظام سلطه،وارد حاکمیت شده و در حال پیشروی و اِشغال سنگر به سنگر نظام و حاکمیت ج.ا هستند.
▪️دیروز قوانین مربوط به مسئولان با خانواده دوتابعیتی را زیر پا گذاشتند ( معادل تسخیر حلب) و امروز در حال مخالفت با حجاب و عفاف و قانونی شدن بی حجابی و برهنگی زنان و سپردن فضای مجازی به دشمن هستند(معادل تسخیر حماه،حمص و درعا)!
▪️و فردا با تکمیل مذاکره با آمریکا و اروپا، توان موشکی،باقیمانده محور مقاومت و ...را تسلیم دشمن خواهند کرد.(معادل ورود به دمشق و تمام شدن ماموریت !)
▪️در این میان، مجلس و دستگاه قضا نقشی معادل "ارتش سوریه" دارند!
عقب نشینی های پی در پی و تماشای قانون شکنی های گسترده و باز هم ندیدن و تا مرحله اعلام تسخیر دمشق و...
🔹این تمثیل تلخ برای آنان که مسائل کشور را می دانند کاملا مفهوم است و البته که حامیان تحریر الشام و اعضای آن و ساده دلانی (که بیانیه های ارتش سوریه در ایجاد کمربند قوی دفاعی در اطراف دمشق را باور کرده بودند) این مطلب را مبالغه و غیر واقعی و بدبینانه خواهند دانست!
🔹بدون تعارف ج.ا در سخت ترین و پیچیده ترین مرحله از تاریخ خود قرار گرفته آن هم با دولتمردانی که هنوز الفبای اداره کشور در این شرایط خطیر را نمی دانند و خیال می کنند مملکت در این موقعیت خاص با تکرار نمی دانم،بلد نیستم،نداریم،نمی توانیم و ۲۵۰ مرتبه ذکر روزانه "پذیرشFATF" و "مذاکره با غرب" اداره خواهد شد و از پیچ تاریخی عبور خواهد کرد!
🔹اگر مجلس و دستگاه قضایی در انجام وظیفه خود در مهار دولت و مقابله با قانون شکنیها و تخلفات مکرر رئیس جمهور و اطرافیانش عمل نکند آنگاه تشبیه این دو نهاد به ارتش شکست خورده سوریه، بی راه نخواهد بود!
🔹رهبر انقلاب در آخرین دیدار با بشار اسد( ۱۴۰۳/۳/۱۰) تاکید کردند:"غربیها و دنباله های آنها در منطقه قصد دارند به شیوه های دیگر و از جمله وعده هایی که هیچ گاه به آنها عمل نخواهند کرد، سوریه را از معادلات منطقه خارج کنند."
اگر بشار این هشدار را جدی گرفته بود الان در دمشق مشغول کارش بود و آواره ناکجا نبود!
✳️ آیا روسای محترم مجلس و عدلیه به هشدارها و تذکرات رهبر انقلاب توجه دارند؟
@pas_kouchehaie_enghelab
هدایت شده از مطهره وافییزدیツ📿⃟🌳
🧃خبر آبمیوه های فرانسوی درکل ضاحیه پیچیده
تا به حال مشخصا از ۴۳ نفر جامعه آماری شیعیان سوری و لبناني (اعم از خانواده شهدا، جانبازان زائران سیده زینب سلام الله علیها، مسجدی های ضاحیه در سنین مختلف
سه سوال
مشخص پرسیده ام:
خطبه عربی نماز جمعه رهبر انقلاب #خطبه_نصر را شنیده ای؟ نتیجه فقط ۸ نفر میدانستند که آقا چنین خطبه ای ایراد نموده و ۳۵ نفر از کلیت آن نیز بی اطلاع بودند
از آن ۸ نفر پرسیدم محتوایی از آن یادت هست؟ نتیجه فقط دو نفر توانستند محتوا را شرح دهند از همه شان پرسیدم حرفهای محمد الحسینی فردای آسمانی شدن سید که در شبکه العربیه پیرامون آنکه ایران سید حسن را معامله کرد چه تاثیری بر اطرافیان شما گذاشت
نتیجه فقط ۶ نفر گفتند پاسخش موثر بود. در عوض ۱۶ نفر بدون هیچ سوالی گفتند صحبتهای آقای پزشکیان در سازمان ملل که گفته حزب الله نمیتواند در مقابل اسرائیل بایستد، اطرافیانشان را نسبت به ایران دلسرد کرده است. راستش را بخواهید من خودم نمی دانستم رئیس جمهور چنین جمله ای گفته است
القصه آن که خانمها و آقایان ما اینجا رسانه و روایت برنده و خود
روایت سازی را نه تنها ده هیچ
باخته ایم بلکه عرضه این را هم
نداشتیم که صحبتهای سیدنا القائد لبنانی ها را به گوششان
برسانیم.
اصلا نظام مسائل و محتوای رسانه ای ما با این ها در دو دنیای مختلفند که همین همه را دچار خطای محاسباتی میکند.
دقیقا برعکس دست فرمان ما را فرانسه در لبنان آمده دارد. خانواده های لبنانی هدیه ۱۵۰ کیلویی زنان در ایران همدل را نمی دانند اما
خبر آب میوه های فرانسوی در کل ضاحیه پیچیده......
با این وضعیت تا قیام قیامت هم در اتاقهای فکر و اندیشکده
هایمان طراحیهای ژئوپلتیکی هم بکنیم بازهم
بی نتیجه
می ماند.
نتیجه اش میشود آن چیزی که امروز در سوریه دیدید.....
✍امین حسام
@motaharevafi77
هدایت شده از بیداری ملت
❌غربگرایان به جنگ خدا آمدهاند!
اتفاق عجیبی در حال رقمخوردن است! غربگرایانی که در کارنامهی خودشان برنامهریزی و اجرای اغتشاشات متعددی همچون فتنههای سالهای ۷۸، ۸۸، ۹۶، ۹۸ و ۱۴۰۱ را دارند، اخیراً یکصدا قائل شدهاند، اجرای قانون «عفاف و حجاب» باعث هرجومرج اجتماعی خواهد شد! جلّ الخالق!
یعنی میتوان باور کرد که پدران آشوب و مادران اغتشاش نمیخواهند این فتنه و درگیری جدید را به فرزندی قبول کنند؟!
پس ماجرا چیست؟
۱) باقیماندن وضعیت پوشش در حالت معلق فعلی، از نگاه آنان همان پاشنهآشیل نظام است تا هرزمان اراده کنند، بهواسطهی آن بتوانند از حکومت اسلامی باج بگیرند!
۲) پروژهی «ززآ» با میلیاردها هزینهی خارجی و داخلی هنوز به سرانجام خودش نرسیدهاست؛ سرانجامی که امروزه در قامت کریهالمنظر «انقلاب جنسی» در دنیا دیده میشود! نشان به آن نشان که نتانیاهوی کودککش بهعنوان یکی از پیمانکاران اصلی این پروژه در حالی که با بحران موجودیت خودش و رژیم جعلیاش دستوپنجه نرم میکند، اما تاکنون دوبار با ملت ایران با اسم رمز «ززآ» سخن گفتهاست!
۳) فراگیری ویروس برهنگی در کشور، یقیناً بر دوقطبیهای اجتماعی بین طرفداران متین پوشش و بین هواداران نانجیب برهنگی خواهد افزود که به مراتب اثرش از فتنهی چندروزهی اجرای قانون «عفاف و حجاب» بیشتر است!
۴) آشوبهای اینگونه نیاز به پشتیبانیهای کلان پیمانکاران اصلی دارد در حالی که این روزها رژیم صهیونیستی درگیر جنگ وجودی است و آمریکا هم در حال دورهی انتقال قدرت! لذا فعلاً باید صبر کنند!
۵) در نگاه غربگرایان، زیان بدبینکردن دهها میلیون ایرانی مؤمن و معتقد، به ارکان نظام و قوای سهگانه خصوصاً مجلس و قوهی قضاییه بهخاطر بهتعویقافتادن قانون اسلامی و انسانی «عفاف و حجاب»، به مراتب بیشتر از آشوبهای احتمالی اجرای این قانون است!
۶) از همهی آنچه گفتهشد مهمتر، ناامیدکردن «هستهی سخت انقلاب اسلامی» از اجرای قوانین اسلامی و انقلابی در دورهی حاکمیت «جمهوری اسلامی» است و این یعنی عدمحضور یا حضور کمرنگ میلیونها «بسیجی دلدادهی انقلاب» در فتنههای احتمالی آینده است! همان حضوری که بارها و بارها غربگرایان را در رسیدن به اهداف شومشان ناکام گذاشتهاست!
چه باید کرد؟
۱) تا زمانی که قانون مترقی امربهمعروف و نهیازمنکر البته با شرایطش وجود دارد، چه جای ناامیدی و نگرانی است؟! احدی نباید از این سیاسیکاریها دلنگران باشد. هرکداممان از اقوام و دوستانمان شروع کنیم؛ یقیناً نتیجهاش را بهسرعت خواهیمدید.
۲) تبلیغات پرحجم حقیقی و مجازی جهت معرفی بخشهای مختلف قانون «عفاف و حجاب» خصوصاً توسط نمایندگان مجلس و نخبگان اجتماعی و اهالی رسانه، قطعاً روی بخش عمدهای از بانوان که پوشش مناسبی ندارند و بانوانی که درصدد پیوستن به این حرام سیاسی اجتماعی هستند، موثر خواهدبود.
۳) مطالبهی فراگیر از ارگانها و مجموعههای فرهنگی برای پاسخ به سه سؤال:
-تاکنون برای اجرای این قانون الهی چه کردهاید؟
-برنامههای سلبی و ایجابیتان در آینده چیست؟
-علت واکنشهای کماثرتان نسبت به فراگیری این حرام سیاسی و شرعی چیست؟
۴) تبیین فوری وضع موجود برای جوانان مؤمن انقلابی توسط دلسوزان آبرومند حوزوی و دانشگاهی و مدیران مخلصی که کماکان دل در گرو «انقلاب خمینی» دارند و خودشان را سرباز «امامخامنهای» میدانند.
۵) مطالبهی نخبگانی و روشمند از دولت و مجلس و قوهی قضائیه برای انجام قوانین قبلی در عرصهی عفاف و حجاب و زمینهسازی عاجل برای اجرای قانون فعلی!
نکتهی پایانی خطاب به بسیاری از مدیران «حرم جمهوری اسلامی» که جاماندهی دوران دفاع مقدساند:
آیا شما وصیتنامهی شهیدی را پیدا میکنید که در مورد حجاب سفارش نکرده باشد؟!
مبادا در دنیا و آخرت شرمندهی رفقای شهیدتان شوید!
✍ عباس بابائی ۲۵ آذر ۱۴۰۳
🔴 #بیداری_ملت 👇
@bidariymelat
هدایت شده از ⛈️ سحابـــ
😏خودشان جو سازی کاذب می کنند خودشان هم در جواب جو سازی کاذب، قانون را به چالش می کشند
✍رسانه های زنجیره ای معلوم الحال جناح سیاسی خاص جو و هیاهوی کاذب ایجاد می کنند به خاطر یک قانون ایجابی و ساده که هم حکم خداست هم فرهنگی ملی....
⚠️به جای تذکر و برخورد با این رسانه ها که عاملان اغتشاشات ۱۴۰۱ زن زندگی آزادی بودند ابلاغ قانون حجاب رو متوقف می کنند؟!😔
دختران انقلاب✍
🇮🇷کانال دختران انقلاب را دنبال کنید
✅https://eitaa.com/joinchat/3435003923C863f1fbcfc
هدایت شده از ⛈️ سحابـــ
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌪 فتنه بزرگ
⛈ جامعه هدف مد نظر دولت پزشکیان و جریان غرب گرا در قضیه مقابله با حجاب و قانون مجلس، خود زنان بی حجاب نیستند!
بلکه زنان با حجاب و مردان حزب الهی هستند، تا با خشم یا یأس آن ها جمهوری اسلامی از هسته سخت حامی خود تهی گردد.
⛈ متأسفانه شورای نگهبان، سران قوا و شعام هم در پازل همین جریان آمریکایی دارند بازی میکنند و هسته سخت نظام که سر بزنگاه ها با جان فشانی به داد جمهوری اسلامی میرسد را دارند زده و فراری میکنند.
⛈ کما اینکه از جنبش فواحش به این طرف بسیاری از خانواده های حزب الهی و محجبه یا آسیب جسمی دیدند، یا فشار روحی شدیدی ناشی از بی حجابی و فحشای علنی به خصوص در شهرهای بزرگ را تجربه کردند که حتی منجر به خانه نشینی و قطع ارتباطات اجتماعی بعضی از خانواده های متدین گردیده است.
💡 واقعیت این است که جمهوری اسلامی ایران اگر مانند جمهوری اسلامی پاکستان یا موریتانی تنها اسمی بر کاغذ بشود، هیچ نیروی مکتبی برای این حکومت سکولار جلوی گلوله نخواهد رفت.
از جمهوری اسلامی ایران اگر اسمی بماند فقط و طبق اهداف انقلاب یعنی اجرای احکام الهی در جامعه عمل نکند و سکولار بشود مشروعیت خود را از دست میدهد و به حکومتی طاغوتی تبدیل خواهد شد و وظیفه فرد مکتبی، مماشات نه، مبارزه با طاغوت و کفر است چه در ایران باشد چه در اسرائیل!
کانال#سحاب | مطالبه#حجاب
🆔@sahab_motalebe
هدایت شده از ساخت ایران|حسین مهدیزاده
🔴 قصه ای برای بی برقی و تعطیلی و گرانی های این روزها
1️⃣ از 2️⃣
📝حسین مهدیزاده
در گرانی امروز ایران و قطعی مدام برق در دوره زندگی آپارتمانی در 10 طبقه ها، مقصر بزرگ هنوز همان #غرب_زدگی جلال آل احمد است! غرب زدگی غیر از غرب است و راه حل نجات از آن هم شرق گرایی یا اسلام گرایی شعاری نیست. غرب زده هم، هم در جناح های مرسوم #اصلاح_طلب حضور دارد و هم در جناح #اصول_گرا! پس راه نجات از آن هم انتخاب بین اصلاح طلبی و یا اصول گرایی نیست.
غرب زده های اصلاح طلب و اصول گرا با هم یک تقسیم کار دارند! غرب زده های اصلاح طلب به نفع غرب کار رسانه ای و ژورنالیستی می کنند تا نیاز به یک نسخه غربی را به یک نیاز و حتی رویای اجتماعی برای مردم از همه جا بی خبر بکنند، بعد از آنجایی که اصلا دست به آچار و بیل به دست نیستند، به کنار میروند و غرب زده های اصول گرا آن را با شعار کار جهادی، روی زمین پیاده می کنند تا اثبات کنند که اسلام می تواند و انقلاب اسلامی هم می تواند توسعه پیدا کند و اسلام چیزی کم از آمریکا و ژاپن و فرانسه و بریتانیا ندارد!
غالب کسانی که سدسازی، نیروگاه سازی در این مقیاس های عظیم، مهار آبها و کانال های آبی و خشک کردن زمین های فلات ایران را در این چند دهه فرهنگ سازی کردند و در دانشگاه ها آن را تدریس کردند و پُز آن را دادند، همین غربگراهایی هستند که امروز اصلاح طلب شناخته می شوند، اما چون آدمهای فوکولی و قرتی هستند موقع ساختن از قدرت کنار میرفتند تا غرب گراهای اصول گرا، که آدم های عملیاتی و میدانی هستند سر کار بیایند و همان ها را اجرا کنند و وقتی به مشکل می خورد، دوباره اینها کنار می رفتند تا گروه اول به قدرت برگردند و برای ماست مالی خطاهای گذشته، وعده های مجددی بدهند و رویاهای جدیدی بسازند و بعد کنار بروند تا گروه دوم بیاید و قبلی ها را که گندش در آمده بود را خراب کنند و این نسخه جدید را بسازند! این ماجرای #مدرنیته_ایرانی است!
اتفاق جدیدی که افتاده است این است که غرب الان در موج نقد گذشته خود توسط نگاه های پست مدرن است و لذا بیان نقص توسعه به سبک قرن بیستم خیلی پُز دارد! غرب گراهای اصلاح طلب، از زمان دولت آقای روحانی در حال شعار دادن بر علیه نظریه های توسعه ای هستند که دهه های قبل خودشان آنها را با خشونت و اغوا به حلق این ملت بینوا کردند و اصولگراهای ساده دل هم باور کردند و آستین بالا زدند که برویم این همه خوبی را محقق کنیم. اما غرب زده اصلاح طلب کمی بی چشم و رو تشریف دارد و برای اینکه بی حیایی خودشان را بیش از پیش هم نشان دهند، خطاها و زشتی ها را برای در احمدی نژادها و رئیسی ها و بسیجی ها و بیت رهبری و... فاکتور می کنند تا بشود خطای نظام حاکمه! مثلا صاف صاف توی صورت شما نگاه می کنند و می گویند از آنجایی که قبل از این دولت «سه سال» تورم بالای 40 درصد بوده است، پس باید چنین و چنان کرد! انگار که تورم برای این سه سال است و اصلا هم 96 و 98 مردم برای تورم به خیابانها نیامدند! البته غربگراهای اصول گرا هم بی نواهایی هستند که بلاهت دارند و لذا از این نامردی ناراحت می شوند اما باز صبر می کنند ببینند که اینها چه چیزی را درست و علمی می دانند، و بعد با هزار بدبختی خودشان را به قدرت می رسانند تا آن وعده هایی که غرب گراهای اصلاح طلب داده اند را اجرا کنند!
به نظر شما در این وضعیت خیلی عجیب است که از نظر مردم، همه خطاها و بدبختی های توسعه ناموزون ایران، گردن اصول گراها باشد و به تبع به گردن نظام؟ خب اصلاح طلب ها که کلا کاری نمی کنند چون مدیریت آنها اینجوری است که لباسشان نباید خاکی شود! پس وقتی سدسازی باعث خشکسالی می شود، متهم چه کسی است؟ غیر از این است که انگشت اتهام می رود به سمت آن کسی که در رزومه اش ساختن این سد و آن آب بند و ان تونل و آن کشت و صنعت نوشته شده و لباس کار هم تنش است؟!!!
در این فقره برق رفتن ها و تعطیلی شهرها از آلودگی هوا نیز دقیقا همین است! غرب زده های اصلاح طلب سالها در دانشگاه ها ساختن خانه هایی با مصرف انرژی بالا را تبلیغ کردند و کشوری که 70 درصد آن روستایی و مولد بود را به جایی رسانند که 70 درصد شهر نشین مصرف گرا و معتاد به رفاه شده، حالا که برق نیست تا این شدت مصرف را پاسخ بدهد، رسما خانه های مردم را خاموش می کنند و انگشت اتهام را می گیرند به سوی آن کسی که لباس کار تنش است! می گویند اینها بودند که الگوی سکونت و شهر ایران را این چنین کردند!
📍لینک قسمت دوم
https://eitaa.com/social_theory/3124
🆔@Social_theory
هدایت شده از ساخت ایران|حسین مهدیزاده
🔴 قصه ای برای بی برقی و تعطیلی و گرانی های این روزها
2️⃣ از 2️⃣
📝حسین مهدیزاده
جی دی پی که با دوغ آبعلی و عالیس بالا می رود نظام سیاسی حق دارد که برق صنعتی اش را قطع کند و بگوید بزارید خانه ها برق داشته باشد! و خانه های که بی دلیل وسط بیابان های فلات ایران روی سر هم ساخته شده اند و باغچه هایش، روف گاردن شده است، نظام سیاسی حق دارد برق خانه هایش را قطع کند و برقش را به تولید بدهد! و این بازی مرغ و تخم مرغ تا بی نهایت می تواند ادامه داشته باشد
مگر اینکه غرب زده های اصلاح طلب یک بازی جدید به سرشان بزند! مثلا حواس همه را پرت کنند به آزادی مردم سوریه از دیکتاتوری اسد! آدم می ماند که مگر همین مسلحین بنیادگرا سه سال قبل در کابل به قدرت نرسیدند و شما بر علیه طالبان با افغانی های غرب زده خوانید که «از عشق، از امید، از فردا نمی ترسی؛ می بوسمت در بند طالب ها نمی ترسی...» اما امروز تیتر می زنی که داغش خطرناک است، آما آزادی محترم است و ما با مردم سوریه احساس مشترک آزادی داریم! اینجاست که معلوم می شود فرق غرب گراهای اصلاح طلب با غربزده های اصول گرا فقط در میزان پز دانشگاهی شان فقط نیست، بلکه در بی چشم و رویی هم هست! و تا شما دارد سرتان سوت می کشد و سرگیجه تان از این همه حماقت را درمان می کنید، غربزده های اصلاح طلب دلار را گران می کنند و از 38 تومان می کنند 64 تومان و کسی هم نمی فهمد که ماجرا چیست! چون همه دارند راجع به زندان علمی تخیلی صیدنایا می خوانند و نقاشی های هوش مصنوعی برای آن را تماشا می کنند و اصلا نمی فهمید که توی مملکت جر زنی رخ داده و دولت به نفع طبقه دلارخوار، یک نسخه داده که شب عید قرار است صدای تار و تنبورش بلند شود!!!
ماجرای آلودگی هوا هم که دیگر یک حماقت عظیم است! آقا جان! همه دیگر می دانند که هوا توان جابجایی این همه آلودگی برآمده از سوزاندن سوخت های فسیلی را ندارد! چه برسد به اینکه شهر را چسبانده باشیم به یک رشته کوه بلند که یک فقره از قله هایش دماوند است! یا در یک دره تنگ جایش داده باشیم مثل خرم آباد و... این کار #هوا نیست که این آلاینده های سنگین را از روی سر ما ببرد. این ریزگردهای پرنده هم وقتی نروند، زمستان که می شود هوا وارونه می شود و هوای شهر گرم می شود و ابرها که می آیند، روی سر شهر متلاشی می شوند، به جای اینکه ببارند و... هزار درد و مرض دیگر!
حالا این شهر عمودیِ متراکم، پرمصرف، در کنار کارخانه ها و پر از خودرو را چه کسی طراحی کرده؟ به اصلاح جناح بندی سیاسی امروز، غرب گرای اصلاح طلب! چه کسی آن را با شدت و افتخار ساخته؟ غرب گرای اصول گرا! بازنده آن کیست؟ مردمی که حماقت این طرح را ندیدند و به اولی باسواد گفتند و به دومی سردار سازندگی!
در میان مدت اگر مردم نفهمند که ماجرا چیست، غرب گرای اصلاح طلب برنده است چرا که بخشی از پز روشنفکری اش در فحش دادن به جمهوری اسلامی است چرا که یک نسخه بومی برای ملت ایران است و یک کپی غربی با چشمان سبز و پوست سفید اروپایی نیست! و بازنده کیست؟ غرب زده اصول گرا، چرا که لباس کار همیشه تن اوست و متهم است که آنچه روی زمین گند زده، دست پخت اوست!
پس خوش بحال غربزده اصلاح طلب که می تواند بزند زیر همه چیز و بگوید همش تقصیر نظام است و بدا بحال غربزده ای که اصول گراست و باید پای لرز خربزه ای که خرده است بنشیند! می دانم که بی نوا اصلا سوادش در این حد و حدود نیست که بداند اصلا چه بلایی سر خودش آورده، اما به هر حال عامل مباشر این توسعه چهل سال است که اوست و در نظام حقوقی هم عامل مباشر مجرم اول است!
اما فراموش نکنیم که اگر جمهوری اسلامی فرو بریزد، غربی ها نه اینها را تحویل خواهند گرفت و نه آنها را! و نه اینکه یک تف کف دست ما مردم این سرزمین می اندازند! چون اینجا ایران است و ایران کلا جغرافیای خطر برای تمدن غرب است(که بحثش بماند سر جای خودش در ژئوپولتیک)!
پس به فکر نجات از غربگرایی باشیم و سیاسی بازی امروز را پشت سر بگذاریم و بدون امید به غرب، دنبال پیدا کردن راه حل های بومی و درست باشیم. از این راه حلها جز نگون بختی پی در پی و ناامیدی از آینده چیزی در نمی آید.
🆔@social_theory
هدایت شده از جنسیت و عدالت(ابوالفضل اقبالی)
من به عنوان یک فعال حوزه حجاب از مسیح علینژاد ممنونم
🖊 دکتر ابوالفضل اقبالی مدیر اندیشکده زوج
❎ مسیح علینژاد تا به امروز هیچ عکس برهنهای را از خود منتشر نکرده بود و همواره روی حجاب سر تاکید داشت. اما اکنون عکسهای عریان خود را با کپشنی عریانتر پست کرده است که حاوی نکات مهمی هستند. مسیح علینژاد تا به امروز یک پروژه داشت: "کشف حجاب دختران در ایران" اما از امروز میگوید پروژه جدیدی را استارت زدم: "برهنگی دختران در ایران" تا دیروز به کشف حجاب سر میگفت: پوشش دلخواه و امروز این عبارت را برای بیکینی و تاپ بهکار میبرد!
❎ واقعیت این است که مسیح علینژاد کارش را خوب بلد است. او یک کمپینر حرفهایست. برای گام به گام پروژهاش استراتژی و برنامه دارد. کارگزاران و شرکای متعددی هم در داخل کشور دارد که در تکمیل و پیشروی پروژه او کارسازی و همافزایی میکنند. تردیدی ندارم که به زودی مناقشات درباره حجاب در کشور جمع خواهد شد و چند سال آینده گفتگو درباره مرزهای جدید نمایش بدن جای آن را خواهد گرفت. زمان صحت این مدعا را ثابت خواهد کرد.
❎ مسیح علینژاد زمان خوبی را هم برای شروع پروژه جدیدش انتخاب کرده است. دقیقا زمانی که ما در آستانهی ابلاغ قانون حجاب قرار داشتیم و مسئولان با تردید و ترس تصمیم به تعلیق قانونی گرفتند که مستظهر به ارادهی مردم و محصول سازوکارهای تقنینی نظام جمهوری اسلامی بود. حالا مسیح علینژاد هوشمندانه این سیگنال را از مسئولان ما دریافت کرد که حاکمیت ایران از حجاب سر عبور کرد و اکنون زمان آغاز پروژه برهنگی دختران در ایران است.
❎ مسیح علینژاد دقیقا همان استراتژی و خطی را دنبال میکند که رژیم صهیونیستی درباره مقاومت و در نسبت با محور اصلی آن یعنی ایران دارد پیگیری میکند. آن خط چیست؟ ۱. تعرض به خطوط قرمز و تست کردن واکنش ایران، ۲. عدم واکنش ایران و دریافت سیگنال ضعف از مسئولان، ۳. تعرض به خطوط قرمز جدید! مسیری که اکنون منتهی به همسایگی دیوار به دیوار ما با اسرائیل شده و عنقریب به یمن نیز سرایت خواهد کرد.
❎ مسیح علینژاد وقتی میبیند واکنش ما نسبت به عریانی دختر علوم تحقیقات پاک کردن صورت مساله با احاله آن به بیماری روانی او بود و پرستو احمدی نیز پس از برگزاری کنسرتی با آن وضعیت صرفا به صرف چای و شیرینی به پلیس دعوت میشود و خیلی شیک مهمانی پلیس را ترک میکند، مطمئن میشود که هیچ ارادهای در جهت تعرضهای پروژهای به خطوط قرمز اخلاقی و فرهنگی جامعه ایران وجود ندارد. خب پس اکنون بهترین زمان برای رونمایی از بدن خود با کپشنِ پوشش دلخواه است!
❎ من اما بینهایت خوشحالم و از مسیح علینژاد سپاسگذارم! در این لحظه او تمام قد به کمک گفتاری آمده است که من و امثال سالها مروج و مبیّن آن بودهایم. ما سالها و بهویژه بعد از فتنه زن، زندگی، آزادی این سخن را مطرح میکردیم که روند مبارزاتِ مدنی علیه حجاب و کنشِ سیاسی و براندازانهی کشف حجاب به هیچ وجه به این نقطه(کشف حجاب سر) اکتفا نخواهد کرد و پس از تثبیت آن به سوی کشف سایر نقاط بدن! نیز حرکت خواهد کرد. این صحنه خیلی روشن بود.
❎ عدهای اما نمیخواستند این گفتار را همراهی کنند و همواره بر جامعهی خودتنظیمگرِ ایرانی تاکید میکردند. گویی ما مخالف یا منکِر سهم سازوکارهای اخلاقیِ مقاوم جامعه ایران بودیم. ما داشتیم به نقطه دیگری اشاره میکردیم و موضوع دیگری را مطرح میکردیم و دوستان داشتند از موضوع دیگری با ما محاجه میکردند. امروز اما مسیح علینژاد با عکسهای جدیدش به کمک تثبیت این آگاهی تاریخی ما ایرانیان در نسبت با "دشمن" آمده است.
❎ ذهنیتِ مسئولان و نخبگان اجتماعی سیاسی ما در لحظهی عقبنشینی از ابلاغ قانون حجاب چه بود؟ آنها معتقد بودند که نباید در میانهی جنگِ نظامی و امنیتی با اسرائیل و مشکلات اقتصادی در داخل کشور فضای جدیدی را برای تنش با مردم ایجاد کرد. این ذهنِ بسیط گمان میکرد که با تعویق انداختن قانون حجاب، دشمن به پشت دست خود زده و با حسرت میگوید: حیف که مسئولان حازم و باتدبیر ایران تمام نقشههای من برای ایجاد آشوب اجتماعی در ایران را نقش بر آب کردند!!
❎ در حالی که پیام دریافتی دشمن از این عقبنشینی، تدبیر مسئولان نبود بلکه ضعف و استمهال بود! دشمن نیز در پاسخ به استمهال ما لحظهای درنگ نمیکند و گام بعدی را محکمتر برمیدارد. در حالی که میشد با ابلاغ و اجرای مدبرانه و هوشمندانهی قانونی که از قضا برای رفع تنشهای محتمل جامعه ایرانی تنظیم شده بود مانع از جسارت بیشتر و پیشروی دشمن به سمت تنشزاییهای اجتماعی بیشتر شد. اما امان از ضعف و تردید...
لینک کانال جنسیت و عدالت(دکتر ابوالفضل اقبالی)
@eqbali62
هدایت شده از جواد جاویدنیا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 هشدار فواد ایزدی در مورد قانون عفاف و حجاب
🔹 اگر این ذهنیت ایجاد شود که جمهوریاسلامی ایران شبیه جمهوری اسلامی پاکستان است ، ایران تبدیل به سوریه میشود ، مسئله حجاب مهم است
🔸در هیچ دولتی به این صراحت قانون زیر پا گذاشته نشده و زیر پا گذاشتن قانون یعنی دیکتاتوری! مجلس و قوه قضاییه اگر اقدام قاطع نکنند نه تنها انقلابی نیستند، بلکه ننگ و شرمندگی ابدی برای خود خریده اند!
🔹اگر روحانی و تیم فیزیکی و سایبری اش که خسارت محض بر ایران بزرگ تحمیل کردند و سردار دلها را فدای مطامع دنیوی خود کردند مجازات شده بودند، اکنون با این بلیه درگیر نبودیم که رسما احکام دین و قوانین کشور و فرمایشات صریح امام جامعه زیر پا گذاشته شود و به دشمنان چراغ سبز نشان داده شود و صدایی از مراجع و اشخاص مثلا مسئول خارج نشود...
💠✍️ #دکتر_جاویدنیا
🆔 @Dr_Javidnia
🌐 لینک پیوستن به کانال:
https://eitaa.com/joinchat/3098935312C73fadd24b3
هدایت شده از جواد جاویدنیا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 انتقاد فواد ایزدی به قوه قضاییه در ولنگاری فضای مجازی در برهم زدن امنیت روانی مردم روی آنتن زنده صداوسیما
#توییت_رئیس_سابق_امنیت_ملی😳
👈پ.ن: اگر خائنانی که با مدیر تلگرام مذاکره کردند و بر خلاف منافع ملی کشور توافقاتی انجام دادند، خائنانی که مانع ساماندهی فضای مجازی و شکل گیری شبکه ملی اطلاعات بر خلاف منویات صریح مقام معظم رهبری شدند، خائنانی که در قضایای ترور حاج قاسم و اسماعیل هنیه نقش مستقیم داشتند، خائنانی که در قضیه هواپیمای اوکراینی نقش داشتند، خائنانی که اقتصاد کشور را به قیمت دلار پیوند زده اند و قیمت دلار را به نفع جریان استکبار و به ضرر جریان مقاومت بالا و پایین میبرند، خائنانی که اسباب تداوم حیات فیلترشکنهای غیرقانونی هستند، توسط دستگاههای امنیتی شناسایی و توسط دستگاه قضایی محاکمه می شدند، اکنون با مشکلات استعمار فرانوین درگیر نبودیم. ترک فعلها و خیانتهاست که سبب تقویت جریان نفاق در داخل شده است تا آنجا که اشخاصی که باید به جرم خیانتهایشان اعدام میشدند اکنون بر مناصب غیرقانونی خود وقیحانه تکیه زدند و حاج قاسمها را مقصر وضع موجود جامعه معرفی میکنند.
💠✍️ #دکتر_جاویدنیا
🆔 @Dr_Javidnia
🌐 لینک پیوستن به کانال:
https://eitaa.com/joinchat/3098935312C73fadd24b3
🔻غیرمحرمانه با بزرگان جبهۀ انقلاب
🖊مهدی جمشیدی
۱. فرضیۀ من این است که حاکمیّت و یا دستکم بخش عمدۀ آن، دچار مجموعهای درهمتنیده از سیاستهای فرساینده و مخرّب شده است که در پی آنها، اکنون وارد مرحلۀ بهشدّت چالشبرانگیز و مخاطرهآفرینی شدهایم که لحظهبهلحظه، امکانهای بازگشت و جبران، بیشتر زوال مییابند و شرایط قهری، ما را به محاصره درمیآورند. برای اثبات سخنم، به شواهد تجربی و عینی استناد میکنم.
۲. در همۀ انتخاباتها، دوگانۀ مشارکت حداکثری و انتخاب اصلح مطرح میشود و در نهایت نیز، مشارکت حداکثری، ترجیح داده میشود و صالحان در اثر سازوکارهای سکولاریستی، از قدرت بازمیماندند. چندی که میگذرد، نارضایتیهای اجتماعی از منتخبِ متوسط یا ضعیف، سربرمیآورد و مشارکت حداکثری، دود میشود و به هوا میرود. این چرخۀ باطل، دههها در جریان بوده و انتخابات ریاستجمهوریِ اخیر نیز، نمونۀ روشن آن است. این در حالی است که حاکمیّت باید از طریق انتخاب [شدن] «اصلح»، معضل دیرینۀ «کارآمدی» را علاج میکرد و آنگاه بهصورت خودبهخود، «مشارکت حداکثری» نیز در دورههای بعدی برآورده میشد.
۳. از سال آغاز دهۀ نود، جریان تجدّدی تلاش کرد تا از حجاب، بحران بیافریند. در این راستا، گامبهگام پیش آمد و در نهایت در سال نودوشش، چندین زن روسریشان را بر سر چوب نهادند و آشکارا، کشف حجاب کردند. در اینجا بود که موج شکل گرفت و اندکاندک، کشف حجاب به یک «جریان اجتماعی» تبدیل شد و در نهایت در متن اغتشاش، حالت انفجاری یافت. حاکمیّت نیز در مقابل، منفعل گردید و حجاب را رها کرد و به بهانۀ تقنین، سه سال در وضع تعلیق بهسربرد؛ قانونی که اکنون دولت لیبرال، به اجرای آن تن در نمیدهد و البته مسألۀ این دولت، خودِ «قانونیبودن حجاب» است و میخواهد از کشف حجاب، عبور کند و برهنگی را بهعنوان خط قرمز معرفی نماید. از این گذشته، کارگزارانی که در این مدت، سخن از «سازوکار فرهنگی» به میان آوردند، قدمی برنداشتند و نشان دادند کار فرهنگی، اسم رمزی برای تحقّق حجاب اختیاری است.
۴. در زمینۀ فضای مجازی نیز، حاکمیّت با وجود اینکه میداند از میانۀ دهۀ هشتاد به این سو، همواره شبکههای اجتماعیِ غربی، خاستگاه اصلی تدارک نظری و عملیِ بحرانها و تنشها بودهاند، اما اینک در مسیر گشودن دوبارۀ آنها حرکت میکند. در اغتشاش اخیر، بهعیان دیدیم که شبکههای اجتماعیِ غربی، ابتدا به تولید و بازتولید «هویّتهای دگراندیشانه» پرداختند و سپس این هویّتهای تجدّدی را در مسألۀ حجاب، متمرکز کردند و از ظرفیت آنها، «اغتشاش خیابانی» پدید آوردند. این بدان معنی است که حاکمیّت، به دیگریِ سیاسی و تمدّنیاش، مجال و میدان داده تا جامعهاش و ذهنیّت فرهنگیِ مردمانش را بهآسانی، به تصرّف خود درآورد و آنگاه بر اساس این بدنۀ اجتماعیِ استحالهشده و مخالف، طرحهای تجدّدیِ خویش را پیش ببرد. فیلترینگ، همۀ برنامۀ حکمرانی نیست، اما در زمانۀ جنگ و نزاع هویّتی، بهقطع، یکی از اضلاع مواجهه است. اکنون حاکمیّت در مسیر میداندادن به بسترها و سکوهای تجدّدی قرار گرفته و این اقدام را احیای سرمایۀ اجتماعیاش میداند، درحالیکه داستان، معکوس است؛ چون نهفقط سرمایۀ اجتماعیاش، بیشتر دچار زوال هویّتی خواهد شد، بلکه حتی لایهای از جامعه که هوادار سرسخت او هستند، با مشاهدۀ این سیاستهای لیبرالی، سرخورده و دلزده میشوند و همچون گذشته، حاضر به پرداخت هزینه نخواهند شد. ازاینرو، حاکمیّت در روزهای دشوارِ پیش رو، تنها خواهد ماند.
۵. بهنظرم همین سیاستهای ناصواب و نامعقول برای اینکه حاکمیّت را در شرایط بحرانی و موقعیّت گرهخوردگی قرار بدهند، کافی هستند. مسأله این است که کنشها و دغدغهها و سازوکارها از وجه «ساختاری»، غلط اندر غلط هستند؛ یعنی «مدار» و «مسیر»، نابجاست و امنیّت ملّی را دچار چالشهای مهلک خواهد کرد. اینک بهجای آنکه در افق «بازسازی انقلابی» حرکت کنیم و فاصلهها و زاویهها از اصالتهای انقلابی را جبران نماییم و به مبنا و منطق امام خمینی بازگردیم، در جهت معکوس آن به حرکت افتادهایم و لیبرالیسم را در همۀ اضلاع و وجوهش، محقّق میکنیم. این مسیر، به ناکجاآباد خواهد انجامید و حاکمیّت را چه از درون و چه از بیرون، دچار انسداد خواهد کرد. حاکمیّتی که ذهنیّت و هویّت جامعهاش را بهراحتی در اختیار ساختارهای ارتباطیای قرار بدهد که مخالفپرور و معارضساز هستند، روزبهروز، نحیفتر و محدودتر خواهد شد و جز پوستهای ظاهری از آن باقی نخواهد ماند. این سیاست، هرگز به احیای سرمایۀ اجتماعی نخواهد انجامید، بلکه برعکس، از جامعه، یک قلمرو غیرانقلابی و تجدّدی خواهد ساخت که بهمثابه ابزار «سکولاریزاسیون حاکمیّتی» عمل خواهد کرد؛ و مگر تاکنون، چنین نبوده است؟! روی سخن من با بزرگان جبهۀ انقلاب است؛ به صحنه بیایید!
https://eitaa.com/mahdi_jamshidi60/2714
هدایت شده از نوشتههای مهدی جمشیدی
🔻حکمرانی انفعالی و سکولاریسمِ ساختاری
🖊مهدی جمشیدی
۱. اصلیترین و عمدهترین دلیلی که برای رفع فیلتر مطرح میشود این است که خواست و ارادۀ جامعه، همسو با این تصمیم است و جامعه میخواهد به شبکههای اجتماعیِ غربی، دسترسی داشته باشد. ازاینرو، استدلال میشود که چنانچه حاکمیّت در راستای رفع فیلتر حرکت نکند، سرمایه و بدنۀ اجتماعیاش را از دست میدهد و میان دولت و مردم، شکاف پدید میآید. برایناساس، هرچند آشکار است که بسترها و سکوهای غربی، به قواعد ما تن در نمیدهند، بلکه حتی لحظههای بحران سیاسی را میآفرینند و خاستگاه نهفته و ناپیدای تنش و تلاطم اجتماعی هستند، اما نگهداشت سرمایۀ اجتماعی، مهمتر است و بهناچار، باید آنها را رها گذاشت. در واقع، حاکمیّت میان دو امر متزاحم و متعارض، گرفتار شده است که گویا قابلجمع با یکدیگر نیستند و باید یکی از آن دو را انتخاب کند. دولتهای غربی نیز که از این وضع انقباضی اطلاع دارند، عقبنشینی نمیکنند و برای گفتگو و تفاهم، وارد میدان نمیشوند؛ چراکه میدانند فشار اجتماعی و درونی، برای منفعلساختن حاکمیّت، کافی است.
۲. نخستین مسأله این است که حاکمیّت، دیرهنگام به صحنه وارد شد؛ در جایی که جامعه، جغرافیای زیستِ مجازی خود را انتخاب کرده بود و نسبت به آن، شرطی و و ابسته شده بود. تودهها در این انتخاب، اختیار و ارادۀ مستقلی ندارند و تابع موقعیّتها و جریانهایی هستند که ساخته میشوند. این موقعیّتها و جریانها، موج جامعه را به سوی خود میکشانند و در یک جغرافیا مینشانند؛ بیآنکه مشخص باشد این حرکت و سیر، چه مبدأ و سرچشمهای دارد. موجهای جمعیّتی، بهتدریج و در اثر شرایطِ ساختهشده، شکل میگیرند و در مرحلهای قرار میگیرند که دیگر، چندان مهارشدنی نیستند. از این نقطه به بعد، به جغرافیای انتخابشده، وابسته میشوند و زندگی روزمرّۀ خود را به آن گره میزنند و روزبهروز، امکان گسستن و استقلال و عبور، برایشان دشوارتر میشود. در این وضع، حاکمیّت دیگر نمیتواند تصمیمهای منجمدشده و تعلّقات گرهخورده را تغییر بدهد. ازاینرو، تأخیر و تعلل در مقام صورتبندی وضعیّت و شکلدهی به شرایط، چندان قابلجبران نیست.
۳. از سوی دیگر، سیاست، وادی انتخابهای ساده و آسان نیست، بلکه سیاست، بازی هوشمندانه در میدان همین تزاحمها و تعارضها است. سیاست، میدان عمل و مواجهه با تحمیلها و اقتضاهای متعدّد آن است و موقعیّت در آن به گونهای است که کنشگر را از حقیقت به سوی مصلحت سوق میدهد و وادار به عملگرایی و فرسایش و انفعال میکند. دراینحال، پیشپاافتادهترین و ناسیاسیترین کار، تسلیمشدن و عقبنشینی است و سیاسیترین کار، بازی زیرکانه با شرایط و تغییر نسبتِ خویش با موقعیّتِ تحمیلگر است. موقعیّت، طبیعی و تکوینی نیست، بلکه طرف مقابل برای ما ساخته است تا قدرت خویش را به ما تحمیل کند و ارادۀ ما را تابع خود گرداند. حال چنانچه ما از ارادۀ او تبعیّت کنیم، در واقع، کنش پیشاسیاست داشتهایم و نتوانستهایم وضع را به نفع خود تغییر بدهیم. در اینجا نیز باید گفت بر فرض اینکه قضاوتها دربارۀ جامعه، سوگیرانه و ساختگی نباشد، میتوان ذهنیّت جمعی را نسبت به شبکههای اجتماعیِ غربی تغییر داد؛ این ذهنیّتها، قطعی و نهایی نیستند و میتوان آنها را دگرگون کرد. در عمل، بارها دیدهایم که در اثر همین تغییر ذهنیّت، موجهای انتقالی و کوچهای مجازی رخ داده است و شرایط جدید و متفاوتی تولید شده است. این جابجاییها، همگی طبیعی و خودجودش نیستند، بلکه دستکاریها و دخالتهایی در میان است. این امکان و فرصت برای ما نیز بهمثابه یک کنشگر سیاسی وجود دارد که ذهنیّت جمعی را بازسازی کنیم.
۴. مسیری که اکنون بخشی از حاکمیّت – بهخصوص لیبرالهای دولتی و شبهانقلابیهای تکنوکرات – انتخاب کردهاند، به انقباض و انسداد بیشتر حکمرانی میانجامد و انتخابهای آیندۀ حاکمیّت را محدودتر خواهد کرد. این مسیر، از سوی خودِ حاکمیّت، ساخته نشده، بلکه طرف مقابل، آن را تعریف و طراحی کرده و اکنون حاکمیّت باید به دلیل احساس انفعال و سردرگمی و اضطرار، به آن گردن بنهد؛ درحالیکه هرچه در این مسیر پیشتر برود، چنان است که گویا به مرداب پا نهاده است. این مسیر، گشایشهای لحظهای و زودگذر در پی دارد و گرههای کورِ فلجکننده. اینکه هر از گاهی، به شرایط تولیدشده از سوی تجدّد، تن در بدهیم و قدمبهقدم، به اقتضاها و ضرورتهای آن وادار بشویم، به معنی غلتیدن به یک مدار بیبازگشت و انقباضی است که انقلاب را از خویشتن هویّتی و فرهنگیاش، تهی و تخلیه میکند و به روند سکولاریسمِ ساختاری، دامن میزند. انقلاب از حیث ساختاری، در حال عبور از هنجارها و غایات و ارزشهای خویش است و میرود که توسط تجدّد، بلعیده شود.
https://eitaa.com/mahdi_jamshidi60