eitaa logo
کنگره ملی شهدای گمنام ومفقودین
21 دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
62 ویدیو
0 فایل
برای شهدا رسانه باشیم برای همکاری در ستاد پیام دهید ارتباط با خادم کانال: @congere_melli_shohada
مشاهده در ایتا
دانلود
کنگره ملی شهدای گمنام ومفقودین
بسمه تعالی با درود و سلام بر یگانه منجی عالم بشریت، مهدی موعود) عج( و با سلام و درود بر شهدای صدر اسلام تا شهدای کشورمان و امام ✨ شهیدان و دو یادگار عزیزش، و سلام بر رهبر فرزانه و سید و مرشد ما ، نایب بر حق امام مهدی ) عج( ، حضرت امام خامنه ای حفظه الله) این حقیر سید حسین رئیسی فرزند سید کمال، این وصیت نامه را در نیمه شب یکشنبه، 22 رمضان سال 3131 ، با تکمیل وصیت نامه زمان جنگ تحمیلی به پایان رساندم. کلامم را اینگونه آغاز می کنم که شهادت مرگ نیست، رسالت است، رفتن نیست، جاودانه ماندن است ، جان دادن نیست، جان یافتن است،... سکوت نیست بلکه فریاد است ... آری ... شهادت سرآغاز پایندگی است. شما که از حال درونی من آگاه هستید، در حالیکه از ضعف مجروحیت خود آگاهی کامل داشتم، اما در این میان، به اسلحه ی شهادت مجهز شدم و با قدرت ایمان و عشق در میدان جنگیدم و عظمت روح را بر فرق ماده کوبیدم و از جان خود گذشتم تا از قید و بندهای مادی آزاد شوم و بتوانم با عظمت روح با شما سخن بگویم ... شاید اینگونه بر جان نشیند. اگر خواست الهی چنان شد که شربت شهادت نصیب این حقیر شد، شما را به خدای بزرگ سوگند، که مرا یاری کنید.. برایم گریه نکنید، تا از خدا بی خبران و کج فهمان خوشحال شوند و خود را ملعبه ی دست آنها قرار ندهید. از شما عاجزانه خواهش می کنم در هرکاری به خدا توکل کنید و دنباله رو ولایت باشید و از رهبر فرزانه مان، امام خامنه ای(حفظه الله)جلوتر یا عقب تر حرکت نکنید و از اختلاف بپرهیزید تا در دنیا و آخرت رستگار شوید. عزیزانم... در حالیکه مطمئنم خوب را از بد تشخیص می دهید، ولی باید بدانید در انتخاب دوست باید دقت و مراقبت داشته باشید، چون دوست خوب انسان را به سعادت می رساند و دوست بد انسان را به شقاوت می کشاند. و اما درباره حجاب ... بدانید که با بدحجابی دل مادرم، حضرت زهرا ) سلام الله علیها ( را به درد می آورید و همچنین دل مولایمان صاحب الزمان(عج)را ... به شما میگویم: که در مکتب اسلام ننگ و نکبت جایی ندارد... باور کنید سخن از چادر و روسری و سرپوش نیست، حرف از زنجیر وحبس شدن و محدود شدن نیست، بلکه سخن از عفت و پوشش و بزرگ منشی و احترام و ابهت است. 🌸
کنگره ملی شهدای گمنام ومفقودین
🌹 در وصیت‌نامه این شهید بزرگوار آمده است: خداوند انسان را خلق کرده تا رنج و سختی را تحمل و خود را در کوره زمان آب‌دیده کند و در آزمون هستی راه صحیح را برگزیند.  این شهید بزرگوار در ادامه وصیت‌نامه خود می‌نویسد: جان من فدای تن بی‌سر امام حسین (ع) که مظلومانه در تاریخ اسلام برای دفاع از حقانیت اسلام ناب محمدی شهادت در راه خدا را برگزید.  وی به خواهران و برادران خود سفارش می‌کند که زینب‌وار و حسین‌گونه زندگی کنند و راه درست صحیح زندگی را از ائمه اطهار (ع) یاد گرفته و همواره در راه دفاع از دین تلاش کنند.  🌹
کنگره ملی شهدای گمنام ومفقودین
وحید یک محقق بود. برای تمام صحبت هایش از قرآن دلیل و شاهد می آورد و همه این مباحث را بدون اینکه کلاس رسمی یا دوره‌ای شرکت کرده باشد، صرفاً با مطالعات خود مطرح می کرد و به بحث می پرداخت. مسائل عقیدتی را بدون مطالعه قبول نمی کرد! همیشه در حال تحقیق بود و هر حرفی ، بخصوص مطالب عقیدتی را ، قبول نمی کرد مگر اینکه در مورد آن پژوهش کند و به حقیقت ماجرا پی ببرد. وحید بسیار صادق و  ساده بود. با آن سادگی دلش بود که می توانست با خدا ارتباطی عمیق برقرار کند. وحید اخلاق خوب و چهره ی همیشه خندانش داشت. دست و دلباز و اهل کمک به مردم بود. همیشه با حق بود، ولی هیچ وقت به کسی بی احترامی نمی کرد حتی اگر حقش ضایع می شد. احترام به بزرگتر را واجب می دانست. 🌺
کنگره ملی شهدای گمنام ومفقودین
🌹 ◀️ همسر شهید بلباسی در نقل خاطره ای،نسبت به اعزام همسرش به سوریه می گوید؛ می‌دانستم اگر گریه کنم، اگر حرفی بزنم، شاید دودل شود، شاید با نگرانی برود. گریه نکردم چون می‌دانستم دوست دارد برود. در تمام 13 سال زندگی‌مان، در تمام برنامه‌هایی که شرکت می‌کرد، ماموریت‌هایی که می‌رفت، من هیچ وقت نه نیاوردم، حتی آن روزهایی که بچه‌ها کوچک‌تر بودند، مهدی تازه به دنیا آمده بود، فاطمه پنج سالش بود و حسن دو سالش بود و همسرم به خاطراین که مسئول اردوهای جهادی بود، مدام به ماموریت می‌رفت و یک ماه و بیست روز خانه نبود، هیچوقت نگفتم این بار نرو. آن موقع بچه‌ها خیلی به پدرشان وابسته بودند، وقتی می‌رفت خانه کلا می‌ترکید از صدای گریه بچه‌ها. بعضی وقت‌ها حتی خودم می‌نشستم با بچه‌ها گریه می‌کردم، اما با این حال گله نمی‌کردم از رفتنش... . چون دلم نمی‌آمد. چون وقتی برمی‌گشت و تاثیر کارهایی را که انجام داده بود می‌دیدم، وقتی عکس‌هایی را که آورده بود نشانم می‌داد و می‌گفت: ببین در این اردوی جهادی این خانه را ساختیم و تمام شد، حالا چند نفر بالای سرشان در سرمای زمستان سقف دارند، وقتی رضایت را در چشمانش می‌دیدم، ‌احساس می‌کردم حال خوشی دارد، من هم از این حال خوش،‌احساس رضایت می‌کردم. 💢 به نقل از خبرگزاری تیتر امروز 💕
هو الحکیم 📅 ۲۴ شهریور • ولادت شهید اکبر توپا (استان گیلان، شهرستان رشت) (۱۳۳۸ ه.ش) • شهادت شهید رحمت‌الله زکی‌پور (استان اردبیل، شهرستان خلخال) (۱۳۶۰ ه.ش) • شهادت شهید حسن ثقفی (استان مازندران، شهرستان نور) (۱۳۶۱ ه.ش) • شهادت شهید پرویز دیوسالار (استان مازندران، شهرستان نور) (۱۳۶۱ ه.ش) • شهادت شهید علی زندی (استان اردبیل، شهرستان اردبیل) (۱۳۶۱ ه.ش) • شهادت شهید موسی آهنگر دارابی (استان مازندران، شهرستان میان‌دورود) (۱۳۶۲ ه.ش) • شهادت شهید محمدحسین کلانتری (استان مازندران، شهرستان ساری) (۱۳۶۲ ه.ش) • شهادت شهید بهرام قلی‌پور (استان مازندران، شهرستان ساری) (۱۳۶۶ ه.ش) • شهادت شهید علی جعفری‌نیا (۱۳۶۶ ه.ش) • شهادت شهید اسدالله سعدی (استان کردستان، شهرستان سنندج، روستای نایسه) (۱۳۶۹ ه.ش) • شهادت شهید مدافع حرم جواد غلام غلامی (لشکر فاطمیون) (۱۳۹۳ ه.ش) 🔸منبع: Defapress.ir 🔹🔹🔹
کنگره ملی شهدای گمنام ومفقودین
🌸 در آغاز فصل عاشقی زندگی شهید هر کسی چیزی می‌گفت؛ یکی می‌گفت دویست سکه، و دیگری می‌گفت کم است. بزرگ مجلس گفت‌: مهریه را کی گرفته و کی داده، اما به دختر ارزش می دهد. در تمام این حرفها و چانه زنی‌های مهریه من همه حواسم به حسن بود، هر بار که صدای حضار مجلس بلند می‌شد و صدای دیگری بلند تر، حسن غمگین و غمگین‌تر می‌شد، و هر لحظه ناراحتی‌اش بیشتر می شد، تا اینکه صبرش سرآمد و به پدرم گفت‌: حاج آقا اجازه می‌دهید من با فاطمه خانم چند دقیقه خصوصی صحبت کنم، وقتی به اتاق رفتیم گفت‌: کالا که نمی‌خواهم بخرم که در قبالش بخواهم یک تعداد خاصی سکه بدهم، یک پیشنهاد می‌دهم، اگر شما هم راضی باشید، به حضار مجلس هم همان را می گوییم. نظرت با هفت سفر عشق: قم، مشهد، سوریه، کربلا، نجف، مکه، مدینه چیست؟ و هر تعداد سکه که خودت مشخص کنی.  از این پیشنهاد حسن خیلی خوشحال شدم، و همه سفرها را با هم رفتیم. 🌺
کنگره ملی شهدای گمنام ومفقودین
به نام خداوند بخشنده مهربان از اینجا وصیت نامه ام را شروع می‌کنم. با سلام بیکران به پیشگاه منجی عالم بشریت حضرت مهدی(عج) و با سلام بیکران به رهبر مستضعفان، ابراهیم زمان، خمینی بت شکن و با سلام بی کران به مردم ایثارگر و شهید پرور ایران، که همچون امام حسین(ع) و لیلا، پسرشان را به دین اسلام قربانی می‌دهند. 🌸 آری ای ملت غیور شهید پرور ایران! درود بر شما! درود برشما که همیشه در مقابل کفر ایستاده اید و می‌ایستید تا آخرین قطره خونتان. درود برشما ای ملت ایران! ای مشعل داران امام حسین! تا آخرین قطره خونتان از این انقلاب و از رهبر این انقلاب خوب محافظت کنید تا که این انقلاب اسلامی را به نحو احسن به منجی عالم بشریت تحویل بدهید. و ای پدر و مادر عزیزم ! اگر این پسرتان در راه اسلام به شهادت برسد، افتخار کنید که شما هم از خانواده شهدا برشمرده می‌شوید. ای پدر و مادر عزیزم! از شما تقاضایی دارم . اگر من شهید بشوم گریه نکنید. اگر گریه بکنید به شهدای کربلا و شهدای کربلای ایران گریه بکنید تا چشم منافقان کور بشود و بفهمند که ما برای چه می‌جنگیم. حالا معلوم است که راه تنها یک راه است که آن راه هم راه اسلام و قرآن است. و آخر وصیت می‌کنم راه شهیدان را ادامه بدهید و اسلحه شان را نگذارید در زمین بماند. و مادرم و پدرم چنانچه من می‌دانم لیاقت شهادت را ندارم ولی اگر خداوند بخواهد که شهید بشوم مرا حلال کنید و من هم شهادت را جز سعادت نمی دانم. یعنی هر کس که شهید می‌شود خوش به حالش که با شهدا همنشین می‌شود. و از تمام همسایه‌ها و از هم روستایی هایمان می‌خواهم که اگر از من سخن بدی شنیده اید و کارهای بدی دیده اید حلال بکنید. و برادرانم اسحله ام را نگذارند در جا بماند و خواهرانم با حجاب با دشمنان جنگ کنند. خدایا تو را قسم می‌دهم که اگر گناهانم را نبخشی از این دنیا به آن دنیا نبر. خدایا خدایا تو را قسم می‌دهم به من توفیق سربازی امام زمان(عج) و نائب برحق او خمینی بت شکن را قرار دهی. تا در راه آنها اگر هزاران جان داشته باشم قربانی بدهم. 🌺
کنگره ملی شهدای گمنام ومفقودین
🌹 پنج شنبه ای بود که شهید « حسین علم الهدی» را در بهشت آباد اهواز دیدم. مثل هميشه بر ت ك تك مزار بچه ها فاتحه مي خواند و مي گريست. دنبالش رفتم. بر مزار شهید « اصغر گندمکار» غریبانه نشست وصدا در گلويش شكست .  گوشكه دادم ديدم چيزي مي گويد . جلو كه رفتم شنیدم که می گوید:«اصغر! برایم دعا کن به مهمانی خدا بروم.»
💢سربند یا زهرا (س) پیشونی بندها رو با وسواس زیر و رو میکرد … پرسیدم : دنبال چی میگردی ؟ گفت : سربند یا زهرا ! گفتم : یکیش رو بردار ببند دیگه ، چه فرقی داره ؟ گفت : نه ! آخه من مادر ندارم …
🏴آجرڪ الله یا صاحب الزمان🏴 علامہ امینی شب تاسوعا و عاشورا برای امام زمان(عج) صدقه کنار میگذاشتند ومیگفتند: امشب قلب آن حضرت درفشار است صدقه و دعا برای آرامش قلب داغدار آقا امام زمان فراموش نشود😭😭
گفتم کجا گفتا به خون گفتم چه وقت گفتا کنون گفتم نرو خندید و رفت گفتم سبب گفتا جنون گفتم نرو خندید و رفت گفتم که بود گفتا که یار گفتم چه گفت گفتا قرار گفتم چه زد گفتا شرار گفتم بمان نشنید و رفت آندم بریدم از زندگی دل که آمد به مسلخ شمر سیه دل او می دوید و من می دویدم او سوی مقتل من سوی قاتل او می نشست و من می نشستم او روی سینه من در مقابل او میکشید و من میکشیدم او از کمر تیغ من آه باطل او می برید و من می بریدم او از حسین سر من غیر از او دل او می برید و من می بریدم او از حسین سر من غیر از او دل😭 شهادت جانسوز سالار شهیدان امام حسین  (ع) تسلیت💔😔 اللهم عجـــل لولیک الفـــرج
کنگره ملی شهدای گمنام ومفقودین
این وصیت نامه جوانی است که احساس می کند که در جوانی پیر می شود به مرگ نزدیک و زندگی از او روی گردانیده ، و به روزگار گردن نهاده و در سرای در گذشتگان آرامیده … نکوهشگر دنیا و فردا از آن کوچ …  این وصیت نامه جوان آرزومندی است که به آرزوهایش دست خواهد یافت . جوانی رهسپار راه هلاک شدگان، و آماج بیماری ها و دستخوش روزگار ، گروگان ایام ، هدف مصیبت ها و برده دنیا و سوداگر غرور ، وامدار فنا ، و بنده مرگ و هم سوگند اندوه و همنشین غم و همنفس آفات و خاکسار شهوات و جانشین رفتگان … اما بعد ، … آنچه مرا به پشت کردن به دنیا و سرکشی روزگار واداشت ، به روی آوردن آن جهان به خویش بود ، و مرا بر آن داشت که جز از خویشتن یاد نکنم ، و جز به کار آن جهان نپردازم و دیگر آن را ادامه نمی دهم…. این بار بر آنم تا با کوشش دست به کاری زنم که بیهودگی را بر آن راه نباشد و فکر خویش را صادقانه بکار برم … 🌺
کنگره ملی شهدای گمنام ومفقودین
🌹 🖋 ◀️حرف دل با امام زمان(عج): آقا ! خیلی دوست دارم برای نزدیک شدن فرج و ظهورت کاری کنم و باری از روی دوش شما بردارم نه اینکه … آقا ! احساس می کنم چند وقتی است که سرگرم دنیا و از شما غافل شده ام و امیدوارم این حضورم در سوریه و خدمت در اینجا مرا به شما نزدیک کند تا جایی که وقتی به یاد من هستی لبخند رضایت بر لب داشته باشی نه اینکه … آقا ! شما امامِ زمان من هستی، شما صاحب اختیار من هستی، شما صاحب اصلی دل من هستی پس عنایت کن و نگاهی از روی لطف و رحمت به این بیچاره کن، از همان نگاه هایی که دل را منقلب می کند. آقا ! از خداوند سلامتی و تعجیل  در فرج شما را مسئلت دارم وشما هم دعا کنید خداوند توفیق ونعمت شهادت در رکابت را بعد از خدمات زیاد نصیبم کند. ◀️حرف های عمومی: -خیلی اهل نصیحت و توصیه نیستم، چون خودم بیشتر از همه به آن نیازمندم فقط چند یادآوری: ۱- نماز که انسان را از فحشا و منکر دور می کند ۲- روزه که سپر آتش جهنم است  ۳- یادآوری مرگ  ۴- جهاد با نفس  ۵- ولایت مداری و گوش به فرمان رهبر بودن  ۶- دعا برای سلامتی و فرج آقا  ۷- طلب شهادت و… 🌹
کنگره ملی شهدای گمنام ومفقودین
🌹 ﻋﮑﺲﻫﺎﯼ حوادث ﺍﻫﻮﺍﺯ ﻧﺸﺎﻥ ﺩﺍﺩ، ﻫﺴﺘﻨﺪ ﺟﻮﺍﻧﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﺣﺎﺿﺮ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﺟﺎﻥ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺧﻄﺮ ﺑﯿﻨﺪﺍﺯﻧﺪ ﺗﺎ ﺍﺯ ﻧﺎﻣﻮﺱ ﻣﺮﺩﻡ ﺩﻓﺎﻉ ﮐﻨﻨﺪ . ﺁﻧﻬﺎ ﺑﻪ ﺭﺍﺣﺘﯽ ﻣﯽﺗﻮﺍﻧﺴﺘﻨﺪ ﺟﺎﻥ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﺮﺩﺍﺭﻧﺪ ﻭ ﺩﺭ ﮔﻮﺷﻪﺍﯼ ﭘﻨﻬﺎﻥ ﺷﻮﻧﺪ ﻭ ﻭﻗﺘﯽ ﺁﺏﻫﺎ ﺍﺯ ﺁﺳﯿﺎﺏ ﺍﻓﺘﺎﺩ ﺑﻪ ﺧﺎﻧﻪ ﻭ ﯾﺎ ﭘﺎﺩﮔﺎﻥ ﺑﺮﮔﺮﺩﻧﺪ . ﺍﯾﻦ ﮐﺎﺭ ﺭﺍ ﻧﮑﺮﺩﻧﺪ . ﺩﺭ ﻣﯿﺎﻥ ﺗﯿﺮ ﺗﺮﻭﺭﯾﺴﺖﻫﺎ ﺟﺎﻥ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺩﺳﺖ ﮔﺮﻓﺘﻨﺪ ﻭ ﺯﻧﺎﻥ ﻭ ﺩﺧﺘﺮﺍﻥ ﻣﺮﺩﻡ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺟﺎﯾﯽ ﺍﻣﻦ ﺭﺳﺎﻧﺪﻧﺪ . ﺗﺼﻮﯾﺮ ﺳﺮﺑﺎﺯﯼ ﮐﻪ ﺩﺧﺘﺮﮐﯽ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﺳﻮﯼ ﻣﯿﺪﺍﻥ ﺭﮊﻩ ﺑﻪ ﺁﻥ ﺳﻮ ﮐﻪ ﺍﻣﻦ ﺗﺮ ﺍﺳﺖ ﻣﯽﺑﺮﺩ ﯾﺎ ﺍﺳﺘﻮﺍﺭ ﺍﺭﺗﺸﯽ ﮐﻪ ﺗﻼﺵ ﻣﯽﮐﺮﺩ ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﻩﺍﯼ ﺭﺍ ﺍﺯ ﻣﯿﺎﻥ ﺗﯿﺮ ﻭ ﺗﻔﻨﮓ ﺑﻪ ﺟﺎﯾﯽ ﺑﺮﺳﺎﻧﺪ ﮐﻪ ﺗﺮﺱ ﺁﻧﻬﺎ ﺑﻪ ﭘﺎﯾﺎﻥ ﺑﺮﺳﺪ ﺑﻪ ﺧﻮﺑﯽ ﺣﮑﺎﯾﺖ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﻣﻌﻨﺎ ﺩﺍﺭﺩ . ﭘﺎﯼ ﻭﻃﻦ ﮐﻪ ﺑﻪ ﻣﯿﺎﻥ ﻣﯽﺁﯾﺪ ﺟﻮﺍﻥ ﺩﯾﺮﻭﺯ ﻭ ﺍﻣﺮﻭﺯ ﻧﺪﺍﺭﺩ . ﭘﺎﯼ ﻭﻃﻦ ﮐﻪ ﺑﻪ ﻣﯿﺎﻥ ﻣﯽﺁﯾﺪ ﻭﺍﺑﺴﺘﮕﯽﻫﺎﯼ ﺳﯿﺎﺳﯽ ﻭ ﺟﻨﺎﺣﯽ ﺩﯾﮕﺮ ﻣﻌﻨﺎﯾﯽ ﻧﺪﺍﺭﺩ. 🏴🏴🏴🏴
🍃 سال پنجاه و نه بود. برنامه بسیج تا نیمه شب طول کشید. دوساعت مانده به نمازصبح کار بچه ها تمام شد و می خواستند بروند خانه که ابراهیم همه را جمع کرد. بعد شروع کرد از خاطرات کردستان گفتن؛ خاطراتش هم جذاب بود و هم خنده دار و بچه ها با شوق گوش می دادند. ابراهیم بچه هارا با خاطرات تا اذان صبح بیدار نگه داشت. بچه ها بعد از اذان، نماز جماعت صبح را خواندند و رفتند. بعداز رفتن بچه ها ابراهیم به مسئول بسیج گفت: «اگر بچه ها همان ساعت می رفتند معلوم نبود برای نمازصبح بیدار می شوند یانه. شما یا برنامه بسیج را زود تموم کنید یا بچه هارا تااذان نگه دارید تا نمازشان قضا نشود.» ر.ک:کتاب سلام بر ابراهیم۱