🌷بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌷
#مظلومیت_مصائب_شهادت
دختر #پیامبر اسلام (صَلی اللهُ علیهِ و آلهِ و سَلّم)
حضرت #فاطمه زهرا علیها السّلام
فقط از #منابع اهل #سنّت
◾️🔳🔳
#بخش_هفدهم
#حمله به خانۀ #فاطمه علیها السلام ▪️▪️◾️
در این هنگام عمر و یارانش جهت آتش زدن خانه ایشان، به آنها حمله ور شدند [۶] و به خانه فاطمه هجوم بردند [۷] .
عمر فریاد کشید [۸]: خانه را با اهلش به آتش بکشید!
در حالی که کسی در خانه نبود مگر علی و فاطمه و حسن و حسین [۱] .
عبد الفتاح عبد المقصود مینویسد [۲]: ناگاه چهره ای چون رسول خدا در میان درب ظاهر شد، چهره ای که برآن آثار اندوه و تأثر و رنج و مصیبت آشکار بود! در چشمهایش قطرات اشک میدرخشید و بر پیشانیش علائم غضب هویدا بود، عمر بر جای خود خشک شد و جوش و خروشش به ناگاه از میان رفت و همراهانش که به دنبال وی براه افتاده بودند در مقابل، بهت زده ایستادند زیرا که رسول خدا (صلی الله علیه وآله وسلم) را از خلال روی حبیبه اش زهرا دیدند و سرهای آنها از شدت حیا و شرمندگی و خواری به زمین افتاد دیگر تاب از دلها رفت! و همین که دیدند فاطمه مانند سایه ای حرکت نموده و با قدمهای حزن زده و لرزان، اندک اندک به سوی قبر پدرنزدیک شد، چشمها و گوشها یکسره متوجه وی شد! در این هنگام بود که ناله زهرا بلند شد:
( (بابا! ای رسول خدا!: ای بابا! رسول خدا!!.. ( (تو گویی که از تکان این صدا زمین زیر پای آن گروه ستم پیشه لرزه درآمد!!
باز زهرا نزدیک تر رفت و به آن تربت پاک روی آورد، آن غائبی که هماره در بین مردم است و ازبین آنان نمی رود و این چنین استغاثه نمود:
( (ای بابا! ای رسول خدا!! پس از تو از دست زاده خطاب و زادۀ أبی قحافه چهها بر سر ما آمد!؟ دیگر دلی نماند که نلرزد و چشمی نماند که اشک نریزد، آری آن مردم آرزو میکردند زمین شکافته شود و در میان خود پنهانشان سازد!! [۱] (پایان کلام عبد الفتاح).
فاطمه در پشت درب با عمر مواجه شد [۲] و عمر با فاطمه برخورد [۳] کرد [۴] فاطمه گفت: ای پسر خطاب کجا؟! [۵] آیا ترا در حال آتش زدن خانهام میبینم؟! و آیا برای آتش کشیدن خانۀ ما آمده ای؟! [۶] عمر گفت:...... #ادامه_دارد
----------
📚منابع:
[۶]: ۱۳۵. إبن ابی الحدید معتزلی در شرح خود بر نهج البلاغه جلد دوم صفحۀ ۵۶ به نقل ازابوبکر جوهری در روایتی دیگر.
[۷]: ۱۳۶. یعقوبی مورخ مشهور نزد اهل سنت در گذشتۀ سال ۲۸۴ هجری در کتاب تاریخ خود جلد دوم صفحۀ ۱۲۳، چاپ بیروت
[۸]: ۱۳۷. عمر رضا کحاله از اعضای علمای اهل سنت، (معاصر)، در کتاب خود بنام ( (اعلام النساء) ) چاپ پنجم بیروت سال ۱۴۰۴_قسمت حرف ( (فاء) ) فاطمة بنت محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) با ذکر سند.
[۱]: ۱۳۸. ابو الفتح محمد بن عبدالکریم بن أبی بکر، أحمد شهرستانی در گذشتۀ سال ۵۴۸ هجری در کتاب معروف خود ( (الملل و النّحل) ) چاپ بیروت دارالمعرفة سال چاپ: ۱۴۰۲، جلد اول صفحه ۵۷ به نقل از نظام ابراهیم بن سیّار بن هانی معتزلی که از رؤسای مذهب معتزله در زمان خود بود و در سال ۲۳۱ هجری از دنیا رفته.
[۲]: ۱۳۹. عبد الفتاح عبد المقصود از علما و دانشمندان معاصر اهل سنت در کتاب خود بنام ( (علی بن ابی طالب) ) جلد اول صفحه ۱۹۰.
[۱]: ۱۴۰. عبد الفتاح عبد المقصود از علما و دانشمندان معاصر اهل سنت در کتاب خود بنام ( (علی بن ابی طالب) ) جلد اول صفحه ۱۹۰.
[۲]: ۱۴۱. اسماعیل بن علی بن محمد بن محمد بن عمر بن شاهنشاه بن أیوب، ملک مویّد عماد الدین در گذشتۀ سال ۷۳۲ هجری در کتاب خود بنام ( (المختصر فی أخبار البشر) ) چاپ مصر جلد اول صفحه ۱۵۶ با ذکر سند.
[۳]: ۱۴۲. إبن ابی الحدید معتزلی در شرح خود بر نهج البلاغه جلد دوم صفحۀ ۴۵ به نقل از احمد بن العزیز ابی بکر جوهری.
[۴]: ۱۴۳. أحمد بن محمد عبد ربّه آندلسی در گذشتۀ سال ۳۲۸ هجری در کتاب خود به نام ( (عقدالفرید) ) تحت عنوان کتاب العسجدة الثانیة فی الخلفاء و تواریخهم و أیّامهم یا: یاقوت نامۀ دوم در مورد خلفاء و تاریخ ایشان و حوادث زمان ایشان، در قسمت ( (ایام خلافت أبی بکر) ) قسمت ( (سقیفه بنی ساعدة) ) - کسانی که از بیعت أبی بکر تخلف کردند - چاپ بیروت سال ۱۴۰۴در چاپ بیروت سال ۱۴۰۴ هجری جلد پنجم صفحۀ ۱۳ و ۱۴ و در چاپ مصر سال ۱۳۵۳ هجری جلد سوم صفحۀ ۶۴.
[۵]: ۱۴۴. اسماعیل بن علی بن محمد بن محمد بن عمر بن شاهنشاه بن أیوب، ملک مویّد عماد الدین در گذشتۀ سال ۷۳۲ هجری در کتاب خود بنام ( (المختصر فی أخبار البشر) ) چاپ مصر جلد اول صفحه ۱۵۶ با ذکر سند.
[۶]: ۱۴۵. اسماعیل بن علی بن محمد بن محمد بن عمر بن شاهنشاه بن أیوب، ملک مویّد عماد الدین در گذشتۀ سال ۷۳۲ هجری در کتاب خود بنام ( (المختصر فی أخبار البشر) ) چاپ مصر جلد اول صفحه ۱۵۶ با ذکر سند.
💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹
#داستان_های_بحارالانوار 🔶🔸🌺
#فصل_اول
#چه کسی برای #حسینم گریه #میکند؟ 🌸🌺🌺
#بخش_هفدهم
هنگامی که پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم شهادت حسین علیه السلام و سایر مصیبتهای او را به دختر خود، خبر داد؛ فاطمه سلام الله علیها سخت گریه نمود و عرض کرد:
- این گرفتاری چه زمانی رخ میدهد؟
- زمانی که من و تو و علی در دنیا نباشیم.
آن گاه گریه فاطمه شدیدتر شد. عرض کرد:
- چه کسی بر حسینم گریه میکند، و به عزاداری او قیام مینماید؟
پیامبر فرمود:
- فاطمه! زنان امتم بر زنان اهل بیتم، و مردان بر مردان گریه میکنند و در هر سال، عزاداری او را تجدید میکنند. روز قیامت که فرا رسد، تو برای زنان شفاعت میکنی و من برای مردان، و هر که بر گرفتاری حسین گریه کند، دست او را میگیریم و داخل بهشت میکنیم. فاطمه! تمام دیدهها روز قیامت گریان است، مگر چشمی که بر مصیبت حسین گریه کند! آن چشم برای رسیدن به نعمتهای بهشت خندان است! [۱]
#نسخه ای برای #گناه کردن! 🌺🌸🌸
مردی خدمت امام حسین علیه السلام رسید، و عرض کرد که شخص گنه کاری است و نمی توانم خود را از معصیت نگهدارد، لذا نیازمند نصایح آن حضرت میباشد. امام علیه السلام فرمودند:
پنج کار را انجام بده، بعد هر گناهی میخواهی بکن!
اول: روزی خدا را نخور، هر گناهی مایلی بکن!
دوم: از ولایت خدا خارج شو، هر گناهی میخواهی بکن!
سوم: جایی را پیدا کن که خدا تو را نبیند، سپس هر گناهی میخواهی بکن!
چهارم: وقتی ملک الموت برای قبض روح تو آمد اگر توانستی او را از خودت دور کن و بعد هر گناهی میخواهی بکن!
پنجم: وقتی مالک دوزخ تو را داخل جهنم کرد، اگر امکان داشت داخل نشو و آن گاه هر گناهی مایلی انجام بده! (۳۸)
----------
[۱]: 📚بحار، ج ۴۴، ص ۲۹۲
~~~~⚜🔸💠🔸⚜~~~~~~~~
کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹
💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹
#ترجمه_مناقب_الامام_علی_بن_ابی_طالب علیه السلام🍃🌸🌸
#بخش_هفدهم
سخن #پيامبر (ص) اگر تو #نبودى... 🍂✨✨
عمر فرزند يعلى از ابو عبد الرحمن سلمى گفت بخدا قسم هيچ مرد قريشى را نديدم كه كتاب خدا را زيباتر و دلنشين تر از على بن ابى طالب (ع) بخواند.
(۲) ۱۰۶- با سندهايش گفت: نقل كرد بما محمد فرزند قاسم كه نقل كرد بما پدرم كه نقل كرد بمن ابو عبد اللَّه يمامى ضرير كه نقل كرد بما عبيد اللَّه فرزند عايشه گفت: نقل كرد بمن پدرم و گفت: هنگامى كه مشركان على را در جنگ مى ديدند بعضى از آنان بر بعضى ديگر وصيت و سفارش مى كردند.
(۳) ۱۰۷- گفت: و نقل كرد بما محمد فرزند قاسم و گفت: نقل كرد پدرم از عباس فرزند ميمون از فرزند عايشه از پدرش از عوف از حسن (و الفاظ روايت مختلف است ليكن معانى
آنها نزديك بهم است): كه مردى به حسن گفت. كه برادران شيعى تو بتو نسبت مى دهند و مى گويند كه بعلى (ع) اهانت مى كنى، و او را خوار ميشمارى و ميگوئى: اگر على در مدينه مى ماند، و از بدترين خرماهاى
📚ترجمه مناقب ابن المغازلي، ص: ۱۰۰
مدينه ميخورد، براى او بهتر از آن بود كه كرد؟ حسن از شنيدن اين سخن بگريه افتاد، و گفت من اين سخن را گفته ام؟ آگاه باشيد بخدا قسم ديروز از شما مردى جدا گشت تيرى بود كه همواره بهدف اصابت ميكرد، تيرى بود كه از كمان خدا جسته باشد، بعد از پيامبر اين امت عارف و عابد اين امت بود، و مردى بود داراى شرافت و برترى، و نزديكترين خويشى را با رسول خدا (ص) داشت، از امر خدا خسته و رنجور نگشته و افسردگى نداشت، در مال خدا تجاوز نكرده، و او را نمى دزديد، مقاصد و هدفهاى قرآن را خواه به منفعت خود و يا بضرر خود پياده مى نمود، و او را بباغى زيبا و دلچسب و نخلستانى پر درخت وارد ميساخت، اين على بن ابى طالب است اى بيخرد!.
(۱) ۱۰۸- و با سندهايش گفت: نقل كرد بما پدرم كه حديث كرد بما ابو- عبد اللَّه يمامى ضرير كه نقل كرد بما عبيد اللَّه فرزند عايشه گفت: نقل كرد بمن پدرم گفت: كه على بن ابى طالب محل نشر علم رسول خدا (ص) و موضع اسرار او است.
(۲) ۱۰۹- و گفت: نقل كرد بما محمد فرزند قاسم كه نقل كرد بما محمد فرزند حسين كه نقل كرد بما جندل فرزند والق ثعلبى كه نقل كرد بما عمر فرزند طلحة از اسباط فرزند
نصر از سدى كه گفت: من جوانى نورس در مدينه بودم، و نزد (احجار زيت) بازى مى كردم، شتر سوارى آمد كه على بن ابى طالب را سب ميكرد، و مردم بدورش گرد مى آمدند، سعد بن ابى وقاص آمده و دستهايش را بلند كرد و گفت: پروردگارا اگر اين مرد بنده صالحى را بدگوئى كرده و ناسزا مى گويد نكبت و تيره بختى او را بمردم بنمايان، در آن حال شتر مرد رم كرد، و برو افتاد و گردنش شكست، خدا او را از رحمت خود دور كرده و نابود بگرداند.
(۳) ۱۱۰- و گفت: نقل كرد بما محمد فرزند قاسم كه نقل كرد بما احمد
📚ترجمه مناقب ابن المغازلي، ص: ۱۰۱
فرزند اسحاق وراق كه نقل نمود بما عثمان فرزند ابو شيبة كه نقل كرد بما وكيع از ابو ليلى و از حكم از عبد الرحمن فرزند ابو ليلى از ابو ليلى كه او همراه على (ع) در سفرها ميرفت، ديد على (ع) در فصل تابستان لباس زمستان و در فصل زمستان لباس تابستانى را ميپوشد، ابو ليلى مى گويد: از سبب اين كار پرسيدم؟
فرمود: رسول خدا (ص) در روز جنگ خيبر مرا خواست در حالى كه من از درد چشم ميناليدم، بحضورش شرفياب شده از آب دهانش به چشم من ماليد، چشمهايم خوب شده و فرمود: خدايا از سرما و گرما او را نگهدار و بعد از اين دعاى پيامبر (ص) سردى و گرمى را در خود نيافته و نه چشيدم.
(۱) ۱۱۱- خبر داد بما ابو بكر احمد فرزند طاوان (اجازة) كه ابو احمد عمر فرزند عبد اللَّه فرزند شوذب بآنها نقل كرده و گفته است كه نقل كرد بما محمد
فرزند يونس فرزند حسين گفت: كه نقل كرد بما محمد فرزند حنان مازنى كه نقل كرد بما عبيد اللَّه فرزند عايشه كه نقل كرد بما عمر فرزند عبد الملك و گفت:
از ابو هارون عبدى شنيدم ميگفت: كه نقل كرد بما ابو سعيد و گفت: با رسول خدا «ص» بوديم رسول خدا «ص» بمردم عطا نمود؛ و بعلى عطا نكرد، ابو سعيد گفت: دگرگونى چهره على «ع» از اين پيش آمد محسوس بود و ديده مى شد پس پيامبر بازو يا بازوان او را گرفته و سپس فرمود:
آيا خوشنود نمى شوى آنگاه كه من عطا شدم بتو عطا شود، و آنگاه كه بمن لباس پوشيده شد، بتو پوشيده شود...... #ادامه_دارد
❌ #کپی فقط با ذکر #صلوات به نیت #فرج امام #زمان عج ❌
~~~~⚜🔸💠🔸⚜~~~~~~~~
کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹
💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹
#گزیده_دایره_المعارف_تهاویل_الربیع
#بخش_هفدهم
#وزراء حضرت #بقیه الله (عجل الله تعالی فرجه) همه #عجم هستند ▪️✨
در کتاب تحفه العالم تألیف سید جعفر آل بحرالعلوم که به جلد ۴۸ بحار اضافه شده است از فتوحات المکیه نقل میکند که وزراء امام زمان (عج) همه عجم هستند، و عرب توی آنها نیست ولکن عربی حرف میزنند. بعد از خطبه امیرالمؤمنین (علیه السلام) که در پیشگویی راجع به امام زمان ایراد سخن فرموده نقل میکند که لشگر امام عصر به فارسی حرف میزنند. سپس صاحب کتاب بین این دو مطلب را جمع میکند به این که وزراء به عربی ولکن لشگر به فارسی حرف خواهند زد. [۱]
#گر تو دیدی #سلام ما #برسان ▪️✨
فرید وجدی در دائره المعارفش در بحث پیاز مینویسد بهترین پیازها پیاز سفید مستطیل شکل و بدترین آنها قرمز مدور است. نگارنده: من که قسم اول را ندیده ام، نمی دانم شما چطور. شاید در نواحی مصر وجود داشته باشد. [۲]
سمره بن #جندب توی دیگ #آب گرم به #درک رفت ▪️✨
علامه مامقانی در ترجمه سمرة بن جندب با بیان جنایات او به عاقبت امر او هم اشاره کرده است، و چون شرح جنایات او فوایدی را در بر دارد ذیلاً اشاره میکنیم:
۱- شتر پیغمبر (صلی الله علیه و آله) را همه احترام میکردند حتی اگر وارد باغ یا زمین کسی میشد افتخار میکردند، لکن روزی آن حیوان سرش را داخل خیمه سمره کرده او سر حیوان را شکسته و زخمی کرد، حیوان شکایت پیش پیامبر (صلی الله علیه و آله) برد.
۲- او یک درخت خرمای میوه ده، در باغ یک نفر از انصار داشت و بدون گفتن یالله و خبر کردن، برای اذیت طرف، وارد خانه او که متصل به باغ بود میشد، صاحب خانه هر چه از سمره خواهش کرد که در وقت ورود اطلاع بدهد کارگر نشد. آخر شکایت پیش پیامبر (صلی الله علیه و آله) برد آن حضرت به هیچ عنوانی نتوانست سمره را به حق خود
قانع کند، حتی عوض یک
درخت خرما در جای دیگر آن حضرت حاضر شد که ده درخت خرما بدهد. خلاصه بی وجدانی او سبب صدور فرمایش نبوی (صلی الله علیه و آله) « لاضرر و لاضرار » شد که شرحش در کتب اصول فقه آمده است.
۳- با گرفتن چهار صد هزار درهم از معاویه، حاضر شد از قول رسول خدا (صلی الله علیه و آله) آیه ای را که در شأن امیرالمؤمنین (علیه السلام) نازل شده به ابن ملجم، و آیه ای که در شأن بی دینان است، به علی امیرالمؤمنین (علیه السلام) نسبت بدهد.
۴- او جزء نخبه لشگر ابن زیاد بود و مردم را برای خروج به قتل امام حسین (علیه السلام) تحریک میکرد.
۵- در مدت شش ماه نیابت استانداری اش از زیاد بن ابیه، در بصره هشت هزار نفر شیعه کشت.
۶- در صبحگاهی چهل و هشت نفر از جامعین قرآن را کشت.
۷- در ایام نیابت استانداری در بصره با اطرافیان به گردش میرفت، و هر انسان و حیوانی که نمی توانست خود را کنار بکشَد زیر پای اسب او و دوره اش قرار میگرفت. کلام را کوتاه کنیم. پس از این همه جنایات در دیگ آب گرمی که آن را برای معالجه مرضش آماده کرده بود افتاد و به درک رفت. هر که با آل علی درافتاد، ورافتاد. نمی دانم بخاری در نقل حدیث از او در صحیح، چه جوابی آماده کرده است. [۱]
شخص #روزه دارد دو #خوشحالی دارد ▪️✨
مرحوم کلینی از امام صادق (علیه السلام) به سند خود نقل میکند که آن حضرت فرمود برای انسان روزه دار، دو خوشحالی است. یکی در موقع افطار، دیگری در وقت ملاقات رب العالمین. [۲]
----------
📚منابع:
[۱]: . بحارالانوار، ج ۴۸، ص ۳۰۵.
[۲]: . دائره المعارف، ج ۲، ص ۲۲۳.
[۱]: . تنقیح المقال، ج ۲، ص ۶۹.
[۲]: . روضه المتقین، ج ۳، ص ۲۲۶.
❌ #کپی فقط با ذکر #صلوات به نیت #فرج امام #زمان عج ❌
~~~~⚜🔸💠🔸⚜~~~~~~~~
کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی(ع)🔹
💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌷بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌷
#یورش_به_خانه_وحی ▪️✨▪️
#بخش_هفدهم
#محمد بن سعد و كتاب #الطبقات الكبري ▪️◾️◾️
محمد بن سعد (متوفاي ۲۲۹) معروف به كاتب واقديدر اثر ارزشمند خود كه صحابه و تابعان را به شيوه خاصي طبقه بندي كرده در باب دختران پيامبر، زندگاني دخت گرامي پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم فاطمه ي زهرا عليها السلام را به صورت روائي آورده، آنگاه چنين مينويسد:
ابوبكر آگاه كه فاطمه بيار شد در خانه فاطمه عليهاالسلام آمد و اجازه خواست تا از او عيادت كند، علي عليه السلام استجازه ابوبكر را به فاطمه عليها السلام رسانيد.
فاطمه عليهاالسلام فرمود: اختيار با شماست، علي عليه السلام اذن داد. آنگاه مينويسد:
«فدخل عليها واعتذر إليها و كلّمها فرضيت عنه». [۵۷].
«بر زهرا وارد شد و معذرت خواهي كرد و با او سخن گفت و او را از خود راضي ساخت».
البته ابن سعد روي محدوديتي كه داشت، نتوانست روشنتر از اين بنويسد، مگر ابوبكر كه چه ستمي بر زهرا روا داشته بود كه سرانجام از او رضايت ميطلبد و معذرت خواهي ميكند.
#طبراني و المعجم #الكبير ▪️◾️◾️
ابوالقاسم سليمان بن احمد طبراني (۲۶۰- ۳۶۰) شخصيتي است كه ذهبي در «ميزان الاعتدال» در حق او مينويسد: حافظ و ثبت. [۵۸] مولف كتاب «المعجم الكبير»- كه كرارا چاپ شده است- آنجا كه درباره ي ابي بكر و خطبهها و وفات او سخن ميگويد يادآور ميشود: ابي بكر به هنگام مرگ، آرزو كرد:
كاش سه چيز را انجام نمي دادم.
كاش سه چيز را انجام ميدادم.
كاش سه چيز را از رسول خدا سوال ميكردم.
سپس، درباره ي آن سه چيزي كه ابوبكر آرزو ميكرد كاش آن
را انجام نمي دادم، چنين ميگويد:
«فأمّا
الثلاث اللاتي وددت أني لم أفعلهنّ، فوددت انّي لم أكن كشفت بيت فاطمة و تركته». [۵۹].
«آن سه چيزي كه آرزو ميكنم كاش انجام نمي دادم چنين بود: آرزو ميكنم حرمت خانه ي فاطمه را زير پا نمي نهادم و آن را به حال خود واگذار ميكردم».
ابن عبد #ربه و العقد #الفريد ▪️◾️◾️
ابن عبد ربه اندلسي مولف كتاب «العقد الفريد» (متوفاي ۴۶۳ ه) در كتاب خود از عبدالرحمن بن عوف نقل ميكند كه ميگويد: در بيماري ابي بكر بر او وارد شدم تا از او عبادت كنم، او گفت: آرزو ميكنم كاش سه چيز را انجام نمي دادم و يكي از آن سه چيز اين است:
«وددت انّي لم أكشف بيت فاطمة عن شي ء وإن كانوا اغلقوه علي الحرب». [۶۰].
«كاش در خانه ي فاطمه را باز نمي كردم هر چند آنان براي نبرد در خانه بسته بودند».
اسامي و عبارتهاي شخصيتهايي كه اين بخش از گفتار خليفه را نقل كرده اند، بعد خواهيم آورد.
📚منابع:
[۵۷] طبقات ۸/ ۲۷، ط دار صادر.
[۵۸] ميزان الاعتدال ۲/ ۱۹۵.
[۵۹] المعجم الكبير طبراني ۱/ ۶۲، شماره حديث ۴۳، تحقيق حمدي عبدالمجيد سلفي.
[۶۰] عقد الفريد ۴/ ۲۶۸، چاپ مكتبه الهلال.
❌ #کپی فقط با ذکر #صلوات به نیت #فرج امام #زمان عج ❌
~~⚜🔸💠🔸⚜~~
کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹
💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹
#ترجمه_کتاب_نفیس_القطره): #قطره ای از دریای #فضایل اهل #بیت علیهم السلام ✨🍂
#بخش_هفدهم
#روشنائى چشم #رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلم، #زينت پرستش كنندگان حضرت علىّ بن #الحسين عليه صلوات المصلّين🌸🍃🍃
۳۳۵ / ۵ - ابن شهراشوب رحمه الله در كتاب «مناقب» از معتّب نقل مى كند كه امام صادق عليه السلام فرمود:
كان عليّ بن الحسين عليهما السلام شديد الإجتهاد في العبادة، نهاره صائم، وليله قائم، فأضرّ ذلك بجسمه. فقلت له: يا أبة كم هذا الدؤب؟
فقال: أتحبّب إلى ربّي لعلّه يزلفني. [۳]
علىّ بن الحسين عليهما السلام در عبادت پروردگار زياد تلاش مى كرد، روزها را روزه مى گرفت و شبها به عبادت مى پرداخت بحدّى كه به جسم مباركش زيان رسانيده و آن را فرسوده نموده بود.
به آن حضرت عرض كردم: چقدر خود را به رنج و زحمت مى اندازيد؟
فرمود: با اين كار محبّت خود را به پروردگارم نشان مى دهم به اميد اينكه به بارگاه قرب او راه يابم.
۳۳۶ / ۶ - و نيز در همان كتاب از كتاب «الأنوار» نقل مى كند:
علىّ بن الحسين عليهما السلام به نماز ايستاده بود، فرزندش محمّد در حال
خردسالگى بر لب چاهى كه در خانه بود و عمق زيادى داشت آمد، ناگهان در آن چاه افتاد. مادرش كه اين صحنه را از دور ديد فريادى كشيد و به طرف چاه آمد، در كنار چاه خود را مى زد و استغاثه مى كرد و صدا مى زد: اى فرزند رسول خدا! پسرت محمّد غرق شد، و آن حضرت نماز را رها نمى كرد در حاليكه آشفتگى و جوش و خروش فرزندش را در ته چاه مى شنيد، همينكه مدّتى گذشت و مادرش بى حوصله شد از روى دلسوزى بحال فرزندش صدا زد: چقدر دلهاى شما سخت است اى خانواده رسول خدا.
و آن حضرت از حال نماز خارج نشد تا آنكه آن را كامل انجام داد و تمام كرد، سپس به طرف چاه آمد و كنار آن نشست و دست خود را داخل چاه كرد، عمق چاه زياد بود و احتياج به ريسمان بلندى بود كه بتوان چيزى از ته آن بيرون آورد، ولى امام عليه السلام بدون آن فرزندش محمّد را از چاه خارج كرد در حالي كه بدن و لباسش مرطوب نگشته بود، طفل را به مادر مرحمت كرد و فرمود:
بگير فرزندت را اى كسى كه اعتماد و يقين تو به خداوند كم است.
مادر از اينكه فرزندش را سالم در آغوش گرفت خوشحال شد و خنديد، و از اينكه امام عليه السلام او را كم اعتماد به خدا توصيف كرد ناراحت شد و گريه كرد، حضرت سجّاد عليه السلام فرمود:
لاتثريب عليك اليوم، أما علمت أنّي كنت بين يدي جبّار لو ملت عنه بوجهي لمال بوجهه عنّي، أفمن يرى راحماً بعده؟
ناراحت نباش، ملامت و سرزنشى بر تو نيست، آيا نمى دانستى در پيشگاه خداوندى بودم كه اگر از او روى برمى گردانيدم او از من رو برمى گردانيد؟ و آيا بعد از آن كسى بود كه به من رحم كند؟ [۱]
۳۳۷ / ۷ - در سبب ملقّب شدن آن حضرت به زين العابدين عليه السلام روايت شده است كه: شبى آن حضرت در محراب عبادت به نماز شب ايستاده بود، شيطان به صورت اژدهايى برايش ظاهر گرديد تا او را از عبادت پروردگارش مشغول سازد.
امام عليه السلام به او توجّهى نكرد، نزديك آمد و انگشت بزرگ پاى او را در دهان گرفت و كارى كرد كه آن را به درد آورد، ولى آن حضرت توجّهى نكرد و نماز را قطع نفرمود.
چون نماز را به پايان رسانيد، خداوند چهره واقعى آن افعى را به او نشان داد و دانست كه او شيطان بوده است، او را لعنت كرد و فرمود:
اخسأ يا ملعون، دور شو اى ملعون.
آنگاه او رفت و امام عليه السلام به عبادت خود ادامه داد، پس صداى هاتفى را شنيد كه سه مرتبه ندا كرد: أنت زين العابدين.
تو واقعاً زينت عبادت كنندگان هستى. [۱]
و طبرى قدس سره در كتاب «دلائل الإمامه» مى نويسد: حضرت علىّ بن الحسين عليهما السلام به نماز ايستاده بود، ابليس به صورت اژدهائى براى آن حضرت ظاهر شد كه ده تا سر داشت، .... #ادامه_دارد
----------
📚منابع:
[۳]: مناقب ابن شهراشوب: ۱۵۵/۴، بحار الأنوار: ۹۱/۴۶ ح ۷۸.
[۱]: مناقب ابن شهراشوب: ۱۳۵/۴، بحار الأنوار: ۳۴/۴۶ ح ۲۹، العدد القويّة: ۶۲ ح ۸۲.
[۱]: مطالب السؤول: ۷۷، كشف الغمّة: ۷۴/۲، بحار الأنوار: ۵/۴۶ ح۶. در «علل الشرايع: ۲۲۹» مى نويسد: زهرى هر گاه از امام سجّاد عليه السلام روايت مى كرد مى گفت: زينت عبادت كنندگان حضرت علىّ بن الحسين عليه السلام فرمود، در اين زمينه سفيان بن عيينه از او پرسش كرد كه چرا چنين مى گوئى؟ پاسخ داد: ازسعيد بن مسيّب شنيدم، از ابن عبّاس نقل مى كرد كه رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلم فرمود: هنگامى كه قيامت فرا رسد، نداكننده اى ندا دهد كه زنيت عبادت كنندگان كجاست؟ گويا مى بينم كه فرزندم علىّ بن الحسين عليه السلام در بين صفوف گام برمى دارد.
❌ #کپی فقط با ذکر #صلوات به نیت #فرج امام #زمان عج
⚜🔸💠🔸⚜
کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹
💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌷بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌷
#مومن_در_هزار_حدیث🍃🌸🌸
#بخش_هفدهم
#آن که #گرفتاری نبیند را #خیری نیست 🍃🌸🌸
۴/۵۷- الكليني، عَنْ عَلِیِّ بْنِ إِبْرَاهِیمَ، عَنْ هَارُونَ بْنِ مُسْلِمٍ، عَنْ مَسْعَدَهَ بْنِ صَدَقَهَ، عَنْ أَبِی عَبْدِ اَللَّهِ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ: ﴿قال رسول الله صلی الله علیه و آله یَوْماً لِأَصْحَابِهِ: مَلْعُونٌ کُلُّ مَالٍ لَا یُزَکّی، مَلْعُونٌ کُلُّ جَسَدٍ لَا یُزَکّی وَلَوْ فِی کُلِّ أَرْبَعِینَ یَوْماً مَرَّهً، فَقِیلَ: یَا رَسُولَ اللّهِ، أَمَّا زَکَاهُ الْمَالِ فَقَدْ عَرَفْنَاهَا، فَمَا زَکَاهُ الْأَجْسَادِ؟ فَقَالَ لَهُمْ: أَنْ تُصَابَ بِآفَهٍ». قَالَ: فَتَغَیَّرَتْ وُجُوهُ الَّذِینَ سَمِعُوا ذلِکَ مِنْهُ، فَلَمَّا رَآهُمْ قَدْ تَغَیَّرَتْ أَلْوَانُهُمْ، قَالَ لَهُمْ: أَتَدْرُونَ مَا عَنَیْتُ بِقَوْلِی؟ قَالُوا: لَا یَا رَسُولَ اللّهِ، قَالَ: بَلی، الرَّجُلُ یُخْدَشُ الْخَدْشَهَ، وَ یُنْکَبُ النَّکْبَهَ، وَ یَعْثُرُ الْعَثْرَهَ، وَ یُمْرَضُ الْمَرْضَهَ، وَ یُشَاکُ الشَّوْکَهَ، وَ مَا أَشْبَهَ هذَا، حَتّی ذَکَرَ فِی حَدِیثِهِ اخْتِلَاجَ الْعَیْنِ﴾ [۱]
امام صادق علیه السلام فرمود: پیامبر خدا صلی الله علیه و اله روزی به اصحابش فرمود: هر ثروت و جسمی که زکاتش داده نشود از رحمت خاص خدا دور است هر چند در چهل روز یک بار باشد اصحاب عرض کردند یا رسول الله زکات مال را میدانیم منظور از زکات بدن چیست؟ فرمود: این است که آفت و آسیبی بیند. ناگهان رنگ رخسار آنان دگرگون شد چون حضرت صلی الله علیه و آله رنگ آنها را دگرگون دید فرمود: متوجه مقصودم شدید؟: گفتند نه یا رسول الله فرمود، آری گاهی ممکن است به تن انسان خراشی رسد و پایش به سنگی، برخورد، بلغزد سر بخورد، بیمار شود، خاری به تنش، خلد و مانند اینها سپس امام صادق علیه السلام فرمود: تا آن جا که پیامبر صلی الله علیه و آله در سخن خویش پریدن چشم را هم یادآور شد.
می گویم: روایت از نظر سند معتبره میباشد و ینکَب النَكبَة پایش به سنگ یا شبیه آن خورد یا با صورت به زمین افتاد یا به گرفتاری کوچکی از بلاهای روزگار دچار شد. یشاک الشوكة گویند: شاكته الشوكة تشوكه و شيكة: وقتی که خاری به بدنش بخلد و فرو رود.
----------
[۱]:📚 الكافي، ج ۲، ص ۲۵۸، ح۲۶؛ و نقل عنه في الوافي، ج ۵، ص۷۶۸.
❌ #کپی فقط با ذکر #صلوات به نیت #فرج امام #زمان عج
⚜🔸💠🔸⚜
کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹
💫 @ya_amiralmomenin110 💫