eitaa logo
نشر فضایل امیرالمؤمنین علی علیه السلام
432 دنبال‌کننده
129 عکس
94 ویدیو
2 فایل
کانال دوم ما ✳️اَحاديث ناب۱۴معصوم✳️ @Ahaadith_Ahlebait قال الامام صادق علیه السلام: کسی که احادیث ما را در دل شیعیان ما جای می دهد از هزار عابد برترست. 📚اصول کافی جلد۱صفحه۳۳ #کپی با ذکر #صلوات 💫 @ya_amiralmomenin110 💫 خادم کانال @Amirovisi
مشاهده در ایتا
دانلود
نشر فضائل امیرالمؤمنین علی(ع): 🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹 🔹🌸 ایستادگی بن سعد در برابر معاویه 🌸🌺 ایستادگی قیس بن سعد در برابر نیرنگ معاویه صبح طلوع کرد، لشگریان بر آن شدند که با فرمانده کل قوا نماز را به جماعت بخوانند، مقدمات نماز را فراهم کرده ومنتظر تشریف فرمایی ژنرال! عبیدالله بن عباس شدند متأسفانه معلوم شد که آن همه انتظار بی فایده بوده زیرا که جناب سر لشگر خائن دنیای مادی دشمن را بر استقلال مملکت فدا کرده و به طمع خوش گذرانی چند روز، لذت همیشگی را از دست داده و صفحه ننگینی بر صفحات تاریخ اضافه کرده و مهم ترین جنایات را بر عالم اسلام نموده و شبانه پیش معاویه حیله گر و بی دین شتافته است [۱] لشگریان چون از آمدن عبیدالله مأیوس شدند طبق تعیین قبلی امام قیس بن سعدبن عباده مقام سرلشگری را حائز شده و نماز را به جماعت خواندند، سپس خطبه ای خوانده و در آن کردار ابن عباس را به بدی یاد نموده ولشگر را به صبر در جهاد موعظه و امر کرد، سپاهیان او را به امارت قبول نموده قیس آماده جنگ شد...... معاویه که از فریب دادن عبیدالله مقصودی غیر از راه یافتن سستی بر لشگر عراق نداشت وقتی که دید سپاه امام با زعامت و سرکردگی سردار باوفا وغیوری چون قیس بن سعد مشغول نبرد هستند، خیلی ناراحت شده و به فکر حیله افتاده و بسربن ارطاة آن مرد از خدا بی خبر و رذل را برای فریب دادن آنان روانه کرده، بسر خطاب به لشگر عراق کرده و گفت: ای سپاه عراق چرا کار بیهوده می‌کنید و آماده جنگ شده اید در حالیکه امیر شما (عبیدالله) در لشگرگاه ما حاضر بوده و امام شما حسن (علیه السلام) با ما مصالحه کرده است پس شما بیخود تن به جنگ ندهید و خودتان را دستخوش شمشیرهای برنده نسازید. قیس بن سعد از ترس این که مبادا حرفهای پوچ آن عنصر فساد در روحیه لشگر تأثیر کند، خطاب به سربازان خود کرده و فرمود: ای لشگریان عزیز به یکی از دو چیز ناگوار باید تن بدهید، یا دست خود را به دست اهل ضلال گذاشته ودین خود را به دنیای فانی بفروشید و یا این که صبر وشکیبایی پیشه ساخته در راه خدا با دشمنان دین و استقلال جهاد کنید، و علی فرض این که حرف بسربن ارطاة درست باشد شما باز برای خدا دست از جنگ نکشید (تا ما از طرف امام خود مأمور بر ترک جنگ نشده ایم باید برای رضایت خدا دست از نبرد نکشیم) لشگریان در جواب گفتند ما تا جان در بدن داریم; از فرمان تو سرپیچی نخواهیم کرد [۱] دوباره آتش جنگ شعله ور شده سپاه شام فرار را بر قرار ترجیح داده و تا لشگرگاه خویش دویدند. معاویه از این پیش آمد فوق العاده دلگیر شده و به فکر فریفتن قیس افتاده و کسی را پیش او روانه ساخته و وعده پول به او داد; قیس در جواب گفت به خدا قسم معاویه را، بدون بودن نیزه و سنان در ما بین مان، ملاقات نخواهم کرد. معاویه چون از راه وعده نتوانست او را بفریبد ناچار از را تهدید و وعید به جلو آمده و این نامه را به او فرستاد اما بعد ای یهودی و پسر یهودی! خویشتن را بکاری و امیدواری که به هیچ وجه نفع و ضرر آن به تو عاید نمی شود، اگر لشگر کسی که تو او را دوست می‌داری (حسن (علیه السلام) ) غالب شود، تو را از پست خود عزل کرده و به دست ذلت خواهد سپرد، و اگر کسی که تو او را دشمن می‌داری (من) غالب شود تو را دستخوش شکنجه و عذاب خواهد کرد، همانا مثل پدرت برای دیگران کار نکن که به سرنوشت او گرفتار شوی [۱] قیس پس از مطالعه کاغذ معاویه، او را بدین گونه جواب داد: اما بعد ای بت پرستی که از روی ناچاری قبول اسلام کرده ای و از ترس جان، مدتی اظهار اسلام نموده و دوباره دست از مسلمانی کشیده ای تو از قدیم مسلمان نبودی و تازه گی منافق نشده ای، زیرا که تو کسی بودی که با خدا و رسول دشمنی می‌کردی و اما این که پدر مرا به بدی یاد کردی و من و پدرم را یهودی خواندی، خودت می‌دانی و مردم نیز آگاهند که من و پدرم دشمن دینی بودیم که از آن خارج شدیم (بت پرستی) و کمک کردیم کیشی را که به آن داخل شدیم (اسلام).... معاویه از مطالعه کاغذ قیس سخت ناراحت شده و خواست نامه دیگری به او بنویسد لکن نخست وزیر او (عمروبن عاص) مانع شده وگفت: اگر دوباره نامه بنویسی این دفعه لقب‌های تازه ای را که جلوتر نداده بود خواهد داد، صبر کن وقتی که خر مراد را سوار شدی ناچار دست بیعت به دست تو خواهد گذاشت [۲] خوبست که فعلاً مسکن را به صوب محضر امام (دیر عبدالرحمن) ترک گفته و سلامی خدمت آن حضرت عرض کرده و از نزدیک ببینیم که اصحاب آن حضرت حاضر شده اند که در خدمت امام برای یاری قیس بن سعد بروند یا نه؟. ---------- 📚منابع: [۱]: . وقتی ابن عباسی که امام او را بر مثل قیس بن سعد مقدم داشت فرار کند ملاحظه کنید که حال امام چطور می‌شود- من از بیگانگان هرگز ننالم – که با من هر چه کرد آن آشنا کرد- به عقیده ما این قبیل افرادی که در صدر اسلام خیانت کرد
🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹 🔹🌸 خودداری (علیه السلام) و بن سعد از بیعت :🌸🍃🍃 بالاخره معاویه در اول ربیع الثانی سال چهل و یک به تخت سلطنت نشسته، همه اهل کوفه با او بیعت کردند مگر امام حسن و حسین (علیه السلام) و قیس بن سعد، معاویه از امام حسن (علیه السلام) تقاضا کرد که دستور بیعت به امام حسین (علیه السلام) بدهد آن حضرت در جواب فرمود این خیال باطل را نکن زیرا که حسین (علیه السلام) بیعت نمی کند تا کشته شود و او کشته نمی شود مگر این که اهل بیت او کشته شوند و اهل بیت او وقتی کشته می‌شوند که اهل شام کشته شوند. معاویه پس از استماع این جواب متعرض امام حسین (علیه السلام) نشد.... و قیس بن سعد آن قهرمان رشید و آن جرثومه تقوی و فضیلت [۱] هم با چهار هزار نفر شمشیر زن از بیعت معاویه خودداری نمودند؛ عمروبن عاص پیشنهاد جنگ کرده ولکن معاویه گفت تا از راه دیگر ممکن شود که آنان را وادار به بیعت کرد معنی ندارد که جنگ کنیم، زیرا که به عدد آنان اگر از لشگر شام کشته نشود آن‌ها کشته نمی شوند سپس کاغذ سفیدی را برداشته و زیر آن را مهر کرده و به وسیله نماینده خود به خدمت قیس فرستاد، و به او پیغام داد که این همه دشمنی تو با ما از برای حسن (علیه السلام) بوده حالا که او مصالحه کرد، خوبست تو هم بیعت کنی و هر خواهش و تمنایی داشته باشی در این کاغذ مهر خورده بنویس اجراء شود، ولکن قیس به غیر از سفارش شیعیان علی (علیه السلام) چیز دیگری ننوشت، معاویه دوباره کسی را خدمت او فرستاده قیس در جواب گفت قسم خورده‌ام که معاویه را بدون بودن نیزه و شمشیر بین ما ملاقات نکنم (اگر خواستم با او روبرو شوم باید ملاقات در میدان جنگ باشد) معاویه دستور داد تختی را آماده کرده و نیزه وشمشیر روی آن بگذارند و امام حسن (علیه السلام) را دعوت کرده خودش با امام روی تخت نشسته سپس به حکم امام قیس وارد مجلس شد، معاویه روی خود را به قیس کرده و گفت: کجا می‌توانی بروی در حالی که قادرم امر تو را کفایت کنم قیس جواب داد هر چه از تو ساخته است. مضایقه نکن باز معاویه او را دعوت به بیعت کرده قیس روی به امام کرده و گفت آیا از بیعت شما در آزادی هستم؟ امام چون دید که جان قیس در خطر است فرمود بلی! این وقت قیس دست خود را بر ران معاویه گذاشته وحاضر نشد که دست به دست او بگذارد معاویه بلند شده و دست خود بر دست قیس مسح کرده و بدین وسیله در نظر خود، از قیس نیز بیعت گرفت! [۱] ---------- 📚منابع: [۱]: . خواننده عزیز قیس بن سعد کسی است که خدمات زیادی به امیرالمؤمنین و امام حسن علیهماالسلام کرده و از جمله دوازده نفری است که آشکارا به خلافت ابی بکر اعتراض کردند اگر بنا بر اختصار نبود شمه ای از خدمات این رادمرد را بیان می‌کردم و فعلاً چیزی که قابل تذکر است این است که بگویم اوست راوی روایتی که از وجود مقدس پیغمبر گرامی در حق ایرانی رسیده است که می‌فرماید: اگر علم در ستاره ثریا باشد جماعتی از اهل فارس دست به آن می‌یابند. هموطنان عزیز! جوانان ایرانی! حالا که این اندازه ایرانی ذکاوت دارد که پیغمبر (صلی الله علیه و آله) او را تعریف می‌کند چرا پس ماها تلاش نمی کنیم، و همیشه دست گدایی به سوی این و آن دراز می‌کنیم، بیایید ما هم برای خدا و برای ترقی مملکت خود بیدار شویم، خواب تا کی، و غفلت تا چه وقت.؟! [۱]: . شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید، ج ۴ قدیم، ص ۲۴ ❌ فقط با ذکر به نیت امام عج ❌ ⚜🔸💠🔸⚜ کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹 💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹 🔹🌸 بن سعد با نفر از ، امام (علیه السلام) را می‌کند 🔹🍂 طبق نقل طوسی در کتاب سقیفه، در موقع خروج از مدینه به طرف مکه امام حسین (علیه السلام) دستور داد قیس بن سعد بن عباده، با دویست نفر از خویشان خویش، پشت سر قافله امام (علیه السلام) حرکت کنند، اگر از طرف دشمن اقدامی شود، از یک طرف امام و انصارش، و از طرف دیگر قیس بن سعد با یارانش، وارد نبرد شوند که، هلاکت نصیب دشمن شود ۱۳۵ حضرت مسلم سلام الله علیه، در نیمه ماه رمضان سال شصت، از مکه حرکت، و پنجم شوال وارد کوفه گشت، و بیست و هفت روز قبل از شهادتش، خدمت امام حسین (علیه السلام) نوشت که، صد هزار شمشیر در کوفه، برای اجرای امر شما آماده به کار است، هر چند زودتر به طرف کوفه تشریف بیاورید، پس از این نامه، خبری از حضرت مسلم نشد، امام حسین (علیه السلام) دلش برای حضرت مسلم تنگ شده، و نگران شد، و به یاران دستور داد که آماده حرکت به مدینه شوند ۱۴۱. افراد بر امام (علیه السلام)، و آن حضرت در مسير حركت از به رخ داد، نه در حركت از مدينه به مكّه 🔸🍃 نگارنده گوید چطوری که مرحوم واعظ شهیر، آقای برقعی می‌فرمود: و شواهدی در اصل تهاویل الربیع از کتاب شریف بحار الانوار و غیره دارم، و این روایت هم تصریح فرمود که، امام (علیه السلام) دستور داد که به طرف مدینه حرکت کنند همه این‌ها می‌رسانند که، شهر مدینه در مسیر کسی که، از مکه به کوفه برود، واقع شده است، و آن سؤال و جواب‌ها که بین امام حسین (علیه السلام)، و کسانی که مانع از رفتن آن حضرت به طرف کوفه شدند در این مسیر واقع شده است، چون ایام حج بوده، و عدّه زیادی از مردم مدینه، برای انجام دادن اعمال حج، از مدینه بیرون رفته بودند، و مدینه خلوت شده بود، زمینه برای صحبت بین امام حسین (علیه السلام) و بین محمد حنفیه، و جابر، و عبدالله عمر، و عبدالله عباس، فراهم شده است، و الّا در مسیر اوّلی امام (علیه السلام) از مدینه به مکه، در حال خوف حرکت فرمود، موقعیت مناسبی برای این صحبت‌ها نبود، سفارش مدینه امام (علیه السلام) را به ابن زیاد 🔹🍂 از کتاب نفس المهموم نقل می‌کند که، ولید بن عتبه فرماندار مدینه، وقتی متوجه شد که امام حسین (علیه السلام) به طرف کوفه حرکت کرده است، نامه ای به ابن زیاد نوشت، و او را از مقابله با امام حسین (علیه السلام) بر حذر داشت، والّا رسوايی دنیا و آخرت نصیبش خواهد شد، لکن آن جرثومه کفر، و فساد، به حرف ولید گوش نداد، و در دارالاماره سر مقدس امام حسین (علیه السلام) را در جلو خود گذاشت، و به عنوان تمسخر بر او خندید ۱۵۷ نگارنده گوید ولید بن عتبه، در عین اینکه فرماندار دولت یزید بود، لکن از این قضیّه، و از جریان مطلب صفحه ۶۶ معالی السبطین (شماره ۲۰۲)، معلوم می‌شود که قدری داخل آدم بوده است. مصیبت بر امام (علیه السلام) 🔸🍃 مرحوم شیخ جعفر شوشتری می‌فرماید، بزرگترین مصیبت برای امام حسین (علیه السلام) این شد که، نزدیکی قبر پدر بزرگوارش امیرالمؤمنین (علیه السلام) رسید، ولکن نتوانست او را زیارت کند ۱۷۴ عمر سعد پس از قتل امام حسین (علیه السلام)، ندای علّیَ بالنار حتی احرق بیوت الظالمین داد ۱۷۹ نگارنده گوید: خاک بر سر روزگاری که در آن یزید، و ابن زیاد، و عمر سعدها، از اهل عدالت و تقوی معرفی شوند، و امام حسین (علیه السلام) را از ظالمین بدانند. صبر دهد قضیّه (علیها السلام) را 🔹🍂 در روز تاسوعا عمر سعد، از کثرت گرمی هوا در آب فرات داخل شده بود که، آخرین فرمان از ابن زیاد رسید، و قاصد را مأمور کرده بود که در صورت سستی، گردن او را بزند، عمر سعد وقتی به اهمیّت مطلب پی برد، از آب بیرون آمد و لباس جنگی به تن کرده، و دستور حرکت لشکر به طرف خیام امام حسین (علیه السلام) را صادر کرد ۱۹۳ نگارنده گوید خدای صبر دهد زین قضیّه زهرا (علیها السلام)، را که عمر سعدها با تمام بدن، در آب فرات فرو روند، و بچه‌های پیغمبر (صلی الله علیه و آله) یک قطره آبی نداشته باشند که، لب هایشان را با آن تر کنند. کپی فقط با ذکر به نیت امام عج ❌ ⚜🔸💠🔸⚜ کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹 💫 @ya_amiralmomenin110 💫