🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹
💠🔹 #غدیرخم_از_کتب_اهل_سنت 🔹💠
🔸🔹 #قسمت_صد_و_پنجاه_یکم🔹🔸
#خداى تعالى با #امیرالمومنین على عليه السّلام #نجوا مى كرد 🔹▪️▪️▪️▪️
(۲) [📚صحيح ترمذى ۲/ ۳۰۰] به سند خود، از «جابر» روايت كرده است كه در روز طائف، رسول اكرم صلّى اللّه عليه و آله على عليه السّلام را بحضور طلبيد و با او نجوا كرد. مردم گفتند: چقدر با پسر عمويش نجوا مى كند! رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله فرمود: تنها من با على عليه السّلام نجوا نمى كنم، بلكه خدا هم با او نجوا مى كند! مؤلف گويد: «متّقى» هم در [📚كنز العمال ۶/ ۱۵۹] حديث مزبور را روايت كرده
است و مى گويد: «ترمذى» و «طبرانى» هم آنرا نقل كرده اند.
(۳) 📚«خطيب بغدادى» در [تاريخ بغداد ۷/ ۴۰۲] پس از ذكر سند حديث، از «جابر» روايت كرده است كه در يكى از روزهاى جنگ طائف، حضرت رسول اكرم صلّى اللّه عليه و آله با حضرت على عليه السّلام به نجوا پرداخت و نجوا بطول انجاميد. مردم گفتند:
نجواى شما امروز با على عليه السّلام، از انداره گذشت! رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله فرمود: تنها من با على نجوا نمى كنم، بلكه خدا هم با او نجوا مى كند!
(۴) «ابن اثير جزرى» در [📚اسد الغابة ۴/ ۲۷] پس از ذكر سند حديث، از «جابر»
نقل كرده است كه در روز طائف، رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله على عليه السّلام را بحضور طلبيد و با او نجوا كرد و نجوايش بطول انجاميد، بعضى از اصحاب گفتند: نجواى پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله با پسر عمويش، بطول انجاميد! پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله فرمود: تنها من با على عليه السّلام نجوا نمى كنم، بلكه خدا هم با او نجوا مى كند!
(۱) [📚كنز العمال ۶/ ۳۹۹] از «جندب بن ناجية»- يا ناجية بن جندب- روايت مى كند كه در جنگ طائف، رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله همراه با على عليه السّلام آهسته حركت كرد و در محلى با على عليه السّلام نجوا كرد. پس از آنكه از بيان رازهاى خود فارغ شد، «ابو بكر» گفت: يا رسول الله! نجواى شما امروز با على، بطول انجاميد! فرمود:
تنها من با على عليه السّلام نجوا نمى كنم، بلكه خدا هم با على عليه السّلام نجوا
مى كند و اسرارى را به او مى گويد!
«طبرانى» هم اين حديث را نقل كرده است.
❌ #کپی فقط با ذکر #منبع کانال ❌
~~~~⚜🔸💠🔸⚜~~~~~~~~
کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹
💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹
💠🔹 #غدیرخم_از_کتب_اهل_سنت 🔹💠
🔸🔹 #قسمت_صد_و_شصت_و_یکم🔹🔸
#خانه امیرالمومنین #على عليه السّلام و #فاطمه عليها السّلام از #بهترين خانه هاى #پيغمبران است 🌺🌸🌸🌸
(۲) [سيوطى در تفسير الدّر المنثور] در ذيل
تفسير آيه فِي بُيُوتٍ أَذِنَ اللَّهُ أَنْ تُرْفَعَ وَ يُذْكَرَ فِيهَا اسْمُهُ (سوره نور، آيه ۳۶) اظهار داشته است كه «ابن مردويه» و «بريدة» روايت كرده اند. هنگامى كه رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله آيه فوق را تلاوت فرمود، مردى از جاى برخاست پرسيد: خانه هاى آن چنانى كه در كمال رفعت بنيان شده اند و نام خدا در آنها برده مى شود، چه خانه هائى هستند؟ فرمود:
خانه هاى پيغمبران الهى عليهم السّلام مى باشند. «ابو بكر» در پى پرسش او سؤال كرد: آيا خانه على و فاطمه عليهما السّلام هم بگونه خانه هاى پيغمبران است؟ فرمود: آرى! از بهترين خانه هاى پيغمبران بشمار مى آيد
#خداى تعالى حضرت #زهراى مرضيه عليها السّلام را به #همسرى امیرالمومنین #على عليه السّلام در #آورد و به #پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله هم #دستور داد تا او را به #همسرى امیرالمومنین #على عليه السّلام در آورد 🌺🌸🌸
(۲) [📚ذخائر العقبى محب طبرى ص ۳۲] از «انس» روايت كرده است، زمانيكه رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله در مسجد تشريف فرما بود، خطاب به على عليه السّلام فرمود:
اينك، «جبرئيل» است كه به من اطلاع مى دهد: پروردگار، فاطمه عليها السّلام را به
فرشته را گواه اين عقد ساخته است! «ملّا» اين حديث را در «سيره» اش آورده است.
(۳) [📚همان كتاب ص ۳۱] از حضرت على عليه السّلام روايت كرده است كه فرشته اى حضور رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله شرفياب شد و گفت: اى محمّد! خداى تعالى سلام مى رساند و مى فرمايد: زهراى مرضيه را در «ملأ اعلى» به همسرى على بن ابيطالب عليه السّلام در آوردم، تو هم او را در روى زمين به همسرى على عليه السّلام نامزد كن.
(۴) [📚همان كتاب ص ۸۶] از حضرت على عليه السّلام روايت كرده
است كه رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله خطاب به على عليه السّلام، فرمود: يا على! خداى تعالى به من دستور داده است تا تو را به دامادى خويش برگزينم.
«ابن سمّان» اين حديث را در «الموافقه» روايت كرده است.
(۱) 📚[كنز العمال ۶/ ۱۵۲] روايت كرده
است كه رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله فرمود: خداى تعالى به من دستور داده است تا فاطمه عليها السّلام را به همسرى حضرت على عليه السّلام نامزد كنم.
«طبرانى» اين حديث را از «ابن مسعود» روايت كرده است.
مؤلف گويد: «هيثمى» هم در [مجمع ۹/ ۲۰۴] نقل كرده است و اضافه نموده: «طبرانى» آنرا روايت كرده و رجال آن از ثقاتند. و «مناوى» در [📚متن فيض القدير ۲/ ۲۱۵] نقل كرده و مى گويد: «طبرانى» حديث مزبور را از «ابن مسعود» نقل كرده و حديث حسن است. در [كنوز الحقايق ص ۲۹] و «ابن حجر» در [صواعق ص ۷۴]
روايت نموده اند و «طبرانى» هم از «ابن مسعود» روايت كرده است.
(۲) [📚همان كتاب ۶/ ۱۵۳] از «انس» به روايت آورده است كه در حضور حضرت پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله حاضر بودم، در آن حال، وحى بر حضرت نازل شد. پس از آنكه از حال وحى به حال عادى برگشت، خطاب به من فرمود: اى انس! آيا مى دانى وحيى كه از صاحب عرش در اين حال مرا به خود متوجه نمود، در چه رابطه اى است؟ فرمود: خداى تعالى به من فرموده است كه فاطمه عليها السّلام را به همسرى حضرت امير المؤمنين عليه السّلام نامزد نمايم.
اين حديث را «بيهقى»، «خطيب»، «ابن عساكر» و
«حاكم» در «مستدرك»، نقل كرده اند.
(۳) [📚هيثمى در مجمع ۹/ ۲۰۴] از «عبد الله بن مسعود» روايت كرده است كه گفت: هم اكنون حديثى را براى شما روايت مى كنم كه خود از رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله
شنيدهام (تا آنجا كه گفته است) در جنگ تبوك كه افتخار همسفرى با رسول خداصلّى اللّه عليه و آله را داشتم، فرمود: هنگامى كه خداى تعالى به من دستور داد تا فاطمه عليها السّلام را به همسرى حضرت على عليه السّلام نامزد كنم و من فرمان را اجرا كردم، در آن موقع «جبرئيل» گفت: همانا به ميمنت اين ازدواج مبارك، خداى تعالى بهشتى از لؤلؤ ساخت! - و اين حديث را در بيان بنيان آن بهشت ادامه داده و همگى آنرا به يارى خدا در باب «بهشت على و فاطمه» مى آوريم، تا آنجا كه- پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله از «جبرئيل»، پرسيد: اين بهشت از آن كيست؟ «جبرئيل» پاسخ داد: اين بهشت را خداى تعالى براى دختر شما، فاطمه عليها السّلام، و براى على بن ابيطالب عليه السلام...... #ادامه_دارد
❌ #کپی فقط با ذکر #منبع کانال ❌
~~~~⚜🔸💠🔸⚜~~~~~~~~
کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹
💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹
💠🔹 #غدیرخم_از_کتب_اهل_سنت 🔹💠
🔸🔹 #قسمت_صد_و_شصت_و_دوم🔹🔸
#خداى تعالى حضرت #زهراى مرضيه عليها السّلام را به #همسرى امیرالمومنین #على عليه السّلام در #آورد و به #پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله هم #دستور داد تا او را به #همسرى امیرالمومنین #على عليه السّلام در آورد 🌺🌸🌸
«جبرئيل» پاسخ داد: اين بهشت را خداى تعالى براى دختر شما، فاطمه عليها السّلام، و براى على بن ابيطالب عليهالسّلام آفريده است؛ اين بهشت علاوه بر بهشتهاى ديگر است كه براى ايشان آفريده است. اين بهشت تحفه اى است كه خدا به اين دو همسر بزرگوار مرحمت فرموده است.
اكنون اى رسول خدا! شادمان باش و آنرا چشم روشنى خود بدان.
«طبرانى» هم اين حديث را نقل كرده است.
(۱)📚 [ذخائر العقبى ص ۳۱] در يكى از اوقات، در حضور «عمر» سخن از حضرت على عليه السّلام به ميان آمد، گفت: آرى، على عليه السّلام داماد رسول اكرم صلّى اللّه عليه و آله است و
اضافه كرد: «جبرئيل» بر آن حضرت نازل شد و گفت: يا محمد! خداى تعالى فرمان مى دهد تا دخترت فاطمه عليها السّلام را به همسرى حضرت على عليه السّلام نامزد نمائى.
«ابن سمّان» اين حديث را در «الموافقه» آورده است.
(۲) [همان كتاب ص ۳۱] از «عبد الله» نقل كرده است، هنگامى كه رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله تصميم گرفت فاطمه عليها السّلام را با على عليه السّلام روبرو
كند، و رعشه اى در اندام حضرت زهرا عليها السّلام بوجود آمد. حضرت رسول اكرم صلّى اللّه عليه و آله فرمود: اى دختر نيك اختر من! بيتابى مكن كه من تو را به همسرى وى نامزد نكردم، بلكه خدا به من دستور داد تا تو را به همسرى او در آوردم.
«غسّانى» اين حديث را نقل كرده است.
(۱) 📚مؤلف گويد: پيش از اين، در باب «على وصىّ رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله است» و قبل از آن، در حديث «على هلالى» آمده است كه رسول الله صلّى اللّه عليه و آله به فاطمه عليها السّلام، فرمود:
به من وحى شده است تا تو را به همسرى على عليه السّلام در آورم و در حديث ديگر از «ابو ايوب» روايت كرده است كه رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله به حضرت زهرا عليها السّلام، فرمود: خدا به من دستور داده است تا تو را به ازدواج على عليه السّلام در آورم و او را وصى و جانشين خود قرار بدهم. به زودى در باب آينده و در باب نثار كردن درختهاى بهشت در هنگام تزويج على عليه السّلام با زهرا عليها
السّلام حديثى را متذكر خواهيم شد كه
پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله به امر خداى تعالى فاطمه عليها السّلام را به ازدواج حضرت على عليه السّلام در آورد، بلكه خدا خودش او را به تزويج على عليه السّلام در آورده است.
(۲) در طى اين باب حديثى است كه مناسب است آنرا در خاتمه باب حاضر بيان كنيم و آن حديث را «مناوى» در [📚كنوز الحقايق ص ۲۴۱] اين چنين روايت كرده است: اگر على عليه السّلام آفريده نشده بود براى فاطمه عليها السّلام همتائى و كفوئى وجود نداشت تا ازدواج صورت پذيرد! «ديلمى» اين حديث روايت كرده است
❌ #کپی فقط با ذکر #منبع کانال ❌
~~~~⚜🔸💠🔸⚜~~~~~~~~
کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹
💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹
💠🔹 #غدیرخم_از_کتب_اهل_سنت 🔹💠
🔸🔹 #قسمت_صد_و_هفتاد_و_ششم🔹🔸
#خداى تعالى همه #درهائى را كه به #مسجد رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله #مفتوح مى شد #مسدود كرد مگر در #خانه #على عليه السّلام را كه #باز گذاشت 🌺🌸🌸
(۲) 📚[سيوطى در تفسير الدّر المنثور] ذيل تفسير آيه وَ ما يَنْطِقُ عَنِ الْهَوى (سوره نجم، آيه
۳) از «ابن مردويه» از «ابو الحمراء» و «حبه عرنى» روايت كرده كه اين دو تن گفتند: رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله دستور داد تا همه درهاى خانه هائى كه به مسجد باز مى شود، مسدود نمايند. اين فرمان بر آنها كه درهاى خانه شان به مسجد مفتوح مى شد، گران آمد. «حبّه» گفته است: در اين هنگام، به «حمزة بن عبد المطّلب» كه در زير قطيفه سرخ رنگى قرار گرفته و چشمانش غرق در اشك بود، نگاه مى كردم و او در آن حال خطاب به پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله گفت: با اين دستورى كه دادى، عمويت، «ابو بكر»، «عمر» و «عباس» را از خانه خدا بيرون كردى و بجاى آنها، پسر عمويت، على عليه السّلام را ساكن ساختى! مردى گفت: چه نظرى دارد از بالا بردن پسر عمويش!! پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله از ناراحتى نامبردگان و از گفتار مغرضانه آنها اطلاع يافت و دستور داد مردم را به مسجد حاضر كنند. پس از آنكه گروه مهاجر و انصار در مسجد گرد آمدند، پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله به منبر تشريف برد و خطابه اى در كمال بلاغت و مشتمل بر تمجيد و توحيد الهى كه تا آن روز چنان خطبه اى از آن حضرت استماع نشده بود، ايراد فرمود و در ضمن آن خطاب به مردم فرمود: من به خاطر خودم نه در خانه شما را مسدود كردم، و نه در خانه شما را مفتوح ساختم و نه شما را از مسجد بيرون كردم، و نه على را در درون مسجد جاى دادم. آنگاه اين
آيا را قرائت فرمود: سوگند به خدائى كه ستاره را فرو آورد پيغمبر شما كه مصاحب خوبى از براى شما مى باشد در فرمانى كه صادر مى كند گمراه نگرديده است و از روى خواهش نفس گفتگوئى نمى كند و هر چه ابراز مى دارد، بر وفق وحى الهى است. (سوره نجم).
(۱) 📚[صحيح ترمذى ۲/ ۳۰۱] به سند خود، از «ابن عباس» روايت كرده است كه رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله دستور داد همه درها كه به مسجد گشوده مى شود، مسدود گردد، بجز در خانه على عليه السّلام.
(۲)📚 [مستدرك حاكم ۳/ ۱۲۵] از «زيد بن ارقم» روايت كرده است كه گروهى از اصحاب درهائى به مسجد گشوده بودند كه مى توانستند به آسانى وارد مسجد شوند. در يكى از روزها، رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله خطاب به مردم فرمود: همه اين درها را ببنديد، مگر در خانه على عليه السّلام كه بايد همچنان گشوده بماند. مردم در اين فرمانى كه صادر فرمود، به گفتگو نشستند و هر يك سخن نابجائى گفتند. رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله كه از ناراحتى آنان اطلاع يافته بود، به ميان مردم آمد و پس از حمد و ثناى الهى، فرمود: از پيش خود فرمانى صادر نكردم، بلكه از سوى خداى تعالى مأمور بودم تا همه درها، جز در خانه على عليه السّلام را، مسدود بسازم. بنا بر اين آنچه در اين باره ابراز داشته ايد بر خلاف حقيقت بوده است. به خدا سوگند! از پيش خود درى را مسدود نكردم و درى را گشوده نگذاشتم، بلكه مأمور بودم و ناچار بايد از مأموريتى كه داشتم پيروى مى كردم.
«حاكم» گويد: سند اين حديث صحيح است.
مؤلف گويد: اين حديث را «امام احمد حنبل» هم در «مسند» خود و «ضياء» هم از «زيد بن ارقم» روايت نموده اند و «حاكم» بار ديگر در [۶/ ۱۵۷] نقل كرده و مى گويد: «امام احمد» در «مسند» و «سعيد بن مسعود» به نقل آن پرداخته اند.
(۱)📚 [همان كتاب ۳/ ۱۲۵] به سند خود، از «ابو هريره» روايت مى كند كه «عمر خطّاب» گفت:...... #ادامه_دارد
❌ #کپی فقط با ذکر #صلوات به نیت #فرج امام #زمان عج ❌
~~~~⚜🔸💠🔸⚜~~~~~~~~
کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹
💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹
💠🔹 #غدیرخم_از_کتب_اهل_سنت 🔹💠
🔸🔹 #قسمت_صد_و_هفتاد_و_هفتم🔹🔸
#خداى تعالى همه #درهائى را كه به #مسجد رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله #مفتوح مى شد #مسدود كرد مگر در #خانه #على عليه السّلام را كه #باز گذاشت 🌺🌸🌸
(۱) 📚[همان كتاب ۳/ ۱۲۵] به سند خود، از «ابو هريره» روايت مى كند كه «عمر خطّاب» گفت: خداى تعالى سه منزلت براى على عليه السّلام قرار داده است و من آرزومندم كه اگر يكى از آنها را دارا بودم، براى من بهتر بود از شتران سرخ موئى كه به من اهدا مى شد! يكى از حضّار پرسيد: آن سه خصلتى كه خدا به وى مرحمت فرموده چيست؟ در پاسخ گفت: يكى آنكه با دختر رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله ازدواج كرد، ديگرى آنكه با پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله در مسجد ساكن گرديد؛ چنانكه آنچه براى رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله حلال بود، براى او هم حلال بود و سوم اينكه، پرچم اسلام را روز خيبر در اختيار او در آورد.
«حاكم» گويد: سند اين حديث صحيح است.
مؤلف گويد: اين حديث را «متّقى» در📚 [كنز العمال ۶/ ۳۹۳] نقل كرده و مى گويد: اين حديث را «ابن ابى شيبه» و «ابن حجر» در [صواعق ص ۷۶] روايت كرده اند و «ابن حجر» گفته كه «ابو يعلى» هم آنرا نقل نموده است. و «محب طبرى» هم در 📚[الرياض النضرة ۲/ ۱۹۲] روايت نموده و مى گويد: «ابن سمّان» در «الموافقه» به ذكر آن پرداخته است.
(۲) 📚[همان كتاب ۳/ ۱۱۶] به سند خود، از
«خيثمة بن عبد الرحمن» روايت مى كند كه از «سعد بن مالك» شنيدم، مردى به او گفت: على عليه السّلام در حق تو ناسزا گفته است، به جهت اينكه از وى تخلّف ورزيدى. «سعد» گفت: تخلف من از او به خاطر رأيى بود كه به اطلاع رسانيدم و او با رأى من مخالفت نمود. همانا على عليه السّلام
از سه خصلت برخوردار بود كه اگر يكى از آنها به من اعطا شده بود، براى من از دنيا و آنچه در آنست بهتر و ارزنده تر بود: يكى آنكه رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله در روز عيد غدير خم پس از حمد و ثناى الهى خطاب به مردم فرمود: آيا مى دانيد كه من اولاى به مؤمنان هستم؟ همه گفتيم: آرى! فرمود: «پروردگارا! هر كسى كه من اولاى به او هستم، على هم اولاى به اوست. اينك پروردگارا! دوست او را دوست و دشمن او را دشمن بدار». ديگر اينكه، حضرت على عليه السّلام در روز خيبر، دچار درد چشم بود؛ آن چنانكه چيزى را نمى ديد و هنگامى كه حضور رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله شرفياب شد عرض كرد: درد چشمم! پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله آب دهان مبارك در چشم او ريخت و دعا كرد. درد چشمش بهبود يافت؛ چنانكه تا هنگام شهادت به درد چشم مبتلا نگرديد و قلعه خيبر را در اين هنگام فتح كرد و سوم اينكه، رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله عمويش، «عباس»، و ديگران را از مسجد اخراج كرد تا آنجا كه «عباس»، عموى پيغمبر صلّى اللّه عليه وآله قدم اعتراض پيش گذاشت و گفت: ما را كه عموى تو هستيم از مسجد اخراج مى كنى و على عليه السّلام را بجاى خويش باقى مى گذارى! رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله در پاسخ اعتراض او، فرمود: من شما را از مسجد اخراج و او را هم باقى نگذاشتم، بلكه خدا بود كه شما را اخراج كرد و او را باقى گذاشت!
(۱) [📚مسند امام احمد حنبل ۱/ ۱۷۵] به سند خود، از «عبد الله بن رقيم كنانى»
روايت كرده است كه گفت: در هنگام جنگ جمل وارد مدينه شدم و در آنجا با «سعد بن مالك» رويارو شدم، به من گفت: رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله دستور داده است تا همه درهائى كه به مسجد راه دارد، مسدود كنند و در خانه على عليه السّلام را به حال خود باقى گذارند.
مؤلف گويد: اين حديث را «هيثمى» هم در [📚مجمع ۹/ ۱۱۴] نقل كرده و مى گويد: اين حديث را «امام احمد»، «ابو يعلى»، «بزّاز» و «طبرانى» در «الاوسط» روايت كرده و مى گويد: بدنبال اين دستور كسانى كه خود را ذيحق مى دانستند در مقام اعتراض بر آمده و گفتند: يا رسول الله! درهاى همه ما را مسدود كردى، مگر در خانه على عليه السّلام را كه همچنان باز گذاشتى؟ رسول اكرم صلّى اللّه عليه و آله فرمود: من در خانه هاى شما را مسدود نكردم، بلكه خدا بود كه درهاى شما را مسدود نمود. اين حديث را «ابن حجر عسقلانى» در [فتح البارى ۸/ ۱۵] نقل كرده و مى گويد: «امام احمد» و «نسائى» با سندى قوى، آنرا آورده اند....... #ادامه_دارد
❌ #کپی فقط با ذکر #صلوات به نیت #فرج امام #زمان عج ❌
~~~~⚜🔸💠🔸⚜~~~~~~~~
کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹
💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹
💠🔹 #غدیرخم_از_کتب_اهل_سنت 🔹💠
🔸🔹 #قسمت_صد_و_هفتاد_و_هشتم🔹🔸
#خداى تعالى همه #درهائى را كه به #مسجد رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله #مفتوح مى شد #مسدود كرد مگر در #خانه #على عليه السّلام را كه #باز گذاشت 🌺🌸🌸
(۱)📚 [همان كتاب ۱/ ۳۳۰] به سند خود، از «عمرو بن ميمون» روايت كرده است كه نزد «ابن عباس» نشسته بودم، همان هنگام نه نفر از افراد پيش او آمده گفتند: اى پسر عباس! يا از محل خود حركت كن و با ما بيا و يا براى ابراز مطلبى كه داريم از كسانى كه هم نشين تو هستند درخواست كن تا ما را با شما تنها بگذارند.
«ابن عباس» گفت: آنان را آزار نمى دهم، بلكه خودم با شما مى آيم. «عمرو» اشاره كرده آنگاه كه اين پيشنهاد به وى شد، ديدگانش بينا بود و هنوز نابينا نشده بود.
«ابن عباس» به اتفاق آنان به گوشه اى رفتند و مطالبى بين آنان ردّ و بدل شد كه ما از چگونگى آنها اطلاعى نيافتيم. پس از آنكه از يكديگر جدا گرديدند، «ابن عباس» در حالى كه از ناراحتى جامه به زمين مى كشيد برگشت و پيوسته مى گفت: واى بر ايشان! و تف بر آنها، درباره بزرگوارى سخن به ناسزا مى گويند كه از ده خصلت برجسته برخوردار است؛ از شخصيت عظيمى سخن به ناسزا مى گويند كه پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله فرمود: فردا كسى را به مبارزه با يهود مى فرستم كه هيچگاه خدا او را خوار و ذليل نفرموده است! اوست كه خدا و رسول صلّى اللّه عليه و آله را دوست مى دارد (و حديث را ادامه داده است تا آنجا كه) رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله فرمود: همه درهايى كه به مسجد گشوده مى شود را السّلام كه بايد مفتوح بماند. او مى توانست با حال جنابت وارد مسجد بشود و جز همان راه كه به
مسجد باز مى شد، راه ديگرى نداشت.
(۲) [📚همان كتاب ۲/ ۲۶] به سند خود، از «ابن عمر» روايت كرده است كه گفت: ما در روزگار پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله چنان مى پنداشتيم كه پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله از همه مردم بهتر است (تا آنجا كه گفته است) پسر «ابو طالب» از سه خصلت برخوردار است كه هرگاه يكى از آنها از آن من بود، محبوبتر مى داشتم از شتران سرخ مو كه در اختيار من باشد: ۱- رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله دختر ارجمندش را به همسرى او در آورد و از او صاحب فرزند شد؛ ۲- همه درها را كه به مسجد باز مى شد مسدود كرد، مگر در خانه على عليه السّلام را كه همچنان گشوده داشت؛ ۳- پرچم اسلام را در روز خيبر به دست تواناى او داد.
مؤلف گويد:📚 اين روايت را «متّقى» در [كنز العمال ۶/ ۳۱۹] روايت كرده است و مى گويد: كه «ابن ابى شيبه» هم اين روايت را نقل نموده است و «ابن اثير جزرى» هم در [اسد الغابة ۳/ ۲۱۴] به نقل آن پرداخته است.
(۱) 📚[حلية الاولياء ابو نعيم ۴/ ۱۵۳] به طرق متعدد از «ابو بلج» از «عمرو بن ميمون» از «ابن عباس» روايت كرده است كه رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله فرمود: همه درهائى كه به مسجد باز مى شود مسدود كنيد، مگر در خانه على عليه السّلام را كه بايد مفتوح بماند.
مؤلف گويد: اين روايت را «نسائى» در «خصايص» به دو طريق، از «عمرو بن ميمون» از «ابن عباس» روايت كرده است. يكى از آن
دو در صفحه ۱۳ و ديگرى در صفحه ۱۴ و در روايت اخير آمده است كه «ابن عباس» گفت كه همه درهاى مسجد بسته شد، مگر در خانه على عليه السّلام كه آن حضرت با حال جنابت وارد مسجد مى شد و در ديگرى نداشت كه به سمت بيرون از مسجد باشد. (! )
(۲) [📚تاريخ بغداد خطيب بغدادى ۷/ ۲۰۵] به سند خود، از «زيد بن على بن الحسين» از برادرش، محمد بن على عليهما السّلام روايت كرده است كه از «جابر بن عبد الله»
شنيده كه مى گفت: از رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله شنيدم مى فرمود: همه درهائى كه به مسجد گشوده مى شود ببنديد، مگر در خانه على عليه السّلام كه بايد گشوده باشد و براى
رفع اشتباه اشاره اى به خانه على عليه السّلام فرمود.
مؤلف گويد: اين حديث را «متّقى» در [📚كنز العمال ۲/ ۳۹۸] ياد كرده و مى گويد: «ابن عساكر» اين حديث را نقل نموده است. و «مناوى» هم در [📚كنوز الحقايق ص ۷۸]
شنيده كه مى گفت: از رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله شنيدم مى فرمود: همه درهائى كه به مسجد گشوده مى شود ببنديد، مگر در خانه على عليه السّلام كه بايد گشوده باشد و براى
رفع اشتباه اشاره اى به خانه على عليه السّلام فرمود.
مؤلف گويد:....... #ادامه_دارد
❌ #کپی فقط با ذکر #صلوات به نیت #فرج امام #زمان عج ❌
~~~~⚜🔸💠🔸⚜~~~~~~~~
کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹
💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹
💠🔹 #غدیرخم_از_کتب_اهل_سنت 🔹💠
🔸🔹 #قسمت_صد_و_هفتاد_و_نهم🔹🔸
#خداى تعالى همه #درهائى را كه به #مسجد رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله #مفتوح مى شد #مسدود كرد مگر در #خانه #على عليه السّلام را كه #باز گذاشت 🌺🌸🌸
آنرا ذكر كرده و اظهار مى دارد كه «ديلمى» هم
آنرا متذكر شده است.
(۱) [📚خصائص نسائى ص ۱۳] از «حارث بن مالك» نقل كرده است كه گفت:
به مكه رفتم و در آنجا با «سعد بن ابى وقّاص» ملاقات كردم. به او گفتم آيا منقبتى در حق على عليه السّلام شنيده اى؟ در پاسخ گفت: در مسجد حضور رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله شرفياب بوديم كه سخن از مسدود كردن درهاى مسجد به ميان آورد و فرمود: بايد همه درهائى كه به مسجد گشوده مى شود مسدود گردد، مگر در خانه آل رسول و آل على عليهم السّلام. «سعد» گويد: طولى نكشيد كه ما همه از حضور پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله مرخص شديم. بامداد عمويش، «عباس»، شرفياب حضور مبارك شد و معترضانه گفت: يا رسول اللّه! اصحاب و عموهايت را از مسجد بيرون كردى و درهاى آنان را بستى، تنها اين جوان (على عليه السّلام) را در آنجا باقى گذاشتى و در خانه اش را نبستى! رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله در پى اعتراض او فرمود: من شما را از مسجد بيرون نكردم و اين جوان را باقى نگذاشتم، بلكه خداست كه دستور داد همه درها بسته شود، جز در خانه على عليه السّلام.
«نسائى» گفته است كه «قطر» از «عبد الله بن شريك» از «عبد الله بن ارقم» از «سعد» روايت كرده است كه به دنبال دستور «سدّ ابواب»، «عباس» حضور پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله شرفياب شد و گفت: درهاى ما را بستى و تنها در خانه على عليه السّلام را باز گذاشتى! رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله فرمود: نه من در خانهها را گشودم، و نه در خانهها را مسدود كردم.
(۲) [📚كنز العمّال ۳/ ۱۵۵] از «زافر» از مردى از «حارث بن محمد» از «ابو طفيل عامر بن واثله» روايت كرده است كه گفت: در روز برپائى شورا در كنار خانهام ايستاده بودم. صداها و فريادهاى اهل شورا به گوشم مى رسيد. همزمان صداى على عليه السّلام به گوشم مى رسيد كه مى فرمود: (تا آنجا كه گويد) آيا جز من كسى در ميان شما هست كه در هنگام بستن درهاى مهاجران، در كتاب خدا «مطهّر» نام برده
شود. همان هنگام كه عموهاى پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله، «حمزة» و «عبّاس»، از جاى برخاستند و خطاب به پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله عرض كردند: يا رسول الله! درهاى ما را بستى و در خانه على عليه السّلام را باز گذاشتى! رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله در پاسخ آنان فرمود: من به اختيار خودم در خانه على عليه السّلام را باز نگذاشتم و به اختيار خودم هم در خانه شما را نبستم. معترضين گفتند: آرى، خداى مى داند كه شما به اختيار خودتان چنين عملى را انجام نداديد.
(۱) [📚همان كتاب ۶/ ۴۰۸] از حضرت على عليه السّلام روايت كرده است كه در يكى از اوقات، رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله دست مرا گرفت و فرمود: حضرت موسى عليه السّلام از خداى تبارك و تعالى تقاضا كرد تا مسجدش را بوسيله هارون عليه السّلام پاكيزه گرداند. من هم از خدا درخواست كردم تا مسجدم را بوسيله تو و نوادگانت پاكيزه گرداند. آنگاه «ابو بكر» را بحضور طلبيد و خطاب به او، فرمود: در خانه ات را كه به مسجد گشوده مى شود مسدود كن. «ابوبكر» نخست استرجاع كرد (إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَيْهِ راجِعُونَ گفت) پس از آن پذيرفت (سمعا و طاعة گفت) و در خانه اش را بست. به دنبال او «عمر» را بحضور طلبيد، به او هم دستور داد تا در خانه اش را مسدود كند. و بعد از او «عباس» را بحضور طلبيد، به او هم فرمان داد تا در خانه اش را مسدود سازد و هر دو تن ناچار در خانه شان را مسدود كردند و تنها درى كه بازماند، در
خانه على عليه السّلام بود. سپس پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله فرمود: من در خانه على عليه السّلام را باز نگذاشتم، بلكه خدا بود كه در خانه على عليه السّلام را باز گذاشت و در خانه شما را مسدود ساخت.
«متّقى» گويد: «بزّاز» هم اين حديث را نقل كرده است.
مؤلف گويد:........ #ادامه_دارد
❌ #کپی فقط با ذکر #صلوات به نیت #فرج امام #زمان عج ❌
~~~~⚜🔸💠🔸⚜~~~~~~~~
کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹
💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹
💠🔹 #غدیرخم_از_کتب_اهل_سنت 🔹💠
🔸🔹 #قسمت_صد_و_هشتاد🔹🔸
#خداى تعالى همه #درهائى را كه به #مسجد رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله #مفتوح مى شد #مسدود كرد مگر در #خانه #على عليه السّلام را كه #باز گذاشت 🌺🌸🌸
«متّقى» گويد: «بزّاز» هم اين حديث را نقل كرده است.
مؤلف گويد: «هيثمى» هم در [مجمع ۹/ ۱۱۴] به نقل اين حديث پرداخته و مى گويد: «بزّاز» هم آنرا نقل نموده است.
(۱) 📚[ميزان الاعتدال ذهبى ۲/ ۱۹۴] به سند خود، از «ابو اسحاق» نقل كرده است كه از پسر «عمر» چگونگى برترى على عليه السّلام و «عثمان» را پرسيدم. در پاسخ من گفت: در قرب و منزلت على عليه السّلام در پيشگاه رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله به همين اندازه بسنده مى كنم كه همه درها را بست، جز در خانه على عليه السّلام را.
(۲) 📚[مجمع الزوائد هيثمى ۹/ ۱۱۵] از حضرت على عليه السّلام روايت كرده است كه فرمود: روزى رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله فرمود: با من بيا و به آنهايى كه در خانه شان به مسجد گشوده مى شود دستور
بده تا درهاى خانه شان را مسدود كنند. بنا به دستور رسول اكرم صلّى اللّه عليه و آله همراه آن حضرت حركت كرده و به كسانى كه در خانه شان به مسجد باز مى شد، دستور دادم تا در خانه شان را ببندند. همگان به دستور رفتار كردند، جز «حمزة». به رسول اكرم صلّى اللّه عليه و آله عرض كردم: همه به دستور عمل كردند بجز «حمزة». رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله فرمود: به «حمزة» بگو كه
پيغمبر به تو امر مى كند، در خانه ات را مسدود بكنى. «حمزة» ناچار در خانه اش را مسدود كرد. على عليه السّلام پس از اعلام
دستور پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله به «حمزة»، بحضور پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله شرفياب شد و حضرتش به خواندن نماز مشغول بود. بعد از آنكه پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله سلام نماز را گفت، به على عليه السّلام فرمود: اكنون به خانه خود برو.
اين روايت را با كيفيتى كه بيان كرديم، «بزّاز» روايت كرده است.
(۳) [📚همان كتاب ۹/ ۱۱۵] از «علاء بن عرار» روايت نموده است كه از «ابن عمر» تفاوت ميان على عليه السّلام و «عثمان» را جويا شدم. وى پاسخ داد: از شخص على عليه السّلام و چگونگى برترى او بر«عثمان» سؤال نكنيد، بلكه ناظر به منزلت او باشيد كه در نزد پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله داشته است؛ منزلت او در پيشگاه رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله تا آنجاست كه پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله درهاى خانه ما را مسدود كرد و در خانه على عليه السّلام را به حال خود باز گذاشت. از سوى ديگر، «عثمان» هنگامى كه دو لشكر برابر يكديگر قرار گرفتند، مرتكب گناه بزرگى شد و خداى تعالى از آنجا كه به بندگان خود مهربان است، از گناه او درگذشت. بار ديگر گناهى كه نسبت به گناه نخستين او، اندك بود مرتكب شد و مردم از گناه او صرف نظر نكردند و او را از پاى در آوردند.
«هيثمى» گويد: اين روايت را «طبرانى» در «الاوسط» روايت كرده
است. مؤلف گويد: «ابن حجر عسقلانى» در📚 [فتح البارى ۸/ ۷۳] مختصرى از حديث مزبور را نقل نموده است و اظهار مى دارد كه حديث مورد بحث را «نسائى» به روايت «علا بن عيزار» نقل نموده است و پيش از اين در [۸/ ۱۵] حديث مذكور را با بسط بيشترى نقل كرده است و مى گويد: «نسائى» حديث مزبور را از طريق «علاء» آورده است و رجال آن را رجال صحيح معرّفى كرده است.
(۱) 📚[همان كتاب ۹/ ۱۱۵] از «جابر بن سمرة» روايت مى كند كه رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله دستور داد، همه درهايى كه به مسجد باز مى شود مسدود نمايند و تنها در خانه على عليه السّلام را باز گذارند. «عباس» از رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله درخواست كرد: اجازه فرماييد كه در خانه من به اندازه اى باز باشد كه بتوانم رفت و آمد كنم! فرمود: از طرف حق تعالى موظّفم تا همه درها را به غير از در خانه على عليه السّلام كاملا مسدود نمايم و بجز اين، دستور ديگرى ندارم. اين بود كه همه درها را به استثناى در خانه على عليه السّلام مسدود فرمود و گاهى اتفاق افتاده كه على عليه السّلام در حال جنابت هم وارد مسجد پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله مى شد (! ) «طبرانى» هم اين حديث را نقل كرده است.
مؤلف گويد: حديث مورد بحث را «ابن حجر عسقلانى» در 📚[فتح البارى ۸/ ۱۵] روايت كرده است و مى گويد: حديث فوق را «طبرانى» هم آورده است
❌ #کپی فقط با ذکر #صلوات به نیت #فرج امام #زمان عج ❌
~~~~⚜🔸💠🔸⚜~~~~~~~~
کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹
💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹
💠🔹 #غدیرخم_از_کتب_اهل_سنت 🔹💠
🔸🔹 #قسمت_صد_و_نود_و_چهارم🔹🔸
#روز خيبر #رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله براى #على عليه السّلام #دعا كرد كه در نتيجه آن #خداى تعالى اثر حرارت، #سردى، درد #چشم و سردرد را از آن حضرت #برطرف گردانيد ✨🌺🌺
(۲) مؤلف گويد: در باب پيشين حديث «عبد الرحمن بن ابى ليلى» را كه به طرق متعدد روايت شده است، آورديم. در اين روايت چنين آمده است: رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله براى على عليه السّلام دعا كرد كه پروردگارا! اثر حرارت و سردى را از على عليه السّلام برطرف گردان. و در روايت آمده است: على عليه السّلام كسى است كه خدا و رسول را دوست مى دارد، و خدا و رسول هم او را دوست مى دارند. همه اخبار ياد شده (طرق حديث «عبد الرحمن») در باب پيشين مشتمل بر محبت خدا و رسول بود؛ كه خدا و رسول او را دوست مى دارند، و على عليه السّلام هم آنها را دوست مى دارد. و در بخشى از طرق روايات گفتگوئى از محبت آنها نيست ولى به پاره اى از ويژگيهاى حضرت على عليه السّلام اشاره شده، در ابتداى اين باب برخى از آنها را ذكر مى كنيم.
(۳) [خصائص نسائى ص ۳۸] به سند خود، از «عبد الرحمن ابى ليلى» روايت مى كند كه در گرماى بسيار شديدى على عليه السّلام را ملاقات كرديم. آن هنگام جامه زمستانى پوشيده بود و بر عكس آن، در زمستان ايشان را ديديم كه لباس
تابستانى پوشيده است! در زمستان از ما آب خوردن خواست، آب براى ايشان آورديم، حضرت على عليه السّلام آب مى آشاميد و عرق از جبين مباركش پاك مى كرد! «عبد الرحمن» گفته است: پس از آنكه به خانه بازگشتم، خطاب به پدرم، «ابو ليلى» گفتم: اى پدر! آيا امروز به حال امير المؤمنين على عليه السّلام توجه كردى؟
پرسيد: منظورت چيست؟ گفتم: بخاطر دارى كه در زمستان لباس تابستانى، و در تابستان لباس زمستانى مى پوشد؟ پدرم، «ابو ليلى»، گفت: تا حال به اين مسئله توجه نكرده ام. آنگاه دست مرا گرفت و بحضور حضرت على عليه السّلام، شرفياب شديم.
پدرم طرز لباس پوشيدن حضرت را كه «عبد الرحمن» ديده بود به عرض رسانيد.
حضرت على عليه السّلام فرمود: آرى، چنان است كه «عبد الرحمن» توضيح داده است. در جنگ خيبر كه به درد چشم شديدى مبتلا بودم رسول اكرم صلّى اللّه عليه و آله مرا بحضور طلبيد. و آب دهان مبارك را در ميان دو چشم من ريخت و فرمود: چشمهاى خودت را بگشاى. ديدگانم را گشودم و از آنروز تاكنون هرگز احساس درد چشم ننموده ام.
و همچنين در آن هنگام براى من دعا كرد و فرمود: پروردگارا! اثر گرما و سرما را از على عليه السّلام برطرف كن. از آنروز تاكنون من هرگز احساس گرمى و سردى نكرده ام.
مؤلف گويد: اين حديث را «هيثمى» در [مجمع ۹/ ۱۲۲] نقل كرده و مى گويد: حديث مورد نظر را «طبرانى» در «الاوسط» ياد كرده و سند آن را حسن شمرده است. و «مناوى» هم مختصرى از آن را در [كنوز الحقايق ص ۲۵] آورده است و مى گويد: حديث مزبور را «ديلمى» هم نقل كرده است.
(۱) [هيثمى در مجمع ۹/ ۱۲۲] از «سويد بن غفلة» روايت كرده است كه گفت: در ملاقاتى كه با حضرت على عليه السّلام، در فصل زمستان دست داد، مشاهده كردم حضرت على عليه السّلام دو جامه تابستانى پوشيده است. عرض كردم: يا على! به ظاهر هواى سرزمين ما مغرور نباش چرا كه سرزمين ما بسيار سرد است و مانند سرزمين شما كه هواى گرم دارد، نيست. على عليه السّلام فرمود: آرى! هواى سرزمين شما سرد است، ليكن هيچگونه احساس سردى و گرمى نمى كنم! و اين بدان جهت است كه هنگامى كه رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله تصميم گرفت مرا به جنگ خيبر اعزام فرمايد، به درد چشم مبتلا بودم. رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله آب دهان مبارك را در چشمان من ريخت و از آن موقع تاكنون، احساس گرما و سرما نمى كنم و به درد چشم هم گرفتار نشده ام. «طبرانى» اين حديث را نقل كرده است.
(۱) [📚مسند ابو داود طيالسى ۱/ ۲۶] به سند خود، از «امّ موسى» روايت كرده است كه از على عليه السّلام شنيدم مى فرمود: از هنگامى كه رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله پرچم اسلام را در روز خيبر در دست من قرار داد، تا به حال به درد چشم و به سردرد مبتلا نشده ام.
(۲) مؤلف گويد: اين حديث را «امام احمد» در [مسند ۱/ ۷۸] نقل كرده و مى گويد: از آغازى كه رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله آب دهان مباركش را در چشمان من ريخت، تا به حال به درد چشم مبتلا نشده ام
(۳) و📚 «هيثمى» هم در [مجمع ۹/ ۱۲۲] به نقل آن روايت پرداخته و مى گويد: از حضرت على عليه السّلام روايت است كه فرمود: از هنگامى كه رسول اكرم صلّى اللّه عليه و آله دست مباركش را به چهره من كشيد و آب دهان در چشمهاى من ريخت، آنگاه پرچم اسلام را در روز خيبر بدست من داد، تا به حال به درد چشم و سردرد مبتلا نشدهام و همين حديث را «ابو يعلى» و «امام احمد» به اختصار متذكر شده اند
🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹
💠🔹 #غدیرخم_از_کتب_اهل_سنت 🔹💠
🔸🔹 #قسمت_صد_و_نود_و_پنجم🔹🔸
#خداى تعالى به #پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله #دستور مى دهد تا #مردم را به #دوستى حضرت #على عليه السّلام و « #ابوذر» و « #مقداد» تشويق #نمايد و به #اطلاعشان برساند كه خداى تعالى #آنها و همچنين «عمّار» را #دوست مى دارد 🌺🍃🍃🍃
(۲) [📚صحيح ترمذى ۲/ ۲۹۹] به سند خود، از «ابن بريدة» از پدرش روايت مى كند كه رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله فرمود: به راستى خداى تعالى به من امر كرده است تا به اطلاع شما برسانم كه چهار تن را بايد دوست بداريد. و خدا خودش هم آن چهار تن را دوست مى دارد. پرسيدند: يا رسول اللّه! آن چهار تن كيانند؟ رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله در پاسخ آنان سه مرتبه فرمود: على عليه السّلام يكى از آنهاست و سه تن ديگر، «ابوذر»، «مقداد» و «سلمان» هستند كه بايد آنها را دوست بداريد، و خداى تعالى هم آنها را دوست مى دارد.
مؤلف گويد: «ابن ماجه» در
«صحيح» خود، در باب فضائل اصحاب رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله صفحه ۴ و «حاكم» در [المستدرك ۳/ ۱۳۰] به ذكر حديث پرداخته، ليكن به نام «ابوذر»، «مقداد» و «سلمان» تصريح نكرده است و مى گويد:
اين حديث، طبق قاعده «مسلم» صحيح است و «📚امام احمد» در [مسند ۵/ ۳۵۱] و «ابو نعيم» در [حلية الاولياء ۱/ ۱۹۰] و «هيثمى» در [مجمع ۹/ ۱۵۵] آورده و مى گويد كه «طبرانى» در «الاوسط»، «ابن حجر» در [تهذيب التهذيب ۱۰/ ۲۸۶] و «ابن عبد البرّ» در [استيعاب ۱/ ۲۸۰ و ۲/ ۵۵۷] نقل كرده اند.
(۱) [كنز العمال ۶/ ۴۲۸] از «ابن عباس» از حضرت على عليه السّلام روايت كرده است كه رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله فرمود: بهشت مشتاق ملاقات چهار تن از ياران من است.
پروردگارم هم دستور داده است تا آنها را دوست بدارم. در اين هنگام، «صهيب رومى»، «بلال بن ابى رباح»، «طلحه»، «زبير»، «سعد بن ابى وقاص»، «حذيفة بن يمان» و «عمار بن ياسر» پرسيدند: آن چهار تن چه كسانى هستند تا ما هم آنها را دوست بداريم؟ رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله در پاسخ آنها نخست به «عمّار»، فرمود: خداى تعالى تو را به منافقان معرّفى كرده است. و اما آن چهار تن: نخستين آنها، على بن ابيطالب عليه السّلام است؛ دومين ايشان، «مقداد بن اسود كندى» است؛ سومين آنها، «سلمان فارسى» است؛ چهارمين ايشان، «ابوذر غفارى» است.
«متّقى» گويد: «طبرانى» اين حديث را در «الاوسط» نقل كرده است.
مؤلف گويد: «هيثمى» هم در [مجمع ۹/ ۱۵۵] حديث مزبور را آورده است و اشاره مى كند كه «طبرانى»
در «الاوسط» به نقل آن پرداخته است.
(۲) [📚همان كتاب ۶/ ۴۲۹] از حضرت على عليه السّلام روايت مى كند كه «جبرئيل» حضور رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله شرفياب شد و گفت: اى محمد! خداى تعالى سه تن از اصحاب تو را دوست مى دارد، و تو هم آنها را دوست بدار آنها عبارتند از: على بن ابيطالب عليه السّلام، «ابوذر» و «مقداد». «ابو يعلى» اين حديث را روايت كرده است.
مؤلف گويد: «هيثمى» در [📚مجمع ۹/ ۱۱۷ و ۳۳۰] روايت كرده و در هر دو موضع گويد كه حديث مزبور را «ابو يعلى» نقل كرده است. (۱) [📚هيثمى در مجمع ۹/ ۱۱۷] از «انس» روايت كرده است كه «جبرئيل» حضور رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله شرفياب شد و گفت: اى محمد! خداى تبارك و تعالى سه تن از اصحاب تو را دوست مى دارد. بار ديگر فرود آمد و گفت: اى محمد! بهشت مشتاق ملاقات سه تن از اصحاب تو مى باشد. «انس» گفته است كه تصميم گرفتم سؤال كنم كه آنان چه كسانى هستند، ولى ابهّت حضرت رسول صلّى اللّه عليه و آله مانع از اين سؤال شد. در اين هنگام با «ابو بكر» ملاقات كردم و به او گفتم كه من و رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله تنها بوديم، «جبرئيل» نازل شد و گفت: اى محمد! بهشت مشتاق ديدار سه تن از اصحاب تو مى باشد. اطمينان دارم تو يكى از آنها مى باشى (! ) پس از او با «عمر» گفتگو كردم و همان مطلب را نيز به او تذكر دادم سپس با على بن ابيطالب عليه السّلام
ملاقات كردم و همان سخن را به وى ياد آورى كردم كه به «عمر» و «ابو بكر» گفته بودم. حضرت على عليه السّلام فرمود: اينك، حضور رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله شرفياب مى شوم و جريان را مى پرسم. هر گاه من يكى از آن سه تن باشم، از خدا سپاسگزارم كه اين افتخار را نصيب من كرده است، و اگر از آنها بشمار نيامدم، احساس هيچگونه ناراحتى نمى كنم، بلكه باز هم به حمد خدا مى پردازم. در اين رابطه حضور رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله شرفياب شدم و گفتم: يا رسول الله! ..... #ادامه_دارد
❌ #کپی فقط با ذکر #صلوات به نیت #فرج امام #زمان عج ❌
~~~~⚜🔸💠🔸⚜~~~~~~~~
کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹
💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹
💠🔹 #غدیرخم_از_کتب_اهل_سنت 🔹💠
🔸🔹 #قسمت_صد_و_نود_و_ششم🔹🔸
#خداى تعالى به #پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله #دستور مى دهد تا #مردم را به #دوستى حضرت #على عليه السّلام و « #ابوذر» و « #مقداد» تشويق #نمايد و به #اطلاعشان برساند كه خداى تعالى #آنها و همچنين «عمّار» را #دوست مى دارد 🌺🍃🍃🍃
گفتم: يا رسول الله! همانا «انس» مى گويد: كه «جبرئيل» بر شما نازل شده و گفته است كه بهشت مشتاق ديدار سه تن از اصحاب شماست. اينك، اگر من يكى از آنها بشمار مى آيم، از خدا سپاسگزارم و اگر از آنها به حساب نمى آيم، باز هم سپاسگزارم! رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله فرمود: تو از آنهائى، تو از آنهائى. و ديگرى، «عمّار ياسر» است. و مشاهداتى دارد كه فضيلت آنها آشكار و پاداش آنها بزرگ است و ديگرى، «سلمان» است كه از ما اهل بيت بشمار مى آيد. او را مصاحب خود گردان. «بزّاز» اين حديث را روايت كرده است.
(۲) [📚كنز العمال ۳/ ۱۵۴] حديث مسندى را از «ابوذر» نقل كرده است كه در نخستين روزى كه مهاجر و انصار در مسجد اجتماع كرده و آماده بيعت با «عثمان» بودند، على بن ابيطالب عليه السّلام وارد مسجد شد و خطابه اى ايراد فرمود: سزاوارترين سخن كه گويندگان به آن آغاز مى كنند و مهمترين مطلبى كه سخنرانان گفتار خود با به آن مى آرايند و سخن گويان بر زبان جارى مى سازند، ستايش خداى تعالى و ثنا گسترى از حضرتش نسبت به آنچه كه او را سزاوار است، مى باشد درود بر نبى اكرم محمد صلّى اللّه عليه و آله (و حديث را ادامه داده تا آنجا كه فرمود) اينك، اى حاضران! شما را به خدا سوگند مى دهم، آيا مى دانيد كه «جبرئيل» بر رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله نازل شد و گفت: اى محمد! خداى تعالى دستور مى دهد كه على را دوست بدارى و دوستدار على را هم دوست بدارى؛ چرا كه خداى تعالى على عليه السّلام را دوست مى دارد و دوستدار او را هم دوست مى دارد. حاضران فرمايش حضرت را تصديق كرده و گفتند: خداى مى داند آنچه را كه مى فرمائى درست است و ما هم آنرا مى پذيريم.
«ابن عساكر» اين حديث را نقل كرده است
❌ #کپی فقط با ذکر #صلوات به نیت #فرج امام #زمان عج ❌
~~~~⚜🔸💠🔸⚜~~~~~~~~
کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹
💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹
💠🔹 #غدیرخم_از_کتب_اهل_سنت 🔹💠
🔸🔹 #قسمت_دویست_و_بیست_هشتم🔹🔸
#رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله #فرمود: كسى كه با #على عليه السّلام #دشمنى كند با #خداى تعالى #دشمنى كرده است🌸🍃🍂
(۲) 📚[اسد الغابة ابن اثير ۲/ ۱۵۴] در ضمن يادآورى از «رافع»، آزاد شده «عايشه»، مى نويسد: «ابو ادريس مرهبى» (يا «مرهى») از وى نقل كرده است كه برده اى بودم كه خدمتكارى «عايشه» را به عهده داشتم. در يكى از اوقات كه رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله در خانه «عايشه» بود، فرمود: خداى تعالى دشمنى مى كند با هر كسى كه با على عليه السّلام دشمنى نمايد.
مؤلف گويد: «ابن حجر» اين حديث را در 📚[الاصابة ۲/ قسم ۱/ ۹۱] نقل كرده است و «متّقى» هم در [كنز العمال ۶/ ۱۵۲] آورده است و مى گويد: «ابن مندة» از «رافع»، آزاده شده «عايشه» روايت مى كند.
(۳)📚 [كنوز الحقايق مناوى ص ۸۸] گفته است: خدا دشمنى مى كند با هر كسى كه با على عليه السّلام دشمنى نمايد. «ابن ماجه» اين حديث را از رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله نقل كرده است
.
📚فضائل پنج تن (ع) در صحاح ششگانه اهل سنت، ج ۳، ص: ۲۲
(۱)
#هيچ كسى #كينه و دشمنى #على عليه السّلام را #به را به #دل نمى گيرد #مگر اينكه #شيطان در همبسترى #پدرش شركت #داشته 🌺🍃🍂
(۲) 📚[تاريخ بغداد خطيب بغدادى ۳/ ۲۸۹] به سند خود، از «ابن عباس» روايت كرده است، زمانى در كعبه مقدسه حضور رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله شرفياب بوديم و پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله با ما سخن مى گفت ناگهان موجود عظيمى كه از فيل بزرگتر بود، از پشت ركن يمانى ظاهر شد. به مجرديكه رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله آنرا مشاهده كرد آب دهان به او انداخت و فرمود: تو ملعونى! و يا فرمود: تو بيچاره اى- ترديد از «اسحاق» راوى خبر است- حضرت على عليه السّلام سؤال كرد: يا رسول الله! اين چيست؟ فرمود: مگر آنرا نمى شناسى؟ عرض كرد: خدا و رسول از آن، آگاه است.
فرمود: اين شيطان است! به محض اينكه على عليه السّلام نام او را شنيد به وى حمله برد و موهاى جلو سرش را بدست گرفت و او را كه چون كوه گرانبارى بود، از جاى كند. عرض كرد:
يا رسول الله! آيا اجازه مى فرماييد او را بكشم؟ رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله فرمود: مگر نمى دانى كه او بايد تا وقت معلوم باشد و به كار خود ادامه بدهد؟ اين
📚فضائل پنج تن (ع) در صحاح ششگانه اهل سنت، ج ۳، ص: ۲۳
بود كه على عليه السّلام دست از او برداشت. شيطان با كمال حقارت در گوشه اى ايستاد و خطاب به حضرت على عليه السّلام گفت: من و تو را چه كار است، اى پسر ابو طالب! به خدا سوگند، هيچيك از افراد كينه تو را در دل نمى گيرند، مگر اينكه هنگام آميزش پدرش من با او مشاركت مى نمايم! شاهد بر اين مطلب اين آيه است وَ شارِكْهُمْ فِي الْأَمْوالِ وَ الْأَوْلادِ.
(۱)📚 [تاريخ بغداد ۳/ ۲۹۰] به سند خود، از «عبد الله» نقل كرده است كه حضرت على عليه السّلام فرمود: بخاطر دارم در محل «صفا» شخصى را به صورت فيل مشاهده كردم و در همان حال پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله لعنت كنان بسوى او حركت مى كرد.
پرسيدم: يا رسول اللّه! اين چه موجودى است كه لعنتش مى كنيد؟ فرمود: اين شيطان رجيم است كه به اين شكل مجسّم شده است! اين سخن را كه شنيدم خطاب به او گفتم: به خدا سوگند! اى دشمن خدا! اينك تو را مى كشم و مردم را از شرّ تو راحت مى كنم. شيطان گفت: اين جزاى من نيست! پرسيدم: جزاى تو چيست؟ گفت: به خدا سوگند! هيچ كس تو را دشمن نمى دارد، مگر اينكه در همخوابى پدر و مادرش، من با پدرش همكارى كرده ام. «خطيب» گويد: «قاضى ابو الحسين اشنانى» اين روايت را از «اسحاق بن محمد نخعى»- كه همان «اسحاق
احمر» است- روايت مى نمايد
.
📚فضائل پنج تن (ع) در صحاح ششگانه اهل سنت، ج ۳، ص: ۲۴
❌ #کپی فقط با ذکر #صلوات به نیت #فرج امام #زمان عج ❌
⚜🔸💠🔸⚜
کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹
💫 @ya_amiralmomenin110 💫