🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹
#ترجمه_مناقب_الامام_علی_بن_ابی_طالب علیه السلام🍃🌸🌸
#بخش_بیست_و_دوم
#گفتار او (ع) بر #هيچ مسلمانى #حلال نيست كه مرا #برهنه و #عريان به بيند مگر #على 🌸🌺
(۲) ۱۳۷- خبر داد بما ابو عبد اللَّه محمد فرزند ابو نصر فرزند عبد اللَّه حميدى كه نقل نمود بما ابو زكريا عبد الرحيم فرزند احمد بخارى كه نقل كرد بما ابو محمد عبد الغنى فرزند سعيد حافظ كه حديث كرد بما ابو حسين على فرزند على فرزند عبد اللَّه فرزند فضل تميمى كه عبد اللَّه فرزند زيدان بآنها نقل كرده و گفت: نقل كرد بما هارون فرزند ابو برده كه حديث كرد بما برادرم حسين از يحيى فرزند يعلى از عبد اللَّه فرزند موسى از زهرى از سائب فرزند يزيد گفت؛ رسول خدا (ص) فرمود:
بر هيچ مسلمانى جايز نيست كه مرا عريان به بيند- يا عورت مرا به بيند- مگر على. «۱»
_________________ _
(۱) علامه مناوى با همان لفظ در كنوز الحقائق ۱۹۳ و علامه شافعى در مناقب خطى خود ۳۳ از از طريق مؤلف ما ابن مغازلى روايت كرده است، و مورد
حديث جريان غسل رسول خدا (ص) و حلال بودن نظر بر بدن عريان او است.
📚ترجمه مناقب ابن المغازلي، ص: ۱۱۳
(۱) ۱۳۸- گفت: نقل كرد بما عبد الغنى حافظ كه على فرزند عبد اللَّه فرزند زيدان بآنها نقل كرده و گفته است: نقل كرد بما هارون فرزند ابو بردة كه نقل كرد بمن برادرم حسين فرزند ابو بردة از يحيى فرزند يعلى، از عبد اللَّه فرزند موسى از ابو زبير از جابر بن عبد اللَّه گفت: رسول خدا (ص) فرمود: بر هيچ مردى جايز نيست كه مرا عريان به بيند مگر على.
#حديث_سطل 🌺🌸
(۲) ۱۳۹- خبر داد بما ابو حسن احمد فرزند مظفر فرزند احمد عطار فقيه شافعى (رحمت خدا بر او باد) باين ترتيب كه من باو خواندم و او هم اقرار نمود، باو گفتم: خبر داد بشما ابو محمد عبد اللَّه فرزند محمد فرزند عثمان ملقب بابن سقاء حافظ واسطى كه نقل كرد بما ابو حسن احمد فرزند عيسى رازى در بصره كه نقل كرد بما محمد فرزند منده اصفهانى گفت: حديث كرد بما محمد فرزند حميد رازى كه نقل نمود بما جرير فرزند عبد الحميد از اعمش از ابو سفيان از انس بن مالك گفت: رسول خدا (ص) به ابو بكر و عمر فرمود: به سوى على برويد تا آنچه در اين شب براى او روى داده بشما بگويد، و من هم پشت سر شما مى آيم، انس مى گويد: آن دو رفتند، و من هم با آنان رفتم، ابو بكر و عمر اذن خواستند، و على بسوى آنها آمده و گفت: اى ابو بكر چيزى رخ داده است؟ گفت: نه جز خير چيزى حادث نشده است،
است، پيامبر (ص) بمن و عمر فرمود: بسوى على برويد آنچه را كه در شبش
📚ترجمه مناقب ابن المغازلي، ص: ۱۱۴
روى داده بشما بگويد.
پيامبر (ص) آمد و فرمود: اى على آنچه در شبت براى تو رخ داده براى اينها بيان كن، گفت: اى رسول خدا شرم دارم، فرمود: بر ايشان بگو زيرا خدا از بيان حق خجالت نمى كشد، پس على گفت: آن شب براى غسل كردن دنبال آب بودم، صبح شد، ترسيدم كه نمازم فوت شود، حسن را بسوئى دنبال آب فرستاده و حسين را بسوى ديگر، دير كردند و اين كار مرا اندوهگين ساخت، ناگاه ديدم سقف شكافته شد و سطلى از آن شكاف به پائين آمد كه با دستمالى پوشيد بود، هنگامى كه در پيش من بزمين گذاشته شد دستمال را از رويش برداشتم آن وقت ديدم در او آب هست، براى نماز غسل كرده و نماز خواندم، سپس سطل و دستمال از همان شكاف بسوى آسمان كشيده شد، و سقف بهم پيوست، پيامبر (ص) بعلى فرمود: اما سطل از بهشت، و آب از نهر كوثر، و دستمال از ديباى بهشت بود، اى على كى همانند تو است در آن شب كه جبرئيل خادمش باشد.
❌ #کپی فقط با ذکر #صلوات به نیت #فرج امام #زمان عج ❌
~~~~⚜🔸💠🔸⚜~~~~~~~~
کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹
💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹
#گزیده_دایره_المعارف_تهاویل_الربیع🔹🌸
#بخش_هشتاد_و_چهارم
#اعتراف و #اعجاب احمد #حنبل 🍃🌸
پیش احمد حنبل بحث زیادی از خلافت ابوبکر و علی (علیه السلام) شد، سرش را بلند کرد و گفت: حرف زیاد زدید، علی (علیه السلام) را خلافت زینت نداد، بلکه او خلافت را زینت داد، شارح گوید این حرف مفهوم دارد، و آن این که، دیگران ناقص بودند، و می
خواستند با رساندن خویش به خلافت کامل شوند، اما علی (علیه السلام) کامل بود با قبول خلافت نقص خلافت را تکمیل کرد ۵۲.
۷۴- پناه به خدا از این قیافه
عمر برای سؤالی از یک زن او را خواست، او از هیبت عمر بچه سقط کرد، صحابه را جمع و مسئله را طرح کرد، همه گفتند چیزی به گردن تو نیست، امیرالمؤمنین (علیه السلام) فرمود اگر ملاحظه حال تو را کرده اند، بر تو خیانت کرده اند، اگر این عقیده شان است،
خطا رفته اند، بر تو لازم است که، یک غلام آزاد کنی، همه رأی علی (علیه السلام) را قبول کردند. ۷۴
#وسوسه شیطانی #است 🍂🌼
ابن ابی الحدید در مقابل کسانی که میگویند: خطبه شقشقیه از منشاء ات رضی قدس سره است از بزرگان اهل سنّت مثل: ابن خشاب نقل میکند که، دویست سال قبل از تولد رضی، این خطبه را کتابهای علمای گذشته دیده است، به علاوه رضی و غیر رضی، از کجا میتوانند با این فصاحت و بلاغت حرف بزنند، بعد خود شارح اضافه میکند که، من خودم قسمت زیادی از این خطبه را، در کتابهای ابوالقاسم بلخی، امام معتزلیهای بغداد که، در زمان خلیفه مقتدر میزیست که، خیلی مانده بود که رضی
متولد شود، و هکذا در کتاب الانصاف شاگرد بلخی (ابن قبه یکی از متکلمین امامیه است) دیدم، و ابن قبه از دنیا رفت، پيش از این که رضی متولد شود ۲۰۵ نگارنده گوید ابن قبه معاصر صفار است، و او متوفی ۲۹۰ میباشد، و فوت مرحوم رضی۴۰۶ میباشد.
#حرف حسابی جواب #ندارد 🍃🌸
وقتی خبر خلافت ابی بکر به پدرش رسید که، او را به جهت زیادی سنّ اش خلیفه کردند، گفت اگر زیادی سنّ میزان باشد، من سنّم از سن پسرم زیادتر است ۲۲۲
#مادر محمد #حنفیه: 🍂🌼
شارح گوید بحثی است درباره خوله بنت جعفر، مادر محمد حنفیه پسر امیرالمؤمنین (علیه السلام)، از بهترین اقوال یکی این است که او از اسیرهای زمان رسول خدا (صلی الله علیه و آله) است، و دوّمی این
است که، علی (علیه السلام) او را پس از آزاد کردن با عقد ازدواج حلال خود کرد در جلد ۳۰ بحار صفحه ۴۸۸ آمده پس از اسیری ناصحیح خالد، حنفیه را، دستور داد پیش اسماء بنت عمیس باشد، وقتی برادرش آمد، علی (علیه السلام) با او ازدواج کرد ۲۴۴.
#هیچ کدام #نیست 🍃🌸
خطبه امیرالمؤمنین (علیه السلام) در مذمت کسانی که در دین به آراي خود نظر میدهند: آیا خدا دین را ناقص فرستاد که، اینها تکمیل میکنند؟ یا ایشان شریکان خدایند
که، بدعت بگذارند و خدا هم راضی باشد؟ یا نعوذ بالله پیغمبر (صلی الله علیه و آله) خیانت کرده اینها اصلاح میکنند؟ ۲۲۸.
کپی فقط با ذکر #صلوات به نیت #فرج امام #زمان عج ❌
⚜🔸💠🔸⚜
کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹
💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹
#گزیده_دایره_المعارف_تهاویل_الربیع🔹🌸
#بخش_صد_و_بیست_و_دوم
#هیچ یک #دوست نداشتند #مسؤلیت کشتن پسر #پیغمبر (صلی الله علیه و آله) را به #عهده بگیرند 🔸🍃
طبری مینویسد که امام حسین (علیه السلام) در حال بیهوشی افتاده بود، کسی نزدیک نمی شد که به کار امام حسین (علیه السلام) خاتمه بدهد، زیرا هر کدام دوست داشت که، مسئولیت کشتن پسر پیغمبر (صلی الله علیه و آله) را دیگری عهده بگیرد ۲۱.
۲۲۳- دیدن چشم او مرا به یاد چشم رسول خدا (صلی الله علیه و آله) انداخت
عمرو بن الحجاج زبیدی آمد که، سر حضرتش را جدا کند، به عقب برگشت، شمر پرسید چرا نکشتی؟ گفت وقتی چشمم به چشمان حسین (علیه السلام) افتاد، به یاد چشمان رسول خدا (صلی الله علیه و آله) افتادم، و نخواستم که خدا را با ریختن خون حسین (علیه السلام) ملاقات بکنم، شمر هر چه شمشیر را بر گلوی امام حسین (علیه السلام) فشار داد نبرید، امام (علیه السلام) فرمود فکر میکند که شمشیر ببرد جايی را که، رسول خدا (صلی الله علیه و آله) آنجا را خیلی بوسیده است، با شنیدن این حرف امام (علیه السلام) را به رو انداخت، و از پشت، سر حضرتش را جدا کرد، لعنت خدا بر او، و بر هم مرامانش ۲۴ مؤلف معالي السبطین گوید: مستفاد از این خبر، و اخبار دیگر این است که، رسول خدا (صلی الله علیه و آله) و امیرالمؤمنین و فاطمه و حسن (علیهم السلام)، از روز عاشورا تا دفن شهدا در کربلا بودند، و ناظر جریانات بودند. ابن حجر در صواعق آورده وقتی که، سر امام حسین (علیه السلام) را میخواستند جدا کنند، هوا تیره و تاریک شد، حتی ستارهها دیده شدند.
#با این #انتقام میگیرم 🔹🍂
و در روایت کافی آمده: ملائکه از خدا تقاضای هلاک خلق کردند، باری تعالی پیغمبر (صلی الله علیه و آله) را با دوازده امام نشان داد، و به حضرت بقیة الله اشاره فرمود، و سه دفعه فرمود با این انتقام میگیرم ۲۶ الله یعلم نقل میکند که، پس از انصراف
لشكر عمر سعد، مردي اسدی از جمله چيزهايي که در کنار بدن امام حسین (علیه السلام) مشاهده کرده است، شیری را میبیند که صورت خود را بر آن بدن مطهر میمالد، و نساء جنّ که بر امام (علیه السلام) نوحه
می کردند، گویند آن شیر پدرش امیرالمؤمنین (علیه السلام) است، لکن مرد اسدی به صورت شیر دیده است ۳۴.
#زیارت امام #حسین (علیه السلام) حتی در زمان #متوکل تعطیل نشد 🔸🍃
نگارنده گوید: این حدیث و مطلب صفحه ۲۶، میرساند که، اراده خدايی تعلق گرفته بود که زیارت امام حسین (علیه السلام)، از وقت شهادت تا وقتی که خدا اراده کند، تعطیل نشود، حتی در ایام سخت گیری متوکل عباسی، باز زیارت امام حسین (علیه السلام) تعطیل نشد، و در آن دوران به وسیله دو نفر، انسان عاقل به تمام معنا، و به ظاهر دیوانه، (مرحوم بهلول و زید مصری که، هر دو مجنونِ مُطبقِ سیاسی بودند) انجام گرفت. [۱]
#بهلول و شخصيّت #ديني و #علمي او 🔹🍂
نگارنده گوید: مناسب دیدم که در اینجا، به مناسبت آمدن اسم مرحوم بهلول، یک قسمت از شرح زندگانی ایشان را از کتاب شریف روضات الجنات بنویسم که، حایز اهمیّت است، اسم مبارک ایشان وهب و بهلول لقب ایشان میباشد، او از شاگردان مخصوص
امام صادق (علیه السلام) است، و جز فقهاي بزرگ شیعه بوده، و پیش اهل سنت نیز اعتبار دارد، و پسر عموی هارون الرشید است، هارون از همه فقها فتوا گرفت که، امام کاظم (علیه السلام) چون قصد خروج دارد، خونش هدر است، تنها کسی که حاضر نشد در ریختن خون امام شرکت کند، مرحوم بهلول بود، پس به دستور امام کاظم (علیه السلام)، خودش را به جنون زد، هم خون خویش را محفوظ داشت، و هم خیلی از حقها را، احقاق کرد، هارون به صلاح
دید همه فقها، او را برای قضاوت بغداد لایق دانست، بهلول فرمود لایق نیستم، گفت همه فقها تو را اهل میدانند، فرمود در این ادّعا یا صادقم، یا کاذب، اگر صادق باشم لیاقت قضاوت را ندارم، اگر کاذب باشم عادل نیستم، و شخص غیر عادل حق قضاوت را ندارد، پس از اصرار زیاد یک شب مهلت خواست، فردا دیدند که سوار یک نی شده، و در بازار راه میرود، و میگوید بروید کنار که اسب من شما را زیر نگیرد، همه گفتند بنده خدا دیوانه شده است، هارون گفت ما جنّ، ولکن فرّ بدینه منّا (دیوانه نشده است، لکن دین خود را برداشته، فرار میکند از شرّ ما) چطوری که وقتی جابر جعفی، فضائل آل محمد علیهم السلام را نقل میکرد، خلیفه سر او را از والی خواست، جنون مصلحتی او
را نجات داد، در زمان بهلول شدت تقیه بود، جنون او مطّبق شد، و جنون جابر ادواری شد، پس از زوال تقیه بهتر شد. [۱]
----------
📚منابع:
[۱]: . روضات الجنات، ج ۲، ص ۱۵۶.
[۱]: . روضات الجنات، ج ۲، ص ۱۴۵- ۱۴۷.
کپی فقط با ذکر #صلوات به نیت #فرج امام #زمان عج ❌
⚜🔸💠🔸⚜
کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹
💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹
💠🔹 #غدیرخم_از_کتب_اهل_سنت 🔹💠
🔸🔹 #قسمت_دویست_و_بیست_هشتم🔹🔸
#رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله #فرمود: كسى كه با #على عليه السّلام #دشمنى كند با #خداى تعالى #دشمنى كرده است🌸🍃🍂
(۲) 📚[اسد الغابة ابن اثير ۲/ ۱۵۴] در ضمن يادآورى از «رافع»، آزاد شده «عايشه»، مى نويسد: «ابو ادريس مرهبى» (يا «مرهى») از وى نقل كرده است كه برده اى بودم كه خدمتكارى «عايشه» را به عهده داشتم. در يكى از اوقات كه رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله در خانه «عايشه» بود، فرمود: خداى تعالى دشمنى مى كند با هر كسى كه با على عليه السّلام دشمنى نمايد.
مؤلف گويد: «ابن حجر» اين حديث را در 📚[الاصابة ۲/ قسم ۱/ ۹۱] نقل كرده است و «متّقى» هم در [كنز العمال ۶/ ۱۵۲] آورده است و مى گويد: «ابن مندة» از «رافع»، آزاده شده «عايشه» روايت مى كند.
(۳)📚 [كنوز الحقايق مناوى ص ۸۸] گفته است: خدا دشمنى مى كند با هر كسى كه با على عليه السّلام دشمنى نمايد. «ابن ماجه» اين حديث را از رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله نقل كرده است
.
📚فضائل پنج تن (ع) در صحاح ششگانه اهل سنت، ج ۳، ص: ۲۲
(۱)
#هيچ كسى #كينه و دشمنى #على عليه السّلام را #به را به #دل نمى گيرد #مگر اينكه #شيطان در همبسترى #پدرش شركت #داشته 🌺🍃🍂
(۲) 📚[تاريخ بغداد خطيب بغدادى ۳/ ۲۸۹] به سند خود، از «ابن عباس» روايت كرده است، زمانى در كعبه مقدسه حضور رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله شرفياب بوديم و پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله با ما سخن مى گفت ناگهان موجود عظيمى كه از فيل بزرگتر بود، از پشت ركن يمانى ظاهر شد. به مجرديكه رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله آنرا مشاهده كرد آب دهان به او انداخت و فرمود: تو ملعونى! و يا فرمود: تو بيچاره اى- ترديد از «اسحاق» راوى خبر است- حضرت على عليه السّلام سؤال كرد: يا رسول الله! اين چيست؟ فرمود: مگر آنرا نمى شناسى؟ عرض كرد: خدا و رسول از آن، آگاه است.
فرمود: اين شيطان است! به محض اينكه على عليه السّلام نام او را شنيد به وى حمله برد و موهاى جلو سرش را بدست گرفت و او را كه چون كوه گرانبارى بود، از جاى كند. عرض كرد:
يا رسول الله! آيا اجازه مى فرماييد او را بكشم؟ رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله فرمود: مگر نمى دانى كه او بايد تا وقت معلوم باشد و به كار خود ادامه بدهد؟ اين
📚فضائل پنج تن (ع) در صحاح ششگانه اهل سنت، ج ۳، ص: ۲۳
بود كه على عليه السّلام دست از او برداشت. شيطان با كمال حقارت در گوشه اى ايستاد و خطاب به حضرت على عليه السّلام گفت: من و تو را چه كار است، اى پسر ابو طالب! به خدا سوگند، هيچيك از افراد كينه تو را در دل نمى گيرند، مگر اينكه هنگام آميزش پدرش من با او مشاركت مى نمايم! شاهد بر اين مطلب اين آيه است وَ شارِكْهُمْ فِي الْأَمْوالِ وَ الْأَوْلادِ.
(۱)📚 [تاريخ بغداد ۳/ ۲۹۰] به سند خود، از «عبد الله» نقل كرده است كه حضرت على عليه السّلام فرمود: بخاطر دارم در محل «صفا» شخصى را به صورت فيل مشاهده كردم و در همان حال پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله لعنت كنان بسوى او حركت مى كرد.
پرسيدم: يا رسول اللّه! اين چه موجودى است كه لعنتش مى كنيد؟ فرمود: اين شيطان رجيم است كه به اين شكل مجسّم شده است! اين سخن را كه شنيدم خطاب به او گفتم: به خدا سوگند! اى دشمن خدا! اينك تو را مى كشم و مردم را از شرّ تو راحت مى كنم. شيطان گفت: اين جزاى من نيست! پرسيدم: جزاى تو چيست؟ گفت: به خدا سوگند! هيچ كس تو را دشمن نمى دارد، مگر اينكه در همخوابى پدر و مادرش، من با پدرش همكارى كرده ام. «خطيب» گويد: «قاضى ابو الحسين اشنانى» اين روايت را از «اسحاق بن محمد نخعى»- كه همان «اسحاق
احمر» است- روايت مى نمايد
.
📚فضائل پنج تن (ع) در صحاح ششگانه اهل سنت، ج ۳، ص: ۲۴
❌ #کپی فقط با ذکر #صلوات به نیت #فرج امام #زمان عج ❌
⚜🔸💠🔸⚜
کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹
💫 @ya_amiralmomenin110 💫