eitaa logo
نشر فضایل امیرالمؤمنین علی علیه السلام
459 دنبال‌کننده
133 عکس
101 ویدیو
2 فایل
کانال دوم ما ✳️اَحاديث ناب۱۴معصوم✳️ @Ahaadith_Ahlebait قال الامام صادق علیه السلام: کسی که احادیث ما را در دل شیعیان ما جای می دهد از هزار عابد برترست. 📚اصول کافی جلد۱صفحه۳۳ #کپی با ذکر #صلوات 💫 @ya_amiralmomenin110 💫 خادم کانال @Amirovisi
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹 💠🔹 🔹💠 🔸🔹 🔹🔸 عروسى على عليه السّلام و عليها السّلام 🌺🌸🌸 (۲) [📚طبقات كبرى ابن سعد ۸/ ۱۲] به سند خود، از «ابوبريدة» از پدرش روايت كرده است كه گروهى از انصار خطاب به على عليه السّلام، گفتند: فاطمه عليها السّلام را درياب! امير المؤمنين على عليه السّلام بحضور پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله شرفياب شد. رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله پرسيد: پسر ابو طالب براى چه حضورم رسيده اى؟ عرض كرد: به حضورتان رسيده‌ام تا تذكّرى راجع به فاطمه عليها السّلام به عرض مبارك برسانم. پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله فرمود: «مرحبا و اهلا» !جز اين دوكلمه«مرحبا و اهلا» ، مطلب ديگرى ابراز نفرمود. على عليه السّلام از حضور مبارك بازگشت و به ديدار آن چند تن از انصار كه منتظرش بودند، رسيد. پرسيدند: چه شد؟ على عليه السّلام گفت: خبر مهمى نيست جز اينكه رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله در پاسخ من فرمود: «مرحبا و اهلا» ! انصارگفتند:يكى ازاين كلمه‌هاازطرف رسول خدا صلی الله علیه وآله ،براى پاسخ به شماكافى است،زيراپيغمبرصلّى الله علیه وآله ههم به شماهمسرى داده است كه ازهرنظراهل وشايسته است وهم فراخى روزى رابراى شماازخدادرخواست فرموده است.سرانجام پس از آنكه زفاف اتفاق افتاد، پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله فرمود: يا على! عروسى بى مهمانى و وليمه نمى شود. در اين هنگام، «سعد» پيش قدم شد و گفت: من گوسفندى را براى پذيرائى ميهمانان تقديم مى كنم. گروهى از انصار هم چند صاع ذرّت فراهم آوردند. پيش از آنكه شب ميهمانى فرا برسد، رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله فرمود: با كسى راجع به وليمه بدون ملاقات من صحبت نكن. در اين هنگام، رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله فرمود: لگن و آفتابه اى براى وضو بياورند! پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله در آن ظرف وضو گرفت و آب وضويش را بر روى على عليه السّلام پاشيد و فرمود: بار الها! بركاتت را در وجود اين دو زوج و در آنچه در اختيار ايشان قرار مى گيرد و نسلى كه از آنها به ظهور مى رسد، مبارك گردان. مؤلف گويد: «محب طبرى» اين حديث را در [📚ذخائر ص ۳۳] نقل كرده و گفته است كه «ابو عبد الرحمن نسائى» و «دولابى» هم آنرا نقل نموده اند و «ابن اثير جزرى» هم در [📚صواعق ص ۱۴۰] به نقل آن پرداخته و گفته است كه «نسائى» در «عمل اليوم و الليلة» آنرا آورده است. (۱) 📚[الرياض النضرة محب طبرى ۲/ ۱۸۲] از «جابر» روايت كرده است كه در مجلس عروسيى على عليه السّلام شركت كرديم، هيچ مجلس عروسى را به خوبى مجلس عروسى على عليه السّلام نديده بوديم؛ خانه را از بوى عطر آكنده ساختيم و خرما و روغن زيتون ترتيب داده، تناول كرديم. گفتنى است كه زيرانداز شب زفاف على و فاطمه عليهما السّلام پوست گوسفند بود! «محب طبرى» گويد: «ابو بكر بن فارس» اين حديث را نقل كرده است. مؤلف گويد: اين حديث را در 📚[ذخائر ص ۳۴] و «هيثمى» در [مجمع ۹/ ۲۰۹] روايت كرده اند و «هيثمى» گويد: «بزّاز» هم آنرا آورده است. پيش از اين در باب گذشته پاره اى از آنچه در رابطه با وليمه على عليه السّلام و فاطمه عليها السّلام است متذكر شديم. به آنجا رجوع شود ❌ فقط با ذکر کانال ❌ ~~~~⚜🔸💠🔸⚜~~~~~~~~ کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹 💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌷بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌷 ( )🍃🌸🍃 (۷) قصد کشتن (علیه السلام) را ولی بعدا شد؟ 🌸🔹 آیا خبر دارید ابوبکر توطئه ترور حضرت علی (علیه السلام) را طراحی کرد و این مأموریت را به خالدبن ولید واگذار نمود ولی از اجرای آن و لو رفتن نقشه عواقب آن ترسید و آن را لغو کرد؟ سمعانی [۱] همین جریان را به صورت مختصر و به نقل از رواجنی (استاد بخاری) این گونه آورده است: رواجنی نقل کرده است که ابوبکر به خالد بن ولید گفت: آن چه به تو امر کرده‌ام را انجام نده. عمر بن ابراهیم در کوفه از معنای این جمله ی ابوبکر سوال کرد و او چنین گفت: ابوبکر به خالد بن ولید امر کرد که علی (علیه السلام) را به قتل برساند سپس پشیمان شد و آن را لغو نمود. گرچه ما در این نوشتار تماما از منابع اهل تسنن نقل کرده ایم اما در این جا چون اصل جریان به طور خلاصه در منابع اهل تسنن موجود است لذا مناسب دیدیم که تفصیل جریان را از منابع شیعی نقل نماییم گرچه همان مختصری که از سمعانی نقل کردیم نیز مطلب مورد نظر را اثبات خواهد کرد. قطب راوندی در الخرائج و الجرائح همین جریان را مفصل تر این گونه نقل کرده است: بعد از آن که امیرالمومنین (علیه السلام) با ابوبکر بیعت نکرد، ابوبکر به خالد بن ولید دستور داد که بعد از آن که نماز صبح را سلام دادم علی را به قتل برسان. خالد کنار امیرالمومنین (علیه السلام) نشست و با خود شمشیری همراه داشت. ابوبکر در نماز به عاقبت این کار فکر کرد که اگر علی (علیه السلام) کشته شود بنی هاشم او را زنده نخواهند گذاشت لذا بعد از آن که از تشهد فارغ شد و قبل از آن که سلام نماز را بدهد چنین گفت: خالد آن چه به تو دستور دادم را انجام نده. سپس سلام نماز را گفت. امیرالمومنین (علیه السلام) به خالد فرمود: آیا قصد داشتی من را به قتل برسانی؟ خالد گفت: آری. در این هنگام امیرالمومنین (علیه السلام) با انگشت خود چنان بر گلوی خالد فشار آوردند که نزدیک بود چشم‌های او از کاسه سرش بیرون بیفتد، آن قدر خالد حضرت را قسم داد و مردم نیز شفاعت کردند تا این که حضرت او را رها کردند. آیا باز هم می‌توان ادعا کرد که دستگاه خلافت، با امیرالمومنين (عليه السلام) روابط حسنه داشتند و به آن حضرت احترام می‌گذاشتند؟ ---------- [۱]: 📚الانساب، سمعانی ۱۷۰/۶ - ۱۷۱، شرح حال رواجنی. ❌ فقط با ذکر به نیت امام عج❌ ⚜🔸💠🔸⚜ کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹 💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌷بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌷 ( )🍃🌸🍃 (۱۳) اعتراف کرده که و ، حق (علیه السلام) را کردند؟ 🍃◾️◾️ محمد بن ابی بکر در نامه ای که به معاویه نوشت برخی از فضایل اميرالمومنين (عليه السلام) را یاد آور شد. معاویه در جواب نامه به مطالب بسیار مهمی اعتراف کرد که افرادی هم چون نصر بن مزاحم منقری در کتاب وقعه صفین و بلاذری در انساب الاشراف و ابن ابی الحدید در شرح نهج البلاغه و دیگران به متن این نامه مهم اشاره کرده اند. ما با در نظر گرفتن تغییرات اندکی که در این منابع موجود است، ترجمه این نامه را از بلاذری [۱] این چنین نقل می‌کنیم: معاویه در جواب نامه محمد بن ابی بکر چنین نوشت: ما و پدرت (ابوبکر) در عصر زندگانی پیامبر باهم بودیم و دیدیم حق پسر ابوطالب بر ما لازم و برتری او بر ما آشکار است. پس چون خداوند آن چه را می‌بایست برای پیامبرش برگزید و آن چه را به او وعده کرده بود به تمامی رساند و دعوتش را آشکار کرد و حجتش را روشن و غالب ساخت، جان وی را به جوار خویش برد. آن گاه پدر تو (ابوبکر) و فاروق او (عمر) نخستین کسانی بودند که حق علی (علیه السلام) را گرفتند و با او به مخالفت پرداختند و هر دو بر این امر متفق شدند سپس او را به پذیرفتن حکومت خود خواندند و او در بیعت با آن دو نفر تعلّل کرد و بر ضد ایشان به این سو و آن سوی روی آورد تا این که آن دو نفر در کار او اندیشیدند و تصمیم گرفتند او را به اندوهی بزرگ مبتلا کنند و ضربه ای سخت به او بزنند. سپس در ادامه نامه می‌نویسد: پدرت (ابوبکر) شالوده این دولت را نهاده و حکومت خود را پایه گذاشته است. بنابراین اگر آن چه ما انجام می‌دهیم درست است، پدرت (ابوبکر) آن را شروع کرده و اگر جور و ستم است باز هم پدر تو (ابوبکر) آن را پایه گذاشته است. ما شُرکای او هستیم و از کار او پیروی می‌کنیم. اگر پدرت (ابوبکر) قبل از ما به این راه نمی رفت ما با پسر ابوطالب مخالفتی نمی کردیم و به او تسلیم می‌شدیم. ولی دیدیم پدرت (ابوبکر) چنان کرد ما نیز گام جای گام او گذاشتیم و رفتار او را سرمشق خود ساختیم. پس سزاوار است ابتدا پدرت (ابوبکر) را سرزنش کنی. معاویه از سوی ابوبکر و عمر والی شام، بزرگ ترین ولایت‌های خلافت شد و مورد اطمینان آن‌ها بود؛ ولی با این همه اعتراف می‌کند که ابوبکر و عمر با توافق هماهنگی میان خویش، نخستین کسانی بودند که حق مسلّمِ خلافت را از اميرالمومنين (عليه السلام) ربوده و غصب کردند. از این جاست که اعتراف معاویه، دلیلی است که هم گریبان گیر خود او می‌شود و هم کسانی که او را بر أمارت شام نصب کردند و هم پیروان آن ها. آیا بعد از این اعتراف مهم از طرف بزرگ ترین دشمن امیرالمومنين (عليه السلام)، نکته مبهمی نیز باقی می‌ماند؟ آیا باز هم می‌توان گفت پیامبر اکرم نسبت به رهبری بعد از خود بی تفاوت بوده و خلیفه بعد از خود را معیین نکرده است؟ آیا باز هم می‌توان مردم را فریب داد که دستگاه خلافت با اهل بیت پیامبر (عليهم السلام) ألفت و محبت و حسن روابط داشته اند؟ ---------- [۱]:📚 انساب الاشراف، بلاذری، ۱۶۶/۳ - ۱۶۷، امر مصر في خلافه على. ❌ فقط با ذکر به نیت امام عج❌ ⚜🔸💠🔸⚜ کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹 💫 @ya_amiralmomenin110 💫
بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌷 ( )🍃🌸🍃 (۲۰) اعتراف کرده در با (علیه السلام) کرد، پس از پیامبر به علت ریاست شکنی ؟ 🍃🌼🌸 امام غزالی در کتاب سرالعالمین [۱] این گونه نقل کرده است: یکی از خطبه‌های پیامبر، خطبه غدیر خم است که همه مسلمانان بر متن آن اتفاق دارند. رسول خدا فرمود: هر کس من مولا و سرپرست او هستم، علی (علیه السلام) مولا و سرپرست اوست. عمر پس از این فرمایش پیامبر به علی (علیه السلام) این گونه تبریک گفت: تبریک تبریک ای ابوالحسن، تو اکنون مولا و رهبر من و هر مولای دیگری هستی. این سخن عمر حکایت از تسلیم او در برابر فرمان پیامبر و امامت و رهبری علی (علیہ السلام) و نشانه رضایتش از انتخاب علی (علیہ السلام) به رهبری امت دارد. اما پس از گذشت آن روزها، عمر تحت تاثیر هوای نفس و علاقه به ریاست و رهبری خودش قرار گرفت و استوانه خلافت را از مکان اصلی تغییر داد و با لشکر کشی ها، برافراشتن پرچم‌ها و گشودن سرزمین‌های دیگر، راه امت را به اختلاف و بازگشت به دوران جاهلی هموار کرد و از مصادیق این آیه شریفه شد: ﴿ فَنَبَذُوهُ وَراءَ ظُهُورِهِمْ وَ اشْتَرَوْا بِهِ ثَمَناً قلیلا ﴾ پس از آن، عهد را پشت سر خود انداختند و در برابر آن، بهایی ناچیز به دست آوردند و چه بد معامله ای کردند. خواننده گرامی! این‌ها واقعیاتی است که معجزه وار و ناخواسته از زیر قلم بزرگان سنی مذهب خارج شده است، تا آن جا که علمای بعد از غزالی هم چون ذهبی در سیر اعلام النبلاء را به شگفتی وا می‌دارد که چگونه می‌شود امام غزالی به چنین مطلب مهمی اعتراف کرده باشد. ---------- [۱]📚: مجموعه رسایل امام غزالی، ص ۴۲۴ رساله سرالعالمین. ❌ فقط با ذکر به نیت امام عج❌ ⚜🔸💠🔸⚜ کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹 💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹 💠🔹 🔹💠 🔸🔹 🔹 حضرت عليه السّلام از همگان و و با تر بود 🌺🍃🍃 (۲)📚 [مستدرك حاكم ۳/ ۴۹۹] به سند خود، از «قيس بن ابو حازم» روايت مى كند كه در مدينه بودم و در حالى كه در بازار گردش مى كردم، به دكانهاى روغن زيتون فروشى رسيدم. در آنجا مردمى را ديدم كه گرد سواره اى را گرفته اند و او هم نسبت به حضرت على عليه السّلام ناسزا مى گويد! در اين هنگام، «سعد بن ابى وقاص» فرا رسيد، توقيف كرده و پرسيد: اين اجتماع براى چيست؟ در پاسخ گفتند: مردى است كه نسبت به على بن ابيطالب عليه السّلام ناسزا مى گويد! «سعد» پيش رفته و مردم را از يكديگر شكافت، در برابر او قرار گرفت. گفت: اى مردك! چرا از على بن ابيطالب عليه السّلام بدگوئى مى كنى؟ مگر او نخستين كسى نيست كه به پيغمبر خدا صلّى اللّه عليه و آله ايمان آورد؛ مگر او نخستين كسى نيست كه با پيغمبر خدا صلّى اللّه عليه و آله نماز گزارد؛ مگر او داناترين مردم نمى باشد و يك يك اوصاف حضرت على عليه السّلام را برشمرد تا آنجا كه گفت: مگر او داماد رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله و همسر دختر گرانمايه اش، فاطمه زهرا عليها السّلام نمى باشد؛ مگر او پرچمدار رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله در كليه غزوه‌ها نبوده است؟ 📚فضائل پنج تن (ع) در صحاح ششگانه اهل سنت، ج ۳، ص: ۴۳ آنگاه «سعد» رو به قبله ايستاد و دستها را به آسمان بالا برد و گفت: پروردگارا! اين شخص، از وليّى از اولياى تو نكوهش مى كند و به وى ناسزا مى گويد، اين مردم تا از اين محل حركت نكرده اند، قدرت خودت را نشان بده و اين شخص را به مكافات عملش برسان. «قيس» گفته است: به خدا سوگند! هنوز مردم پراكنده نشده بودند، اسبش رم كرد و او را از روى زين در ميان دكانهاى روغن فروشان انداخت، سرش شكافت و مغزش فرو ريخت و مرد! «حاكم» مى گويد: اين حديث بنا به رأى «بخارى» و «مسلم»، صحيح است. (۱) [📚مسند امام احمد حنبل ۵/ ۲۶] به سند خود، از «معقل بن يسار» نقل مى كند كه در يكى از روزها، پس از آنكه آب وضو براى پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله حاضر كردم وضو گرفت و فرمود: فاطمه بيمار است آيا مى خواهى به عيادتش برويم؟ گفتم: آرى، يا رسول الله! رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله در حالى كه به من تكيه مى داد از جاى برخاست و فرمود: سنگينيى كه از ناحيه تكيه كردن من احساس مى كنى بزودى ديگرى متحمل خواهد شد و پاداش آن از آن تو خواهد بود. گفتنى است با آنكه رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله به من تكيه داشت ليكن به هيچوجه احساس سنگينى در خود نمى كردم! با همان حالت به خانه فاطمه عليها السّلام وارد شديم. رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله خطاب به فاطمه عليها السّلام، فرمود: خودت را چگونه مى يابى؟ عرض كرد: به خدا سوگند! در حالى خود را مشاهده مى كنم كه اندوهم فراوان و دردم بسيار است. (۲) «ابو عبد الرحمن عبد الله بن احمد بن حنبل» اظهار مى دارد كه اين حديث را به خط پدرم ديدم و در آن آمده است، رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله خطاب به حضرت زهرا عليها السّلام، فرمود: آيا خرسند نيستى كه تو را به همسرى بزرگوارى در آوردم كه از همه پيشتر، دين اسلام را برگزيد، و علمش از همه بيشتر، و بردباريش از همه زيادتر است. مؤلف گويد: «متّقى» اين حديث را در [كنز العمال ۶/ ۱۵۳] آورده است 📚فضائل پنج تن (ع) در صحاح ششگانه اهل سنت، ج ۳، ص: ۴۴ و مى نويسد: «امام احمد حنبل» و «طبرانى» آنرا نقل كرده اند. «هيثمى» هم در [مجمع ۹/ ۱۰۱ و ۱۱۴] به نقل آن پرداخته و اشاره مى كند كه «امام احمد» و «طبرانى» آنرا نقل كرده و رجالش را مورد وثوق مى دانند. (۱) 📚[اسد الغابة ابن اثير ۵/ ۵۳۰] به سند خود، از «حارث» از حضرت على عليه السّلام روايت مى كند كه «ابو بكر» و «عمر» براى خواستگارى حضرت زهرا عليه السّلام، به ديدار رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله رفتند. ايشان را از پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله خواستگارى نمودند. رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله به پيشنهاد آنها پاسخى نداد. در بازگشت از حضور مبارك و ملاقاتى كه «عمر» با على عليه السّلام داشت، گفت: مناسب است شما به خواستگارى زهرا عليها السّلام مبادرت كنيد، و ممكن است خواستگارى شما را بپذيرد. حضرت على عليه السّلام فرمود: در اين انديشه بودم كه من جز يك زره، چيز ديگرى ندارم كه بتوانم كابين حضرت زهرا عليها السّلام قرار بدهم. ناچار بايد آن زره را تا مدت معيّنى گرو بگذارم. با اين انديشه به خواستگارى زهرا عليها السّلام اقدام كردم. رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله، حضرت زهرا عليها السّلام را به همسرى من درآورد...... ⚜🔸💠🔸⚜ کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹 💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹 💠🔹 🔹💠 🔸🔹 🔹 حضرت عليه السّلام از همگان و و با تر بود 🌺🍃🍃 رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله، حضرت زهرا عليها السّلام را به همسرى من درآورد. هنگامى كه حضرت زهرا عليها السّلام از همسرى با من اطلاع يافت، گريست! رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله متوجه ناراحتى حضرت زهرا عليها السّلام شد و به خانه او رفت و در ضمن دلدارى حضرت زهرا عليها السّلام، فرمود: ناراحتى تو از چيست و چرا گريه مى كنى؟ حال آنكه تو را به همسرى بزرگوارى درآوردم كه عملش از همه بيشتر، و بردباريش از همگان زيادتر و نخستين كسى است كه آيين اسلام را از دل و جان پذيرفته است. مؤلف گويد: «متّقى» اين حديث را در [كنز العمال ۶/ ۳۹۲] آورده است و مى گويد: «ابن جرير» اين حديث را نقل كرده و آنرا حديث صحيحى مى داند و «دولابى» هم در «الذرّية الطّاهرة» به اين حديث پرداخته است. (۲) [كنز العمال ۶/ ۱۵۳] رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله خطاب به حضرت زهرا عليها السّلام فرمود: مگر خرسند نيستى از اينكه تو را به همسرى بزرگوارى درآوردم كه نخستين كسى 📚فضائل پنج تن (ع) در صحاح ششگانه اهل سنت، ج ۳، ص: ۴۵ است كه اسلام را پذيرفت، و از همه مردم داناتر است. و بانوى بانوان امّت من هستى؛ چنانكه «مريم» بانوى بانوان مردم خود بود و فرمود: اى فاطمه! خداى تعالى به مردم روى زمين توجهى كرد و از ميان آنان دو مرد را برگزيد: يكى پدر توست، و ديگرى شوهر تو. «حاكم» اين حديث را از «ابو بريدة»، و «طبرانى» و «حاكم» و «خطيب» از «ابن عباس» روايت كرده اند. (۱) [همان كتاب ۶/ ۱۵۳] رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله خطاب به حضرت زهرا عليها السّلام فرمود: تو را به همسرى بهترين بستگان خود درآوردم؛ آرى، علم او از همگان بيشتر، و حلمش فراوانتر و اسلامش از همه مقدّمتر بود. 📚«خطيب» اين حديث را در «المتفق و المتفرق» از «بريدة» نقل كرده است. مؤلف گويد: «متّقى» همين حديث را در [۶/ ۳۹۸] آورده است. (۲) [همان كتاب ۶/ ۱۵۳] از «ابو اسحاق» روايت مى كند، هنگامى كه حضرت على عليه السّلام با حضرت فاطمه عليها السّلام ازدواج كرد، رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله خطاب به حضرت زهرا عليها السّلام، فرمود: بدان جهت تو را به همسرى على عليه السّلام درآوردم كه مقدم بر همه اصحابم، در ايمان به من بود، و علمش از همه بيشتر، و حلمش از همه برتر است. «📚طبرانى» هم اين حديث را نقل كرده است. مؤلف گويد: «هيثمى» هم در [مجمع ۹/ ۱۰۱] به نقل اين حديث پرداخته است. (۳) [همان كتاب ۶/ ۱۵۶] «ديلمى» از «سلمان» نقل كرده است كه رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله فرمود: پس از درگذشت من على بن ابيطالب عليه السّلام داناترين فرد امت من است. مؤلف گويد: «مناوى» هم اين حديث را در [كنوز الحقايق ص ۱۸] آورده است. 📚فضائل پنج تن (ع) در صحاح ششگانه اهل سنت، ج ۳، ص: ۴۶ (۱) [همان كتاب ۶/ ۱۵۶] رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله فرموده است: على بن ابيطالب عليه السّلام داناترين مردمان به خداى تعالى است. «متّقى» مى گويد: «ابو نعيم» اين حديث را از حضرت على عليه السّلام، از رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله نقل كرده است. (۲) 📚[همان كتاب ۶/ ۳۹۶] از «ابو زعراء» نقل كرده است كه حضرت على بن ابيطالب عليه السّلام مى فرمود: خردسالان نسل پاكيزه و عترت نيكوكار من، از همه مردم بردبارتر، و بزرگانشان، از همه داناترند. خداى تعالى از بركت وجود ما دروغگوئى را از شما دور مى سازد، و دندانهاى گرگان خون آشام را از دريدن گوشتهاى باطنى و ظاهرى شما حفظ مى كند، و به وسيله ماست كه آشتى در ميان شما ايجاد مى فرمايد، و گردنهاى شما را از يوغ بردگى آزاد مى سازد و آغاز و انجام كارها را به سبب ما مقرر مى دارد....... فقط با ذکر به نیت امام عج ❌ ⚜🔸💠🔸⚜ کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹 💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹 💠🔹 🔹💠 🔸🔹 🔹 حضرت عليه السّلام از همگان و و با تر بود 🌺🍃🍃 «عبد الغنى بن سعد» اين حديث را در «ايضاح الاشكال» آورده است. (۳) [هيثمى در مجمع ۹/ ۱۱۳] از «سلمان» نقل كرده است كه به عرض رسول اكرم صلّى اللّه عليه و آله تقديم داشتم: يا رسول الله! هر پيغمبرى وصيى داراد، وصىّ شما كيست؟ رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله ساكت ماند و پاسخ مرا نداد. پس از چندى كه حضورش شرفياب گرديدم، فرمود: اى سلمان! بلا درنگ عرض كردم: لبّيك! فرمود: آيا مى دانى وصى موسى بن عمران كيست؟ گفتم: آرى، «يوشع بن نون» است. فرمود: چرا؟ عرض كردم: براى آنكه «يوشع» در آن روزگار، از همه مردمان داناتر بود. فرمود: همانا وصى من و كسى كه اسرار من در اختيار اوست و كسى كه برترين فرد از خاندانم مى باشد، كه پس از رحلت من برقرار مى ماند و به وعده من وفا مى كند و قرض مرا ادا مى كند، على بن ابيطالب عليه السّلام است. «طبرانى» اين حديث را روايت مى كند. مؤلف گويد: چنانكه از حديث استفاده مى شود، پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله از 📚فضائل پنج تن (ع) در صحاح ششگانه اهل سنت، ج ۳، ص: ۴۷ «سلمان» پرسيد كه به چه علت، «يوشع بن نون» وصى موسى عليه السّلام است؟ «سلمان» پاسخ داد به خاطر آنكه «يوشع» در آن روزگار از همه مردم داناتر بود. پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله وصى پس از خود را بگونه وصى موسى عليه السّلام معرفى كرد و اين خود دليل است بر اينكه حضرت على عليه السّلام پس از رحلت حضرت رسول اكرم صلّى اللّه عليه و آله، داناترين افراد امت آن حضرت مى باشد و به همين دليل بايستى وصى پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله باشد. (۱) [طبقات ابن سعد ۶/ ۱۶۷] به سند خود، از «جبّلة» دختر «مصفح» از پدرش روايت مى كند كه حضرت على عليه السّلام به من فرمود: اى برادر بنى عامر! از آنچه كه خدا و رسول صلّى اللّه عليه و آله فرموده اند، از من بپرس؛ بدليل آنكه ما اهل بيت به آنچه كه خدا و رسول او فرموده اند، از ديگران داناتريم. (حديث طولانى است). (۲) 📚[اسد الغابة ابن اثير ۶/ ۲۲] «يحيى بن معين» از «عبدة بن سليمان» از «عبد الملك بن سليمان» روايت مى كند كه از «عطا» پرسيدم كه آيا در ميان اصحاب محمد صلّى اللّه عليه و آله كسى داناتر از على عليه السّلام بود؟ در پاسخ گفت: به صلّى اللّه عليه و آله، كسى داناتر از على عليه السّلام نبود. مؤلف گويد: «ابن عبد البرّ» در [استيعاب ۲/ ۴۶۲] و «مناوى» در [شرح فيض القدير ۳/ ۴۶] و «محب طبرى» در [الرياض النضرة ۲/ ۱۹۴] و «قلعى» نقل كرده اند. (۳)📚 [استيعاب ابن عبد البر ۲/ ۴۶۲] حديث مسندى را از «جبير» نقل كرده كه «عايشه» گفت: چه كسى به شما فرمان داده و فتوا صادر كرده است به روزه گرفتن روز عاشورا؟ در پاسخ گفتم: على عليه السّلام! گفت: او از سنت، كمال اطلاع را دارد. «۱» 📚مؤلف گويد: «متّقى» اين حديث را در [كنز العمال ۴/ ۳۴۳] نقل كرده _ _ (۱) ذيل حديث مقبول است و صدر آن مقبول نمى باشد. (مترجم) 📚فضائل پنج تن (ع) در صحاح ششگانه اهل سنت، ج ۳، ص: ۴۸ و اظهار مى دارد كه «ابن جرير» در «تهذيب الآثار» به نقل آن پرداخته است. (۱) 📚[همان كتاب ۲/ ۴۶۲] به سند خود، از «سعيد بن وهب» از «عبد اللّه» نقل مى كند كه داناترين مردم مدينه به امور ارث و مسائل آن، على بن ابيطالب عليه السّلام است. مؤلف گويد: «ابن عبد البرّ» حديث مزبور را به طريق ديگر، از «مغيره» روايت مى كند و مى گويد: گفتار هيچيك از صحابه پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله در ارتباط با مسائل ارث، استوارتر از گفتار على بن ابيطالب عليه السّلام نبوده است؛ در حالى كه خود «مغيرة» در امور ارث از افراد بنام مى باشد....... فقط با ذکر به نیت امام عج ❌ ⚜🔸💠🔸⚜ کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹 💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹 💠🔹 🔹💠 🔸🔹 🔹 حضرت عليه السّلام از همگان و و با تر بود 🌺🍃🍃 مؤلف گويد: «محب طبرى» هر دو حديث را در [الرياض النضرة ۲/ ۱۹۴] آورده است و گفته كه «قلعى» هر دو حديث را نقل مى نمايد. (۲) [سنن بيهقى ۵/ ۵۹] به سند خود، از «عمرو» از «ابو جعفر» روايت كرده است، هنگامى كه «عبد اللّه بن جعفر» در حال احرام دو جامه كهنه پوشيده بود، «عمر بن خطّاب»- كه او را با چنان هيئتى مشاهده كرد كه به لباس ژنده درآمده است- از وى پرسيد: اين چه لباسى است پوشيده اى؟! حضرت على عليه السّلام كه حضور داشت فرمود: گمان ندارم كسى باشد كه بتواند سنن الهى را به ما بياموزد! «عمر» از شنيدن اين سخن ساكت ماند و چيزى نگفت. مؤلف گويد: پاسخ حضرت مولا در رابطه با اعتراض «عمر»، دليل بر آنست كه حضرت مولا عليه السّلام از چنان لباسى كه «عبد الله» پوشيده بود، ناراضى نبود و «عبد اللّه» هم از لحاظ شرع، مرتكب خلافى نشده بود؛ چنانكه سكوت «عمر» پس از شنيدن بيان حضرت على عليه السّلام، دليل روشنى است كه وى اطمينان داشته است كه حضرت مولا على عليه السّلام از همه مردم به سنت الهى، داناتر است و سزاوار نيست ديگرى به حضرت مطلبى بياموزد. (۳) [هيثمى در مجمع ۹/ ۱۱۶] از «عبد اللّه بن مسعود» نقل كرده است، 📚فضائل پنج تن (ع) در صحاح ششگانه اهل سنت، ج ۳، ص: ۴۹ گاهى از اوقات كه با اصحاب پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله گرد مى آمديم از هر درى سخن مى گفتيم، از جمله مطالب ارزنده اى كه ابراز مى داشتيم اين بود كه على بن ابيطالب عليه السّلام از همه مردم مدينه، داناتر و با فضيلت تر است. «بزّاز» اين حديث را نقل كرده است. مؤلف گويد: «عسقلانى» حديث مورد بحث را در 📚[فتح البارى ۸/ ۵۹] نقل كرده و اظهار مى دارد كه رجال اين حديث موثّق هستند. و «محبّ طبرى» هم در [الرياض النضرة ۲/ ۲۰۹] به نقل آن مى پردازد و مى گويد: «امام احمد» هم در «المناقب» به ذكر آن پرداخته است. (۱) [ذخائر العقبى ص ۶۱] از «عمر بن خطّاب» نقل مى كند كه رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله مى فرمود: هيچ دانشورى مراتب علمى را به اندازه على بن ابيطالب عليه السّلام بدست نياورده است، و او كسى است كه دوستش را به راه هدايت رهبرى مى كند و از جاده گمراهى مى رهاند. «طبرانى» هم اين حديث را نقل نموده است. (۲)📚 [استيعاب ابن عبد البرّ ۲/ ۴۵۶] از «سلمان»، «ابو ذر»، «مقداد»، «خباب»، «جابر»، «ابو سعيد» و «زيد بن ارقم» روايت است كه حضرت على بن ابيطالب عليه السّلام، نخستين كسى است كه دين مقدّس اسلام را پذيرفت و اشخاص فوق، او را بر ديگران برترى مى دادند. مؤلف گويد: در باب پيشين نقل كرديم، هنگامى كه «ابن عباس» بر «معاويه» وارد شد و گروهى از شكم بارگان قريش در حضور او بودند، «معاويه» از وى پرسيد: درباره على عليه السّلام چه مى گوئى؟ «ابن عباس» پاسخ داد: خدا حضرت ابو الحسن على عليه السّلام را بيامرزد! به خدا سوگند كه آن حضرت پرچم برافراشته هدايت، و پناهگاه تقوى، و جايگاه خردمندى، و كوه دانشورى، و نور تاريكى بود (تا آنجا كه گفته است) بهترين كسى بود كه به حج بيت الله رفت، و سعى بين «صفا» و «مروه» نمود، و سخاوتمندترين كسانى بود كه از طريق دادگرى وارد شد، و همه 📚فضائل پنج تن (ع) در صحاح ششگانه اهل سنت، ج ۳، ص: ۵۰ را به يك چشم مى نگريست. (۱)📚 [هيثمى در مجمع ۹/ ۱۳۱] «طبرانى» به سند خود، روايت كرده كه رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله خطاب به على عليه السّلام، فرمود: به خدائى كه جان من در دست تواناى اوست، اگر اين نبود كه گروهى از امت من، در حق تو همان سخنى را مى گفتند كه ترسايان در حق عيسى بن مريم عليهما السّلام گفته اند، امروز سخن را درباره تو به جائى مى رسانيدم كه به هيچيك از مسلمانان عبور نمى كردى، مگر اينكه خاك قدم تو را به تبرك مى گرفتند و توتياى چشم خويش قرار مى دادند! مؤلف گويد: اين حديث شريف اگر چه به دليل مطابقه، دلالت ندارد بر آنكه على عليه السّلام افضل از ديگران است، ليكن به دليل التزام حاكى از مقام فضيلت اوست و اين معنى آشكارتر از آنست كه بر كسى پوشيده بماند . 📚فضائل پنج تن (ع) در صحاح ششگانه اهل سنت، ج ۳، ص: ۵۱ ❌ فقط با ذکر به نیت امام عج ❌ ⚜🔸💠🔸⚜ کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹 💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌷بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌷 ( )🍃🌸🍃 (۴۴) اشاره ، عایشه را کرده در با (علیه السلام) او را معرفی کرده است؟ 🍃🌺🌺 خداوند در آیات متعدد ظالمین را لعن کرده است که به یک آیه اشاره می‌کنیم: ﴿ يَوْمَ لَا يَنْفَعُ الظَّالِمِينَ مَعْذِرَتُهُمْ وَلَهُمُ اللَّعْنَةُ وَلَهُمْ سُوءُ الدَّارِ ﴾ [۱] «روزی که عذر خواهی به ستمگران سودی نمی دهد و برای آن‌ها لعنت است و عاقبتی بد خواهند داشت» ابن عبد ربه [۲] چنین نقل کرده است: پیامبر به عایشه فرمودند: ای عایشه سگان حوأب بر تو پارس می‌کنند و تو در حالی با علی جنگ می‌کنی که ظالم هستی. ---------- 📚منابع: [۱]: غافر /۵۲. [۲]: عقد الفرید، ابن عبد ربه ۷۹/۵، کتاب العسجده الثانيه، قولهم في اصحاب الجمل. ❌ فقط با ذکر به نیت امام عج❌ ⚜🔸💠🔸⚜ کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹 💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹 💠🔹 🔹💠 🔸🔹 على عليه السّلام از همه بهتر مى كرد و كمال را از هر گونه داشت 🔹🌸 (۲) 📚[صحيح بخارى در كتاب تفسير] در باب آيه ما نَنْسَخْ مِنْ آيَةٍ أَوْ نُنْسِها به سند خود، از «سعيد بن جبير» از «ابن عباس» حديثى را از «عمر» نقل كرده است كه على عليه السّلام از همه ما به داورى آشناتر مى باشد. مؤلف گويد: «حاكم» اين حديث را در [مستدرك ۳/ ۳۰۵]، «امام احمد حنبل» در [مسند ۵/ ۱۱۳] به سه طريق، و «ابو نعيم» در [حلية ۱/ ۶۵] و «سيوطى» در ذيل آيه مزبور در «الدر المنثور» در سوره بقره، حديث مزبور را به «نسائى»، «ابن انبارى» در «المصاحف» و «بيهقى» در «الدلائل»، نسبت داده است. (۳) [صحيح ابن ماجه در باب فضائل اصحاب رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله ص ۱۴] حديثى را به دو سند، از «انس بن مالك» نقل مى كند كه رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله فرموده است: على بن ابيطالب عليه السّلام آگاه ترين شخص به امر قضاوت است. (۴)📚 [مستدرك حاكم ۳/ ۱۳۵] به سند خود، از «علقمة» از «عبد الله بن فضائل پنج تن (ع) در صحاح ششگانه اهل سنت، ج ۳، ص: ۸۱ مسعود» روايت مى كند كه در ضمن گفتگوهائى كه با اصحاب رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله داشتيم، اظهار مى كرديم كه على بن ابيطالب عليه السّلام از همه مردم مدينه به امر قضاوت آگاه تر است. 📚«حاكم» اظهار مى دارد كه اين حديث بنا به نظريه «بخارى» و «مسلم»، صحيح است. مؤلف گويد: «ابن سعد» هم حديث مزبور را در [طبقات ۲/ قسم ۲/ ۱۰۲] به دو طريق، «ابن اثير» در [اسد الغابة ۴/ ۲۲]، «ابن عبد البرّ» در [استيعاب ۲/ ۴۶۱ و ۴۶۲]، «ابن حجر» در [صواعق ص ۷۶] و «شبلنجى» در [نور الابصار ص ۷۳] آورده اند و گفته اند: «ابن عساكر» از «ابن مسعود» روايت مى كند كه على عليه السّلام از همه مردم مدينه به امور ارث و قضاوت آشناتر بود. «عسقلانى» هم در [فتح البارى ۹/ ۲۳۶] روايت كرده و اظهار مى دارد كه «بزّاز» هم نقل نموده است. (۱)📚 [طبقات ابن سعد ۲/ قسم ۲/ ۱۰۲] به سند خود، از «ابو هريره» روايت مى كند كه «عمر خطّاب» گفت: على عليه السّلام از همه ما به داورى آشناتر است. (۲) 📚[استيعاب ابن عبد البر ۱/ ۸] حديثى را به طرق متعدد از پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله نقل كرده است: على عليه السّلام از همه امّت اسلام به داورى آشناتر و آگاهتر است. و در ضمن حديث ديگرى كه به طرق متعدد نقل كرده است، از «حسن» نقل مى كند كه رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله فرمود: على عليه السّلام از همه امت به قضاوت آگاهتر است. و در حديث ديگرى از «حسن» نقل مى كند كه رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله فرمود: على عليه السّلام قاضى القضات امت من است. حديث سومى را از «ابو سعيد خدرى» از پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله نقل مى كند كه فرمود: على بن ابيطالب عليه السّلام از همه مردم به امور داورى آشناتر است. «ابن عبد البرّ» گفته است كه به وجوه مختلفى از «عمر» نقل شده كه گفت: على عليه السّلام از همه ما به قضاوت آشناتر است. 📚فضائل پنج تن (ع) در صحاح ششگانه اهل سنت، ج ۳، ص: ۸۲ (۱) [همان كتاب ۲/ ۴۶۱] به سند خود، از «عبد الرحمن بن ابى ليلى» نقل مى كند كه «عمر بن خطّاب» گفت: على عليه السّلام در امر قضاوت از همه ما برتر است. (۲) مؤلف گويد: همين حديث را در [۲/ ۴۶۲] نقل كرده است كه «عسقلانى» در [فتح البارى ۹/ ۲۶۹] گفته است كه «بغوى» حديث مزبور را از «انس» در ضمن حديث مرفوع نقل كرده است كه رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله فرمود: على بن ابيطالب از همه امتم به داورى آگاهتر است. (۳)📚 [سنن بيهقى ۱۰/ ۲۶۹] به سند خود، از «رقبه» روايت مى كند كه «يزيد بن ابى مسلم» از پيش «حجّاج» آمد و گفت: امير قضاوت كرده است. «شعبى» پرسيد: چگونه قضاوت كرده است؟ در پاسخ گفت: آنچه براى مرد است بارى اوست، و آنچه براى زن است متعلق به اوست. «شعبى» گفت: مردى از بدرى‌ها هم قضاوت كرده است. «يزيد» پرسيد: آن مرد كيست؟ گفت: او را به تو معرفى نمى كنم! «يزيد» گفت: در پيشگاه خداى تعالى تعهّد مى كنم كه نام او را براى «حجّاج» نگويم! «شعبى» گفت: او على بن ابيطالب عليه السّلام است! «يزيد» در ملاقات با «حجاج» جريان قضاوت على عليه السّلام را كه از «شعبى» شنيده بود براى او نقل كرد. «حجاج» گفت: «شعبى» راست گفته است و اضافه كرد: واى بر تو! ما در قضاوت با على عليه السّلام سر مخاصمه نداريم و مى دانيم كه على عليه السّلام از همه مردم به....... فقط با ذکر به نیت امام عج ❌ ⚜🔸💠🔸⚜ کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹 💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹 💠🔹 🔹💠 🔸🔹 على عليه السّلام از همه بهتر مى كرد و كمال را از هر گونه داشت 🔹🌸 داورى آشناتر بود. (۴) [حلية الاولياء ابو نعيم ۱/ ۶۵] به سند خود، از «معاذ بن جبل» نقل كرده است كه رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله خطاب به على عليه السّلام فرمود: در نبوت با تو مجادله مى كنم آن هم بخاطر اينكه پيغمبرى پس از من نمى باشد، ليكن مردم در هفت ويژگى كه در تو وجود دارد با تو دشمنى مى كنند! در عين حال هيچيك از مردم قريش در آن خصال با تو محاجه و گفتگو ندارند و هفت ويژگى اين است: تو نخستين كسى هستى كه به خدا ايمان آورده اى؛ تو از همه بهتر به عهد خدا وفا مى كنى؛ تو از همه 📚فضائل پنج تن (ع) در صحاح ششگانه اهل سنت، ج ۳، ص: ۸۳ بيشتر امر الهى را استوار مى دارى؛ و از همه بهتر تقسيم مساوى مى كنى؛ و از همه بهتر عدالت را در ميان مردم رعايت مى كنى؛ از همه بهتر و بيشتر به امور قضاوت آشنائى دارى؛ و از همه زيادتر و مهمتر در پيشگاه خدا از موقعيت و مقام برخوردارى. مؤلف گويد: «محب طبرى» اين حديث را در [الرياض النضرة ۲/ ۱۹۸] آورده است و مى گويد كه «حاكمى» هم حديث مزبور را نقل كرده است. (۱) [همان كتاب ۱/ ۶۶] به سند خود، از «ابو سعيد خدرى» روايت مى كند كه رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله خطاب به على عليه السّلام، در حالى كه دست روى پشتش گذاشت، فرمود: يا على! هفت خصلت در تو هست كه روز قيامت هيچكس نمى تواند با آن صفات برجسته با تو به محاجه و مخاصمه پردازد: تو نخستين كسى هستى كه به خدا ايمان آورده اى؛ و بيشتر از همه به عهد خدا وفا كرده اى؛ از همه بهتر امر الهى را استوار داشته اى؛ از همه بهتر به رعيت مهربانى؛ از همه بهتر تقسيم بالسوية مى كنى؛ از همه بهتر قضاوت مى كنى؛ و منزلت تو در روز رستاخيز از همه بيشتر است. (۲) [هيثمى در مجمع ۹/ ۱۶۵] از «على هلالى» از پدرش روايت مى كند كه گفت: در آخرين بيمارى كه رسول اكرم صلّى اللّه عليه و آله در آن درگذشت، بحضور مباركش شرفياب بودم، در حالى كه حضرت فاطمه عليها السّلام بر بالين حضرتش نشسته بود و در اين هنگام، فاطمه عليها السّلام چنان مى گريست كه صداى گريه اش به گوش رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله رسيد. رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله توجهى به آن حضرت كرده فرمود: اى حبيبه من، اى فاطمه! چرا گريه مى كنى؟ عرض كرد: بيم آن دارم پس از رحلت شما در نزد مردم، عزّت و آبروئى نداشته باشم! رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله فرمود: اى حبيبه من! مگر ندانسته اى كه خداى تعالى نظرى به مردم روى زمين كرد و پدرت را از ميان آنان برگزيد و او را به پيغمبرى برگماشت. و نظر ديگرى كرد و همسرت را از ميان آنان 📚فضائل پنج تن (ع) در صحاح ششگانه اهل سنت، ج ۳، ص: ۸۴ انتخاب كرد (و حديث را ادامه داده و ما تمام آن حديث را در باب «على عليه السّلام وصى رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله است» بيان كرده ايم تا آنجا كه) پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله فرمود: همسرى براى تو برگزيدم كه از بهترين خاندان من است و حسب او بهترين حسبهاست، و منصبش از همه گرامى تر، و مهربانيش به رعايا از همه زيادتر است، و در ميان همه آنها عدالت را به بهترين وجه اجرا مى كند و داورى او از همه بهتر است. «طبرانى» اين حديث را در «الكبير» و «الاوسط» نقل نموده است. (۱) [الرياض النضرة ۲/ ۱۹۸ و ذخائر العقبى ص ۸۳] در هر دو كتاب، از «انس» روايت مى كنند كه رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله فرمود: على عليه السّلام از همه امت من به قضاوت شايسته تر است. اين حديث را در «المصابيح» در رديف احاديث حسان آورده است. (۲)📚 [همان كتاب ۲/ ۱۹۸] از «عمر بن خطاب» روايت مى كند كه بهترين داور ما، على بن ابيطالب عليه السّلام است. «سلفى» اين حديث را نقل كرده است. (۳) 📚[مرقات المفاتيح على بن سلطان در متن اين كتاب ۵/ ۵۸۲] روايت مرسلى از «معمّر» از «قتادة» نقل مى كند كه در آن روايت آمده است: بهترين و برترين قاضى بين آنها، على عليه السّلام است . 📚فضائل پنج تن (ع) در صحاح ششگانه اهل سنت، ج ۳، ص: ۸۵ ❌ فقط با ذکر به نیت امام عج ❌ ⚜🔸💠🔸⚜ کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹 💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌷بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌷 ( )🍃🌸🍃 (۵۱) آن قدر از علی (علیه السلام) داشت که نبود آن ٫حضرت را به بیاورد؟ ▪️🍂 صحیح بخاری [۱] چنین نقل کرده است: عایشه گفت: هنگامی که بیماری رسول خدا شدید شد از همسرانش اجازه گرفت تا دوران بیماری را در خانه من بگذراند و آن‌ها نیز اجازه دادند. سپس آن حضرت در حالی خارج شد که دو مرد زیر بغل‌های او را گرفته بودند و پاهای پیامبر از شدت بیماری به زمین کشیده می‌شد. آن دو مرد یکی عباس بود و یکی هم مردی دیگر عبیدالله می‌گوید: این سخن عایشه را با این عباس در میان گذاشتم. ابن عباس گفت: آیا می‌دانی آن مردی را که عایشه اسم او را نیاورده چه کسی بود؟ گفتم: نه. گفت: علی بن ابی طالب. احمد حنبل [۲] همین جریان را کامل تر نقل کرده و دلیل این که چرا عایشه نام اميرالمومنين (عليه السلام) را نیاورده چنین بیان کرده است: ابن عباس می‌گوید: آیا می‌دانی آن مرد دیگری که زیر بغل پیامبر را گرفته بود و عایشه از او نام نبرده، چه کسی بوده؟ او علی بن ابی طالب است. لكن عایشه قلبش نسبت به علی پاک نبوده لذا از بردن نام آن حضرت امتناع کرده است. ابن حجر عسقلانی [۳] نیز به نقل از عبدالرزاق از معمر چنین می‌نویسد: عایشه از علی (علیه السلام) دل خوشی نداشت. هم چنین به نقل از ابن اسحاق از زهری چنین نقل کرده است: عایشه نمی توانست از علی (علیه السلام) به نیکی یاد کند. آری! عایشه که این قدر بغض و کینه نسبت به امیرالمومنین (علیه السلام) دارد گویا این حدیث را از پیامبر نشنیده که حضرت فرمودند [۱]: على (عليه السلام) را دوست نمی دارد مگر مومن و دشمن نمی دارد مگر منافق. گرچه در برخی احادیث نقل شده است که پیامبر فرمودند: دشمن علی (علیه السلام) کافر است. اما تفاوتی نمی کند چه کلمه کافر و چه منافق در حدیث باشد، دلالت دارد بر این که دشمن امیرالمومنین (علیه السلام) در آتش است؛ زیرا خداوند در قرآن وعده فرموده است که جایگاه کفار و منافقین در درکات جهنم است آن جا که می‌فرماید: ﴿ إِنَّ المُنافِقِينَ فِي الدَّرْكِ الْأَسْفَلِ مِنَ النَّارِ وَلَنْ تَجَدَ لَهُمْ نَصِيرًا ﴾ «منافقین در پست ترین جای جهنم هستند و هرگز برای آنان یاوری نخواهی یافت» ---------- 📚منابع: [۱]: صحیح بخاری ۲۲۱/۱ کتاب الذان، باب حد المریض ان یشهد الجماعه. [۲]: مسند احمد بن حنبل، ۸۶/۴۳ - ۸۷، مسند عایشه. [۳]: فتح الباری، ابن حجر عسقالنی ۱۸۳/۲، کتاب الذان، باب حد المریض. [۱]: صحیح مسلم ۸۶/۱، ح ۱۳۱، کتاب الیمان. ❌ فقط با ذکر به نیت امام عج❌ ⚜🔸💠🔸⚜ کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹 💫 @ya_amiralmomenin110 💫