🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹
#داستان_های_بحارالانوار 🔶🔸🌺
#فصل_اول
#بخش_سی_و_هشتم
#چهار نفرینی که #مستجاب شد! 🌺🌸🌸
مردی که دو پا و دو دست او قطع شده بود و هر دو چشمش نیز کور بود، فریاد میزد:
- خدایا مرا از آتش نجات بده! شخصی به او گفت:
- از برای تو مجازاتی باقی نمانده، باز میگویی خدا تو را از آتش نجات بدهد؟
گفت:
- من در کربلا بودم، وقتی که امام حسین (علیه السلام) کشته شد، شلوار و بند شلوار گرانقیمتی در تن آن حضرت دیدم. با توجه به اینکه همه ی لباسهایش را غارت کرده بودند، فقط همین شلوار مانده بود. دنیا پرستی مرا بر آن داشت تا آن بند قیمتی شلوار در آورم.
به طرف پیکر حسین (علیه السلام) نزدیک شدم، همین که خواستم آن بند را بیرون بکشم، دیدم آن حضرت دست راستش را بلند کردو روی آن بند نهاد! نتوانستم دستش را کنار بزنم، به این خاطر، دستش را
قطع کردم! همین که خواستم آن بند را بیرون آورم، دیدم آن حضرت دست چپش را بلند کرد و روی آن بند نهاد! هر چه کردم نتوانستم دستش را از روی بند بردارم، لذا دست چپش را نیز بریدم! باز تصمیم گرفتم آن بند را بیرون آورم، صدای ترس آور زلزله ای را شنیدم! ترسیدم و کنار رفتم و شب در همان جا کنار بدنهای پاره پاره ی شهدا خوابیدم.
ناگاه! در عالم خواب، دیدم که گویا محمد (صلی الله علیه و آله) همراه علی (علیه السلام) و فاطمه (سلام الله علیها) امام (علیه السلام) را بوسید و سپس فرمود:
- پسرم تو را کشتند، خدا کسانی را که با تو چنین کردند بکشد!؟ شنیدم امام حسین (علیه السلام) در پاسخ فرمود:
- شمر مراکشت و این شخص که در اینجا خوابیده، دستهایم را قطع کرد.
فاطمه (سلام الله علیها) به من روی کرد و گفت:
به خداوند دستها و پاهایت را قطع و چشم هایت را کور نماید و تو را داخل آتش نماید؟
از خواب بیدار شدم. دریافتم که کور شدهام و دستها و پاهایم قطع شده. سه دعای فاطمه (سلام الله علیها) به استجابت رسیده و هنوز چهارمی آن - یعنی ورود در آتش - باقی مانده، این است که میگویم:
. خدایا! مرا از آتش نجات بده! [۱]
----------
[۱]: 📚بحار، ج ۴۵، ص ۳۱۱
~~~~⚜🔸💠🔸⚜~~~~~~~~
کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹
💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹
#داستان_های_بحارالانوار 🔶🔸🌺
#فصل_ششم
#بخش_صد_و_سیزدهم
#برهانی بر وجود #آفریدگار 🌸🍃🍃
ابو شاکر دیصانی میگوید:
وارد محضر امام صادق علیه السلام شدم.
عرض کردم:
اجازه میفرمایید مطلبی بپرسم؟
حضرت فرمود:
از هر چه میخواهی سؤال کن.
گفتم:
دلیل شما بر این که آفریدگاری داری چیست؟
حضرت فرمود:
وجود خودم؛ زیرا وجود خود را خالی از این دو جهت نمی دانم:
یا خود، خویشتن را آفریده ام؟
در این صورت، یا در هنگام ساختن، خود (هستی من) وجود داشته یا وجود نداشته است.
اگر (هستی من) وجود داشته و با این حال باز آن را ساخته ام، در این فرض نیازی نبوده و این تحصیل حاصل بوده است و
تحصیل حاصل محال است.
و اگر در حالی که نبودهام خودم را ساخته ام، میدانی که معدوم نمی تواند چیزی بسازد.
بنابراین، مطلب سوم ثابت میگردد و آن این که برای من صانع و آفریننده ای هست.
ابوشاکر بدون اینکه حرفی بزند از مجلس برخواست و رفت. [۱]
#دعاهایی که #مستجاب نمی شود 🌺🍂🍂
امام صادق علیه السلام میفرماید:
چهار کس دعایشان به اجابت نمی رسد:
۱. مردی که در خانه خود نشسته و میگوید:
خدایا! به من روزی بده!
خداوند به او میفرماید:
آیا به تو دستور ندادم به جستجوی روزی بروی؟
۲. مردی که درباره زن ناشایست خود نفرین کند.
خداوند به او هم میفرماید:
آیا اختیار طلاق او را به تو واگذار نکردم؟
۳. و مردی که مال خود را در جاهای بد و اسراف تلف کرده و میگوید: خدایا! به من روزی بده!
خداوند به او نیز میفرماید:
آیا به تو دستور میانه روی ندادم؟ آیا به تو دستور ندادم، مالت را اصلاح کن و در موارد بد مصرف منما؟
چنانچه در قرآن میفرماید:
کسانی که چون خرج کنند نه اسراف و نه بر خود تنگ گرفته، بخل ورزند و میان این دو صفت، معتدل و میانه رو هستند.
۴. مردی که بدون شاهد و گواه و سند به دیگری وام دهد. (سپس بدهکار انکار نماید) برای دریافت حق خود از خدا کمک بخواهد.
به او نیز میفرماید:
آیا به تو دستور ندادم که هنگام وام دادن شاهد بگیری؟ [۱]
امام #کاظم (علیه السلام) در کاخ #هارون 🌸🍃🍃
روزی امام موسی بن جعفر علیه السلام را در بغداد به یکی از کاخهای با شکوه هارون وارد کردند.
هارون که مست قدرت و سلطنت بود، به کاخ اشاره کرد و گفت:
این کاخ از آن کیست؟
- نظر هارون این بود که عظمت و جلال خویش را به رخ حضرت بکشد. -
امام علیه السلام با کمال بی اعتنایی به کاخ پرتجمل وی فرمود:
این خانه، خانه فاسقان است؛ همان افرادی که خداوند درباره آنها میفرماید:
به زودی کسانی را که در روی زمین به ناحق کبر میورزند از (درک و فهم) آیات خود منصرف میسازم به طوری که هرگاه آیات الهی ببینند ایمان نمی آورند و اگر راه هدایت و کمال ببینند آن را انتخاب نمی کنند. اما هرگاه راه گمراهی ببینند آن را پیش میگیرند همه اینها به خاطر آن است که آنان آیات ما را
تکذیب نموده و از آن غفلت کردند. [۱] (تو نیز ای هارون از آنان هستی که در برابر حق تکبر ورزیده و جبهه گرفته اند. ) هارون از این پاسخ سخت ناراحت شد. از امام علیه السلام پرسید:
پس در واقع این خانه، خانه کیست؟
حضرت فرمود:
این خانه در حقیقت از آن شیعیان ما است اکنون دیگران (شما) با زور آن را گرفته اند و بر ایشان باعث آزمایش و امتحان است.
هارون گفت:
اگر این کاخ از آن شیعیان است، چرا صاحبش آن را از ما نمی گیرد؟
امام علیه السلام فرمود:
این خانه از صاحب اصلیش در حال عمران و آبادی گرفته شده است، هرگاه توانست آن را آباد کند پس خواهد گرفت... [۲]
----------
📚منابع:
[۱]: بحار: ج ۳، ص ۵۰.
[۱]: بحار: ج ۹۳، ص ۳۶۰، و ج ۷۳، ص ۳.
[۱]: سوره اعراف: آیه ۱۴۶.
[۲]: بحار: ج ۴۸، ص ۱۳۸.
❌کپی فقط با ذکر #صلوات به نیت #فرج امام #زمان عج ❌
⚜🔸💠🔸⚜
کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹
💫 @ya_amiralmomenin110💫
🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹
#داستان_های_بحارالانوار 🔶🔸🌺
#فصل_نهم
#بخش_صد_و_چهل
#چرا دعاهای ما #مستجاب نمی شود 🔹🍃
امیر المؤمنین علی علیه السلام روز جمعه در کوفه سخنرانی زیبایی کرد، در پایان سخنرانی فرمود:
ای مردم! هفت مصیبت بزرگ است که باید از آنها به خدا پناه ببریم:
۱- عالمی که بلغزد.
۲- عابدی که از عبادت خسته گردد.
۳- مؤمنی که فقیر شود.
۴- امینی که خیانت کند.
۵- توانگری که به فقر درافتد.
۶- عزیزی که خوار گردد.
۷- فقیری که بیمار شود.
در این وقت مردی برخواست، عرض کرد:
یا امیر المؤمنین! خداوند در قرآن میفرماید: (ادعونی استجب لکم):
مرا بخوانید، دعا کنید، تا دعایتان را مستجاب کنم.
اما دعای ما مستجاب نمی شود؟
حضرت فرمود: علتش آن است که دلهای شما در هشت مورد
یک: این که خدا را شناختید، ولی حقش را آن طور که بر شما واجب بود بجا نیاوردید، از این رو آن شناخت به درد شما نخورد.
دو: به پیغمبر خدا ایمان آورید ولی با دستورات او مخالفت کردید و شریعت او را از بین بردید! پس نتیجه ایمان شما چه شد؟
سه: قرآن را خواندید ولی به آن عمل نکردید و گفتید:
قرآن را به گوش و دل میپذیریم اما به آن به مخالفت برخواستید.
چهار: گفتید ما از آتش جهنم میترسیم در عین حال با گناهان و معاصی به سوی جهنم میروید.
پنج: گفتید به بهشت علاقه مندیم اما در تمام حالات کارهایی انجام میدهید که شما را از بهشت دور میسازد. پس علاقه و شوق شما نسبت به بهشت کجاست؟
شش: نعمت خدا را خوردید، ولی سپاسگزاری نکردید.
هفت: خداوند شما را به دشمنی با شیطان دستور داد و فرمود: (ان شیطان لکم عدو فاتخذوه عدوا): شیطان دشمن شماست، پس شما او را دشمن بدارید! به زبان با او دشمنی کردید ولی در عمل به دوستی با او برخاستید.
هشت: عیبهای مردم را در برابر دیدگانتان قرار دادید و از عیوب خود بی خبر ماندید (نادیده گرفتید) و در نتیجه کسی را سرزنش میکنید که خود به سرزنش سزاوارتر از او هستید.
با این وضع چه دعایی از شما مستجاب میشود؟ در صورتی که شما درهای دعا و راههای آن را بسته اید پس از خدا بترسید و عمل هایتان را اصلاح کنید و امر به معروف کنید و نهی از منکر نمایید تا خداوند دعاهایتان را مستجاب کند. [۱]
#عشق_سوزان 🔸🍂
مرد سیاه چهره ای به حضور علی علیه السلام رسید عرض کرد:
یا امیر المؤمنین من دزدی کردهام مرا پاک کن! حدی بر من جاری ساز!
پس از آن که سه بار اقرار به دزدی کرد، امام علیه السلام چهار انگشت دست راست او را قطع نمود. از محضر علی علیه السلام بیرون آمد و به سوی خانه خود رهسپار گردید با این که ضربه سختی خورده بود در بین راه با شور شوق خاص فریاد میزد:
دستم را امیر المؤمنین، پیشوای پرهیزگاران و سفیدرویان، آن که رهبر دین و آقای جانشینان است، قطع کرد.
مردم از هر طرف اطرافش را گرفته بودند، او همچنان در مدح علی سخن میگفت.
امام حسن و امام حسین علیهما السلام از گفتار مرد با خبر شدند آمدند او را مورد محبت قرار دادند، سپس محضر پدر گرامیشان رسیدند و عرض کردند:
پدر جان! ما در بین راه مرد سیاه چهره ای که دستش را بریده بودی، دیدیم که تو را مدح میکرد.
امام علیه السلام دستور داد او را به حضورش آوردند. حضرت به وی عنایت نمود و فرمود:
من دست تو را قطع کردم، تو مرا مدح و تعریف میکنی؟
عرض کرد:
یا امیر المؤمنین! عشق با گوشت و پوست و استخوانم آمیخته است، اگر پیکرم را قطعه قطعه کنند، عشق و محبت شما از دلم یک لحظه بیرون نمی رود. شما با اجرای حکم الهی پاکم نمودی.
امام علیه السلام درباره او دعا کرد، آنگاه انگشتان بریده اش را به جایشان گذاشت، انگشتان پیوند خورد و مانند اول سالم شد. [۱]
#در سرزمین #وادی السلام 🔹🍃
روزی امیر المؤمنین علی علیه السلام از کوفه حرکت کرد و به سرزمین نجف آمد و از آن هم گذشت.
قنبر گفت: یا امیر المؤمنین! اجازه میدهی عبایم را زیر شما پهن کنم؟
حضرت فرمود: نه، اینجا محلی است که خاکهای مؤمنان در آن قرار دارد و پهن کردن عبا مزاحمتی برای آنهاست.
اصبغ میگوید؛ عرض کردم: یا امیر المؤمنین! خاک مؤمنان را دانستم چیست، ولی مزاحمت آنها چگونه است؟
فرمود: ای اصبغ! اگر پرده از مقابل چشمانت برداشته شود، ارواح مؤمنان را میبینید که در اینجا حلقه حلقه دور هم نشسته اند و یکدیگر را ملاقات میکنند و با هم مشغول صحبت هستند، اینجا جایگاه ارواح مؤمنان است و ارواح کافران در برهوت قرار گرفته اند! [۱]
----------
📚منابع:
[۱]: بحار: ج ۹۳، ص ۲۷۷.
[۱]: بحار ج ۴۱، ص ۲۰۲.
[۱]: بحار: ج ۶، ص ۲۴۲.
❌ #کپی فقط با ذکر #صلوات به نیت #فرج امام #زمان عج ❌
⚜🔸💠🔸⚜
کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹
💫 @ya_amiralmomenin110 💫