#نقد_یادداشت
#تفاوت_علوم_تجربی_و_علوم_انسانی
🔹 پس از نشر یادداشت #تفاوت_علوم_تجربی_و_علوم_انسانی و سخنان آیه الله حائری شیرازی در این باره، از سوی اساتید و دانشجویان و دوستان عزیز، واکنشهای متفاوتی دریافت کردم.
🔹 یکی از بزرگواران از موضع دفاع از طب اسلامی، مطلب مذکور را نقد کردند و انحصارِ اسلامی سازی علوم به علوم انسانی را نادرست دانسته و نشانه ناقص دانستن دین تلقی کردند. بخشی از نقد ایشان را بخوانید:
🔸 «چطور طب بر خلاف علوم انسانی، نیازی به #انسان_شناسی ندارد؟! چه دلیلی برای این موضوع وجود دارد؟ مگر انسان در این دنیا جدای از بدن مادی است؟ همانطور که شناخت حقیقت انسان (روح و نفس) در قلمرو دین است، شناخت بدنی هم که این نفس تدبیر میکند، در #قلمرو_دین است.
چه کسی گفته که طب، #صِرف_تجربه است؟! و بشر در تجربه موفق است؟!
البته ما منکر تجربه و موفقیت بشر در تجربه نیستیم؛ لکن این صددرصد نیست! که اگر بود، این همه علم بشر در تامین سلامتی انسانها عاجز نبود!
مگر امام صادق علیه السلام نفرمودند آفرینش گندم به عهده خداست و بقیه مراحل را به بشر واگذار کرده است؟
خب باشد. اساس طب را هم دین (در قالب برخی آیه های قرآن و سخنان معصومین علیهم السلام) به ما داده است، بشر برود روی همینها تجربه کند و از دل همینها یک ساختار طبی بیرون بکشد. ...
این ضعف بسیار بدی در شیعه است که با وجود این گوهرهای ناب، باز هم دستش در مقابل #طب_استعماری_مدرن دراز است و هر روز هم بدبخت تر و عاجزتر میشود در بحث سلامت و درمان!
مگر نمیگویید شرط لازم برای آن که علوم انسانی، دینی گردد، آن است که مبانی آن از منابع دینی گرفته شده باشد؟ پس مبانی طب را هم میتوان از منابع دینی گرفت و ساختار توحیدی طب اسلامی را تشکیل داد. ...
شما را به خدا با نشر چنین مطالبی باعث نشوید که عده ای بی عقل، با نیشخند بگویند: #اسلامتان_در_مقابل_علم_به_زانو_درآمد!
طب اسلامی یعنی #تحقق_توحید_در_ساختار_سلامت.»
🔹 در مقابل بزرگوار دیگری، تعبیر اقتصاد اسلامی را همچون تعبیر فیزیک اسلامی بیربط دانسته و از این جهت تفکیک بین علوم انسانی و علوم تجربی را بی معنا و نادرست خواندهاند. بخشی از نقد ایشان را ببینید:
🔸 «... اگر بخواهیم زبان هم را بفهمیم اول بایستی علم را معنی کنیم. ...
اگر منظور از علم، #گزاره_علمی باشد، گزاره علمی گزارهای است که برای توصیف و توضیح پدیدهای از پدیدههای جهان به کار برده میشود و اولا قابل آزمایش است و دوم #ابطال_پذیر است. ...
اگر قرار شد که گزاره ای وجود داشته باشد که تحت هیچ شرایطی ابطال نشود نمیتواند گزاره علمی باشد.
مثلا گفته میشود #اقتصاد_اسلامی؛ این جمله همان قدر #بی_ربط است که بگوییم #فیزیک_اسلامی. ...
فقه خودش مستقیم راهی را برای افزایش ثروت جامعه، معرفی نمیکند بلکه روش ها و گزارههایی که علم اقتصاد که در تمام دنیا یکی است پیشنهاد میدهد در چهارچوب فقه مربوطه بررسی و آنکه با فقه بیشتر تناسب دارد انتخاب میکند.
آیا میتوان فرض کرد که پانصد سال پیش خانمی در یک برنامه تلویزیونی نقش زن مرد غریبهای را بازی کند. آن موقع فقه مخالفت میکرد؛ اما حالا چه؟
پول یک موضوع تخصصی است. زمانی پول وسیله خرید کالا بوده است. اما حالا پول خودش کالا است و با تورم قیمتش بالا و پایین میرود. واضح است که دیگر از اصولی که پانصد سال قبل گفته شده تبعیت نمیکند. ربا کاملا مفهومی متفاوت پیدا میکند.
بنابر این علم، علم است. انسانی و تجربی ندارد؛ اگر منظور همان علمی باشد که دنیا با آن میچرخد.»
🔹 منظور از #علوم_تجربی در این گفتگو #علوم_طبیعی مانند فیزیک و زیست شناسی و پزشکی و شیمی و مکانیک و الکترونیک میباشند که غایتشان توصیف و تبیین پدیدههای عالم و پیشبینی و کنترل آنها و در نهایت، تصرف و تسخیر طبیعت است. روش رایج در این دانشها، مشاهده و آزمایش و تجربه است. لذا تسامحا علوم تجربی نیز خوانده میشوند.
🔹 و منظور از #علوم_انسانی، دانشهایی مانند اقتصاد و روانشناسی و جامعه شناسی هستند که بجای پرداختن به طبیعت با حیات فردی و اجتماعی انسان پیوند وثیقتری دارند. علوم انسانی، متدولوژی واحدی ندارند.
برخی مانند روانشناسی از متدولوژی تجربی بهره میبرند.
اما در برخی علومانسانی مانند فلسفه و معرفت شناسی و منطق، روش تجربی جایی ندارد.
🔹 این موضوع را در یادداشت بعدی با موضوع #علم_دینی مورد بررسی بیشتر قرار میدهیم.
اگر میپسندید به اشتراک بگذارید
از طريق لينك زير ميتوانيد به كانال يادداشتها بپيونديد
✅https://eitaa.com/yad_dashtha