#مهریه_عروس
#ازلسان_مادر_معزز
#شهید_دفاع_مقدس
#یدالله_احمدی
ما وقتی برای خواستگاری یدالله رفتیم برای عروس خانم به رسم آن زمان مهریه دو دانگ منزل مسکونی و مبلغ نود هزار تومان پول نقد نوشتیم که وقتی به شهادت رسید بنیاد شهید این مبلغ را به نامزدش از طرف شهید پرداخت کردند. ما برای یداالله داشتیم خانه جداگانه می ساختیم و تا پای کار هم آمده بود و قرار بود سقفش را بزنیم که یدالله به شهادت رسید. و خودش هم که سری آخر به مرخصی آمده بود به من سفارش می کرد که اینبار برای سقف خانه اش چیزهایی که لازم است تهیه کنیم که دفعه بعدی که به مرخصی آمد سقف خانه اش را بزنیم. من هم آن سال یک قالیچه ی ابریشمی داشتم که می بافتم وقتی یدالله به مرخص آمد به شوخی به من می گفت: مامان قالیچه ات عوض اینکه بالا بیاد چرا پایین تر رفته است. منظور یدالله این بود که یعنی قالی کم بافته ام و تمام نمی شود. من هم در جوابش گفتم: عزیزم تا ان شاء الله تو سربازی ات تمام شود من این قالیچه را بافته ام و می فروشم و خرج عروسی ات می کنم. زمانی هم که نامزدش با خانوادش می خواستند به منزل ما بیاید یدالله کمک من همه جا را حتی تا توی کوچه را از خوشحالی آب و جارو می کرد و می گفت مادر نامزدم همراه پدر و مادرش می آید باید خانه مرتب و تمیز باشد.
کانال حفظ آثار شهدای دستجرد
https://eitaa.com/Yad_shohada1398