eitaa logo
تَوَسُّل‌بِه‌ امام‌ز‌َمٰان‌وَشهدا🇵🇸
1.8هزار دنبال‌کننده
12هزار عکس
4.5هزار ویدیو
80 فایل
🦋اینجا همه،بچهایِ امام‌زمان ودوستان شهدا محسوب میشن😍 📌اهداف کانال: ✨سهمی درظهورامام زمان عج ✨زنده نگه‌داشتن یادشهـدا 💚فروشگاه‌مون: @ForoshgahMeshkat کانال تبلیغ وتبادل ندارد🚫
مشاهده در ایتا
دانلود
انشالله هییچ وقتی نرسه که از بندِ شما آزاد بشیم... اصلا همین که در بندِ شماییم آزاده ی دوجهانیم
🕊محمدم و شال سبزش ... چندماہ بعد عقدمون من ومحمدم رفتیم بازار من شال خریدم. یڪیش شال سبز بود ڪہ چندبار هم پوشیدمش و یہ روز محمد بہ من گفت: اون شال سبزت و میدیش بہ من؟ حس خوبی بہ من میده🙂 شما و وقتی این شال سبزت هـمراهمہ قوت قلب مے گیرم💖 خودش هـم دوردوزش ڪرد و شد شال گردنش ڪہ هر ماموریتی ڪہ میرفت یا بہ سرش مے بست یا دور گردنش مے انداخت .. و در ماموریت آخرش هـم هـمون دور گردنش بود ڪہ بعد برام آوردن💔 ✍ بہ روایت همسر شهید @yadeShohada313
‍ 🌴حکایت_وصل_حضرت مهدی🌴 ❤️عنایت حضرت مهدی عج❤️ 💠آقا سید عبدالرحیم خادم مسجد جمکران می گوید: « در سال وبا (سال 1322) بعد از گذشتن مرض، روزی به رفتم. دیدم مرد غریبی در آن جا نشسته است. احوال او را پرسیدم. گفت: من ساکن تهران می باشم و اسمم مشهدی علی اکبر است. در تهران کاسبی و خرید و فروش داشتم؛ اما پس از مدتی سرمایه ام تمام شد؛ چون به مردم نسیه داده بودم و وقتی وبا آمد آنها از بین رفتند و دست من خالی شد؛ لذا به قم آمدم. در آن جا اوصاف این مسجد را شنیدم. 💠من هم آمدم که این جا بمانم، تا شاید حضرت ولی عصر ارواحنا فداه نظری بفرمایند و حاجتم را عنایت کنند😔 سید عبدالرحیم می گوید: مشهدی علی اکب#ر سه_ماه در مسجد جمکران ماند و مشغول شد. ریاضتهای بسیاری کشید، از قبیل: گرسنگی و عبادت و گریه کردن💔 روزی به من گفت: قدری کارم اصلاح شده؛ اما هنوز به اتمام نرسیده است. به می روم. یک روز از شهر به طرف مسجد جمکران می رفتم. در بین راه دیدم، او به کربلا می رود. سفر او طول کشید. بعد از شش ماه، باز روزی در بین راه، ایشان را که از کربلا برگشته بود، در همان محلی که قبلاً دیده بودم، مشاهده کردم. با هم تعارف کردیم و سر صحبت باز شد. او گفت: در کربلا برایم این طور معلوم شد که حاجتم در همین مسجد جمکران داده می شود؛ لذا برگشتم. این بار هم مشهدی علی اکبر دو سه ماه ماند و مشغول ریاضت کشیدن و عبادت بود. تا آن که پنجم یا ششم ماه مبارک رمضان شد. دیدم می خواهد به تهران برود. او را به منزل بردم و شب را آن جا ماند. در اثنای صحبت گفت: حاجتم برآورده شد گفتم: چطور؟ گفت: چون تو خادم مسجدی برایت نقل می کنم و حال آن که برای هیچ کس نقل نکرده ام. من با یکی از اهالی روستای جمکران قرار گذاشته بودم که روزی یک نان جو به من بدهد و وقتی جمع شد پولش را بدهم. روزی برای گرفتن نان رفتم. گفت: دیگر به تو نان نمی دهم من این مسأله را به کسی نگفتم و تا چهار روز چیزی نداشتم که بخورم مگر آن که از علف کنار جوی می خوردم، به طوری که مبتلا به اسهال شدم. این باعث شد که من بی حال شوم و دیگر قدرت برخاستن را نداشتم، مگر برای عبادت که قدری به حال می آمدم😔 نصف شبی که وقت عبادتم بود فرا رسید. دیدم سمت کوه « دوبرادران » ( نام دو کوه در اطراف مسجد جمکران ) است و نوری از آن جا ساطع می شود، بحدی که تمام بیابان منور شد💥 ناگهان کسی را پشت در اتاقم که یکی از حجرات بیرون مسجد بود دیدم، مثل این که در را می کوبید. را با جلالت و عظمت پشت در دیدم. به ایشان سلام کردم؛ اما هیبت ایشان مرا گرفت و نتوانستم حرفی بزنم. تا آن که آمده و نزد من نشستند و بنای صحبت کردن را گذاشتند، و فرمودند: « جده ام فاطمه علیها السلام نزد پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلم شفاعت کرده که ایشان حاجتت را برآورند. جدم نیز به من حواله نموده اند. برو به وطن که کار تو خوب می شود. و پیغمبر صلی الله و علیه و آله و سلم فرموده اند: برخیز برو که اهل و عیالت منتظر می باشند و بر آنها سخت می گذرد. » من پیش خود خیال کردم که باید این بزرگوار «علیه السلام» باشد؛ لذا عرض کردم: سید عبدالرحیم خادم این مسجد شده است شما شفایش بدهید. فرمودند: « صلاح او همان است که نابینا بماند. بعد فرمودند: بیا برویم و در مسجد نماز بخوانیم. » برخاستم و با حضرت بیرون آمدیم، تا به جاهی که نزدیک درب مسجد می باشد، رسیدیم. دیدم شخصی از بیرون آمد و حضرت با صحبتی کردند که من آن را نفهمیدم. بعد از آن به صحن مسجد رفتیم که دیدم، شخصی از مسجد خارج شد. در دستش بود که آن را به حضرت داد. ایشان وضو گرفتند و به من هم فرمودند: با این آب وضو بگیر. من از آن آب وضو گرفتم و داخل مسجد شدیم. عرض کردم: یابن رسول الله چه وقت ظهور می کنید؟ حضرت با تندی فرمودند: تو چه کار به این سؤالها داری؟ عرض کردم: می خواهم از یاوران شما باشم. فرمودند: هستی؛ اما تو را نمی رسد که از این مطالب سؤال کنی و ناگهان از نظرم غایب شدند؛ اما صدای حضرت را از میان چاهی که پای قدمگاه در صفه ای که در و پنجره چوبی دارد و داخل مسجد است، شنیدم که فرمودند: برو به وطن که اهل و عیالت منتظر می باشند. در این جا مشهدی علی اکبر اظهار داشت که عیالم علویه (سید) می باشد» @yadeShohada313
🍂دوست داشت همسرش باشه و به آرزوش رسید. همیشه به اینکه داماد بوده، افتخار میکرد و به همین خاطر در تمام ماموریت هاش همسرش را به یاد او به همراه داشت 🍂چندماه بعد عقدمون من و رفتیم بازار من دوتا خریدم. یکیش شال سبـــز بود که چند بار هم پوشیدمش یه روز محمد به من گفت: اون رو میدیش به من 🍂حس خوبی به من میده. شما و وقتی این شال سبزت همراهمه قوت قلب می گیرم. هر ماموریتی که میرفت یا به می بست یا دور گردنش مینداخت. در ماموریت هم همون شال دور گردنش بود ❄️ @yadeShohada313
🕊🌾دعای ابوحمزه ثمالی قسمت دوم 🌙بسم الله الرحمن الرحیم🌙 🍃🌸اَللّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الْحُجَّهِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَعَلى آبائِهِ فی هذِهِ السّاعَهِ وَفی کُلِّ ساعَهٍ وَلِیّاً وَحافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَدَلیلاً وَعَیْناً حَتّى تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فیها طَویلا..🌸🍃ً وَ أَعْلَمُ أَنَّكَ لِلرَّاجِينَ بِمَوْضِعِ إِجَابَةٍ ، وَ لِلْمَلْهُوفِينَ بِمَرْصَدِ إِغَاثَةٍ ، وَ أَنَّ فِي اللَّهْفِ إِلَى جُودِكَ وَ الرِّضَا بِقَضَائِكَ عِوَضاً مِنْ مَنْعِ الْبَاخِلِينَ وَ مَنْدُوحَةً عَمَّا فِي أَيْدِي الْمُسْتَأْثِرِينَ، وَ أَنَّ الرَّاحِلَ إِلَيْكَ قَرِيبُ الْمَسَافَةِ، وَ أَنَّكَ لا تَحْتَجِبُ عَنْ خَلْقِكَ إِلّا أَنْ تَحْجُبَهُمُ الْأَعْمَالُ دُونَكَ، وَ قَدْ قَصَدْتُ إِلَيْكَ بِطَلِبَتِي، وَ تَوَجَّهْتُ إِلَيْكَ بِحَاجَتِي، وَ جَعَلْتُ بِكَ اسْتِغَاثَتِي، وَ بِدُعَائِكَ تَوَسُّلِي مِنْ غَيْرِ اسْتِحْقَاقٍ لاسْتِمَاعِكَ مِنِّي درسته به من اجازه دادی بیام باهات حرف بزنم ، اما من استحقاق اینو ندارم که تو حرفایِ منو بشنوی😔 وَ لا اسْتِيجَابٍ لِعَفْوِكَ عَنِّي، بَلْ لِثِقَتِي بِكَرَمِكَ، وَ سُكُونِي إِلَى صِدْقِ وَعْدِكَ، وَ لَجَئِي إِلَى الْإِيمَانِ بِتَوْحِيدِكَ، وَ يَقِينِي بِمَعْرِفَتِكَ مِنِّي أَنْ لا رَبَّ لِي غَيْرُكَ میفهمم که غیر از تو خدایِ دیگه ای ندارم😭وَ لا إِلَهَ إِلّا أَنْتَ وَحْدَكَ لا شَرِيكَ لَكَ اللَّهُمَّ أَنْتَ الْقَائِلُ وَ قَوْلُكَ حَقٌّ، وَ وَعْدُكَ صِدْقٌ وَ اسْأَلُوا اللَّهَ مِنْ فَضْلِهِ إِنَّ اللَّهَ كَانَ بِكُمْ رَحِيماً، وَ لَيْسَ مِنْ صِفَاتِكَ يَا *دور از شانِ تو هست آقایِ من* أَنْ تَأْمُرَ بِالسُّؤَالِ *دستور به گداها بدی بیان گدایی کنن* وَ تَمْنَعَ الْعَطِيَّةَ*اما عطا نکنی😭* وَ أَنْتَ الْمَنَّانُ بِالْعَطِيَّاتِ عَلَى أَهْلِ مَمْلَكَتِكَ، وَ الْعَائِدُ عَلَيْهِمْ بِتَحَنُّنِ رَأْفَتِكَ إِلَهِي رَبَّيْتَنِي فِي نِعَمِكَ وَ إِحْسَانِكَ صَغِيراً، تو منو از بچه گی بزرگم کردی تو نعمت و احسانت قرارم دادی.. وَ نَوَّهْتَ بِاسْمِي كَبِيراً، حالا که بزرگ شدم اسمم رو سر زبان ها انداختی فَيَا مَنْ رَبَّانِي فِي الدُّنْيَا بِإِحْسَانِهِ وَ تَفَضُّلِهِ وَ نِعَمِهِ، وَ أَشَارَ لِي فِي الْآخِرَةِ إِلَى عَفْوِهِ وَ كَرَمِهِ، بهم گفتی بنده هام نگرانِ آخرت نباشید من همه رو می بخشم ..💔 مَعْرِفَتِي يَا مَوْلايَ دَلِيلِي عَلَيْكَ، وَ حُبِّي لَكَ شَفِيعِي إِلَيْكَ، وَ أَنَا وَاثِقٌ مِنْ دَلِيلِي بِدَلالَتِكَ، وَ سَاكِنٌ مِنْ شَفِيعِي إِلَى شَفَاعَتِكَ أَدْعُوكَ يَا سَيِّدِي بِلِسَانٍ قَدْ أَخْرَسَهُ ذَنْبُهُ، رَبِّ أُنَاجِيكَ بِقَلْبٍ قَدْ أَوْبَقَهُ جُرْمُهُ فردایِ قیامت باطنِ من آشکار میشه همه میفهمن من چی کاره ام 😔 أَدْعُوكَ يَا رَبِّ رَاهِباً رَاغِباً رَاجِياً خَائِفاً اخه امید بستم بهت ، اگه این شبا منو دست خالی برگردونی چه خاکی به سر بریزم😭😭 إِذَا رَأَيْتُ مَوْلايَ ذُنُوبِي فَزِعْتُ، وَ إِذَا رَأَيْتُ كَرَمَكَ طَمِعْتُ وقتی به کرمِ تو نگاه می کنم طمع می کنم 😔.. اومد پیش پیغمبرِ زمان خودش گفت گناه کردم ، پیغمبر فرمود برو خدا می بخشه دوباره اومد ؛سه باره اومد ؛ دفعۀ چهارم که اومد پیغمبرِ زمانش گفت دیگه برو من خجالت میکشم از جانب تو با خدا حرف بزنم اومد تو بیابون شروع کرد .. من گناه کردم ، خطا کردم .. خطاب اومد هرچی تو گناه کنی منم می بخشم ... فَإِنْ عَفَوْتَ فَخَيْرُ رَاحِمٍ، وَ إِنْ عَذَّبْتَ فَغَيْرُ ظَالِمٍ تو اگه عذابمم کنی تو ظلم در حقم نکردی..😔حُجَّتِي يَا اللَّهُ فِي جُرْأَتِي عَلَى مَسْأَلَتِكَ مَعَ إِتْيَانِي مَا تَكْرَهُ جُودُكَ وَ كَرَمُكَ، وَ عُدَّتِي فِي شِدَّتِي مَعَ قِلَّةِ حَيَائِي رَأْفَتُكَ وَ رَحْمَتُكَ، وَ قَدْ رَجَوْتُ أَنْ لا تَخِيبَ بَيْنَ ذَيْنِ وَ ذَيْنِ مُنْيَتِي، فَحَقِّقْ رَجَائِي، وَ اسْمَعْ دُعَائِي يَا خَيْرَ مَنْ دَعَاهُ دَاعٍ، وَ افضلَ مَنْ رَجَاهُ رَاجٍ...
🕊🌾ادامه دعای ابوحمزه ثمالی.... 🌙بسم الله الرحمن الرحیم🌙 🍃🌸اَللّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الْحُجَّهِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَعَلى آبائِهِ فی هذِهِ السّاعَهِ وَفی کُلِّ ساعَهٍ وَلِیّاً وَحافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَدَلیلاً وَعَیْناً حَتّى تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فیها طَویلا..🌸🍃 وَلا تُضآدُّ في حُكْمِكَ وَلا يعْتَرِضُ عَلَيكَ اَحَدٌ في تَدْبيرِكَ لَكَ الْخَلْقُ وَالاَْمْرُ تَبارَكَ اللهُ رَبُّ الْعالَمينَ يا رَبِّ هذا مَقامُ مَنْ لاذَبِكَ اینجا جاییِ که من به تو پناه آوردم .. بی پناهم پناهم بده .. مگه امام رضا نفرمود هرکی به ما پناه بیاره ما بهش پناه میدیم ؟امشب داد میزنم میگم من به تو پناه آوردم .. آقاجون کم آوردم .. اگه خودم باشم دیگه نمی تونم خودمُ نجات بدم دستِ منم بگیر منو بلندم کن آقاجان😭😭 وَاسْتَجارَ بِكَرَمِكَ وَاَلِفَ اِحْسانَكَ وَنِعَمَكَ وَاَنْتَ الْجَوادُ الَّذي لايضيقُ عَفْوُكَ وَلا ينْقُصُ فَضْلُكَ وَلا تَقِلُّ رَحْمَتُكَ وَقَدْ تَوَثَّقْنا مِنْكَ بِالصَّفْحِ الْقَديمِ وَالْفَضْلِ الْعَظيمِ وَالرَّحْمَةِ الْواسِعَةِ اَفَتَُراكَ يا رَبِّ تُخْلِفُ ظُنوُنَنا اَوْ تُخَيبُ آمالَنا كَلاّ پیغمبر از کنارِ حمعی داشت رد میشد دید دارن صدا میزنن: یا کریمُ یا کریم .. پیغمبر فرمود چه ذکرِ قشنگی دارید میگید همون لحظه جبرائیل نازل شد گفت خدا سلامت رسونده میفرماید میدونی تاثیرِ این ذکر چیه؟هرکی بگه «کریم»،خدا نه تنها گناهانش رو پاک میکنه،گماهانشُ مبدل به حسنه میکنه ..«يَا مُبَدِّلَ السَّيِّئَاتِ حَسَنَاتٍ» به حقِ حسین امشب دستمُ بگیر😔🤲🏻 فَلَيسَ هذا ظَنُّنا بِكَ وَلا هذا فيكَ طَمَعُنا يا رَبِّ اِنَّ لَنا فيكَ اَمَلاً طَويلاً كَثيراً اِنَّ لَنا فيكَ رَجآءً عَظيماً عَصَيناكَ *نافرمانی کردم😔وَنَحْنُ نَرْجوُ اَنْ تَسْتُرَ عَلَينا وَدَعَوْناكَ وَنَحْنُ نَرْجوُ اَنْ تَسْتَجيبَ لَنا *اگه میخواستی جوابمو ندی چرا دعوتم کردی؟😔💔 فَحَقِّقْ رَجآئَنا مَوْلانا فَقَدْ عَلِمْنا ما نَسْتَوْجِبُ بِاَعْمالِنا وَلكِنْ عِلْمُكَ فينا وَعِلْمُنا بِاَنَّكَ لا تَصْرِفُنا عَنْكَ وَاِنْ كُنّا غَيرَ مُسْتَوْجِبينَ لِرَحْمَتِكَ فَاَنْتَ اَهْلٌ اَنْ تَجوُدَ عَلَينا وَعَلَي الْمُذْنِبينَ بِفَضْلِ سَعَتِكَ فَامْنُنْ عَلَينا بِما اَنْتَ اَهْلُهُ وَجُدْ عَلَينا فَاِنّا مُحْتاجوُنَ اِلي نَيلِكَ يا غَفّارُ بِنوُرِكَ اهْتَدَينا یه جلوه ای بفرست منو هدایتم کنه؛ بابا راهب رو با نورِ سرِ حسین هدایت کردی یه نور و جلوه برا من بفرست .میگه نیمه شب دیدم سه ساله داره آروم آروم میره نزدیکِ نیزه ای که سرِ مقدسِ ابی عبدالله بهش هست میشه ؛ از پایینِ نیزه داره التماس میکنه بابا یا تو بیا پایین یا منو ببر بالا .. نیمه شب نورِ سرِ حسین بچه رو کشوند کنارِ نیزه اینجا تو دلِ شب تونست این بچه سرِ بابا رو تشخیص بده .. الله اکبر من معذرت می خوام شهدامون فیض ببرن😭شماهم فیض ببرید چند روز بیشتر نگذشته بود که سر رو آوردن تو خرابه .. تا نگاش به سر افتاد سوال کرد : هذا رأس من؟ عمه جان این سرِ کیه ؟... انقدر با سنگ زده بودن به پیشونیش .. بابا پیشونیت شکسته .. صورتت ورم کرده 😭😭😭 يا غَفّارُ بِنوُرِكَ اهْتَدَينا وَبِفَضْلِكَ اسْتَغْنَينا وَبِنِعْمَتِكَ اَصْبَحْنا وَاَمْسَينا ذُنوُبُنا بَينَ يدَيكَ نَسْتَغْفِرُكَ الّلهُمَّ مِنْها وَنَتوُبُ اِلَيكَ تَتَحَبَّبُ اِلَينا بِالنِّعَمِ خدایا تو با نعمت هات به من مهر ورزی کردی..* وَنُعارِضُكَ بِالذُّنوُبِ *ما با گناه جوابتُ دادیم 😔😔 خَيرُكَ اِلَينا نازِلٌ وَشَّرُنا اِلَيكَ صاعِدٌ وَلَمْ يزَلْ وَلا يزالُ مَلَكٌ كَريمٌ ياْتيكَ عَنّا بِعَمَل قَبيح فَلا يمْنَعُكَ ذلِكَ مِنْ اَنْ تَحوُطَنا بِنِعَمِكَ وَتَتَفَضَّلَ عَلَينا بِآلائِكَ فَسُبْحانَكَ ما اَحْلَمَكَ وَاَعْظَمَكَ وَاَكْرَمَكَ مُبْدِئاً وَمُعيداً تَقَدَّسَتْ اَسْمآئُكَ وَجَلَّ ثَناؤُكَ وَكَرُمَ صَنائِعُكَ وَفِعالُكَ اَنْتَ اِلهي اَوْسَعُ فَضْلاً وَاَعْظَمُ حِلْماً مِنْ اَنْ تُقايسَني بِفِعْلي وَخَطيئَتي فَالْعَفْوَ ان شالله لحظاتِ آخر زبانم بازباشه بتونم اسمتُ بیارم ..می خوام به آقا بگم آقاجان هر نوکری زمین بیفته تو بالاسرش میای .. اصلا نوکر رو زمین بیفته لحظه شماری می کنه اربابش بالاسرش بیاد .. اما خودت از بالایِ مرکب ..زینب داشت میدیدکه وَ الشِّمْرُ جالِسٌ عَلى صَدْرِک😭َ الهی العفو....
🕊🌾دعای ابوحمزه ثمالی قسمت دوم 🌙بسم الله الرحمن الرحیم🌙 🍃🌸اَللّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الْحُجَّهِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَعَلى آبائِهِ فی هذِهِ السّاعَهِ وَفی کُلِّ ساعَهٍ وَلِیّاً وَحافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَدَلیلاً وَعَیْناً حَتّى تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فیها طَویلا..🌸🍃ً وَ أَعْلَمُ أَنَّكَ لِلرَّاجِينَ بِمَوْضِعِ إِجَابَةٍ ، وَ لِلْمَلْهُوفِينَ بِمَرْصَدِ إِغَاثَةٍ ، وَ أَنَّ فِي اللَّهْفِ إِلَى جُودِكَ وَ الرِّضَا بِقَضَائِكَ عِوَضاً مِنْ مَنْعِ الْبَاخِلِينَ وَ مَنْدُوحَةً عَمَّا فِي أَيْدِي الْمُسْتَأْثِرِينَ، وَ أَنَّ الرَّاحِلَ إِلَيْكَ قَرِيبُ الْمَسَافَةِ، وَ أَنَّكَ لا تَحْتَجِبُ عَنْ خَلْقِكَ إِلّا أَنْ تَحْجُبَهُمُ الْأَعْمَالُ دُونَكَ، وَ قَدْ قَصَدْتُ إِلَيْكَ بِطَلِبَتِي، وَ تَوَجَّهْتُ إِلَيْكَ بِحَاجَتِي، وَ جَعَلْتُ بِكَ اسْتِغَاثَتِي، وَ بِدُعَائِكَ تَوَسُّلِي مِنْ غَيْرِ اسْتِحْقَاقٍ لاسْتِمَاعِكَ مِنِّي درسته به من اجازه دادی بیام باهات حرف بزنم ، اما من استحقاق اینو ندارم که تو حرفایِ منو بشنوی😔 وَ لا اسْتِيجَابٍ لِعَفْوِكَ عَنِّي، بَلْ لِثِقَتِي بِكَرَمِكَ، وَ سُكُونِي إِلَى صِدْقِ وَعْدِكَ، وَ لَجَئِي إِلَى الْإِيمَانِ بِتَوْحِيدِكَ، وَ يَقِينِي بِمَعْرِفَتِكَ مِنِّي أَنْ لا رَبَّ لِي غَيْرُكَ میفهمم که غیر از تو خدایِ دیگه ای ندارم😭وَ لا إِلَهَ إِلّا أَنْتَ وَحْدَكَ لا شَرِيكَ لَكَ اللَّهُمَّ أَنْتَ الْقَائِلُ وَ قَوْلُكَ حَقٌّ، وَ وَعْدُكَ صِدْقٌ وَ اسْأَلُوا اللَّهَ مِنْ فَضْلِهِ إِنَّ اللَّهَ كَانَ بِكُمْ رَحِيماً، وَ لَيْسَ مِنْ صِفَاتِكَ يَا *دور از شانِ تو هست آقایِ من* أَنْ تَأْمُرَ بِالسُّؤَالِ *دستور به گداها بدی بیان گدایی کنن* وَ تَمْنَعَ الْعَطِيَّةَ*اما عطا نکنی😭* وَ أَنْتَ الْمَنَّانُ بِالْعَطِيَّاتِ عَلَى أَهْلِ مَمْلَكَتِكَ، وَ الْعَائِدُ عَلَيْهِمْ بِتَحَنُّنِ رَأْفَتِكَ إِلَهِي رَبَّيْتَنِي فِي نِعَمِكَ وَ إِحْسَانِكَ صَغِيراً، تو منو از بچه گی بزرگم کردی تو نعمت و احسانت قرارم دادی.. وَ نَوَّهْتَ بِاسْمِي كَبِيراً، حالا که بزرگ شدم اسمم رو سر زبان ها انداختی فَيَا مَنْ رَبَّانِي فِي الدُّنْيَا بِإِحْسَانِهِ وَ تَفَضُّلِهِ وَ نِعَمِهِ، وَ أَشَارَ لِي فِي الْآخِرَةِ إِلَى عَفْوِهِ وَ كَرَمِهِ، بهم گفتی بنده هام نگرانِ آخرت نباشید من همه رو می بخشم ..💔 مَعْرِفَتِي يَا مَوْلايَ دَلِيلِي عَلَيْكَ، وَ حُبِّي لَكَ شَفِيعِي إِلَيْكَ، وَ أَنَا وَاثِقٌ مِنْ دَلِيلِي بِدَلالَتِكَ، وَ سَاكِنٌ مِنْ شَفِيعِي إِلَى شَفَاعَتِكَ أَدْعُوكَ يَا سَيِّدِي بِلِسَانٍ قَدْ أَخْرَسَهُ ذَنْبُهُ، رَبِّ أُنَاجِيكَ بِقَلْبٍ قَدْ أَوْبَقَهُ جُرْمُهُ فردایِ قیامت باطنِ من آشکار میشه همه میفهمن من چی کاره ام 😔 أَدْعُوكَ يَا رَبِّ رَاهِباً رَاغِباً رَاجِياً خَائِفاً اخه امید بستم بهت ، اگه این شبا منو دست خالی برگردونی چه خاکی به سر بریزم😭😭 إِذَا رَأَيْتُ مَوْلايَ ذُنُوبِي فَزِعْتُ، وَ إِذَا رَأَيْتُ كَرَمَكَ طَمِعْتُ وقتی به کرمِ تو نگاه می کنم طمع می کنم 😔.. اومد پیش پیغمبرِ زمان خودش گفت گناه کردم ، پیغمبر فرمود برو خدا می بخشه دوباره اومد ؛سه باره اومد ؛ دفعۀ چهارم که اومد پیغمبرِ زمانش گفت دیگه برو من خجالت میکشم از جانب تو با خدا حرف بزنم اومد تو بیابون شروع کرد .. من گناه کردم ، خطا کردم .. خطاب اومد هرچی تو گناه کنی منم می بخشم ... فَإِنْ عَفَوْتَ فَخَيْرُ رَاحِمٍ، وَ إِنْ عَذَّبْتَ فَغَيْرُ ظَالِمٍ تو اگه عذابمم کنی تو ظلم در حقم نکردی..😔حُجَّتِي يَا اللَّهُ فِي جُرْأَتِي عَلَى مَسْأَلَتِكَ مَعَ إِتْيَانِي مَا تَكْرَهُ جُودُكَ وَ كَرَمُكَ، وَ عُدَّتِي فِي شِدَّتِي مَعَ قِلَّةِ حَيَائِي رَأْفَتُكَ وَ رَحْمَتُكَ، وَ قَدْ رَجَوْتُ أَنْ لا تَخِيبَ بَيْنَ ذَيْنِ وَ ذَيْنِ مُنْيَتِي، فَحَقِّقْ رَجَائِي، وَ اسْمَعْ دُعَائِي يَا خَيْرَ مَنْ دَعَاهُ دَاعٍ، وَ افضلَ مَنْ رَجَاهُ رَاجٍ
وَلا تُضآدُّ في حُكْمِكَ وَلا يعْتَرِضُ عَلَيكَ اَحَدٌ في تَدْبيرِكَ لَكَ الْخَلْقُ وَالاَْمْرُ تَبارَكَ اللهُ رَبُّ الْعالَمينَ يا رَبِّ هذا مَقامُ مَنْ لاذَبِكَ اینجا جاییِ که من به تو پناه آوردم .. بی پناهم پناهم بده 💔.. مگه امام رضا نفرمود هرکی به ما پناه بیاره ما بهش پناه میدیم ؟امشب داد میزنم میگم من به تو پناه آوردم .. آقاجون کم آوردم .. اگه خودم باشم دیگه نمی تونم خودمُ نجات بدم دستِ منم بگیر منو بلندم کن آقاجان😭😭 وَاسْتَجارَ بِكَرَمِكَ وَاَلِفَ اِحْسانَكَ وَنِعَمَكَ وَاَنْتَ الْجَوادُ الَّذي لايضيقُ عَفْوُكَ وَلا ينْقُصُ فَضْلُكَ وَلا تَقِلُّ رَحْمَتُكَ وَقَدْ تَوَثَّقْنا مِنْكَ بِالصَّفْحِ الْقَديمِ وَالْفَضْلِ الْعَظيمِ وَالرَّحْمَةِ الْواسِعَةِ اَفَتَُراكَ يا رَبِّ تُخْلِفُ ظُنوُنَنا اَوْ تُخَيبُ آمالَناكَلاّ .صداش بزن 🤲😭 پیغمبر از کنارِ حمعی داشت رد میشد دید دارن صدا میزنن: یا کریمُ یا کریم .. پیغمبر فرمود چه ذکرِ قشنگی دارید میگید همون لحظه جبرائیل نازل شد گفت خدا سلامت رسونده میفرماید میدونی تاثیرِ این ذکر چیه؟هرکی بگه «کریم»،خدا نه تنها گناهانش رو پاک میکنه،گماهانشُ مبدل به حسنه میکنه ..«يَا مُبَدِّلَ السَّيِّئَاتِ حَسَنَاتٍ» به حقِ حسین امشب دستمُ بگیر😔🤲🏻 فَلَيسَ هذا ظَنُّنا بِكَ وَلا هذا فيكَ طَمَعُنا يا رَبِّ اِنَّ لَنا فيكَ اَمَلاً طَويلاً كَثيراً اِنَّ لَنا فيكَ رَجآءً عَظيماً عَصَيناكَ *نافرمانی کردم😔وَنَحْنُ نَرْجوُ اَنْ تَسْتُرَ عَلَينا وَدَعَوْناكَ وَنَحْنُ نَرْجوُ اَنْ تَسْتَجيبَ لَنا *اگه میخواستی جوابمو ندی چرا دعوتم کردی؟😔💔 فَحَقِّقْ رَجآئَنا مَوْلانا فَقَدْ عَلِمْنا ما نَسْتَوْجِبُ بِاَعْمالِنا وَلكِنْ عِلْمُكَ فينا وَعِلْمُنا بِاَنَّكَ لا تَصْرِفُنا عَنْكَ وَاِنْ كُنّا غَيرَ مُسْتَوْجِبينَ لِرَحْمَتِكَ فَاَنْتَ اَهْلٌ اَنْ تَجوُدَ عَلَينا وَعَلَي الْمُذْنِبينَ بِفَضْلِ سَعَتِكَ فَامْنُنْ عَلَينا بِما اَنْتَ اَهْلُهُ وَجُدْ عَلَينا فَاِنّا مُحْتاجوُنَ اِلي نَيلِكَ يا غَفّارُ بِنوُرِكَ اهْتَدَينا یه جلوه ای بفرست منو هدایتم کنه؛ بابا راهب رو با نورِ سرِ حسین هدایت کردی یه نور و جلوه برا من بفرست💔 میگه نیمه‌شب دیدم سه ساله داره آروم آروم میره نزدیکِ نیزه ای که سرِ مقدسِ ابی عبدالله بهش هست میشه ؛ از پایینِ نیزه داره التماس میکنه بابا یا تو بیا پایین یا منو ببر بالا .. نیمه شب نورِ سرِ حسین بچه رو کشوند کنارِ نیزه اینجا تو دلِ شب تونست این بچه سرِ بابا رو تشخیص بده .. الله اکبر من معذرت می خوام شهدامون فیض ببرن😭شماهم فیض ببرید چند روز بیشتر نگذشته بود که سر رو آوردن تو خرابه .. تا نگاش به سر افتاد سوال کرد : هذا رأس من؟ عمه جان این سرِ کیه ؟... انقدر با سنگ زده بودن به پیشونیش .. بابا پیشونیت شکسته .. صورتت ورم کرده 😭😭😭 يا غَفّارُ بِنوُرِكَ اهْتَدَينا وَبِفَضْلِكَ اسْتَغْنَينا وَبِنِعْمَتِكَ اَصْبَحْنا وَاَمْسَينا ذُنوُبُنا بَينَ يدَيكَ نَسْتَغْفِرُكَ الّلهُمَّ مِنْها وَنَتوُبُ اِلَيكَ تَتَحَبَّبُ اِلَينا بِالنِّعَمِ خدایا تو با نعمت هات به من مهر ورزی کردی. وَنُعارِضُكَ بِالذُّنوُبِ *ما با گناه جوابتُ دادیم 😔😔 خَيرُكَ اِلَينا نازِلٌ وَشَّرُنا اِلَيكَ صاعِدٌ وَلَمْ يزَلْ وَلا يزالُ مَلَكٌ كَريمٌ ياْتيكَ عَنّا بِعَمَل قَبيح فَلا يمْنَعُكَ ذلِكَ مِنْ اَنْ تَحوُطَنا بِنِعَمِكَ وَتَتَفَضَّلَ عَلَينا بِآلائِكَ فَسُبْحانَكَ ما اَحْلَمَكَ وَاَعْظَمَكَ وَاَكْرَمَكَ مُبْدِئاً وَمُعيداً تَقَدَّسَتْ اَسْمآئُكَ وَجَلَّ ثَناؤُكَ وَكَرُمَ صَنائِعُكَ وَفِعالُكَ اَنْتَ اِلهي اَوْسَعُ فَضْلاً وَاَعْظَمُ حِلْماً مِنْ اَنْ تُقايسَني بِفِعْلي وَخَطيئَتي فَالْعَفْوَ ان شالله لحظاتِ آخر زبانم بازباشه بتونم اسمتُ بیارم💔 .. میخوام به آقا بگم آقاجان هر نوکری زمین بیفته تو بالاسرش میای .. اصلا نوکر رو زمین بیفته لحظه شماری می کنه اربابش بالاسرش بیاد .. اما خودت از بالایِ مرکب ..زینب داشت میدیدکه وَ الشِّمْرُ جالِسٌ عَلى صَدْرِک😭َ الهی العفو....🤲 ...💚 💚....
🕊🌾دعای ابوحمزه ثمالی قسمت دوم 🌙بسم الله الرحمن الرحیم🌙 🍃🌸اَللّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الْحُجَّهِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَعَلى آبائِهِ فی هذِهِ السّاعَهِ وَفی کُلِّ ساعَهٍ وَلِیّاً وَحافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَدَلیلاً وَعَیْناً حَتّى تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فیها طَویلا..🌸🍃ً وَ أَعْلَمُ أَنَّكَ لِلرَّاجِينَ بِمَوْضِعِ إِجَابَةٍ ، وَ لِلْمَلْهُوفِينَ بِمَرْصَدِ إِغَاثَةٍ ، وَ أَنَّ فِي اللَّهْفِ إِلَى جُودِكَ وَ الرِّضَا بِقَضَائِكَ عِوَضاً مِنْ مَنْعِ الْبَاخِلِينَ وَ مَنْدُوحَةً عَمَّا فِي أَيْدِي الْمُسْتَأْثِرِينَ، وَ أَنَّ الرَّاحِلَ إِلَيْكَ قَرِيبُ الْمَسَافَةِ، وَ أَنَّكَ لا تَحْتَجِبُ عَنْ خَلْقِكَ إِلّا أَنْ تَحْجُبَهُمُ الْأَعْمَالُ دُونَكَ، وَ قَدْ قَصَدْتُ إِلَيْكَ بِطَلِبَتِي، وَ تَوَجَّهْتُ إِلَيْكَ بِحَاجَتِي، وَ جَعَلْتُ بِكَ اسْتِغَاثَتِي، وَ بِدُعَائِكَ تَوَسُّلِي مِنْ غَيْرِ اسْتِحْقَاقٍ لاسْتِمَاعِكَ مِنِّي درسته به من اجازه دادی بیام باهات حرف بزنم ، اما من استحقاق اینو ندارم که تو حرفایِ منو بشنوی😔 وَ لا اسْتِيجَابٍ لِعَفْوِكَ عَنِّي، بَلْ لِثِقَتِي بِكَرَمِكَ، وَ سُكُونِي إِلَى صِدْقِ وَعْدِكَ، وَ لَجَئِي إِلَى الْإِيمَانِ بِتَوْحِيدِكَ، وَ يَقِينِي بِمَعْرِفَتِكَ مِنِّي أَنْ لا رَبَّ لِي غَيْرُكَ میفهمم که غیر از تو خدایِ دیگه ای ندارم😭وَ لا إِلَهَ إِلّا أَنْتَ وَحْدَكَ لا شَرِيكَ لَكَ اللَّهُمَّ أَنْتَ الْقَائِلُ وَ قَوْلُكَ حَقٌّ، وَ وَعْدُكَ صِدْقٌ وَ اسْأَلُوا اللَّهَ مِنْ فَضْلِهِ إِنَّ اللَّهَ كَانَ بِكُمْ رَحِيماً، وَ لَيْسَ مِنْ صِفَاتِكَ يَا *دور از شانِ تو هست آقایِ من* أَنْ تَأْمُرَ بِالسُّؤَالِ *دستور به گداها بدی بیان گدایی کنن* وَ تَمْنَعَ الْعَطِيَّةَ*اما عطا نکنی😭* وَ أَنْتَ الْمَنَّانُ بِالْعَطِيَّاتِ عَلَى أَهْلِ مَمْلَكَتِكَ، وَ الْعَائِدُ عَلَيْهِمْ بِتَحَنُّنِ رَأْفَتِكَ إِلَهِي رَبَّيْتَنِي فِي نِعَمِكَ وَ إِحْسَانِكَ صَغِيراً، تو منو از بچه گی بزرگم کردی تو نعمت و احسانت قرارم دادی.. وَ نَوَّهْتَ بِاسْمِي كَبِيراً، حالا که بزرگ شدم اسمم رو سر زبان ها انداختی فَيَا مَنْ رَبَّانِي فِي الدُّنْيَا بِإِحْسَانِهِ وَ تَفَضُّلِهِ وَ نِعَمِهِ، وَ أَشَارَ لِي فِي الْآخِرَةِ إِلَى عَفْوِهِ وَ كَرَمِهِ، بهم گفتی بنده هام نگرانِ آخرت نباشید من همه رو می بخشم ..💔 مَعْرِفَتِي يَا مَوْلايَ دَلِيلِي عَلَيْكَ، وَ حُبِّي لَكَ شَفِيعِي إِلَيْكَ، وَ أَنَا وَاثِقٌ مِنْ دَلِيلِي بِدَلالَتِكَ، وَ سَاكِنٌ مِنْ شَفِيعِي إِلَى شَفَاعَتِكَ أَدْعُوكَ يَا سَيِّدِي بِلِسَانٍ قَدْ أَخْرَسَهُ ذَنْبُهُ، رَبِّ أُنَاجِيكَ بِقَلْبٍ قَدْ أَوْبَقَهُ جُرْمُهُ فردایِ قیامت باطنِ من آشکار میشه همه میفهمن من چی کاره ام 😔 أَدْعُوكَ يَا رَبِّ رَاهِباً رَاغِباً رَاجِياً خَائِفاً اخه امید بستم بهت ، اگه این شبا منو دست خالی برگردونی چه خاکی به سر بریزم😭😭 إِذَا رَأَيْتُ مَوْلايَ ذُنُوبِي فَزِعْتُ، وَ إِذَا رَأَيْتُ كَرَمَكَ طَمِعْتُ وقتی به کرمِ تو نگاه می کنم طمع می کنم 😔.. اومد پیش پیغمبرِ زمان خودش گفت گناه کردم ، پیغمبر فرمود برو خدا می بخشه دوباره اومد ؛سه باره اومد ؛ دفعۀ چهارم که اومد پیغمبرِ زمانش گفت دیگه برو من خجالت میکشم از جانب تو با خدا حرف بزنم اومد تو بیابون شروع کرد .. من گناه کردم ، خطا کردم .. خطاب اومد هرچی تو گناه کنی منم می بخشم ... فَإِنْ عَفَوْتَ فَخَيْرُ رَاحِمٍ، وَ إِنْ عَذَّبْتَ فَغَيْرُ ظَالِمٍ تو اگه عذابمم کنی تو ظلم در حقم نکردی..😔حُجَّتِي يَا اللَّهُ فِي جُرْأَتِي عَلَى مَسْأَلَتِكَ مَعَ إِتْيَانِي مَا تَكْرَهُ جُودُكَ وَ كَرَمُكَ، وَ عُدَّتِي فِي شِدَّتِي مَعَ قِلَّةِ حَيَائِي رَأْفَتُكَ وَ رَحْمَتُكَ، وَ قَدْ رَجَوْتُ أَنْ لا تَخِيبَ بَيْنَ ذَيْنِ وَ ذَيْنِ مُنْيَتِي، فَحَقِّقْ رَجَائِي، وَ اسْمَعْ دُعَائِي يَا خَيْرَ مَنْ دَعَاهُ دَاعٍ، وَ افضلَ مَنْ رَجَاهُ رَاجٍ
وَلا تُضآدُّ في حُكْمِكَ وَلا يعْتَرِضُ عَلَيكَ اَحَدٌ في تَدْبيرِكَ لَكَ الْخَلْقُ وَالاَْمْرُ تَبارَكَ اللهُ رَبُّ الْعالَمينَ يا رَبِّ هذا مَقامُ مَنْ لاذَبِكَ اینجا جاییِ که من به تو پناه آوردم .. بی پناهم پناهم بده 💔.. مگه امام رضا نفرمود هرکی به ما پناه بیاره ما بهش پناه میدیم ؟امشب داد میزنم میگم من به تو پناه آوردم .. آقاجون کم آوردم .. اگه خودم باشم دیگه نمی تونم خودمُ نجات بدم دستِ منم بگیر منو بلندم کن آقاجان😭😭 وَاسْتَجارَ بِكَرَمِكَ وَاَلِفَ اِحْسانَكَ وَنِعَمَكَ وَاَنْتَ الْجَوادُ الَّذي لايضيقُ عَفْوُكَ وَلا ينْقُصُ فَضْلُكَ وَلا تَقِلُّ رَحْمَتُكَ وَقَدْ تَوَثَّقْنا مِنْكَ بِالصَّفْحِ الْقَديمِ وَالْفَضْلِ الْعَظيمِ وَالرَّحْمَةِ الْواسِعَةِ اَفَتَُراكَ يا رَبِّ تُخْلِفُ ظُنوُنَنا اَوْ تُخَيبُ آمالَناكَلاّ .صداش بزن 🤲😭 پیغمبر از کنارِ حمعی داشت رد میشد دید دارن صدا میزنن: یا کریمُ یا کریم .. پیغمبر فرمود چه ذکرِ قشنگی دارید میگید همون لحظه جبرائیل نازل شد گفت خدا سلامت رسونده میفرماید میدونی تاثیرِ این ذکر چیه؟هرکی بگه «کریم»،خدا نه تنها گناهانش رو پاک میکنه،گماهانشُ مبدل به حسنه میکنه ..«يَا مُبَدِّلَ السَّيِّئَاتِ حَسَنَاتٍ» به حقِ حسین امشب دستمُ بگیر😔🤲🏻 فَلَيسَ هذا ظَنُّنا بِكَ وَلا هذا فيكَ طَمَعُنا يا رَبِّ اِنَّ لَنا فيكَ اَمَلاً طَويلاً كَثيراً اِنَّ لَنا فيكَ رَجآءً عَظيماً عَصَيناكَ *نافرمانی کردم😔وَنَحْنُ نَرْجوُ اَنْ تَسْتُرَ عَلَينا وَدَعَوْناكَ وَنَحْنُ نَرْجوُ اَنْ تَسْتَجيبَ لَنا *اگه میخواستی جوابمو ندی چرا دعوتم کردی؟😔💔 فَحَقِّقْ رَجآئَنا مَوْلانا فَقَدْ عَلِمْنا ما نَسْتَوْجِبُ بِاَعْمالِنا وَلكِنْ عِلْمُكَ فينا وَعِلْمُنا بِاَنَّكَ لا تَصْرِفُنا عَنْكَ وَاِنْ كُنّا غَيرَ مُسْتَوْجِبينَ لِرَحْمَتِكَ فَاَنْتَ اَهْلٌ اَنْ تَجوُدَ عَلَينا وَعَلَي الْمُذْنِبينَ بِفَضْلِ سَعَتِكَ فَامْنُنْ عَلَينا بِما اَنْتَ اَهْلُهُ وَجُدْ عَلَينا فَاِنّا مُحْتاجوُنَ اِلي نَيلِكَ يا غَفّارُ بِنوُرِكَ اهْتَدَينا یه جلوه ای بفرست منو هدایتم کنه؛ بابا راهب رو با نورِ سرِ حسین هدایت کردی یه نور و جلوه برا من بفرست💔 میگه نیمه‌شب دیدم سه ساله داره آروم آروم میره نزدیکِ نیزه ای که سرِ مقدسِ ابی عبدالله بهش هست میشه ؛ از پایینِ نیزه داره التماس میکنه بابا یا تو بیا پایین یا منو ببر بالا .. نیمه شب نورِ سرِ حسین بچه رو کشوند کنارِ نیزه اینجا تو دلِ شب تونست این بچه سرِ بابا رو تشخیص بده .. الله اکبر من معذرت می خوام شهدامون فیض ببرن😭شماهم فیض ببرید چند روز بیشتر نگذشته بود که سر رو آوردن تو خرابه .. تا نگاش به سر افتاد سوال کرد : هذا رأس من؟ عمه جان این سرِ کیه ؟... انقدر با سنگ زده بودن به پیشونیش .. بابا پیشونیت شکسته .. صورتت ورم کرده 😭😭😭 يا غَفّارُ بِنوُرِكَ اهْتَدَينا وَبِفَضْلِكَ اسْتَغْنَينا وَبِنِعْمَتِكَ اَصْبَحْنا وَاَمْسَينا ذُنوُبُنا بَينَ يدَيكَ نَسْتَغْفِرُكَ الّلهُمَّ مِنْها وَنَتوُبُ اِلَيكَ تَتَحَبَّبُ اِلَينا بِالنِّعَمِ خدایا تو با نعمت هات به من مهر ورزی کردی. وَنُعارِضُكَ بِالذُّنوُبِ *ما با گناه جوابتُ دادیم 😔😔 خَيرُكَ اِلَينا نازِلٌ وَشَّرُنا اِلَيكَ صاعِدٌ وَلَمْ يزَلْ وَلا يزالُ مَلَكٌ كَريمٌ ياْتيكَ عَنّا بِعَمَل قَبيح فَلا يمْنَعُكَ ذلِكَ مِنْ اَنْ تَحوُطَنا بِنِعَمِكَ وَتَتَفَضَّلَ عَلَينا بِآلائِكَ فَسُبْحانَكَ ما اَحْلَمَكَ وَاَعْظَمَكَ وَاَكْرَمَكَ مُبْدِئاً وَمُعيداً تَقَدَّسَتْ اَسْمآئُكَ وَجَلَّ ثَناؤُكَ وَكَرُمَ صَنائِعُكَ وَفِعالُكَ اَنْتَ اِلهي اَوْسَعُ فَضْلاً وَاَعْظَمُ حِلْماً مِنْ اَنْ تُقايسَني بِفِعْلي وَخَطيئَتي فَالْعَفْوَ ان شالله لحظاتِ آخر زبانم بازباشه بتونم اسمتُ بیارم💔 .. میخوام به آقا بگم آقاجان هر نوکری زمین بیفته تو بالاسرش میای .. اصلا نوکر رو زمین بیفته لحظه شماری می کنه اربابش بالاسرش بیاد .. اما خودت از بالایِ مرکب ..زینب داشت میدیدکه وَ الشِّمْرُ جالِسٌ عَلى صَدْرِک😭َ الهی العفو....🤲 ...💚 💚....
🕊🌾دعای ابوحمزه ثمالی قسمت دوم 🌙بسم الله الرحمن الرحیم🌙 🍃🌸اَللّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الْحُجَّهِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَعَلى آبائِهِ فی هذِهِ السّاعَهِ وَفی کُلِّ ساعَهٍ وَلِیّاً وَحافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَدَلیلاً وَعَیْناً حَتّى تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فیها طَویلا..🌸🍃ً وَ أَعْلَمُ أَنَّكَ لِلرَّاجِينَ بِمَوْضِعِ إِجَابَةٍ ، وَ لِلْمَلْهُوفِينَ بِمَرْصَدِ إِغَاثَةٍ ، وَ أَنَّ فِي اللَّهْفِ إِلَى جُودِكَ وَ الرِّضَا بِقَضَائِكَ عِوَضاً مِنْ مَنْعِ الْبَاخِلِينَ وَ مَنْدُوحَةً عَمَّا فِي أَيْدِي الْمُسْتَأْثِرِينَ، وَ أَنَّ الرَّاحِلَ إِلَيْكَ قَرِيبُ الْمَسَافَةِ، وَ أَنَّكَ لا تَحْتَجِبُ عَنْ خَلْقِكَ إِلّا أَنْ تَحْجُبَهُمُ الْأَعْمَالُ دُونَكَ، وَ قَدْ قَصَدْتُ إِلَيْكَ بِطَلِبَتِي، وَ تَوَجَّهْتُ إِلَيْكَ بِحَاجَتِي، وَ جَعَلْتُ بِكَ اسْتِغَاثَتِي، وَ بِدُعَائِكَ تَوَسُّلِي مِنْ غَيْرِ اسْتِحْقَاقٍ لاسْتِمَاعِكَ مِنِّي درسته به من اجازه دادی بیام باهات حرف بزنم ، اما من استحقاق اینو ندارم که تو حرفایِ منو بشنوی😔 وَ لا اسْتِيجَابٍ لِعَفْوِكَ عَنِّي، بَلْ لِثِقَتِي بِكَرَمِكَ، وَ سُكُونِي إِلَى صِدْقِ وَعْدِكَ، وَ لَجَئِي إِلَى الْإِيمَانِ بِتَوْحِيدِكَ، وَ يَقِينِي بِمَعْرِفَتِكَ مِنِّي أَنْ لا رَبَّ لِي غَيْرُكَ میفهمم که غیر از تو خدایِ دیگه ای ندارم😭وَ لا إِلَهَ إِلّا أَنْتَ وَحْدَكَ لا شَرِيكَ لَكَ اللَّهُمَّ أَنْتَ الْقَائِلُ وَ قَوْلُكَ حَقٌّ، وَ وَعْدُكَ صِدْقٌ وَ اسْأَلُوا اللَّهَ مِنْ فَضْلِهِ إِنَّ اللَّهَ كَانَ بِكُمْ رَحِيماً، وَ لَيْسَ مِنْ صِفَاتِكَ يَا *دور از شانِ تو هست آقایِ من* أَنْ تَأْمُرَ بِالسُّؤَالِ *دستور به گداها بدی بیان گدایی کنن* وَ تَمْنَعَ الْعَطِيَّةَ*اما عطا نکنی😭* وَ أَنْتَ الْمَنَّانُ بِالْعَطِيَّاتِ عَلَى أَهْلِ مَمْلَكَتِكَ، وَ الْعَائِدُ عَلَيْهِمْ بِتَحَنُّنِ رَأْفَتِكَ إِلَهِي رَبَّيْتَنِي فِي نِعَمِكَ وَ إِحْسَانِكَ صَغِيراً، تو منو از بچه گی بزرگم کردی تو نعمت و احسانت قرارم دادی.. وَ نَوَّهْتَ بِاسْمِي كَبِيراً، حالا که بزرگ شدم اسمم رو سر زبان ها انداختی فَيَا مَنْ رَبَّانِي فِي الدُّنْيَا بِإِحْسَانِهِ وَ تَفَضُّلِهِ وَ نِعَمِهِ، وَ أَشَارَ لِي فِي الْآخِرَةِ إِلَى عَفْوِهِ وَ كَرَمِهِ، بهم گفتی بنده هام نگرانِ آخرت نباشید من همه رو می بخشم ..💔 مَعْرِفَتِي يَا مَوْلايَ دَلِيلِي عَلَيْكَ، وَ حُبِّي لَكَ شَفِيعِي إِلَيْكَ، وَ أَنَا وَاثِقٌ مِنْ دَلِيلِي بِدَلالَتِكَ، وَ سَاكِنٌ مِنْ شَفِيعِي إِلَى شَفَاعَتِكَ أَدْعُوكَ يَا سَيِّدِي بِلِسَانٍ قَدْ أَخْرَسَهُ ذَنْبُهُ، رَبِّ أُنَاجِيكَ بِقَلْبٍ قَدْ أَوْبَقَهُ جُرْمُهُ فردایِ قیامت باطنِ من آشکار میشه همه میفهمن من چی کاره ام 😔 أَدْعُوكَ يَا رَبِّ رَاهِباً رَاغِباً رَاجِياً خَائِفاً اخه امید بستم بهت ، اگه این شبا منو دست خالی برگردونی چه خاکی به سر بریزم😭😭 إِذَا رَأَيْتُ مَوْلايَ ذُنُوبِي فَزِعْتُ، وَ إِذَا رَأَيْتُ كَرَمَكَ طَمِعْتُ وقتی به کرمِ تو نگاه می کنم طمع می کنم 😔.. اومد پیش پیغمبرِ زمان خودش گفت گناه کردم ، پیغمبر فرمود برو خدا می بخشه دوباره اومد ؛سه باره اومد ؛ دفعۀ چهارم که اومد پیغمبرِ زمانش گفت دیگه برو من خجالت میکشم از جانب تو با خدا حرف بزنم اومد تو بیابون شروع کرد .. من گناه کردم ، خطا کردم .. خطاب اومد هرچی تو گناه کنی منم می بخشم ... فَإِنْ عَفَوْتَ فَخَيْرُ رَاحِمٍ، وَ إِنْ عَذَّبْتَ فَغَيْرُ ظَالِمٍ تو اگه عذابمم کنی تو ظلم در حقم نکردی..😔حُجَّتِي يَا اللَّهُ فِي جُرْأَتِي عَلَى مَسْأَلَتِكَ مَعَ إِتْيَانِي مَا تَكْرَهُ جُودُكَ وَ كَرَمُكَ، وَ عُدَّتِي فِي شِدَّتِي مَعَ قِلَّةِ حَيَائِي رَأْفَتُكَ وَ رَحْمَتُكَ، وَ قَدْ رَجَوْتُ أَنْ لا تَخِيبَ بَيْنَ ذَيْنِ وَ ذَيْنِ مُنْيَتِي، فَحَقِّقْ رَجَائِي، وَ اسْمَعْ دُعَائِي يَا خَيْرَ مَنْ دَعَاهُ دَاعٍ، وَ افضلَ مَنْ رَجَاهُ رَاجٍ .
وَلا تُضآدُّ في حُكْمِكَ وَلا يعْتَرِضُ عَلَيكَ اَحَدٌ في تَدْبيرِكَ لَكَ الْخَلْقُ وَالاَْمْرُ تَبارَكَ اللهُ رَبُّ الْعالَمينَ يا رَبِّ هذا مَقامُ مَنْ لاذَبِكَ اینجا جاییِ که من به تو پناه آوردم .. بی پناهم پناهم بده 💔.. مگه امام رضا نفرمود هرکی به ماپناه بیاره ما بهش پناه میدیم ؟ امشب داد میزنم میگم من به تو پناه آوردم .. آقاجون کم آوردم .. اگه خودم باشم دیگه نمی تونم خودمُ نجات بدم دستِ منم بگیر منو بلندم کن آقاجان😭😭 وَاسْتَجارَ بِكَرَمِكَ وَاَلِفَ اِحْسانَكَ وَنِعَمَكَ وَاَنْتَ الْجَوادُ الَّذي لايضيقُ عَفْوُكَ وَلا ينْقُصُ فَضْلُكَ وَلا تَقِلُّ رَحْمَتُكَ وَقَدْ تَوَثَّقْنا مِنْكَ بِالصَّفْحِ الْقَديمِ وَالْفَضْلِ الْعَظيمِ وَالرَّحْمَةِ الْواسِعَةِ اَفَتَُراكَ يا رَبِّ تُخْلِفُ ظُنوُنَنا اَوْ تُخَيبُ آمالَناكَلاّ .صداش بزن 🤲😭 پیغمبر از کنارِ حمعی داشت رد میشد دید دارن صدا میزنن: یا کریمُ یا کریم .. پیغمبر فرمود چه ذکرِ قشنگی دارید میگید همون لحظه جبرائیل نازل شد گفت خدا سلامت رسونده میفرماید میدونی تاثیرِ این ذکر چیه؟هرکی بگه «کریم»،خدا نه تنها گناهانش رو پاک میکنه،گماهانشُ مبدل به حسنه میکنه ..«يَا مُبَدِّلَ السَّيِّئَاتِ حَسَنَاتٍ» به حقِ حسین امشب دستمُ بگیر😔🤲🏻 فَلَيسَ هذا ظَنُّنا بِكَ وَلا هذا فيكَ طَمَعُنا يا رَبِّ اِنَّ لَنا فيكَ اَمَلاً طَويلاً كَثيراً اِنَّ لَنا فيكَ رَجآءً عَظيماً عَصَيناكَ *نافرمانی کردم😔وَنَحْنُ نَرْجوُ اَنْ تَسْتُرَ عَلَينا وَدَعَوْناكَ وَنَحْنُ نَرْجوُ اَنْ تَسْتَجيبَ لَنا *اگه میخواستی جوابمو ندی چرا دعوتم کردی؟😔💔 فَحَقِّقْ رَجآئَنا مَوْلانا فَقَدْ عَلِمْنا ما نَسْتَوْجِبُ بِاَعْمالِنا وَلكِنْ عِلْمُكَ فينا وَعِلْمُنا بِاَنَّكَ لا تَصْرِفُنا عَنْكَ وَاِنْ كُنّا غَيرَ مُسْتَوْجِبينَ لِرَحْمَتِكَ فَاَنْتَ اَهْلٌ اَنْ تَجوُدَ عَلَينا وَعَلَي الْمُذْنِبينَ بِفَضْلِ سَعَتِكَ فَامْنُنْ عَلَينا بِما اَنْتَ اَهْلُهُ وَجُدْ عَلَينا فَاِنّا مُحْتاجوُنَ اِلي نَيلِكَ يا غَفّارُ بِنوُرِكَ اهْتَدَينا یه جلوه ای بفرست منو هدایتم کنه؛ بابا راهب رو با نورِ سرِ حسین هدایت کردی یه نور و جلوه برا من بفرست💔 میگه نیمه‌شب دیدم سه ساله داره آروم آروم میره نزدیکِ نیزه ای که سرِ مقدسِ ابی عبدالله بهش هست میشه ؛ از پایینِ نیزه داره التماس میکنه بابا یا تو بیا پایین یا منو ببر بالا .. نیمه شب نورِ سرِ حسین بچه رو کشوند کنارِ نیزه اینجا تو دلِ شب تونست این بچه سرِ بابا رو تشخیص بده .. الله اکبر من معذرت می خوام شهدامون فیض ببرن😭شماهم فیض ببرید چند روز بیشتر نگذشته بود که سر رو آوردن تو خرابه .. تا نگاش به سر افتاد سوال کرد : هذا رأس من؟ عمه جان این سرِ کیه ؟... انقدر با سنگ زده بودن به پیشونیش .. بابا پیشونیت شکسته .. صورتت ورم کرده 😭😭😭 يا غَفّارُ بِنوُرِكَ اهْتَدَينا وَبِفَضْلِكَ اسْتَغْنَينا وَبِنِعْمَتِكَ اَصْبَحْنا وَاَمْسَينا ذُنوُبُنا بَينَ يدَيكَ نَسْتَغْفِرُكَ الّلهُمَّ مِنْها وَنَتوُبُ اِلَيكَ تَتَحَبَّبُ اِلَينا بِالنِّعَمِ خدایا تو با نعمت هات به من مهر ورزی کردی. وَنُعارِضُكَ بِالذُّنوُبِ *ما با گناه جوابتُ دادیم 😔😔 خَيرُكَ اِلَينا نازِلٌ وَشَّرُنا اِلَيكَ صاعِدٌ وَلَمْ يزَلْ وَلا يزالُ مَلَكٌ كَريمٌ ياْتيكَ عَنّا بِعَمَل قَبيح فَلا يمْنَعُكَ ذلِكَ مِنْ اَنْ تَحوُطَنا بِنِعَمِكَ وَتَتَفَضَّلَ عَلَينا بِآلائِكَ فَسُبْحانَكَ ما اَحْلَمَكَ وَاَعْظَمَكَ وَاَكْرَمَكَ مُبْدِئاً وَمُعيداً تَقَدَّسَتْ اَسْمآئُكَ وَجَلَّ ثَناؤُكَ وَكَرُمَ صَنائِعُكَ وَفِعالُكَ اَنْتَ اِلهي اَوْسَعُ فَضْلاً وَاَعْظَمُ حِلْماً مِنْ اَنْ تُقايسَني بِفِعْلي وَخَطيئَتي فَالْعَفْوَ ان شالله لحظاتِ آخر زبانم بازباشه بتونم اسمتُ بیارم💔 .. میخوام به آقا بگم آقاجان هر نوکری زمین بیفته تو بالاسرش میای .. اصلا نوکر رو زمین بیفته لحظه شماری می کنه اربابش بالاسرش بیاد .. اما خودت از بالایِ مرکب ..زینب داشت میدیدکه وَ الشِّمْرُ جالِسٌ عَلى صَدْرِک😭َ الهی العفو....🤲 ...💚 💚....