eitaa logo
تَوَسُّل‌بِه‌ امام‌ز‌َمٰان‌وَشهدا🇵🇸
1.8هزار دنبال‌کننده
12.3هزار عکس
4.7هزار ویدیو
83 فایل
🦋اینجا همه،بچهایِ امام‌زمان ودوستان شهدا محسوب میشن😍 📌اهداف کانال: ✨سهمی درظهورامام زمان عج ✨زنده نگه‌داشتن یادشهـدا 💚فروشگاه‌مون: @ForoshgahMeshkat کانال تبلیغ وتبادل ندارد🚫
مشاهده در ایتا
دانلود
🕊زنـدگـینامـه 🌷نام: میترا (زینب) کمایی 🌷سن: 14 سال 🌷تاریخ تولد:1346/3/8 🌷محل تولد: آبـادان 🌷تاریخ شهادت:1361/1/1 🌷محل شهادت:شاهین شهر اصفهان 💔 :فعالیت مذهبی و انقلابی وحجاب چادر 🕊مزارشهیده: گلستان شهدای اصفهان
شهیده میترا در سال 1347 در آبادان متولد شد. مادرم نام را برای او انتخاب کرد. اما بعدها که میترا بزرگ شد، به اسمش اعتراض داشت. بارها به مادرم گفت «مادربزرگ، این هم اسم بود برای من انتخاب کردی؟ اگر در آن دنیا از شما بپرسند که چرا اسم مرا میترا گذاشته‌اید، چه جوابی می‌دهید؟😔 من دوست دارم اسمم 🌷 باشه. من می‌خواهم مثل زینب (س) باشم.» میترا همه ما را هم وادار کرد که به جای میترا به او زینب بگوییم😊 البته یک روز، روزه گرفت و برای افطاری دوستانش را دعوت کرد و نامش را تغییر داد❤️
🔶🔸خب حالا ببینیم مادرشهیده در رابطه با خصوصیات زینب چه حرفی باما دارند😊👇
تَوَسُّل‌بِه‌ امام‌ز‌َمٰان‌وَشهدا🇵🇸
🕊زنـدگـینامـه 🌷نام: میترا (زینب) کمایی 🌷سن: 14 سال 🌷تاریخ تولد:1346/3/8 🌷محل تولد: آبـادان 🌷تار
: زینب در دوران کودکی دو بار بیماری سختی گرفت😔 که در بیمارستان بستری شد و زینب را دوباره به من داد🤲🏻 زینب بین بچه‌هایم (7 بچه، 4 دختر و سه پسر) از همه بود. از هیچ چیز .زینب از همه بچه‌هایم به خودم شبیه‌تر بود☺️ اما بود. از بچه‌گی به من در کمک می‌کرد😍🌷 زینب بیشتر از اینکه دنبال لباس و خوردن و بازی می‌باشد، دنبال و و بود. همیشه به شوهرم می‌گفتم از هفت تا بچه‌ام، زینب سهم من است انگار قلبمان را با هم تقسیم کرده بودیم💘 زینب اهل بود از دوران بچه‌گی خوابهای عجیبی می‌دید. در چهار یا پنج سالگی خواب دید که همه ستاره‌ها🌟 در آسمان به یک ستاره می‌کنند. وقتی از خواب بیدار شد به من گفت: من فهمیدم که آن ستاره پرنور که همه به او تعظیم می‌کردند کی بود؟ و آن (س) بود❤️ زینب بسیار و خیلی بود. دوران دبستان به می‌رفت. زینب بعد از شرکت در این کلاس قرآن علاقه شدیدی به پیدا کرد. کلاس چهارم دبستان با حجاب شد👌🏼♥️مادرم سه تا روسری برایش خرید و زینب با روسری به مدرسه📚می‌رفت. در مدرسه او را مسخره می‌کردند و صدایش می‌زدند🙂از همان دوران روزه می‌گرفت با وجود گرمای زیاد و شرجی آبادان و لاغری جسمی که داشت. اولین سالی که روزه گرفت ده روز قبل از رمضان پیشواز رفت و روزه می‌گرفت زینب کوچکترین دخترم بود، در همه زمان انقلاب شرکت می‌کرد. فعالیتهای انقلابی‌اش را در مدرسه راهنمایی شهرزاد آبادان شروع کرد زینب بعد از انقلاب به خاطر پیام حضرت امام خمینی (ره)؛ هر هفته دوشنبه و پنج‌شنبه بود و خیلی مقید به انجام برنامه‌های بود. زینب بعد از انقلاب، تصمیم گرفت برای ادامه تحصیل به بره و طلبه بشه. اون می‌گفت «ما باید دین‌مان را خوب بشناسیم تا بتوانیم از آن دفاع کنیم✌️🏼 زینب علاقه زیادی به داشت. هر بار که برای تشییع آنجا به گلزار شهیدان اصفهان می‌رفت. مقداری از خاک قبر شهید را می‌آورد و تبرکی نگه می‌داشت.هفت تا میوه کاج و هفت خاک تبرکی شهید را در بین وسایلش نگه می‌داشت. یک روز وقتی برای زیارت شهدا به تکیه شهدا در اصفهان رفتیم، مرا سر قبر (یکی از شهدای انقلاب) برد و گفت مامان، نگاه کن، فقط مردها شهید نمی‌شوند. هم شهید می‌شوند.» زینب همیشه ساعتها سر قبر زهره بنیانیان می‌نشست و قرآن می‌خواند.
تَوَسُّل‌بِه‌ امام‌ز‌َمٰان‌وَشهدا🇵🇸
#مادرشهیده_زینب_کمایی: زینب در دوران کودکی دو بار بیماری سختی گرفت😔 که در بیمارستان بستری شد و #خدا
😍😳یه دختر ۱۴ساله و این همه خصوصیات قشنگ؟ الان ۱۴ساله های این دوران در چه حال هستند؟؟😉 رفقا بین حرفای مادرشهید دو نکته به خصوصیات این شهیده اشاره کردند یک و دو اینکه شهیده بودند....
: رویِ همه‌یِ صفحات دفترش نوشته بود.. ..او میبیند.. با این کار میخواست هیچ‌وقت خدا را فراموش نکند.. ❤️ایشون واقعا اهل دل بودند وچه قشنگ با خداوند عشق بازی میکردند‌.. بعضی از آدمها عجیب بوی خدا رو میدن درست مثل ....
یکے از نوشتہ های شهیدہ زینب کمایی❤️ چه زیبا و عجیب هست حرفاشون چهر دوست شون رو نورانی می دیدن❤️
: مادر زينب دربارۀ دفتر خودسازی📖دختر نوجوان خود، این گونه روایت می‌کند: «زینب در دفتر خودسازی خود جدولی کشیده بود که بیست مورد داشت؛ از نماز به موقع، یاد مرگ، همیشه با وضو بودن، خواندن نماز شب، نماز غفیله و نماز امام زمان (عج)، ورزش صبحگاهی، قرآن خواندن بعد از نماز صبح، حفظ کردن سوره‌های قرآن کریم، دعا کردن در صبح و ظهر و شب، کمتر گناه کردن تا کم‌ خوردن صبحانه، ناهار و شام. دخترم جلوی این موارد ستون‌هایی کشیده بود و هر شب بعد از محاسبۀ کارهایش جدول را علامت می‌زد✔️ من وقتی جدول را دیدم به یاد زینب در پوشیدن و خوردن افتادم، به یاد آن اندام لاغر و نحیفش که چند تکه استخوان بود، به یاد آن روزه‌های مداوم و افطارهای ساده، به یاد نماز شب‌های طولانی و بی‌صدایش، به یاد گریه‌های او در سجده‌هایش😭و دعاهایی که در حق امام خمینی (ره) داشت. زینب در ، تک ‌تک موارد آن جدول خودسازی و خیلی از چیزهایی که در آن جدول نیامده بود را رعایت می‌کرد
تَوَسُّل‌بِه‌ امام‌ز‌َمٰان‌وَشهدا🇵🇸
#دفتر_خودسازی_شهیده: مادر زينب دربارۀ دفتر خودسازی📖دختر نوجوان خود، این گونه روایت می‌کند: «زینب در
🔶🔸خدا وکیلی چندنفر مون دفتر حساب وکتاب دینی برای خودمون درست کردیم؟؟؟ اصلا برامون مهمه؟؟ چقد غبطه میخورم به این عشق بازی زینب با پروردگار😔😔 +بریم سراغ فعالیت های شهیده زینب کمایی👇
تَوَسُّل‌بِه‌ امام‌ز‌َمٰان‌وَشهدا🇵🇸
شهیده میترا در سال 1347 در آبادان متولد شد. مادرم نام #میترا را برای او انتخاب کرد. اما بعدها که میت
زینب تصمیم گرفت به رشته علوم انسانی برود و سپس قصد داشت در آینده به قم برود و درس را برای شدن بخواند. او در شاهین‌شهر فعالیتهای می‌کرد. و علاوه بر فعالیت در دبیرستان به و می‌رفت. در دبیرستان 🎶و 🎭به نام «گروه سرود و تئاتر زینب» تشکیل می‌داد. دبیرستان او از خانه ما فاصله داشت.من هر ماه بابت کرایه ماشین به او می‌دادم که با تاکسی رفت و آمد کند اما زینب پیاده به مدرسه می‌رفت، و با پولش 📚برای می‌خرید و هفته‌ای یکی دوبار به بیمارستان عیسی بن مریم یا بیمارستان شهدا می‌رفت و کتاب‌ها را به مجروحین هدیه🎁می‌کرد. چند بار هم با مجروحین مصاحبه کرد🎙 و نوار مصاحبه را توی مدرسه سر صف برای دانش‌آموزان پخش می‌کرد.🌷 تا آنجا بفهمند و بشنوند که مجروحین و رزمنده‌ها از آنها چه دارند، مخصوصاً سفارش مجروحین را درباره ♥️ پخش می‌کرد در زمستان❄️اصفهان که وسیله گرم‌کننده درست و حسابی نداشتیم و همگی در یک اتاق که با یک تکه موکت فرش شده بود می‌خوابیدیم. یک شب که هوا بود بیدار شدم دیدم زینب در جایش نخوابیده. آرام بلند شدم و دیدم رفته در اتاق خالی در آن سرما مشغول خواندن است. بعد از نماز وقتی مرا دید با بغض به من نگاه کرد💔 دلش نمی‌خواست که من در حال خواندن نماز شب او را ببینم. در تمام عمرم کمتر کسی را دیدم که مثل زینب از نمازخواندن آن قدر لذت ببرد❤️ زینب شبی که حضرت زهرا (س)را حفظ کرد، خواب عجیبی دیده: «یک زن سیاه‌پوش در کنارش می‌نشیند و دعای نور را برای او می‌کند. آن قدر زیبا تفسیر را می‌گوید که زینب در خواب گریه می‌کند.زینب در همان عالم خواب وقتی تفسیر دعا را یاد می‌گیرد، به یک گروه کودک تفسیر را یاد می‌دهد، کودکانی که در حکم بودند. زینب دعا را می‌خواند، رودخانه و زمین و کوه هم گریه می‌کردند😭» زینب آن شب در عالم خواب حرفهایی را شنیده و صحنه‌هایی را دیده بود که خبر از یک عالم دیگری می‌داد. او از خواهرش شهلا که این خواب را تعریف می‌کند سفارش می‌کند که خوابش را برای 🤚🏻 تعریف نکند. یک شب سر نماز، سجده‌اش خیلی شد و حسابی گریه کرد😔 بلندش کردم. گفتم «مامان، تو را به خدا این همه گریه نکن. آخر تو چه ناراحتی داری؟» با چشم‌های مشکی و قشنگش که از شدت گریه سرخ شده بود. گفت: «مامان، برای امام خمینی گریه می‌کنم، امام تنهاست😭😭😭به امام خیلی فشار می‌آید. به خاطر جنگ، مملکت خیلی مشکل دارد. امام بیشتر از همه غصه می‌خورد💔
🔶🔸ازین قسمت به بعد شرایط فرق میکنه و دلها بیشتر شهدایی میشه فعلا این مداحی رو گوش بدین تا بتونم ادامه بدم مهمانی رو💔
در سال ۱۳۶۰ در شاهین‌شهر یک راهپیمایی علیه بی‌حجاب‌ها راه افتاد که زینب مسئول جمع‌آوری بچه‌های مدرسه برای شرکت در راهپیمایی شد. منافقین از همان جا زیر نظرش گرفتند🤚🏻 دخترم همیشه می‌کرد قبل از شهادتش هم غسل شهادت کرده بود💔 در اسفند همان سال در تمیز کردن خانه برای عید نوروز به من کمک کرد و از من خواست که بگذارم روز آخر سال برای خواندن نماز مغرب و عشا به برود. آن نماز، نماز زینب ۱۴ ساله بود. وقتی از مسجد برمی‌گشت، توسط منافقین ربوده شد و او را با خفه کردند و به شهادت رساندند😔🕊 ما بعد از دو روز توانستیم پیکرش را پیدا کنیم. منافقین در طی ارسال نامه و تماس تلفنی مسئولیت زینب را برعهده گرفتند. زینب چهارده ساله و اولین دبیرستانی همراه با شهدای عملیات فتح‌المبین (160 شهید) در اصفهان تشییع شد و در گلستان شهدای اصفهان همانجا که آرزویش بودبه خاک سپرده شد.🕊🌷 بعد از دفن زینب با تعجب دیدم که قبر زینب زیر یک 🌲 قرار دارد و تازه جمع‌آوری درخت میوه کاج را توسط زینب فهمیدم.
تَوَسُّل‌بِه‌ امام‌ز‌َمٰان‌وَشهدا🇵🇸
در سال ۱۳۶۰ در شاهین‌شهر یک راهپیمایی علیه بی‌حجاب‌ها راه افتاد که زینب مسئول جمع‌آوری بچه‌های مدرسه
🔶🔸چه شهادت مظلومانه ای💔😔 سه گره باچادر برگلوش زدند زینب باهمون گره اول پرکشید...🕊🌷 رفقا می بینید دشمن از سیاهی چادر چقد ترس داره؟؟ یزره بیشتر قدر این چادر که از حضرت زهرا ارث رسیده رو بدونیم...دشمن حتی ازیک دختر ۱۴ساله هم ترس داره اخه زینب عاشق رهبرش بود عاشق دین اش بود وهرکاری از دستش برمیومد انجام میداد... دخترها هم میشن💔 به نظرم حالا که با زندگینامه این شهیده آشنا شدین حتی برای تاثیر گزاری بیشتر میتونید (من میترا نیستم)این شهیده رو نگاه کنید ایشون میتونه یه گزینه عالی برای الگو و دوست شهید،برای باشه. تا مثل یک خواهر باهاش ارتباط برقرار کنن و حضورشو تو زندگیشون حس کنن و چه کسی بهتر از میتونه یه دختر رو درک کنه؟ کسی که همجنس خودشون هست میتونن راحت باهاش حرف بزنن. به نظرم دوست همجنس آدمو بهتر و بیشتر درک میکنه😊👌 ✅دوستان هر وصیت نامه شهید یک خواسته وپند واندرز برای ماهست بریم ببینیم شهیده زینب کمایی چه نکته ای در شون میخوان به ما بگن👇👇👇
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
تَوَسُّل‌بِه‌ امام‌ز‌َمٰان‌وَشهدا🇵🇸
در سال ۱۳۶۰ در شاهین‌شهر یک راهپیمایی علیه بی‌حجاب‌ها راه افتاد که زینب مسئول جمع‌آوری بچه‌های مدرسه
🌷وصیت نامه شهیده زینب کمایی : 🕊خدایا نگذار نقاب نفاق و بیطرفی بر چهره مان افتد و در این هنگامه جنگ حسین را تنها گذاریم . اینها از یزدید بدترند و جایگاهشان اسفل سافلین است و بس ... ماذا وجدک من فقدک و ماذا فقد من وجدک . چه یافت آنکسی که تو را گم کرد و چه گم کرد انکس که تو را یافت . ( قسمتی از مناجات امام حسین علیه السلام ) بدلیل اینکه هر مسلمانی باید وصیت نامه ای داشته باشد من نیز تصمیم گرفتن این متن را بعنوان وصیت نامه بنویسم و حرف های خود را برای دوستان و خانواده و تمام عاشقان شهادت بنویسم . از شما عاشقانِ شهادت می خواهم که به خون خفته را ادامه دهید . هیچ گاه از پشتیبانی امام سرد نشوید . همیشه سخن را به گوش جان بشنوید و به کار ببندید . چون هرکس روزی به سوی خدا باز خواهد گشت. همیشه به باشید تا کبر و غرور و دیگر گناهان شما را فرا نگیرد را فراموش نکنید و برای سلامتی اماممان همیشه دعا کنید و در انتظار ظهور مهدی عج باشید مادر جان تو که از بدو تولد همیشه پرستار و غمخوار من بودی حال که وصیت نامه مرا می خوانی خوشحال باش که از امتحان خدا سربلند بیرون امده ای و هرگزدر نبود من ناراحت نشو ٬ زیرا که من در پیشگاه خدای خود روزی می خورم و چه چیزی از این بهتر است که تشنه ای به آب برسد و عاشقی به معشوق مادر جان می دانم که برای رساندن من به این مرحله از زندگی زحمات بسیار کشیده ای و بهمین دلیل تو را به رنجهای حضرت زینب سلام الله علیها قسم می دهم مرا حلال کن و مرا دعای خیر بفرما . در آخر از همه شما خواهران و برادران عزیزم و تمام دوستانم تقاضا می کنم که مرا حلال کنند و اگر من باعث ناراحتی شده ام مرا ببخشید . شما را به خون جوشان حسین علیه السام قسمتان می دهم دعا برای امام را فراموش نکنید 🌸خواهر کوچک شما زینب کمایی.
2897_1552486197.mp3
7.44M
شهدا که پر زدن، حالا نگاهشون به ماست این نظام و انقلاب، امانتی از شهداست حرف تو سینه‌شونو، باید هر عاشق بدونه خواهرم حفظ ، متن وصیتاشونه وصیت نامه‌شون، سفارش به عفته وصیت نامه‌شون، پیروی از ولایته وصیت نامه‌شون، خط به خطش بصیرته
تَوَسُّل‌بِه‌ امام‌ز‌َمٰان‌وَشهدا🇵🇸
شهیده میترا در سال 1347 در آبادان متولد شد. مادرم نام #میترا را برای او انتخاب کرد. اما بعدها که میت
مادر زینب میگوید: زینب تا وصیت‌نامه داشت. من سواد کمی داشتم و آرزو داشتم که به راحتی و روانی، آنها را بخوانم. یک شب زینب به خوابم آمد و گفت: «مامان، ناراحت نباش.» یک روز وصیت‌نامه مرا از اول تا آخر بدون غلط می‌خوانی؛ آن روز نزدیک است.» صبح که از خواب بیدار شدم. سریع به نهضت سوادآموزی رفتم و ثبت‌نام کردم و خوب درس خواندم تا بالاخره به راحتی وصیت‌نامه زینب را می‌خوانم و حتی بعضی جملاتش را حفظ کردم💔 وصیت‌نامه دومش را در13/12/1360 یعنی روز قبل از شهادتش نوشته بود🕊🌷 نامه‌ها و دست‌نوشته‌های زینب شبیه به نامه‌های یک رزمنده در جبهه بود. امروز زینب مثل روز اول رفتنش هنوز داغ داغ است؛ داغی که هیچ وقت سرد نمی‌شود هیچ وقت کهنه نمی‌شود. باید دنیا بداند که منافقین چه کسانی را و به چه جرمی به شهادت رساندند. بعضی شبها خواب گلزار شهدای اصفهان را می‌بینیم. خواب درخت‌های کاج🌲🌲 درختهایی که سایبان قبرهای شهدا، قبر زینب هستند.صدای نسیمی را که میان برگ‌های آنان می‌پیچد، می‌شنوم. یک تکه از جگر من، از قلب من❤️ زیر آن درخت‌هاست🌲 گمشده من آنجا خوابیده است. خوشا به حال درختهای کاج😭
خب به اخر مهمانی رسیدیم امیدوارم که از مهمانی امشب لذت برده باشید و کلی نکات مثبت زیبا یاد گرفته باشید و مهمتراز اون بهش کنید.... بهتون توصیه میکنم حتما مستند (من میترا نیستم) رو ببینیدتاثیرگذاری بیشتری داره...❤️ ✅خب دوستان هر حرفی امشب با شهیده دارید درحد چند خط ارسال کنید بزاریم کانال تا شهیده مطالعه کنند ان شاءالله جوابش روهم بزودی بدن این هم ایدی بنده👇👇 @Sadatbanyfateme313 امشب هدیه کنیم ۱۴ ذکر صلوات به شهیده زینب کمایی ان شاءالله که شفیع مون باشند🌸🍃
تَوَسُّل‌بِه‌ امام‌ز‌َمٰان‌وَشهدا🇵🇸
خب به اخر مهمانی رسیدیم امیدوارم که از مهمانی امشب لذت برده باشید و کلی نکات مثبت زیبا یاد گرفته باش
💌حرف های شمابه شهیده زینب کمایی: 💬بنام او که هم میبیند و هم میداند ... سلام به شهیده زینب جان میدانم که شما هم میبینی و هم میدانی ،میخوام باهات عقد خواهری ببندم ؟ آیا قبولم میکنی ؟ خواهری ندارم همیشه به خدا میگفتم کاش خواهری نصیبم میکردی ،با اینکه از داشتنش محرومم ولی میتونم لذت داشتنشو حس کنم ،امشب فقط ازت میخوام برام خواهری کنی تا قیامت تا ابد الدهر ،آیا قبول میکنی ؟؟ منتظر جوابت هستم زینب عزیزم ❤❤ 💬 سلام شهیده کمایی بنده هم باوجود اینکه دختر هستم و لایق شهادت نیستم اما همیشه دعا میکنم که عاقبتم ختم به شهادت بشه...شما هم دعاکنید یه زندگی مهدوی داشته باشم و عاقبتم ختم به شهادت در رکاب امام زمان بشه انشاءالله. 💬 سلام شهیده زینب. به به چه نام زیبایی(زینب)! یاد زینب کبری افتادم که ظهر عاشورا این روضه را میخواند: به سمت گودال از خیمه دویدم من شمر جلو تر بود دیر رسیدم من 😭😭😭😭😭 شهیده زینب امشب ازتون یک خواهشی داشتم: شهیده زینب دست ما را هم بگیرید نگذارید در این دنیا غرق در گناه بشویم،نگذارید به این مهمان سرای دنیا وابسته بشویم. به ما هم نگاه کنید تا اگر خدا خواست مثل شما بشویم. یک روزی به ما هم بگویند شهید. شهید مثل: اربابمون حسین: در صحرای داغ کرببلا! بی کفن! بی سر! شهیده زینب شب های جمعه که همه شما شهدا در محضر آقا اباعبدالله هستید آقا رو به علی اصغرشان قسم بدهید که با ظهور هر چه زود تر آقا صاحب الزمان(عج)این بیماری منحوس از بین برود. 💬 به نام خدا... دردودل کوچک باخواهری خدایی .. سلام شهیده جان عزیز..زینب خانم...پیش خداخوش میگذره؟؟مطمئنم خوش میگذره...یه حاجت ازتون دارم که منوکامل به خدا..امام مهدی..ائمه وشهدابرسونید...تموم حاجت دلم همینه..درست بشم..کامله کامل. ..طعم خداخیلی شیرینه...اللهم ارزقنا...التماس دعاخواهرجان. ..دعای من براهمه هست...شماهم به هممون نگاه کنید...🤲❤️ 💬 سلام 🌲زینب جان🎄 تو را به امام حسین به زینب کبری حاجت دل مرا روا کن جوانان این سرزمین را دعا کن که مانند خودت باشند 💬 خوش به حالت خوش به حال مادرت، چه شهید عالی مرتبه ای، زندگی و نحوه شهادتت بسیار دلم را تکان داد، خدا لعنت کند منافقین رو که خیلی زود تو را به آرزویت رساندند. ان شاء الله از بقایای منافقین به زودی انتقام خونت را بگیریم، الآن دست تو در عالم باز تر است پس حتما برای ما دعا می کنی و به ما نظر بفرما 💬خوشا به حالت ای شهیده ی عزیز در جوار پروردگار میدانم خوش هستی و به آرزویت که لقای خداوند مهربان است رسیدی. چقدر زیباست وقتی عاشقی به معشوقش میرسد. ان الذین قالوا ربنا الله ثم استقامت... تو گفتی پروردگارت خداست و استقامت کردی و در راه او جهاد نمودی و خداوند مزد این تلاش و اخلاصت را با برگزیدن تو برای خود داد.برای همه مومنان دعا کن. به یاد ما هم باش. 💬 زینب جان شهیده ی راه خدا بنده خالص خدا خدا تو را چقدردوست دارد و به چنین بنده ی پاکی می بالد خوشابحالت به تو حسرت می خورم زندگینامه ات را خوندم و از خودم بدم آمد اشکهایم از گوشه ی چشمم سرازیر شد تو با این سن کم اینچنین عبد صالح بودی منم میخوام مانند تو باشم تو انسانی معمولی بودی و نه معصوم بود و نه امام اینچنین خودت را ساخته ای و با نفست مبارزه نمودی از خودم و کارهایم پشیمانم از اینکه گاهی به نفس و شیطان گوش میدهم پشیمانم خدایا کمکم کن خدایا در این ایام به حق مادر امام حسین کمکم کن آدم بشم تحملم بالا بره صبر داشته باشم گناه نکنم روی هوای نفسم پا بذارم تو را به بزرگی قسمت میدم من نمیخوام در قیامت شرمنده ی خدا و اهل بیت باشم من اومدم توی دنیا تا انسانی باشم که او میخواد من باید جلوه ای از کمالات او باشم این دختر شهیده اینچنین بود شهیده برایمان دعا کن 💬 سلام سیده جان چند بار هست که در مورد شهیده کمایی مطالعه داشتم اما امشب کاملتر این شهیده عزیز رو معرفی کردین در مورد نحوه شهادتشون جگرم کباب شده دلم خیلی گرفته خیلی گریه کردم مگر یک دختر چهارده ساله چه خطری برای منافقین کوردل داشته که نتونستن زنده بودنش رو ببینن جز اینکه آن روی کثیف و رذل بودن خودشون رو به نمایش گذاشتن نمیتونم کامل احساسم رو بیان کنم فقط میتونم بگم شهیده جان شهادت افتخاریست که هر کسی سعادت رسیدن به آن را پیدا نمی کنه خوشا به سعادتتون شما و امثال شما مایه افتخار ما هستید ازتون خواهش میکنم به ما هم نظری داشته باشید ما رو تنها نذارید من روسیاه محتاج نگاه شما هستم میشه مارو شفاعت کنید شرمنده شما هستم خودم رو که با این شهیده عزیز مقایسه میکنم هیچ حرفی برای گفتن ندارم واقعا که روح والایی داشتن خوشا به سعادت مادرشون که همچنین دختری در دامنش پرورش داده ان شاءالله که بتونیم از این بعد به گونه ای زندگی کنیم که بیشتر شرمنده شهدای سرافراز سرزمینمان نباشیم الهی آمین
تَوَسُّل‌بِه‌ امام‌ز‌َمٰان‌وَشهدا🇵🇸
💌حرف های شمابه شهیده زینب کمایی: 💬بنام او که هم میبیند و هم میداند ... سلام به شهیده زینب جان میدان
💬 سلاام زینب خانم ،امشب در میهمانی که مارو دعوت کردی خیلی پذیرایی ویژه ای از ما کردی خیلی خسته ات کردیم با زینب خانم زینب خانم گفتنمان،فدای تن نحیفت، فدای دستای بچه گانت که انقدر بزرگانه مینوشتی، فدای اشکای شبانه ات که باعث شد ما از خودمان خجالت بکشیم فدای غصه خوردن هات برا امام خمینی،اخر مگر یک دختر چهارده ساله چه درکی از نماز شبانه و افطاری ساده دارد در صورتی که دخترای هم سنت به خوشی های دخترانه می پرداختند، تو کجای زمونه به زینب وار گونه زیستن رسیدی،خوشا به حال مادرت همچنین فرشته ای به خدا تقدیم کرد،دختر سیزده ساله ام در مهمانی تو بحال تو غبطه خورد و به فکر خودسازی خود افتاد ،تو را بحق زینب قسمت میدهم کمکش کن تا به اوج حیا و عفت برسه مراقبش باش به بیراهه نره ،نمازش رو ترک نکنه ،تو را به حرمت حضرت زهرا کمکم کن تا پیش امام زمانم روسیاه نباشم عشق ائمه روز به روز در من و خانواده ام بیشتر از قبل بشه تا به عشق خالص ابدی برسیم.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا