eitaa logo
مقتل "یارالی آقام "
218 دنبال‌کننده
243 عکس
37 ویدیو
13 فایل
الله 🔸یارالی یعنی آقای من حسین، که جسمش پر از زخم بود. 🔸یارالی کلمه ای آذری است که به معنی کسی که بر جسمش زخم فراوان دارد ، این کلمه معنایی عمیق دارد که تداعی غم و مصیبت بزرگی می نماید. کانال های دیگر: @qalalsadegh135 @azizamhosen
مشاهده در ایتا
دانلود
ا ﷽ ا /۱۲ حضرت امام علی علیه السلام حضرت فاطمه الزهرا سلام الله علیها اَلسَّلامُ عَلَیكَ یَا امینَ اللهِ فی اَرْضِهِ وَ حُجَّتَهُ عَلَی عِبادِهِ، اَلسَّلامُ عَلَیكَ یا اَمیرَ الْمُؤْمِنینَ(علیه السلام) ✅طبق نقل تاریخ، امام علی(علیه السلام) در دو جا با صورت مبارک بر زمین افتاده اند. اما بسی جای تعجب است، که این دو جا در میدان جنگ و نبرد نبوده است. چون امام علی(ع) در بخشی از نامه ای که به «عثمان بن حُنیف»، حاکم بصره نوشته بود، فرمود : 📋《وَاللهِ لَو تَظَاهَرَتِ الْعَرَبُ عَلَی قِتَالِی لَمَّا وَلَّیتُ عَنْهَا!》 ♦️به خدا سوگند! اگر تمام عرب به قصد قتال من، پشت در پشت هم درآیند و مقابل من قرار بگیرند، و علیه من شمشیر بکشند، هرگز به آنها پشت نمی کنم و از مقابلشان نمی گریزم.(۱) امام علی(ع) با این یک جمله، معرفی شد! اما باید این دو جائی که حضرت(ع) در آن با صورت به زمین افتاده است، باید حادثه سنگینی باشد که حضرت(ع) را مجبور به افتادن به این حالت کرده است. اما آن دو جا؛ 1⃣جایی که ابن ملجم لعین در صبح روز نوزدهم سال ۴۰ هجری، در حین نماز، به امام علی(ع) حمله ور شد، و با شمشیر سمّی، ضربتی سنگین بر فرق مبارک حضرت(ع) زد، که تاریخ می نویسد : 📋《فَضَرَبَهُ بِالسَّيْفِ عَلَى أُمِّ رَأْسِهِ》 ♦️پس ابن ملجم با شمشیر بر فرق سر مبارک امام علی(ع) فرود آورد.(۲) 📋《ثُمَّ أَخَذَتِ الضَّرْبَةُ إِلَى مَفْرَقِ رَأْسِهِ إِلَى مَوْضِعِ السُّجُودِ، فَلَمَّا أَحَسَّ الْإِمَامُ(ع) بِالضَّرْبِ لَمْ يَتَأَوَّهْ وَ صَبَرَ وَ احْتَسَبَ وَ وَقَعَ عَلَى وَجْهِه》 ♦️پس ضربه ی شمشیر آن لعین، سر مبارک امام علی(ع) را تا سجده گاهِ آن حضرت(ع) شکافت. پس در این هنگام، امام(ع) اثر ضربه ای را که عادتاً قابل تحمل نبود، احساس کرد. اندکی صبر کرد و به همان اکتفاء نمود و ناگهان با صورت بر زمین افتاد.(۳) 2⃣دومین جا، اونجایی است که «اسماء بنت عمیس» بعد از اینکه متوجه شد حضرت فاطمه(س) از دنیا رفته است، بلافاصله حسنین(علیهما السلام) را به دنبال پدرشان به مسجد فرستاد و گفت : 📋《يَا ابْنَيْ رَسُولِ اللَّهِ(ص)! انْطَلِقَا إِلَى أَبِيكُمَا عَلِيٍّ(ع) فَأَخْبِرَاهُ بِمَوْتِ أُمِّكُمَا!》 ♦️ای فرزندان پیامبر اکرم(ص) نزد پدرتان بروید و او را از رحلت مادرتان، آگاه سازید. در این هنگام، حسنین(ع) سراسیمه وارد مسجد شدند و امام علی(ع) وقتی حالت پریشانی آنان را دید و از آنان پرسید : 📋《مَا الخَبَرُ؟》 ♦️چه اتفاقی افتاده است؟ آنان گفتند : 📋《قَدْ مَاتَتْ أُمُّنَا فَاطِمَةُ(س)!》 ♦️مادرمان فاطمه(س) از دنیا رفته است. وقتی امام علی(ع) این سخن آنان را شنید، در این هنگام ؛ 📋《فَوَقَعَ عَلِيٌّ(ع) عَلَى وَجْهِهِ》 ♦️علی(ع) با صورت بر زمین افتاد.(۴) ﴿وَسَيَعْلَمُ الَّذِينَ ظَلَمُوا أَيَّ مُنْقَلَبٍ يَنْقَلِبُونَ﴾ 📝شعر : داغ تو بُرد تاب پدر را وگر نه صد لشگر حریف فاتح خیبر نمی شود! 👤احمدی 📚منابع : ۱)امالی شیخ صدوق، ص۵۱۴ ۲)اعلام الوری طبرسی، ج۱، ص۳۰۹ ۳)بحارالأنوار مجلسی، ج۴۲، ص۲۵۹ ۴)کشف الغمه اربلی، ج۱، ص۵۰۰ منبع: اسناد المصائب حضرت علیه السلام حضرت سلام الله علیها •┈┈••✾••┈┈• @yaraliagham
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
معرفی مقاتل معتبر.mp3
2.7M
💢معرفی برخی مقاتل معتبر 🎙استاد عندلیب همدانی •┈┈••✾••┈┈• @yaraliagham
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ا ﷽ ا /۱۳ حضرت علی اکبر علیه السلام اَلسَّلامُ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ(علیه السلام در روز عاشورا اصحاب تا زنده بودند اجازه ندادند کسی از اهل بيت امام حسین(علیه السلام) به ميدان برود، اما آخرين فرد از اصحاب که به شهادت رسید، شور و ولوله‏ اى ميان جوانان بنی هاشم افتاد. همه از جا حركت كردند و آماده جان فشانی برای امامشان شدند. 📋《اِجتَمَعُوا يُوَدِّعُ بَعضُهُم بَعضَاً》 ♦️بنی هاشم جمع شدند و شروع كردند با يكديگر وداع كردن و خداحافظى كردن!(۱) اولین كسى كه از امام حسین(ع) كسب اجازه كرد، حضرت علی اکبر(ع) بود. طبری سنی می نویسد : 📋《وَ کانَ اولُ قَتَیلٍ مِن بَنی‌ طَالِب(ع) یَومَئِذٍ؛ عَلَیُّ الأَکبَرُ(ع) بنُ الحُسَینِ(ع) بنُ عَلیِّ(ع)》 ♦️نخستين كشته از خاندان ابوطالب(ع) در روز عاشورا، على اكبر(ع)، فرزند حسين(ع) بود.(۲) در مورد حضرت علی اکبر(ع) آمده است که؛ وقتی حضرت علی‌ اکبر(ع) در روز عاشورا به عنوان اولین نفر از بنی‌ هاشم به میدان رفت، امام حسین(ع) هنگام رفتن او، گریست و فرمود : 📋《اَللهمَّ اشْهَدْ عَلَی هؤُلاءِ، فَقَدْ بَرَزَ اِلَیهِمْ اَشْبَهُ النّاسِ بِرَسولِک مُحَمّدِِ خَلْقاً وَ خُلْقاً و مَنْطِقاً》 ♦️خدایا! تو را بر این قوم شاهد می‌گیرم، در برابر اینها شخصی به رزم آمده که شبیه‌ترین مردم به رسول تو محمد(ص) در خلقت ظاهری و اخلاق باطنی و گفتار است. و در ادامه فرمود : 📋《اَللَّهُمَّ وَ کنّا اِذَا اشْتَقْنا اِلی رُؤیةِ نَبِیِّکَ نَظَرْنا اِلیهِ》 ♦️خدایا! هرگاه ما شیفته ی دیدار پیامبر(ص) تو می‌ شدیم، به علی اکبر(علیه السلام) نظر می‌انداختیم.(۳) خورازمی از علمای اهل تسنن، در مقتل خود می نویسد : وقتی حضرت علی اکبر(ع) به میدان رفت و جانانه جنگید، در این هنگام از شدت جراحت برای مرکب افتاد. 📋《فَاعتَنَقَ الفَرَسُ فَحَمَلَهُ الفَرَسُ إلى عَسكَرِ عَدُوِّهِ》 ♦️پس دو دست علی اکبر(ع) بر روی مرکب بر گردن اسب به حالت حلقه افتاد و اسب او را به سمت لشگر دشمن بُرد. 📋《فَقَطَّعُوهُ بِأَسيَافِهِم إِرْبَاً إِرْبَاً، فَلَمّا بَلَغَت روحُهُ التَّراقِيَ، نَادَى بِأَعلَى صَوتِهِ : يَا أَبَتَاهُ》 ♦️پس دشمن نیز با شمشیرهایشان او را قطعه قطعه کردند که در این هنگام که لحطات آخر حیات حضرت علی اکبر(ع) سپری می شد، با صدای بلند فریاد زد : ای پدرم! امام حسین(ع) شتابان خود رو به بالین جوانش رساند. 📋《فَأَخَذَهُ الحُسَينُ(ع)، فَضَمَّهُ إِلَيهِ! فَجَعَلَ يَقُوُلُ لَهُ : يَا أَبَةَ! هَذَا رَسُوُلُ اللهِ(ص) يَقُوُلُ لِي : عَجِّل القُدُومَ عَلَينَا!》 ♦️سید الشهداء(علیه السلام) علی اکبر(ع) را گرفت و به سینه ی مبارک چسبانید. در این هنگام علی اکبر(ع) به امام(ع) عرض کرد : ای پدر! این رسول خدا(ص) است که به من می فرماید : تعجیل کن در آمدن به نزد ما! 📋《وَ لَم يَزَل كَذَلِكَ عَلَى صَدرِهِ حَتَّى مَاتَ! فَلَمَّا نَظَرَ إِليَه مَيِّتَا! قَالَ : عَلَى الدُنيَا بَعدَكَ العَفَا!》 ♦️و همچنان سید الشهدا(ع) او را به سینه چسبانیده بود، تا اینکه جوانش جان داد. هنگامی که ابی عبدالله(ع) به بدن بی جان علی اکبر(علیه السلام) نظر نمود، فرمود : بعد از تو وای بر دنیا!(۴) و دراین هنگام؛ 📋《وَضَعَ خَدَّهُ عَلَى خَدِّهِ》 ♦️حضرت(ع) صورت خود را بر صورت على اکبر(ع) گذاشت. در این حین، حضرت زینب(س) از خمیه گاه بیرون آمد و نُدبه کنان خود را به نعش بی جان پسر برادر رساند. وقتی زینب کبری(س) با بدن قطعه قطعه ی علی اکبر(ع) مواجه شد؛ 📋《فَأَكَبَّتْ عَلَيْهِ》 ♦️خود را بر روی بدن بی جان علی اکبر(ع) انداخت. در این حین از آنجایی که امام حسین(ع) توسط دشمنان محاصره شده بودند، و در مقابل نگاه های آنها قرار گرفته بودند. 📋《فَأَخَذَهَا وَ رَدَّهَا إِلَى النِّسَاءِ》 ♦️نعش علی اکبر(ع) را رها کردند و دست خواهر را گرفتند و به سمت خیمه گاه، نزد زنان خیام برگرداندند.(۵) سپس به جوانان بنی هاشم فرمود : 📋《إِحمِلُوا أَخَاکُم》 ♦️جنازه برادرتان را به سوی خيمه ها ببريد.(۶) {وَسَيَعْلَمُ الَّذِينَ ظَلَمُوا أَيَّ مُنْقَلَبٍ يَنْقَلِبُونَ} 📝شعر : دل ز قرص قمر خویش کشیدن سخت است  نازها از پسر خویش کشیدن سخت است  سر زانو کمکم کرد که پیدات کنم  ورنه کار از کمر خویش کشیدن سخت است  مشکل این است بغل کردن تو مشکل شد  تکه ها را به بر خویش کشیدن سخت است  خواستی این پدر پیر خضابی بکند  خون دل را به سر خویش کشیدن سخت است  نیزه بیرون بکشم از بدنت می میرم  خار را از جگر خویش کشیدن سخت است   لطیفیان 📚منابع : ۱)بحارالانوار ، ج۴۵ ۲)تاریخ طبری، ج۵ ۳)اللهوف ۴)مقتل خوارزمی ۵)اللهوف ۶)الارشاد منبع: اسناد المصائب حضرت علیه السلام •┈┈••✾••┈┈• @yaraliagham
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔰 سیّد حمیری، از شُعَرای بزرگ شیعه و معاصر امام صادق عليه السّلام، در مصيبت حضرت زهرا سلام الله علیها، سروده: 🔰ضُرِبَتْ وَ اهْتُضِمَتْ مِنْ حَقِّهَا وَ أُذِيقَتْ بَعْدَهُ طَعْمَ السّلعِ قَطَعَ اللهُ يَدَيْ ضَارِبِهَا وَ يَدَ الرَّاضِي بِذَاكَ المتبعِ لا عَفَى اللهُ لَهُ وَ لَا كَفَّ عَنْهُ هَوْلَ يَوْمِ المُطَّلَعِ. ✍🏻 زهرا را زدند و حقّش را ربودند و پس از آن، طعم جراحت و زخم را به او چشاندند. بريده باد دست ضاربِ او و كسى كه راضى و پيرو او باشد. خدای از او نگذرد و او را از هول روز قيامت باز ندارد. 📚 مأساة الزهرا، ج ٢ ص ١۶ حضرت سلام الله علیها •┈┈••✾••┈┈• @azizamhosen
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ا ﷽ ا /۱۴ حضرت فاطمه الزهرا سلام الله علیها السَّلاَمُ عَلَیْکِ یَا فَاطِمَهُ(سلام آلله علیها) بِنْتَ رَسُولِ اللَّهِ(ص) وَ رَحْمَهُ اللَّهِ وَ بَرَکَاتُهُ ✅عشق و علاقه امام علی(علیه السلام) نسبت به حضرت فاطمه(سلام الله علیها) به طورى بود، که غمها و غصه‏ هاى وارده در بیرون از خانه، با دیدار فاطمه(سلام الله علیها) برطرف مى‏ شد. امام على(علیه السلام) خود در این باره مى‏ فرماید : 📋《فَوَاللهِ لَقَد کُنتُ اَنظُرُ الَیهَا فَتَنکَشِفُ عَنَّى الهُمُومَ وَ الاَحزَانَ》 ♦️سوگند به خدا که هرگاه من با او دیدار مى‏ کردم، تمام غمها و غصه‏ هایم از دلم برطرف مى‏ شد.(۱) جابر بن عبدالله انصاری می گوید : سه روز پیش از رحلت حضرت رسول اکرم(ص) از آن حضرت(ص) شنیدم که به امام علی(علیه السلام) می‌فرمود : 📋《فَعَنْ قَلِيلٍ يَنْهَدُّ رُكْنَاكَ وَ اللَّهُ خَلِيفَتِي عَلَيْكَ》 ♦️طولی نمی‌ کشد که تو دو رکن خویشتن را از دست خواهی داد، من تو را به خدا می‌سپارم. هنگامی که حضرت رسول اکرم(ص) رحلت کرد، علی‌ بن‌ ابی‌ طالب(علیه السلام) فرمود : 📋《هَذَا أَحَدُ رُكْنَيَّ الَّذِي قَالَ لِي رَسُولُ اللَّهِ(ص) فَلَمَّا مَاتَتْ فَاطِمَةُ(س) قَالَ عَلِيٌّ(ع) : هَذَا الرُّكْنُ الثَّانِي الَّذِي قَالَ رَسُولُ اللَّهِ(ص)》 ♦️این یکی از آن دو رکن من بود که رسول خدا(ص) به من خبر داد و وقتی که حضرت فاطمه(سلام الله علیها) از دنیا رفت، امیر المومنین(علیه السلام) فرمود : این دومین رکنی بود که حضرت رسول اکرم(ص) به من خبر داده بود.(۲) هنگام دفن حضرت فاطمه(سلام الله علیها) مولا علی(علیه السلام) مشتی از خاکِ قبر ایشان را برداشت، که در منابع حالات حضرت(علیه السلام) اینگونه وصف کرده اند که؛ 📋《هَاجَ بِهِ الْحُزْنُ》 ♦️حزن و اندوه عجیبی سرتاسر وجود ایشان را فرا گرفت.(۳) {وَسَيَعْلَمُ الَّذِينَ ظَلَمُوا أَيَّ مُنْقَلَبٍ يَنْقَلِبُونَ} 📝شعر : رفتی مرا به وادی غم واگذاشتی  تنهای من! مرا ز چه تنها گذاشتی؟  یادش به خیر باد که نه سال پیش بود  آن شب که تو به خانه ی من پا گذاشتی  حوریه ی بهشت علی! نیمه های شب  رفتی سوی بهشت و مرا جا گذاشتی  یاسین من! چقدر غریبانه از وطن  رفتی و سر به دامن طاها گذاشتی  کردی به هر نفس طلب مرگ از خدا  تا داغ خویش بر جگر ما گذاشتی  هرکس نهد ز خویش نشانی، تو بعد خود  یک قبر بی‌نشانه به دنیا گذاشتی  👤سازگار 📚منابع : ۱)بحارالانوار مجلسی، ج۴۳، ص۱۳۴ ۲)بحارالانوار مجلسی، ج۴٣، ص١٧٣ ۳)امالی شیخ طوسی، ص۱۰۹ منبع : اسناد المصائب حضرت سلام الله علیها •┈┈••✾••┈┈• @yaraliagham
ا ﷽ ا /۱۵ حضرت فاطمه الزهرا سلام الله علیها 《السَّلاَمُ عَلَیْکِ یَا سَیِّدَهَ نِسَاءِ الْعَالَمِینَ(سلام الله علیها)》 ✅امام صادق(علیه السلام) در فرازی از روایتی، ظلم وارده بر حضرت فاطمه(سلام الله علیها) را اینگونه بیان می فرماید : 📋《فَأَخَذُوا مِنْ فَاطِمَةَ(ع) فَدَكَ وَ مَنَعُوهَا مِيرَاثَهَا وَ غَصَبُوهَا وَ زَوْجَهَا حُقُوقَهُمَا وَ هَمُّوا بِإِحْرَاقِ‏ بَيْتِهَا وَ أَسَّسُوا الظُّلْمَ وَ غَيَّرُوا سُنَّةَ رَسُولِ اللهِ(ص)》 ♦️از فاطمه(سلام الله علیها) فدك را گرفتند و او را از ميراثش منع كردند و حق او و شوهرش را غصب كردند. به سوزاندن خانه اش همت گماشتند و اساس ظلم را بنيانگذاری كردند و سنت حضرت رسول اکرم(ص) را تغییر دادند.(۱) در روایتی سلمان فارسی می گوید : 📋《خَرَجْتُ مِنْ مَنْزِلِي يَوْماً بَعْدَ وَفَاةِ رَسُولِ اللَّه(ص) بِعَشَرَةِ أَيَّامٍ فَلَقِيَنِي عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ(ع) ابْنُ عَمِّ الرَّسُولِ(ص) فَقَالَ لِي : يَا سَلْمَانُ! جَفَوْتَنَا بَعْدَ رَسُولِ اللَّهِ(ص)!》 ♦️ده روز پس از رحلت رسول الله(ص) از منزل خود خارج شدم و على بن ابی طالب(علیه السلام) پسر عموی پیامبر اکرم(ص) مرا دید و به من فرمود : اى سلمان! تو بعد از پيامبر خدا(ص) بر ما جفا كردى! من عرض کردم : 📋《حَبِيبِي! أَبَا الْحَسَنِ(ع)! مِثْلُكُمْ لَا يُجْفَى غَيْرَ أَنَّ حُزْنِي عَلَى رَسُولِ اللَّهِ(ص) طَالَ فَهُوَ الَّذِي مَنَعَنِي مِنْ زِيَارَتِكُمْ》 ♦️حبيب من! اى ابالحسن(ع)! به مثل شمایی کسی جفا نمی‌ کند. ولی حزن و اندوه من بر رسول اکرم(ص) شديد بود و آن مانع زيارت شما شد.(۲) در روایتی دیگر آمده است که سلمان فارسی بعد از شهادت حضرت رسول اکرم(ص) وقتی به خانه ی حضرت فاطمه(سلام الله علیها) رفت، فاطمه(سلام الله علیها) بعد از دیدن سلمان فرمود : 📋《یَا سَلْمَانُ! جَفَوْتَنِی بَعْدَ وَفَاةِ أَبِی》 ♦️ای سلمان! تو بعد از رحلت پدرم به ما جفا کردی؟ سلمان گفت : 📋《أَ أَجفَاکُم؟!! لَمْ أَجْفُکُمْ‌!》 ♦️آیا امکان دارد که من بتوانم به شما جفا کنم؟!!(۳) {وَسَيَعْلَمُ الَّذِينَ ظَلَمُوا أَيَّ مُنْقَلَبٍ يَنْقَلِبُونَ} 📝شعر : خواستم خنده کنم ماتم طاها نگذاشت خواستم گریه کنم طعنه ی اعدا نگذاشت خواستم داد دل فاطمه گیرم ز عدو حکمت و مصلحت خالق یکتا نگذاشت آن زمانی که در خانه عدو آتش زد خواستم من بروم ام ابیها نگذاشت آن زمانی که گل و غنچه ی من پرپر شد خواستم داد زنم ناله ی اسما نگذاشت دیدن میخ در خانه مرا آتش زد خواستم جان بدهم زینب کبری نگذاشت  دست از غسل کشیدم که به من فرصت آه صورت نیلی و آن سینه ی سینا نگذاشت خصم می خواست مرا جانب مسجد ببرد تا نفس داشت درآن معرکه زهرا نگذاشت آن زمانی که عدو فاطمه ام را می زد چاره ای صبربه من غیر تماشا نگذاشت خواستم قصه ی آن کوچه بپرسم ز حسن ترس جان دادن آن شاهد تنها نگذاشت 👤ژولیده نیشابوری 📚منابع : ۱)الخصال شیخ صدوق، ص۶۰۳ ۲)مهج الدعوات سيد بن طاووس، ص۷ ۳)مهج الدعوات سيد بن طاووس، ص۵ منبع : اسناد المصائب حضرت سلام الله علیها •┈┈••✾••┈┈• @yaraliagham
ا ﷽ ا /۱۶ حضرت فاطمه الزهرا سلام الله علیها 《السَّلاَمُ عَلَيْکِ يَا فَاطِمَةَ الزَّهرَاءِ(سلام الله علیها)》 ✅امام حسن مجتبی(علیه السلام) می فرماید : 📋《رَأَیْتُ أُمِّی فَاطِمَةَ(س) قَامَتْ فِی مِحْرَابِهَا لَیْلَةَ جُمُعَتِهَا فَلَمْ تَزَلْ رَاکِعَةً سَاجِدَةً حَتَّى اتَّضَحَ عَمُودُ الصُّبْحِ وَ سَمِعْتُهَا تَدْعُو لِلْمُؤْمِنِینَ وَ الْمُؤْمِنَاتِ وَ تُسَمِّیهِمْ وَ تُکْثِرُ الدُّعَاءَ لَهُمْ وَ لَا تَدْعُو لِنَفْسِهَا بِشَیْ‏ءٍ》 ♦️مادرم فاطمه(سلام الله علیها) را در شب جمعه ای دیدم که در محرابش ایستاده بود و پیوسته در حال رکوع و سجده بود، تا اینکه روشنایی صبح نمایان شد و از او شنیدم که برای مردان و زنان مومن دعا می کرد و با اسم آنان را نام می برد و برایشان زیاد دعا می کرد، ولی برای خویش چیزی نمی خواست. پس به ایشان گفتم : 📋《یَا أُمَّاهْ! لِمَ لَا تَدْعِینَ لِنَفْسِکِ کَمَا تَدْعِینَ لِغَیْرِکِ؟》 ♦️مادرم! چرا آنگونه که برای دیگران دعا می کنی، برای خود دعا نمی کنی؟ ایشان فرمود : 📋《یَا بُنَیَّ! الْجَّارَ ثُمَّ الدَّارَ》 ♦️فرزندم! اول همسایه بعد خانه![دیگران مقدم ترند.](۱) 🏴اما مگر به فرموده خداوند متعال؛ 📋《هَلْ جَزَاءُ الْإِحْسَانِ إِلَّا الْإِحْسَانُ؟》  ♦️آيا پاداش نيکی و احسان، جز نيکی است؟ مردم مدینه و همسایگان حضرت فاطمه(سلام الله علیها)، پاداش دعای خیر حضرت(س) را اینگونه جواب دادند، که خود حضرت فاطمه(سلام الله علیها) با وضعیت وخیم جسمی، درد بازو، صورت کبود شده، پهلوی شکسته، چشمان کم سو، بدنی که دچار سوختگی شده و قلبی شکسته و پُر از غم، ماجرای هجوم و لطمات و صدمات وارده را، این گونه بیان می فرماید : 📋《..فَجَمَعُوا الحَطَبَ الجَزَلَ عَلَی بَابَِنا وَ أتَوا بِالنَّارِ لِیُحْرِقُوهُ وَ یُحْرِقُونَا، فَوَقَفتُ بِعِضَادَةِ البَابِ وَ ناشَدتُهُم بِاللهِ وَ بِأبِی أَن یَکُفُّوا عَنَّا وَ یَنصُرُونَا》 ♦️بر درب خانه ی ما هیزم زیادی جمع کردند و آتش آوردند تا خانه و ما را آتش بزنند. من در پشت درب ایستاده بودم و آن‌ ها را به خدا و پدرم قسم می دادم که دست از ما بردارند و ما را یاری کنند. 📋《فَأخَذَ عُمَرُ السَّوطَ مِن یَدِ قُنفُذٍ مَولَی أبِی بَکرِِ فَضَرَبَ بِهِ عَضُدِی فَالتَوی السَوطُ عَلی عَضُدِی، حَتّی صارَ کَالدُملُجِ وَ رَکَّلَ البَابَ بِرِجلِهِ فَرَدَّهُ عَلَیَّ وَ أَنَا حَامِلٌ فَسَقَطتُ لِوَجهِی وَ النَّارُ تَسعَرُ وَ تَسفَعُ وَجهِی》 ♦️ناگهان عُمَر تازیانه را از دست قنفذ غلام ابوبکر گرفت و با آن به بازوی من زد. در این هنگام تازیانه دور بازوی من پیچید، به گونه ای که دور تا دور بازویم وَرَم کرد و مثل بازو بند شد و با پایش به درب لگد زد و درب را به روی من به عقب فشار داد و باز کرد و من در آن هنگام باردار بودم، پس با صورت بر زمین افتادم، در حالی که آتش شعله ور بود و حرارتش صورتم را می سوزاند. 📋《فَضَرَبَنِی بِیَدِهِ حَتّی انتَثَرَ قُرطِی مِن اُذُنِی وَ جائَنِی المَخَاضُ فَأسقَطتُ مُحْسِناً قَتِیلاً بِغَیرِ جُرمٍ》 ♦️سپس عُمَر چنان به صورتم سيلی زد به طوری که گوشواره هایم تکّه تکّه شده از گوشم جدا شدند و درد زایمان به سراغم آمد و مُحسن راـ که بی گناه بود سقط کردم. 📋《فَهذِهِ اُمَّةٌ تُصَلِّی عَلَیَّ؟!! وَ قَد تَبَرَّاَ اللهُ وَ رَسُولُهُ مِنهُم، وَ تَبَرَّاتُ مِنهُم》 ♦️آیا این‌ ها مردمانی هستند که می خواستند بر جنازه ی من نماز بخوانند؟!! در حالی كه خداوند و فرستاده ی او از آنان بيزاری جسته‏ اند، من نيز از آنان برائت می ‏جويم.(۲) {وَسَيَعْلَمُ الَّذِينَ ظَلَمُوا أَيَّ مُنْقَلَبٍ يَنْقَلِبُونَ} 📝شعر : بعد از پدر به فاطمه دشمن امان نداد از مهر، کس تسلی آن خسته جان نداد زهرا ندید محسن و گلچین روزگار گل چید و فیض دیدن، بر باغبان نداد   می خواست با پسر بدهد جان به پشت در اما چو بی کسی علی دید جان نداد در کوچه خواست تا که شود حامی علی دردا که تازیانه دشمن امان نداد   هر قهرمان کند به نشان خود افتخار زهرا نشان خود به علی هم نشان نداد  👤قاسم ملکی 📚منابع : ۱)مناقب ابن شهر آشوب، ج۳، ص۳۴۱ ۲)بحارالأنوار مجلسی، ج۳۰، ص۳۴۹ منبع : اسناد المصائب حضرت سلام الله علیها •┈┈••✾••┈┈• @yaraliagham
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ا ﷽ ا /۱۷ حضرت فاطمه الزهرا سلام الله علیها 《السَّلاَمُ عَلَیْکِ یَا فَاطِمَةَ بِنْتَ رَسُولِ اللَّهِ(سَلامُ اللهِ عَلَیهِمَا) سَیِّدَةَ نِسَاءِ الْعَالَمِینَ وَ رَحْمَهُ اللَّهِ وَ بَرَکَاتُهُ》 ✅در یکی از آخرین وصایای حضرت فاطمه(سلام الله علیها) در اواخر عمر شریفشان آمده است که ایشان به امام علی(علیه السلام) فرمود : 📋《یَا أَبَالحَسَنِ(ع)! أَنْتَ أَوْلَی بِی مِنْ غَیرِی وَ حَنِّطْنِی وَ غَسِّلْنِی وَ کَفِّنِّی بِاللَّیلِ وَ صَلِّ عَلَی وَ أَدْفِنِّی بِاللَّیلِ وَ لَا تُعْلِمْ أَحَدَاً وَ أَسْتَوْدِعُکَ اللهَ و أَقْرَءُ عَلی وُلْدِی السَّلامَ اِلی یومِ الْقِیامَةِ》 ♦️ای أَباالحسن(ع)! تو از دیگران بر من سزاوارتری. حنوط و غسل و کفن کردن مرا در شب به انجام برسان و شب بر من نماز بگزار و شب مرا دفن کن و به هیچ کس اطلاع مده. تو را به خدا می سپارم و بر فرزندانم تا روز قیامت، سلام و درود می فرستم.(۱) بعد از شهادت ایشان، مراسم تشییع دختر رسول خدا(ص) برگزار شد. مرحوم مجلسی می نویسد : 📋《فَلَمَّا أَنْ هَدَأَتِ الْعُیُونُ وَ مَضَى مِنَ اللَّیْلِ، أَخْرَجَهَا عَلِیٌّ(ع) وَ الْحَسَنُ(ع) وَ الْحُسَیْنُ(ع)، وَ عَمَّارٌ وَ الْمِقْدَادُ وَ عَقِیلٌ وَ الزُّبَیْرُ، وَ أَبُوذَرٍّ وَ سَلْمَانُ وَ بُرَیْدَهُ؛ وَ نَفَرٌ مِنْ بَنِی هَاشِمٍ وَ خَوَاصِّهِ صَلُّوا عَلَیْهَا، وَ دَفَنُوهَا فِی جَوْفِ اللَّیْلِ》 ♦️پس هنگامی که پاسی از شب گذشت و چشم ها به خواب رفتند، امام علی(علیه السلام)، امام حسن(علیه السلام) و امام حسین(علیه السلام)،‌ عمّار، مقداد،‌ عقیل، زبیر، ابوذر، سلمان، بریده و گروهی دیگر از بنی‌ هاشم و نزدیکان و خواص اهلبیت(علیهم السلام) جنازه ی مطهره ایشان را تشییع و بر ایشان نماز خواندند.(۲) هنگامی که تابوت حضرت فاطمه(سلام الله علیها) را برای خاکسپاری مهیا کردند؛ 📋《فَإِذَا هِيَ بِقَبْرٍ مَحْفُورٍ فَحَمَلُوا السَّرِيرَ إِلَيْهَا فَدَفَنُوهَا》 ♦️ناگهان در آنجا با قبرى حفر شده و آماده مواجه شدند و تابوت را به سوى آن قبر بردند و جنازه را در آن دفن نمودند. 📋《فَجَلَسَ عَلِيٌّ(ع) عَلَى شَفِيرِ الْقَبْرِ فَقَالَ : يَا أَرْضُ! أَسْتَوْدَعْتُكِ وَدِيعَتِي! هَذِهِ بِنْتُ رَسُولِ اللَّهِ(ص)》 ♦️سپس امام علی(علیه السلام) بر فراز قبر نشست و فرمود : اى قبر! من امانت خود را به تو مى‏ سپارم، اين جنازه ی دختر رسول خدا(ص) است. 📋《فَنُودِيَ مِنْهَا يَا عَلِيُّ(ع)! أَنَا أَرْفَقُ بِهَا مِنْكَ فَأَرْجِعْ وَ لَا تَهْتَمَّ》 ♦️ناگاه ندايى شنيدند كه مى‏ گفت : يا على(علیه السلام)! من از تو به او مهربانترم. برگرد و مغموم و مهموم مباش!(۳) ابن شهر آشوب می نویسد : هنگام دفن حضرت فاطمه(سلام الله علیها)؛ 📋《أَنَّهُ لَمَّا صَارَ بِهَا إِلَى الْقَبْرِ الْمُبَارَکِ خَرَجَتْ یَدٌ فَتَنَاوَلَهَا وَ انْصَرَفَ!》 ♦️زمانی که فاطمه(سلام الله علیها) را در قبر گذاشتند، دستی بیرون آمد و جنازه را گرفته، درون قبر نهاد و ناپدید گشت.(۴) وقتی که امام علی(علیه السلام) فاطمه(سلام الله علیها) را دفن نمود، دست مبارک از خاك قبر برافشاند، اندوه و غم بر دلش هجوم آورد و سيلاب اشک را بر گونه‏ هایش جارى شد، سپس رو به جانب قبر رسول اکرم(ص) گرداند و گفت : 📋《قَدِ اسْتُرْجِعَتِ الْوَدِيعَةُ، وَ أُخِذَتِ الرَّهِينَةُ، وَ اخْتُلِسَتِ‏ الزَّهْرَاءُ، فَمَا أَقْبَحَ‏ الْخَضْرَاءَ وَ الْغَبْرَاءَ》 ♦️به راستى كه امانت پس گرفته شد، و گروگان دريافت گشت، و زهرا(سلام الله علیها) خيلى سريع از دستم ربوده شد.(۵) و در منابع حالات امام علی(علیه السلام) را اینگونه وصف کرده اند که؛ 📋《هَاجَ بِهِ الْحُزْنُ》 ♦️حزن و اندوه عجیبی سرتاسر وجود ایشان را فرا گرفت.(۶) {وَسَيَعْلَمُ الَّذِينَ ظَلَمُوا أَيَّ مُنْقَلَبٍ يَنْقَلِبُونَ} 📝شعر : از دست می روی، همه دار و ندار من گفتی تمام عمر، تو هستی کنار من بی تو شود سیاه دگر روزگار من حالا چرا شکسته ای ای ذوالفقار من؟ من بی سپاه می شوم ای لشکرم، بمان! خانه خراب می شوم ای همسرم، بمان! از حیدرت سه ماه چرا رو گرفته ای؟ با گریه های مخفی خود، خو گرفته ای یک دست بر جراحتِ پهلو گرفته ای یک دست بر کبودی بازو گرفته ای صد پاره، فاطمه ز غمت شد دل علی تو با همین سکوت شدی قاتل علی ای استخوان شکسته ی حیدر نفس مکش شعله کشد ز آه تو، دیگر نفس مکش باشد برای زخم تو بهتر، نفس مکش رنگین شده ز خون تو بستر، نفس مکش 👤رسول زاده 📚منابع : ۱)بحارالأنوار مجلسی، ج۴۳، ص۲۱۱ ۲)بحار الانوار مجلسی، ج۲۹، ص۱۱۳ ۳)بحارالانوار مجلسی، ج۴۳، ص۲۱۴ ۴)مناقب ابن شهر آشوب، ج۳، ص۳۶۵ ۵)الکافی شیخ کلینی، ج۱، ص۴۵۹ ۶)أمالی شیخ طوسی، ص۱۰۹ منبع: اسناد المصائب حضرت سلام الله علیها •┈┈••✾••┈┈• @yaraliagham
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ج41- خارج کلام-به مناسبت شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها 14020905.mp3
12.89M
بیانات آیت الله طبسی حفظه الله به مناسبت شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها توصیه ویژه حضرت سلام الله علیها •┈┈••✾••┈┈• @yaraliagham
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ا ﷽ ا /۱۸ 🔸حضرت فاطمه الزهرا سلام الله علیها 《السَّلامُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ رَسُولِ اللهِ(ص) السَّلامُ عَلَيْكِ يَا اُمَّ الاَئِمَّة النُجَبَاء، السَّلاَمُ عَلَيْکِ يَا فَاطِمَهَ الزَهرَاء(سلام الله علیها)》 ✅روزی حضرت رسول اکرم(ص) نشسته بودند و حضرت فاطمه(سلام الله علیها) به همراه امام علی(علیه السلام) وارد شدند. ناگهان اشک از چشمان مبارک رسول اکرم(ص) با ديدن آن دو بزرگوار جاری شد. وقتی از ایشان علت گريه بر حضرت فاطمه(سلام الله علیها) را جویا شدند، ایشان فرمودند : 📋《وَ أَنِّي لَمَّا رَأَيْتُهَا ذَكَرْتُ مَا يُصْنَعُ بِهَا بَعْدِي كَأَنِّي بِهَا وَ قَدْ دَخَلَ الذُّلُّ في بَيْتَهَا وَ انْتُهِكَتْ حُرْمَتُهَا وَ غُصِبَتْ حَقَّهَا وَ مُنِعَتْ إِرْثَهَا وَ كُسِرَ جَنْبُهَا وَ أَسْقَطَتْ جَنِينَهَا وَ هِيَ تُنَادِي : يَا مُحَمَّدَاهْ! فَلَا تُجَابُ وَ تَسْتَغِيثُ فَلَا تُغَاثُ! فَتَكُونُ أَوَّلَ مَنْ يَلْحَقُنِي مِنْ أَهْلِ بَيْتِي فَتَقْدَمُ عَلَيَّ مَحْزُونَةً مَكْرُوبَةً مَغْمُومَةً مَغْصُوبَةً مَقْتُولَة!》 ♦️زمانی كه فاطمه(سلام الله علیها) را ديدم، به ياد صحنه ای افتادم كه پس از من برای او رخ خواهد داد! گويا می بينم ذلّت وارد خانه ی او شده و حرمتش پايمال گشته، حقش غصب شده، از ارث خود ممنوع گشته، پهلوی او شكسته شده و فرزندی را كه در رحم دارد، سقط شده است؛ در حالی كه پيوسته فرياد می زند : وا محمداه! ولی كسی به او پاسخ نمی دهد، كمك می خواهد؛ اما كسی به فريادش نمی رسد. فاطمه(سلام الله علیها) اول كسی است كه از خاندانم به من ملحق می شود؛ و در حالی بر من وارد می شود که او محزون، گرفتار و غمگين و شهيد شده است.(۱)(۲) 🏴هنگامی که غاصبین فدک به خانه حضرت فاطمه(سلام الله علیها) یورش بردند و حضرت(سلام الله علیها) را بین در و دیوار قرار دادند، فشار در، بر بدن حضرت(سلام الله علیها) به حدّی بود که در همان لحظه حضرت محسن(علیه السلام) در رحم مادر به شهادت رسید. حضرت فاطمه(سلام الله علیها)، در این هنگام، ناله زنان فرمودند : 📋《يَا أَبَتَاهْ! يَا رَسُولَ اللَّهِ(ص)! أَ هَكَذَا كَانَ يُفْعَلُ بِحَبِيبَتِكَ وَ ابْنَتِكَ؟!! آهِ يَا فِضَّةُ! إِلَيْكِ فَخُذِينِي فَقَدْ وَ اللَّهِ قُتِلَ مَا فِي أَحْشَائِي مِنْ حَمْلٍ》 ♦️ای پدرم! ای رسول خدا(ص)! بنگر که این چنین رفتار با حبیبه ات و دخترت رفتار کردند؟ سپس فریاد کشید : ای فضّه! به فریادم برس که فرزندم را کشتند.(۳) {وَسَيَعْلَمُ الَّذِينَ ظَلَمُوا أَيَّ مُنْقَلَبٍ يَنْقَلِبُونَ} 📝شعر : يا فاطمه(س)! بعد از نبی، غمخانه شد كاشانه ات چون شمع گريان سوختی، ای عالمی پروانه‌ات چون ‌خصم دون شد حمله‌ور، خود آمدی در پشت در زين ره كند شرمی مگر، آن دشمن ديوانه‌ات با ناله، ای خيرالنّساء، گفتی كه ای فضّه بيا آندم كه افتادی ز پا، در آستان خانه‌ات گشتی تو قربان علی(ع)، در حفظ جان آن ولی كردی دفاع مشكلی، با محسن دردانه‌ات آزرده و دامن كشان، رفتی و چشمت درفشان قبر نهانت يك نشان، از مرگ مظلومانه‌ات 👤حسّان 📚منابع : ۱)فرائد السمطين جوینی، ج۲ ، ص۳۴ ۲)امالی شیخ صدوق، ص۱۱۴ ۳)بحارالانوار مجلسی، ج۳۰، ص۲۹۴ منبع: اسناد المصائب حضرت علیه السلام •┈┈••✾••┈┈• @yaraliagham
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔸امام رضا علیه السلام: كَانَتْ لَنَا أُمٌّ صَالِحَةٌ مَاتَتْ وَ هِيَ عَلَيْهِمَا سَاخِطَةٌ وَ لَمْ يَأْتِنَا بَعْدَ مَوْتِهَا خَبَرٌ أَنَّهَا رَضِيَتْ عَنْهُمَا. 💬 ما مادر صالحی داشتیم که در حالی از دنیا رفت که بر آن دو نفر خشمگین بود و بعد از شهادتش خبری به ما نرسیده که از آن دو نفر راضی شده باشد. 📚 الطرائف، ج‏۱، ص ۲۵۲. ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ متن اصلی: وَ مِنْ ذَلِکَ مَا رَوَاهُ عَلِیُّ بْنُ أَسْبَاطٍ رَفَعَهُ إِلَى الرِّضَا علیه السلام أَنَّ رَجُلًا مِنْ أَوْلَادِ الْبَرَامِکَهِ عَرَضَ لِعَلِیِّ بْنِ مُوسَى الرِّضَا ع فَقَالَ لَهُ: مَا تَقُولُ فِی أَبِی بَکْرٍ؟ قَالَ لَهُ: سُبْحَانَ اللَّهِ وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ وَ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَ اللَّهُ أَکْبَرُ. فَأَلَحَّ السَّائِلُ عَلَیْهِ فِی کَشْفِ الْجَوَابِ, فَقَالَ : " کَانَتْ لَنَا أُمٌّ صَالِحَهٌ مَاتَتْ وَ هِیَ عَلَیْهِمَا سَاخِطَهٌ وَ لَمْ یَأْتِنَا بَعْدَ مَوْتِهَا خَبَرٌ أَنَّهَا رَضِیَتْ عَنْهُمَا" الطرائف فی معرفه مذاهب الطوائف، ج‏۱ حضرت سلام الله علیها •┈┈••✾••┈┈• @qalalsadegh135
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ا ﷽ ا /۱۹ حضرت امام حسین علیه السلام حضرت علی اصغر علیه السلام حضرت علی اکبر علیه السلام ✅در کربلا فقط خون سه نفر به آسمان پرتاپ شد! 1️⃣خون ! ✍در منابع آمده است که بعد از شهادت حضرت علی اصغر(ع)؛ 📋《فَتَلَقَّى حُسَينُ(ع) دَمَهُ فِى يَدِهِ وَ ألقَاهُ نَحوَ السَمَاءِ》 ♦️امام حسين(ع) دست بُرد زیر قنداقه و خون را در كف دست جمع كرد و به هوا پرتاپ کرد.(۱) امام باقر(ع) در اینباره می فرماید : 📋《فَلَمْ یَسْقُطْ مِنْ ذلِکَ الدَّمِ قَطْرَهٌ إِلَى الْأَرْضِ》 ♦️از خون گلوى على اصغر که امام(علیه السلام)آن را به آسمان پاشید، قطره‌‏اى به زمین برنگشت.(۲) 2⃣خون : ✍امام صادق(ع) در زیارت نامه حضرت علی اکبر(ع) می فرماید : 📋《بِأَبِی أَنْتَ وَ أُمِّی مِنْ مُقَدَّمٍ بَیْنَ یَدِی أَبِیکَ یَحْتَسِبُکَ وَ یَبْکِی عَلَیْکَ مُحْتَرِقاً عَلَیْکَ قَلْبُهُ یَرْفَعُ دَمَکَ بِکَفِّهِ إِلَی أَعْنَانِ السَّمَاءِ لَا یَرْجِعُ مِنْهُ قَطْرَةٌ》 ♦️پدر و مادرم به فدایت که در جلوی پدرت روی زمین افتادی و او بر تو گریه می‌کرد در حالیکه قلبش سوخته بود در مصیبت تو و خون تو را به آسمان پاشید و قطره‌ای از آن به زمین بازنگشت.(۳) 3️⃣1⃣خون : ✍در مقاتل آمده است که بعد از شهادت یاران و اصحاب امام حسین(ع)؛ 📋《فَاعْتَرَضَهُ خَیْلُ ابْنِ سَعْدٍ فَرَمَى رَجُلٌ مِنْ بَنِی دَارِمٍ الْحُسَیْنَ(ع) بِسَهْمٍ فَأَثْبَتَهُ فِی حَنَکِهِ الشَّرِیفِ فَانْتَزَعَ وَ بَسَطَ یَدَیْهِ تَحْتَ حَنَکِهِ حَتَّى امْتَلَأَتْ رَاحَتَاهُ مِنَ الدَّمِ ثُمَّ رَمَى بِهِ وَ قَالَ : اللَّهُمَّ إِنِّی أَشْکُو إِلَیْکَ مَا یُفْعَلُ بِابْنِ بِنْتِ نَبِیِّکَ!》 ♦️سپاه عمر بن سعد متعرّض امام حسین(ع) شد و در این هنگام، مردى از بنى دارم تیرى به سوى امام حسین(ع) پرتاپ کرد که به زیر زنخ امام(ع) اصابت کرد، امام(ع) تیر را بیرون کشید و دست زیر زنخ گرفت تا دو کف دست از خون آکنده شد و آن را پرتاب کرد و فرمود : خداوندا حقّا از آنچه به فرزند دختر پیامبر(ع) شده و مى‏ شود نزدت شکایت دارم.(۴) {وَسَيَعْلَمُ الَّذِينَ ظَلَمُوا أَيَّ مُنْقَلَبٍ يَنْقَلِبُونَ} 📝شعر : وقتی که تیر کین به گلوی تو جا گرفت خون تو را به عرش فشاندم، خدا گرفت گردیـد دفـن، پیکر پاکت بـه دست من پیش از همه تو را بـه بغل کربلا گرفت می‌خواستم چو لاله کنم هدیه‌ات به دوست دشمن ز من به تیر سه شعبه تو را گرفت از بس مصیبت تـو عظیم است، بهر تو بــاید تمــام سـال دمـادم عزا گرفت تیر آمد و ز حلق تو بر قلب من نشست از آن گذشت و جا به دل مصطفی گرفت 👤سازگار 📚منابع : ۱)البداية و النهاية ابن کثیر دمشقی، ج۸، ص۱۸۶ ۲)اللهوف ابن طاووس، ص۱۱۷ ۳)كامل الزيارات ابن قولویه، ص۲۵۳ ۴)الإرشاد شیخ مفید، ج۲، ص۱۰۹ منبع: اسناد المصائب حضرت علیه السلام حضرت علیه السلام حضرت علیه السلام •┈┈••✾••┈┈• @yaraliagham
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ا ﷽ ا /۲۰ حضرت علی اصغر علیه السلام حضرت علیه السلام اَلسَّلَامُ عَلَی الطِّفلِ الرَّضیعِ، المَذبوحِ بِالسَّهمِ فِی حِجرِ أبیهِ ✅«عُقبه بن بشیر اسدی» نقل می کند که امام باقر(علیه السلام) به من فرمود : 📋《إنَّ لَنَا فِیکُم یَا بَنِی أسَدٍ دَمَاً!》 ♦️ای بنی اسد، خونی از ما بر گردن شماست. عرض کردم : 📋《فَمَا ذَنبِی أَنَا فِی ذَلِکَ رَحِمَکَ اللّهُ یَا أبَا جَعفَرٍ! وَ مَا ذَلِکَ؟》 ♦️ای ابا جعفر(علیه السلام)! رحمت خدا بر تو باد، گناه من در آن چیست و آن خون چیست؟ ایشان فرمودند : 📋《اُتِیَ الحُسَینُ(ع) بِصَبِیٍّ لَهُ، فَهُوَ فِی حِجرِهِ، إِذ رَمَاهُ أحَدُکُم یَا بَنِی أسَدٍ بِسَهمٍ فَذَبَحَهُ، فَتَلَقَّی الحُسَینُ(ع) دَمَهُ، فَلَمّا مَلَأَ کَفَّیهِ صَبَّهُ فِی الأَرضِ ثُمَّ قَالَ : رَبِّ! إِن تَکُ حَبَستَ عَنَّا النَّصرَ مِنَ السَّماءِ، فَاجعَل ذلِکَ لِما هُوَ خَیرٌ، وَانتَقِم لَنَا مِن هَؤُلاءِ الظّالِمینَ》 ♦️[در کربلا] کودکی نزد امام حسین(ع) آورده شد و او در دامانش بود که یکی از شما بنی اسد، تیری به سوی او‌ انداخت و گردن او را برید و او را کشت. پس امام حسین(ع) خون او را گرفت و چون دستش پر شد، بر زمین ریخت و گفت :  پروردگارا، اگر یاری شدن از آسمان را از ما بازداشته‌ای، آن را در چیزی که برای ما بهتر است، قرار ده و انتقام ما را از این ستمگران بگیر.(۱) در باب حضرت محسن(علیه السلام) نیز «حسین بن حمدان خُصَیْبی»(۳۴۶ق) در کتاب «الهدایةُ الکبری» روایتی آورده است که در آن امام صادق(علیه السلام) خطاب به «مفضل» فرمود : در روز قیامت؛ 📋《يَأْتِي مُحَسِّنٌ(ع) مُخَضَّباً بِدَمِهِ تَحْمِلُهُ خَدِيجَةُ(س) ابْنَةُ خُوَيْلِدٍ وَ فَاطِمَةُ(س) ابْنَةُ أَسَدٍ وَ هُمَا جَدَّتَاهُ وَ جُمَانَةُ عَمَّتُهُ ابْنَةُ أَبِي طَالِبٍ وَ أَسْمَاءُ ابْنَةُ عُمَيْسٍ صَارِخَاتٍ وَ أَيْدِيهِنَّ عَلَى خُدُودِهِنَّ وَ نَوَاصِيهِنَّ مُنْتَشِرَةٌ وَ الْمَلَائِكَةُ تَسْتُرُهُنَّ بِأَجْنِحَتِهَا》 ♦️حضرت محسن(علیه السلام) می آید در حالی که او را حضرت خدیجه(سلام الله علیها) و فاطمه بنت اسد(سلام الله علیها) که دو جدّه او هستند، حمل می کنند. جمانه دختر ابی طالب(ع) و اسماء بنت عمیس نیز در آنجا حضور دارند و آنها در همان حالی که فریاد می زنند و دست‌ ها را بر صورت می گذارند و موها پریشان کرده اند و ملائکه ایشان را با بالهایشان می پوشانند.  در همین حال؛ 📋《فَاطِمَةُ(س) أُمُّهُ تَبکِی وَ تَصِیحُ وَ تَقُولُ : «یَوْمُکُمُ الَّذِی کُنْتُمْ تُوعَدُونَ»(انبیاء ۱۰۳)》 ♦️مادرش فاطمه(سلام الله علیها) گریه می کند و فریاد می زند و می گوید : امروز همان روزی است که وعده داده شدید! جبرائیل از جانب محسن(علیه السلام) ناله می زند : 📋《إِنِّي مَظْلُومٌ! فَانْتَصِرْ》 ♦️من مظلوم واقع شده ام! خدایا مرا یاری کن! در این هنگام؛ حضرت رسول اکرم(ص) محسن(علیه السلام) را روی دست می گیرد و او را به آسمان بلند می کند و می گوید : 📋《إِلَهِي صَبَرْنَا فِي الدُّنْيَا احْتِسَاباً وَ هَذَا الْيَوْمَ «تَجِدُ كُلُّ نَفْسٍ ما عَمِلَتْ مِنْ خَيْرٍ مُحْضَراً وَ ما عَمِلَتْ مِنْ سُوءٍ تَوَدُّ لَوْ أَنَّ بَيْنَها وَ بَيْنَهُ أَمَداً بَعِيداً»(آل عمران ۳۰)》 ♦️الهی و سیدی! در دنیا به خاطر تو صبر کردیم و امروز وقت آن است که هر کس آنچه بدی کرده، آرزو کند که بین او و آنها فاصله زیادی باشد.(۲) همچنین مرحوم علامه مجلسی(۱۱۱۰ق) نیز این روایت را در «بحارالانوار» نقل می کند.(۳) {وَسَيَعْلَمُ الَّذِينَ ظَلَمُوا أَيَّ مُنْقَلَبٍ يَنْقَلِبُونَ} 📝شعر : چه رو خیمه بَرَم این سرِ آویزان را  چه کنم مشکلِ این حنجر خون ریزان را  به سفیدیِ گلوی تو کسی رحم نکرد  رسمِ کوفی است بگیرند هدف، مهمان را  دست و پایی زدی و باز تبسّم کردی  پس خدا بوسه زند این دو لب خندان را  بوسه بر این سرِ پاشیده ز هم مشگل نیست  من چسان دفن کنم پاره ای از قرآن را  مشگل اینجاست که سر نیزه امانت ندهد  اهل غارت نکند رحم ، گُلِ پنهان را  من دهم با چه زبانی خبرت را به رباب  آب دادَست سه شعبه گلوی عطشان را  بعد از این است که بر سینۀ من جا داری  نزد مادر ببرم آهِ دِلِ سوزان را  گریه بر معجرِ عمّه نرود از یادت  وسط هلهله ها بدرقه کن یاران را  تا به محشر ز غبار غم تو گریه بپاست  ای عجب داغ تو کردَست بپا طوفان را  سند مستند کرب و بلا حنجر توست  بُرد مظلومیِ تو آبروی عدوان را  عید قربان من است و تو همان ذبحِ عظیم  و خدا مُهر قبولی زند این قربان را  👤ژولیده 📚منابع : ۱)تاريخ الامم والملوک طبری، ج۵، ص۴۴۸ ۲)الهداية الكبرى خصيبی، ص۴۱۷ ۳)بحارالانوار مجلسی، ج۵۳، ص۱ منبع: اسناد المصائب حضرت علیه السلام حضرت علیه السلام •┈┈••✾••┈┈• @yaraliagham
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ا ﷽ ا /۲۱ حضرت امام حسین علیه السلام حضرت علی اصغر علیه السلام 《اَلسَّلٰامُ عَلَیْکَ یَابنَ رَسُولِ اللهِ یَا اَبٰا عَبْدِاللهِ الحُسَین(علیه السلام)》 ✅طبق مقاتل، امام حسین(علیه السلام) در روز عاشورا در دو جا تیری را از بدن بیرون کشیدند! 1⃣از گلوی :👇 👤یعقوبی(۲۹۲ق) می نویسد : بعد از اصابت تیر حرمله بن کاهل اسدی به گلوی حضرت علی اصغر(ع)؛ 📋《..فَنَزَعَ الحُسَينُ(ع) السَّهمَ مِن حَلقِهِ وَ جَعَلَ يُلَطِّخُهُ بِدَمِهِ》 ♦️امام حسين(علیه السلام) تير را از گلوی او بيرون آورد، در حالی كه او به خون خود آغشته شده بود.(۱) 2⃣از بدن :👇 👤سید بن طاووس(۶۶۴ق) می نویسد : امام حسین(علیه السلام) در روز عاشورا راهی میدان جنگ شد، و مدتی جنگید و جراحات بسیاری دید. تا اینکه؛ 📋《فَوَقَفَ یَسْتَرِیحُ سَاعَةً وَ قَدْ ضَعُفَ عَنِ الْقِتَالِ》 ♦️امام حسین(علیه السلام) در حالى که ضعف از جنگ بر ایشان عارض شده بود، لحظه‏ اى براى استراحت توقّف نمود. 📋《فَبَیْنَا هُوَ وَاقِفٌ إِذْ أَتَاهُ حَجَرٌ فَوَقَعَ عَلَى جَبْهَتِهِ فَأَخَذَ الثَّوْبَ لِیَمْسَحَ الدَّمَ عَنْ جَبْهَتِهِ فَأَتَاهُ سَهْمٌ مَسْمُومٌ لَهُ ثَلَاثُ شُعَبٍ فَوَقَعَ عَلَى قَلْبِهِ》 ♦️در همان حال سنگى از دشمن آمد و به پیشانى حضرت اصابت نمود، امام(ع) پیراهن را بالا زد تا خون پیشانى را باز دارد که تیرى سه شاخه و زهر آلود آمد و بر قلب مقدس امام(علیه السلام) نشست. 📋《فَاَخرَجَهُ مِن قَفَاهُ فَانْبَعَثَ الدَّمُ کَأَنَّهُ مِیزَابٌ》 ♦️حضرت(ع) تیر را از پشت سر درآورد، در حالی که خون مانند ناودان از بدنش فوران می کرد.(۲) {وَسَيَعْلَمُ الَّذِينَ ظَلَمُوا أَيَّ مُنْقَلَبٍ يَنْقَلِبُونَ} 📝شعر : ای یگانه کودک یکتا پرست  وی به طفلی مست صهبای الَست  گر چه شیر مادرت خشکیده است  شیر رحمت از لبت جوشیده است  غم مخور ای بهترین همراز من  غم مخور ای آخرین سرباز من  غم مخور ای کودک خاموش من  قتلگاهت می شود آغوش من  غم مخور ای کودک دُردی کشم  من خودم تیر از گلویت می کشم  در حرم زاری مکن از بهر آب  چون خجالت میکشم من از رباب  می برم تا آنکه سیرابت کنم  با خدنگ حرمله خوابت کنم  مخفی از چشم زنان دلپریش  می کَنم قبر تو را با دست خویش  صورتت را می گذارم روی خاک  تا ز خاک آید ندای عشق پاک 👤شهبازی 📚منابع : ۱)تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۲۴۵ ۲)اللهوف سید بن طاووس، ص۱۲۰ منبع:اسناد المصائب حضرت علیه السلام حضرت علیه السلام •┈┈••✾••┈┈• @yaraliagham
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ا ﷽ ا /۲۲ حضرت امام حسین علیه السلام حضرت عبدالله حسن علیه السلام السَّلَامُ عَلَیکَ یَا عَبدُاللهِ بنَ الْحَسَنِ(علیهما السلام) ✅در مقاتل آمده است که امام حسین(علیه السلام) در روز عاشورا؛ 📋《وَ قَدْ ضَعُفَ عَنِ الْقِتَالِ》 ♦️توان ایستادن نداشت و از جنگ باز ایستاد و سپس دعای قربانی خواند و فرمود : 📋《بِسْمِ اللَّهِ وَ بِاللهِ وَ عَلَى مِلَّةِ رَسُولِ اللهِ(ص)!》 سپس سر مبارک را به سوی آسمان بلند کرد و فرمود : 📋《إِلَهِی تَعْلَمُ أَنَّهُمْ یَقْتُلُونَ ابْنَ بِنْتِ نَبِیِّهِمْ》 ♦️خدایا! تو خود مى دانى که اینان فرزند دخت فرزانه پیامبرشان را مى کشند. 📋《ثُمَّ ضَعُفَ مِنْ کَثْرَةِ انْبِعَاثِ الدَّمِ فَلَبِثُوا قَلِیلًا ثُمَّ کَرُّوا عَلَیْهِ》 ♦️در همان لحظاتى که امام حسین(ع) در شهادتگاه خود با لب تشنه، در حالی که همچنان خون از او می رفت و ضعیف گشته بود و غرق در خون شده بود، دشمن قدری توقف نمود و سپس همگی به سمت ایشان یورش بردند. در این هنگام؛ 📋《فَخَرَجَ إِلَیْهِ عَبْدُ اللَّهِ بْنُ الْحَسَنِ(ع) وَ هُوَ غُلَامٌ لَمْ یُرَاهِقْ مِنْ عِنْدِ النِّسَاءِ یَشْتَدُّ حَتَّى وَقَفَ إِلَى جَنْبِ الْحُسَیْنِ(ع) فَلَحِقَتْهُ زَیْنَبُ بِنْتُ عَلِیٍّ(س) لِتَحْبِسَهُ فَامْتَنَعَ امْتِنَاعاً شَدِیداً وَ قَالَ : لَا أُفَارِقُ عَمِّی!》 ♦️عبدالله فرزند امام حسن مجتبی(ع) از سراپرده بانوان بیرون آمد و شتابان خود را به عموى گرانمایه اش حسین(ع) رسانید تا عمو را یارى کند. در این هنگام؛ عمه اش زینب کبری(س) خود را به او رساند تا وى را به خیمه ها بازگرداند، امّا او پایدارى کرد و بازنگشت و فریاد بر آورد که : به خداى سوگند! از عمویم جدا نخواهم شد و او را تنها نخواهم گذاشت! 📋《فَأَهْوَى بَحْرُ بْنُ کَعْبٍ إِلَى الْحُسَیْنِ(ع)  فَقَالَ لَهُ الْغُلَامُ : وَیْلَکَ یَا ابْنَ الْخَبِیثَةِ! أَ تَقْتُلُ عَمِّی؟ فَضَرَبَهُ بِالسَّیْفِ فَاتَّقَاهَا بِیَدِهِ فَبَقِیَتْ عَلَى الْجِلْدِ مُعَلَّقَةً فَنَادَى : یَا عَمَّاهُ! فَأَخَذَهُ وَ ضَمَّهُ إِلَیْهِ وَ قَالَ : یَا ابْنَ أَخِی! اصْبِرْ عَلَى مَا نَزَلَ بِکَ وَ احْتَسِبْ فِی ذَلِکَ الْخَیْرَ فَإِنَّ اللَّهَ یُلْحِقُکَ بِآبَائِکَ الصَّالِحِینَ》 ♦️در این هنگام یکى از تجاوزکاران اموى بنام بحر بن کعب به سوى امام حسین(ع) روى آورد، که عبدالله فریاد بر آورد : هان اى پلید زاده! آیا مى خواهى عمویم را به شهادت برسانى؟ آن پلید نیز شمشیرى بر آن کودک فرود آورد و عبدالله دست خود را سپر ساخت که دستش از بدن جدا شد! او در حالى که دستش تنها به پوست آویزان بود، فریاد بر آورد که : عمو جان مرا دریاب! امام حسین(ع) او را در آغوش کشید و بر سینه چسباند و فرمود : یادگار برادرم! بر آنچه در راه خدا بر تو فرود آمده است شکیبایى پیشه ساز و آن را به فال نیک بگیر و خیر بدان که خداى پر مهر به زودى تو را بر پدران و نیاکان شایسته کردارت ملحق خواهد ساخت. 📋《فَرَمَاهُ حَرْمَلَةُ فَذَبَحَهُ فَقَالَ الْحُسَیْنُ(ع) : اللَّهُمَّ إِنْ مَتَّعْتَهُمْ إِلَى حِینٍ فَفَرِّقْهُمْ فِرَقاً وَ اجْعَلْهُمْ طَرائِقَ قِدَداً وَ لَا تَرْضَ عَنْهُمْ أَبَداً》 ♦️پس آن گاه حرمله گلوى آن کودک محبوب را هدف تیر خود ساخت و سرش را از پیکرش جدا کرد! امام حسین(ع) پس از شهادت جانسوز نور چشم برادرش، عبدالله را در آغوش گرفت، و به آسمان رو کرد و فرمود : بار خدایا! اگر این بندگان ستمکار و گناه پیشه ات را تاکنون از نعمت هایت بهره ور ساخته اى، اینک آنان را تار و مار و مایه عبرت دیگران قرار بده و هرگز از آنان خشنود و راضی مباش!(۱)(۲) {وَسَيَعْلَمُ الَّذِينَ ظَلَمُوا أَيَّ مُنْقَلَبٍ يَنْقَلِبُونَ} 📝شعر :  یک نفس آمده ام تا که عمو را نزنی  که به این سینه مجروح تو با پا نزنی  ذکر لا حول و لا از دو لبش می بارد  با چنین نیزه سر سخت به لبها نزنی  عمه نزدیک شده بر سر گودال ای تیغ  می شود پر به سوی حنجره حالا نزنی  نیزه ات را که زدی باز کشیدی بیرون  می زنی باز دوباره شود آیا نزنی  نیزه ات را که زدی باز نمی شد حالا  ساقه نیزه خونین شده را تا نزنی  من از این وادی خون زنده نباید بروم  شک نکن این که پرم را بزنی یا نزنی  👤علیرضا لک   📚منابع : ۱)مثیر الأحزان ابن نما حلی، ص٧٣ ۲)روضه الواعظین ابن فتّال نیشابوری، ص ٢٠٨ منبع : اسناد المصائب حضرت علیه السلام حضرت علیه السلام •┈┈••✾••┈┈• @yaraliagham
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ا ﷽ ا /۲۳ حضرت فاطمه الزهرا سلام الله علیها حضرت امام حسین علیه السلام السَّلَامُ عَلَیکَ یَابْنَ فَاطِمَةَ الزَّهرَاءَ(سلام الله علیها) سَيِّدَةَ نِسَاءِ العَالَمِينَ ✅قبل از شهادت امام حسین(علیه السلام) در کربلا، مهاجمین به خیمه گاه امام حسین(علیه السلام) حمله کردند. در بين حمله كنندگان، شمر بن ذى الجوشن دست به حمله برد، او با نيزه‌اش به خيمه ی حسين(ع) ضربه‌اى زد و فرياد كشيد : 📋《عَلَيَّ بِالنَّارِ حَتَّى أُحْرِقَ هَذَا اَلْبَيْتَ عَلَى أَهْلِهِ》 ♦️برايم آتش بياوريد تا اين خيمه را بر اهلش آتش بزنم! زنان فرياد كشيدند و از خيمه خارج شدند! امام حسین(ع) با ديدن اين صحنه، فرياد كشيد : 📋《يَابْنَ ذِي اَلْجَوْشَنِ! أَنْتَ تَدْعُو بِالنَّارِ لِتُحْرِقَ بَيْتِي عَلَى أَهْلِي؟! حَرَّقَكَ اَللَّهُ بِالنَّارِ!》 ♦️اى پسر ذى الجوشن! تو آتش مى‌ خواهى تا خانه‌ام را بر خاندانم به آتش بكشانى‌؟! خدا تو را با آتش بسوزاند!(۱) 🏴این یکی از اتفاقاتی بود که در واقعه کربلای سال ۶۱ هجری رخ داد، اما این جنایت، پیشتر از سوی دشمنان اهل بیت(علیهم السلام) در مدینه به وقوع پیوسته بود و سابقه داشته است. شهرستانی می نویسد : 📋《فَأَقْبَلَ عُمَرُ بِقَبَسٍ مِنْ نَّارٍ عَلَى أَنْ يُضْرِمَ عَلَيْهِمُ اَلدَّارَ》 ♦️عمر در دست خود شعله ای از آتش حمل می کرد که قصد به آتش کشیدن خانه فاطمه(س) را داشت. سپس گفت : 📋《اُحرِقُوا دَارَهَا بِمَن فِيهَا》 ♦️خانه را با اهلش به آتش بکشید.(۲) در این هنگام حضرت فاطمه(س) او را دید و به او فرمود : 📋《يَا اِبْنَ اَلْخَطَّابِ! أَ جِئْتَ لِتُحْرِقَ دَارَنَا؟》 ♦️ای پسر خطاب! آیا آمده­ ای خانه ما را به آتش بکشی؟ عمر گفت : 📋《نَعَمْ! أَوْ تَدْخُلُوا فِيمَا دَخَلَتْ فِيهِ اَلْأُمَّةُ》 ♦️آری! مگر آن که با ابوبکر بیعت کنید چنانکه امت بیعت کردند.(۳) {وَسَيَعْلَمُ الَّذِينَ ظَلَمُوا أَيَّ مُنْقَلَبٍ يَنْقَلِبُونَ} 📝شعر : آتش زدن به خیمه زبس ظالمانه بود صحرای کربلا همه غرق زبانه بود تاکس میان خیمه نسوزد با اشک وآه رینب میان خیمه وآتش روانه بود سیلی امان نداد به طفلان خسته جان رخسار کودکان همه پرُ از نشانه بود مقصود خصم کشتن آل رسول بود سیلی وتازیانه زدن ها بهانه بود شرمم کُشد که فاش بگویم ولی بپرس از لاله های گوش چرا خون روانه بود بُردند از خیام حرم دشمنان دین گهواره ای که جلوۀ طفلی یگانه بود وقتی شکست سینۀ مولا زسُم اسب آوای واحسین به لبها ترانه بود زینب به یاد توصیه های حسین خود گرم نماز وذکر دعای شبانه بود زان پس چراغ عشق وفائی نشد خموش سرهای روی نیزه چراغ زمانه بود 👤وفایی 📚منابع : ۱)تاریخ طبری، ج۵، ص۴۳۸ ۲)الملل و النحل شهرستانی، ج۱، ص۷۱ ۳)بحارالانوار مجلسی، ج۲۸، ص۳۳۹ منبع : اسناد المصائب حضرت سلام الله علیها حضرت علیه السلام •┈┈••✾••┈┈• @yaraliagham
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا