دیشب حوالی ساعت ۱ نیمه شب در حالی که دخترکم به خواب آرام و نازی فرو رفته بود و خونه در سکوت و آرامشِ دوست داشتنیِ خاصی بود برای دقایقی فیلتر شکن رو روشن کردم تا چرخی در اینستاگرام بزنم. این عکس رو در استوری یکی از دوستانم دیدم! برای لحظاتی به دخترم نگاه کردم... به صورت پر از آرامشش... راحت خوابیده بود تا فردایی پر از نشاط و سرزندگی رو شروع کنه. اون نمیدونست ک هر شب وقتی با لبخند به خواب میره و رویای بازی کردنِ کودکانه ی فردا با دوستانش در مدرسه رو در ذهن میپرورونه، مردانی از جنس غیرت و ایمان ازش محافظت میکنند! تمامِ شب! وقتی که اون در خواب نازه! و گاهی چون پریشبی در سپیده ای گلگون مردانی از جنسِ ابرقهرمانان مثل لاله ای عاشق پر پر میشن تا خواب نازک او در هم نشکنه😭 تو همین افکار بودم که بغض گلومو گرفت و یک پرده اشک چشمامو! آهی از دل بیرون دادم و با همه ی وجودم ازشون تشکر کردم. میدونستم ک حالا زنده تر از همیشه ان و منو میشنون! برای همه ی اون شبهایی که تا صبح بیدار موندن تا فرزندان ما با آرامش بخوابن ازشون تشکر کردم😭 شهادت مبارکتون مردانِ خدا❤️ برای ما خیلی دعا کنید🙏 و لا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا بل احیاء عند ربهم یرزقون #آل_عمران_۱۶۹ #احساس_نوشت #شکر_گزاری #قدر_دانی @yaremehrabanema