آزمون اول #لیگ_کتاب دیشب برگزار شد☺️
اینم نمره ی من تو آزمون😉
خدا وکیلی هم سوالات سخت و دقیق طراحی شده بود.
کتابی ک دیشب آزمونش رو دادیم کتاب #تاوان_عاشقی بود.
روایت زندگی یک خانم فلسطینیه به نام آلاء که در گیر و دار مبارزات عدالت خواهانه اش علیه اسرائیل، از طریق یک ارتباط مجازی با فردی به نام خلیل ساحوری آشنا میشه و به تدریج بارقه ی عشقی آتشین میانشون، جرقه میزنه.
خلیل یک تازه مسلمان شیلیاییه که در ایران درس طلبگی میخونه و عاشق زندگی در فلسطین و دیدن قدس شریف و پیگیر اخبار فلسطینه...
باقی داستان روایت نفس گیر گذر کردن این دو نفر از موانع سخت و پیچیده برای ازدواج باهم و اومدن خانم آلاء به ایرانه.
روایتی عاشقانه که پر از موقعیت های اضطراب آوره و با بیانی شیوا و رسا نوشته شده و از کشش داستانی خوبی برخورداره.
پایان داستان اما برای من به غایت غم انگیز بود و حسابی گریه مو درآورد😭
کتابی بود ک خیلی دوستش داشتم و اطلاعات جالبی هم بهم در مورد مردم فلسطین و اعتقاداتشون و شرایط زندگی شون داد...
بهتون پیشنهاد میکنم که این کتاب زیبا رو بخونید حتما.
در ضمن اگر هنوز تو #لیگ_کتاب ثبت نام نکردید، حتما ثبت نام کنید.
مهم نیست اگر آزمون اول رو نداده باشید. میتونید آزمون های بعدی رو خیلی خوب بدید و رتبه تون رو ارتقا بدید.
هرچند ک الان هم لینک آزمون اول فعاله و میتونید آزمون بدید.
ثبت نامش ب راحتی وارد کردن شماره موبایلتون و انتخاب یک پسورده...
اینم لینکش:
http://leageketab.ir
#معرفی_کتاب
@yaremehrabanema
هدایت شده از کانال حسین دارابی
6.75M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
روز اول آتشبس از خانم آلا پرسیدم: کجا سکونت دارید؟
_ جنوب غزه... رفح... وسط و شمال غزه خراب شده... جنوب هم خیلی خراب ولی بهتره...
_ آیندهتون چی میشه؟
_ کسی نمیدونه... حالا ما منتظر هستیم که جنگ تمام بشه تا به وسط غزه برگردیم... خونه نداریم... به دنبال چادر میگردم تا در محل خانه ویرانشدهام برپا کنم و در آن زندگی کنم...
_در رفح، داخل اردوگاه هستید یا خانه مردم؟
_ من در مدرسهای با افراد آواره زندگی میکنم... خانهای برای اجاره نیست. پول هم نداریم.
بعد از آتشبس که موشکها سمت رفح هم رفت دلشورهام بیشتر شد.
هر روز پیام میدادم. ایشان هم خیلی کوتاه جواب میداد.
فقط مینوشتم: سلام
به این امید که تیک دوم بخورد و زود آبی شود. مینوشت: "علیکمالسلام. زندهایم... حسبیالله و نعمالوکیل..."
همین! یکبار همراه جواب هنوز زنده ایم" این فیلم غسان حیدر را هم فرستادند فیلمی که مقاومتشان را به رخ کشیدند
اتمسفر غزه چقدر زود بچه ها را مرد میکند.
از دوشنبه هرچه پیام دادم تیک آبی خورد ولی جوابی نرسید. نیازی هم نبود. خوشحال بودم که یعنی هنوز زندهاند.
و الان که دو روز است کنار سلامِ من تیک دوم نمیخورد! و منی که هی خودم را دلداری میدهم حتما نتشان قطع شده!
شاید؛ این روایت ادامه دارد
🔴این آخرین خبریه که ما از زبان نویسندهی کتاب تاوان عاشقی، درمورد خانم آلاء نقش اول داستان کتاب و پسرشون داریم😔. ان شاء الله سلامت باشن
تاوان عاشقی اولین کتاب از لیگ کتاب هست. هنوز میتونید تو لیگ کتاب شرکت کنید. آزمون اول لیگ چندهفته بعدهم تکرار میشه. اطلاعات بیشتر
👈 کانال لیگ کتاب
#حسین_دارابی
@hosein_darabi
یار مهربان
روز اول آتشبس از خانم آلا پرسیدم: کجا سکونت دارید؟ _ جنوب غزه... رفح... وسط و شمال غزه خراب شده...
چقدر عجیبه وقتی قسمتی از سرگذشت یک انسان رو میدونی،نسبت به گوشه ای از علایقش، احساساتش و افکارش شناخت پیدا میکنی، انگاری که دیگه برات فرق میکنه...
یکهو برات مهم و ارزشمند میشه اون آدم!
گاهی فکر میکنی به اینکه الان کجاست و چه میکنه و سلامته یا نه؟
حتی اگر اینجوری بشنوی که چند روزه ازش خبری نیست نگرانش میشی😔
.
.
.
ولی چقدر از این زندگی ها ک رفت و نابود شد تو فلسطین...😔
چقدر عشق... چقدر احساس... چقدر جان🖤
#تاوان_عاشقی
#آلاء💔
#غسان_حیدر_ساحوری😢
@yaremehrabanema
11.67M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
به امام زمانت دروغ بگو😭
ولی بگو بگو بگو...
#امام_من❤️
#صاحب_الزمان
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
@yaremehrabanema
#دوره_یازدهم #کتابخوانی هم با چنین نتایج درخشانی به پایان رسید😍
متاسفانه من این دوره توفیق حضور در جمع این دوستانم رو نداشتم و با گروه دیگه ای همراه شدم.
نفر برتر دوره #یار_مهربان_۱۱ دوست عزیز و متعهدم نرگس نازپرور بود که هدیه ناقابلی هم تقدیمش شد❤️
@yaremehrabanema
دوره #یار_مهربان۳ نیز این گونه به پایان رسید😍
همونطور ک میبنید رقابت تنگاتنگی بین اعضای دوره بوده☺️
تو این دوره در مجموع ۱۷۱ ساعت #کتاب مطالعه شده😍
من به تک تک اعضای این دوره افتخار میکنم ولی به علی آقای پارسا بدجوری افتخار میکنم چون فقط ۹ سالشه☺️ و ۴۲۰ دقیقه مطالعه در ۲۱ روز برای یک پسر گل ۹ ساله واقعا شاهکاره و قابل احترام و افتخار😍😍😍
@yaremehrabanema
بسم الله
آغاز ثبت نام دوره های #کتابخوانی
در دو سطح:
#یار_مهربان_۴ با ۲۰ دقیقه مطالعه و #یار_مهربان_۱۲ با ۴۰ دقیقه مطالعه
لطفا برای ثبت نام، سطح مورد نظرتون رو به آی دی @Pooneh_rsz بفرستید.💚
شروع دوره از پنج شنبه ۲۱ دی ماه به مدت ۳۰ روز.
بعد از شروع دوره به هیچ وجه ثبت نامی نخواهیم داشت، پس لطفا اگر مایل ب شرکت در دوره ها هستید زودتر پیام بدید🙏
@yaremehrabanema
یار مهربان
بسم الله آغاز ثبت نام دوره های #کتابخوانی در دو سطح: #یار_مهربان_۴ با ۲۰ دقیقه مطالعه و #یار_مهربا
آخرین مهلت ثبت نام در دوره های کتابخوانی امروزه دوستان.
تا ساعت ۱۲ شب.🙏❤️
مهد دخترم از چند روز پیش گفته بودن ک یکم سیب و چاقو ببرن با خودشون.
اونجا بچه ها خودشون سیب ها رو پوست و حلقه حلقه کردن و گذاشتن خشک بشه.
روز بعدش کمی گل محمدی و چوب دارچین برده بودن و با همکاری هم خورد و قاطی سیب ها کرده بودن.
دیروز هم گفتن که دو تا بطری خالی آب معدنی ببرن. تهش رو بریدن و توی هم گذاشتن. شبیه یک ظرف شد. و با گواش قرمز خودشون رنگش کردن.
امروز ظهر ک رفتم دنبال دخترم دیدم همه بچه ها سر و صورت و دستا و مقنعه هاشون پر از گواش قرمز رنگه🤣
روزای اول ما مامانا که چنین صحنه ای میدیدیم سکته میکردیم 😅 ولی الان بعد از گذشت سه ماه و آشنایی با رویکرد مدرسه فقط با دیدن چنین صحنه هایی و ذوق و شوق بچه ها میخندیم.
خلاصه نتیجه همه اینها این شد ک ب بچه ها گفتن امشب با خونواده تون یک روضه بگیرید برای امام هادی ع
شب ک همسرم اومد فاطمه خودش دم نوش سیبش رو دم کرد.
بعد سه نفری دور هم نشستیم .
فاطمه اول سوره شمس رو خوند.
بعد من یک دقیقه سخنرانی کردم😅
گفتم اول هر سوره ک میگیم بسم الله الرحمن الرحیم، معناش میشه به نام خدای بخشنده ی مهربون و پیامبر عزیزمون گفتن که هروقت میخواین یک کاری رو شروع کنید بسم الله الرحمن الرحیم بگید که کارتون ب بهترین شکل انجام بشه.
بعدم همسرم سلام به امام هادی ع داد و ما تکرار کردیم.
بعد فاطمه چراغ ها رو خاموش کرد و از تو گوشی من خودش یک مداحی گذاشت و سینه زنی کردیم.
آخرم که دم نوش سیب و میوه رو آوردیم با نبات و نمک تبرکی امام رضا ع ک خود مدرسه داده بود ب بچه ها ک تو روضه استفاده کنن، خوردیم.😋
روضه ی خوبی بود و بسی چسبید😊
#زندگی_نوشت
#سال_۴۰۲
@yaremehrabanema
چقدر بده وقتی یک کتاب رو برای آزمون میخونی😩
حس میکنم اون حسی ک همیشه موقع مطالعه داشتم رو ندارم و لذتی نمیبرم از مطالعه ی این کتابهایی ک دارم برای آزمون #لیگ_کتاب میخونم.
انگار حس درس خوندن های اجباری دوران مدرسه و دانشگاه و شبهای امتحان داره برام تداعی میشه و کتابایی ک باید حتما تا موعد مشخصی میخوندیم و هی سوال و نکته از توش درمیاوردیم😒
استرس گرفتم!
امتحان این کتاب دو روز دیگه است و هنوز ۱۰۰ صفحه دیگه اش مونده🤪
بماند ک کلا هم این کتاب برام کتاب جذابی نبود.
#تاوان_عاشقی رو خیلی بیشتر دوست داشتم. هرچند ک ب نظرم اگر اون کتابم تو فضای غیر آزمونی میخوندم لذت خوندنش برام خیلی بیشتر میشد.
خب حالا شماها بگید.
لیگ کتابی های کانال چقدر از کتاب #شبیه_مریم رو خوندین؟
دوسش داشتین؟
#احساس_نوشت
@yaremehrabanema
یار مهربان
چقدر بده وقتی یک کتاب رو برای آزمون میخونی😩 حس میکنم اون حسی ک همیشه موقع مطالعه داشتم رو ندارم و لذ
کتاب شبیه مریم رو ک میخوندم یک جای کتاب یکهو سرمو گذاشتم روی میز و به شدت گریه کردم...
گریه ی از سر دلتنگی...
از اون گریه های بهاری ک یکهو میباری و به هق هق میفتی...
یک بخشی از کتاب بود که ظاهرا اصلا گریه دار نبود...
قصه رسیده بود به جایی که یک گروه تازه مسلمان از حبشه راهی مدینه النبی میشدن که برای اولین بار با پیامبرشون که تازه بهش ایمان آورده بودن دیدار کنن...
یکهو احساس تنهایی و بی پناهی کردم تو این دنیای پر غصه ی امروزی...
فکر کردم اون تازه مسلمونای حبشی چه حسی داشتن وقتی راهی سفری سخت و طولانی میشدن برای دیدن تنها حجت خدا روی زمین در اون زمان...
وقتی ب پیامبر رسیدن چه حالی داشتن...
وقتی اولین بار چشمشون ب جمال پیغمبر ص روشن شده...
وقتی همه دلتنگی هاشونو ریختن تو دامان پیغمبر ص...
شاید پیامبر تک تکشون رو تو آغوش گرفته...😢
حس بچه ی بی پناهی رو داشتم ک توی بازار شلوغی گم شده ولی پدرش رو پیدا نمیکنه ک بهش پناه ببره...
دلم خیلی تنگ شد ... خیلی تنگ...
برا همین سرمو گذاشتم رو میز و بلند بلند گریه کردم...
#دلتنگی 💔
#امام_من❤️
#صاحب_الزمان
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#احساس_نوشت
#لیگ_کتاب
#شبیه_مریم
@yaremehrabanema