eitaa logo
یــ❀ــاس خــــاکــی🇵🇸
135 دنبال‌کننده
669 عکس
100 ویدیو
11 فایل
💞 کپی از مطالب با ذکر صلوات مجاز است💞
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🥀غزل ((غریبانه)) هر مجلسی ، جای عزای مادر ِ ما نیست، پهلوی هیچ کس شکسته تر ز ِ زهرا (سلام الله علیها) نیست. این تکیه ها بَهر ِ عزادارن ِ بی عُذر است ، چون تکیه گاه ِ قامت خسته مهیا نیست. با ناله و اشک و فغانت روضه می خوانی، صد ناله در اندازه ی یک قطره معنا نیست. از چادر خاکی ِ مادر ، ناله ها داری، اما چرا دستت برای خسته مأوا نیست؟! از چای روضه حرف ها بسیار می گویند ، اما نمک گیری فقط با چای ِ تنها نیست. هنگام حرف ؛ یاران چه بسیارند و در میدان؛ تنهاست حیدر (علیه السلام) وَ کسی هم پای ِ مولا نیست. هر چند قافیه شود تکرار ، می گویم ؛ در چشم ِ حیدر هیچکس همتای زهرا نیست (علیهما سلام). همراز او ، تنها شده یک چاه ، چون دیگر ، آن همدم و همراه ِ روح افزای ِ شبها نیست. از کوچه ها هر دم صدای ناله می آید ؛ در گوش ِ حیدر فاطمه گوید که تنها نیست. هر چند نامردان جوابش را نمی دادند ، اما سلام ِ بی جوابش ، درد ِ آقا نیست. در کوچه های کوفه باید مختصر باشی، این کوچه های تنگ ، جای ِ قلب ِ شیدا نیست. هر کوچه سنگی بود و هر دیوار ، خار و تیغ ، دیگر پناه و مأمنی در شهر پیدا نیست. دیوار و در دارند ناله ،از دل ِ حیدر(علیه السلام)، باران ِ اشک ِ او ، که کار هیچ دریا نیست. دنیا شده ، زندان ِ تاریکی ، برای او، بعد از نبی و فاطمه (علیهما سلام) یک لحظه زیبا نیست. همراه ِ حیدر (علیه السلام) بسته بارش را جهان زیرا ؛ دنیای بی زهرا (سلام الله علیها) که دیگر شکل ِ دنیا نیست. درد ِ علی (علیه السلام) بسیار و بر واژه شده دشوار، می بندم این نامه ولی پایانش اینجا نیست @yasekhaki‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🦋 شعر (( در راه )) سوخته ام، سوخته ای، جان مرا، بی آتش و بی هیزم و دود. در غم و داغ ِ دلی، که شده خاکستر. تو بگو، می شوم ققنوسی، پر کشم تا افلاک؟! سوختنم داشته است، بی تو چه سود ؟! گل به گل می خندد، و شقایق غمگین، در غم ِ خویش، فرو رفته به داغ. همدمش قاصدکیست، که گذر داشته از چشمه و رود. تو به غم می خندی، من ولی حیرانم. تو بگو، می رسد آن روز، که باران آید؟ می رسد باد بهاری، می رسد زود ِ زود ؟! عج 🦋 @yasekhaki
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❄️ شعر (( پیام آخر )) قاصدک ، رو به سمت خورشید، با دلی پر باران، اندک اندک، آرام، سوی خورشید نگاهی انداخت، و پیامش را داد : ((خبری در راه است)) عاقبت، زیر باران ِ نگاه ِ مردم، اندک اندک جان داد. عج ❄️ @yasekhaki
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
به نام خدا ♥️داستانک (( رویای صادقانه )) 🍃همه جا زیبا و دگرگون شده بود; خانه،کوچه،محله...همه زیبا و تمیز بودند، و مردم شاد و مهربان. حتی همسایه ای که تا دیروز تمام حرفهایش فحش و ناسزا بود، با لبخند به او می نگریست،و عجیب مودب و متین شده بود. گویی که باران زده و تمام پلیدی ها را از شهر و دیار و دل مردمانش، زدوده است. بچه هایی که تا دیروز،سر چهار راه گل می فروختند، امروز در حال بازی و کودکی بودند. همه چیز بی نهایت زیبا و رویایی بود; نه گناهی...نه دردی...نه فقری..... غرق در زیبایی شده بود،که ناگهان، گردباد ِ زمان، وزید و همه چیز را با خود برد... او به عقب بازگشته بود،و همه چیز مثل قبل شده بود;سیاه و سخت... از این حادثه،سخت به گریه افتاد... دستی بر شانه اش نشست، به عقب نگاه کرد... آقا بود... فرمودند: می دانم خیلی سخت است،اما...، تو دلت ظهور می خواهد... وظهور هم، سربازهایش را...🍃 عج ♥️ @yasekhaki
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💔شعر (( منتقم کرّار )) تک سوار بی نظیر، عشق را تویی سفیر، تو بزرگی و کبیر. سروری ، تویی امیر، تو زلالی ، تویی سپید، مثل تو ، این جهان ندید. تو بهاری و بی خزان ، تو طلوعی ، تو جاودان، حجتی، تو به هر زمان، تکیه گاه ِ تو آسمان، از افق های بیکران، می دهی هر نفس نوید، خواهد آمد گل امید. رویش هر جوانه ای ، در دل این ترانه ای، پیشگام زمانه ای، خالص و بی بهانه ای، صاحب قلب خانه ای، تو خود عاشقانه ای. عشق از آسمان وزید، باز هم بوی گل رسید. عاشق و مست و بی قرار، پُر بارتر ز ِ هر بهار، آشنایی به هر دیار، یک نفس پر ز ِ انتظار، چشم در راه عطر یار، یک نفس آسمان تپید، خونَت از آسمان چکید. مرد صحنه ی نبرد، شیر بیشه های سرد، انتهای هر چه مرد، پر ز ِ سوز و پر ز ِ درد، آه آخر شدی شهید. آه آخر شدی شهید.... تقدیم‌ به سردار دلها شهید حاج قاسم سلیمانی 💔 @yasekhaki
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
((مادر دلها )) ♥️در خانه ی علی ،عطر گل یاس تویی، بهر زینب‌،‌مهر و، منشا احساس تویی. بعد عاشورا شد‌،‌شان و مقامت معلوم، مادر یک عالم ،‌ مادر عباس تویی.♥️ @yasekhaki
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. 💢حتما بخونیدش ، ارزششو داره یک داستان بسیار آموزنده ✍️ مردی همسر و سه فرزندش را ترک کرد و در پی روزی خود و خانواده‌اش راهی سرزمینی دور شد. فرزندانش او را از صمیم قلب دوست داشتند و به او احترام می‌گذاشتند. ☘ مدتی بعد، پدر نامه اولش را به آن‌ها فرستاد. بچه‌ها آن را باز نکردند تا آنچه در آن بود بخوانند، بلکه یکی یکی آن را در دست گرفته و بوسیدند و گفتند: این نامه از طرف عزیزترین کس ماست. سپس بدون این که پاکت را باز کنند، آن را در کیسه مخملی قرار دادند. هر چند وقت یک بار نامه را از کیسه درآورده و غبار رویش را پاک کرده و دوباره در کیسه می‌گذاشتند. و با هر نامه‌ای که پدرشان می‌فرستاد همین کار را می‌کردند. 🌺 سال‌ها گذشت پدر بازگشت، ولی به جز یکی از پسرانش کسی باقی نمانده بود، از او پرسید: مادرت کجاست؟ پسر گفت: سخت بیمار شد و چون پولی برای درمانش نداشتیم، حالش وخیم‌تر شد و مرد. پدر گفت: چرا؟! مگر نامه اولم را باز نکردید؟! برایتان در پاکت نامه پول زیادی فرستاده بودم!! پسر گفت: نه. پدر پرسید: برادرت کجاست؟! پسر گفت: بعد از فوت مادر کسی نبود که با تجربه‌هایش او را نصیحت کند و راه درست را به او نشان دهد، او هم با دوستان ناباب آشنا شد و با آنان رفت. پدر تعجب کرد و گفت : چرا؟! مگر نامه‌ای را که در آن از او خواستم از دوستان ناباب دوری گزیند و نشانه‌های راه خطا را برایش شرح دادم نخواندید؟ پسر گفت: نه. مرد گفت: خواهرت کجاست؟! پسر گفت: با همان پسری که مدت‌ها خواستگارش بود ازدواج کرد الآن هم در زندگی با او اسیر ظلم و رنج است. پدر با تأثر گفت: او هم نامه من را نخواند که در آن نوشته بودم این پسر آبرودار و خوش نامی نیست و دلایل منطقی‌ام را برایش توضیح داده بودم و اینکه من با این ازدواج مخالفم. پسر گفت : نه. 🌻 الان به چی دارید فکر می‌کنید؟ به اینکه مقصر خود فرزندان بودند که به جای خواندن نامه، اونو می‌بوسیدن و به چشم می‌مالیدند و با احترام در کیسه مخملی نگهداریش می‌کردند؟ به چیز درستی فکر می‌کنید، پس حالا می‌توانید ادامه صحبت‌های منو خوب درک کنید. به حال آن خانواده فکر کردم و این که چگونه به راحتی همه فرصت‌ها را از دست داده بودند، سپس چشمم به قرآن روی طاقچه افتاد که در قوطی مخملی زیبایی قرار داشت. وای بر ما ! رفتار ما با كلام الله مثل رفتار آن بچه‌ها با نامه‌های پدرشان است. ما هم قرآن را می‌بوسیم؛ روی چشمان می‌گذاریم؛ مورد احترام قرار می‌دهیم می‌بندیم و در کتابخانه می‌گذاریم و آن را نمی‌خوانیم و از آنچه در اوست، سودی نمی‌بریم، در حالی که تمام آنچه که در آن است روش زندگی ماست.😞💔 @barayemoula
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🕊داستانک ((چشم های بارانی)) 🍃 رفتگر بود. همیشه در حال جارو زدن شهر، آرزو می کرد روزی حرم امام رضا علیه السلام را جارو کند. نگاهش به مکان نبود، بلکه فاصله ی دلش را تا شایستگی زیاد می دانست. همیشه چشمهایش بارانی بود. شبی درخواب، خود را در حرم دید، عده ای با لباسهایی سفید و نورانی، حرم را با گلاب شستشو می دادند. دستی بر شانه اش نشست; امام بود. لبخندزنان به او فرمود: می دانی گلاب حرمم از چیست؟ از اشک ِ چشم های تو. 🍃 🕊 @yasekhaki
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📩 کار را به لحظه و به هنگام باید انجام داد / نباید غفلت کنیم از وظیفه‌ای که عقل و شرع به عهده‌ی ما گذاشته است 🔻 رهبر انقلاب صبح امروز در دیدار مردم قم: کار را به لحظه باید انجام داد. توابین برای انتقام خون مطهّر امام حسین آمدند جنگیدند، کشته شدند، همه‌شان کشته شدند، اما در تاریخ اینها را مدح نمیکنند. چرا؟ چون دیرجنبیدند. شما که میخواستید خونتان را در راه امام حسین بدهید، چرا در اول محرّم، دوم محرّم نیامدید، یک کاری اقلاً صورت بدهید؟ آنجا می‌ایستید تماشا میکنید، امام حسین به شهادت میرسد، بعد دلتان میسوزد، آن وقت می‌آیید در میدان. این کار را به هنگام انجام ندادن این جور است. کار را به هنگام باید انجام داد. نباید غفلت کنیم از وظیفه‌ای که عقل و شرع به عهده‌ی ما گذاشته. باید بدون تأخیر وارد میدان بشویم. نباید تأخیر داشته باشیم. آن وقت به تناسب اهمیتی که آن کار دارد، خطرات را به جان بخریم. ۱۴۰۱/۱۰/۱۹ 🏷 | 💻 Farsi.Khamenei.ir