یا رب اگرچه قهر تو باشد سزای ما
پاسخ بده دوباره به یا ربنای ما
تنبیه کن که گریه ما را در آوری
جوری بزن بلند شود ناله های ما
ما دست از صدا زدنت پس نمیکشیم
حتی بدت بیاید اگر از صدای ما
یارب! چه حیف از تو که ما بندهات شدیم
اما چه خوب شد که تو هستی خدای ما
ما توبه میکنیم و به تو قول میدهیم
اصلا ولی حساب نکن بر وفای ما
کوچک شمردهایم گناه کبیره را
چون عفو تو بزرگتر است از خطای ما
هرگز به پای عفو تو جرمی نمیرسد
هرچه گناه هم بنویسند پای ما
ما مدعی شدیم جهنم نمیرویم
راضی نشو خراب شود ادعای ما
روزی که دوستان همه با ما غریبهاند
تنها امید ما تویی ای آشنای ما
یارب! اگر که آل علی را نداشتیم
نزد تو مستجاب نمیشد دعای ما
ماندم چه حکمت است مهیا نمیشود
اسبابِ رفتنِ سفر کربلای ما
ما کم گذاشتیم برای تو یا حسین
اما نشد تو کم بگذاری برای ما
خدمتگزار خوب نبودیم یا حسین
خدمتگزار خوب نیاری به جای ما
یا رب به حق فاطمه با مژده ظهور
پایان بده به غصه بیانتهای ما
حمد شایسته ی ربّی است که نامحدود است
او که هر جا که بر آن می نگری موجود است
گرچه دیر آمدم و عمر هدر شد اما
بخشش صاحب این خانه، همیشه زود است
آخر کبر، تباهی است، گواهش این بس
پشه ای قاتل خودکامگیِ نمرود است
دل اگر نشکند و اشک مهیا نشود
توبه و ذکر و دعا بی ثمر و بی سود است
آخر سال، همه خانه تکانی کردند
دل من مانده که بدجور غبارآلود است
برسانید مرا زود به ایوان نجف
طفلِ آواره کنار پدرش خشنود است
بارها با مددش پا شدم از روی زمین
در همه زندگی ام لطف علی مشهود است
کاش تا هست زمان، کرب و بلایی بشوم
که اجل پشت سرم هست و زمان محدود است
روزه و ذکر و مناجات بهانه است رفیق
گریه بر تشنه لبِ کرب و بلا مقصود است
دید زینب بدن زخمی و بی جان حسین...
ته گودالِ بلا، بین سنان مفقود است
تشنه لب رفت به گودال و یقین دارم که
خونِ جاری ز تنش بر عطشش افزوده است
گیسویش هست معطر به شمیم مادر
شمر بس کن، مبر آخر سوی آن گیسو دست
#محمد_جواد_شیرازی
https://eitaa.com/abdorroghaye
دیدی از غصه و غم خسته و مالامالم
آمدی باز خودت زود به استقبالم
از وفایت چه بگویم که شبیه مادر
هر کجا رفته ام و آمده ای دنبالم
مرگ همسایه و اقوام مرا زنده نکرد
بس که با حرص و طمع، در طلب آمالم
از سیه رویی و احوال بدم هیچ مپرس
شرمسارم، چه بگویم؟! به همان منوالم
چه گرفتاری و بیماری سختی دارم
شب به شب، وقت مناجات و دعا بی حالم
نظری کن که فقط جلد نجف باشم و بس
نکند گم بشوم، مُهر بزن بر بالم
بی علی هر دم و هر بازدمی معصیت است
با علی حکم عبادات گرفت اعمالم
سفر کرب و بلا تذکره اش با زهراست
آه مادر چه شده تذکره ی هر سالم؟!
من همان سینه زن داغ حسینت هستم
که پریشان شده از تشنگی اش، احوالم
کاش بودم به کنارش که تنش پا نخورد
سال ها گریه کن آن بدن پامالم
کاش بودم که به او این همه نیزه نزنند
یاد آن جسم مقطع شده در گودالم
کاش بودم که شوم غارت و غارت نشود
داغدار تن غارت شده در جنجالم
#محمد_جواد_شیرازی
eitaa.com/abdorroghaye
تو چنانی که منم شیفته و دربهدرت
نظری کن که بیایم نظری در نظرت
هر چه دیدی طمعِ بیشتر و بیشترم
باز دیدم کَرمِ بیشتر و بیشترت
این همه جرم و خطا کردهام و در عجبم
نشد اصلا که مجازات شوم با تشرت
کیستم؟ این همه تحویل مگیرم که منم
بندهی عاصی و رسوا شده و خیره سرت
شرمسارم که همیشه عوضِ این همه لطف
بودهام در همهی عمر فقط دردسرت
لطف کردی و رساندی منِ تنها شده را
به مناجات ابوحمزه و فیض سحرت
قَسمت میدهم امشب "بِعَلیٍ بِعَلی"!
قَسمت میدهم آری! قسم معتبرت
ثمر خلقتِ هستی است در انگور نجف
بچشان بر لب من! جرعهای از این ثمرت
گفتمت راه تقرب به سویت چیست؟ بگو!
گفتی از کربوبلا راه بجویم به درت
گفتم اصلا چه زمان یاد حسینت باشم؟
گفتی آن ثانیه که سوخت زبان و جگرت!
گفتمت تشنه که گشتم چه کنم یاد غمش؟
گفتی آن لحظه مدد جوی ز چشمان ترت!
گفتمت روضه بخوان تا که دلم نرم شود
گفتی از تشنه لبِ در دل خون غوطهورت
گفتم اصلا چه شده خم شده آقا کمرش؟
گفتی ای کاش نبینی غم و داغ پسرت!
کاش هرگز نشود تا که ببینی روی خاک
مثل تسبیح تنش ریخته در دوروبرت
#امام_زمان_عج_مناجات_ماه_مبارک_رمضان
#شب_سوم
دستی اگر دارم به دامان تو دارم
چشمی اگر دارم به احسان تو دارم
از سفرهای جز سفرۀ تو نان نخوردم
من هرچه دارم از سرِ خوان تو دارم
این زندگی با پای تو مردن میارزد
جانی اگر دارم به قربان تو دارم
از معجزات گریه بر شاه غریب است
جایی اگر در بینِ یاران تو دارم
تا کِی بگویم العجل؟ پس کِی میآیی؟
عمریست در دل، داغ هجران تو دارم
هجران دلم را بُرد تا کنج خرابه
این روضه را از چشم گریان تو دارم
::
بابا شبیه تو پُر از دردم، کجایی؟!
برگرد که امید درمان تو دارم
قرآن بخوان اینجا که دیگر خیزران نیست
که خاطره از صوت قرآن تو دارم
دیدم به دست شمر، تار گیسویت را
مرثیۀ موی پریشان تو دارم
چشمم دوباره خوب میبیند؛ عزیزم!
امشب که نور از روی تابان تو دارم
✍ #حمید_رمی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_حسین_ع_مناجات
#شب_سوم
شکر خدا که فیض فراوان به ما رسید
یعنی عزای شاه شهیدان به ما رسید
ما وارثان مکتب حفظ شعائریم
وقتی اقامهی غم جانان به ما رسید
روز الست، موقع تقسیم رزقها
منت گذاشت، دیدهی گریان به ما رسید
::
گریه برای ماتم تو اصل دین ماست
با اشک در عزای تو ایمان به ما رسید
دنبال وعدههای دروغین نمیرویم
تا زیر خیمههای تو عرفان به ما رسید
محتاج هیچ کسی به غیر از تو نیستیم
از سفره های پاک شما نان به ما رسید
بر روی نیزه باد به زلفت که میوزید
از آن به بعد موی پریشان به ما رسید
::
با گریه گفت رقیه، به جای ناز
بابا ببین که خار مغیلان به ما رسید
حتی برای مرکبشان سایهبان زدند!
گرمای ظهر گوشهی ویران به ما رسید
✍ #مصطفی_هاشمی_نسب
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#مناجات_با_خدا
بدم؛ مرا به پیمبر ببخش یا الله!
به اشک دیدهی حیدر، ببخش یا الله!
تمام دار و ندارم محبت زهراست
مرا به سورهی کوثر، ببخش یا الله!
به اشک چشم حسین و حسن قبولم کن
مرا به این دو برادر، ببخش یا الله!
به درگه تو گناه مکرر آوردم
مرا به عفو مکرّر ببخش یا الله!
ببر به کرب و بلا زائر حسینم کن
به آن ضریح مطهر، ببخش یا الله!
به دستهای علمدار کربلا سوگند
به حرمت علی اکبر، ببخش یا الله!
به بانگ العطش نازدانههای حسین
به خون حنجر اصغر، ببخش یا الله!
به سیدالشهدا و به خون حنجر او
که شد بریده ز خنجر، ببخش یا الله!
به لحظهای که سر نیزه گشت با زینب،
سر حسین برابر، ببخش یا الله !
به خون میثم تمّار، جرم "میثم" را
به روی او تو نیاور؛ ببـخش یا الله!
✍ #غلامرضا_سازگار
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
وداع با ماه رمضان
شاید کسی حال مرا پرسیده باشد
یا اشک چشمان ترم را دیده باشد
حق دارد این قلبی که مهمان خدا بود
از دوری ماه خدا رنجیده باشد
کِی می رسد تا آسمان ها بنده ای که
در گوشه ی زندان تن پوسیده باشد
پیروز میدان جهاد روزه داری ست
هرکسکهبا نفسخودش جنگیدهباشد
فطر آمده تا فطرت خود رابیابیم
گمگشته ای که روشنای دیده باشد
امکان ندارد سفره دار ماه غفران
تا این زمان ما را نیامرزیده باشد
شاید خدا در لحظه های روشن قدر
ما را به عشق مرتضی بخشیده باشد
بخشیده خواهد شد کسیکهبین روضه
بر روی گونه اشک غم باریده باشد
رمز شروع گریه با ذکر حسین است
چشمیاگرچونچشمهایخشکیده باشد
دنیا ندیده تا به حالا پیکری را
که اینچنین روی زمین پاشیده باشد
عالم ندیده که کسی مانند زینب (س)
مرثیه ی گودال را فهمیده باشد
حتّی اگر زیر گلویش را به جای
مادر ، میان کربلا بوسیده باشد ...
خنجر رسید و از قفا سر را جدا کرد
خورشید را روی فراز نیزه جا کرد
معصیت بود که سوزاند عبادات مرا
بر نگرداند به من حس مناجات مرا
نا گزیر است گدا ، دم ز عطایت بزند
نیمه شب عبد گنه کار صدایت بزند
خسته و بی کسم و غربت یک شهر بس است
بی پناه آمده ام طرد نکن قهر بس است
با امید آمده ام شاه ، فقیرم، چه کنم
ترسم این است گنه کار بمیرم چه کنم
من شب اول قبرم چه حسابی دارم
گر بپرسند چه داری چه جوابی دارم
منم و وحشت قبری که ز هر سو برسد
کاش آن لحظه فقط ضامن اهو برسد
یاد دادند به ما وقت دعا سجده کنیم
غافر الذنب بخوانیم تو را سجده کنیم
مهر تو در دل ما هست نمی سوزانی
تو سری را که به سجدست نمی سوزانی
پوستی را که لطیف است نمی سوزانی
بدنی را که ضعیف است نمی سوزانی
تو پشیمان شده ها را که نمی سوزانی
جلوی حرمله ما را که نمی سوزانی
هر سحر ورد زبانی تو الهی العفو
رب شهر رمضانی تو الهی العفو
#مناجات
#رمضان_الکریم
مولایَ یا مولای، سرتاپا گناهم
عذری ندارم، شرمسارم، روسیاهم
مولایَ یا مولای، بیرونم مینداز
چیزی نمی خواهم، گدای یک نگاهم
قلبم به ذکرت زنده می ماند حبیبم
ای منتهای حاجتم، ای تکیه گاهم
تا پای من لغزید، دستم را گرفتی
از کودکی دادی نجات از پرتگاهم
قدری مصیبت، های و هویم را در آورد
غافل ازین بودم که هستی خیرخواهم
مولایَ یا مولای، با قبرم چه سازم؟!
دلواپسِ تاریکی آن جایگاهم
از مادریِ فاطمه بالانشینم
بیرون کشیده بارها از قعر چاهم
شاهم فقط مولا علی باشد ولاغیر
دور از ضلالت با علی در شاهراهم
مولایَ یا مولای، از هجرش خرابم
دلتنگِ ایوان طلا و صحن شاهم
یاد وداع آخرش با بچه هایش
در پشت درب خانه اش افتاده راهم
مولایَ یا مولای، کوفه بی علی شد
چون پیر مرد کوفه غرق اشک و آهم
پشتم شکسته گرچه، شکرش باز باقی است
بین کفن پیچیده شد پشت و پناهم
کوفه کفن هم داشت پس! ماندم که از چه
بهر حسینش بوریایی شد فراهم؟!
بیچاره ام کرده غمش، گریان برای...
آن جسم گرمادیده بین قتلگاهم
#محمدجواد_شیرازی
https://eitaa.com/abdorroghaye
#مناجات_با_خدا
در بسته بود اما، در را کریم وا کرد
از بس گدا بر این در، هرشب خدا خدا کرد
با یاکریم و یارب، حاجت گرفت سائل
از بس نشست اینجا، از بسکه پا به پا کرد
مولا به عبد رو داد، تا بنده رو نگیرد
بنده فقط جفا و، مولا فقط وفا کرد
دست مرا گرفت و، با خود به خانهاش بُرد
او این غریبه را هم، با خویش آشنا کرد
رو راست باشم اصلاً، خیلی به ما بها داد
بی قیمتیم و ما را، با اشک پُر بها کرد
از او مدام دعوت، از ما نشد اجابت
بی اعتنا شدیم و، او باز اعتنا کرد
با او وفا نکردیم، او را صدا نکردیم
با این وجود ما را، راهی به کربلا کرد
ما را به هیأت آورد، بین رعیت آورد
ارباب دید ما را، در را دوباره وا کرد...
✍ #محسن_ناصحی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#مناجات_با_خدا #شب_جمعه
#امام_حسین_ع_گودال_قتلگاه
منم آن گناهکاری، که به سوی تو دوان است
تویی آن بزرگواری، که کریم و مهربان است
تو همیشه در فرازی، تویی آن گدانوازی
که در اوج بی نیازی، نگران بندگان است
به شب سیاهِ نوری، برسان پُلِ عبوری
که دلم برای دوری، ز گناه ناتوان است
تو اگر مرا برانی، در دیگری نکوبم
که به غیر از آستانت، همهجا پر از زیان است
همهعمر جز تو یارب! چه کسی رفیق من بود؟
تو امان من نباشی! چه کسی مرا امان است؟
تو خدای مرتضایی، تو همیشه با وفایی
به گدای بی نوایی، که ضعیف و ناتوان است
《برو ای گدای مسکین، در خانه علی زن》
که امیر با خدا در، نجفش هم آشیان است
بگذار جای کعبه، سر خود به پای حیدر
تو اگر بهشت خواهی، نجفِ علی جنان است
خوشم اینکه خاک پای، پسر ابوترابم
همه عمر سایبانم، عَلَم "حسین جان" است
به فدای آن شهیدی، که نخورد آب و جان داد
ز غمش هنوز زهرا، شب جمعه روضه خوان است
::
پسرم به تو جفا شد، سرت از قفا جدا شد
اثرات خنجر شمر، روی حنجرت عیان است
پسرم مگر به دشمن، تو به غیر حق چه گفتی؟
که جواب حرف حقت، نوک نیزهی سنان است
پسرم کسی در عالم، کفن تو را ندارد
کفن تو خاک بوده، کفن تو بیکران است
به خدا عطش دلیلِ، ترک لبت نبوده
ترک لبت برای، ضربات خیزران است
✍ #علی_ذوالقدر
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e