eitaa logo
یــا ضــامــن آهــو
415 دنبال‌کننده
5.4هزار عکس
1.5هزار ویدیو
6 فایل
⚫️ارتباط با قرآن 🔘زندگی نامه اهل بیت ⚪️ادعیه 🔴شهدا Mohamad3990 ایدی ادمین برای ثبت نظرات و پیشنهاد شما عزیزان💖💖 تبلیغات شما بزرگواران را با کمترین هزینه (توافقی) پذیرا هستیم
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴صابونی نباشیم! 📌شخص از اهل می گوید: ⬅️روزی در عطاریم نشسته بودم که نفر برای خریدن و به دکان من وارد شدند. وقتی به صحبت کردن و هایشان دقت کردم، متوجه شدم که اهل بصره و بلکه از مردم نیستند به همین جهت از شهر و دیارشان ؛ اما جوابی ندادند. 📝من می کردم ولی جوابی نمی دادند. به هر حال من التماس نمودم، تا آن که آن ها را به رسول مختار -صلی الله علیه و آله و سلم- و آل اطهار آن حضرت دادم. مطلب که به این جا رسید، اظهار کردند: ⬅️ما از درگاه حضرت حجت -علیه السلام- هستیم. یکی از جمع ما که در خدمت مولایمان بود کرده است؛ لذا حضرت ما را فرموده اند که سدر و کافورش را از تو 》 📌همین که این مطلب را شنیدم، دامان ایشان را نکردم و تضرّع و زیادی نمودم که مرا هم با خود . گفتند: 📝این کار بسته به آن بزرگوار است و چون اجازه اند جرأت این جسارت را 📌گفتم:مرا به محضر حضرتش ، بعد همان جا طلب کنید اگر اجازه فرمودند، شرفیاب می شوم و اِلا از همان جا می گردم و در این صورت، همین که در خواست مرا اجابت کرده اید خدای تعالی به شما اجر و پاداش خواهد داد؛ ⬅️ اما باز هم کردند. بالأخره وقتی تضرع و اصرار را از حد گذراندم، به حال من نموده و منت گذاشتند و کردند. من هم با عجله تمام سدر و کافور را تحویل دادم و دکان را بستم و با ایشان ، تا آن که به دریا رسیدیم. آن ها بدون این که لازم باشد به کشتی سوار شوند روی آب راه افتادند؛ اما من . متوجه من شدند و گفتند: 📝؛ خدا را به حضرت حجت -عجل الله تعالی فرجه الشریف- بده که تو را حفظ کند. بگو و روانه شو》 ⬅️این جمله را که شنیدم، خدای متعال را به حق حضرت حجت -ارواحنا فداه- قسم دادم و مانند زمین خشک به دنبالشان به راه افتادم تا آن که به وسط دریا رسیدیم. ناگاه به هم پیوستند و شروع به باریدن کرد. اتفاقاً من در وقت خروج از بصره، پخته و آن را برای خشک شدن در آفتاب بر بام گذاشته بودم. 📌وقتی باران را دیدم، به صابون ها افتادم و خاطرم شد. به محض این خطور ذهنی پاهایم در آب ؛ لذا مجبور به کردن شدم تا خود را از غرق شدن حفظ کنم؛ اما با همه این احوال از همراهان می ماندم. آن ها وقتی متوجه من شدند و مرا به آن حالت دیدند و دست مرا و از آب بیرون کشیدند و گفتند: 📝از آن ذهنی که به فکرت رسید، کن و مجدداً خدای تعالی را به حضرت حجت -علیه السلام- بده 📌من هم توبه کردم و دوباره خدا را به حق حضرت حجت -علیه السلام- قسم دادم و روی آب راهی شدم. بالاخره به دریا رسیدیم و از آن جا هم به طرف مقصد، مسیر را ادامه دادیم. مقداری که رفتیم در دامنه بیابان به چشم می خورد که آن، فضا را روشن نموده بود. همراهان گفتند: 📌تمام در این خیمه است ⬅️و با آن ها تا چادر رفتم و همان جا کردیم. یک نفر از ایشان برای گرفتن وارد شد و درباره آوردن من با حضرت کرد، به طوری که سخن مولایم را ؛ ولی ایشان را چون داخل چادر بودند، نمی دیدم حضرت فرمودند: 📝: او را به جای خود برگردانید زیرا او مردی است صابونی ⬅️این حضرت اشاره به ذهنی من در مورد صابون بود؛ یعنی هنوز دل را از های دنیوی خالی نکرده است تا محبوب واقعی را در آن جای دهد و شایستگی با دوستان خدا را ندارد. 📝این سخن را که و آن را بر طبق برهان عقلی و شرعی دیدم، دندان این طمع را کنده و چشم از این آرزو و دانستم تا زمانی که آیینه دل به های دنیوی آلوده است، چهره محبوب در آن نمی شود و صورت مطلوب، در آن دیده نخواهد شد چه رسد به این که در خدمت و ملازمت آن حضرت باشد. 📕 دارالسلام؛تألیف: علامه شیخ محمود عراقی 🌍 📡لطفا نشر دهید گل نرگس: محمد: یــا ضــامــن آهــو 🌹🌸🌹🌸🌹🌸🌹🌸 کـانـال یـا ضـامـن آهـو در ایتا https://eitaa.com/yazamen_aho_raza
🔥آزار دوستان او 👑 جرجیس و پادشاه کافر   📚 در آمده است که در زمان (ع) (١)، امیری بود کافر و قوم وی بسیار فساد کردندی. ☁ خداوند تعالی به سبب ایشان باران از آسمان باز گرفت و خلقی بسیار از قوم وی هلاک شدند و هیچ باران نیامد. 👑 آن امیر کافر برخاست و سپاه تعبیه کرد(٢) و می آمد تا به درِ خانة جرجیس (ع). 🏇 او را خبر کردند که این کافر بر تو سپاه آورده است. ⚜ گفت: بنگرید تا چه خواهد؟ 👑 گفت: بیرون آی و پیغام من به خدای خویش برسان و بگوی از آسمان باران بازگرفتی تا خلقی بسیار هلاک شدند، اگر (٣) باران فرستی و اگر نی ترا بیازارم. 📿 جرجیس (ع) به خانه باز آمد و دو رکعت نماز کرد و سر به سجده نهاد. 🌠 (ع) بیامد که مراد چیست؟ ⚜ گفت: یا جبرئیل! عزوجل داناتر که این کافر چه می گوید. 🌠 جبرئیل (ع) برفت و باز آمد و گفت: یا جرجیس؛ بگوی که تو عاجزی و ضعیف و من قادرم و قوی... مرا چگونه توانی آزردن؟ ⚜ جرجیس(ع) پیغام بگزارد. 👑 آن گفت: راست می گوید؛ من عاجزم و ضعیف. دست من به آزار او نرسد. 🔥 ولیکن دوستان او را بیازارم یکی را به زیر تازیانه درآرم و یکی را به زیر شمشیر و یکی را به آب اندازم و یکی را به آتش ـ تا از هر جائی ناله ئی از دوستان او برآید، چون دوستان او را آزردم او را آزرده باشم. 🌠 خداوند تعالی جبرئیل را بفرستاد که یا جرجیس آن بنده مرا بگوی که بازگرد تا باران بفرستم. ⛈ آن امیر بازگشت سه شبانه روز پیوسته درگرفت و روز چهارم آفتاب کرد و گیاه برست و چنان شد که مرد اندران میان برفتی. ⚔ چون یک هفته برآمد امیر آن نیکوئی بدید باز سپاه تعبیه کرد و آمد به نزدیک جرجیس (ع). ⚜ جرجیس بیرون آمد و گفت: باران آمد، اکنون چه می خواهی؟ 👑 گفت: ای پیغامبر خدای به جنگ نیامده ام چه به صلح آمده ام، کسی که از جهت دوستان خویش چندین نیکوئی کند با او کنم تا از جمله او باشم. 📚 پی نوشت ها: ١. جرجیس: نام پیغمبری است از که به انواع عقوبت او را می کشتند باز زنده می شد و امت خود را دعوت می کرد. ٢. تعبیه کردن: آماده کردن؛ آرایش جنگی دادن. ٣. اگر: یا. معنی جمله آنست که یا باران فرست یا [اگر نفرستی] ترا بیازارم. 📙منبع: بستان العارفین، ص ٩٣. 🌹اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ و عجل فرجهم نرگس: 🌹🌸🌹🌸🌹🌸🌹🌸 کـانـال یـا ضـامـن آهـو در ایتا https://eitaa.com/yazamen_aho_raza
✍چرا بعد از دستهای خود را به صورت میکشیم؟ 👈امام صادق عليه ‌السلام فرمود: همان ‏طور كه ، قرارگاه است، نيز قرارگاه است. یعنی اجابت در درون دعاست، همان ‏طور كه باران در نهاد ابر تعبيه شده است. 🙌وقتي انسان به دعا برداشت، طبق روايات و سنت معصومين عليهم ‏السلام است آن را بر و صورت خود بكشد؛ براي اينكه به اين دست داده است. دستي كه به سوي خدا دراز شود، يقيناً خالي بر نمي‏ گردد و دستي كه عطاي الهي را دريافت كرد، گرامي است. لذا خوب است آن را به صورت يا به سر بكشد. 💥گاهي امام سجاد سلام ‏الله‌ عليه چيزي كه به مرحمت مي‏ فرمودند، دست مبارك خود را _بوييد و مي ‏گفت: اين دست به دست الهي رسيده؛ چون خداوند در آیه 104 سوره توبه فرمود: خداست که توبه را از بندگانش می پذیرد و اوست که صدقات آنها را می گیرد... 📚آیت الله العظمی جوادی آملی، کتاب "حکمت عبادات" ‌💗🌹 یـــاس کـــبود🌹💗: 🌹🌸🌹🌸🌹🌸🌹🌸 کـانـال یـا ضـامـن آهـو در ایتا https://eitaa.com/yazamen_aho_raza ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
🏜️ شهر در گیر و دار جنگ جهانی دوم از قحطی و خشکسالی ناله داشت، زمین ها خشک بود، باغات در شرف انهدام قرار داشت، مردم دچار مضیقه و سختی بودند، عوامل مادی از حل مشکل به عجز نشسته بودند، تنها راهی که برای نزول باران وجود داشت، یکی از دستورهای مهم اسلامی بود و آن هم نماز باران. ❤️ کمتر کسی به خود جرأت می داد که به این مهم اقدام کند، کسی را می خواست که قلبش به نور یقین منور و جانش در اتصال با عالم ملکوت باشد. 👌🏻آن کس که به خویش با کمال اطمینان جرأت قدم نهادن در این میدان را داد، مرجع بزرگ آن زمان مرحوم بود! ✊🏻 مردی که بارها برای دفع ، به میدان جهاد رفته بود و برای احقاق حق مسلمانان پافشاری داشت. 👥👥 جمعیت زیادی با چشم گریان و دلی بریان و سر و پای برهنه به رهبری و پیشوایی آن مرد الهی به سوی «خاک فرج» قم حرکت کردند. 🇬🇧🇺🇸🇷🇺 زمانی است که در شهر قم قوا دارند و از نزدیک ناظر اوضاعند؛ ارتش کفر تصور دیگر داشت و حزب حق مقصدی دیگر؛ قوای کفر پس از خبر شدن از حقیقت حال، سخت در تعجب شد!! ⁉️ مگر ممکن است جمعیتی به سرپرستی یک مردی عالم با انجام عملیاتی چند، از آسمان باران به زمین بیاورد؟!! ⛈ پس از انجام مراسم در سه روز، اشک آسمان بر زمین هم چون سیل باریدن گرفت، به عنوان خبری مهم در همه جا پخش شد، من خودم چند نفر از آن هایی را که در آن نماز شرکت داشتند، دیده ام و از زبان آنان داستان را شنیده ام، بر سنگ مزار او در مسجد بالای سر حرم (علیها السلام) این واقعه را ثبت کرده اند، تا همه بدانند که «نماز» این دستور مهم الهی قدرت حل بسیاری از مشکلات را دارد، چه اگر نداشت خدای متعال امر نمی فرمود: 🔅«وَ اسْتَعِینُوا بِالصَّبْرِ وَ الصَّلاةِ» [۱]. 🔅از صبر و یاری بخواهید. 📚 پی نوشت ها: [۱]. بقره (۲)، آیه ۴۵. 📚 عرفان اسلامی، ۵/ ۱۲۶. 🌹اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ و عجل فرجهم 💗🌹 یـــاس کـــبود🌹💗: : 🌹🌸🌹🌸🌹🌸🌹🌸 کـانـال یـا ضـامـن آهـو در ایتا https://eitaa.com/yazamen_aho_raza ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
🔔 سخن چینی از گناهان کبیره 💠⇦یکی از که در آیات و روایات به آن اشاره شده، است. تا جایی که پیامبراسلام(ص) میفرمایند: یک سوم عذاب قبر از سخن چینی است. دو بهم زدن، افشای راز دیگران و تخریب رابطه افراد از مصادیق به شمار می آیند. بنی‌اسرائیل را  گرفت، موسی (ع) ازخداوند باران خواست. وحی رسید دعای تو را و کسانی که با تو هستند، نمی‌کنم، زیرا در بین شما نمامی است که از سخن‌چینی دست بر نمی‌دارد. موسی (ع) گفت: خدایا آن شخص کیست، تا او را از بین خود بیرونش کنیم؟ فرمود من شما را از نَمیمه(سخن چینی )نهی می‌کنم، چگونه راز دیگری را آشکار می‌سازم. پس کردند و آن هم داخل آنها توبه کرد پس برایشان بارید. 📙 محجه البیضا. ج ۵ ص ۲۷۶ ❣الّلهُـمَّـ؏جـِّل‌لِوَلیِّـڪَ الفــَرَج❣ 💗🌹 یـــاس کـــبود🌹💗: 🌹🌸🌹🌸🌹🌸🌹🌸 کـانـال یـا ضـامـن آهـو در ایتا https://eitaa.com/yazamen_aho_raza ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈